در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 622

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 622)

مقدمه: درآمدی بر معرفت انسان کامل و اتصال به حقیقت الهی

معرفت انسان کامل، به‌مثابه دریچه‌ای به سوی حقیقت بی‌کران الهی، در عرفان اسلامی جایگاهی رفیع دارد. این مقام، که در آن انسان به مرتبه‌ای از کمال می‌رسد که قوای او در حیطه قوای پروردگار قرار می‌گیرد، نه تنها اوج سلوک عرفانی است، بلکه تجلی تام اسما و صفات الهی در وجود آدمی است. در این نوشتار، بر اساس درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه 622، به تبیین و تحلیل عمیق مقام انسان کامل، معرفت خواطر اولیه، و ارتباط او با اراده الهی پرداخته شده است.

بخش نخست: قاعده حقیقی و میزان حق در معرفت خواطر

تبیین قاعده حقیقی و میزان حق

انسان کامل، از رهگذر قاعده حقیقی (القاعدة الحقیقیة) و میزان حق (المیزان الحق)، به معرفت حقیقت خواطر اولیه دست می‌یابد. این خواطر، که سرچشمه وجودی و معرفتی انسان‌اند، در مرتبه‌ای متعالی قرار دارند و از هرگونه دخالت اراده نفسانی مبرا هستند. قاعده حقیقی، به‌مثابه ستونی استوار، و میزان حق، به‌سان ترازویی دقیق، انسان را در مسیر شناخت حقیقت هدایت می‌کنند. این دو، ابزارهایی هستند که انسان کامل را از محدودیت‌های نفسانی و عقلی رها ساخته و او را به ادراک حقیقت وجودی‌اش رهنمون می‌شوند.

درنگ: قاعده حقیقی و میزان حق، چونان مشعلی فروزان، راه معرفت خواطر اولیه را روشن می‌سازند و انسان کامل را به سوی حقیقت الهی هدایت می‌کنند.

شفافیت وجودی و معرفت خواطر اولیه

انسان کامل، با معرفت خواطر اولیه، به شفافیت کامل وجودی خود دست می‌یابد. او مراحل وجودی خویش را، از سرازیر شدن از ملكوت تا قرار گرفتن در عالم مثال و نزول به عالم ناسوت، به‌وضوح مشاهده می‌کند. این معرفت، چونان آینه‌ای زلال، تمامی زمینه‌های وجودی او را برایش نمایان می‌سازد. برخلاف انسان‌های عادی که برای یادآوری خاطرات خویش نیازمند تأمل و تلاش‌اند، انسان کامل، بدون اراده شخصی، تمامی مراحل وجودی خود را درمی‌یابد. این ادراک، نه از روی تعشق و تصمم، بلکه از رهگذر عنایت الهی محقق می‌شود.

بخش دوم: مقام انسان کامل و هم‌راستایی با قوای الهی

اتصال قوای انسانی به قوای الهی

انسان کامل به مقامی می‌رسد که قوای او در حیطه قوای پروردگار قرار می‌گیرند. در این مرتبه، خداوند از طریق او می‌بیند، تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. این هم‌راستایی، به‌مثابه رودی است که به اقیانوس بی‌کران الهی می‌پیوندد و از خویشتن خویش تهی می‌شود. انسان کامل، در این مقام، از هرگونه استقلال نفسانی رها شده و به مظهر تام اسما و صفات الهی تبدیل می‌گردد. این مرتبه، که در آن خدا در او می‌بیند و او با خدا می‌بیند، اوج کمال انسانی است.

درنگ: انسان کامل، چونان آینه‌ای صیقلی، مظهر تام اسما و صفات الهی است و قوای او در قوای پروردگار مستحیل می‌گردد.

رویت بالحق و فنای اراده نفسانی

انسان کامل، اشیاء و امور را بالحق، یعنی به‌واسطه حقیقت الهی، مشاهده می‌کند، نه بالنفس یا بالعقل. این رویت، نتیجه اتصال کامل او به اراده الهی است. او، چونان پرنده‌ای که در آسمان بی‌کران الهی پرواز می‌کند، از قید و بندهای نفسانی و عقلی رها شده و به ادراک الهی دست می‌یابد. این مقام، که در آن اراده انسانی در اراده الهی فانی می‌شود، نشانه‌ای از فنای کامل سالک در حق است.

آیه قرآنی مرتبط

﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ﴾ (سوره بقره، آیه ۲۸۲)
: «و از خدا پروا کنید که خدا به شما می‌آموزد.»

این آیه کریمه، بر نقش تقوا در دریافت معرفت الهی تأکید دارد و با مفهوم رویت بالحق و معرفت خواطر اولیه هم‌راستاست.

بخش سوم: تفاوت مراتب کمال انسانی

تمایز انسان کامل از انسان عادی و مؤمن وارسته

انسان کامل، برخلاف انسان‌های عادی یا مؤمنان وارسته، به مرتبه‌ای می‌رسد که اعمال و ادراکاتش نه از روی اراده شخصی، بلکه از طریق اراده الهی انجام می‌شود. انسان عادی، با هوش و ذکاوت خود عمل می‌کند، و مؤمن وارسته، با تلاش و سلوک خویش به معرفت می‌رسد. اما انسان کامل، چونان ستاره‌ای در آسمان الهی، بدون اراده شخصی، در مسیر حق حرکت می‌کند. این مرتبه، که در آن هیچ‌چیز جز خدا در او نیست، مختص محبوبین است که از اراده نفسانی عبور کرده‌اند.

محبوبین در برابر محبين

محبوبین، که به دلیل عنایت الهی به این مقام رسیده‌اند، بدون اراده شخصی در ارPercy الهی عمل می‌کنند. محبين، اما، چونان کارگری زحمت‌کش، با تلاش و اراده شخصی به سوی خدا حرکت می‌کنند و در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارند. محبوبین، به‌مثابه برگزیدگان الهی، در مرتبه‌ای متعالی‌تر سکنی گزیده‌اند و اراده‌شان در اراده الهی مستحیل شده است.

درنگ: محبوبین، چونان برگزیدگان الهی، در اراده بی‌کران حق مستحیل می‌شوند و از هرگونه اراده نفسانی رها می‌گردند.

بخش چهارم: مراقبت الهی و خطرات مراتب عالی

مراقبت الهی از انسان کامل

خداوند، به‌عنوان مراقب انسان کامل، او را از شر شیاطین جن و انس حفظ می‌کند. این مراقبت، چونان سایبانی استوار، انسان کامل را در برابر تهدیدات معنوی و مادی محافظت می‌کند. این حمایت، نتیجه رقابت انسان کامل با خدا و قرار گرفتن در چتر عنایت الهی است. خداوند، نه تنها رقيب او نیست، بلکه مراقب اوست و او را در مسیر حق حفظ می‌کند.

آیه قرآنی مرتبط

﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾ (سوره فجر، آیه ۱۴)
: «بی‌تردید پروردگارت در کمین‌گاه است.»

این آیه کریمه، بر مراقبت دائمی خداوند از خلق تأکید دارد و نشان می‌دهد که انسان کامل، با مراقبت از خدا، در دایره حمایت الهی قرار می‌گیرد.

خطرات مراتب عالی سلوک

اولیاء خدا، به دلیل قرار گرفتن در مراتب عالی، در معرض خطرات بیشتری هستند. کوچک‌ترین تعلل می‌تواند آن‌ها را از اوج به حضیض برساند. این خطر، چونان تیغی دو لبه، هم نشان‌دهنده عظمت مقام آن‌هاست و هم ضرورت دقت و مراقبت دائمی را یادآور می‌شود. مخلصین، به دلیل قرار گرفتن در این مراتب، در خطر عظیمی هستند که نیازمند مراقبت الهی است.

آیه قرآنی مرتبط

﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ﴾ (سوره اسراء، آیه ۷۳)
: «و نزدیک بود که تو را از آنچه به سوی تو وحی کرده‌ایم بفریبند.»

این آیه کریمه، به خطرات مخلصین در برابر فتنه‌ها اشاره دارد و با بحث خطرات مراتب عالی سلوک هم‌خوانی دارد.

درنگ: مراقبت الهی، چونان سایبانی استوار، انسان کامل را از تهدیدات حفظ می‌کند، اما مراتب عالی سلوک، او را در معرض خطرات عظیم قرار می‌دهد.

بخش پنجم: شهادت و رویت‌های باطنی

شهادت به‌عنوان ظرف رویت

شهادت انسان کامل، نتیجه رویت‌های باطنی اوست. او پیش از شهادت، بارها آن را در عالم غیب مشاهده کرده و برای آن آماده شده است. این رویت‌ها، چونان تمرینی پیش از مسابقه‌ای بزرگ، او را برای تحمل سختی‌های الهی مهیا می‌سازند. انسان کامل، ممکن است بارها شهادت خود را با خصوصیات متمایز در ظرف‌های مختلف ببیند، که هر یک نشانه‌ای از آمادگی او برای تحقق اراده الهی است.

تفاوت رویت‌های مفصل و مجمل

انسان کامل، حقایق را گاه به‌صورت مفصل (جزئی) و گاه به‌صورت مجمل (کلی) مشاهده می‌کند. این انعطاف‌پذیری در شهود، چونان لنزی که گاه زاویه‌ای وسیع و گاه دقیق را می‌بیند، نشان‌دهنده جامعیت معرفت اوست. او ممکن است تمامی جزئیات کربلا را لحظه به لحظه ببیند یا کلیت آن را در یک نگاه دریافت کند. این رویت‌ها، تمامی خصوصیات جمله وجودیه را برای او آشکار می‌سازند.

درنگ: شهادت انسان کامل، چونان میوه‌ای است که از شاخسار رویت‌های باطنی او می‌روید و او را برای تحقق اراده الهی آماده می‌سازد.

بخش ششم: جمله وجودیه و معرفت جامع عالم

دریافت جمله وجودیه

انسان کامل، جمله وجودیه، یعنی کل حقیقت وجود، را در دل خود دریافت می‌کند. این معرفت، چونان کلیدی است که تمامی درهای عالم، از علما تا سفلا، را به روی او می‌گشاید. او، با این معرفت، همه ابعاد وجود، از مجردات تا مادیت، را درک می‌کند و در مسیر الهی عمل می‌نماید. این دریافت، او را به مظهر احدیت و حتی لاتعین می‌رساند، جایی که هیچ تعینی جز تجلی الهی باقی نمی‌ماند.

رویت خدا در جمال و جلال

انسان کامل، خدا را در جمال و جلال، جبروت و وصال مشاهده می‌کند. این رویت، چونان شهابی درخشان، او را به مرتبه‌ای می‌رساند که شهادت و فنای کامل نصیبش می‌شود. گفتن «رایتك یا الله» از سوی او، چونان فریادی است که آسمان‌ها را می‌شکافد و او را به قرب الهی رهنمون می‌سازد. این شهود، ممکن است او را به شهادت برساند، زیرا این رویت، او را از عالم ناسوت جدا می‌کند.

درنگ: جمله وجودیه، چونان کلیدی زرین، تمامی درهای عالم را به روی انسان کامل می‌گشاید و او را به معرفتی جامع از حقیقت وجود رهنمون می‌سازد.

بخش هفتم: رازداری و مهاذات معانی

رازداری در برابر شهود الهی

انسان کامل، اسرار شهود خود را حفظ می‌کند و از افشای آن‌ها خودداری می‌ورزد. این رازداری، چونان گنجی گران‌بها، نشانه ادب عرفانی اوست. افشای این اسرار، او را از مرتبه کمال دور می‌کند و او را در معرض خطر قرار می‌دهد. انسان کامل، با سکوت در برابر شهود خود، از نقض نوامیس الهی پرهیز می‌کند.

مهاذات معانی و قوای باطنی

انسان کامل، معانی و قوای باطنی خود را در مراتب مختلف وجودی مشاهده می‌کند. این مهاذات، چونان آینه‌ای که تمامی زوایای وجود را بازمی‌تاباند، او را به درک کامل حقیقت وجودی خود می‌رساند. او خود را در ظرف تجرد، ماده، حال، گذشته و آینده می‌بیند و تمامی این حالات را با بدن و بی‌بدن، با روح و بی‌روح، درک می‌کند.

بخش هشتم: هماهنگی حکمت نظری و عملی

هماهنگی حکمت نظری و عملی

حکمت نظری و عملی در انسان کامل هماهنگ می‌شوند. حکمت نظری، به معرفت باطنی، و حکمت عملی، به رفتار و سلوک او اشاره دارد. این هماهنگی، چونان نغمه‌ای دل‌انگیز، انسان کامل را به معرفتی جامع و عملی در مسیر الهی هدایت می‌کند. او، با این هماهنگی، در تمامی مراتب وجودی خود، از ناسوت تا لاهوت، در مسیر حق گام برمی‌دارد.

درنگ: هماهنگی حکمت نظری و عملی، چونان نغمه‌ای هماهنگ، انسان کامل را به سوی معرفتی جامع و سلوکی متعالی هدایت می‌کند.

بخش نهم: غفلت انسان‌های عادی و دل‌سوزی متقابل

غفلت انسان‌های عادی

انسان‌های عادی، به دلیل غفلت، از درک خطورات و شهودات الهی محروم‌اند. این غفلت، چونان پرده‌ای ضخیم، مشاعر آن‌ها را بسته و مانع دریافت حقیقت می‌شود. انسان کامل، اما، با بیداری معنوی، تمامی این خطورات را درک می‌کند و با خدا اوکی می‌کند تا کار الهی انجام شود.

دل‌سوزی متقابل اولیاء و انسان‌ها

اولیاء خدا برای غفلت انسان‌ها دل‌سوزی می‌کنند، در حالی که انسان‌ها برای سختی‌های اولیاء خدا غمگین‌اند. این دل‌سوزی متقابل، چونان پلی معنوی، اولیاء و انسان‌ها را به هم پیوند می‌دهد. اولیاء، با درک غفلت انسان‌ها، و انسان‌ها، با مشاهده سختی‌های اولیاء، به نوعی هم‌دلی معنوی می‌رسند.

درنگ: دل‌سوزی متقابل اولیاء و انسان‌ها، چونان پلی زرین، ارتباطی عمیق بین مراتب متعالی و ناسوتی برقرار می‌سازد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه 622، به تبیین عمیق مقام انسان کامل، معرفت خواطر اولیه، و اتصال او به حقیقت الهی پرداخته است. انسان کامل، با قرار گرفتن قوای خود در حیطه قوای الهی، به مرتبه‌ای می‌رسد که خدا از طریق او می‌بیند و عمل می‌کند. تمایز بین محبين و محبوبین، بر نقش عنایت الهی در سلوک عرفانی تأکید دارد. مراقبت الهی، انسان کامل را از شر شیاطین حفظ می‌کند و معرفت جمله وجودیه، او را به درک جامعی از عالم می‌رساند. شهادت، نتیجه رویت‌های باطنی اوست که او را برای تحقق اراده الهی آماده می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مناسبات بین الناس از چه منظری بررسی شده است؟

2. طبق متن، برای کسانی که به مقام کشف نرسیده‌اند، چه منبعی برای درک مناسبات برزخی بین الناس کافی است؟

3. بر اساس متن، در احادیث معراجیه، حضرت آدم در کدام آسمان دیده شده است؟

4. طبق متن، مراتب انبیا و کملین در کدام حضرات تعیین می‌شود؟

5. بر اساس متن، تعداد معراج‌های رسول الله (ص) که توسط ابو نعیم حافظ اصفہانی جمع‌آوری شده، چند مورد است؟

6. مراتب برزخی بین الناس به معنای مناسبات تمثیلی و تعلقی به ظروف غیرتجردی است.

7. احادیث معراجیه به طور کامل از نظر سندی معتبر و بی‌عیب هستند.

8. طبق متن، آسمان‌های ذکر شده در احادیث معراجیه به معنای افلاک مادی و طبقات تو در تو هستند.

9. مراتب اشقیا در برزخ آسمان دنیا و در مقعر آن قرار دارند.

10. مناسبات وقتی به معنای تأثیر زمان و مکان بر ظهورات است، اما فاعل حقیقی حق تعالی است.

11. مناسبات برزخی بین الناس به چه معناست؟

12. چرا احادیث معراجیه برای کسانی که به کشف نرسیده‌اند کافی دانسته شده است؟

13. چرا تصور افلاک مادی به صورت طبقات تو در تو در احادیث معراجیه نادرست است؟

14. تفاوت مناسبات عینی و غیبی در چیست؟

15. چرا تأثیر وقت در مناسبات وقتی به حق تعالی نسبت داده شده است؟

پاسخنامه

1. مراتب برزخی

2. احادیث معراجیه

3. آسمان دنیا

4. حضرات سماویه

5. سی و چهار معراج

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. مناسبات برزخی به معنای مناسبات تمثیلی و تعلقی به ظروف غیرتجردی بین انسان‌هاست.

12. زیرا این احادیث خلاصه‌ای از تفاصیل مناسبات برزخی را برای غیر اهل کشف بیان می‌کنند.

13. زیرا این آسمان‌ها به معنای حضرات سماویه و مراتب برزخی هستند، نه افلاک مادی.

14. مناسبات عینی به اعیان ثابت و مزاجی مربوط است، در حالی که غیبی به ظهورات روحانی و مثالی وابسته است.

15. زیرا وقت ظرف اعداد است و فاعل حقیقی تأثیرات، حق تعالی است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده