در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 604

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 604)

مقدمه

در گستره معارف عرفانی و الهیاتی، شناخت انسان کامل جایگاهی ویژه دارد. این شناخت، نه‌تنها به فهم حقیقت وجودی انسان یاری می‌رساند، بلکه راهی به سوی وصول به توحید و محو در ذات حق می‌گشاید. درس‌گفتار حاضر، با محوریت تبیین ویژگی‌های انسان کامل، به بررسی عمیق این مقام والا می‌پردازد و معارفی را عرضه می‌دارد که درک آن، نیازمند تهذیب نفس و آمادگی باطنی است.

بخش اول: ویژگی‌های انسان کامل در عرفان اسلامی

مفهوم انسان کامل و جایگاه آن در توحید

انسان کامل، به‌منزله آیینه‌ای است که در آن، تمامی اسماء و صفات الهی به‌گونه‌ای متجلی می‌شود که هیچ حجابی میان او و حق باقی نمی‌ماند. این مقام، چنان‌که در درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تبیین شده، نه‌تنها از استقلال نفسانی مبراست، بلکه تمامی حرکات، اراده‌ها و تمایلاتش در انطباق کامل با مشیت الهی است. در این مقام، انسان نه پیشی می‌گیرد و نه عقب می‌ماند، بلکه چونان سایه‌ای که با نور همگام است، با حق حرکت می‌کند.

یکی از ویژگی‌های بنیادین انسان کامل، عدم افزودن چیزی به خود از روی ابتداء است. به تعبیر دقیق‌تر، او هیچ صفت، فعل یا مقامی را به خود نسبت نمی‌دهد مگر آنکه حق‌تعالی آن را به او اضافة کرده باشد. این ویژگی، چونان کلیدی است که درِ فنا و محو در حق را می‌گشاید، چنان‌که در قرآن کریم نیز به معیت ذاتی حق با خلق اشاره شده است:

وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ

(: «و او با شماست هر کجا که باشید»).

این معیت، نه مجازی که حقیقی است و انسان کامل، در این معیت، خود را ظهوری از حق می‌بیند، نه موجودی مستقل.

درنگ: انسان کامل، هیچ‌چیز را به خود نسبت نمی‌دهد مگر پس از اضافة الهی. این تسلیم مطلق، او را به مظهر تام حق تبدیل می‌کند، چنان‌که اراده‌اش با اراده حق یکی می‌شود.

هماهنگی با اراده الهی

انسان کامل، چونان سازی است که با دستان حق نواخته می‌شود. او نه پیش از حق اراده می‌کند و نه پس از او، بلکه اراده‌اش در سکون و ثبات حق مستغرق است. این هماهنگی، به‌گونه‌ای است که تمامی حرکات، تمایلات و افعالش به سوی حق معطوف است. محبت او، محبت الهی است؛ حرکت او، به دم حق است؛ و دل‌بستگی‌اش، تنها به حق تعلق دارد. این ویژگی‌ها، چنان سنگین و عمیق‌اند که درک آن‌ها برای انسان عادی، که گرفتار ضعف‌های جسمانی و نفسانی است، دشوار و گاه گمراه‌کننده است.

به تعبیری تمثیلی، انسان کامل چونان رودی است که در اقیانوس حق فرو می‌رود و هیچ وجود مستقلی برای خود قائل نیست. او نه برای غیرخدا کاری می‌کند، نه غیرخدا را می‌بیند و نه چیزی جز خدا را می‌ستاید. این توحید افعالی و شهودی، او را از هرگونه شرک ظاهری و باطنی پاک می‌کند.

درنگ: محبت انسان کامل، محبتی الهی است که او را از هر تعلق غیرالهی آزاد می‌کند. این محبت، چونان نوری است که قلب او را به مشیت حق پیوند می‌زند.

جمع‌بندی بخش اول

ویژگی‌های انسان کامل، از عدم استقلال نفسانی تا انطباق کامل با اراده الهی، او را به مظهر تام حق تبدیل می‌کند. این مقام، نه‌تنها نشانه توحید خالص است، بلکه راهی به سوی فهم معیت ذاتی حق با خلق می‌گشاید. درک این معارف، نیازمند تهذیب نفس و آمادگی باطنی است، زیرا بدون این آمادگی، ممکن است به قساوت قلب یا گمراهی منجر شود.

بخش دوم: خطرهای مواجهه ناآگاهانه با معارف عرفانی

قساوت قلب و گمراهی

معارف عرفانی، چونان شمشیری دو لبه‌اند: برای عارف سالک، راهی به سوی تعالی و برای ناآماده، بستری برای قساوت و گمراهی. درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با تأکید بر این خطر، هشدار می‌دهد که شنیدن یا خواندن این مطالب بدون تهذیب نفس، ممکن است به خبث نفس، دنیاپرستی یا حتی شیطنت منجر شود. انسان عادی، که گرفتار ضعف‌های جسمانی و نفسانی است، نمی‌تواند بار سنگین این معارف را تحمل کند و ممکن است به جای تعالی، به قساوت قلب گرفتار آید.

به تمثیلی، این معارف چونان شرابی ناب‌اند که برای قلب‌های پاک، مستی الهی می‌آورد، اما برای نفوس ناپاک، زهری است که قلب را سخت و تاریک می‌کند. از این‌رو، لازم است این مطالب با حرمت و ادب دریافت و منتقل شوند و تنها در ظرف اولیا و انبیای الهی، که از هرگونه شرک و تعلق مبرایند، شیرین و سزاوارند.

درنگ: معارف عرفانی، بدون آمادگی باطنی، به قساوت قلب و گمراهی منجر می‌شود. این مطالب، چونان گوهری گران‌بهاست که تنها در دستان اولیای الهی می‌درخشد.

ضرورت تهذیب نفس

تهذیب نفس، چونان کلیدی است که درِ فهم این معارف را می‌گشاید. بدون این تهذیب، انسان ممکن است این مطالب را به خیالات واهی تبدیل کند و به جای وصول به حقیقت، در دام توهمات گرفتار شود. درس‌گفتار با تأکید بر این ضرورت، هشدار می‌دهد که حتی عبارات عرفانی، اگر بدون آمادگی دریافت شوند، ممکن است به خبث نفس و انحراف منجر شوند. این هشدار، چونان مشعلی است که راه را برای سالک روشن می‌کند و او را از پرتگاه‌های گمراهی بازمی‌دارد.

به تعبیری، قلب انسان عادی چونان زمینی خشک است که باران معارف عرفانی، به جای رویاندن گل‌های معرفت، ممکن است سیلابی از گمراهی به راه اندازد. از این‌رو، باید پیش از ورود به این معارف، قلب را با تهذیب و ادب آماده کرد.

جمع‌بندی بخش دوم

مواجهه با معارف عرفانی، بدون آمادگی باطنی، خطرناک است و ممکن است به جای تعالی، قساوت قلب و گمراهی را به ارمغان آورد. تهذیب نفس و ادب در برابر این حقیقت، شرط لازم برای دریافت صحیح این معارف است. این بخش، با تأکید بر این حساسیت، راهنمایی ارزشمندی برای سالکان و پژوهشگران ارائه می‌دهد.

بخش سوم: معیت ذاتی و تبیین توحید در عرفان

معیت ذاتی حق با خلق

یکی از مفاهیم بنیادین درس‌گفتار, معیت ذاتی حق با خلق است که در آیات قرآن کریم به زیبایی تبیین شده است:

وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ

(: «و او با شماست هر کجا که باشید»).

وَأَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

(: «و او به او از رگ گردنش نزدیک‌تر است»).

این معیت، نه به معنای حلول یا اتحاد (افراط) و نه مباینت کامل (تفریط)، بلکه معیتی ذاتی و حقیقی است. انسان کامل، در این معیت، خود را ظهوری از حق می‌بیند و هیچ ذات مستقلی برای خود قائل نیست. این دیدگاه، از شرک و تشريك مبراست و به توحید وجودی راه می‌برد.

درنگ: معیت ذاتی حق با خلق، نه مجازی است و نه اضافی. انسان کامل، در این معیت، خود را ظهور حق می‌بیند و از هرگونه شرک مبراست.

توحید و رفع شرک

اکثر انسان‌ها، به دلیل تعلقات نفسانی، گرفتار شرک ظاهری یا باطنی‌اند. اولیای الهی، با رفع شرک و محو در حق، به توحید خالص رسیده‌اند. این رفع شرک، چونان پاک کردن آیینه قلب است که در آن، جز نور حق بازتاب نمی‌یابد. انسان کامل، نه از حق پیش می‌افتد و نه عقب می‌ماند، بلکه در ظهور حق، خود را فانی می‌بیند.

به تمثیلی، اولیای الهی چونان ستارگانی‌اند که نور خود را از خورشید حق می‌گیرند و هیچ نوری از خود ندارند. این مظهريت، نشانه توحید آن‌هاست که در آن، حق تنها ظاهر و مظهر حقیقی است.

جمع‌بندی بخش سوم

معیت ذاتی حق با خلق، اساسی‌ترین مفهوم توحید در عرفان اسلامی است. انسان کامل، با محو در این معیت، به مظهر تام حق تبدیل می‌شود و از هرگونه شرک مبراست. این بخش، با تبیین این مفاهیم، راهنمایی عمیق برای فهم توحید وجودی ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره 604 مصباح الانس، با تمرکز بر ویژگی‌های انسان کامل، معیت ذاتی حق با خلق و ضرورت تهذیب نفس، گوهری گران‌بها در گستره عرفان اسلامی است. انسان کامل، نه‌تنها از استقلال نفسانی مبراست، بلکه تمامی حرکات و تمایلاتش در انطباق با مشیت الهی است. این مقام، نیازمند تهذیب نفس و آمادگی باطنی است، زیرا بدون این آمادگی، معارف عرفانی ممکن است به قساوت قلب و گمراهی منجر شوند. معیت ذاتی حق، که در آیات قرآن کریم به زیبایی تبیین شده، راهی به سوی توحید وجودی می‌گشاید و انسان کامل را به ظهور حق تبدیل می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، ویژگی اصلی انسان کامل چیست؟

2. بر اساس متن، چه چیزی باعث قساوت قلب در انسان می‌شود؟

3. طبق درسگفتار، انسان کامل چگونه با خدا هماهنگ می‌شود؟

4. بر اساس متن، چه عبارتی درباره انسان کامل گفته شده است؟

5. مطابق درسگفتار، چرا سخنان عمیق عرفانی باید با حرمت شنیده و گفته شوند؟

6. انسان کامل طبق درسگفتار، نه از خدا پیشی می‌گیرد و نه از او عقب می‌ماند.

7. شنیدن سخنان عرفانی بدون درک عمیق، به گفته متن، به خباثت و گمراهی منجر نمی‌شود.

8. انسان کامل به غیر از خدا چیزی را نمی‌ستاید و نمی‌خواهد.

9. مطابق درسگفتار، عارف کامل خود را از خدا جدا می‌داند و به میل خود عمل می‌کند.

10. بر اساس متن، معیت الهی با انسان به معنای ظهور الهی در فعل خلقی است.

11. چرا شنیدن عبارات عرفانی سنگین بدون درک عمیق ممکن است به قساوت قلب منجر شود؟

12. تفاوت اصلی بین انسان کامل و انسان عادی در حرکت و اراده چیست؟

13. چرا استاد فرزانه قدس سره تأکید دارند که سخنان عرفانی را با حرمت باید شنید؟

14. مفهوم معیت ذاتیه الهی در درسگفتار چیست؟

15. چرا درسگفتار از جبر و اختیار مطلق انتقاد می‌کند؟

پاسخنامه

1. انسان کامل با میل حق حرکت می‌کند و به اراده حق اراده می‌کند.

2. گوش دادن به سخنان عالمان دینی بدون درک عمیق

3. با کوک کردن خود با رفتار و اراده حق

4. او به دم حق می‌جنبد و با سوبات حق اراده می‌کند.

5. چون ممکن است باعث گمراهی و قساوت قلب شوند.

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا این عبارات بدون فهم صحیح می‌توانند باعث گمراهی و خباثت شوند.

12. انسان کامل با میل و اراده حق حرکت می‌کند، در حالی که انسان عادی به میل خود عمل می‌کند.

13. چون این سخنان سنگین هستند و بدون حرمت ممکن است به گمراهی منجر شوند.

14. معیت ذاتیه به معنای حضور حقیقی خدا با انسان در همه حالات، بدون نسبت اضافی است.

15. چون جبر و اختیار مطلق هر دو افراط و تفریط هستند و از حقیقت ظهور الهی دور می‌مانند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده