متن درس
تبیین حقیقت مطلق و نقد نسبیتگرایی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 555)
مقدمه: در جستوجوی حقیقت مطلق
در جلسه 555، با محوریت تبیین نسبت اثر به مظاهر و بواطن در عرفان نظری، به کاوش در مفهوم حقیقت مطلق و نقد نسبیتگرایی در فهم حق و باطل میپردازد. این درسگفتار، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، بر وجود یک حقیقت یگانه تأکید کرده و دیدگاههایی که همه برداشتها را درست میپندارند، به چالش میکشد. عرفان، در این نگاه، نه تنها مسئول تبیین تمایز میان حق و باطل است، بلکه انسان را به سوی هدایت الهی و پرهیز از گمراهی فرا میخواند.
بخش نخست: حقیقت مطلق در برابر نسبیت ادراکی
نقد نسبیتگرایی در فهم حق و باطل
یکی از محورهای اصلی این درسگفتار، رد نسبیتگرایی در ادراک حقیقت است. حقیقت، چونان خورشیدی درخشان، یگانه و مطلق است و باطل نمیتواند مرتبهای از آن باشد. این دیدگاه، برخلاف برداشتهایی که فهم حق و باطل را به ادراکات نسبی افراد وابسته میدانند، بر وجود یک حقیقت متعالی تأکید میورزد. به تعبیر این درسگفتار، گویی برخی، حقیقت را چون انگور یا عنب میپندارند که صرفاً در لفظ متفاوت است، حال آنکه تفاوت میان آب و آتش، مصداقی و مطلق است. این تمایز، نشاندهنده عمق نگاه عرفانی به حقیقت است که فراتر از بازیهای زبانی، به ذات یگانه وجود نظر دارد.
درنگ: حقیقت مطلق است و باطل مرتبهای از حق نیست. نسبیت در فهم، به گمراهی میانجامد، چراکه عرفان، مسئول تبیین تمایز میان حق و باطل است.
تفاوت لفظی و مصداقی: کلیدی برای فهم حقیقت
تفاوت میان لفظ و مصداق، یکی از نکات بنیادین این درسگفتار است. تفاوتهای لفظی، مانند نامهای گوناگون برای انگور (عنب، اَذن)، نسبی و وابسته به زباناند، اما تفاوتهای مصداقی، چون آب و آتش، مطلق و غیرقابل جمعاند. این تمایز، نشان میدهد که حقیقت، امری ورای ادراکات بشری است و نمیتوان با تساهل، هر برداشتی را درست پنداشت. به تعبیری، حقیقت چونان درختی است که شاخههایش در نامها پراکندهاند، اما ریشهاش یگانه و استوار است. این نگاه، با منطق فلسفی و عرفانی همراستاست و بر ضرورت دقت در تمایز میان حق و باطل تأکید میکند.
رد تبرئه همگانی دیدگاهها
این درسگفتار با صراحت، تبرئه همگانی دیدگاهها را رد میکند. عرفان، بهسان قاضی عادلی که میان حق و باطل داوری میکند، نمیپذیرد که هر کس به فراخور ادراک خود، درست میگوید. این دیدگاه، گویی به خلط میان حقیقت و توهم میانجامد. حق، چونان قلهای رفیع، تنها یک مسیر صعود دارد و باطل، هرچند در ظاهر فریبنده، راهی به سوی گمراهی است. این نقد، با اصول عقیدتی اسلام همخوانی داشته و بر مسئولیت عرفان در تبیین حقیقت تأکید دارد.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تأکید بر حقیقت مطلق و نقد نسبیتگرایی، بنیانهای عرفان نظری را استوار میسازد. حقیقت، یگانه و غیرقابل تقسیم است و تفاوتهای لفظی نباید با مصداقهای متمایز خلط شود. عرفان، با رد تبرئه همگانی، انسان را به سوی فهم حق و پرهیز از باطل هدایت میکند.
بخش دوم: ظهور و تعین در عرفان نظری
ظهور وجودی و تعین ارادی
یکی از مفاهیم کلیدی این درسگفتار، تمایز میان ظهور وجودی و تعین ارادی است. هر موجودی، از منظر وجودی، ظهوری از حق است، اما تعین ارادی آن میتواند به باطل گراید. بهعنوان مثال، کافر از حیث وجود، مخلوق حق است، اما از حیث اراده، به انکار حق میرسد. این مفهوم، چونان آینهای است که نور حق را بازمیتاباند، اما تصویر آن به اراده انسان وابسته است. اگر اراده به سوی کفر گراید، تصویر باطل میشود، هرچند اصل وجود، همچنان حق است.
درنگ: هر موجودی ظهور وجودی حق است، اما تعین ارادی میتواند به باطل منجر شود. عرفان، این تمایز را روشن میسازد تا انسان از گمراهی به هدایت رهنمون گردد.
قدرت الهی: عین ذات یا صفت زائد؟
درسگفتار، با نقد دیدگاههایی که قدرت الهی را صفتی زائد بر ذات میدانند، تأکید میکند که قدرت خدا عین ذات اوست. این دیدگاه، با کلام شیعی همراستاست که صفات الهی را جدای از ذات نمیداند. برداشت ظاهری که قدرت را صفتی زائد میپندارد، از جمود بر ظاهر ناشی میشود، گویی که ذات الهی را چونان ظرفی خالی تصور میکنند که صفات در آن ریخته شدهاند. این تمثیل، بهسان شهر فرنگی است که شیشههای رنگارنگ در جعبهای بیرنگ قرار دارند، حال آنکه ذات الهی، خود عین همه صفات است.
افعال بندگان: ظاهر و حقیقت
افعال بندگان، از منظر ظاهر به خودشان منتسب است، اما حقیقت آن از خداست. این درسگفتار، با تأکید بر توحید افعالی، خدا را از هیچ جزء فعل جدا نمیداند. گویی افعال بندگان، چونان سایههاییاند که از نور حق پدید آمدهاند، اما شکل ظاهری آنها به اراده انسانی وابسته است. این دیدگاه، با اصل مشاء همخوانی دارد که خدا و بندگان را در افعال شریک میداند، بدون آنکه تفکیک کامل ممکن باشد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تبیین ظهور و تعین، بر یگانگی حقیقت و تمایز میان وجود و اراده تأکید میکند. قدرت الهی، عین ذات است و افعال بندگان، در حقیقت، از خداست، هرچند ظاهر آن به انسان منتسب است. این مفاهیم، بنیانهای عرفان نظری را تقویت کرده و راه را برای فهم عمیقتر حقیقت هموار میسازد.
بخش سوم: نقد فلسفی و عرفانی دیدگاههای متعارض
نقد مشاء و تفکیک
در نگاه مشاء، تفکیک کامل میان خدا و بندگان در افعال ممکن نیست. این درسگفتار، با نقد جبر و تفویض، تأکید میکند که همه موجودات با هم کار میکنند، گویی چونان قالیچهای پرنقش که هر نخ آن به دیگری پیوند دارد. این دیدگاه، با رد تفکیک کامل، بر همکاری خدا و بندگان در افعال تأکید میورزد و از جبرگرایی یا اختیار مطلق پرهیز میکند.
حجت بالغه الهی
حجت بالغه الهی، چونان چراغی فروزان، راه هدایت را روشن میسازد. این درسگفتار، با استناد به روایت امام صادق علیهالسلام و آیه ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ (: «پس اگر نمیدانید، از اهل ذکر بپرسید»)، تأکید میکند که گمراهی یا از نادانی است یا از عدم عمل به دانستهها. خدا، با ارسال انبیا و نزول قرآن کریم، حجت را بر انسان تمام کرده است و هیچ عذری در برابر او پذیرفته نیست.
درنگ: حجت بالغه الهی، با انبیا و قرآن کریم، راه هدایت را روشن ساخته است. گمراهی، یا از نادانی است یا از عدم عمل، و هیچ عذری در برابر خدا پذیرفته نیست.
نقد تقسیم ازلی
این درسگفتار، با نقد دیدگاههایی که گمراهی را به تقسیم ازلی نسبت میدهند، تأکید میکند که این تقسیم، توجیهکننده باطل نیست. انبیا برای هدایت آمدهاند و جهنم برای باطل است. گویی خدا، چونان باغبانی حکیم، بذر هدایت را در دسترس همگان قرار داده، اما کاشت و برداشت آن به اراده انسان وابسته است. این دیدگاه، با رد جبر، بر اختیار و مسئولیت انسان تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد دیدگاههای متعارض، بر همکاری خدا و بندگان در افعال، حجت بالغه الهی، و رد توجیه گمراهی با تقسیم ازلی تأکید میکند. این مفاهیم، با اصول فلسفی و عرفانی اسلام همراستا بوده و انسان را به سوی مسئولیتپذیری در برابر حقیقت دعوت میکنند.
بخش چهارم: نقد حالزدگی و نقش هدایت در عرفان
نقد حالزدگی در عرفان
حالزدگی، که همهچیز را خدا میبیند، گویی چونان غباری است که حقیقت را در چشم عارف مکدر میسازد. این درسگفتار، با نقد اصحاب حال که همهچیز را ظهور حق میدانند، تأکید میکند که این دیدگاه، عرفان را بدنام کرده و به گمراهی میانجامد. عرفان متشرعانه، با تبیین تمایز میان حق و باطل، از چنین خلطهایی پرهیز میکند.
نقش زن در هدایت مرد
یکی از نکات بدیع این درسگفتار، نقش زن در هدایت مرد است. زن، چونان آینهای که عیوب را نمایان میسازد، مرد را از ادعای الوهیت به تواضع و خداپرستی میکشاند. این دیدگاه، حکمت خلقت را در تکامل متقابل زن و مرد نشان میدهد، گویی هر یک، دیگری را به سوی کمال رهنمون میسازد.
درنگ: زن، با فروکاستن مرد از ادعای الوهیت، او را به سوی تواضع و خداپرستی هدایت میکند، که این حکمت خلقت را آشکار میسازد.
استقلال و آزادی در اسلام
استقلال و آزادی، چونان دو بال برای پرواز به سوی حقیقتاند. این درسگفتار، با تأکید بر بیداری و عمل، انسان را از سکون و تماشاگری برحذر میدارد. گویی اگر انسانها چونان ستونهای استوار در برابر باطل بایستند، باطل توان ایستادگی نخواهد داشت. این دیدگاه، با اصل امر به معروف و نهی از منکر همراستاست.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با نقد حالزدگی، نقش زن در هدایت، و تأکید بر استقلال و آزادی، عرفان را بهسان چراغی میداند که راه حق را از باطل جدا میسازد. این مفاهیم، انسان را به سوی عمل و مسئولیتپذیری در برابر هدایت الهی دعوت میکنند.
بخش پنجم: تبیین حق و باطل در عرفان نظری
حق و باطل: تمایز بنیادین عرفان
عرفان نظری، چونان صیقلی بر آینه دل، حق و باطل را از یکدیگر متمایز میسازد. این درسگفتار، با رد نسبیتگرایی، تأکید میکند که حق یگانه است و باطل، هرچند در ظاهر فریبنده، راهی به سوی گمراهی است. به تعبیری، حق چونان دریای بیکران است که همه رودها به سوی آن جاریاند، اما باطل، چونان سرابی است که تشنه را به سوی هلاکت میکشاند.
نقش انبیا و قرآن کریم در هدایت
انبیا و قرآن کریم، چونان ستارگان هدایت، راه را به سوی حق مینمایانند. این درسگفتار، با استناد به آیه ﴿نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ (: «ما معیشتشان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم»)، تأکید میکند که تقسیم ازلی، توجیهکننده گمراهی نیست. انسان، با اختیار خود، مسئول انتخاب راه حق یا باطل است.
درنگ: حق و باطل در عرفان، متمایز و غیرقابل خلطاند. انبیا و قرآن کریم، انسان را به سوی حقیقت مطلق هدایت میکنند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با تبیین تمایز حق و باطل و نقش انبیا و قرآن کریم، عرفان را مسئول هدایت انسان به سوی حقیقت میداند. این دیدگاه، با تأکید بر اختیار و مسئولیت، انسان را از گمراهی به سوی هدایت رهنمون میسازد.
جمعبندی نهایی
در جلسه 555، با تبیین حقیقت مطلق و نقد نسبیتگرایی، عرفان نظری را بهسان چراغی فروزان در مسیر هدایت معرفی میکند. این درسگفتار، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، بر تمایز میان حق و باطل تأکید کرده و انسان را به سوی فهم عمیق حقیقت و عمل به حجت بالغه الهی دعوت میکند. مفاهیم ظهور و تعین، قدرت الهی، افعال بندگان، و نقش هدایتگرانه انبیا و قرآن کریم، بنیانهای این متن را تشکیل میدهند. عرفان، در این نگاه، نه تنها از خلط حق و باطل پرهیز میکند، بلکه با نقد حالزدگی و نسبیتگرایی، راه را برای رسیدن به حقیقت مطلق هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی