متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 619)
مقدمه: درآمدی بر عرفان انسان کامل
کتاب مصباح الأنس، از آثار برجسته عرفان اسلامی، دریچهای است به سوی فهم عمیق ارتباط انسان کامل با عوالم وجودی، از ناسوت تا جبروت. این اثر، با نگاهی عرفانی و فلسفی، نقش انسان کامل را بهعنوان مظهر تام اسما و صفات الهی و واسطه میان حق و خلق بررسی میکند.
انسان کامل، چونان آیینهای است که نور حق را در تمامی مراتب وجود بازمیتاباند و با محبت و ادب، حتی با محبوسین در برزخ، ارتباطی رحمانی برقرار میکند. این نوشتار، با کاوش در مفاهیمی چون ادب، محبت، و تأیید الهی، به تبیین جایگاه انسان کامل در نظام هستی میپردازد و با استناد به آیات قرآن کریم، عمق این معارف را روشن میسازد.
بخش اول: انسان کامل و ارتباط با عوالم وجودی
۱.۱. ارتباط انسان کامل با محبوسین برزخ
انسان کامل، به دلیل کمال وجودی و اتصال به حقیقت الهی، قادر است با موجودات در مراتب مختلف وجودی، از جمله محبوسین در عالم برزخ، ارتباط برقرار کند. این ارتباط، که گاه به صورت تعین، تمثل، یا تحقق جلوهگر میشود، از طریق اراده دوجانبه یا یکجانبه صورت میپذیرد. انسان کامل، چونان پلی میان عوالم مادی و معنوی، میتواند با موجودات در دنیا، برزخ، و آخرت و حتی با کسانی که در عذاب الهی قرار دارند، پیوند برقرار کند.
این توانایی، ریشه در عرفان اسلامی دارد که انسان کامل را مظهر تام اسما و صفات الهی میداند. او، با وسعت وجودی خویش، میتواند در قالبهای مختلف تجلی یابد و با موجودات محصور در محدودیتهای برزخی، به محبت و ارفاق رفتار کند.
| درنگ: انسان کامل، بهعنوان واسطه حق و خلق، توانایی وصول به موجودات در مراتب مختلف وجودی را دارد و این ارتباط، تجلی رحمانیت الهی است. |
۱.۲. رعایت ادب در مواجهه با محبوسین
انسان کامل، با وجود مرتبه وجودی عالِی، در مواجهه با محبوسین برزخ، ادب را رعایت میکند. این ادب، نه از سر عجز، بلکه از سر محبت و ارفاق است. او، با تنزل از مقام خویش به سطح محبوسین، کرامت و احترام آنها را حفظ میکند. این رفتار، چونان نسیمی است که بر دلهای محصور در تاریکی برزخ میوزد و بار عذابشان را سبک میکند.
مفهوم ادب در اینجا، به معنای شناخت مراتب وجودی و رعایت احترام نسبت به آنهاست. انسان کامل، با فروتنی و محبت، به موجودات محبوس نزدیک میشود و این تنزل، نشانهای از کمال او و تجلی رحمانیت الهی است.
۱.۳. تفاوت مراتب عالِی و دانِی در ارتباط
متن مصباح الأنس، به تمایز میان مراتب عالِی و دانِی اشاره دارد. انسان کامل، به دلیل اتصال به حقیقت الهی، میتواند به محضر و حضور محبوسین وارد شود، در حالی که موجود غیرکامل تنها در حضور میتواند باشد و نه در محضر، مگر آنکه با رعایت ادب به این مقام نائل آید.
این تمایز، به تفاوت در مراتب وجودی اشاره دارد. انسان کامل، چونان خورشیدی است که نورش همه جا را فرا میگیرد، در حالی که موجود غیرکامل، مانند سایهای است که تنها در محدودهای خاص دیده میشود. رعایت ادب و فروتنی، راهی است برای ارتقای مرتبه وجودی و دستیابی به مقام محضر.
﴿وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ﴾ (سوره [مطلب حذف شد] : «و رحمت من همه چیز را فرا گرفته است.»
این آیه از قرآن کریم، به وسعت رحمت الهی اشاره دارد که انسان کامل، بهعنوان مظهر آن، با محبت و ارفاق حتی با محبوسین برزخ رفتار میکند.
۱.۴. جمعبندی بخش اول
انسان کامل، بهعنوان مظهر اسما و صفات الهی، توانایی ارتباط با عوالم مختلف را دارد و با رعایت ادب و محبت، حتی با محبوسین برزخ، پیوندی رحمانی برقرار میکند. این ارتباط، نه از سر عجز، بلکه از سر رحمت است و نشاندهنده وسعت وجودی اوست. تمایز میان مراتب عالِی و دانِی، اهمیت رعایت ادب در مسیر سلوک عرفانی را برجسته میکند.
بخش دوم: نقد رفتارها و نگرشها در سلوک عرفانی
۲.۱. نقد جستجوی اولیاء بدون ادب
متن مصباح الأنس، به نقد رفتارهایی میپردازد که به بهانه جستجوی اولیاء خدا، مانند امام زمان (عج)، بدون رعایت ادب انجام میشود. این رفتارها، که گاه به صورت دنبال کردن حضرات معصومین بدون توجه به مقام معنوی آنها جلوه میکند، از منظر عرفانی ناپسند است.
جستجوی اولیاء، چونان سفری است به سوی قلههای رفیع معرفت. اما این سفر، تنها با نیت خالص و رعایت ادب به مقصد میرسد. رفتارهایی که بدون توجه به مراتب معنوی اولیاء انجام میشود، مانند تلاش برای یافتن حضوری بدون ظرف لقای الهی، نقض ادب و نوعی خودمحوری است.
| درنگ: ملاقات حقیقی با اولیاء خدا، تنها در ظرف لقای الهی و با رعایت ادب ممکن است. جستجوی بدون ادب، مانعی در مسیر سلوک عرفانی است. |
۲.۲. نقش محبت و ارفاق در رفتار اولیاء
اولیاء خدا، حتی با کسانی که در عذاب الهی قرار دارند، با محبت و ارفاق رفتار میکنند. این ارفاق، گاه به صورت حضور در محضر محبوسین یا آوردن آنها به حضور خودشان جلوه میکند و به کاهش بار عذابشان کمک میکند.
این رفتار، چونان بارانی است که بر زمین خشکیده عذاب میبارد و حیات را به آن بازمیگرداند. انسان کامل، بهعنوان مظهر اسمای رحمانی، با شفقت و محبت، حتی گناهکاران را در بر میگیرد و این ارفاق، نشانهای از وسعت وجودی اوست.
۲.۳. نقد نگاه منفی به مخلوقات
متن، به شدت از نگاه منفی و بدبینانه به مخلوقات خدا انتقاد میکند و تأکید دارد که حتی بدترین موجودات نیز دارای حسنها و خیراتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. این نگاه، به جای تمرکز بر منکرات، بر محاسن و خیرات متمرکز است.
نگاه منفی به مخلوقات، چونان پردهای است که نور حقیقت را میپوشاند. عرفان اسلامی، سالک را به دیدن حسنها و خیرات در موجودات دعوت میکند. این تغییر نگرش، گامی است به سوی تکامل معنوی و دوری از قساوت قلب.
۲.۴. جمعبندی بخش دوم
نقد رفتارهای بدون ادب در جستجوی اولیاء، تأکید بر محبت و ارفاق اولیاء خدا، و دعوت به تغییر نگرش نسبت به مخلوقات، از آموزههای کلیدی عرفان اسلامی است. این مفاهیم، سالک را به سوی ادب، محبت، و خیرخواهی هدایت میکنند و راه تکامل معنوی را هموار میسازند.
بخش سوم: نقش انسان کامل در حفظ اثرات الهی
۳.۱. تأیید الهی و حمایت از اولیاء
اولیاء خدا، به دلیل تأیید و حمایت الهی، در برابر شیاطین و نیروهای مخالف محافظت میشوند. این حمایت، که به صورت پشتیبانی ملائکه و نیروهای غیبی جلوه میکند، به آنها امکان میدهد اثرات معنوی خود را در عوالم مختلف حفظ کنند و تاریخ را تحت تأثیر قرار دهند.
تأیید الهی، چونان سپری است که اولیاء را از گزند شیاطین حفظ میکند. این حمایت، ریشه در اتصال اولیاء به حقیقت الهی دارد و اثرات معنوی آنها را جاودانه میسازد.
| درنگ: تأیید الهی، اولیاء خدا را در برابر نیروهای شیطانی حفظ میکند و اثرات معنوی آنها را در عوالم مختلف جاودانه میسازد. |
۳.۲. مثالهای عینی از رفتار اولیاء
متن، با مثالهایی ملموس، مانند ملاقات پدر با فرزند بیمار یا زندانی، نشان میدهد که انسان کامل در مواجهه با محبوسین، با احترام و محبت رفتار میکند، حتی اگر از نظر مرتبه وجودی برتر باشد.
این مثالها، چونان مشعلی است که تاریکی مفاهیم عرفانی را روشن میکند. رفتار انسان کامل، تجلی اصل تواضع و محبت است که در عرفان اسلامی بهعنوان ویژگی کلیدی اولیاء خدا مطرح میشود.
۳.۳. اهمیت ادب در محضر اولیاء
رعایت ادب در محضر اولیاء، شرط اساسی ارتباط معنوی است. رفتارهای غیرمحترمانه، مانند جستجوی حضوری بدون توجه به مراتب معنوی، نقض ادب محسوب میشود.
ادب، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید. شناخت مراتب وجودی و رعایت احترام نسبت به اولیاء، سالک را از خودمحوری دور کرده و به سوی تسلیم در برابر حقیقت هدایت میکند.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا﴾ (سوره [مطلب حذف شد] : «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و سخنی استوار گویید.»
این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت رعایت ادب و صداقت در گفتار و رفتار تأکید دارد که در ارتباط با اولیاء خدا نیز مصداق دارد.
۳.۴. جمعبندی بخش سوم
تأیید الهی، اولیاء خدا را در برابر تهدیدات شیطانی حفظ میکند و اثرات معنوی آنها را جاودانه میسازد. رفتار انسان کامل با محبوسین، تجلی تواضع و محبت است و رعایت ادب در محضر اولیاء، شرط اساسی سلوک عرفانی است.
بخش چهارم: خاتمهالخاتمه: وصیت و مناجات انسان کامل
۴.۱. مفهوم خاتمهالخاتمه
متن مصباح الأنس، در پایان به مفهوم خاتمهالخاتمه اشاره دارد که شامل دو امر مرتبط با انسان کامل است: وصیت و مناجات. این دو، بهعنوان جمعبندی نهایی مباحث کتاب، نقش انسان کامل در هدایت خلق و ارتباط با حق را برجسته میکنند.
خاتمهالخاتمه، چونان نقطه اوج یک سفر عرفانی است که تمامی معارف را در دو محور وصیت (هدایت خلق) و مناجات (ارتباط با حق) جمعبندی میکند. این دو، جامعیت انسان کامل را در پیوند با خلق و حق نشان میدهند.
| درنگ: خاتمهالخاتمه، با تأکید بر وصیت و مناجات، جامعیت انسان کامل را در هدایت خلق و ارتباط با حق آشکار میسازد. |
۴.۲. وصیت: هدایت خلق به سوی حق
وصیت انسان کامل، دعوتی است به هدایت خلق به سوی حقیقت الهی. او، با حکمت و محبت، راه سعادت را به بندگان نشان میدهد و با رفتار و گفتار خویش، الگویی برای سلوک عرفانی ارائه میکند.
وصیت، چونان بذری است که در دلهای آماده کاشته میشود و با باران محبت الهی، به درختی تنومند از معرفت تبدیل میگردد.
۴.۳. مناجات: ارتباط بیواسطه با حق
مناجات انسان کامل، جلوهای است از ارتباط بیواسطه او با حق. این مناجات، نه تنها نشانه اتصال او به حقیقت الهی است، بلکه راهی است برای ارتقای مرتبه وجودی سالکان.
مناجات، چونان رودی است که از چشمه قلب انسان کامل جاری میشود و به دریای بیکران الهی میپیوندد.
۴.۴. جمعبندی بخش چهارم
خاتمهالخاتمه، با تأکید بر وصیت و مناجات، نقش انسان کامل را بهعنوان هدایتگر خلق و عاشق حق برجسته میکند. این دو، چونان دو بالاند که انسان کامل را به سوی کمال نهایی پرواز میدهند.
نتیجهگیری نهایی
مصباح الأنس، با کاوش در نقش انسان کامل راهنمایی عمیق برای فهم ارتباط او با عوالم وجودی ارائه میدهد. انسان کامل، با ادب، محبت، و ارفاق، حتی با محبوسین برزخ پیوند برقرار میکند و با تأیید الهی، اثرات معنوی خویش را جاودانه میسازد. نقد نگاه منفی به مخلوقات و دعوت به دیدن حسنها، سالک را به سوی خیرخواهی و تکامل معنوی هدایت میکند. خاتمهالخاتمه، با تأکید بر وصیت و مناجات، جامعیت انسان کامل را در هدایت خلق و ارتباط با حق آشکار میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |