در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 24

متن درس

 

منازل السائرین: تبیین مقامات سلوک و مراتب آن

تحلیل و تبیین مقدمه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه بیست و چهارم -مقدمه- بخش 24)

مقدمه: سلوک عرفانی، سفری به سوی عین توحید

سلوک عرفانی، سفری است معنوی که سالک را از ظلمت ناسوت به نور لاهوت رهنمون می‌سازد. این مسیر، که در درس بیست و چهارم از کتاب شریف منازل السائرین تبیین شده، در سه مرتبه اساسی خلاصه می‌گردد: قصد سیر، غربت، و مشاهده مجاذبه به سوی عین توحید در طریق فناء. این مراتب، چونان نردبانی است که سالک را از تعلقات نفسانی به سوی وحدت محض الهی بالا می‌برد.

بخش اول: مراتب سه‌گانه سلوک عرفانی

مرتبه نخست: قصد سیر، آغاز سفر معنوی

سلوک عرفانی، پیش از هر چیز، نیازمند قصدی آگاهانه است. این قصد، چونان جرقه‌ای است که آتش سفر معنوی را در دل سالک شعله‌ور می‌سازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تأکید بر این مرتبه، فرموده‌اند که سالک باید نه تنها قصد سفر کند، بلکه این قصد را با عمل درآمیزد و سفری از سر آگاهی و عزم راسخ آغاز نماید. این مرتبه، تمایز سالک را از افراد عادی آشکار می‌سازد؛ چنان‌که در احکام شرعی، مانند صلاة مسافر، قصد سفر بدون حرکت یا حرکت بدون قصد، فرد را مسافر نمی‌گرداند.

قصد سیر، به مثابه کلیدی است که درهای عالم معنا را به روی سالک می‌گشاید. بدون این قصد، حرکت سالک، چونان گامی بی‌هدف در تاریکی است که به مقصدی نمی‌رسد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با اشاره به این نکته، بر لزوم هماهنگی نیت و عمل تأکید دارند و بیان می‌کنند که سالک باید با عزمی استوار، از تعلقات ناسوتی مفارقت جوید و به سوی حق گام بردارد.

درنگ: قصد سیر، شرط اساسی سلوک است که سالک را از حرکت‌های بی‌هدف متمایز می‌سازد. این قصد، عزمی است آگاهانه برای مفارقت از ناسوت و حرکت به سوی حق، که بدون عمل، ناقص و بی‌ثمر می‌ماند.

مرتبه دوم: غربت، مقدمه قرب الهی

نتیجه طبیعی سفر عرفانی، غربت است. سالک، با خروج از ظرف ناسوت، خود را در تنهایی و انقطاع از خلق می‌یابد. این غربت، چونان آینه‌ای است که چهره حق را به سالک می‌نمایاند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به سخن معصوم علیه‌السلام که «الغريبُ قريبٌ»، غربت را علت قرب الهی می‌دانند. سالک در این مرتبه، از تعلقات دنیوی منقطع شده و به حق نزدیک می‌گردد.

غربت، نه تنها در سلوک، بلکه در تحصیل علم نیز توصیه شده است. چنان‌که در سنت عالمان، غربت به معنای دوری از موانع اجتماعی و نفسانی، زمینه‌ساز تمرکز و رشد معنوی بوده است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تمثیلی زیبا، غربت را به تنهایی‌ای تشبیه می‌کنند که استعدادهای نهفته سالک را شکوفا می‌سازد و او را برای دریافت فیض الهی آماده می‌کند.

درنگ: غربت، نتیجه خروج از ناسوت و مقدمه قرب الهی است. این تنهایی، سالک را از خلق منقطع و به حق متصل می‌سازد، و چونان علتی است که قرب و شهود را به ارمغان می‌آورد.

مرتبه سوم: مشاهده توحیدی، مقصد نهایی سلوک

نهایت سلوک، دستیابی به مشاهده مجاذبه به سوی عین توحید در مسیر فناء است. این مرتبه، چونان قله‌ای است که سالک پس از عبور از دره‌های غربت و قرب، بر آن می‌ایستد و حقیقت وحدت را به چشم دل می‌بیند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تبیین این مرتبه، بیان می‌دارند که سالک، پس از قرب به حق، به شهود توحیدی نائل می‌شود که در آن، کثرت وجودی محو و وحدت محض آشکار می‌گردد.

عین توحید، به تعبیر ایشان، مرتبه‌ای است مجرد از کثرت، که در آن سالک از غیر حق فارغ شده و در وحدت الهی غرق می‌شود. این مشاهده، نتیجه سفری است که با قصد آغاز شده، با غربت ادامه یافته و با قرب به کمال رسیده است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با اشاره به آیه شریفه «مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ» (بقره: 207، : در حالی که به سوی خدا هجرت می‌کند)، سلوک را به مهاجرتی بی‌بازگشت به سوی حق تشبیه می‌کنند.

درنگ: مشاهده توحیدی، مقصد نهایی سلوک است که سالک را به وحدت محض الهی می‌رساند. این شهود، نتیجه قصد سیر، غربت، و قرب است که در مسیر فناء محقق می‌شود.

جمع‌بندی بخش اول

مراتب سه‌گانه سلوک، چونان حلقه‌های زنجیری هستند که سالک را از ناسوت به لاهوت متصل می‌سازند. قصد سیر، غربت، و مشاهده توحیدی، هر یک نقشی اساسی در این سفر معنوی ایفا می‌کنند. این مراتب، سلوک را به فرآیندی نظام‌مند و منطقی تبدیل کرده و سالک را به سوی مقصد نهایی، یعنی عین توحید، هدایت می‌کنند.

بخش دوم: مفردون، پیشتازان راه حق

روایت مفردون و دلالت عرفانی آن

محور اصلی درس بیست و چهارم، روایت شریفه «سيروا سبق المفردون» است که سالکان را به حرکت در مسیر حق فرا می‌خواند و مفردون را به‌عنوان پیشتازان این راه معرفی می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تبیین این روایت، مفردون را به دو گروه تقسیم می‌کنند: مفرِّدون، که حق را از غیر جدا می‌سازند، و مفرَّدون، که خداوند آن‌ها را از غیر منقطع کرده است. ایشان، با تأکید بر مرجحیت مفرَّدون، بیان می‌دارند که این گروه، به دلیل عنایت خاص الهی، از بدو خلقت در سلوک پیشتازند.

این روایت، چونان مشعلی است که مسیر سلوک را روشن می‌سازد و سالک را به حرکت و سبقت در راه حق ترغیب می‌کند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با نقد سند این روایت، که به ابوهریره منتهی می‌شود، دلالت محتوایی آن را قوی‌تر از سند می‌دانند و بیان می‌کنند که در معارف عرفانی، صحت محتوا بر سند ارجحیت دارد.

درنگ: روایت «سيروا سبق المفردون»، سالکان را به حرکت در مسیر حق فرا می‌خواند و مفردون را به‌عنوان پیشتازان راه معرفی می‌کند. دلالت این روایت، در عرفان، بر سند آن ارجحیت دارد.

تمایز مفرِّدون و مفرَّدون

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تبیین دقیق، میان مفرِّدون و مفرَّدون تمایز قائل می‌شوند. مفرِّدون، محبینی هستند که با تلاش و زحمت، حق را از غیر جدا می‌سازند و به توحید عملی می‌رسند. این مسیر، چونان راهی پر فراز و نشیب است که نیازمند استقامت و مجاهدت است. در مقابل، مفرَّدون، محبوبینی هستند که خداوند آن‌ها را از بدو خلقت از غیر منقطع کرده و به وصول فوری هدایت فرموده است. این گروه، چونان ستارگانی در آسمان سلوک می‌درخشند که نورشان از فیض الهی است.

ایشان، با استناد به حدیث قدسی «خلقتُ الاخلق لاجلك و خلقتك لاجلى»، مفرَّدون را کسانی می‌دانند که برای خدا خلق شده‌اند و از خلق متمایزند. این تمایز، ریشه در استعداد ذاتی و عنایت خاص الهی دارد که مفرَّدون را به مقامی والا می‌رساند.

درنگ: مفرَّدون، به دلیل عنایت الهی، از بدو خلقت از غیر منقطع شده و در سلوک پیشتازند، در حالی که مفرِّدون با تلاش و زحمت به توحید می‌رسند.

محبوبین و محبین: تفاوت در سلوک

محبوبین، که همان مفرَّدون‌اند، به دلیل فیض خاص الهی، از ابتدا به شهود نهایی متصل‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با اشاره به اولیاء و معصومین علیهم‌السلام، این گروه را به کسانی تشبیه می‌کنند که قیامتشان در بدایتشان قرار داده شده است. در مقابل، محبین، که مفرِّدون‌اند، با سختی و مجاهدت به مقصد می‌رسند. این تفاوت، چونان فرق میان نسیمی است که به‌آرامی می‌وزد و طوفانی که با شدت راه می‌پیماید.

ایشان، با مثال حضرت ابراهیم علیه‌السلام و امیرالمؤمنین علیه‌السلام، بیان می‌دارند که محبین، مانند ابراهیم، با امتحانات الهی به مقام امامت می‌رسند، در حالی که محبوبین، مانند امیرالمؤمنین، از ابتدا به این مقام متمایزند. این تمایز، ریشه در ما سبق و استعدادهای ذاتی دارد که سلوک هر فرد را شکل می‌دهد.

درنگ: محبوبین، با عنایت الهی، از ابتدا به وصول متمایزند، در حالی که محبین با سختی و مجاهدت به مقصد می‌رسند. این تفاوت، ریشه در استعدادهای ذاتی و فیض الهی دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

روایت مفردون، نقشه‌ای است که مسیر سلوک را برای سالک روشن می‌سازد. تمایز میان مفرِّدون و مفرَّدون، نقش عنایت الهی و استعدادهای ذاتی را در سلوک آشکار می‌کند. محبوبین، با فیض خاص الهی، پیشتاز راه حق‌اند، در حالی که محبین با تلاش به مقصد می‌رسند. این تبیین، سلوک را به‌عنوان مسیری متنوع و پویا معرفی می‌کند که هر سالک، بر اساس استعداد و فیض الهی، در آن گام می‌نهد.

بخش سوم: نقش غربت و ذكر در سلوک

غربت ذاتی و عرضی

غربت، در سلوک، به دو نوع ذاتی و عرضی تقسیم می‌شود. غربت ذاتی، مختص محبوبین و اولیاء خداست که از بدو خلقت از غیر منقطع‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، این غربت را به تنهایی‌ای تشبیه می‌کنند که چونان نوری در دل محبوبین می‌درخشد. غربت عرضی، ناشی از شرایط موقتی مانند فقر یا مصیبت است که سالک را به سوی قرب هدایت می‌کند، مشروط بر آنکه با هوشیاری از آن بهره جوید.

ایشان، با تمثیلی زیبا، بیان می‌دارند که گاه خداوند با مصیبت و تنهایی، به سالک لطف می‌فرماید، اما غفلت و سستی، مانع پذیرش این عنایت می‌شود. غربت، چونان پلی است که سالک را از خلق به حق می‌رساند، و تنها با بیداری دل می‌توان از آن عبور کرد.

درنگ: غربت ذاتی، مختص محبوبین است که از بدو خلقت از غیر منقطع‌اند، در حالی که غربت عرضی، فرصتی است برای قرب که نیازمند هوشیاری سالک است.

ذكر، عامل سبکی و تزکیه

ذكر الهی، چونان آبی زلال است که اثقال نفسانی را از دل سالک می‌زداید. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به روایت مفردون، بیان می‌دارند که ذكر، سنگینی‌های معنوی را از سالک برمی‌دارد و او را برای سلوک آماده می‌سازد. این سبکی، سالک را در قیامت خفاف می‌گرداند، به‌گونه‌ای که آرام و مطمئن در محضر حق گام برمی‌دارد.

ایشان، با اشاره به این نکته که ذكر حقیقی، ریا و غرور را از دل می‌زداید، بیان می‌کنند که مفردون، با ذكر الهی، به حیرت در برابر عظمت حق می‌رسند. این حیرت، نه شک، بلکه غرق شدن در حقیقت الهی است که با آرامش و سبکی همراه است.

درنگ: ذكر الهی، اثقال نفسانی را از سالک برمی‌دارد و او را برای سلوک و قیامت خفاف می‌گرداند. این سبکی، با حیرت در برابر حق همراه است.

جمع‌بندی بخش سوم

غربت و ذكر، دو بال سلوک‌اند که سالک را به سوی حق پرواز می‌دهند. غربت، با انقطاع از خلق، و ذكر، با تزکیه نفس، سالک را برای شهود توحیدی آماده می‌سازند. این دو، در کنار یکدیگر، سلوک را به مسیری پویا و معنوی تبدیل می‌کنند که هر سالک، بر اساس استعداد و همت خویش، در آن گام می‌نهد.

بخش چهارم: عصمت، استعداد ذاتی، و رد جبر

عصمت و طهارت ذاتی معصومین

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا» (مریم: 30، : من بنده خدایم، او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است)، عصمت و طهارت ذاتی معصومین علیهم‌السلام را تبیین می‌کنند. ایشان، با مثال حضرت زهرا و امام حسن علیهما‌السلام، بیان می‌دارند که این مقامات، نتیجه تلاش ظاهری نیست، بلکه موهبتی الهی است که از بدو خلقت به ایشان عطا شده است.

این عصمت، چونان نوری است که از ظرف نورانی معصومین ساطع می‌شود و آن‌ها را از دیگران متمایز می‌سازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با تأکید بر این نکته، بیان می‌کنند که معصومین، به دلیل اتصال ذاتی به فیض الهی، مفردون حقیقی‌اند.

درنگ: عصمت معصومین، موهبتی الهی است که از بدو خلقت به ایشان عطا شده و آن‌ها را به‌عنوان مفردون حقیقی متمایز می‌سازد.

استعداد ذاتی و ما سبق

استعدادهای ذاتی، چونان بذرهایی هستند که در خاک وجود انسان کاشته شده‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با استناد به سخن «العقل هباءٌ من الله»، عقل و سایر استعدادها را موهبت الهی می‌دانند که از ما سبق ناشی می‌شود. ایشان، با بیان اینکه انسان ظهور ما سبق است، سلوک را فرآیندی می‌دانند که تحت تأثیر پیشینه وجودی هر فرد شکل می‌گیرد.

این دیدگاه، تفاوت میان افراد در سلوک را تبیین می‌کند. برخی، مانند مفردون، با استعداد ذاتی به وصول فوری می‌رسند، در حالی که دیگران با تلاش به مقصد می‌رسند. این تفاوت، چونان فرق میان رودی است که به‌آرامی جریان دارد و چشمه‌ای که با شدت می‌جوشد.

درنگ: استعدادهای ذاتی، از ما سبق ناشی می‌شوند و سلوک هر فرد را شکل می‌دهند. مفردون، با استعداد ذاتی، به وصول فوری می‌رسند.

رد جبر و تأکید بر اختیار

آیت‌الله نکونام قدس‌سره، با رد جبر، آن را مفهومی استعماری می‌دانند که با اختیار و اراده انسانی در سلوک منافات دارد. ایشان، با تأکید بر اینکه «جبر، جابر می‌خواهد»، سلوک را فرآیندی مبتنی بر اختیار معرفی می‌کنند. این دیدگاه، سلوک را به مسیری پویا تبدیل می‌کند که هر سالک، با اراده و همت خویش، در آن گام می‌نهد.

ایشان، با اشاره به آیه شریفه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب: 33، : خدا فقط می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک گرداند)، طهارت اهل بیت را موهبتی الهی می‌دانند که با اختیار و اراده آن‌ها هماهنگ است.

درنگ: جبر، با اختیار و اراده در سلوک منافات دارد. سلوک، مسیری است پویا که هر سالک، با اراده و همت خویش، در آن گام می‌نهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

عصمت معصومین، استعدادهای ذاتی، و رد جبر، سه محور اساسی در تبیین سلوک عرفانی‌اند. معصومین، با عصمت ذاتی، مفردون حقیقی‌اند، و استعدادهای ذاتی، مسیر سلوک هر فرد را شکل می‌دهند. رد جبر، سلوک را به فرآیندی پویا و اختیاری تبدیل می‌کند که هر سالک، با همت و اراده، در آن به سوی حق گام برمی‌دارد.

جمع‌بندی نهایی

درس بیست و چهارم منازل السائرین، چونان نقشه‌ای جامع، مسیر سلوک عرفانی را ترسیم می‌کند. مراتب سه‌گانه قصد سیر، غربت، و مشاهده توحیدی، سلوک را به فرآیندی نظام‌مند و منطقی تبدیل کرده که سالک را از ناسوت به لاهوت رهنمون می‌سازد. روایت مفردون، با تبیین نقش محبوبین و محبین، تنوع و پویایی این مسیر را آشکار می‌کند. غربت و ذكر، چونان دو بال، سالک را به سوی قرب و شهود پرواز می‌دهند، و عصمت معصومین و استعدادهای ذاتی، جایگاه والای اولیاء را در این مسیر نمایان می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، رتبه اول سلوک چیست؟

2. بر اساس متن، نتیجه مستقیم غربت در سلوک چیست؟

3. طبق متن، معنای «مفردون» در حدیث «سیروا سبق المفردون» چیست؟

4. بر اساس متن، چرا ذکر خدا باعث سبک شدن سالک می‌شود؟

5. طبق متن، فرق توحید با عین توحید چیست؟

6. طبق متن، قصد سفر بدون حرکت واقعی، سالک را مسافر نمی‌کند.

7. بر اساس متن، غربت در سلوک مانع قرب به حق می‌شود.

8. مفردون در متن به کسانی گفته می‌شود که خودشان خدا را از غیر جدا می‌کنند.

9. طبق متن، اولیای کاملین قبل از خلقت در عالم ناسوت مفرد بوده‌اند.

10. ذکر خدا طبق متن، باعث ریا و تکبر در سالک می‌شود.

11. منظور از «اخذ قاصد فی السیر» در رتبه اول سلوک چیست؟

12. چرا طبق متن، غربت در سلوک به قرب حق منجر می‌شود؟

13. تفاوت مفردون و محبین در سلوک چیست؟

14. چرا ذکر خدا در سلوک باعث سبکی سالک می‌شود؟

15. منظور از «یأتون یوم القیامة خفافا» در متن چیست؟

پاسخنامه

1. اخذ قاصد در سیر

2. قرب به حق

3. کسانی که خدا آنها را تنها کرده است

4. چون اثقال و سنگینی‌ها را از او برمی‌دارد

5. توحید کثرت است و عین توحید وحدت

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. اخذ قاصد فی السیر به معنای حرکت سالک با قصد و اراده برای سلوک و مفارقت از ناسوت است.

12. غربت با ایجاد تنهایی، سالک را از موانع دنیوی آزاد کرده و به قرب حق می‌رساند.

13. مفردون کسانی هستند که خدا آنها را تنها کرده و محبوبند، اما محبین با تلاش خود به خدا می‌رسند.

14. ذکر خدا اثقال و سنگینی‌های سالک را برمی‌دارد و او را سبک و ضدعفونی می‌کند.

15. یأتون یوم القیامة خفافا به معنای آمدن مفردون به قیامت با سبکی و آرامش، به دلیل دوری از اثقال خلقی است.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده