در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 520

متن درس

 

سیر وجودی انسان و کمال اولیای حق در مراتب نزولی و صعودی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 520)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی علمی و تخصصی درس‌گفتار شماره 520 از سلسله درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است. این درس‌گفتار، به بررسی عمیق سیر وجودی انسان در مراتب نزولی و صعودی و جایگاه اولیای الهی در این سیر می‌پردازد. با استناد به مفاهیم عرفانی و فلسفی، به‌ویژه آرای ابن‌عربی و صدرالدین قونوی، این متن به تبیین مراحل نزول وجودی انسان از عالم الهی به عالم ناسوت و ویژگی‌های اولیای کامل در برابر موانع وجودی می‌پردازد.

بخش یکم: سیر وجودی انسان و اتصال به امر الهی

اتصال امر الهی به عالم مولدات

سیر وجودی انسان، سفری است که از اتصال امر الهی وجودی به عالم مولدات (جهان مادی و طبیعی) آغاز می‌شود. انسان کامل، که مظهر تام اسما و صفات الهی است، در این سیر، به‌گونه‌ای حرکت می‌کند که هیچ مانعی نمی‌تواند او را از ظهور در عالم شهادت بازدارد. این سیر، گویی جریانی است که از سرچشمه بی‌کران حق به سوی دریای کثرات خلقی روان می‌گردد، و انسان کامل، چونان آینه‌ای است که نور الهی را در قالب وجود مادی بازمی‌تاباند.

درنگ: انسان کامل، به دلیل اتصال به امر الهی، از موانع مادی و معنوی مصون است و سیر او به سوی عالم شهادت، بی‌وقفه و مستقیم است، گویی نهری که هیچ سدی نمی‌تواند جریانش را متوقف سازد.

این مفهوم، ریشه در فلسفه وحدت وجود دارد، جایی که انسان به‌عنوان مظهر جامع الهی، تمامی مراتب وجودی را در خود جمع کرده و از عالم احدیت تا ناسوت، سفری بی‌مانع را طی می‌کند. عالم مولدات، که مرتبه طبیعت و ماده است، محل ظهور این تجلیات الهی است، و انسان کامل، به دلیل اتصال به حقیقت، از تأثیرات مادی مصون می‌ماند.

سه نکاح در سیر وجودی

سیر وجودی انسان، در سه مرحله یا «نکاح» توصیف می‌شود که هر یک، پیوندی وجودی میان مراتب مختلف هستی را نشان می‌دهد. این نکاح‌ها عبارت‌اند از:
۱) نکاح نزولی، که از علم الهی به سوی عین (ظهور خارجی) جریان می‌یابد؛
۲) انتقال از عالم علم به عالم عین و سپس به عالم ناسوت، که مرتبه مادی و طبیعی است؛
۳) سیر در عالم ناسوت، که حرکت طبیعی موجودات در مسیر وجودی خود را شامل می‌شود. این مراحل، گویی پل‌هایی هستند که انسان را از مبدأ الهی به سوی مقصد مادی هدایت می‌کنند.

مفهوم «نکاح» در اینجا، استعاره‌ای است از پیوند وجودی میان مراتب هستی. عالم ناسوت، پایین‌ترین مرتبه وجودی است که انسان در آن با طبیعت مادی تعامل می‌کند، و این سیر، با پیچیدگی‌های وجودی همراه است، گویی نطفه‌ای که از اوج آسمان الهی به سوی زمین مادی فرو می‌ریزد و در هر مرحله، لباسی نو از وجود می‌پوشد.

سیر احدی و عقلی

سیر وجودی انسان به دو نوع تقسیم می‌شود: سیر احدی و سیر عقلی. سیر احدی، مختص اولیای کامل است که به دلیل اتصال مستقیم به حقیقت الهی، از هرگونه مانع مصون‌اند. این سیر، گویی جریانی است که هیچ سدی نمی‌تواند آن را متوقف سازد، مانند آبی که از هر مانعی عبور می‌کند و راه خود را می‌یابد. در مقابل، سیر عقلی، که اکثریت انسان‌ها در آن قرار دارند، تحت تأثیر غلبه‌های ظاهری و موانع خارجی است و به دلیل وابستگی به عقل محدود، متزلزل و شکننده است.

درنگ: سیر احدی، سیر مستقیم و بی‌مانع اولیای الهی است که به دلیل اتصال به حقیقت، از تأثیرات مادی و نفسانی مصون‌اند، در حالی که سیر عقلی، به دلیل وابستگی به ظواهر، شکننده و متزلزل است.

اولیای خدا، به دلیل استقلال وجودی، در برابر تغییرات و فشارهای خارجی مقاوم‌اند، در حالی که انسان‌های غیرکامل، با کوچک‌ترین تلنگر، از ایمان به بی‌ایمانی یا برعکس تغییر می‌کنند. این تزلزل، نتیجه فقدان اتصال به حقیقت و وابستگی به ظواهر است.

بخش دوم: اولیای خدا و استقلال وجودی

تفاوت اولیای خدا و دیگران

اولیای خدا، به دلیل اتصال به حقیقت وجودی خود، دارای استقلال ذاتی‌اند و از تغییرات ظاهری و تأثیرات خارجی مصون می‌مانند. در مقابل، دیگران، که در سیر عقلی قرار دارند، تحت تأثیر غلبه‌های موقتی‌اند و با کوچک‌ترین مانع، از مسیر منحرف می‌شوند. این تفاوت، گویی تفاوت میان کوهی استوار است که در برابر طوفان‌ها خم به ابرو نمی‌آورد و شاخه‌ای نازک که با نسیمی می‌لرزد.

انسان‌های غیرکامل، به دلیل وابستگی به عقل و حواس، با تلنگری مانند رفتار نادرست یک عالم یا یک رویداد اجتماعی، ایمان خود را از دست می‌دهند. اما اولیای خدا، مانند آهن تیز، در برابر فشارها مقاوم‌اند و هیچ‌گاه از حقیقت خود منحرف نمی‌شوند.

ثبات اولیای خدا

اولیای خدا، به دلیل استقلال وجودی و موقعیت ذاتی، از تغییرات نفسانی و مادی مصون‌اند. در روایات اسلامی آمده است: «المؤمن كزور الحديد»، یعنی مؤمن مانند آهن تیز است که حتی اگر بارها کشته شود و زنده گردد، تغییری در ذات او رخ نمی‌دهد. این ثبات، نتیجه اتصال به حقیقت الهی است که اولیاء را از هرگونه تزلزل حفظ می‌کند.

درنگ: اولیای خدا، مانند آهن تیز، دارای ثبات ذاتی‌اند و هیچ فشار یا مانعی نمی‌تواند آن‌ها را از حقیقت الهی دور سازد، گویی ستارگانی که در آسمان معرفت، همواره ثابت و درخشان‌اند.

این استقلال وجودی، اولیاء را از تأثیرات مفسدات جاهلیت و آلودگی‌های مادی و معنوی مصون می‌دارد. حتی اگر تمام عالم از حق روی‌گردان شود، اولیای خدا محکم‌تر می‌شوند و به تسبیح حق ادامه می‌دهند، گویی مشعل‌دارانی که در تاریکی جهان، نور حقیقت را برافروخته نگه می‌دارند.

نقد تزلزل ایمان در برابر رفتار دیگران

برخی افراد، به دلیل رفتار نادرست علما یا دیگران، ایمان خود را از دست می‌دهند، گویی ایمانشان به جای ریشه در حقیقت، به ظواهر وابسته است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که ایمان حقیقی، مستقل از رفتار دیگران است و انسان باید به حقیقت ذاتی خود متصل باشد. این مفهوم، مانند درختی است که ریشه در خاک حقیقت دارد و از بادهای ظاهری متأثر نمی‌شود.

مثال‌هایی از صدر اسلام، مانند ارتداد برخی افراد به دلیل شک و تزلزل، نشان‌دهنده ضعف در سیر عقلی است. این افراد، به جای اتصال به حقیقت، به ظواهر و شرایط اجتماعی وابسته بودند و با کوچک‌ترین تلنگر، از مسیر حق منحرف شدند.

عشق بی‌قید و شرط و ایمان حقیقی

درس‌گفتار، عشق بی‌قید و شرط والدین به فرزندان ناتوان را به‌عنوان مثالی از ایمان حقیقی مطرح می‌کند. این عشق، که از نقصان‌های ظاهری متأثر نمی‌شود، مشابه ایمان اولیای خدا به حقیقت است که در برابر هر مانعی ثابت می‌ماند. گویی عاشقی که معشوق را در هر لباس و حالتی می‌ستاید، بدون توجه به ظواهر.

درنگ: ایمان حقیقی، مانند عشق بی‌قید و شرط، از نقصان‌های ظاهری متأثر نمی‌شود و در برابر موانع، استوار و پابرجاست، گویی گوهری که در هر ظرف، درخشش خود را حفظ می‌کند.

شاهد قرآنی: گواهی توحید

قرآن کریم در آیه شریفه ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلْمَلَٰٓئِكَةُ وَأُو۟لُوا۟ ٱلْعِلْمِ قَآئِمًۢا بِٱلْقِسْطِ ۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْحَكِيمُ﴾ (آل عمران: ۱۸؛ : خداوند گواهی داده‌است که جز او خدایی نیست، و فرشتگان و صاحبان دانش نیز، که به عدالت قیام دارند، [گواهی داده‌اند که] جز او، که توانای حکیم است، خدایی نیست) به گواهی توحید اشاره دارد. اولیای خدا، حتی در بدترین شرایط، این گواهی را حفظ می‌کنند و در مقام تسبیح حق باقی می‌مانند.

این آیه، مانند مشعلی است که مسیر توحید عملی را روشن می‌سازد و اولیاء را به‌عنوان نگهبانان حقیقت الهی معرفی می‌کند که در هر حال، به خدا متصل‌اند.

بخش سوم: مراتب نزول وجودی و کمال نباتی

سیر نطفه در عالم ناسوت

سیر وجودی نطفه، سفری است که از عالم الهی به سوی عالم ناسوت جریان می‌یابد. این سیر، گویی طوافی است که نطفه در عوالم مختلف انجام می‌دهد و با تبرّک همه عوالم، به صورت موجودی مادی متجلی می‌شود. درس‌گفتار تأکید می‌کند که این نزول، فرآیندی پیچیده و گران‌بهاست که خداوند هر ذره را با طواف در عوالم هستی به عالم ناسوت می‌رساند.

این فرآیند، مانند پالایش گوهری است که از معدن الهی استخراج شده و پس از گذر از عوالم مختلف، در قالب نطفه‌ای در رحم مادر جای می‌گیرد. انبیا و اولیا، که این حقیقت را درک می‌کنند، نطفه را به‌عنوان زائر همه عوالم می‌ستایند و آن را مقدس می‌شمارند.

شش مرتبه کمال در سیر نزولی

درس‌گفتار، شش مرتبه را برای کمال سیر نزولی انسان معرفی می‌کند که هر یک، ویژگی‌هایی از انسان کامل را نشان می‌دهد:
۱) سلامت نبات از مفسدات: انسان کامل، مانند درختی است که از آفت‌ها مصون است و هیچ ویروسی نمی‌تواند به آن آسیب رساند.
۲) رویش در جایگاه مناسب: نطفه انسان کامل، به دلیل روحانیت، در جایگاهی مناسب شکل می‌گیرد، گویی گلی که در خاک حاصلخیز می‌روید.
۳) افاضه الهی: خداوند، نطفه را با اندازه‌گیری دقیق به والدین یا یکی از آن‌ها می‌سپارد، مانند نقاشی که با دقت، اثر خود را خلق می‌کند.
۴) تطور در جسم والدین: نطفه در جسم والدین طواف می‌کند و از مرتبه نباتی به حیوانی منتقل می‌شود.
۵) سلامت در انتقال: این انتقال، با سلامت کامل انجام می‌شود و از مفسدات مصون می‌ماند.
۶) استقرار در رحم: رحم، به‌عنوان مبدأ استقرار، نطفه را در خود جای می‌دهد و آن را برای ظهور در عالم شهادت آماده می‌سازد.

درنگ: سیر نزولی نطفه، طوافی است که در عوالم هستی انجام می‌شود و با سلامت کامل، در رحم به‌عنوان ظرف استقرار جای می‌گیرد، گویی زائری که پس از زیارت همه عوالم، به مقصد نهایی خود می‌رسد.

رحم: ظرف تعین جمعی

رحم، به‌عنوان ظرف تعین جمعی، محل ظهور حکم اسم جامع الهی است. این ظرف، مانند موصوله‌ای است که تمامی مراتب وجودی را در خود جمع می‌کند و نطفه را برای ظهور در عالم شهادت آماده می‌سازد. قرآن کریم در آیه شریفه ﴿فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ﴾ (انعام: ۹۸؛ : پس [آدمی را] جایگاه استقرار و محل ودیعه است) به این استقرار اشاره دارد که رحم را به‌عنوان ظرف قرار معرفی می‌کند.

این مفهوم، مانند باغی است که نهال وجود در آن کاشته می‌شود و با مراقبت الهی، به سوی کمال رشد می‌کند. رحم، گویی ضرحی است که نطفه در آن تبرّک می‌شود و برای ظهور در عالم مادی آماده می‌گردد.

بخش چهارم: موانع و استقامت اولیای خدا

دو معیار شناخت اولیای خدا

اولیای خدا با دو معیار شناخته می‌شوند: ۱) کیفیت سیر، که نشان‌دهنده مستقیم بودن مسیر آن‌هاست؛ ۲) کمیت موانع، که شدت و تعداد موانع در برابر آن‌ها را نشان می‌دهد. اولیای کامل، به دلیل سیر احدی، از موانع عبور می‌کنند و هیچ عالمی نمی‌تواند مانع حرکت آن‌ها شود.

درنگ: اولیای خدا با کیفیت سیر مستقیم و استقامت در برابر موانع شناخته می‌شوند، گویی کوه‌هایی که در برابر طوفان‌ها استوار می‌مانند.

این معیارها، به‌عنوان شاخص‌های انسان کامل در عرفان اسلامی مطرح‌اند. کیفیت سیر، به اتصال به حقیقت اشاره دارد، و کمیت موانع، به استقامت در برابر آزمون‌های الهی.

مصونیت اولیای خدا از مفسدات

اولیای خدا از مفسدات جاهلیت و آلودگی‌های مادی و معنوی مصون‌اند، گویی خارهایی که هیچ آفتی نمی‌تواند به آن‌ها آسیب رساند. این مصونیت، نتیجه اتصال به حقیقت الهی است که آن‌ها را از هرگونه آسیب حفظ می‌کند.

تمثیل خار در درس‌گفتار، به زیبایی این مفهوم را روشن می‌سازد: خار، با وجود سادگی ظاهری، از آفت‌ها مصون است و در بیابان، بدون نیاز به باغبان، رشد می‌کند. اولیای خدا نیز، مانند خار، در برابر موانع مقاوم‌اند و با صلابت، مسیر خود را ادامه می‌دهند.

استقامت اولیای خدا در برابر انحراف عالم

اولیای خدا، حتی اگر تمام عالم از حق روی‌گردان شود، محکم‌تر می‌شوند و به تسبیح حق ادامه می‌دهند. این استقامت، مانند نهنگ‌هایی است که در دریای ناسوت، با وجود تنگنای فضا، اقتدار خود را حفظ می‌کنند. درس‌گفتار، به مثال رزمندگان در جبهه‌ها اشاره می‌کند که در برابر مشکلات، قوی‌تر می‌شدند، در حالی که افراد ضعیف، با کوچک‌ترین فشار، سست می‌شدند.

درنگ: اولیای خدا، در برابر انحراف عالم، محکم‌تر می‌شوند و مانند نهنگ‌هایی در دریای ناسوت، اقتدار خود را در تنگناها نشان می‌دهند.

رجعت و کمال اولیای خدا

درس‌گفتار به مفهوم رجعت اشاره دارد که نه نسخ است و نه فسق، بلکه رجوعی حیاتی است که اولیای خدا را در ظرف ناسوت به کمال می‌رساند. این مفهوم، مانند چتری است که در فضای تنگ ناسوت باز نمی‌شود، اما در میدان مناسب، اقتدار خود را نشان می‌دهد. مثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام، که فرمود: «الدهر أنزلني حتى يقال علي و معاويه»، نشان‌دهنده تنگنای ظرف ناسوت است که مانع ظهور کامل اولیاء می‌شود.

این تنگنا، مانند قفسی است که پرنده‌ای عظیم را در خود محبوس کرده، اما با باز شدن فضا، پرنده به سوی آسمان پرواز می‌کند. رجعت، فرصتی است که اولیای خدا در آن، اقتدار وجودی خود را به تمامی نشان می‌دهند.

جمع‌بندی

این درس‌گفتار، به تبیین سیر وجودی انسان در مراتب نزولی و ویژگی‌های اولیای خدا در برابر موانع پرداخته است. انسان کامل، با اتصال به امر الهی، از عالم احدیت به سوی ناسوت سیر می‌کند و در این مسیر، از موانع مصون می‌ماند. اولیای خدا، با استقلال وجودی و ثبات ذاتی، مانند آهن تیز در برابر فشارها مقاوم‌اند و حتی در انحراف عالم، به تسبیح حق ادامه می‌دهند. شش مرتبه کمال در سیر نزولی، از سلامت نبات تا استقرار در رحم، نشان‌دهنده طواف نطفه در عوالم هستی است که با تبرّک الهی به عالم شهادت می‌رسد. این نوشتار، با استناد به آیات قرآن کریم و مفاهیم عرفانی، منبعی غنی برای پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، تنزیه عقلي به چه نوع صفاتی اشاره دارد؟

2. طبق متن، تنزیه شرعي چه نوع اشتراکی را در صفات نشان می‌دهد؟

3. بر اساس متن، معنای «خیر الرازقین» چیست؟

4. طبق متن، تنزیه كشفي چه چیزی را نفی می‌کند؟

5. بر اساس متن، چرا «الله اکبر من أن یوصف» به تنزیه كشفي اشاره دارد؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که تنزیه عقلي در خارج وجود ندارد و مفروض در ذهن است.

7. طبق متن، تنزیه شرعي به معنای نفی کامل صفات از غیر حق است.

8. متن بیان می‌کند که الله اکبر من كل شیء به تنزیه شرعي اشاره دارد.

9. بر اساس متن، تنزیه كشفي احکام اسماء را از یکدیگر متمایز می‌کند.

10. متن درسگفتار می‌گوید که صفات سلبيه در نهایت به صفات ثبوتیه بازمی‌گردند.

11. تفاوت تنزیه عقلي و تنزیه شرعي در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که «خیر الرازقین» به معنای بهتر بودن نیست؟

13. مفهوم تنزیه كشفي در متن درسگفتار چیست؟

14. چرا در متن گفته شده که الله اکبر من أن یوصف افضل از الله اکبر من كل شیء است؟

15. اضافه نزولی در متن درسگفتار به چه معناست؟

پاسخنامه

1. صفات سلبيه

2. اشتراک در صفات ثبوتیه با غیر حق

3. رزق دادن حق از نفس ذاتش

4. حد و جمع

5. چون شئیت غیر را نفی می‌کند

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. تنزیه عقلي به صفات سلبيه مفروض در ذهن اشاره دارد، در حالی که تنزیه شرعي اشتراک در صفات ثبوتیه با غیر را با نفی مشابهت و مساوات بیان می‌کند.

12. زیرا خیر الرازقین به رزق دادن حق از نفس ذاتش اشاره دارد، نه مقایسه با دیگران.

13. تنزیه كشفي نفی حد و جمع از حق و اثبات جمعیه بدون حصر است.

14. چون الله اکبر من أن یوصف شئیت غیر را نفی می‌کند و به تنزیه كشفي اشاره دارد.

15. اضافه نزولی ظهور حق در مظاهر ممكن از طریق شروق نور او بر اعیان موجودات است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده