در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 521

متن درس

 

موانع مقدر در سلوک وجودی: تبیین عرفانی و فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 521)

مقدمه: چیستی موانع در نظام هستی

در عرفان نظری و حکمت اسلامی، سلوک وجودی انسان سفری است از مبدأ خلقت به سوی مقصد الهی، که در این مسیر، موانع و آفات متعددی فراروی سالک قرار می‌گیرد. این موانع، که در نظام حکیمانه الهی مقدر شده‌اند، گاه به‌سان آفاتی هستند که رشد گیاه را پیش از بلوغ متوقف می‌کنند و گاه چون سدی مانع بهره‌مندی موجودات از اقتضائات طبیعی خویش می‌گردند. درس‌گفتار 521 از مجموعه «مصباح الأنس»، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین دقیق این موانع در مراتب وجودی نباتات، حیوانات و انسان پرداخته و با نگاهی توحیدی، جایگاه آن‌ها را در نظام خلقت روشن می‌سازد.

بخش اول: موانع مقدر و تأثیرات آن بر موجودات

موانع مقدر: آفات مفسده در نظام خلقت

موانع مقدر، به‌سان آفاتی هستند که پیش از اتمام رشد و فعلیت موجودات، آن‌ها را به فساد می‌کشانند. این آفات، که در درس‌گفتار به «الآفات المفسدة للنبات قبل التمام» تعبیر شده‌اند، نمادی از هر عامل مخل رشد در مراتب وجودی‌اند. برای نباتات، این آفات می‌توانند ویروس‌ها، شته‌ها یا شرایط محیطی نامناسب باشند که گیاه را پیش از رسیدن به بلوغ زرد و پژمرده می‌کنند. این مفهوم، به‌گونه‌ای استعاری، به موانع سلوک انسانی نیز تعمیم می‌یابد، جایی که عوامل جسمانی، روانی یا معنوی، سالک را از وصول به کمال بازمی‌دارند. به‌مثابه گیاهی که در بهار، به‌ناگاه از تکان ریشه‌ای هراسیده و خشک می‌شود، انسان نیز ممکن است در مسیر سلوک، از تلنگرهای نفسانی یا موانع خارجی آسیب ببیند.

درنگ: موانع مقدر، چون آفاتی هستند که پیش از فعلیت کامل موجودات، رشد آن‌ها را مختل می‌کنند، و در سلوک انسانی، به‌صورت موانع نفسانی یا خارجی ظاهر می‌شوند.

موانع تناول و جدایی از اصل

موانع تناول، عواملی‌اند که مانع بهره‌مندی موجودات از منابع رشدشان می‌شوند. درس‌گفتار، این موانع را با عبارت «موانع التناول» توصیف کرده و بیان می‌دارد که گاه این موانع، موجود را از اصل خود جدا می‌کنند، اما در زمانی دیگر، امکان بازگشت یا جبران فراهم می‌شود. برای نباتات، این موانع می‌توانند به‌صورت نبود نور خورشید، خشکسالی یا باران‌های نابهنگام ظاهر شوند که گیاه را از تغذیه محروم می‌کنند. در عالم انسانی، این جدایی به‌مثابه انقطاع سالک از منابع معنوی، مانند ذکر، دعا یا هدایت اولیاء، است. بااین‌حال، نظام حکیمانه خلقت، فرصتی برای بازگشت فراهم می‌آورد، چنان‌که گیاهی پس از خشکسالی، با بارانی دوباره جان می‌گیرد.

درنگ: موانع تناول، موجود را از اصل خود جدا می‌کنند، اما نظام خلقت، با انعطاف‌پذیری الهی، امکان بازگشت و جبران را فراهم می‌سازد.

عدم تناسب و فساد ناشی از آن

یکی دیگر از موانع مقدر، عدم تناسب میان موجودات و منابع تغذیه آن‌هاست. درس‌گفتار، این مفهوم را با عبارت «اتصاله بنبات ردیء بعید عن الاعتدال» تبیین می‌کند، یعنی گیاهی که به دلیل کیفیت نامناسب و فقدان اعتدال، برای حیوان قابل‌مصرف نیست و گاه مصرف آن به فساد یا نابودی حیوان می‌انجامد. این عدم تناسب، در سلوک انسانی، به انتخاب منابع نامناسب معنوی یا مادی اشاره دارد. برای مثال، سالکی که به‌جای ذکر و دعای مأثور، به روش‌های ناصواب روی آورد، نه‌تنها به کمال نمی‌رسد، بلکه به انحراف و فساد وجودی گرفتار می‌شود. این مفهوم، بر اهمیت هماهنگی میان نیازهای وجودی و منابع تغذیه تأکید دارد.

درنگ: عدم تناسب میان موجود و منابع تغذیه، به فساد و نابودی منجر می‌شود، و در سلوک، انتخاب منابع نامناسب، سالک را از کمال محروم می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

موانع مقدر، به‌سان آفاتی در نظام خلقت، رشد موجودات را پیش از فعلیت مختل می‌کنند. این موانع، که در نباتات به‌صورت آفات طبیعی و در انسان به‌صورت موانع نفسانی یا خارجی ظاهر می‌شوند، گاه موجود را از اصل خود جدا کرده و گاه به دلیل عدم تناسب، به فساد می‌انجامند. بااین‌حال، نظام حکیمانه الهی، با انعطاف‌پذیری خود، امکان جبران و بازگشت را فراهم می‌آورد. این تبیین، بر ضرورت شناخت موانع و انتخاب منابع مناسب در سلوک وجودی تأکید دارد.

بخش دوم: مانع‌شناسی و نقش اولیای الهی

مانع‌شناسی: بصیرت اولیای الهی

اولیای الهی، به‌مدد بصیرت و قوه معنوی خویش، از توانایی بی‌نظیری در شناسایی موانع برخوردارند. درس‌گفتار تأکید دارد که این اولیاء، موانع را «از ورای یک سال و دو سال و ده سال و بیست سال» می‌بینند، یعنی با اشراف به غیب، از آفات و موانع آینده آگاه‌اند. این بصیرت، به‌سان چراغی است که مسیر سلوک را روشن می‌کند و اولیاء را از افتادن در دام موانع مصون می‌دارد. برای مثال، امیرالمؤمنین علیه‌السلام، از بدو تولد ملجم، قاتل خویش را می‌شناختند و با او تعامل داشتند، نه از روی ناآگاهی، بلکه با علم به مقدرات الهی. این مانع‌شناسی، ویژگی برجسته اولیاست که آن‌ها را به هدایت خلق و دفع آفات قادر می‌سازد.

درنگ: اولیای الهی، با بصیرت معنوی، موانع را از فواصل زمانی و مکانی دور شناسایی کرده و با علم به مقدرات، خلق را هدایت می‌کنند.

دفع موانع با ذکر و دعا

ذکر و دعاهای مأثور، ابزارهایی الهی برای دفع موانع‌اند. درس‌گفتار، ذکر «سبحان الله» را به سنگی تشبیه می‌کند که علیه شیطان و موانع پرتاب می‌شود، اما هشدار می‌دهد که این سنگ نباید به‌ناگاه به مؤمنی آسیب رساند. دعاها و اذکار، به‌سان سپری معنوی، سالک را از آفات نفسانی و شیطانی حفظ می‌کنند. بااین‌حال، استفاده از این ابزارها نیازمند دقت و مراقبت است تا به‌جای دفع مانع، خود به مانعی جدید تبدیل نشوند. این مفهوم، بر نقش محوری ذکر و دعا در سلوک و لزوم استفاده مسئولانه از آن‌ها تأکید دارد.

درنگ: ذکر و دعاهای مأثور، چون سنگ‌هایی علیه موانع‌اند، اما باید با دقت استفاده شوند تا به مؤمنان آسیب نرسانند.

پیامدهای سوءظن و نفرین

سوءظن و نفرین، اگر به ناحق باشند، به خود انسان بازمی‌گردند و او را دچار آسیب می‌کنند. درس‌گفتار تأکید دارد که هر عملی، از جمله سوءظن در دل، بدون مرجع نمی‌ماند و اگر به مقصدی نرسد، به صاحب خود بازمی‌گردد. این اصل، که ریشه در قانون معنوی «بازگشت عمل» دارد، نشان می‌دهد که حتی افکار منفی، آثار وضعی خویش را بر انسان می‌گذارند. برای مثال، نفرینی که به ناحق بر کسی فرستاده شود، به‌سان بومرنگی است که به پرتاب‌کننده بازمی‌گردد و او را زخمی می‌کند.

درنگ: سوءظن و نفرین ناحق، به خود انسان بازمی‌گردند و آثار وضعی منفی بر جسم و روح او می‌گذارند.

جمع‌بندی بخش دوم

مانع‌شناسی اولیای الهی، به‌مدد بصیرت معنوی، آن‌ها را از آفات و موانع مصون می‌دارد و به هدایت خلق قادر می‌سازد. ذکر و دعا، ابزارهایی الهی برای دفع موانع‌اند، اما استفاده از آن‌ها نیازمند دقت است. سوءظن و نفرین ناحق، به‌سان عملی که به صاحبش بازمی‌گردد، آثار مخربی بر انسان دارند. این بخش، بر اهمیت بصیرت، ذکر و مراقبت در سلوک تأکید می‌کند و نقش اولیاء را در دفع موانع برجسته می‌سازد.

بخش سوم: آثار وضعی غذای حرام و نظام‌های غیراسلامی

آثار وضعی غذای حرام

غذای حرام، حتی اگر بدون آگاهی مصرف شود، آثار وضعی منفی خود را بر جسم و روح انسان می‌گذارد. درس‌گفتار، این تأثیر را با مثال شراب که حتی بدون علم به حرمت، مستی می‌آورد، تبیین می‌کند. غذای حرام، به‌سان ویروسی است که تعادل وجودی انسان را مختل کرده و او را به «هاری معنوی» سوق می‌دهد، یعنی حالتی از خشم و بی‌تعادلی روانی که گاه به رفتارهای غیرمتعادل منجر می‌شود. این مفهوم، بر تمایز میان آثار تکلیفی (گناه شرعی) و آثار وضعی (تأثیرات طبیعی و معنوی) تأکید دارد و اهمیت رعایت حلال و حرام را نشان می‌دهد.

درنگ: غذای حرام، حتی بدون آگاهی، آثار وضعی منفی بر جسم و روح می‌گذارد و انسان را به هاری معنوی سوق می‌دهد.

ضرورت اثبات علمی تأثیرات حرام

درس‌گفتار، با نگاهی پیشرو، بر ضرورت تأسیس آزمایشگاه‌های علمی در حوزه‌های علمیه برای اثبات تأثیرات غذای حرام تأکید دارد. این تأثیرات، که به‌صورت تجربی قابل‌بررسی‌اند، باید با فرمول‌های علمی تبیین شوند، چنان‌که تأثیر شراب یا تریاک با فرمول‌های شیمیایی اثبات شده است. این دیدگاه، به‌سان پلی است که علم و دین را به هم متصل می‌کند و بر لزوم تلفیق دانش تجربی با احکام شرعی برای اقناع جامعه تأکید دارد. بدون این اثبات، باور به حرمت غذای حرام در جامعه کم‌رنگ می‌شود.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید با تأسیس آزمایشگاه‌های علمی، تأثیرات غذای حرام را به‌صورت تجربی اثبات کنند تا باور جامعه تقویت شود.

نظام‌های غیراسلامی و چالش‌های آن

عدم تدوین نظام‌های دینی در حوزه‌هایی مانند بانکداری و مدیریت فاضلاب، جامعه را به استفاده از نظام‌های غیراسلامی سوق داده است. درس‌گفتار، با نقدی صریح، بیان می‌دارد که بانک‌ها و سیستم‌های فاضلاب کنونی، که حرام و حلال را درهم می‌آمیزند، با اصول اسلامی سازگار نیستند. این اختلاط، به‌سان جریانی است که آب زلال و ناپاک را درهم می‌آمیزد و جامعه را از برکت نظام دینی محروم می‌کند. این نقد، بر ضرورت بازنگری سیستم‌های اجتماعی و اقتصادی بر اساس اصول اسلامی تأکید دارد.

درنگ: نظام‌های غیراسلامی، مانند بانکداری و فاضلاب کنونی، با اصول دینی ناسازگارند و نیازمند بازنگری بر اساس شریعت‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

غذای حرام، با آثار وضعی خود، تعادل وجودی انسان را مختل می‌کند و اثبات علمی این تأثیرات، نیازمند تأسیس آزمایشگاه‌های علمی در حوزه‌هاست. نظام‌های غیراسلامی، مانند بانکداری و فاضلاب، با اختلاط حرام و حلال، جامعه را از برکت دینی محروم می‌کنند. این بخش، بر اهمیت رعایت حلال و حرام، تلفیق علم و دین، و بازنگری نظام‌های اجتماعی تأکید دارد.

بخش چهارم: دیدگاه توحیدی به موانع و نظام خلقت

عدم وجود مانع در عالم از منظر الهی

از منظر توحیدی، هیچ مانعی در عالم وجود ندارد، زیرا همه‌چیز تحت اراده و تدبیر الهی است. درس‌گفتار، با تأکید بر این دیدگاه، بیان می‌دارد که آنچه به نظر مانع می‌آید، در واقع پایان اقتضای مقدر است. این مفهوم، به‌سان نگاهی است که از فراز قله توحید، نظام خلقت را یکپارچه و حکیمانه می‌بیند. برای مثال، مرگ یک کودک در شش‌ماهگی، نه ناکامی، بلکه اتمام اقتضای مقدر اوست. این دیدگاه، انسان را از خوف و ترس از موانع ظاهری رها می‌سازد و او را به اطمینان الهی دعوت می‌کند.

درنگ: از منظر توحیدی، هیچ مانعی در عالم وجود ندارد، زیرا موانع ظاهری، بخشی از اقتضای مقدر در نظام حکیمانه الهی‌اند.

نسخ آیات و پایان اقتضا

نسخ آیات الهی، به معنای پایان یافتن اقتضای یک حکم است، نه نقص یا لغو آن. درس‌گفتار، با اشاره به اصول فقه، نسخ را «عمد» و پایان اقتضا تعریف می‌کند، نه «تفویط مقتضی». برای مثال، تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه، نه نقص حکم پیشین، بلکه اتمام اقتضای آن و آغاز حکمی جدید است. این مفهوم، به‌سان جریانی است که از منبعی زلال، به سوی مقصدی نو هدایت می‌شود و پویایی شریعت را نشان می‌دهد.

درنگ: نسخ آیات، پایان اقتضای یک حکم است، نه نقص آن، و نشان‌دهنده پویایی و حکمت شریعت الهی است.

عدم ناکامی در نظام الهی

از منظر الهی، هیچ موجودی ناکام نمی‌میرد، زیرا هر موجودی به اقتضای مقدر خود عمل می‌کند. درس‌گفتار، با مثال‌هایی مانند شهادت حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام، بیان می‌دارد که مرگ یا پایان یک موجود، بخشی از کمال مقدر اوست. این دیدگاه، به‌سان نوری است که تاریکی ناکامی را می‌زداید و انسان را به پذیرش حکمت الهی دعوت می‌کند. هر موجودی، از نبات تا انسان، در مسیر مقدر خود، به مقصدی الهی می‌رسد.

درنگ: هیچ موجودی ناکام نمی‌میرد، زیرا مرگ و پایان هر موجود، بخشی از کمال مقدر او در نظام الهی است.

حفاظت الهی و آیه قرآنی

قرآن کریم در سوره طارق، آیه 4، می‌فرماید: إِنْ كُلُّ نَفْسٍ [مطلب حذف شد] نیست مگر اینکه بر او نگهبانی است.» این آیه، بر اشراف کامل الهی بر عالم و حفاظت او از مخلوقات تأکید دارد. درس‌گفتار، این حفاظت را به‌سان دستی الهی توصیف می‌کند که هر نفسی را از گمراهی و ضلالت حفظ می‌کند. این مفهوم، انسان را به اطمینان و توکل بر خدا دعوت می‌کند و او را از ترس موانع رها می‌سازد.

درنگ: آیه إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ بر حفاظت الهی از هر نفس تأکید دارد و انسان را به توکل دعوت می‌کند.

ذکر یونسی و نجات مؤمنین

ذکر یونسی، که در قرآن کریم در سوره انبیاء، آیه 87، آمده است: لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي [مطلب حذف شد] : «هیچ معبودی جز تو نیست، منزهی تو، به‌راستی من از ستمگران بودم»، نشانه‌ای از توبه و بازگشت به خدا در شرایط سخت است. درس‌گفتار، این ذکر را نه‌تنها نجات‌بخش حضرت یونس علیه‌السلام، بلکه گشایشگر مسیر مؤمنین می‌داند. این ذکر، به‌سان فریادی است که از اعماق تاریکی، نور رحمت الهی را طلب می‌کند و مؤمنین را به سوی نجات هدایت می‌کند.

درنگ: ذکر یونسی لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، گشایشگر مسیر مؤمنین و نشانه قدرت توبه در دفع موانع است.

جمع‌بندی بخش چهارم

دیدگاه توحیدی، موانع را بخشی از اقتضای مقدر در نظام حکیمانه الهی می‌داند و انسان را از ترس ناکامی رها می‌سازد. نسخ آیات، پایان اقتضا و پویایی شریعت را نشان می‌دهد. حفاظت الهی، هر نفسی را از ضلالت مصون می‌دارد، و ذکر یونسی، گشایشگر مسیر مؤمنین است. این بخش، با تأکید بر حکمت الهی، انسان را به توکل و اطمینان دعوت می‌کند.

بخش پنجم: تعادل در سلوک و تأثیر محیط و غذا

اهمیت ترمز در سلوک وجودی

در سلوک وجودی، حرکت سریع بدون کنترل کافی نیست. درس‌گفتار، با استعاره‌ای از وسیله نقلیه، بیان می‌دارد که «ترمز» یا عامل بازدارنده، برای جلوگیری از انحراف یا نابودی ضروری است. این ترمز، به‌سان مهاری است که نفس و انگیزه‌های سالک را کنترل می‌کند و او را از شتابزدگی و انحراف مصون می‌دارد. بدون این تعادل، سالک ممکن است هرچه تندتر رود، زودتر به نابودی کشیده شود. این مفهوم، بر لزوم اعتدال و مراقبت در سلوک تأکید دارد.

درنگ: ترمز در سلوک، به‌سان مهاری است که سالک را از شتابزدگی و انحراف مصون می‌دارد و تعادل را حفظ می‌کند.

تأثیر محیط و غذا بر رفتار انسان

غذاها و محیط‌های نامناسب، انسان را از نظر جسمی، روانی و معنوی تخریب می‌کنند. درس‌گفتار، با مثال‌هایی از غذاهای ناسالم که انسان را «پیر، خورد یا هار» می‌کنند، بر اهمیت انتخاب غذای حلال و محیط سالم تأکید دارد. این تأثیرات، به‌سان جریانی است که از منبع غذا و محیط، به جسم و روح انسان سرریز می‌شود و او را به تعادل یا بی‌تعادلی سوق می‌دهد. برای مثال، غذای حرام، حتی در مقادیر کم، می‌تواند انسان را به رفتارهای غیرمتعادل هدایت کند.

درنگ: غذاها و محیط‌های نامناسب، انسان را به بی‌تعادلی جسمی و روانی سوق می‌دهند و انتخاب حلال، تعادل را حفظ می‌کند.

تفاوت حیوانات در مصرف غذا

درس‌گفتار، با اشاره‌ای طنزآمیز، به تفاوت حیوانات در مصرف غذا می‌پردازد. الاغ، به دلیل رعایت پاکیزگی و اجتناب از آشغال، از برخی حیوانات مانند خوک متمایز می‌شود. این تفاوت، به‌سان آینه‌ای است که جایگاه متعالی برخی موجودات را در خلقت نشان می‌دهد. الاغ، با لب‌های جفت‌شده و چشمان سقراط‌وار خویش، نمادی از پاکیزگی و بصیرت است که حتی از برخی انسان‌ها پیشی می‌گیرد. این مفهوم، بر اهمیت پاکیزگی در مصرف غذا تأکید دارد.

درنگ: الاغ، با اجتناب از آشغال، نمادی از پاکیزگی است و از برخی حیوانات و انسان‌ها در رعایت حلال پیشی می‌گیرد.

تصادم قوا و خواص در مصرف نامناسب

مصرف نادرست غذاها، باعث تصادم قوا و خواص در وجود انسان می‌شود که به فساد و تکرار مشکلات می‌انجامد. درس‌گفتار، با اشاره به «یتصادم القوی والخواص»، بیان می‌دارد که غذاهای نامناسب، مانند سنگ‌هایی که آسیاب را فرسوده می‌کنند، بدن و روح را تخریب می‌کنند. این تصادم، به‌سان آشوبی است که در وجود انسان از ترکیب ناسازگار غذاها پدید می‌آید و او را از تعادل محروم می‌کند. این مفهوم، بر ضرورت انتخاب غذاهای متعادل و مناسب تأکید دارد.

درنگ: مصرف نادرست غذاها، باعث تصادم قوا و خواص می‌شود و به فساد و تکرار مشکلات در وجود انسان می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش پنجم

تعادل در سلوک، با وجود ترمز و کنترل نفس، از انحراف جلوگیری می‌کند. غذاها و محیط‌های نامناسب، انسان را به بی‌تعادلی سوق می‌دهند، درحالی‌که پاکیزگی در مصرف، مانند الاغ، تعادل را حفظ می‌کند. تصادم قوا در مصرف نادرست، به فساد منجر می‌شود. این بخش، بر اهمیت اعتدال، پاکیزگی و انتخاب منابع مناسب در سلوک تأکید دارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار 521 از مجموعه «مصباح الأنس»، با تبیین موانع مقدر در سلوک وجودی، نگاهی عمیق به نظام حکیمانه خلقت ارائه می‌دهد. موانع، که در نباتات به‌صورت آفات و در انسان به‌صورت موانع نفسانی ظاهر می‌شوند، بخشی از اقتضای مقدرند و از منظر توحیدی، مانعی در برابر اراده الهی محسوب نمی‌شوند. اولیای الهی، با بصیرت خویش، این موانع را از فواصل دور شناسایی کرده و با ذکر و دعا، آن‌ها را دفع می‌کنند. غذای حرام، با آثار وضعی خود، تعادل انسان را مختل می‌کند و نظام‌های غیراسلامی، جامعه را از برکت دینی محروم می‌سازند. آیات قرآن کریم، مانند إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ (طارق: 4) و لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: 87)، حفاظت الهی و قدرت توبه را نشان می‌دهند. این نوشتار، بر اهمیت مانع‌شناسی، پاکیزگی و توکل در سلوک تأکید دارد. مطالعه این متن، همراه با آثار عرفانی، به درک عمیق‌تر نظام خلقت و سلوک وجودی کمک می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، آفات و موانع در مسیر کمالات چگونه توصیف شده‌اند؟

2. طبق متن، چه چیزی باعث می‌شود یک گیاه یا حیوان به دلیل مصرف غذای نامناسب نابود شود؟

3. بر اساس درسگفتار، ذکر 'سبحان الله' چه نقشی در مواجهه با موانع دارد؟

4. طبق متن، چرا آثار وضعی غذای حرام حتی بدون علم به حرمت آن تأثیر می‌گذارد؟

5. بر اساس درسگفتار، اولیای خدا چگونه موانع را شناسایی می‌کنند؟

6. طبق درسگفتار، آفات و موانع فقط در مورد گیاهان و حیوانات صدق می‌کنند و انسان‌ها از آن‌ها مصون هستند.

7. بر اساس متن، اولیای خدا به دلیل داشتن قوه مانع‌شناسی، موانع را حتی از سال‌ها قبل تشخیص می‌دهند.

8. درسگفتار بیان می‌کند که آثار وضعی غذای حرام حتی اگر فرد از حرمت آن آگاه نباشد، بر او تأثیر می‌گذارد.

9. طبق متن، ذکرهای مأثور مانند 'سبحان الله' فقط برای اولیای خدا کاربرد دارند و برای دیگران بی‌فایده هستند.

10. بر اساس درسگفتار، هیچ مانعی در عالم وجود ندارد و همه چیز به پایان مقتضی خود می‌رسد.

11. چرا طبق درسگفتار، سرعت بدون ترمز در مسیر کمال می‌تواند به نابودی منجر شود؟

12. تفاوت اصلی بین آثار وضعی و آثار تکلیفی غذای حرام چیست؟

13. چگونه ذکر 'سبحان الله' به دفع موانع کمک می‌کند؟

14. چرا اولیای خدا طبق متن، موانع را از سال‌ها قبل تشخیص می‌دهند؟

15. چرا طبق درسگفتار، هیچ‌کس در عالم ناکام از دنیا نمی‌رود؟

پاسخنامه

1. مانند آفاتی که گیاه را قبل از رسیدن به کمال نابود می‌کنند.

2. اتصال به گیاهی نامتعادل و دور از اعتدال

3. مانند سنگی است که به سمت مانع پرتاب می‌شود.

4. چون آثار وضعی از آثار تکلیفی مستقل هستند.

5. با حس و قوه‌ای که موانع را از دور تشخیص می‌دهد.

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا بدون ترمز، سرعت ممکن است به شکست و نابودی منجر شود، همان‌طور که اقتضا در برابر موانع خنثی می‌شود.

12. آثار وضعی غذای حرام حتی بدون آگاهی از حرمت تأثیر می‌گذارد، اما آثار تکلیفی به آگاهی و گناه وابسته است.

13. ذکر 'سبحان الله' مانند پرتاب سنگی به سمت مانع عمل می‌کند و به دفع آفات و موانع کمک می‌کند.

14. اولیای خدا به دلیل داشتن قوه مانع‌شناسی، موانع را حتی از سال‌ها قبل تشخیص می‌دهند.

15. زیرا هر موجودی به پایان مقتضی خود می‌رسد و این پایان، اقتضای وجودی اوست.