در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 522

متن درس

سیر الهی و مراتب انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 522)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تدوینی فاخر و علمی از درس‌گفتار شماره 522 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که در مجموعه مصباح‌الانس، با عنوان «سیر الهی و مراتب انسانی»، به تبیین عمیق و تخصصی مفاهیم سیر الهی، مراتب وجودی انسان، و تقسیم‌بندی انسان‌ها به احدی‌السیر، اغلب‌السیر، و معمول‌السیر پرداخته است. این اثر، ریشه در معارف عرفانی اسلامی و تعالیم متفکرانی چون صدرالدین قونوی و شرح ابن فناری دارد.

انسان، چونان سفینه‌ای در اقیانوس بی‌کران وجود، در مسیر سیر الهی به سوی مقصد متعالی خویش هدایت می‌شود. این نوشتار، با کاوش در مراتب وجودی و سلوکی انسان، تلاش دارد تا راهی به سوی فهم حقیقت متعالی او گشاید. همان‌گونه که ستاره‌ای در آسمان شب راهنمای مسافران است، معارف عرفانی نیز مسیر سلوک انسان را روشن می‌سازد.

بخش نخست: مبانی سیر الهی

مفهوم سیر الهی

سیر الهی، حرکتی است که انسان را در هماهنگی کامل با اراده و مشیت الهی به سوی مقصد متعالی وجود رهنمون می‌شود. این سیر، چونان چرخ‌دنده‌ای که در نظام خلقت الهی می‌چرخد، انسان را از اسباب و علل مادی فراتر برده و تحت هدایت مستقیم حق‌تعالی قرار می‌دهد. سیر الهی، مبنای تبدیل انسان به «احدی‌السیر» است، یعنی کسی که حرکت وجودی‌اش تحت تأثیر مستقیم احدیت الهی قرار دارد، بی‌آنکه اسباب عادی و مادی در آن دخیل باشند.

نکته کلیدی: سیر الهی، حرکتی است که انسان را تحت هدایت مستقیم حق‌تعالی، فراتر از اسباب مادی، به سوی مقصد متعالی وجود رهنمون می‌سازد.

این مفهوم، ریشه در حکمت اسلامی دارد که انسان را موجودی می‌داند که ظرفیت اتصال به مبدأ الهی را در خود نهفته دارد. همان‌گونه که رودخانه‌ای به سوی دریا جاری می‌شود، انسان نیز در سیر الهی به سوی مبدأ خویش حرکت می‌کند.

تقسیم‌بندی انسان‌ها در سیر وجودی

انسان‌ها در مسیر وجودی و روحانی خویش به سه دسته تقسیم می‌شوند: احدی‌السیر، اغلب‌السیر، و معمول‌السیر. این تقسیم‌بندی، مراتب وجودی انسان را بر اساس میزان تأثیرپذیری از حق‌تعالی و اسباب مادی نشان می‌دهد. احدی‌السیر، کسانی‌اند که تحت هدایت مستقیم الهی‌اند و از تأثیرات مادی و ناسوتی مصون می‌مانند. اغلب‌السیر، کسانی‌اند که غلبه حق در وجودشان مشهود است و از توفیقات الهی بهره‌مندند. اما معمول‌السیر، اکثریت انسان‌ها را شامل می‌شوند که تحت تأثیر اوصاف، اسما، و مظاهر عادی مانند پدر، مادر، زمان و مکان رشد می‌کنند و در چارچوب نظام اسباب عادی حرکت می‌کنند.

نکته کلیدی: انسان‌ها به سه دسته احدی‌السیر (تحت هدایت مستقیم الهی)، اغلب‌السیر (دارای توفیقات الهی)، و معمول‌السیر (وابسته به اسباب عادی) تقسیم می‌شوند.

این تقسیم‌بندی، چونان نوری که مراتب مختلف وجود را روشن می‌سازد، چارچوبی برای فهم تفاوت‌های وجودی انسان‌ها ارائه می‌دهد. احدی‌السیر، چونان ستارگان درخشان آسمان خلقت، بی‌نیاز از اسباب عادی‌اند، درحالی‌که معمول‌السیر، چونان گیاهانی که در خاک مادی ریشه دارند، به نظام اسباب وابسته‌اند.

مراتب سیر نزول و صعود

انسان‌ها در دو سیر متمایز وجودی قرار دارند: سیر نزول و سیر صعود. سیر نزول، به ورود روح به عالم ناسوت و تجلی در قالب مادی اشاره دارد، چونان نوری که از مبدأ الهی به سوی عالم ماده فرو می‌آید. سیر صعود، حرکت روحانی انسان به سوی مبدأ الهی است، مانند پرنده‌ای که به سوی آسمان بال می‌گشاید. این دو سیر، مراحل وجودی انسان را از مبدأ خلقت تا بازگشت به حق ترسیم می‌کنند.

نکته کلیدی: سیر نزول، ورود روح به عالم ناسوت است، و سیر صعود، حرکت روحانی انسان به سوی مبدأ الهی را نشان می‌دهد.

این دو سیر، چونان دو بال پرنده وجود، انسان را در مسیر تکامل هدایت می‌کنند. سیر نزول، مبدأ خلقت انسان را نشان می‌دهد، و سیر صعود، مقصد نهایی او را در قرب به حق آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، به تبیین مبانی سیر الهی و مراتب وجودی انسان پرداخت. سیر الهی، حرکتی است که انسان را تحت هدایت مستقیم حق‌تعالی به سوی مقصد متعالی وجود رهنمون می‌سازد. انسان‌ها به سه دسته احدی‌السیر، اغلب‌السیر، و معمول‌السیر تقسیم می‌شوند که هرکدام مرتبه‌ای خاص از تأثیرپذیری از حق و اسباب مادی را نشان می‌دهند. سیرهای نزول و صعود، مراحل وجودی انسان را از خلقت تا بازگشت به حق ترسیم می‌کنند. این مفاهیم، چونان چراغی در مسیر سلوک، راهنمای سالکان به سوی حقیقت‌اند.

بخش دوم: ویژگی‌های احدی‌السیر

مصونیت از ناپاکی‌های ناسوتی

احدی‌السیر، کسانی‌اند که به تعبیر قرآنی، «لم تنجسک جاهلیة وإنجاساً»، یعنی جهالت و ناپاکی به آنان راه ندارد. خداوند تمام اسباب، اسما، و صفات را در وجودشان مغلوب کرده و خود را در آنان ظاهر می‌سازد. این افراد، چونان آیینه‌ای بی‌غبار، تجلی‌گاه نور الهی‌اند و از تأثیرات مادی و ناسوتی مصون می‌مانند.

نکته کلیدی: احدی‌السیر، از ناپاکی‌های ناسوتی مصون‌اند و تحت هدایت مستقیم الهی قرار دارند.

این مصونیت، نشانه اتصال مستقیم احدی‌السیر به احدیت الهی است. همان‌گونه که ستاره‌ای در آسمان از گرد و غبار زمین دور است، احدی‌السیر نیز از نجاست‌های ناسوتی مصون می‌مانند.

تبیین قرآنی: تقوا و تعلیم الهی

قرآن کریم در سوره بقره، آیه ۲۸۲، می‌فرماید:
اتَّقُوا اللهَ وَيُعَلِّمْكُمُ اللهُ
(ترجمه فولادوند: «و از خدا پروا کنید و خدا به شما می‌آموزد.»)
این آیه، به معنای آن است که هر کس تقوای ذاتی (نه صرفاً عملی) داشته باشد، خداوند خود معلم او می‌شود. احدی‌السیر، در «مدرسه حق» تعلیم می‌بینند و تحت هدایت مستقیم الهی قرار دارند.

نکته کلیدی: تقوای ذاتی، زمینه‌ساز تعلیم مستقیم الهی است که احدی‌السیر را در مدرسه حق هدایت می‌کند.

این تعلیم الهی، چونان نوری است که قلب سالک را روشن می‌سازد و او را از وابستگی به اسباب عادی رها می‌کند. احدی‌السیر، با این تعلیم، به مرتبه‌ای از ثبات و یقین می‌رسند که از تبدل حالات مصون‌اند.

ثبات احدی‌السیر

احدی‌السیر، از تبدل حالات و نوسانات نفسانی مصون‌اند. برخلاف انسان‌های عادی که ممکن است به دلیل بی‌حوصلگی یا عدم تمایل از مسیر سلوک بازمانند، احدی‌السیر در ثبات کامل به سر می‌برند. اول و آخر، بالغ و غیربالغ، ناسوت و غیرناسوت، و دنیا و آخرت در وجودشان یکی است.

نکته کلیدی: احدی‌السیر، در ثبات کامل به سر می‌برند و از تبدل حالات و ناپاکی‌های ناسوتی مصون‌اند.

این ثبات، چونان کوهی استوار در برابر طوفان‌های نفسانی، نشانه اتصال مستقیم احدی‌السیر به حق‌تعالی است. آنها، چونان ستارگانی ثابت در آسمان وجود، در مسیر الهی بی‌تزلزل حرکت می‌کنند.

نقش انبیا و اولیا در نسخ احکام پیشین

انبیا و اولیای الهی، پس از تعلیم در محضر حق، به عالم ناسوت فرستاده می‌شوند تا «مدارس پیشین» را تخریب کنند. این تخریب، به معنای نسخ احکام باطل و جایگزینی آنها با شریعت کامل‌تر است. برای مثال، حضرت موسی (ع) احکام پیشین را نسخ کرد، حضرت عیسی (ع) احکام موسی را کنار گذاشت، و پیامبر خاتم (ص) احکام عیسی را نسخ نمود.

نکته کلیدی: نسخ احکام پیشین توسط انبیا و اولیا، نشانه حرکت تکاملی شریعت و هدایت الهی است.

این فرایند، چونان بازسازی بنایی کهنه با ساختمانی نو، شریعت را به سوی کمال هدایت می‌کند. انبیا و اولیا، با تعلیم الهی، باطل را از میان برده و حق را آشکار می‌سازند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به تبیین ویژگی‌های احدی‌السیر پرداخت. این گروه، تحت هدایت مستقیم الهی، از ناپاکی‌های ناسوتی مصون‌اند و در ثبات کامل به سر می‌برند. آیه قرآنی «اتَّقُوا اللهَ وَيُعَلِّمْكُمُ اللهُ» بر تعلیم مستقیم الهی تأکید دارد. انبیا و اولیا، با نسخ احکام پیشین، شریعت را به سوی کمال هدایت می‌کنند. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم مرتبه متعالی احدی‌السیر در سیر الهی است.

بخش سوم: اغلب‌السیر و توفیقات الهی

مفهوم وفق و توفیقات الهی

اغلب‌السیر، کسانی‌اند که غلبه حق در وجودشان مشهود است و از توفیقات الهی بهره‌مندند. «وفق»، که از مصدر «توفیق» گرفته شده، به معنای هماهنگی امور با اراده الهی است. مثال‌هایی از وفق در زندگی روزمره شامل رسیدن به موقع به مقصد، فراهم شدن نان تازه از تنور، یا هماهنگی امور بدون تأخیر است. این هماهنگی، نشانه عنایت الهی است که امور را برای فرد جفت و جور می‌کند.

نکته کلیدی: وفق، نشانه هماهنگی امور با اراده الهی است که اغلب‌السیر را از توفیقات الهی بهره‌مند می‌سازد.

وفق، چونان نسیمی است که قایق وجود را به سوی مقصد هدایت می‌کند. اغلب‌السیر، با بهره‌مندی از این توفیقات، در مسیر سلوک از اسباب عادی فراتر می‌روند، هرچند هنوز به مرتبه احدی‌السیر نرسیده‌اند.

تفاوت وفق با شانس

وفق، برخلاف مفهوم شانس که امری تصادفی تلقی می‌شود، نتیجه عنایت الهی است. برای مثال، وقتی فردی به موقع به اتوبوس می‌رسد یا امورش به‌گونه‌ای هماهنگ پیش می‌رود، این وفق الهی است، نه شانس. انسان باید وفق را به‌عنوان طعمه‌ای برای قرب به حق بشناسد و از آن بهره گیرد.

نکته کلیدی: وفق، نتیجه عنایت الهی است و انسان باید آن را به‌عنوان فرصتی برای قرب به حق بشناسد.

این تمایز، چونان خطی میان نور و تاریکی، تفاوت میان هدایت الهی و اتفاقات تصادفی را روشن می‌سازد. اغلب‌السیر، با شناخت وفق، می‌توانند مسیر سلوک خویش را هموارتر سازند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تبیین ویژگی‌های اغلب‌السیر و نقش توفیقات الهی در زندگی آنان پرداخت. وفق، به‌عنوان نشانه هماهنگی با اراده الهی، اغلب‌السیر را از اسباب عادی فراتر می‌برد. این گروه، با بهره‌مندی از توفیقات الهی، در مسیر سلوک گام برمی‌دارند، هرچند هنوز به مرتبه احدی‌السیر نرسیده‌اند. شناخت وفق، راهنمایی برای استفاده از فرصت‌های الهی در مسیر قرب به حق است.

بخش چهارم: معمول‌السیر و نظام اسباب

ویژگی‌های معمول‌السیر

معمول‌السیر، اکثریت انسان‌ها را تشکیل می‌دهند که تحت تأثیر اوصاف، اسما، و مظاهر عادی مانند پدر، مادر، زمان و مکان به دنیا می‌آیند، رشد می‌کنند و از دنیا می‌روند. این گروه، در چارچوب نظام اسباب و علل مادی حرکت می‌کنند و از مراتب بالاتر وجودی دور می‌مانند.

نکته کلیدی: معمول‌السیر، تحت تأثیر اسباب مادی و عادی حرکت می‌کنند و از مراتب متعالی وجودی دور می‌مانند.

معمول‌السیر، چونان گیاهانی که در خاک مادی ریشه دارند، به نظام اسباب وابسته‌اند و حرکتشان در چارچوب محدودیت‌های ناسوتی شکل می‌گیرد.

تأثیر اسباب عادی

عوامل محیطی مانند زمان، مکان، و شرایط خانوادگی، نقش محوری در سیر وجودی معمول‌السیر دارند. برای مثال، تولد در زمان یا مکان خاص، مانند تفاوت یک روز در ثبت احوال، می‌تواند مسیر زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. این وابستگی به اسباب، مانع از صعود به مراتب متعالی‌تر می‌شود.

نکته کلیدی: اسباب عادی مانند زمان و مکان، مسیر وجودی معمول‌السیر را شکل می‌دهند و آنها را در چارچوب ناسوت محدود می‌کنند.

این وابستگی، چونان زنجیری است که پای سالک را به زمین می‌بندد و او را از پرواز به سوی آسمان‌های معنوی بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تبیین ویژگی‌های معمول‌السیر و وابستگی آنها به نظام اسباب عادی پرداخت. این گروه، تحت تأثیر عوامل مادی مانند زمان، مکان، و شرایط خانوادگی حرکت می‌کنند و از مراتب متعالی وجودی دور می‌مانند. این مفاهیم، اهمیت شناخت محدودیت‌های ناسوتی و تلاش برای فراتر رفتن از آنها را نشان می‌دهند.

بخش پنجم: تجلیات الهی و مراتب ظهور

تجلی نفسی رحمانی

سیر الهی، به «تجلی نفسی رحمانی» تعبیر می‌شود، یعنی فیض اطلاقی که با اقتضای احدیت در وجود انسان ساری می‌شود. این تجلی، چونان جریانی از نور الهی، انسان را به سوی احدیت هدایت می‌کند و در مرتبه احدی‌السیر به کمال می‌رسد.

نکته کلیدی: تجلی نفسی رحمانی، فیض اطلاقی است که انسان را به سوی احدیت هدایت می‌کند.

این تجلی، چونان چشمه‌ای جوشان، وجود انسان را سیراب می‌سازد و او را به سوی مقصد متعالی هدایت می‌کند. هویت ساریه، حضور الهی در وجود انسان است که با اقتضای احدیت، سیر او را شکل می‌دهد.

تفاوت نسبه اسمائی و قابليات مظاهر

تفاوت در اشراقات اسمای الهی، به دلیل تفاوت در قابليات مظاهر (انسان‌ها) است. اسمای الهی، بر اساس ظرفیت هر فرد تجلی می‌یابند و این تفاوت، مراتب ظهور را متمایز می‌کند. همان‌گونه که پارچ آب به اندازه ظرفیت لیوان یا کاسه می‌ریزد، اسمای الهی نیز به قدر ظرفیت انسان در او تجلی می‌یابند.

نکته کلیدی: اسمای الهی، بر اساس ظرفیت مظاهر تجلی می‌یابند و مراتب ظهور را متمایز می‌کنند.

این تفاوت، چونان تنوع رنگ‌های یک باغ، نشان‌دهنده تنوع در تجلیات الهی است. هر فرد، به قدر ظرفیت خویش، از فیض الهی بهره‌مند می‌شود.

قدم صدق و عنایت ازلیه

قرآن کریم در سوره یونس، آیه ۲، می‌فرماید:
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ
(ترجمه فولادوند: «و به کسانی که ایمان آورده‌اند مژده ده که برای آنان نزد پروردگارشان پایه‌ای استوار از صدق است.»)
«قدم صدق»، به ثبات و استواری در ایمان و حرکت در مسیر حق اشاره دارد. عنایت ازلیه (عنایت ازلی الهی)، مقدم بر قدم صدق است و خداوند برخی را با این عنایت هدایت می‌کند تا رزق و حجاب از آنان برداشته شود.

نکته کلیدی: قدم صدق، نشانه ثبات در ایمان است و عنایت ازلیه، مقدمه هدایت الهی به سوی این ثبات است.

قدم صدق، چونان پایه‌ای استوار در بنای وجود انسان، او را در مسیر حق ثابت‌قدم می‌سازد. عنایت ازلیه، نوری است که این پایه را روشن می‌کند و انسان را از حجاب‌های ناسوتی رها می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به تبیین تجلیات الهی و مراتب ظهور پرداخت. تجلی نفسی رحمانی، انسان را به سوی احدیت هدایت می‌کند، و تفاوت در قابليات مظاهر، مراتب ظهور اسمای الهی را متمایز می‌سازد. آیه قرآنی «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا» و مفهوم قدم صدق، بر ثبات در ایمان و نقش عنایت ازلیه تأکید دارند. این مفاهیم، چارچوبی برای فهم تجلیات الهی در وجود انسان ارائه می‌دهند.

بخش ششم: محبین و محبوبین

تفاوت محبین و محبوبین

محبین، کسانی‌اند که از عالم ناسوت به سوی حق سلوک می‌کنند و با تلاش و ریاضت به قرب الهی می‌رسند. اما محبوبین، مانند اولیای خدا، از مبدأ الهی می‌آیند و بدون نیاز به ریاضت، در مسیر سیر الهی حرکت می‌کنند. برای مثال، امیرالمؤمنین (ع) به‌عنوان نمونه‌ای از محبوبین، بدون ریاضت، از «مزة الیقین» (طعم یقین) سخن می‌گوید، درحالی‌که پیامبر (ص) از خداوند درخواست «زدنی فیک علماً و تعیناً» (دانش و یقینم را در تو افزون کن) می‌کند.

نکته کلیدی: محبین با تلاش و ریاضت به قرب می‌رسند، اما محبوبین از مبدأ الهی و بدون ریاضت در مسیر سیر الهی‌اند.

این تفاوت، چونان تفاوت میان مسافری که با پای پیاده به مقصد می‌رسد و پرنده‌ای که با بال‌های خداداد پرواز می‌کند، جایگاه متعالی محبوبین را نشان می‌دهد.

دعای حکمت و الحاق به صالحان

قرآن کریم در سوره شعراء، آیه ۸۳، می‌فرماید:
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ
(ترجمه فولادوند: «پروردگارا، به من حکمت ببخش و مرا به شایستگان ملحق کن.»)
این دعا، درخواست حکمت الهی و پیوستن به جمع صالحان است. «حکم»، به معنای دریافت حقیقت الهی است که مرتبه‌ای بس والاست.

نکته کلیدی: دعای «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا» درخواست حکمت الهی و اتصال به صالحان را نشان می‌دهد.

این دعا، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت الهی، سالک را به سوی حقیقت و صالحان هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به تبیین تفاوت میان محبین و محبوبین پرداخت. محبین با تلاش و ریاضت به قرب می‌رسند، درحالی‌که محبوبین از مبدأ الهی و بدون ریاضت در مسیر سیر الهی‌اند. آیه قرآنی «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا» بر درخواست حکمت و اتصال به صالحان تأکید دارد. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم مراتب مختلف سلوک در عرفان اسلامی است.

بخش هفتم: مراتب مواجهه با مشکلات

ترفیع، تأدیب، و تنبیه

انسان‌ها در مواجهه با مشکلات، به سه دسته تقسیم می‌شوند: ترفیع، تأدیب، و تنبیه. احدی‌السیر، در مرتبه ترفیع، از سختی‌ها لذت می‌برند و آن را وسیله‌ای برای قرب به حق می‌دانند. اغلب‌السیر، در مرتبه تأدیب، با مشکلات اصلاح می‌شوند و به سوی کمال هدایت می‌گردند. اما معمول‌السیر، در مرتبه تنبیه، ممکن است با مشکلات بدتر شوند و از مسیر حق دور بمانند.

نکته کلیدی: احدی‌السیر از سختی‌ها لذت می‌برند، اغلب‌السیر اصلاح می‌شوند، و معمول‌السیر ممکن است بدتر شوند.

این مراتب، چونان پله‌های نردبانی هستند که انسان را به سوی مراتب مختلف وجود هدایت می‌کنند. ترفیع، قله‌ای است که تنها احدی‌السیر به آن می‌رسند.

نمونه‌های قرآنی و مصداقی

قرآن کریم در سوره یوسف، آیه ۲۱، می‌فرماید:
وَاللهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ
(ترجمه فولادوند: «و خداوند بر کار خویش چیره است.»)
این آیه، بر غلبه خداوند بر همه امور تأکید دارد. احدی‌السیر، بر «چرخ‌دنده حق» سوارند و تحت این غلبه الهی حرکت می‌کنند.

نکته کلیدی: احدی‌السیر، تحت غلبه الهی و بر چرخ‌دنده حق حرکت می‌کنند.

این غلبه الهی، چونان نیرویی است که احدی‌السیر را از تأثیرات ناسوتی مصون می‌دارد و در مسیر حق ثابت‌قدم نگه می‌دارد.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، به تبیین مراتب مواجهه با مشکلات پرداخت. احدی‌السیر در مرتبه ترفیع، اغلب‌السیر در مرتبه تأدیب، و معمول‌السیر در مرتبه تنبیه قرار دارند. آیه قرآنی «وَاللهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ» بر غلبه الهی و هدایت احدی‌السیر تأکید دارد. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم واکنش‌های مختلف انسان‌ها به بلایا و هدایت الهی است.

بخش هشتم: سرّ الهی و انصباغ

سرّ الهی در وجود انسان

انسان، ترکیبی از اجزای مختلف، حقایق متنوعه، و قوای مؤتلفه است، اما برترین جزء او، «سرّ الهی» است. این سرّ، تجلی وجه خاص الهی است که بر اساس ظرفیت متجلی‌له (انسان) و مرتبه او ظاهر می‌شود.

نکته کلیدی: سرّ الهی، برترین جزء وجود انسان است که تجلی وجه خاص الهی را بر اساس ظرفیت او نشان می‌دهد.

سرّ الهی، چونان گوهری در صدف وجود انسان، ظرفیت او را برای اتصال به حق آشکار می‌سازد. این سرّ، مبنای هدایت انسان به سوی تجلیات الهی است.

انصباغ و مصونیت اولیا

«انصباغ»، به آلودگی به احکام مراتب اسمائی و مظاهر ناسوتی اشاره دارد. اولیای خدا، حتی در عالم ناسوت، از این انصباغ مصون‌اند و نجاست ناسوتی به آنان راه ندارد. اما دیگران، با انصباغ به مظاهر، از احدیت دور می‌مانند.

نکته کلیدی: اولیای خدا از انصباغ ناسوتی مصون‌اند، درحالی‌که دیگران با آلودگی به مظاهر، از احدیت دور می‌مانند.

این مصونیت، چونان سپری است که اولیا را از تأثیرات ناسوتی حفظ می‌کند. آنها، مانند گلی که در میان گل و لای پاک می‌ماند، از نجاست ناسوت مصون‌اند.

جمع‌بندی بخش هشتم

بخش هشتم، به تبیین سرّ الهی و انصباغ پرداخت. سرّ الهی، برترین جزء وجود انسان است که تجلی وجه خاص الهی را نشان می‌دهد. اولیای خدا، از انصباغ ناسوتی مصون‌اند و این مصونیت، آنها را در مرتبه احدیت نگه می‌دارد. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم جایگاه متعالی اولیا در سیر الهی است.

بخش نهم: نیاز جامعه به مربی و سیستم

فقدان مربی و مشکلات جامعه

جامعه کنونی، به دلیل فقدان سیستم و مربیان اصیل، از رشد معنوی و عملی بازمانده است. انسان، مانند جسم که به طبیب، وکیل، و معلم نیاز دارد، به مربی معنوی نیز نیازمند است. مربی، پیش از وقوع مشکلات، امور را هدایت می‌کند و سالک را در مسیر وفق الهی قرار می‌دهد.

نکته کلیدی: فقدان مربی و سیستم، مانع رشد معنوی و عملی جامعه است.

مربی، چونان ناخدایی است که کشتی جامعه را در دریای پرتلاطم وجود هدایت می‌کند. بدون مربی، جامعه در گرداب مشکلات گرفتار می‌ماند.

چالش عارف‌نماها

کلاشی و سوءاستفاده برخی عارف‌نماها، اعتماد به مربیان اصیل را از بین برده است. این مشکل، به دلیل نبود سیستم و قانونمندی است که جامعه را از بهره‌مندی از مربیان واقعی محروم کرده است.

نکته کلیدی: سوءاستفاده عارف‌نماها، اعتماد به مربیان اصیل را از بین برده و جامعه را از هدایت معنوی محروم کرده است.

این چالش، چونان سایه‌ای است که نور مربیان واقعی را می‌پوشاند. جامعه نیازمند قانونمندی و مربیان اصیل است تا از این تاریکی رها شود.

نقش مرشد در هدایت جامعه

اگر دولتمردان از مرشدی کامل بهره می‌بردند، بسیاری از مشکلات جامعه حل می‌شد. مرشد، چه از رجال غیب و چه از رجال انس، می‌توانست جامعه را به سوی کمال هدایت کند. فقدان چنین مرشدی، مانع پیشرفت کامل جامعه شد.

نکته کلیدی: مرشد کامل، می‌توانست جامعه را به سوی کمال هدایت کند و مشکلات را برطرف سازد.

مرشد، چونان چراغی در تاریکی، راه جامعه را روشن می‌سازد. فقدان او، جامعه را در مسیر پرپیچ‌وخم گرفتار می‌کند.

قابلیت تبدیل مراتب

معمول‌السیر (ردی‌ها) را می‌توان به اغلب‌السیر (وفقي‌ها) تبدیل کرد، اما احدی‌السیر شدن، مسیری متفاوت دارد و مستلزم منشأ الهی است. محبین، که از عالم ناسوت می‌آیند، قابلیت ارتقا دارند، اما محبوبین، که از مبدأ الهی می‌آیند، ثابت‌اند.

نکته کلیدی: ردی‌ها را می‌توان به وفقی‌ها تبدیل کرد، اما احدی‌السیر شدن مستلزم منشأ الهی است.

این قابلیت، چونان بذری است که با آبیاری مناسب می‌تواند به درختی تنومند بدل شود. اما احدی‌السیر، چونان گوهری از معدن خلقت، از ابتدا درخشنده است.

جمع‌بندی بخش نهم

بخش نهم، به بررسی نیاز جامعه به مربی و سیستم پرداخت. فقدان مربیان اصیل و قانونمندی، مانع رشد معنوی و عملی جامعه است. سوءاستفاده عارف‌نماها، اعتماد به مربیان واقعی را از بین برده است. مرشد کامل، می‌توانست جامعه را به سوی کمال هدایت کند. قابلیت تبدیل ردی‌ها به وفقی‌ها، امیدی برای رشد جامعه است، هرچند احدی‌السیر شدن مستلزم منشأ الهی است.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تبیین مفاهیم عمیق عرفانی در باب سیر الهی و مراتب انسانی، چارچوبی جامع برای فهم مسیر وجودی انسان ارائه داد. سیر الهی، انسان را تحت هدایت مستقیم حق‌تعالی به سوی مقصد متعالی وجود رهنمون می‌سازد. انسان‌ها به سه دسته احدی‌السیر، اغلب‌السیر، و معمول‌السیر تقسیم می‌شوند که هرکدام مرتبه‌ای خاص از تأثیرپذیری از حق و اسباب مادی را نشان می‌دهند. احدی‌السیر، از ناپاکی‌های ناسوتی مصون‌اند و تحت غلبه الهی حرکت می‌کنند. اغلب‌السیر، از توفیقات الهی بهره‌مندند، و معمول‌السیر در چارچوب اسباب عادی حرکت می‌کنند. آیات قرآنی، مانند «اتَّقُوا اللهَ وَيُعَلِّمْكُمُ اللهُ» و «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا»، بر نقش تقوا، عنایت الهی، و قدم صدق تأکید دارند. محبین با تلاش به قرب می‌رسند، اما محبوبین از مبدأ الهی در مسیر سیر الهی‌اند. جامعه کنونی، به دلیل فقدان مربی و سیستم، از رشد معنوی بازمانده است، اما قابلیت تبدیل ردی‌ها به وفقی‌ها، امیدی برای آینده است.

با نظارت صادق خادمی

 

کد فوتر