در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

مصباح الانس 577

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 577)

دیباچه

این نوشتار، تدوین علمی درس‌گفتار شماره 577 از سلسله مباحث مصباح‌الانسان، ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که به بررسی عمیق مراتب توحید، مبادی آن، و جایگاه تسلیم در سلوک عرفانی و معرفتی می‌پردازد.

بخش نخست: مراتب توحید و تسلیم در دستگاه عامی و سلوکی

آغاز با نام الهی

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ (به [مطلب حذف شد] ). این عبارت، سرآغاز هر حرکت معنوی و نشانه استمداد از رحمانیت الهی برای فهم حقیقت توحید و تسلیم است. در عرفان اسلامی، ذکر نام الهی، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و سالک را به سوی مراتب کمال رهنمون می‌شود.

درنگ: آغاز با بسم الله، نشانه استمداد از رحمت الهی است که سالک را از غفلت به سوی بیداری و معرفت هدایت می‌کند.

مراتب تسلیم: غایت سلوک

مراد از «این حال»، با علم الهی، منتهای مراتب تسلیم است. تسلیم، چونان سپردن خویش به اراده حق، غایت سلوک عرفانی است که در دو دستگاه متمایز بررسی می‌شود: دستگاه عمومی (برای عوام) و دستگاه سلوکی (برای خواص). این تمایز، چونان دو مسیر متمایز در سفر به سوی حقیقت است؛ یکی برای توده مردم که در کوچه و بازار زیست می‌کنند و دیگری برای سالکان بیدار که در وادی معرفت گام می‌نهند.

مراتب توحید در دستگاه عمومی

مراتب توحید در دستگاه عمومی، به چهار مرتبه تقسیم می‌شود: قشر، لب، لب لب، و لب لب لب. قشر، چونان پوسته‌ای است که زبان به ذکر خدا می‌چرخد، اما قلب در غفلت فرومانده است. لب، مرتبه باور قلبی است، هرچند تقلیدی باشد، که چونان نهالی نوپا در دل مومن ریشه می‌دواند. لب لب، شهود تعینات با حق است، جایی که سالک همه امور را ظهور فعل الهی می‌بیند. لب لب لب، مرتبه وحدت است که کثرت در آن محو شده و تنها وحدت حق دیده می‌شود.

درنگ: مراتب توحید در دستگاه عمومی، از قشر (غفلت زبانی) تا لب لب لب (شهود وحدت) گستره‌ای از معرفت را دربرمی‌گیرد که هر فرد، بسته به ظرفیت خویش، در آن جای می‌گیرد.

ایمان تقلیدی: پلی به سوی حقیقت

ایمان تقلیدی، که باور به خدا و قوانین الهی را بدون تحقیق عمیق دربرمی‌گیرد، برای مومنین کافی و ارزشمند است. این ایمان، چونان جویباری است که از سرچشمه فطرت سرچشمه می‌گیرد و نیازی به استدلال‌های پیچیده ندارد. الزام به تحقیقی بودن اصول دین، باری سنگین بر دوش عوام است که گاه حتی نویسندگان رساله‌های دینی خود در مباحثات ناتوان می‌مانند. ایمان، در باور قلبی ریشه دارد و نیازی به اثبات ندارد؛ شهادت به أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، چونان کلیدی است که درهای ایمان را می‌گشاید.

نقد الزام تحقیق در اصول دین

الزام به تحقیقی بودن اصول دین، رویکردی نادرست است، زیرا حتی عالمان دینی گاه در تقلید گرفتارند و در مباحثات، از ارائه استدلال‌های محکم ناتوان می‌مانند. این نقد، چونان آینه‌ای است که حقیقت را عیان می‌کند: ایمان، امری قلبی است و نه لزوماً استدلالی. باور به خدا، پیامبر و قوانین الهی، چه تقلیدی باشد و چه تحقیقی، ارزشمند است و نباید عوام را با الزامات غیرواقعی تحت فشار قرار داد.

بخش دوم: تمایز توحید عامی و سلوکی

تمایز قشر و لب

قشر، مرتبه‌ای است که زبان به ذکر خدا می‌چرخد، اما قلب در غفلت است، چونان پوسته‌ای بی‌روح. اما لب، باور قلبی است، حتی اگر تقلیدی باشد، که چونان مغزی است که در دل پوسته ایمان شکوفا می‌شود. لب لب، شهود تعینات با حق است، جایی که سالک کثرت را ظهور حق می‌بیند. لب لب لب، شهود وحدت است، جایی که کثرت محو شده و تنها حق در وجود دیده می‌شود.

درنگ: قشر، نشانه غفلت است، اما لب، آغاز ایمان حقیقی است که با باور قلبی، حتی تقلیدی، شکوفا می‌شود.

تقسیم‌بندی اصلاح‌شده مراتب توحید

مراتب توحید، به‌گونه‌ای اصلاح‌شده، به قشر (غفلت زبانی)، لب (باور تقلیدی)، لب لب (شهود کثرت)، و لب لب لب (شهود وحدت) تقسیم می‌شود. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای است که مسیر معرفت را از غفلت تا وحدت ترسیم می‌کند. قشر، خاص غافلان است که زبانشان خدا را می‌خواند، اما قلبشان در خواب غفلت است. لب، ایمان قلبی است که حتی تقلیدی، ارزشمند است. مراتب بالاتر، به شه dwelt on multiplicity and unity می‌رسد.

تفاوت توحید عامی و سلوکی

توحید عامی، چهار مرتبه دارد: قشر، لب، لب لب، و لب لب لب. اما در دستگاه سلوکی، قشر حذف می‌شود، زیرا سالک با یقظه و توبه از غفلت خارج شده است. در سلوک، سه مرتبه باقی می‌ماند: لب (باور)، لب لب (شهود کثرت)، و لب لب لب (شهود وحدت). این تمایز، چونان جدایی دو مسیر است: یکی برای توده مردم که در غفلت یا باور ابتدایی‌اند، و دیگری برای سالکان که با بیداری به سوی وحدت گام برمی‌دارند.

مراتب سلوکی: از باور تا وحدت

در سلوک، مراتب توحید از باور آغاز می‌شود، به شهود کثرت می‌رسد و در نهایت به شهود وحدت منتهی می‌گردد. یقظه، چونان بیداری از خواب غفلت، قشر را حذف می‌کند و سالک را به سوی باور، شهود کثرت و وحدت هدایت می‌کند. این مسیر، چونان سفری است از ظلمت به نور، که سالک را از تعلقات خلق و نفس به سوی حق رهنمون می‌سازد.

درنگ: سلوک، با یقظه آغاز می‌شود و سالک را از باور به شهود کثرت و وحدت هدایت می‌کند، که مراتب تعالی معرفت است.

تمایز عوام و خواص

عوام، در کوچه و بازار زیست می‌کنند و در مرتبه قشر یا لب ابتدایی‌اند. اما خواص، که در حوزه، دانشگاه یا مسجد به کسب معرفت مشغول‌اند، با یقظه و مراقبه از قشر غفلت خارج شده و به مراتب بالاتر توحید گام می‌نهند. این تمایز، چونان جدایی شب از روز است: عوام در ظلمت غفلت یا نور ابتدایی ایمان‌اند، اما خواص در روشنایی معرفت و بیداری سیر می‌کنند.

بخش سوم: مبادی توحید و ثقه بالله

مبادی توحید: سه‌گانه اعتماد

مبادی توحید، سه‌گانه‌اند: الثقه بالله (اعتماد به خدا)، کثقه الصبي بأمه (اعتماد کودک به مادر)، و الميت بين يدي الغسال (مرده در دست مرده‌شور). الثقه بالله، چونان ریشه‌ای است که در همه مراتب توحید، از قشر تا وحدت، حضور دارد. این اعتماد، حتی در غافلان به‌صورت لقلقه زبان دیده می‌شود، اما در مومنان به ایمانی عمیق تبدیل می‌گردد.

ثقه بالله در همه مراتب

ثقه بالله، چونان جریانی است که در همه انسان‌ها، حتی گناهکاران و غافلان، به شکلی حضور دارد. رقاصان، مطربان و حتی گمراهان، در کلامشان خدا را ذکر می‌کنند، که نشانه‌ای از فطرت توحیدی است. این اعتماد، در قشر به‌صورت ظاهری و در مراتب بالاتر به‌صورت معرفتی و عمیق جلوه می‌کند.

درنگ: ثقه بالله، ریشه فطری همه انسان‌هاست که در قشر، لقلقه زبان است و در مراتب بالاتر، به اعتماد حقیقی تبدیل می‌شود.

تجربه جهانی ثقه بالله

در مشاهدات جهانی، حتی گناهکاران و غیرمومنان، خدا را در کلامشان دارند. این امر، ریشه در روان‌شناسی فطری انسان دارد که حتی در غفلت، به سوی حق گرایش دارد. این گرایش، چونان شعله‌ای است که در دل هر انسانی، هرچند کم‌فروغ، می‌درخشد.

مشاهدات تجربی از ایمان ظاهری

در تجربه‌ای، افراد غیرمومن در مراسم تدفین، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ گفتند و نماز میت خواندند، اما در غفلت بودند. این مشاهدات، چونان آینه‌ای است که تضاد صورت و محتوا را نشان می‌دهد: ایمان ظاهری بدون معرفت باطنی، قشر غفلت است.

بخش چهارم: چالش‌های عرضه دین و نقدهای اجتماعی

چالش عرضه دین

عرضه دین، چونان ارائه گوهری گران‌بهاست که باید همگان را دربرگیرد. مشکل این است که چگونه دین را به‌گونه‌ای عرضه کنیم که هم صورت و هم محتوا هماهنگ باشد. حوزه‌های علمیه باید این چالش را بررسی کنند تا دین، جهانی و فرا مرزی شود.

نقد تبلیغات نادرست

تبلیغات رسانه‌ای، گاه مطالب مضر را مفید جلوه می‌دهد، که با نظر کارشناسان تناقض دارد. این تناقض، چونان سایه‌ای است که حقیقت را می‌پوشاند. دین باید به‌گونه‌ای عرضه شود که جهانی و فرا مرزی باشد، نه محصور در خانه‌ها و زیرزمین‌ها.

نقد تشبیه مومن به مرده

تشبیه مومن به مرده در دست مرده‌شور، با کمال و حیات منافات دارد. مومن، چونان درختی است زنده و بارور، نه تابوتی بی‌روح. تسلیم، باید بر پایه حیات و آگاهی باشد، نه انفعال و مرگ.

درنگ: مومن، زنده و آگاه است و تسلیم او باید بر پایه حیات و شجاعت باشد، نه انفعال و تشبیه به مرده.

مثال لطفعلی خان: شجاعت و کمال

لطفعلی خان، با شجاعت بی‌نظیر، در برابر ظلم آخ نگفت و کمال انسانی را نشان داد. این شجاعت، چونان مشعلی است که تاریکی انفعال را روشن می‌کند. مومن، با وابستگی زنده به خدا، به کمال می‌رسد، نه با تشبیه به مرده.

نقد مرده‌شوری و شغل‌های استکباری

مرده‌شوری، چونان شغلی حرام است که قساوت قلب می‌آورد و جامعه اسلامی را تحقیر می‌کند. مومنین باید خود، مردگان را بشویند تا قرب الهی یابند و از ترس و ریا رهایی یابند. این شغل‌ها، چونان زنجیری است که روح جامعه را در بند می‌کشد.

نقد مشکلات خانوادگی و نظام‌مندی ازدواج

مشکلات جامعه، ریشه در عدم سلامت والدین دارد. ازدواج، چونان رانندگی، نیاز به نظام‌مندی و مجوز دارد تا از تولید نسل مشکل‌دار جلوگیری شود. این نظام‌مندی، چونان پلی است که جامعه را به سوی سلامت و سعادت رهنمون می‌سازد.

درنگ: نظام‌مندی ازدواج، از تولید نسل مشکل‌دار جلوگیری می‌کند و جامعه را به سوی سلامت معنوی و اجتماعی هدایت می‌کند.

بخش پنجم: جمع‌بندی و دعا

جمع‌بندی

این نوشتار، مراتب توحید و تسلیم را در دو دستگاه عامی و سلوکی بررسی کرد. توحید عامی، چهار مرتبه دارد: قشر (غفلت)، لب (باور تقلیدی)، لب لب (شهود کثرت)، و لب لب لب (شهود وحدت). در سلوک، قشر حذف شده و سه مرتبه باقی می‌ماند. ثقه بالله، پایه توحید است که در همه مراتب، از غافلان تا سالکان، دیده می‌شود. ایمان تقلیدی، برای عوام کافی است و الزام تحقیق، نادرست است. تشبیه مومن به مرده، با کمال و حیات منافات دارد. مشکلات اجتماعی، ریشه در جهل، ترس و عدم نظام‌مندی دارد. شغل‌های استکباری، مانند مرده‌شوری، حرام و قساوت‌آور است. این بحث، با دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ پایان می‌یابد، که نشانه توسل به اهل بیت (ع) و تأکید بر معرفت و شجاعت در سلوک است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، مراتب توحید عام شامل چند مرحله است؟

2. طبق درسگفتار، کدام مرحله از توحید عام به عنوان 'قشر' شناخته می‌شود؟

3. بر اساس درسگفتار، مبادی توحید شامل چند مورد است؟

4. طبق درسگفتار، کدام ویژگی در مرتبه 'لب لب' از توحید خاص دیده می‌شود؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا ثقه بالله در همه مراتب توحید وجود دارد؟

6. طبق درسگفتار، توحید عام شامل افرادی است که ایمانشان تقلیدی است.

7. بر اساس درسگفتار، مرتبه 'قشر' در توحید خاص وجود دارد.

8. درسگفتار بیان می‌کند که ایمان تقلیدی در اصول دین پذیرفتنی نیست.

9. بر اساس درسگفتار، مومن شجاع است و ترس از اوهام ندارد.

10. طبق درسگفتار، مرتبه 'لب لب لب' به معنای مشاهده کثرت همراه با حق است.

11. تفاوت اصلی بین توحید عام و توحید خاص در درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار تأکید دارد که ایمان تقلیدی در اصول دین اشکالی ندارد؟

13. منظور از 'ثقه بالله' در مبادی توحید چیست؟

14. چرا درسگفتار مرتبه 'مثل میت در دست غسال' را برای توحید نقد می‌کند؟

15. طبق درسگفتار، چرا ترس و جهل مانع ایمان واقعی‌اند؟

پاسخنامه

1. چهار مرحله

2. لقلقه زبان همراه با غفلت قلب

3. سه مورد

4. مشاهده کثرت همراه با حق

5. چون حتی افراد غافل نیز به نوعی به خدا باور دارند

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. توحید عام شامل چهار مرحله از قشر تا لب لب لب است و برای عموم مردم است، در حالی که توحید خاص از یقظه آغاز می‌شود و سه مرحله لب، لب لب و لب لب لب دارد.

12. زیرا ایمان تقلیدی به معنای باور قلبی به خدا و قوانین الهی است که برای عموم مردم کافی است.

13. ثقه بالله به معنای اعتماد و توکل به خدا است که در همه مراتب توحید وجود دارد.

14. زیرا این مرتبه انسان را فاقد حیات و اختیار نشان می‌دهد، در حالی که ایمان باید حالتی حیاتی و ایجابی داشته باشد.

15. ترس و جهل باعث ضعف یقین و بیماری قلب می‌شوند و مانع از اعتماد کامل به خدا می‌گردند.