در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 565

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 565)

بخش نخست: تطبیق انسان و عالم در پرتو اسما و صفات الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در شرح «مصباح الانس»، این نوشتار به کاوش در رابطه عمیق و وجودی میان انسان (عالم صغیر) و جهان (عالم کبیر) می‌پردازد. انسان، به مثابه آینه‌ای تمام‌نما، مظهر جمع اسما و صفات الهی است که در او تمام حقایق عالم به صورت مشاعی و جنسی منعکس شده است. این بخش، با تکیه بر متون عرفانی و قرآنی، به تبیین این تطبیق پرداخته و جایگاه انسان کامل را در نظام هستی روشن می‌سازد.

مقدمه: انسان، نسخه جامع عالم

در عرفان نظری، انسان به عنوان عالم صغیر و جهان به عنوان عالم کبیر شناخته می‌شود. این دو، نه تنها در ظاهر و باطن با یکدیگر مرتبط‌اند، بلکه در حقیقت، انسان خلاصه‌ای از تمام حقایق عالم است. به تعبیر آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، هر آنچه در عالم وجود دارد، در انسان نیز به صورت مشاعی و جنسی حاضر است. این تطبیق، نه به معنای شباهت مادی و تفکیکی، بلکه به مثابه انعکاس کیفی و وجودی حقایق عالم در انسان است.

درنگ: انسان، به دلیل دارا بودن مقام تمامیت، نه تنها جامع اسما و صفات الهی است، بلکه مظهر حقایق عالم در مرتبه‌ای متعالی‌تر از جمع صرف است. این مقام، انسان را به مثابه آیینه‌ای می‌سازد که تمام هستی در او منعکس می‌شود.

تطبیق نسخه عالم و نسخه آدم

متن اصلی با این عبارت آغاز می‌شود: «وَ اعْلَمْ أَنَّ تَقَابُلَ نُسْخَةِ الْعَالَمِ وَ نُسْخَةِ آدَمَ بِاشْتِمَالِ الْإِنْسَانِ عَلَى مَجْمُوعِ مَا فِي الْعَالَمِ». این بیان، به رابطه وجودی میان انسان و عالم اشاره دارد. انسان، به دلیل برخورداری از ابعاد مادی و معنوی، نسخه‌ای جامع از عالم است که تمام حقایق آن را در خود جای داده است. این تطبیق، بر پایه تفصیل ظاهری (جسمانی) و باطنی (روحانی) انسان استوار است.

به بیان دیگر، انسان به مثابه کتابی است که تمام صفحات عالم در آن نگاشته شده است. این کتاب، نه تنها حاوی الفاظ و اشکال ظاهری عالم، بلکه دربرگیرنده معانی و حقایق باطنی آن است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تطبیق، مشاعی و جنسی است، نه تفکیکی و مادی. به عنوان مثال، وجود آهن در بدن انسان، نه به معنای حضور تیرآهن مادی، بلکه به صورت جنسی و مشاعی است.

خلاصه ذوق اول: مقام جمع و تمامیت

در ادامه، متن به «خلاصه ذوق اول» اشاره دارد: «بَنَائًا عَلَى مَا قُلْنَا أَنَّهُ صَارَ بِتَفْصِيلِهِ الظَّاهِرِيِّ وَ الْبَاطِنِيِّ نُسْخَةَ الْعَالَمِ وَ حَقَائِقِهِ عَلَى مَا هُوَ خُلَاصَةُ الذَّوْقِ الْأَوَّلِ». این عبارت، انسان را به عنوان خلاصه‌ای از ذوق عرفانی اولیه معرفی می‌کند که در مقام جمع، وحدت در کثرت را شهود می‌کند.

ذوق اول، به مثابه جرقه‌ای است که در دل عارف، نور معرفت را می‌افروزد. این نور، انسان را به مقام تمامیت می‌رساند، جایی که او نه تنها جامع اسما و صفات الهی است، بلکه در مرتبه‌ای متعالی‌تر از جمع صرف قرار می‌گیرد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که مقام تمامیت، فراتر از جمع است، زیرا انسان کامل، نه تنها مجموعه‌ای از حقایق عالم، بلکه مظهر وحدت وجودی آن‌هاست.

درنگ: مقام تمامیت انسان، او را از جمع صرف فراتر برده و به مظهر وحدت وجودی عالم تبدیل می‌کند. این مقام، انسان را به مثابه گوهری می‌سازد که تمام نورهای هستی در آن متجلی است.

تطبیق اجزای انسان و عالم

یکی از محوری‌ترین مباحث این درس‌گفتار، تطبیق اجزای انسان با اجزای عالم است: «هرچه در عالم هست، در آدم هست… اگر در انسان دست و پا هست، در عالم هم هست، اگر ناف آدم دارد، تو عالم هم ناف دارد». این تطبیق، به شباهت‌های وجودی میان عالم صغیر و عالم کبیر اشاره دارد. هر جزء در انسان، نظیر دست، پا، ناف، و مخارج حروف، در عالم نیز مشابهی دارد.

این شباهت، نه به معنای تطبیق مادی و تفکیکی، بلکه به صورت مشاعی و جنسی است. به عنوان مثال، ناف انسان، نمادی از مرکزیت وجودی است که در عالم به صورت نقاط مرکزی یا کانون‌های حیاتی نمود می‌یابد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تطبیق، به کیفیت و کلیت وجودی انسان و عالم مربوط است، نه به کمیت و جزئیات مادی.

نقد تطبیق تفکیکی

در ادامه، تطبیق‌های تفکیکی و مادی، مانند شمارش سوراخ‌ها یا مخارج در انسان و عالم، مورد نقد قرار گرفته است: «اگر انسان شش تا سوراخ دارد، تو دنیا هم شش تا سوراخ دارد… این‌ها درست نیست». این‌گونه تطبیق‌ها، از حقیقت عرفانی فاصله دارند، زیرا رابطه انسان و عالم، در مرتبه‌ای مشاعی و جنسی است، نه در جزئیات مادی.

این نقد، به مثابه چراغی است که مسیر حقیقت را از بیراهه‌های ظاهرگرایی جدا می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که تطبیق‌های مادی، مانند شمارش سوراخ‌ها یا تطبیق‌های نوعی، به تحریف حقیقت عرفانی می‌انجامد. انسان، نه ظرف عالم، بلکه مظهر و ظهور آن است.

درنگ: تطبیق انسان و عالم، نه در جزئیات مادی و تفکیکی، بلکه در مرتبه مشاعی و جنسی است. این تطبیق، انسان را به مثابه آیینه‌ای می‌سازد که حقایق عالم در آن به صورت کیفی منعکس می‌شود.

انسان، حیوان ناطق

متن به تعریف انسان به عنوان «الإنسان حیوان ناطق» اشاره دارد، اما تأکید می‌کند که این حیوانیت، جنسی و مشاعی است، نه نوعی و تفکیکی: «حیوان به معنای بقر و غنم و این‌ها نیست». انسان، به دلیل ناطقیت، از سایر حیوانات متمایز است، اما در جنس حیوانیت، یعنی حرکت ارادی و شعور، با آن‌ها اشتراک دارد.

این تعریف، انسان را به مثابه گوهری می‌سازد که در عین اشتراک با حیوانات در جنس، به دلیل ناطقیت، در مرتبه‌ای متعالی قرار می‌گیرد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که حیوانیت انسان، نه به معنای شباهت مادی به حیوانات، بلکه به معنای حضور قوای حرکتی و ادراکی در اوست.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین تطبیق انسان و عالم، جایگاه انسان کامل را به عنوان مظهر اسما و صفات الهی روشن ساخت. انسان، نه تنها خلاصه عالم، بلکه مظهر وحدت وجودی آن است. این تطبیق، نه در جزئیات مادی، بلکه در مرتبه مشاعی و جنسی است که انسان را به مثابه آیینه‌ای تمام‌نما از حقایق عالم معرفی می‌کند. نقد تطبیق‌های تفکیکی، بر اهمیت درک حقیقت عرفانی این رابطه تأکید دارد.

بخش دوم: تجلیات الهی در انسان و عالم

این بخش، به کاوش در تجلیات الهی در انسان و عالم می‌پردازد و با استناد به آیات قرآنی و نقل‌قول‌های عرفانی، رابطه وجودی میان انسان، عالم، و اسما و صفات الهی را تبیین می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تکیه بر متون عرفانی، انسان را مظهر جمع اسما و صفات معرفی می‌کنند که در او تمام نورهای الهی به ظهور می‌رسد.

اجتناب از تفویت عمر: اولویت امور الهی

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، تأکید بر اجتناب از «تفویت عمر» است که با استناد به آیه‌ای از سوره مبارکه جمعه مطرح شده است:

وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

(جمعه: ۱۱، : «و چون تجارت یا سرگرمی‌ای ببینند، به سوی آن می‌شتابند و تو را ایستاده رها می‌کنند. بگو: آنچه نزد خداست، از سرگرمی و تجارت بهتر است و خدا بهترین روزی‌دهندگان است.»)

این آیه، به برتری امور الهی بر تجارت و لهو اشاره دارد و انسان را به اولویت‌بندی امور معنوی دعوت می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به استخاره، این آیه را به عنوان چراغی برای هدایت به سوی حقیقت معرفی می‌کنند. این تأکید، به مثابه دعوتی است برای بازگشت به سوی نور الهی و دوری از ظلمت غفلت.

درنگ: آیه سوره جمعه، انسان را به سوی اولویت‌بندی امور الهی دعوت می‌کند و استخاره، به عنوان روشی معنوی، بر اهمیت تمرکز بر حقایق ارزشمند تأکید دارد.

نقل از شیخ جندی: کمالات انسانی

متن به نقل از شیخ جندی در رساله «ضبط المزید التنبیه الکمالات الإنسانیة» اشاره دارد: «نحن بسبب تعدادها و طردادها». شیخ جندی، انسان را نسخه‌ای جامع از عالم معرفی می‌کند که تمام کمالات وجودی در او گرد آمده است. این نقل، به تبیین کمالات انسانی در قیاس با عالم می‌پردازد.

کمالات انسانی، به مثابه گوهرهایی هستند که در صدف وجود انسان نهفته‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به این نقل، تأکید می‌کنند که انسان، نه تنها دربرگیرنده اجزای عالم، بلکه مظهر تمام کمالات آن است. این دیدگاه، انسان را به عنوان خلیفه الهی معرفی می‌کند که تمام نورهای هستی در او به ظهور می‌رسد.

نشئه احدیه و تفصیلیه

یکی از نکات عمیق درس‌گفتار، تطبیق نشئه احدیه قرآنی انسان با نشئه تفصیلی فرقانی عالم کبیر است: «النشأة الأحدیة القرآنیة لشخص الإنسانی مثل نشأة التفصیلیة الفرقانیة التی للإنسان الکبیر». این بیان، انسان را در مرتبه احدیت (وحدت) و عالم را در مرتبه تفصیل (کثرت) قرار می‌دهد.

نشئه احدیه، به مثابه اقیانوسی است که تمام قطرات وجود در آن گرد آمده‌اند، در حالی که نشئه تفصیلی، به مانند رودهایی است که از این اقیانوس سرچشمه گرفته‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که انسان، به دلیل مقام جمع، مظهر وحدت است، در حالی که عالم، مظهر کثرت و تفصیل است.

درنگ: انسان، در مرتبه احدیت، مظهر وحدت است، در حالی که عالم، در مرتبه تفصیل، مظهر کثرت است. این تطبیق، انسان را به مثابه گوهری می‌سازد که تمام نورهای الهی در او متجلی است.

تطبیق افلاک و اعضا

متن به تطبیق نه فلک عالم با نه جزء بدن انسان اشاره دارد: «نظیر الأفلاک التسعة… طبقات أعضائه التسعة المتضادة المثلة لکل آل لسافلة من المخ و العظم و العصب و اللحم و الدم و الأوردة و الشریان و الجلد و الشعر و الزه». این تطبیق، به رابطه مشاعی میان اجزای مادی انسان و ساختارهای کیهانی اشاره دارد.

هر جزء بدن انسان، به مثابه ستاره‌ای است که در آسمان وجود او می‌درخشد و با فلکی در عالم کبیر مرتبط است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تطبیق، نه به معنای شباهت مادی، بلکه به صورت نمادین و مشاعی است. مخ، به عنوان منبع عقل، با معدنی در عالم، و شعر، به عنوان زینت بدن، با نبات در زمین مرتبط است.

تطبیق بروج و سوراخ‌ها

درس‌گفتار به تطبیق دوازده برج عالم با دوازده سوراخ بدن انسان اشاره دارد: «نظیر الأقسام الإثنا عشر… المسمى بالبروج… الصعبة الإثنا عشر». این تطبیق، اگرچه به صورت مادی مطرح شده، اما در حقیقت، به رابطه مشاعی و نمادین میان ساختارهای کیهانی و انسانی اشاره دارد.

تقسیم‌بندی سوراخ‌ها به راست و چپ، به مثابه تعادل میان دو بال وجود انسان است که او را به سوی کمال هدایت می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تطبیق، نه در جزئیات مادی، بلکه در مرتبه کیفی و نمادین است.

تطبیق سیارات و اعضا

متن به تطبیق هفت سیاره عالم با هفت عضو اصلی بدن انسان اشاره دارد: «نظیر السیارات… الأعضاء الرئیسه السبعة… دماغ، قلب، کبد، طحال، رئة، کلیة، و الأنثیان». این تطبیق، به نقش محوری اعضا در بدن انسان و تأثیرات کیهانی سیارات در عالم اشاره دارد.

هر عضو، به مثابه ستاره‌ای است که در آسمان بدن انسان می‌درخشد و با سیاره‌ای در عالم کبیر مرتبط است. قلب، به عنوان مرکز حیات، با خورشید، و مغز، به عنوان منبع عقل، با عطارد مرتبط است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تطبیق، به رابطه مشاعی و نمادین میان انسان و عالم اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین تجلیات الهی در انسان و عالم، جایگاه انسان را به عنوان مظهر جمع اسما و صفات روشن ساخت. آیات قرآنی و نقل‌قول‌های عرفانی، بر اهمیت خودشناسی و اولویت‌بندی امور الهی تأکید دارند. تطبیق‌های نمادین، انسان را به مثابه آیینه‌ای معرفی می‌کنند که تمام نورهای الهی در او به ظهور می‌رسد.

بخش سوم: انسان کامل، مظهر وحدت وجودی

این بخش، به تبیین جایگاه انسان کامل به عنوان مظهر وحدت وجودی می‌پردازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تکیه بر متون عرفانی و قرآنی، انسان را نه تنها خلاصه عالم، بلکه ظهور تمام حقایق الهی معرفی می‌کنند. این دیدگاه، انسان را به مثابه گوهری می‌سازد که تمام نورهای هستی در او متجلی است.

صورت محمدیه: کمال انسانی

یکی از نکات عمیق درس‌گفتار، اشاره به صورت محمدیه است: «أنما کان الصورة المحمدیة الأکمل و معناه بحقیقة الأجمع». صورت محمدیه، به عنوان کامل‌ترین صورت، مظهر حقیقت جامع است که تمام اسما و صفات الهی را در خود گرد آورده است.

صورت محمدیه، به مثابه خورشیدی است که تمام نورهای الهی از آن ساطع می‌شود. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که این صورت، نه تنها مظهر کمال انسانی، بلکه خلاصه تمام حقایق وجودی است. انسان کامل، در این صورت، به مرتبه‌ای می‌رسد که تمام عالم در خدمت او متجلی می‌شود.

درنگ: صورت محمدیه، به عنوان کامل‌ترین مرتبه انسانی، مظهر تمام اسما و حقایق الهی است. این صورت، انسان را به مثابه خورشیدی می‌سازد که تمام نورهای هستی از آن ساطع می‌شود.

شناخت نفس و شناخت رب

متن به حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» اشاره دارد. این حدیث، خودشناسی را راهی به سوی خداشناسی معرفی می‌کند. انسان، به عنوان مظهر اسما و صفات الهی، آیینه‌ای است که خداوند در آن متجلی است.

خودشناسی، به مثابه سفری است که در آن، انسان از لایه‌های ظاهری وجود خود عبور کرده و به نور باطنی می‌رسد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که شناخت نفس، نه تنها به شناخت خداوند می‌انجامد، بلکه انسان را به مقام تمامیت و کمال هدایت می‌کند.

درنگ: شناخت نفس، به عنوان مظهر اسما و صفات الهی، راهی به سوی شناخت خداوند است. این اصل، انسان را به مثابه آیینه‌ای معرفی می‌کند که نور الهی در آن متجلی است.

عالم، ظهور انسان

یکی از محوری‌ترین نکات درس‌گفتار، تأکید بر این است که «هرچه در عالم هست، ظهور ماست». عالم، نه ظرف انسان، بلکه ظهور او است. انسان، به عنوان مظهر حق، در مرتبه کیفی، جامع عالم است و عالم، تجلی مراتب وجودی انسان.

عالم، به مثابه آیینه‌ای است که تصویر انسان کامل در آن منعکس می‌شود. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که تمام تعینات عالم، ظهورات و اظهارات وجود انسان است. این دیدگاه، انسان را به عنوان خلیفه الهی معرفی می‌کند که تمام هستی در خدمت اوست.

درنگ: عالم، نه ظرف انسان، بلکه ظهور اوست. انسان، به عنوان مظهر حق، در مرتبه کیفی، جامع عالم است و تمام هستی، تجلی مراتب وجودی اوست.

ید الله فوق ایدیهم

متن به آیه شریفه «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» اشاره دارد:

يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ

(توبه: ۶۷، : «دست خدا بالای دست‌هایشان است.»)

این آیه، به برتری ید الله بر همه چیز و ظهور اسما و صفات در انسان و عالم اشاره دارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که انسان، به عنوان مظهر این اسما، مرتبه‌ای از تجلی الهی است.

ید الله، به مثابه نوری است که تمام ظلمت‌های وجود را روشن می‌کند. این آیه، انسان را به سوی درک حاکمیت الهی و جایگاه خود به عنوان مظهر اسما هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین جایگاه انسان کامل به عنوان مظهر وحدت وجودی، انسان را به مثابه گوهری معرفی کرد که تمام نورهای الهی در او متجلی است. صورت محمدیه، خودشناسی، و ظهور عالم در انسان، همگی بر جایگاه متعالی انسان در نظام هستی تأکید دارند. آیات قرآنی، این حقیقت را به مثابه چراغی برای هدایت انسان به سوی کمال روشن می‌سازند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در شرح «مصباح الانس»، به کاوش در رابطه عمیق میان انسان و عالم پرداخت. انسان، به عنوان عالم صغیر، نه تنها خلاصه عالم کبیر، بلکه مظهر جمع اسما و صفات الهی است. این تطبیق، نه در جزئیات مادی، بلکه در مرتبه مشاعی و جنسی است که انسان را به مثابه آیینه‌ای تمام‌نما از حقایق عالم معرفی می‌کند.

آیات قرآنی، به ویژه آیه سوره مبارکه جمعه و آیه «ید الله فوق ایدیهم»، انسان را به سوی اولویت‌بندی امور الهی و درک جایگاه خود به عنوان مظهر حق هدایت می‌کنند. خودشناسی، به عنوان راهی به سوی خداشناسی، انسان را به مقام تمامیت و کمال می‌رساند. صورت محمدیه، به عنوان کامل‌ترین مرتبه انسانی، تمام نورهای الهی را در خود گرد آورده و انسان را به سوی وحدت وجودی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، منظور از 'نسخه العالم' چیست؟

2. طبق درسگفتار، انسان از نظر کیفی چگونه با عالم مقایسه می‌شود؟

3. بر اساس درسگفتار، منظور از 'حیوان جنسی' در انسان چیست؟

4. طبق درسگفتار، چرا تطبیق عالم و انسان به صورت مشاعی است؟

5. بر اساس درسگفتار، کدام ویژگی انسان کامل در مقایسه با عالم برجسته است؟

6. طبق درسگفتار، انسان به کمیت بزرگ‌تر از عالم است.

7. بر اساس درسگفتار، عالم ظهور انسان کامل است.

8. درسگفتار بیان می‌کند که انسان و عالم از نظر اجزای ظاهری کاملاً یکسان‌اند.

9. بر اساس درسگفتار، تطبیق عالم و انسان به صورت تفکیکی و نوعیه است.

10. طبق درسگفتار، نفس انسانی به عنوان ملک و جسد به عنوان مدینه توصیف می‌شود.

11. تفاوت اصلی بین حیوان جنسی و حیوان نوعیه در درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار تأکید دارد که عالم ظهور انسان است؟

13. منظور از مقام تمامیت در انسان چیست؟

14. چرا تطبیق عالم و انسان به صورت تفکیکی درست نیست؟

15. طبق درسگفتار، چگونه نفس انسانی با عالم ارتباط دارد؟

پاسخنامه

1. جهان به عنوان مظهر جمع اسمای الهی

2. انسان به کیفیت بزرگ‌تر و به کمیت کوچک‌تر است

3. حیوان به معنای موجود متحرک بالاراده

4. چون عالم ظهور انسان است و نه به صورت تفکیکی

5. مظهر جمع اسمای الهی بودن

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. حیوان جنسی به معنای موجود متحرک بالاراده است، در حالی که حیوان نوعیه به موجودات خاص مانند چهارپایان اشاره دارد.

12. زیرا عالم مظهر تعینات و ظهورات انسان کامل است که خود مظهر جمع اسمای الهی است.

13. مقام تمامیت به معنای دارا بودن همه کمالات عالم به صورت مشاعی و کیفی در انسان است.

14. زیرا تطبیق به صورت مشاعی است و نه به معنای برابری ظاهری یا نوعیه اجزا.

15. نفس انسانی مانند ملک است که بر جسد به عنوان مدینه حکمرانی می‌کند، مشابه عالم.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده