در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 528

متن درس

 

تبیین ظهورات ربوبی در عالم ناسوت و برزخ

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 528)

دیباچه

این اثر، بازنویسی و تدوینی علمی و آکادمیک از درس‌گفتار شماره 528 آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که در آن، ظهورات ربوبی در عالم ناسوت و نقش عالم برزخ در تکمیل فعلیت انسان‌ها با دقتی عرفانی و استدلالی بررسی شده است. انسان‌ها در این تبیین، به سه گروه محبوبین، محبین و عادین تقسیم شده و سیر وجودی هر گروه در نظام خلقت و برزخ تشریح می‌گردد. همچنین، با نقد برداشت‌های نادرست از خلود در جهنم و استعدادهای ناقص در قیامت، برزخ به‌عنوان عالمی برای رفع نقص‌ها و تکمیل فعلیت معرفی می‌شود. اولیای الهی، کوره پختن همه موجودات، حتی کفار، دانسته شده و رحمتشان برای همگان جاری است.

بخش نخست: ظهورات ربوبی در عالم ناسوت

تقسیم‌بندی انسان‌ها در نظام خلقت

در عالم ناسوت، که ظرف نزول ظهورات ربوبی است، انسان‌ها به سه گروه متمایز تقسیم می‌شوند: محبوبین، محبین و عادین. این تقسیم‌بندی، ریشه در مراتب وجودی و سیر احدی، غالبی و مغلوبی هر گروه دارد. محبوبین، که مظهر احدیت‌اند، با سیر احدی، عاری از شک و تحیر، موانع را پیشاپیش می‌شناسند و در مسیرشان وقفه‌ای پدید نمی‌آید. محبین، با سیر غالبی، گاه با موانع مواجه می‌شوند، اما توان رفع آن‌ها را دارند و در مسیر رشد معنوی گام برمی‌دارند. عادین، با سیر مغلوبی، گرفتار مشکلات دنیوی و برزخی شده و گاه در مسیر وجودی خود نفله می‌گردند.

درنگ: تقسیم انسان‌ها به محبوبین (مظهر احدیت)، محبین (مظهر واحدیت) و عادین (گرفتار کثرات) نشان‌دهنده مراتب وجودی در عالم ناسوت است که هر گروه را در مدار خاص خود قرار می‌دهد.

سیر احدی محبوبین

محبوبین، که در رأس آن‌ها خمسه طیبه قرار دارند، با سیر احدی، از هرگونه شک و دو دلی مبرا هستند. اینان، به تعبیر قرآن کریم، «وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» (المائدة: ۵۴) بوده و با آگاهی پیشینی از موانع، به الهام و ظهورات الهی هدایت می‌شوند. این ویژگی، آن‌ها را به «خیارآ فی الخلار» بدل کرده و در صدر عالم هستی قرار می‌دهد. اولیای الهی، پیش از وقوع مشکلات، از طریق اخبار و استخبار در خواب یا بیداری، از موانع آگاه شده و راه رفع یا پذیرش آن‌ها را می‌یابند.

محبین و عادین: تفاوت در سیر و مرتبت

محبین، با سیر غالبی، در مسیر رشد معنوی خود گاه با موانع مواجه می‌شوند، اما با استقامت و معرفت، این موانع را برطرف می‌کنند. در مقابل، عادین، با سیر مغلوبی، در برابر مشکلات تسلیم شده و گرفتار آشفتگی‌های دنیوی و برزخی می‌گردند. این تفاوت، به ظرفیت‌های وجودی و معرفتی هر گروه بازمی‌گردد؛ محبین در حال صعود به مراتب بالاترند، در حالی که عادین در نازله وجود گرفتارند.

جمع‌بندی بخش نخست

عالم ناسوت، با سه صبغه محبوبین، محبین و عادین، بستری برای ظهورات ربوبی است. محبوبین، با سیر احدی، مظهر کامل توحیدند؛ محبین، با غلبه بر موانع، در مسیر رشدند؛ و عادین، گرفتار محدودیت‌های وجودی، در پایین‌ترین مرتبت قرار دارند. این تقسیم‌بندی، نظم الهی خلقت را آشکار می‌سازد.

بخش دوم: عالم برزخ و تکمیل فعلیت

برزخ: عالم رفع نقص و تکمیل

برزخ، عالمی واسط میان دنیا و آخرت، برای تکمیل فعلیت انسان‌ها طراحی شده است. هیچ انسانی با استعداد ناقص وارد قیامت نمی‌شود، زیرا برزخ، ظرف پختگی و رفع نقص‌های دنیوی است. این دیدگاه، با آیه «عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آل‌عمران: ۱۶۹) هم‌راستاست که برزخ را عالم رشد و رزق معنوی معرفی می‌کند. کارهای ناتمام دنیا، در برزخ به سرانجام رسیده و انسان‌ها با فعلیت کامل وارد محشر می‌شوند.

درنگ: برزخ، عالم تکمیل فعلیت است که انسان‌ها را از نقص‌های دنیوی رها ساخته و با فعلیت کامل به سوی قیامت هدایت می‌کند.

تفاوت زمان در برزخ و دنیا

زمان در برزخ، با دنیا متفاوت است؛ یک لحظه در دنیا ممکن است معادل صدها سال برزخی باشد. این تفاوت، ریشه در تجرد نسبی برزخ دارد که عالمی فراتر از محدودیت‌های مادی است. به تعبیری، برزخ مانند کوره‌ای است که انسان‌ها را با سرعتی متفاوت از دنیا پخته و آماده محشر می‌سازد.

نظام مهندسی برزخ

برزخ، عالمی منظم و مهندسی‌شده است که هر فرد در مدار وجودی خود قرار می‌گیرد. این نظم، با آیه «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (الأنبياء: ۳۳) هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده توحید افعالی در نظام خلقت است. برخلاف آشفتگی‌های دنیا، برزخ عالمی است که هر کس در جایگاه متناسب با سیر وجودی خود قرار می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش دوم

برزخ، عالم تکمیل فعلیت، با نظامی منظم و زمانی متفاوت از دنیا، انسان‌ها را برای ورود به قیامت آماده می‌سازد. این عالم، با رفع نقص‌های دنیوی، بستری برای پختگی و رشد معنوی فراهم می‌آورد.

بخش سوم: نقد خلود و استعدادهای ناقص

نقد خلود در جهنم

یکی از مسائل اعتقادی مورد بحث، تناسب گناه محدود (مانند ۷۰ سال عمر دنیوی) با عذاب نامحدود (خلود در جهنم) است. این تناقض ظاهری، عدالت الهی را به چالش می‌کشد. پاسخ‌های سنتی، مانند «لو ردو لعادوا» (اگر بازگردند، همان گناه را تکرار می‌کنند)، کافی نبوده و نمی‌توانند تناسب میان گناه محدود و عذاب نامحدود را توجیه کنند. عدالت الهی، با حکمت و رحمت او سازگار است و نیازمند بازنگری در برداشت‌های ظاهری از خلود است.

درنگ: نقد خلود در جهنم، بر ضرورت بازنگری در برداشت‌های ظاهری از عذاب نامحدود تأکید دارد تا با عدالت و حکمت الهی هم‌راستا شود.

نقد استعدادهای ناقص در قیامت

هیچ انسانی با استعداد ناقص وارد قیامت نمی‌شود، زیرا قیامت ظرف محاسبه فعل است، نه قوه. این دیدگاه، با آیه «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ» (الزلزال: ۷-۸) هم‌خوانی دارد. انسان‌ها در برزخ به فعلیت کامل رسیده و با اعمال انجام‌شده محاسبه می‌شوند، نه استعدادهای ناکرده.

جهنم: مکافات فعل یا پختگی؟

جهنم، به‌جای پختگی، ظرف مکافات فعل است. اگر هدف جهنم پختن باشد، پس از پختگی، فرد باید آزاد شود؛ اما خلود نشان می‌دهد که جهنم برای مجازات اعمال انجام‌شده است، نه تکمیل قوه. این تمایز، با مفهوم عذاب تأدیبی (موقت) و عذاب خلود (دائم) در کلام اسلامی سازگار است.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد خلود و استعدادهای ناقص، بر عدالت الهی و نقش برزخ در تکمیل فعلیت تأکید دارد. جهنم، ظرف مکافات فعل است و قیامت، محل محاسبه اعمال انجام‌شده، نه استعدادهای بالقوه.

بخش چهارم: نقش اولیای الهی در فعلیت موجودات

اولیا: کوره پختن همه موجودات

اولیای الهی، به‌ویژه پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت (ع)، کوره پختن همه موجودات، حتی کفار، هستند. این نقش، با آیه «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (الأنبياء: ۱۰۷) هم‌راستاست. حتی افرادی مانند ابولهب، از وجود پیامبر بهره‌مند شده و در برزخ به فعلیت می‌رسند. بدون اولیا، هیچ موجودی، چه نیک و چه بد، به پختگی وجودی نمی‌رسد.

درنگ: اولیای الهی، کوره پختن همه موجودات‌اند و رحمتشان حتی کفار را به فعلیت می‌رساند، چنان‌که پیامبر (ص) رحمت برای همه عالمیان است.

رحمت عام اولیا

اولیا، مانند فضای سبز، خیر عام دارند و برای همه، اعم از نیکوکار و گناهکار، سلامت معنوی می‌آورند. این تشبیه، ولایت عامه اولیا را در عرفان شیعی نشان می‌دهد که محور خیر خلقت‌اند. وجودشان، مانند کوره‌ای است که آهن خام را به ابزار مفید بدل می‌کند، هرچند آن آهن، بیل یا میخ شود.

سیر متفاوت در برزخ

سیر محبوبین، فوق برزخ است و از محدودیت‌های آن مبرا؛ محبین، در متن برزخ، در حال رشد و تکامل‌اند؛ و عادین، در نازله برزخ، گرفتار مشکلات وجودی خود هستند. این مراتب، با سلسله‌مراتب وجود در عرفان نظری هم‌خوانی دارد و هر گروه را در مدار خاص خود قرار می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

اولیای الهی، با رحمت عام خود، همه موجودات را به فعلیت می‌رسانند. سیر متفاوت محبوبین، محبین و عادین در برزخ، نظم الهی خلقت را آشکار ساخته و نقش اولیا را به‌عنوان محور خیر عالم تثبیت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تبیین ظهورات ربوبی در ناسوت و برزخ، انسان‌ها را در سه مرتبت محبوبین، محبین و عادین جای داده و سیر وجودی هر گروه را تشریح کرد. برزخ، عالم تکمیل فعلیت، انسان‌ها را از نقص‌های دنیوی رها ساخته و برای قیامت آماده می‌کند. نقد خلود و استعدادهای ناقص، بر عدالت الهی تأکید دارد و اولیای خدا را کوره پختن همه موجودات معرفی می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، انسان کامل در چه مقامی از گفتن 'من کامل هستم' یا 'من ناقص هستم' پرهیز می‌کند؟

2. بر اساس متن، تجلی ذاتی انسان کامل بر چه چیزی اعتلاء دارد؟

3. طبق متن، چه چیزی در انسان کامل به عنوان 'حکم' ظاهر می‌شود؟

4. در متن درسگفتار، خلق به چه چیزی در رابطه با حق تشبیه شده است؟

5. طبق متن، چرا انسان کامل به جای خود، حق را موضوع قرار می‌دهد؟

6. طبق متن، انسان کامل خود را موضوع قرار می‌دهد و حق را آلت می‌بیند.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که تمام ظهورات عالم در انسان کامل تعین حقی می‌یابد.

8. متن درسگفتار ادعا می‌کند که همه اولیای خدا در بیاناتشان یکسان هستند.

9. طبق متن، اثر در عالم دیدنی است، اما حکم خواندنی است.

10. متن درسگفتار تأیید می‌کند که انسان کامل هیچ حدی برای خود قائل است.

11. تفاوت اصلی بین اثر و حکم در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا انسان کامل در متن از گفتن 'من کامل هستم' پرهیز می‌کند؟

13. طبق متن، تجلی ذاتی چه ویژگی‌ای نسبت به تجلی اسماء و صفات دارد؟

14. متن درسگفتار چگونه خلق را در رابطه با حق توصیف می‌کند؟

15. چرا متن درسگفتار تفاوت در بیانات اولیای خدا را تأیید می‌کند؟

پاسخنامه

1. مقام مطلق

2. تجلی اسماء و صفات

3. تعین الهی

4. نماد اسماء الهی

5. برای فنای در خدا

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. اثر دیدنی است و همه می‌توانند آن را ببینند، اما حکم خواندنی است و تنها اولیای خدا آن را درک می‌کنند.

12. زیرا در مقام مطلق، انسان کامل خود را فانی در خدا می‌بیند و حق را موضوع قرار می‌دهد.

13. تجلی ذاتی بر تجلی اسماء و صفات اعتلاء دارد و به ذات حق مرتبط است.

14. خلق به عنوان نماد و نمود اسماء الهی در نظر گرفته می‌شود.

15. زیرا اولیای خدا در مراتب و مقامات مختلف قرار دارند و ظهوراتشان متفاوت است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده