در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

مصباح الانس 629

متن درس

 

بازبینی درس گفتارهای حضرت آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 629)

دیباچه

در عرفان اسلامی، توحید چونان دریایی بی‌کران است که تمامی صفات کمال و نقص، از حمد و شکر تا کفر و ضم، در آن به وحدت می‌رسند. درس‌گفتار شماره 629 از مجموعه مصباح الأنس، با بیانی عمیق و عرفانی، به تبیین مفهوم محامد و غیرها در نسبت با حقیقت الهی می‌پردازد.

بخش نخست: مفهوم محامد و غیرها در توحید

محامد و بازگشت همه چیز به حق

متن با عبارت «اللهم إن المحامد وغيرها من صفات الكمال ونعوت الجلال والجمال كلها راجعة إليك» آغاز می‌شود که بر بازگشت تمامی محامد و غیر آن، اعم از صفات کمال، جلال و جمال، به خداوند تأکید دارد. این عبارت، چونان کلیدی است که درِ حقیقت توحید را می‌گشاید و نشان می‌دهد که همه چیز، از ستایش‌های والا تا نقص‌های ظاهری، در ذات الهی به وحدت می‌رسد.

درنگ: تمامی محامد و غیر آن، از صفات کمال تا نقص، به خداوند بازمی‌گردند، زیرا كل من عندالله.

این مفهوم، مبنای تمامی بحث‌های درس‌گفتار است و بر جامعیت توحید دلالت دارد. هیچ صفتی، چه کمال و چه نقص، خارج از دایره اراده و قدرت الهی نیست.

پرسش از معنای غیرها

متن این پرسش بنیادین را مطرح می‌کند: اگر محامد از خداست، غیرها چیست؟ آیا چیزی جز محامد وجود دارد؟ این پرسش، چونان جرقه‌ای است که ذهن را به سوی کاوش در ژرفای توحید رهنمون می‌شود. غیرها، به‌عنوان مفهومی در برابر یا مکمل محامد، نیازمند تبیینی دقیق است تا جایگاه آن در نظام توحیدی روشن گردد.

تمایز حمد، شکر و مدح

برای فهم دقیق‌تر محامد، متن به تعریف حمد، شکر و مدح می‌پردازد:

  • شکر: ستایشی است که در برابر نعمت صورت می‌گیرد.
  • مدح: ستایشی است که به امور اختیاری یا غیراختیاری نسبت داده می‌شود.
  • حمد: ستایشی اختیاری است که از نعمت و اختیار مستقل بوده و شکر و مدح را در خود جای می‌دهد.

حمد، به دلیل جامعیت و استقلال، چونان قله‌ای است که شکر و مدح را در دامنه خود جای داده است. هر حمد، شکر و مدح را دربرمی‌گیرد، اما شکر و مدح نمی‌توانند حمد را در خود جای دهند. این تمایز، حمد را به‌عنوان کامل‌ترین شکل ستایش به ذات الهی نزدیک‌تر می‌سازد.

درنگ: حمد، به دلیل جامعیت و استقلال از نعمت و اختیار، کامل‌ترین شکل ستایش است که شکر و مدح را در خود مستحیل می‌کند.

بخش دوم: نقد احتمالات شارح

احتمالات سه‌گانه در تفسیر محامد و غیرها

شارح متن، سه احتمال برای تبیین محامد و غیرها ارائه کرده است:

  1. محامد به معنای حمد و غیرها به معنای تسبیح و تحلیل.
  2. محامد به معنای صفات فعل و غیرها به معنای صفات ذات.
  3. محامد به معنای صفات کمال الهی و غیرها به معنای تقسیم‌بندی‌های انسانی.

این احتمالات، تلاشی برای تبیین مفهوم پیچیده غیرها هستند، اما متن با نقدی عمیق، هر سه را نادرست می‌داند.

نقد احتمال اول: تسبیح و تحلیل به‌عنوان غیرها

احتمال اول که تسبیح و تحلیل را غیر محامد می‌داند، رد می‌شود، زیرا این دو خود بخشی از محامد هستند. تسبیح و تحلیل، چونان شاخه‌هایی از درخت حمد، در ذات خود ستایش الهی‌اند و نمی‌توان آن‌ها را از محامد جدا کرد.

نقد احتمال دوم: صفات فعل در برابر صفات ذات

احتمال دوم که محامد را صفات فعل و غیرها را صفات ذات می‌داند، نیز نادرست است. از منظر توحید، همه صفات، چه فعل و چه ذات، محامد محسوب می‌شوند. این تمایز، تنها از منظر انسانی است و در حقیقت الهی، همه چیز در حمد الهی به وحدت می‌رسد.

نقد احتمال سوم: تقسیم‌بندی انسانی

احتمال سوم که غیرها را نتیجه تقسیم‌بندی انسانی می‌داند، نیز با اصل توحید سازگار نیست. از منظر الهی، هیچ تقسیمی بین محامد و غیرها وجود ندارد، زیرا همه چیز به خدا بازمی‌گردد.

اشاره به نفحات الإلهیه

شارح به نفحات الإلهیه استناد می‌کند که مرتبه افعال را ظاهرترین مرتبه حمد می‌داند. اما این استناد نیز نادرست است، زیرا ظاهر بودن افعال، به معنای غیر محامد بودن آن‌ها نیست. افعال، چونان جلوه‌های الهی، در حمد مستحیل‌اند.

بخش سوم: تفسیر صحیح محامد و غیرها

محامد و غیرها در افق توحید

تفسیر صحیح متن، محامد را تمامی صفات کمال (حمد، شکر، مدح) و غیرها را صفات نقص (کفر، ضم، ناسپاسی) می‌داند. اما در نظام توحیدی، هر دو به خدا بازمی‌گردند، زیرا كل من عندالله. حتی نقص‌های ظاهری، چونان سایه‌هایی در برابر نور الهی، به اراده و قدرت او وابسته‌اند.

درنگ: غیر محامد، صفات نقص مانند کفر و ضم هستند، اما در حقیقت توحیدی، همه چیز به اراده الهی بازمی‌گردد.

نقش اختیار انسانی در توحید

اختیار انسانی در انتخاب شکر یا کفر، به قدرت و اراده الهی وابسته است. حتی گناه و معصیت، به حول و قوه الهی انجام می‌شود. این مفهوم، با آیه زیر از قرآن کریم هم‌خوانی دارد:

  • متن آیه: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (سوره انسان، آیه ۳)
  • : «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.»
  • تبیین: این آیه، بر اختیار انسانی در انتخاب شکر یا کفر تأکید دارد، اما این اختیار نیز به هدایت الهی وابسته است.

توهید کامل و نقد تقسیم‌بندی‌های ناقص

توهید کامل، در این است که همه چیز، از کمال تا نقص، به خدا نسبت داده شود. نسبت دادن بدی‌ها به خود، نوعی شرک خفی است. همان‌گونه که حافظ می‌سراید: «تو شرط ادب کن، گناه من چه بود؟»، گناه نیز به قدرت الهی وابسته است، زیرا كل من عندالله.

بخش چهارم: جلال، جمال و استعاذه در توحید

جلال و جمال در محامد

محامد شامل صفات کمال، جلال (سلبی) و جمال (ثبوتی) هستند. تقدم جلال بر جمال، به دلیل تخصیص و سپس تعمیم است. جلال، چونان صفتی است که محدودیت را نشان می‌دهد، و جمال، چونان دریایی است که همه کمالات را در خود جای می‌دهد.

استعاذه و تقدم رضا بر سخط

مانند استعاذه که در آن رضا بر سخط مقدم می‌شود (أعوذ برضاك من سخطك)، جلال نیز بر جمال مقدم شده تا اهمیت آن برجسته گردد. استعاذه، چونان پناه بردن به نور الهی از تاریکی خشم اوست.

أعوذ بك منك و أفر إليك منك

عبارت أعوذ بك منك (به تو از تو پناه می‌برم) به دنبال آرامش و ثبات است، در حالی که أفر إليك منك (از تو به تو فرار می‌کنم) به حیرت و حرکت دایمی در مسیر الهی اشاره دارد. أفر، چونان پرنده‌ای است که در آسمان بی‌کران الهی پرواز می‌کند، سنگین‌تر از أعوذ است که به دنبال استقرار است.

درنگ: أفر إليك منك بیانگر حیرت عرفانی است، در حالی که أعوذ بك منك به دنبال آرامش و ثبات است.

لا أقصي ثناء عليك

عبارت لا أقصي ثناء عليك، أنت كما أثنيت على نفسك (ستایش تو را قصد نمی‌کنم، تو آن‌گونه‌ای که خود را ستوده‌ای) بر عجز انسان در برابر عظمت الهی تأکید دارد. انسان، چونان قطره‌ای در برابر اقیانوس، نمی‌تواند خدا را به‌درستی ستایش کند و ثنا را به خود او واگذار می‌کند.

ثنای الهی به زبان خدا

انسان باید با زبان خدا سخن بگوید و از ثنای شخصی پرهیز کند. این ادب عرفانی، چونان آیینه‌ای است که تنها نور الهی را بازمی‌تاباند، نه سایه‌های نفسانی را.

بخش پنجم: آیات قرآنی مرتبط

متن با آیات زیر از قرآن کریم پیوند عمیقی دارد:

  • آیه ۱: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (سوره فاتحه، آیه ۲)
    • : «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است.»
    • تبیین: این آیه، بر جامعیت حمد به‌عنوان ستایش کامل الهی تأکید دارد که تمامی صفات کمال را دربرمی‌گیرد.
  • آیه ۲: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (سوره انسان، آیه ۳)
    • : «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.»
    • تبیین: این آیه، بر اختیار انسانی در انتخاب شکر یا کفر تأکید دارد، اما این اختیار نیز به هدایت الهی وابسته است.
  • آیه ۳: كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (سوره قصص، آیه ۸۸)
    • : «هر چیز جز وجه او نابودشدنی است.»
    • تبیین: این آیه، بر بازگشت همه چیز به خدا تأکید دارد و با مفهوم كلها راجعة إليك هم‌خوانی دارد.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس‌گفتار شماره 629 مصباح الأنس، با بیانی عمیق و عرفانی، به تبیین محامد و غیرها در افق توحید می‌پردازد. محامد، تمامی صفات کمال، از حمد و شکر تا مدح، و غیرها، صفات نقص، از کفر و ضم تا ناسپاسی، همگی به خدا بازمی‌گردند، زیرا كل من عندالله. حمد، به‌عنوان کامل‌ترین شکل ستایش، شکر و مدح را در خود مستحیل می‌کند و به ذات الهی نزدیک‌تر است. نقد احتمالات شارح، بر ضرورت حفظ اصالت توحید تأکید دارد، و عباراتی مانند أعوذ بك منك و أفر إليك منك مراتب مختلف سلوک عرفانی را نشان می‌دهند. عبارت لا أقصي ثناء عليك، عجز انسان را در برابر عظمت الهی آشکار می‌سازد و ثنا را به خود خدا واگذار می‌کند.

این متن، با تمثیلات بدیع و پیوند با آیات قرآن کریم، راهنمایی ارزشمند برای پژوهشگران عرفان اسلامی است. توحید، چونان خورشیدی است که تمامی سایه‌ها و نورها را در خود جمع می‌کند، و انسان، در این مسیر، تنها می‌تواند با زبان خدا سخن بگوید و به حقیقت او متصل شود.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، شیخ کبیر کدام اسما را از اسمای ذات محسوب کرده است؟

2. طبق تعریف غزالی در متن، معنای اسم السلام چیست؟

3. بر اساس متن، چرا تقسیم‌بندی اسما به ذاتی، صفاتی و فعلی مشکل‌دار است؟

4. طبق متن، کدام ویژگی اسمای الهی مانع از حصر آنها می‌شود؟

5. بر اساس متن، معنای قدوس طبق گفته برخی مشایخ چیست؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که تمام اسمای الهی سلبي هستند.

7. طبق متن، اسمای الهی همگی دارای دولت و ظهور هستند.

8. متن بیان می‌کند که معنای سلام شامل تنزه ذات، صفات و افعال است.

9. بر اساس متن، اسماء توقیفی‌اند و نمی‌توان اسمی خارج از مأثورات به خدا نسبت داد.

10. متن درسگفتار می‌گوید که اسم قادر بدون رزاق کامل نیست.

11. چرا طبق متن، تقسیم‌بندی اسما به ذاتی، صفاتی و فعلی مشکل‌دار است؟

12. تفاوت معنای قدوس و صبوح طبق گفته مشایخ در متن چیست؟

13. چرا اسمای الهی طبق متن حصرپذیر نیستند؟

14. نقش دولت در اسمای الهی طبق متن چیست؟

15. چرا سلام طبق متن نمی‌تواند صرفاً اسم ذات باشد؟

پاسخنامه

1. السلام و القدوس

2. تنزه ذات از عیب، صفات از نقص و افعال از شر

3. چون ترتیب و معنای آنها مخلوط می‌شود

4. عدم وجود حصر در کلیات و جزئیات

5. تنزه ذات از حاجات

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا ترتیب و معنای اسما مخلوط می‌شود و ضابطه درستی برای آن وجود ندارد.

12. قدوس تنزه ذات از حاجات و صبوح تنزه صفات از آفات است.

13. زیرا اسمای الهی در کلیات و جزئیات حد و مرز نمی‌پذیرند.

14. دولت اسما ظهور و حاکمیت آنها را نشان می‌دهد که فراتر از معنای صرف است.

15. زیرا سلام شامل تنزه ذات، صفات و افعال است و محدود به ذات نیست.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده