متن درس
بازبینی درس گفتارهای حضرت آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 627)
مقدمه: جایگاه حمد و توحید در عرفان اسلامی
عرفان اسلامی، بهسان دریایی ژرف که گوهرهای معرفت الهی را در خود نهان دارد، از مفاهیم بنیادینی چون حمد، تسبیح، و توحید بهعنوان کلیدهای گشایش درهای قرب الهی بهره میجوید. در این میان، حمد الهی، که تجلی ستایش کامل ذات و صفات خداوند است، جایگاهی محوری در مناجات و عبادت دارد. درسگفتار حاضر، برگرفته از مجموعه گرانسنگ مصباح الأنس، به تبیین عمیق این مفاهیم پرداخته و با نگاهی عرفانی و کلامی، رابطه حمد با صفات ذاتی و فعلی خداوند، جایگاه آن در عبادت، و پیوندش با توحید را کاوش میکند.
بخش نخست: حمد الهی و تمایز آن از شکر
آغاز مناجات با بسمالله و حمد
هر مناجات و عبادت در عرفان اسلامی، بهسان گلی که با نسیم الهی شکوفا میشود، با ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» آغاز میگردد. این ذکر، که به تعبیر عارفان، حامل اسم اعظم الهی است، دریچهای است به سوی عالم قدس که قدرت، شفا، و قرب را به ارمغان میآورد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾ [مطلب حذف شد] : «به نام خداوند بخشنده مهربان.»
پس از این ذکر اعظم، حمد الهی با عبارت «ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ [مطلب حذف شد] : «ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است») سرآغاز مناجات قرار میگیرد. حمد، بهسان آیینهای که تمامی صفات الهی را بازمیتاباند، ستایشی است کامل که ذات، اسماء، و صفات خداوند را در بر میگیرد.
درنگ: حمد الهی، بهسان گوهری که تمامی کمالات ذات و صفات الهی را در خود جای داده، سرآغاز هر مناجات و عبادت است و با ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» پیوندی ناگسستنی دارد.
تمایز الف و لام در «الحمد»
الف و لام در «ٱلْحَمْدُ» نه به جنس، بلکه به تمامیت حمد اشاره دارد. این تمامیت، بهسان اقیانوسی است که تمامی رودهای ستایش را در خود گرد میآورد و به معنای شمول تمامی حمدهای ممکن بر ذات و صفات الهی است. این نکته، با قرینه «لِلَّهِ» در آیه «ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ» تأیید میشود، که نشاندهنده اختصاص حمد کامل به خداوند است.
تفاوت حمد و شکر
حمد، برخلاف شکر، به فعل خاص الهی وابسته نیست. شکر، بهسان پاسخی است که بنده در برابر نعمت ویژهای چون آب یا رزق عرضه میدارد، اما حمد، چونان ستایشی بیقید و شرط، به جلال و جمال ذاتی خداوند معطوف است. برای نمونه، اگر کسی لیوان آبی به دیگری دهد، شکر او با گفتن «دست شما درد نکند» ابراز میشود، اما حمد، حتی در نبود فعل خاص، به دلیل عظمت ذاتی خداوند جاری است. این تمایز، ریشه در مباحث کلامی و عرفانی دارد و حمد را بهعنوان ستایشی فراگیر و بینیاز از شرط معرفی میکند.
درنگ: حمد، بهسان نسیمی که بینیاز از شرط و قید، عطر الهی را پراکنده میسازد، از شکر متمایز است؛ زیرا شکر به نعمت خاص وابسته است، اما حمد به ذات و صفات الهی معطوف است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین جایگاه حمد الهی بهعنوان سرآغاز مناجات و عبادت، به تمایز آن از شکر و نقش محوری «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» پرداخت. حمد، بهسان کلیدی که درهای معرفت الهی را میگشاید، تمامی اسماء و صفات خداوند را در بر گرفته و با تمامیت خود، از هرگونه شرط و قید آزاد است. این مفاهیم، بنیانی برای فهم عمیقتر رابطه حمد با توحید و عبادت فراهم میآورند.
بخش دوم: جایگاه حمد در عبادت و اذکار دائمی مؤمن
حمد در نماز و فاتحه
حمد، بهسان ستونی است که بنای عبادت بر آن استوار میشود. در قرآن کریم، سوره فاتحه بهعنوان سرآغاز کتاب الهی و نماز واجب، با حمد آغاز میگردد. روایات اسلامی تأکید دارند که «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب»، زیرا حمد، جامعترین ذکر برای تقرب به خداوند است. آیه:
﴿ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ﴾ [مطلب حذف شد] : «ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است.»
این آیه، نشاندهنده نقش محوری حمد در پیوند بنده با پروردگار است.
اذکار همیشگی مؤمن
مؤمن، بهسان باغبانی که همواره گلهای ذکر را در دل میپروراند، باید اذکاری چون «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، «لا إله إلا الله»، «استغفرالله»، و «سبحان الله» را بر زبان جاری سازد. این اذکار، بهسان داروهایی معنوی، نفس را از آلودگیها پاک کرده و به سوی کمال هدایت میکنند. بسمالله، بهعنوان ذکر اعظم، نهتنها در آغاز اعمال، بلکه در هر لحظه، چونان چراغی است که راه سالک را روشن میسازد.
درنگ: اذکار دائمی مؤمن، بهسان چشمههایی زلال، نفس را از زنگار گناه میزدایند و بسمالله، بهعنوان ذکر اعظم، در هر لحظه، راه قرب الهی را هموار میسازد.
نقش بسمالله بهعنوان ذکر اعظم
بسمالله، بهسان گوهری که نور اسم اعظم الهی را در خود نهان دارد، آثار معنوی و مادی متعددی چون قدرت، سلامت، و شفا به همراه میآورد. این ذکر، که در ابتدای هر سوره قرآن کریم (جز سوره توبه) آمده، سرآغاز هر عمل خیر است و به دلیل جامعیت صفات رحمانی و رحیمی، در عرفان اسلامی جایگاه والایی دارد. برای نمونه، عارفی که بر سر سفره هر لقمه را با بسمالله آغاز میکند، نهتنها به نعمت شکر میگزارد، بلکه با این ذکر، به ذات الهی تقرب میجوید.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با تأکید بر جایگاه حمد در نماز و نقش اذکار دائمی مؤمن، به اهمیت بسمالله بهعنوان ذکر اعظم پرداخت. حمد، بهسان رودی که تمامی نهرهای عبادت را در خود گرد میآورد، در سوره فاتحه و نماز واجب، محور ارتباط بنده با خداوند است. اذکار دائمی، بهویژه بسمالله، چونان چراغهایی هستند که مسیر سلوک را روشن میسازند و سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکنند.
بخش سوم: حمد و پیوند آن با صفات الهی
حمد و شمول صفات ذاتی و فعلی
حمد الهی، بهسان آیینهای که تمامی صفات ذاتی (علم، قدرت) و فعلی (خلق، رزق) خداوند را بازمیتاباند، جامع صفات جمال (رحمانیت، رحیمیت) و جلال (جباریت، قهاریت) است. این جامعیت، حمد را از دیگر اذکار متمایز ساخته و آن را بهعنوان ستایشی کامل معرفی میکند. در این راستا، عارفان حمد را نهتنها ستایش ذات، بلکه تجلی تمامی اسماء حسنی میدانند.
تمایز تسبیح و تحمید
تحمید، بهسان گلی که در باغ جمال الهی میروید، به اثبات صفات جمال (رحمت، لطف) معطوف است، در حالی که تسبیح، چونان نسیمی که غبار نقص را از ذات الهی میزداید، به تنزیه خداوند از آنچه سزاوار جلالش نیست (جسم، شریک) اشاره دارد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلْأَرْضِ﴾ [مطلب حذف شد] : «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح میگویند.»
این تمایز، ریشه در مباحث کلامی دارد و نشاندهنده دو سوی ستایش الهی است: یکی اثبات کمالات و دیگری تنزیه از نقایص.
درنگ: تحمید، بهسان نغمهای که کمالات جمال الهی را میستاید، و تسبیح، چونان آوایی که ذات خداوند را از نقص مبرا میداند، دو بال ستایش الهیاند.
تحلیل و توحید
تحلیل، یعنی ذکر «لا إله إلا الله»، بهسان کلیدی است که درهای توحید را میگشاید. این ذکر، شامل توحید ذاتی (احدیت)، توحید وصفی (عینیت صفات با ذات)، و توحید فعلی (ظهور همه موجودات به وحدت اسماء) است. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾ [مطلب حذف شد] : «اگر در آن دو [آسمان و زمین] خدایانی جز الله بود، هر آینه هر دو تباه میشدند.»
این آیه، بر وحدت در افعال الهی تأکید دارد و نشان میدهد که تمامی موجودات، تحت وحدت اسماء الهی ایجاد میشوند.
وحدت در اسماء و صفات
وحدت الهی، بهسان خورشیدی است که نورش در ذات (احدیت)، صفات (واحدیت)، و افعال الهی تجلی مییابد. احدیت، یگانگی مطلق ذات است؛ واحدیت، ظهور صفات در کثرت؛ و توحید فعلی، هماهنگی تمامی اسماء در افعال الهی. برای نمونه، هر نفس که انسان میکشد، نتیجه کنفرانس تمامی اسماء الهی است که تحت وحدت، به ظهور میرسد. این وحدت، بهسان نغمهای است که تمامی نتهای وجود را در هماهنگی کامل مینوازد.
درنگ: وحدت در اسماء و صفات، بهسان نوری است که از ذات احدیت ساطع شده و در صفات و افعال الهی، هماهنگی کامل را به ظهور میرساند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تبیین پیوند حمد با صفات الهی، به تمایز تسبیح و تحمید، و نقش تحلیل در توحید پرداخت. حمد، بهسان گوهری که تمامی صفات ذاتی و فعلی را در بر میگیرد، جامعترین ستایش الهی است. توحید، در سه سطح ذاتی، وصفی، و فعلی، نشاندهنده وحدت کامل اسماء و صفات در ذات و افعال الهی است. این مفاهیم، بنیانی برای فهم عمیقتر عبادت و سلوک عرفانی فراهم میآورند.
بخش چهارم: تسبیحات اربعه و سجده بهعنوان اوج عبودیت
تسبیحات اربعه و جامعیت آن
تسبیحات اربعه، شامل «سبحان الله»، «الحمدلله»، «لا إله إلا الله»، و «الله أکبر»، بهسان چهار ستون است که بنای عبادت بر آن استوار میشود. این اذکار، صفات جلال (تسبیح)، جمال (تحمید)، و کمال (توحید و تکبیر) الهی را در بر گرفته و جامعترین ذکر عبادیاند. «الله أکبر»، بهسان قلهای که فراتر از هر توصیف است، عظمت الهی را اعلام میدارد.
درنگ: تسبیحات اربعه، بهسان چهار رود که به اقیانوس الهی میریزند، تمامی صفات جلال، جمال، و کمال خداوند را در بر گرفته و جامعترین ذکر عبادیاند.
سجده و تسلیم الهی
سجده، بهسان اوج تسلیم در برابر خداوند، حالتی است که بنده خود را فانی در ذات الهی میبیند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿وَٱسْجُدْ وَٱقْتَرِب﴾ [مطلب حذف شد] : «و سجده کن و [به خدا] نزدیک شو.»
اولیای الهی، به دلیل شدت حضور در سجده، گاه قادر به بلند شدن نبودند، زیرا سجده، بهسان میدان نبردی است که بنده در آن با نفس خویش میستیزد و تسلیم کامل را اعلام میدارد. ذکر «الله أکبر» در پایان سجده، بهسان فریادی است که عجز و ناتوانی بنده را در برابر عظمت الهی اقرار میکند.
نماز و معنای تسلیم
نماز، بهسان سفری است که بنده را از کثرت به وحدت میرساند. در سجده، بنده با گفتن «الله أکبر»، به عجز خویش اعتراف کرده و خود را تسلیم اراده الهی میسازد. این تسلیم، بهسان کلیدی است که قفلهای نفس را گشوده و بنده را به سوی قرب الهی هدایت میکند.
ریا و اخلاص در عبادت
ریا، بهسان آفتی است که اخلاص را تهدید میکند. اولیای الهی، به دلیل شدت اخلاص، در عبادت خود غرق حضور الهیاند و از ریا به دورند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُكِى وَمَحْيَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ﴾ [مطلب حذف شد] : «بگو: همانا نمازم و آیینم و زندگیم و مرگم برای خدای پروردگار جهانیان است.»
این آیه، بر اخلاص کامل در عبادت تأکید دارد و ریا را بهعنوان نقصی که از جهل و خودمحوری ناشی میشود، نفی میکند.
درنگ: سجده، بهسان اوج تسلیم و اخلاص، بنده را از کثرت نفس به وحدت الهی میرساند، و ریا، بهعنوان آفتی که اخلاص را تهدید میکند، از اولیای الهی به دور است.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تبیین تسبیحات اربعه و جایگاه سجده بهعنوان اوج عبودیت، به نقش اخلاص در عبادت پرداخت. تسبیحات اربعه، جامعترین ذکر عبادی است که تمامی صفات الهی را در بر میگیرد. سجده، بهسان میدان تسلیم، بنده را به قرب الهی میرساند و اخلاص، بهعنوان جوهره عبادت، اولیای الهی را از ریا مصون میدارد.
بخش پنجم: توحید و وحدت عالم هستی
توحید فعلی و هماهنگی اسماء
توحید فعلی، بهسان نغمهای است که تمامی اسماء الهی در آن هماهنگ مینوازند. هر فعل الهی، نتیجه کنفرانس تمامی اسماء است که تحت وحدت، به ظهور میرسد. برای نمونه، یک نفس کشیدن انسان، بهسان نمایشی است که تمامی اسماء، از رحمان تا جبار، در آن نقشآفرینی میکنند. این هماهنگی، بهسان قانونی است که عالم هستی را اداره میکند.
قانون واحد عالم هستی
عالم هستی، بهسان کتابی است که با یک قلم الهی نگاشته شده است. تمامی موجودات، تحت یک قانون واحد که همان اراده الهی است، نفس میکشند. این قانون، بهسان زبانی است که خداوند با آن تمامی افعال را رقم میزند، و هر که این زبان را بیاموزد، به علم الهی دست مییابد. به تعبیر عارفان، این علم، بهسان کلیدی است که تمامی اسرار هستی را میگشاید.
درنگ: عالم هستی، بهسان نغمهای است که تحت قانون واحد الهی، با هماهنگی تمامی اسماء، به ظهور میرسد و توحید فعلی، تجلی این وحدت در افعال الهی است.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با تبیین توحید فعلی و قانون واحد عالم هستی، به هماهنگی اسماء الهی در افعال خداوند پرداخت. این هماهنگی، نشاندهنده وحدت کامل در ذات، صفات، و افعال الهی است و عالم هستی را بهسان آیینهای معرفی میکند که نور توحید را بازمیتاباند.
نتیجهگیری و جمعبندی
کتاب حمد الهی و توحید در عرفان اسلامی، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین عمیق مفاهیم حمد، تسبیح، و توحید در چارچوب عرفانی و کلامی پرداخته است. حمد، بهسان گوهری که تمامی صفات الهی را در خود جای داده، سرآغاز مناجات و عبادت است و از شکر، به دلیل استقلال از فعل خاص، متمایز میشود. اذکار دائمی مؤمن، بهویژه بسمالله و تسبیحات اربعه، ابزارهایی برای تقرب به خداونداند. توحید، در سه سطح ذاتی، وصفی، و فعلی، وحدت کامل اسماء و صفات را نشان میدهد، و سجده، بهعنوان اوج تسلیم و اخلاص، بنده را به قرب الهی میرساند.
با نظارت صادق خادمی