در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 20

متن درس

 

منازل السائرین: تحلیل و تبیین سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین مقدمه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه بیستم -مقدمه- بخش بیستم)

مقدمه: سلوک عرفانی در پرتو اختلاف سالکان

سلوک عرفانی، سفری است درونی که سالک را از ظلمات نفس به سوی نور حقیقت رهنمون می‌سازد. درس بیستم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، به بررسی یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین جنبه‌های این سفر، یعنی اختلاف عظیم میان سالکان در مسیر سلوک، می‌پردازد. این اختلاف، که ریشه در تنوع خلقت و استعدادهای ذاتی انسان‌ها دارد، نه تنها مانعی در مسیر سلوک نیست، بلکه به مثابه رحمتی الهی، زمینه‌ساز کمال و تعالی هر فرد در مسیر خاص خویش است.

بخش یکم: اختلاف عظیم سالکان در مقامات سلوک

مفهوم اختلاف و تنوع در سلوک

وَاعْلَمْ أَنَّ السَّائِرِينَ فِي هَذِهِ الْمَقَامَاتِ عَلَى اخْتِلَافٍ عَظِيمٍ مُفَظَّعٍ، لَا يَجْمَعُهُمْ تَرْتِيبٌ قَاطِعٌ وَلَا يَقِفُهُمْ مُنْتَهَى جَامِعٌ
(: آگاه باش که سالکان در این مقامات بر اختلاف عظیمی هستند که هیچ ترتیب قاطعی آن‌ها را گرد نمی‌آورد و هیچ مقصد جامعی آن‌ها را متوقف نمی‌سازد.)

سلوک عرفانی، به مثابه دریایی بی‌کران است که هر سالک، با قایقی منحصربه‌فرد، در امواج آن به سوی ساحل حقیقت ره می‌سپارد. این اختلاف عظیم، که در متن اصلی با واژه «مفظع» توصیف شده، نه به معنای هرج‌ومرج، بلکه به مثابه تنوعی رحمانی است که ریشه در تفاوت‌های وجودی و استعدادهای ذاتی سالکان دارد. این تنوع، امکان تدوین ترتیبی قاطع یا تعیین مقصدی مشترک برای همه سالکان را ناممکن می‌سازد، زیرا هر فرد، با توجه به ظرفیت‌های وجودی خویش، مسیری خاص را طی می‌کند.

درنگ: اختلاف عظیم میان سالکان، ریشه در تنوع استعدادهای ذاتی و مراتب وجودی آن‌ها دارد که سلوک را به سفری منحصربه‌فرد برای هر فرد تبدیل می‌کند.

تنوع خلقت و اطوار انسانی

خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا
(: شما را به‌گونه‌های مختلف آفرید – سوره نوح، آیه 14)

قرآن کریم در این آیه، انسان را موجودی معرفی می‌کند که در اطوار و حالات گوناگون آفریده شده است. این تنوع، نه تنها به تفاوت‌های فردی میان انسان‌ها اشاره دارد، بلکه بیانگر تغییرپذیری لحظه‌به‌لحظه هر فرد است. به تعبیر درس‌گفتار، انسان‌ها «طور به طور» و «آن به آن» در حال تحول و دگرگونی‌اند، زیرا وجودشان در پرتو شئون متغیر الهی (كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ – سوره الرحمن، آیه 29) شکل می‌گیرد. این تنوع، به مثابه رنگ‌های گوناگون در تابلوی خلقت، هر فرد را به موجودی بی‌همتا بدل می‌سازد که مسیر سلوک او نیز به تبع آن، منحصربه‌فرد است.

درنگ: اطوار متغیر انسانی، که ریشه در شئون الهی دارد، منشأ اختلاف در سلوک سالکان است و هر فرد را به مسیری خاص هدایت می‌کند.

تقسیم‌بندی تفاوت‌های سالکان

اختلاف میان سالکان به دو گونه اصلی تقسیم می‌شود: تفاوت‌های شخصی، که به ویژگی‌های فردی و منحصربه‌فرد هر سالک بازمی‌گردد، و تفاوت‌های نوعی، که به دسته‌بندی‌های کلی‌تر مانند محبین و محبوبین اشاره دارد. تفاوت‌های شخصی، به مثابه نقش و نگارهای ظریف بر پارچه وجود هر فرد، از استعدادها و ظرفیت‌های ذاتی او نشأت می‌گیرد. تفاوت‌های نوعی، اما، به مثابه شاخه‌های مختلف درختی تنومند، گروه‌های کلی سالکان را از یکدیگر متمایز می‌سازد. این تقسیم‌بندی، پیچیدگی سلوک را نمایان می‌کند و نشان می‌دهد که حتی در چارچوب‌های نوعی، هر فرد مسیر خاص خود را دارد.

بخش دوم: محبین و محبوبین در سلوک عرفانی

تمایز محبین و محبوبین

یکی از کلیدی‌ترین تقسیم‌بندی‌های سالکان، تمایز میان محبین (عاشقان حق) و محبوبین (محبوبان حق) است. محبین، سالکانی‌اند که از بدایت سلوک آغاز می‌کنند و با تلاش و مجاهدت، به سوی نهایت حرکت می‌کنند. اما محبوبین، به مثابه پرندگانی که پیش از پرواز، افق مقصد را دیده‌اند، از همان آغاز، شهود نهایی را در وجود خویش دارند و بدایت را در پرتو این شهود طی می‌کنند. این تفاوت، ریشه در مراتب وجودی و استعدادهای ذاتی دارد که محبوبین را به دریافت فیض خاص الهی در بدو وجود ممتاز می‌سازد.

درنگ: محبوبین از بدایت، شهود نهایی دارند و بدین سبب، سلوکشان از محبین متمایز است که از بدایت به سوی نهایت حرکت می‌کنند.

شهود در بدایت: نمونه عیسی (ع)

إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا
(: من بنده خدایم، او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است – سوره مریم، آیه 30)

این آیه از قرآن کریم، به شهود عیسی (ع) در بدو تولد اشاره دارد که خود را عبدالله، دارای کتاب و مقام نبوت می‌داند. این شهود، نشان‌دهنده مرتبه محبوبین است که از ابتدا به حقیقت متصل‌اند. به تعبیر درس‌گفتار، محبوبین «روز اول که آمدند، دستور تا آخر گرفتند»، گویی پیش از ورود به عالم ناسوت، مقصد نهایی را در آیینه وجود خویش مشاهده کرده‌اند. این ویژگی، آن‌ها را از محبین، که نیازمند طی مراحل تدریجی‌اند، متمایز می‌سازد.

ابراهیم (ع) به‌عنوان محب

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا
(: من تو را برای مردم پیشوا قرار می‌دهم – سوره بقره، آیه 124)

ابراهیم (ع)، به‌عنوان نمونه‌ای از محبین، پس از امتحانات سنگین و دشوار، به مقام امامت نائل می‌شود. این مسیر، که با گذر از مراحل ابتلا و سلوک همراه است، نشان‌دهنده تفاوت محبین با محبوبین است. ابراهیم، به مثابه سالکی که از تاریکی‌های نفس به سوی نور هدایت گام برمی‌دارد، تنها پس از کشیدن تیغ بر نفس خویش به مقام امامت می‌رسد. این تفاوت، نشان از مرتبه تدریجی سلوک محبین در برابر شهود فوری محبوبین دارد.

درنگ: ابراهیم (ع) به‌عنوان محب، پس از امتحانات سنگین به مقامات عالی می‌رسد، در حالی که محبوبین از بدایت به این مقامات متصل‌اند.

معصومین (ع) و شهود ذاتی

اولیاء معصومین (ع)، به‌عنوان نمونه‌های اعلای محبوبین، از بدو تولد دارای شهود ذاتی‌اند. درس‌گفتار با اشاره به روایات مربوط به تولد معصومین، به‌ویژه امام زمان (عج)، تأکید می‌کند که این بزرگواران از همان کودکی، به مثابه طفلی که پیش از ورود به دنیا، آخرت را دیده، در مقام عبودیت و کمال قرار دارند. این شهود، که در جمله اسمیه إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ تجلی یافته، نشان‌دهنده اتصال دائمی آن‌ها به حقیقت الهی است.

بخش سوم: خودشناسی و نقش آن در سلوک

خودشناسی به‌عنوان پیش‌نیاز معرفت

مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ
(حدیث شریف: هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است)

خودشناسی، به مثابه کلیدی زرین برای گشودن درهای معرفت الهی، پیش‌نیاز سلوک عرفانی است. بدون شناخت خویشتن، سالک نمی‌تواند جایگاه خود را در منظومه توحید دریابد. این شناخت، فراتر از اعمال ظاهری مانند نماز و نافله است و به درک نطفه وجودی و استعدادهای ذاتی بازمی‌گردد. درس‌گفتار، خودشناسی را به «نطفه‌شناسی» تعبیر می‌کند، یعنی تأمل در ریشه‌های وجودی که انسان را به حقیقت خویش و در نهایت، به حقیقت الهی متصل می‌سازد.

درنگ: خودشناسی، به معنای درک استعدادهای ذاتی و نطفه وجودی، کلید معرفت الهی و تعیین جایگاه سالک در مسیر سلوک است.

نطفه‌شناسی و خلوت با خویش

خودشناسی، به تعبیر درس‌گفتار، نیازمند خلوت با خویش و تأمل در ریشه‌های وجودی است. این خلوت، به مثابه سفری به اعماق اقیانوس وجود، سالک را از تعلقات ظاهری آزاد می‌سازد و او را با حقیقت ذاتی‌اش آشنا می‌کند. سالک باید خود را از پرس‌وجوهای بیرونی، مانند سؤال از خویشاوندان، بی‌نیاز سازد و در خلوت، به کشف استعدادهای نهفته خویش بپردازد. این فرآیند، او را از گمراهی‌های ناشی از تقلید کورکورانه رهایی می‌بخشد.

تفاوت محبین و محبوبین در طفولیت

درس‌گفتار، تفاوت محبین و محبوبین را در دوران طفولیت نیز برجسته می‌سازد. محبوبین، از کودکی، به مثابه ستارگانی که در آسمان وجود می‌درخشند، شهود نهایی را در خود دارند و هر آنچه بخواهند در آینده شوند، در همان طفولیت به آن‌ها نشان داده می‌شود. اما محبین، که فاقد این خاطره شهودی‌اند، باید با تلاش و مجاهدت، مسیر سلوک را طی کنند. این تفاوت، بار دیگر بر نقش استعدادهای ذاتی در تعیین مسیر سلوک تأکید دارد.

بخش چهارم: استعداد ذاتی و تأثیر آن بر سلوک

نبوغ و استعداد ذاتی

استعداد ذاتی، به مثابه گوهری نهفته در وجود هر فرد، تعیین‌کننده کیفیت و سرعت سلوک اوست. درس‌گفتار با تمثیلی زیبا، شاعری را مثال می‌زند که حتی در کوره آتش، شعر می‌سراید، زیرا این توانایی در نطفه وجودی او نهفته است. این استعداد، فراتر از یادگیری ظاهری است و به ذات فرد بازمی‌گردد. محبین و محبوبین، هر یک با استعدادهای متفاوت، مسیرهای متفاوتی را در سلوک طی می‌کنند.

درنگ: استعداد ذاتی، به‌عنوان گوهری الهی در وجود هر فرد، تعیین‌کننده مسیر و سرعت سلوک اوست و در محبوبین، به شهود فوری منجر می‌شود.

محبین و اشک و آه

محبین، که مسیر تدریجی سلوک را طی می‌کنند، گاه به دام اشک و آه برای جلب توجه می‌افتند. اما محبوبین، که از ابتدا در دریای فیض الهی غرق‌اند، نیازی به این تظاهرات ندارند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که فیض الهی آن‌چنان بی‌کران است که نمی‌توان آن را جمع کرد، و محبوبین، با فروتنی، از هرگونه خودنمایی پرهیز می‌کنند. این فروتنی، نشانه‌ای از عمق شهود آن‌هاست.

تقوا و فروتنی

محبوبین، به دلیل شهود عظیمشان، از کودکی تا پایان عمر، جرأت تظاهر به کمالات خود را ندارند. درس‌گفتار با اشاره به علامه حلی و ابن‌سینا، تأکید می‌کند که این بزرگان، هرگز به خودنمایی روی نیاوردند، زیرا کمالاتشان در برابر عظمت الهی، چون قطره‌ای در برابر دریاست. این فروتنی، نشان از اتصال دائمی آن‌ها به حقیقت الهی دارد.

بخش پنجم: موانع سلوک و نقدهای اجتماعی

موانع اجتماعی و فقدان شناخت استعدادها

درس‌گفتار به نقد فقدان شناخت استعدادها در جوامع می‌پردازد و آن را مانعی برای شکوفایی نیروهای انسانی و معنوی می‌داند. جامعه، به مثابه باغی که باغبانش از نوع گل‌ها بی‌خبر است، از شناسایی و پرورش استعدادهای نابغه عاجز مانده و در نتیجه، بسیاری از ظرفیت‌ها هدر می‌روند. این نقد، ضرورت توجه به استعدادهای فردی و اجتماعی را برای پیشرفت معنوی و مادی برجسته می‌سازد.

درنگ: فقدان شناخت استعدادها در جامعه، مانعی برای شکوفایی نیروهای انسانی و معنوی است که نیازمند شناسایی و پرورش نوابغ دینی و عرفانی است.

تمرکز بر علل به‌جای معلول‌ها

درس‌گفتار با تمثیلی از کشاورزی، بر اهمیت تمرکز بر علل به‌جای معلول‌ها تأکید می‌کند. همان‌گونه که همت در مسائل نظامی به پیشرفت منجر شده، تمرکز بر علل در کشاورزی یا شناسایی نوابغ دینی می‌تواند تحولی عظیم ایجاد کند. این دیدگاه، به مثابه نوری که تاریکی‌های ظاهری را می‌زداید، بر ضرورت ریشه‌یابی مسائل برای حل مشکلات تأکید دارد.

شناسایی نوابغ دینی

به جای تمرکز بر رفع بی‌سوادی، درس‌گفتار پیشنهاد می‌کند که نوابغ دینی و معنوی شناسایی شوند. این شناسایی، به مثابه یافتن گوهرهای نایاب در میان خاک، می‌تواند جامعه را به سوی کمال هدایت کند. از هر روستا تا شهر، و از هر استان تا منطقه، باید استعدادهای معنوی کدگذاری و پرورش یابند تا از هدررفت ظرفیت‌های انسانی جلوگیری شود.

بخش ششم: بلا و ولایت در مسیر سلوک

رابطه بلا و ولایت

درس‌گفتار با اشاره به حدیث «البلاء للولاء»، رابطه میان بلا و ولایت را تبیین می‌کند. اولیاء خدا، که برای هدایت خلق آمده‌اند، گاه به دست همان مردم گرفتار بلا می‌شوند. این بلا، به مثابه کوره‌ای که طلا را خالص می‌سازد، وسیله‌ای برای تصفیه و تعالی اولیاء است، اما فقدان شناخت جامعه، این رنج را به شهادت آن‌ها می‌کشاند.

درنگ: بلا در مسیر ولایت، وسیله‌ای برای تصفیه اولیاء است، اما فقدان شناخت جامعه، آن‌ها را به رنج و شهادت می‌کشاند.

سلوک و توجه

سلوک، به تعبیر درس‌گفتار، یعنی توجه عمیق به حقیقت. سالک، برخلاف مردم عادی، موظف است با دقتی موشکافانه، به استعدادها و مسیر خویش توجه کند. این توجه، به مثابه چراغی در شب تاریک، سالک را از گمراهی نجات می‌دهد و او را به سوی مقصد حقیقی هدایت می‌کند.

بخش هفتم: تنوع مقامات و منازل در سلوک

تنوع مسیرهای سلوک

الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق
(حدیث شریف: راه‌های به سوی خدا به تعداد نفوس خلایق است)

این حدیث، تنوع مسیرهای سلوک را به تعداد نفوس خلایق می‌داند. هر سالک، به مثابه مسافری که از مسیری منحصربه‌فرد به سوی مقصد می‌رود، راهی خاص را طی می‌کند. این تنوع، امکان تعیین مقصدی جامع یا ترتیبی قاطع را ناممکن می‌سازد، زیرا هر فرد، با توجه به استعداد و ظرفیت خویش، به سوی حقیقت ره می‌سپارد.

درنگ: تنوع مسیرهای سلوک، به تعداد نفوس خلایق، هر فرد را به مسیری منحصربه‌فرد هدایت می‌کند که با استعداد ذاتی او همخوانی دارد.

اختلاف به‌عنوان رحمت

أُمَّتِي رَحْمَةٌ
(حدیث شریف: امتم رحمت است)

اختلاف میان سالکان، به تعبیر شارح، رحمتی الهی است که از سعه فطرت و تنوع خلقت نشأت می‌گیرد. این اختلاف، به مثابه رنگ‌های گوناگون در تابلوی خلقت، نه تنها نقص نیست، بلکه نشانه‌ای از کمال و گسترش رحمت الهی است که هر فرد را به سوی مقصد خاص خویش هدایت می‌کند.

بخش هشتم: تأثیر استعدادها و موانع در سلوک

تفاوت استعدادها و سرعت سلوک

تفاوت استعدادها، سرعت و کیفیت سلوک را تعیین می‌کند. برخی سالکان، به مثابه قطاری که بدون توقف به مقصد می‌رسد، با یک مقام به صد مقام دست می‌یابند، در حالی که دیگران نیازمند طی مراحل متعددند. این تفاوت، ریشه در قوت استعداد و جذب الهی دارد که برخی را از توقف در مقامات بی‌نیاز می‌سازد.

درنگ: قوت استعداد برخی سالکان، آن‌ها را از توقف در مقامات بی‌نیاز می‌سازد و به سرعت به مقصد رهنمون می‌کند.

خطر گرفتاری در مقامات

گرفتاری در مقامات، به مثابه دام‌هایی در مسیر سلوک، سالک را از حرکت بازمی‌دارد. اولیاء خدا، که از توقف در مقامات پرهیز می‌کنند، به مثابه مسافرانی‌اند که دکان خودنمایی باز نمی‌کنند و در سیر عالیشان، حتی به پستی‌ها نیز نظر دارند. این پرهیز، آن‌ها را از علافی مقامات مصون می‌دارد.

تفاوت در تأثیر کمالات

کمالات، مانند علم و تقوا، در افراد مختلف تأثیرات متفاوتی دارند. برخی، به دلیل قوت استعداد، از سکر (مستی معنوی) مصون می‌مانند، در حالی که دیگران در این سکر غرق می‌شوند و به هوش نمی‌آیند. درس‌گفتار با تمثیلی از مستی ظاهری، این تفاوت را به زیبایی تبیین می‌کند: برخی با اندک شرابی مست می‌شوند، و برخی حتی با خوردن بسیار، هوشیار باقی می‌مانند.

بخش نهم: علم و تقوا در سلوک

تأثیر علم و تقوا بر نفس

علم و تقوا، در صورتی ارزشمندند که به سبکی و تعالی نفس منجر شوند. اگر این کمالات، سالک را سنگین کنند و به خودبرتربینی بکشانند، به مثابه باری بر دوش او خواهند بود. اما اگر سبکش کنند، مانند بال‌هایی‌اند که او را به سوی آسمان حقیقت پرواز می‌دهند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که سالک باید از این سنگینی پرهیز کند.

درنگ: علم و تقوا باید به سبکی و تعالی نفس منجر شوند، نه به سنگینی و خودبرتربینی که مانع سلوک است.

نقد خودبرتربینی

خودبرتربینی، به‌ویژه در اثر اعمال عبادی مانند نماز شب، مانعی بزرگ در مسیر سلوک است. درس‌گفتار با تمثیلی از سالکی که به دلیل بیداری در شب، به دیگران با تحقیر می‌نگرد، این خطر را گوشزد می‌کند. چنین سالکی، به جای تعالی، در دام تکبر گرفتار می‌شود و عبادتش به جای سود، زیان می‌رساند.

بخش دهم: نقد شارح و موانع سلوک

نقد بیان شارح

درس‌گفتار، بیان شارح را که ترتیب مقامات را برای محبین متوسط در نظر گرفته، نقد می‌کند. محبوبین، به دلیل شهود ذاتی، به تقسیم‌بندی‌های مرسوم مقامات باور ندارند و مسیرشان فراتر از این چارچوب‌هاست. این نقد، بر تفاوت نگاه محبین و محبوبین تأکید دارد و نشان می‌دهد که سلوک محبوبین، از قید و بندهای مرسوم آزاد است.

موانع ناسوتی و فطری

موانع سلوک، که ریشه در نشأت ناسوتی و محدودیت‌های فطری دارند، سالک را گرفتار می‌کنند. این موانع، به مثابه سنگ‌هایی در مسیر رودخانه سلوک، حتی با وجود استعداد تام، مانع از تحقق کامل ظرفیت‌های سالک می‌شوند. او باید با مجاهدت، این موانع را پشت سر گذارد تا به مقصد برسد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

درس بیستم منازل السائرین، با تبیین اختلاف عظیم میان سالکان، به عمق و پیچیدگی سلوک عرفانی می‌پردازد. این اختلاف، که ریشه در تنوع خلقت، اطوار انسانی، و استعدادهای ذاتی دارد، سلوک را به سفری منحصربه‌فرد برای هر فرد تبدیل می‌کند. تمایز میان محبین و محبوبین، نقش خودشناسی، تأثیر استعدادها، و موانع سلوک، از محورهای کلیدی این درس است. علم و تقوا، تنها در صورتی ارزشمندند که به سبکی نفس و فروتنی منجر شوند، و خودبرتربینی، مانعی بزرگ در این مسیر است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، اختلاف سائرین در سلوک به چه دلیلی است؟

2. طبق متن، محبین و محبوبین چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

3. کدام آیه قرآنی در متن برای اشاره به تفاوت‌های خلقت انسان‌ها ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، محبوبین چه ویژگی‌ای دارند که محبین فاقد آن هستند؟

5. طبق متن، چرا برخی افراد در سلوک به مقامات خاصی نمی‌رسند؟

6. متن بیان می‌کند که تعداد مقامات و منازل سلوک برای همه سالکین یکسان است.

7. بر اساس متن، محبوبین قبل از سلوک به واسطه جذب الهی به نهایت می‌رسند.

8. متن ادعا می‌کند که محبین همیشه به نهایت سلوک می‌رسند.

9. طبق متن، اختلاف سائرین رحمتی از جانب خداوند است.

10. متن تأکید دارد که خودشناسی صرفاً به انجام عبادات مانند نماز محدود می‌شود.

11. تفاوت اصلی بین محبین و محبوبین از نظر متن چیست؟

12. چرا متن تعداد مقامات سلوک را نامشخص می‌داند؟

13. منظور از 'اختلاف امتی رحمة' در متن چیست؟

14. چرا برخی سالکین در سلوک مست نمی‌شوند؟

15. چگونه خودشناسی به سلوک کمک می‌کند؟

پاسخنامه

1. تفاوت در استعدادها و فطرت افراد

2. محبین ابتدا بدایت را می‌بینند، محبوبین نهایت را

3. خلقناکم اطوارا

4. دیدن نهایت قبل از بدایت

5. به دلیل خصوصیت استعدادشان

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. محبوبین ابتدا نهایت را می‌بینند و سپس بدایت را، در حالی که محبین ابتدا بدایت را طی کرده و به سمت نهایت می‌روند.

12. زیرا سالکین به دلیل تفاوت در استعدادها و فطرت‌هایشان مسیرهای متفاوتی را طی می‌کنند.

13. اختلاف در استعدادها و سلوک سالکین نشانه رحمت الهی و گسترش فطرت است.

14. به دلیل قوت استعدادشان، برخی سالکین تحت تأثیر سکر الهی قرار نمی‌گیرند.

15. خودشناسی به سالک کمک می‌کند تا جایگاه خود را در توحید و مسیر سلوک بشناسد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده