در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 582

متن درس

تأمل در مراتب معرفت عرفانی محبین و محبوبین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 582)

دیباچه

در این نوشتار، به تبیین تخصصی درس‌گفتار شماره 582 از مجموعه *مصباح الانس* پرداخته می‌شود که به قلم و بیان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره ارائه گردیده است. این درس‌گفتار، با نگاهی عمیق و نقادانه، به بررسی تفاوت‌های معرفتی میان دو رویکرد عرفانی، یعنی «محبین» و «محبوبین»، می‌پردازد و با تکیه بر دو نوع رؤیت عرفانی، یعنی «رؤیت الحق فی کل شیء» (دیدن حق در هر چیز) و «رؤیت ان الاشیاء مظاهر و صور اسماءه» (دیدن اشیاء به‌مثابه مظاهر اسمای الهی)، مراتب معرفت الهی را تبیین می‌کند.

بخش نخست: تفاوت‌های معرفتی محبین و محبوبین

طرح پرسش بنیادین: دو نوع رؤیت عرفانی

درس‌گفتار با طرح پرسشی عمیق و بنیادین آغاز می‌شود: تفاوت میان «رؤیت الحق فی کل شیء» (دیدن حق در هر چیز تا جایی که هر اثری از او دیده شود) و «رؤیت ان الاشیاء مظاهر و صور اسماءه» (دیدن اشیاء به‌عنوان مظاهر و صور اسمای الهی) چیست؟ این پرسش، محور بحث را به سوی تبیین دو نوع معرفت عرفانی هدایت می‌کند: معرفتی که در آن خلق موضوع و محور شهود است و خدا در آن ظهور می‌یابد، و معرفتی که در آن حق موضوع اصلی شهود است و خلق صرفاً تجلی او محسوب می‌شود.

در رؤیت نخست، عارف خدا را در چهره مخلوقات می‌بیند، به‌گونه‌ای که خلق به‌مثابه آیینه‌ای برای ظهور حق عمل می‌کند. این رویکرد، که به محبین نسبت داده می‌شود، از تأمل در خلق آغاز شده و به معرفت حق می‌رسد. در مقابل، رؤیت دوم، که ویژگی محبوبین است، خلق را صرفاً مظهر و جلوه اسمای الهی می‌داند و حق را به‌عنوان غایت و موضوع اصلی شهود قرار می‌دهد. این تمایز، به‌سان دو مسیر متمایز در سلوک عرفانی، نشان‌دهنده تفاوت در مراتب معرفتی و قرب به ذات اقدس الهی است.

درنگ: رؤیت الحق فی کل شیء، معرفت محبین است که از خلق به حق می‌رسند، در حالی که رؤیت ان الاشیاء مظاهر و صور اسماءه، معرفت محبوبین است که حق را مبدأ و غایت شهود قرار می‌دهند.

محبین و محبوبین: دو رویکرد متمایز در سلوک

درس‌گفتار، دو گروه عرفانی را معرفی می‌کند: محبین و محبوبین. محبین، عارفانی‌اند که از خلق به سوی حق حرکت می‌کنند و با تأمل در نشانه‌های خلقت، مانند برگ درختان یا ریگ بیابان، به معرفت الهی نائل می‌شوند. در این مسیر، خلق موضوع و محور معرفت است و حق در پرتو خلق ظهور می‌یابد. این رویکرد، به‌سان سفری از پایین به بالا، از ظواهر عالم به سوی حقیقت باطنی هدایت می‌شود. اما محبوبین، که در مرتبه‌ای متعالی‌تر قرار دارند، از حق به سوی خلق می‌آیند. آنان، با چشمی پر شده از نور الهی، در هر چیز تنها خدا را می‌بینند و خلق را صرفاً جلوه و ظهور حق می‌دانند. به تعبیر درس‌گفتار، محبوبین می‌گویند: «هر چه می‌بینم، گمانم که تویی»، در حالی که محبین می‌گویند: «به هر جا بنگرم، آنجا تو بینم».

این تفاوت، به‌سان تفاوت میان دو مسافر است: یکی که از دامنه کوه به قله می‌رسد و دیگری که از قله به دامنه می‌نگرد. محبین، در مسیر سلوک، از خلق به حق می‌رسند و معرفتشان وابسته به واسطه خلقت است، در حالی که محبوبین، به دلیل قرب خاص به حق، از مرتبه بالا به پایین می‌نگرند و خلق را در پرتو حقیقت الهی مشاهده می‌کنند.

درنگ: محبین از خلق به حق می‌رسند و خلق را موضوع معرفت قرار می‌دهند، در حالی که محبوبین از حق به خلق می‌آیند و حق را غایت و موضوع شهود می‌دانند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست درس‌گفتار، با طرح پرسش بنیادین درباره تفاوت دو نوع رؤیت عرفانی، به تبیین تمایز میان محبین و محبوبین می‌پردازد. محبین، با تأمل در خلق، به معرفت حق می‌رسند، در حالی که محبوبین، با معرفت مستقیم به حق، خلق را صرفاً مظهر او می‌بینند. این تمایز، مبنای تحلیل‌های بعدی درس‌گفتار است و مراتب مختلف قرب و معرفت در عرفان اسلامی را روشن می‌سازد.

بخش دوم: آیات قرآن کریم و تبیین معرفت محبین

آیه شتر: نشانه‌ای برای محبین

درس‌گفتار به آیه شریفه ﴿أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ﴾ (غاشیه: ۱۷، : آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده است؟) اشاره می‌کند که مثالی روشن برای معرفت محبین ارائه می‌دهد. این آیه، با لحنی تند و عتاب‌آمیز («أَفَلَا»)، انسان را به تأمل در خلقت شتر دعوت می‌کند. درس‌گفتار این پرسش را مطرح می‌کند که چرا قرآن کریم شتر را به‌عنوان نشانه‌ای برای تأمل انتخاب کرده است و نه موجوداتی مانند مورچه یا مگس؟ پاسخ در ویژگی‌های شتر نهفته است: بزرگی، نزدیکی به انسان، و آشنایی مزاجی. شتر، به دلیل ابعاد بزرگ، نقش برجسته در زندگی انسان، و سازگاری با مزاج او، نشانه‌ای ملموس و آشکار برای محبین است که از خلق به سوی حق هدایت می‌شوند.

درنگ: شتر، به دلیل بزرگی، نزدیکی به انسان، و آشنایی مزاجی، نشانه‌ای آشکار برای محبین است که از تأمل در خلق به معرفت حق می‌رسند.

این انتخاب، حکمت الهی را در ارائه نشانه‌های قابل‌فهم برای انسان نشان می‌دهد. شتر، به‌سان آیینه‌ای درخشان، محبین را به تأمل در آثار خلقت دعوت می‌کند تا از این مسیر به خالق برسند. استفاده از فعل مجهول «خُلِقَتْ» به جای «خَلَقْتْه» نیز بر تمرکز بر فعل خلقت تأکید دارد، نه فاعل (خدا)، که این امر با معرفت محبین هم‌خوانی دارد که ابتدا خلق را می‌بینند و سپس به خالق می‌رسند.

اهمیت فعل مجهول در آیه شتر

درس‌گفتار توضیح می‌دهد که استفاده از فعل مجهول «خُلِقَتْ» در آیه، به جای فعل معلوم «خَلَقْتَهُ»، نشان‌دهنده تمرکز بر خلقت به‌عنوان موضوع اصلی برای محبین است. این امر، محبین را به تأمل در آثار خلقت دعوت می‌کند، بدون اشاره مستقیم به فاعل (خدا). این رویکرد، با معرفت محبین سازگار است که از خلق به سوی حق حرکت می‌کنند، در حالی که محبوبین، به دلیل معرفت مستقیم به خدا، نیازی به چنین واسطه‌ای ندارند.

درنگ: فعل مجهول «خُلِقَتْ» در آیه شتر، توجه محبین را به خلقت معطوف می‌کند تا از طریق آن به معرفت خالق برسند، برخلاف محبوبین که حق را بی‌واسطه می‌شناسند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تکیه بر آیه شتر، معرفت محبین را تبیین می‌کند که از خلق به حق می‌رسند. شتر، به‌سان نشانه‌ای برجسته، محبین را به تأمل در خلقت دعوت می‌کند، و فعل مجهول «خُلِقَتْ» بر تمرکز بر آثار خلقت تأکید دارد. این تحلیل، مبنایی برای مقایسه با معرفت متعالی‌تر محبوبین فراهم می‌آورد.

بخش سوم: معرفت محبوبین و دعای عرفانی

دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ»

درس‌گفتار به دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ» اشاره می‌کند که ویژگی معرفت مستقیم محبوبین را نشان می‌دهد. این دعا، بیانگر آن است که محبوبین، شناخت خدا را مقدم بر شناخت پیامبر و سایر مخلوقات می‌دانند و از حق به خلق می‌رسند. این دعا، به‌سان کلیدی زرین، دروازه معرفت متعالی را می‌گشاید، در حالی که محبین از خلق به سوی حق حرکت می‌کنند.

درنگ: دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ» نشان‌دهنده معرفت مستقیم محبوبین به خدا بدون واسطه خلق است، برخلاف محبین که از خلق به حق می‌رسند.

خطر دعای محبوبین برای غیرمحبوبین

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ» برای غیرمحبوبین خطرناک است، زیرا ممکن است به آزمون‌های سخت الهی، مانند از دست دادن فرزند یا مال، منجر شود. این دعا، ویژه محبوبین است که ظرفیت تحمل چنین آزمون‌هایی را دارند. محبین، به دلیل مرتبه پایین‌تر، ممکن است در برابر این آزمون‌ها آسیب‌پذیر باشند.

درنگ: دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ» ویژه محبوبین است و برای غیرمحبوبین ممکن است به آزمون‌های سخت الهی منجر شود.

جمع‌بندی بخش سوم

معرفت محبوبین، با دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ»، به شناخت مستقیم خدا بدون واسطه خلق می‌انجامد. این مرتبه، متعالی‌تر از معرفت محبین است و نیازمند ظرفیتی عظیم برای تحمل آزمون‌های الهی است. این بخش، تفاوت بنیادین میان این دو رویکرد را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: نقد عرفان‌های صوری و تأکید بر عرفان معصومین

نقد عرفان‌های ظاهری

درس‌گفتار به نقد عرفان‌های صوری و ظاهری می‌پردازد که به ابزارهای مادی مانند شعر، موسیقی و رقص وابسته‌اند. این نوع عرفان، که نمونه‌هایی از آن در آثار مولوی دیده می‌شود، با عرفان معصومین مقایسه می‌شود که بی‌نیاز از چنین ابزارهایی است. عرفان معصومین، به‌سان چشمه‌ای زلال، از اتصال مستقیم به خدا سرچشمه می‌گیرد و نیازی به واسطه‌های مادی ندارد. به عنوان مثال، عرفان امام سجاد علیه‌السلام، با ذکرهایی چون «لا إله إلا الله حقاً حقاً» و «سجدت لک یا رب تعبداً»، از هرگونه وابستگی به ظواهر مادی آزاد است.

درنگ: عرفان معصومین، بی‌نیاز از ابزارهای مادی مانند موسیقی و شعر، از اتصال مستقیم به خدا سرچشمه می‌گیرد، برخلاف عرفان‌های صوری که به ظواهر وابسته‌اند.

عرفان شیعه و نقش تحول آفرینی آن

درس‌گفتار، عرفان شیعه را به دلیل پیوند با خون و شهادت، عمیق‌تر و حیات‌بخش‌تر از عرفان اهل سنت می‌داند. عرفان شیعه، که مبتنی بر عرفان محبوبین است، با خون و فداکاری معصومین، به‌ویژه امام حسین علیه‌السلام، پیوند خورده است. امروزه با اقبال خواص به معنویت، به‌سان بستری زرین، فرصتی برای احیای این عرفان متعالی فراهم آمده است که می تواند جهانی را متحول سازد.

درنگ: عرفان شیعه، با پیوند به خون و شهادت، عمیق‌تر و حیات‌بخش‌تر از عرفان‌های صوری است و امروزه زمینه احیای آن فراهم آمده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

عرفان معصومین، به دلیل اتصال مستقیم به حق و بی‌نیازی از ابزارهای مادی، از عرفان‌های صوری متمایز است. امروزه، با احیای عرفان شیعه، راه را برای ارائه این عرفان متعالی به جهانیان هموار ساخته است.

بخش پنجم: آیات قرآنی و مراتب معرفت

آیه صراط مستقیم و محبوبین

درس‌گفتار به آیه شریفه ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ (حمد: ۶-۷، : ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنان نعمت دادی) اشاره می‌کند. این آیه، صراط مستقیم را راه محبوبین معرفی می‌کند که به دلیل دریافت نعمت خاص الهی، از محبین متمایزند. محبوبین، به‌سان ستارگانی درخشان، در صراط مستقیم الهی گام برمی‌دارند و از هرگونه انحراف مصون‌اند.

درنگ: صراط مستقیم، راه محبوبین است که به دلیل نعمت خاص الهی، از محبین متمایزند و از خطرات انحراف مصون‌اند.

موسی و مراتب معرفت

درس‌گفتار به آیات مربوط به حضرت موسی اشاره می‌کند: ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ﴾ (طه: ۱۲، : من پروردگار توام، کفش‌هایت را درآور) و ﴿إِنِّي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي﴾ (طه: ۱۴، : منم خدا، هیچ معبودی جز من نیست، پس مرا بپرست). این آیات نشان می‌دهند که حتی موسی، به‌عنوان پیامبری اولوالعزم، در ابتدا نیاز به هدایت الهی برای شناخت خدا داشت، که این امر نشان‌دهنده مرتبه پایین‌تر محبین نسبت به محبوبین است.

درنگ: حتی موسی، به‌عنوان پیامبر اولوالعزم، نیاز به هدایت الهی برای شناخت خدا داشت، در حالی که محبوبین، مانند معصومین، از ابتدا با معرفت مستقیم به خدا متصل‌اند.

شکر و حمد: تفاوت محبین و محبوبین

درس‌گفتار به آیه ﴿قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴾ (سبا: ۱۳، : اندکی از بندگانم شکرگزارند) اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که شکر محبین وابسته به نعمت‌های مادی است، در حالی که محبوبین به حمد می‌رسند که بی‌نیاز از نعمت‌های مادی است. حمد محبوبین، به‌سان چشمه‌ای زلال، از عشق و قرب به خدا سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: شکر محبین وابسته به نعمت‌های مادی است، اما حمد محبوبین از معرفت و عشق به خدا ناشی می‌شود و بی‌نیاز از نعمت‌های مادی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

آیات قرآن کریم، مراتب معرفتی محبین و محبوبین را روشن می‌سازند. صراط مستقیم، راه محبوبین است که از خطرات انحراف مصون‌اند. حتی پیامبرانی چون موسی نیاز به هدایت الهی داشتند، در حالی که محبوبین از معرفت مستقیم برخوردارند. تفاوت شکر و حمد نیز مراتب متعالی‌تر محبوبین را نشان می‌دهد.

بخش ششم: خطرات محبین و مصونیت محبوبین

خطر توقف در خلق

درس‌گفتار تأکید می‌کند که محبین، به دلیل وابستگی به خلق، در معرض خطر توقف در خلق یا گرفتار شدن به تکبر و ریا هستند. مثال ابلیس، که از خلق به سوی حق حرکت کرد اما به دلیل تکبر سقوط کرد، نشان‌دهنده این خطر است. در مقابل، محبوبین، به دلیل معرفت مستقیم به حق، از این خطرات مصون‌اند و خلق را صرفاً ظهور حق می‌بینند.

درنگ: محبین در معرض خطر توقف در خلق یا تکبر هستند، در حالی که محبوبین، به دلیل معرفت مستقیم به حق، از این خطرات مصون‌اند.

قبه الخضراء و معرفت متعالی

درس‌گفتار به مفهوم «قبه الخضراء» اشاره می‌کند که عالمی متعالی و نماد قرب به حق است. محبوبین در این عالم، تنها خدا را می‌بینند و خلق را صرفاً ظهور حق می‌دانند. این مرتبه، به‌سان قله‌ای رفیع، بالاترین سطح معرفت عرفانی را نشان می‌دهد.

درنگ: قبه الخضراء، نماد عالم تجرد و معرفت مستقیم محبوبین است که خلق را صرفاً ظهور حق می‌بینند.

جمع‌بندی بخش ششم

محبین در معرض خطرات توقف در خلق و انحراف هستند، در حالی که محبوبین، به دلیل معرفت مستقیم و قرار گرفتن در عالم قبه الخضراء، از این خطرات مصون‌اند. این بخش، تفاوت بنیادین میان این دو مرتبه را روشن می‌سازد.

بخش هفتم: عرفان شیعه و احیای آن

تفاوت عرفان شیعه و اهل سنت

درس‌گفتار، عرفان شیعه را به دلیل پیوند با خون و شهادت، عمیق‌تر و حیات‌بخش‌تر از عرفان اهل سنت می‌داند. عرفان شیعه، که مبتنی بر عرفان محبوبین است، با فداکاری معصومین، به‌ویژه امام حسین علیه‌السلام، پیوند خورده و از عرفان‌های صوری متمایز است. عرفان اهل سنت، که اغلب به ابزارهای مادی وابسته است، در مقایسه با عرفان شیعه از عمق کمتری برخوردار است.

درنگ: عرفان شیعه، با پیوند به خون و شهادت، عمیق‌تر و متعالی‌تر از عرفان اهل سنت است که اغلب به ظواهر مادی وابسته است.

احیای عرفان شیعه

امروزه با اقبال خواص به معنویت، بسان بستری زرین، فرصتی برای احیای عرفان شیعه فراهم آمده است و عرفان می تواند تحولی آفرین در سطح جهانی باشد. می توان با ایجاد فضایی مناسب، عرفان محبوبین را به‌عنوان الگویی جهانی مطرح ساخت.

درنگ: با احیای عرفان شیعه، می توان بستری برای گسترش عرفان محبوبین به‌عنوان الگویی جهانی فراهم آورد.

جمع‌بندی بخش هفتم

عرفان شیعه، به دلیل عمق و اصالت، از عرفان‌های صوری متمایز است. با احیای این عرفان متعالی، می توان راه را برای ارائه چهره‌ای جهانی از اسلام هموار ساخت.

نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار شماره 582 از *مصباح الانس*، با تبیین تفاوت‌های معرفتی میان محبین و محبوبین، به بازاندیشی در مراتب عرفانی می‌پردازد. محبین، از خلق به حق می‌رسند و در معرض خطر توقف در خلق هستند، در حالی که محبوبین، با معرفت مستقیم به حق، از خطرات مصون‌اند. عرفان شیعه، با پیوند به حضرات معصومین علیهم السلام، به‌سان گوهری درخشان، چهره‌ای متعالی از معرفت الهی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، در ظرف احدیت چه چیزی تعین پیدا می‌کند؟

2. طبق متن، شئونات الهی در چه ظرفی محقق می‌شوند؟

3. بر اساس متن، چرا وجود مجعول نیست؟

4. طبق متن، مقام اِماعی چیست؟

5. بر اساس متن، وجود نسبت داده شده به حقایق چیست؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که احدیت ذات متعین نمی‌شود.

7. طبق متن، تمام شئونات الهی مجعول هستند.

8. متن بیان می‌کند که کثرت شئونی همان کثرت وجودی است.

9. بر اساس متن، موجودات ظهوری مظاهر غیبی هستند.

10. متن درسگفتار می‌گوید که مقام اِماعی تنها در انسان کامل محقق می‌شود.

11. چرا در متن گفته شده که جعل در ظرف وجود نیست؟

12. تفاوت کثرت شئونی و کثرت وجودی در متن چیست؟

13. مقام اِماعی در متن درسگفتار به چه اشاره دارد؟

14. چرا امکان فقری صدرا در متن رد شده است؟

15. مظاهر غیبی در متن درسگفتار چه ویژگی‌ای دارند؟

پاسخنامه

1. اسماء و مظاهر علمی

2. ظرف خودشان

3. چون ظهور احدیت است

4. مقام برزخ البرازخ

5. تلبس شئون حق بوجوده

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. زیرا وجود ظهور احدیت است و نه در ظرف عدم قرار دارد و نه معلول می‌شود.

12. کثرت شئونی ظهورات حق در شئون است، اما کثرت وجودی به معنای تعدد ذاتی وجود نیست.

13. مقام اِماعی به برزخ البرازخ اشاره دارد که جمع ربوبیات و خلقیات در انسان کامل است.

14. زیرا امکان به معنای ظهور و بروز احدیت است، نه فقر یا مساوات طرفین.

15. مظاهر غیبی ظهورات حق در ظرف ظاهر هستند، نه حقایق ربوبی مستتر.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده