در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 609

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 609)

مقدمه

انسان کامل، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، که در سایه تسلیم محض و محو در اراده حق، به مرتبه‌ای رفیع دست می‌یابد. این مقام، که در متون عرفانی با عزت و ندرت توصیف شده، نه‌تنها مقصدی بس دشوار است، بلکه راه رسیدن به آن نیز در هاله‌ای از ابهام و رازآلودگی نهفته است. درس‌گفتار شماره 609 مصباح الانس، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین این مقام والا و ویژگی‌های آن می‌پردازد.

بخش نخست: عزت مقام انسان کامل

ندرتی و بلندی مقام

عزت مقام انسان کامل، چونان قله‌ای رفیع در سلسله‌مراتب وجودی، به‌گونه‌ای است که تنها عده‌ای معدود با سلوک عرفانی بدان دست می‌یابند. این مقام، به دلیل تناسب با شئونات الهی، از چنان عظمتی برخوردار است که یافتن صاحب آن، امری نادر و دشوار است. قرآن کریم، در توصیف این بلندی، می‌فرماید:
نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ (چه نیکو مولا و چه نیکو وکیلی) (انفال: 40). این آیه، به تسلیم کامل انسان در برابر اراده الهی اشاره دارد که نشانه‌ای از قرب به مقام عزت است.

درنگ: عزت مقام انسان کامل، ناشی از نزدیکی وجودی او به حق و انطباق کامل با اراده الهی است.

این ندرت، از دو عامل اساسی سرچشمه می‌گیرد: نخست، عزت ذاتی مقام که با شئونات الهی همخوانی دارد؛ و دوم، مجهول بودن راه رسیدن به آن. انسان کامل، چونان مظهر تام اسما و صفات الهی، در همه امور با حق همسوست و از هر فعل الهی خشنود است، چنان‌که گویی خود آن را برگزیده است. این هماهنگی، نشانه وحدت اراده او با اراده حق است.

تناسب با شئونات الهی

انسان کامل، به مثابه آیینه‌ای که نور الهی را بی‌هیچ تحریفی بازمی‌تاباند، با شئونات حق متناسب می‌شود. این تناسب، به معنای محو کامل اراده نفسانی و تجلی صفات الهی در وجود اوست. او از هر آنچه حق انجام دهد، خشنود است، چه شیرین باشد و چه تلخ، و این رضایت، نشانه تسلیم مطلق و انطباق با مشیت الهی است. به تعبیر عرفانی، انسان کامل، خانه خدا و همسایه او می‌شود، چنان‌که در قرآن کریم آمده:
نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، که به جامعیت حق در مقام مولا و وکیل اشاره دارد.

درنگ: انسان کامل، با محو اراده نفسانی، مظهر تام شئونات و تجلیات اسما و صفات الهی می‌شود.

این مقام، به دلیل عزت ذاتی و قرب به حق، تنها به کسانی عطا می‌شود که با تهذیب نفس و سلوک عرفانی، خود را از تعلقات نفسانی رها کرده‌اند. این کمیابی، چونان گوهر نایابی در میان خلایق، تنها در وجود عارفان واصل متجلی می‌شود.

جمع‌بندی بخش نخست

مقام انسان کامل، به دلیل عزت ذاتی و تناسب با شئونات الهی، مرتبه‌ای است که تنها عده‌ای معدود بدان می‌رسند. این مقام، که با تسلیم کامل و رضایت از افعال الهی همراه است، انسان را به مظهر تام اسما و صفات حق تبدیل می‌کند. ندرت این مقام، نتیجه بلندی ذاتی آن و پیچیدگی مسیر سلوک است که نیازمند هدایت الهی و تهذیب نفس است.

بخش دوم: مجهول بودن مسیر سلوک

چالش‌های راه عرفانی

مسیر سلوک به سوی مقام انسان کامل، چونان راهی پرپیچ‌وخم در تاریکی، ناشناخته و دشوار است. این مجهول بودن، سالک را در برابر پرسش‌های بنیادین قرار می‌دهد: کدام عمل، کدام عبادت، و کدام راه او را به مقصد می‌رساند؟ تردید میان گزینه‌ها و محاسبات نفسانی، چونان غباری بر مسیر، سالک را از راه اصلی دور می‌کند. عارف کامل، اما، با واگذاری کامل به اراده حق، از این تردیدها رها می‌شود و نزدیک‌ترین مسیر را برمی‌گزیند.

درنگ: مجهول بودن مسیر سلوک، سالک را به تسلیم کامل به هدایت الهی و رهایی از محاسبات نفسانی وا می‌دارد.

این تسلیم، که در کلام عارفان «تفویض امر به حق» خوانده می‌شود، انسان را از بار نفسانی آزاد می‌کند. عارف، چونان پرنده‌ای که بال‌هایش را به باد الهی می‌سپارد، تنها آنچه را که حق می‌پسندد، انتخاب می‌کند و هیچ میلی نفسانی ندارد. این واگذاری، او را به آرامش وجودی و رضایت از هر واقعه می‌رساند.

تفویض و توکل در سلوک

تفویض امر به حق، چونان کلیدی است که قفل‌های نفسانی را می‌گشاید. عارف کامل، با واگذاری همه امور به خدا، از انتخاب‌های شخصی رها می‌شود و تنها به اراده حق عمل می‌کند. این مقام، که در قرآن کریم با
نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ توصیف شده، نشانه توکل و اطمینان کامل به حق است. عارف، در این مرتبه، نه‌تنها از هر فعل الهی خشنود است، بلکه گویی خود آن را برگزیده است.

درنگ: تفویض امر به حق، عارف را از تعلقات نفسانی رها کرده و به نزدیک‌ترین مسیر قرب الهی هدایت می‌کند.

این تسلیم، که فراتر از مرتبه رضا قرار دارد، عارف را به مقام همسایگی با خدا می‌رساند. او، چونان خانه‌ای که در آن نور الهی ساکن است، مظهر شئونات الهی می‌شود و در همه حالات، با اراده حق همسوست.

جمع‌بندی بخش دوم

مسیر سلوک به سوی مقام انسان کامل، به دلیل ناشناخته بودن، سالک را در برابر چالش‌های عمیق قرار می‌دهد. تنها با تفویض امر به حق و رهایی از محاسبات نفسانی است که عارف می‌تواند این مسیر را طی کند. این تسلیم، که با توکل و رضایت کامل همراه است، عارف را به مرتبه‌ای می‌رساند که در آن، اراده او با اراده حق یکی می‌شود.

بخش سوم: الگوهای عملی انسان کامل

شیخ انصاری: نمونه‌ای از تسلیم

شیخ انصاری، چونان ستاره‌ای در آسمان عرفان و علم، نمونه‌ای برجسته از عارفی است که با تسلیم و عمل برای خدا، به مراتب عالی رسید. او، با بی‌توجهی به نفس و خدمت بی‌ریا، الگویی برای سالکان ارائه داد. داستان او در تدریس به طلبه‌ای که خواستار یادگیری صیفیل بود، نشان‌دهنده تسلیم کامل او در برابر مشیت الهی است. شیخ، بدون توجه به جایگاه علمی خود، به خدمت پرداخت و این عمل، او را به مقام عزت رساند.

درنگ: شیخ انصاری، با تسلیم و خدمت بی‌ریا، نمونه‌ای از عارف کامل است که عمل برای خدا را بر منافع نفسانی ترجیح داد.

این تسلیم، که در عمل برای خدا متجلی شد، نشان‌دهنده آن است که هر فرد باید طبق استعداد خود برای رضایت الهی عمل کند، چه در علم و چه در عمل. این تقسیم کار، به انطباق با مشیت الهی و کسب قرب منجر می‌شود.

پوریای ولی: فداکاری برای خیر

داستان پوریای ولی، چونان مثالی عینی، نشان‌دهنده تأثیر عمل برای خدا و کسب عزت الهی است. او، با فداکاری برای دل بنده‌ای از بندگان خدا، خود را از عزت ظاهری محروم کرد، اما خداوند او را به عزت باطنی رساند. این داستان، یادآور این حقیقت است که عمل برای خدا، حتی اگر به زیان ظاهری منجر شود، به خیر و برکت باطنی می‌انجامد.

درنگ: پوریای ولی، با فداکاری برای رضایت الهی، نشان داد که عمل برای خدا، عزت و خیر ابدی به همراه دارد.

این الگوها، نشان‌دهنده آن است که عارف کامل، با تسلیم و عمل بی‌ریا، به مراتب عالی عرفانی می‌رسد و در همه حال، رضایت خدا را بر منافع نفسانی ترجیح می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

الگوهایی چون شیخ انصاری و پوریای ولی، نمونه‌های عملی از انسان کامل هستند که با تسلیم و عمل برای خدا، به مراتب عالی عرفانی رسیدند. این الگوها، نشان‌دهنده اهمیت عمل بی‌ریا و انطباق با مشیت الهی در سلوک عرفانی است.

بخش چهارم: چالش‌های معنوی در آخرالزمان

پنهانی اسم اعظم

در آخرالزمان، اسم اعظم و بنده مقرب خدا، چونان گوهری در صدف، پنهان است. این پنهانی، به دلیل پیچیدگی معنوی عصر و دشواری یافتن حقیقت است. عارف، با تسلیم و رهایی از محاسبات نفسانی، این گوهر را می‌یابد و به قرب الهی می‌رسد. این مقام، که فراتر از رضا قرار دارد، نیازمند تهذیب نفس و عمل بی‌ریاست.

درنگ: در آخرالزمان، یافتن اسم اعظم و بنده مقرب خدا، نیازمند تسلیم و رهایی از تعلقات نفسانی است.

عارف، با واگذاری کامل به اراده حق، از شیر یا خط کردن نفسانی رها می‌شود و تنها آنچه را که خدا می‌پسندد، دنبال می‌کند. این تسلیم، او را به نزدیک‌ترین مسیر هدایت می‌کند.

سوءمدیریت منابع دینی

یکی از چالش‌های معنوی در آخرالزمان، سوءمدیریت منابع دینی و محرومیت نیازمندان است. فقرای سادات و مستمندان، به دلیل عدم توزیع صحیح منابع، در تنگنا قرار دارند. این انتقاد، بر ضرورت توجه به مستضعفان و کسب رزق حلال تأکید دارد. کسب درآمد حلال، چونان بنزینی است که ماشین سلوک را به حرکت درمی‌آورد و سالک را در مسیر معنوی یاری می‌کند.

درنگ: کسب رزق حلال، مقدمه حرکت در مسیر معنوی است و سوءمدیریت منابع دینی، مانع تحقق عدالت معنوی می‌شود.

این تأکید بر رزق حلال، نشان‌دهنده اهمیت عمل برای خدا و پرهیز از تعلقات مادی در سلوک عرفانی است. عارف، با تولید ارزشمند و عرضه علم، نه‌تنها خود را از محرومیت می‌رهاند، بلکه به جامعه نیز خدمت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

آخرالزمان، با چالش‌های معنوی چون پنهانی اسم اعظم و سوءمدیریت منابع دینی، سالک را در برابر آزمون‌های دشوار قرار می‌دهد. تنها با تسلیم، کسب رزق حلال، و عمل بی‌ریا است که عارف می‌تواند این چالش‌ها را پشت سر گذاشته و به قرب الهی برسد.

نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار شماره 609 مصباح الانس، با تبیین مقام انسان کامل، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر معارف عرفانی می‌گشاید. این مقام، که با عزت ذاتی و تناسب با شئونات الهی توصیف شده، تنها به کسانی عطا می‌شود که با تسلیم کامل و محو در اراده حق، از تعلقات نفسانی رها شده‌اند. مجهول بودن مسیر سلوک، سالک را به تفویض امر به حق و توکل کامل وا می‌دارد. الگوهایی چون شیخ انصاری و پوریای ولی، نشان‌دهنده اهمیت عمل بی‌ریا و انطباق با مشیت الهی هستند. در آخرالزمان، چالش‌هایی چون پنهانی اسم اعظم و سوءمدیریت منابع دینی، ضرورت تهذیب نفس و کسب رزق حلال را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، کدام موجود بلاواسطه با حق ارتباط دارد؟

2. طبق متن، کثرت معقول در کدام گروه از موجودات دیده می‌شود؟

3. بر اساس متن، انسان در چه ظرفی به عنوان مبدأ و منتهای همه ظهورات معرفی شده است؟

4. طبق متن، کدام ویژگی انسان را به خلافت حق مستحق می‌کند؟

5. بر اساس متن، وجه خاص در ارتباط مخلوق با حق به چه معناست؟

6. قلم اعلی با حق از طریق واسطه ارتباط دارد.

7. انسان در ظرف صعود می‌تواند به مقام قلم اعلی یا ملائکه مهیمین برسد.

8. کثرت در تشکیک وجودی به ظهورات نسبت داده می‌شود.

9. هر مخلوق دارای ماده نفسی و صورت تعینی متناسب با مرتبه خود است.

10. وجه خاص ارتباط مخلوق با حق از طریق اسباب و شروط است.

11. تفاوت وجه وسائطی و وجه خاص در ارتباط مخلوق با حق چیست؟

12. چرا انسان به عنوان نموذج الکل معرفی شده است؟

13. تفاوت تشکیک وجودی با وحدت شخصی چیست؟

14. چرا از ضعیف باید ترسید، نه از قوی؟

15. نهایت سیر صعودی انسان چیست؟

پاسخنامه

1. قلم اعلی

2. ملائکه تحت طبیعت

3. ظرف جمع

4. جامعیت ظهوری

5. ارتباط بلاواسطه با حق

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. وجه وسائطی از طریق اسباب و شروط است، اما وجه خاص ارتباط بلاواسطه با حق است.

12. چون انسان مبدأ و منتهای همه کثرات و وحدات ظهوری است.

13. تشکیک وجودی کثرت را در اصل وجود می‌بیند، اما وحدت شخصی کثرت را در ظهورات می‌داند.

14. چون ضعیف دارای حیث بلاسببی است که قابل محاسبه نیست.

15. نهایت سیر صعودی انسان رسیدن به قلم اعلی یا ملائکه مهیمین است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده