متن درس
منازل السائرین: بدایات سلوک عرفانی و تبیین مراتب اولیه در منازل السائرین
تحلیل و تبیین مقدمه کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سی و سوم -مقدمه- بخش 33)
دیباچه
کتاب منازل السائرین، اثر گرانقدر خواجه عبدالله انصاری، از برجستهترین متون عرفان اسلامی است که مراحل سلوک عرفانی را با دقتی بیمانند ترسیم میکند. درس سی و سوم این اثر، به تبیین مراتب بدایات، به عنوان نقطه آغازین مسیر سلوک، اختصاص دارد. بدایات، شامل ده مقام کلیدی یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع است که هر یک، گامی در راستای بیداری، خودارزیابی و تقرب به حق تعالی به شمار میروند.
بخش یکم: مفهوم بدایات و جایگاه آن در سلوک
تعریف بدایات و مراتب آن
بدایات، به عنوان اولین مراتب سلوک عرفانی، شامل ده مقام یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع است. این مقامات، به مثابه ظواهر و مقدمات سلوک، نقطه عزیمت سالک از غفلت به سوی بیداری و حرکت آگاهانه به سمت حق را تشکیل میدهند. واژه «بدا» از ریشه ظهور، به معنای آشکار شدن مسیر سلوک است. پیش از ورود به بدایات، سالک در حالت «نیام» یا غفلت قرار دارد، گویی در غلافی از بیخبری محبوس است. با ورود به بدایات، این غلاف شکافته شده و مسیر سلوک برای او نمایان میگردد.
معنای لغوی و مفهومی بدایات
بدایات، از ریشه «بدا» به معنای ظهور و آشکار شدن، به اولین مراتب سلوک اشاره دارد که سالک را از حالت انفعال و بیخبری خارج میکند. این مرحله، به مثابه خروج از نیام، سالک را به سوی آگاهی و حرکت هدفمند رهنمون میسازد. پیش از بدایات، هیچ راه و خط مشخصی برای سالک وجود ندارد، اما با ظهور این مقامات، او به مسیری روشن هدایت میشود که با یقظه آغاز میگردد.
بخش دوم: مراتب بدایات و تحول درونی سالک
یقظه: بیداری و آگاهی اولیه
یقظه، اولین مقام بدایات، به معنای بیداری و آگاهی از نقصانها و دوری از حق است. سالک در این مرحله، با مشکلات و موانع درونی و بیرونی خود مواجه میشود و این آگاهی، انگیزهای برای حرکت به سوی مقامات بعدی ایجاد میکند. یقظه، به مثابه جرقهای است که تاریکی غفلت را میشکافد و سالک را به سوی نور معرفت هدایت میکند.
توبه: بازگشت از گناهان گذشته
توبه، دومین مقام بدایات، به معنای بازگشت از گناهان گذشته و التزام به ترک معصیت است. سالک پس از بیداری، با آگاهی از بدهکاری خود به حق، به توبه روی میآورد. این مقام، به مثابه پلی است که سالک را از گذشته گناهآلود به سوی آیندهای پاک رهنمون میسازد. قرآن کریم در سوره فتح، آیه ۲، به آمرزش گناهان گذشته و آینده اشاره دارد:
«لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا» (: تا خداوند گناهان گذشته و آیندهات را بیامرزد و نعمتش را بر تو تمام کند و تو را به راه راست هدایت نماید). توبه در اینجا، به گناهان گذشته معطوف است، زیرا گناه آینده هنوز رخ نداده است.
محاسبه: ارزیابی و خودارزیابی نفس
محاسبه، سومین مقام، به معنای ارزیابی دقیق اعمال و رفتارهای نفس است. سالک با محاسبه، به کمبودها و نقصانهای خود پی میبرد و تلاش میکند تا حسناتش بر سیئاتش غلبه کند. این مقام، به مثابه آینهای است که عیوب نفس را به سالک نشان میدهد و او را به اصلاح و کاهش موانع هدایت میکند. محاسبه، حتی برای کسانی که مالی ندارند، در قالب سال خمسی ضروری است، زیرا به کاهش حرمان و نقصان کمک میکند.
انابه: تضرع و بازگشت عمیق به خدا
انابه، چهارمین مقام، به معنای تضرع و بازگشت عمیقتر به سوی خدا است. سالک پس از محاسبه، با آگاهی از کمبودهای خود، با فروتنی به درگاه الهی روی میآورد. انابه، به مثابه فریادی از عمق وجود است که سالک را به سوی رحمت بیکران الهی میکشاند.
تفکر و تذکر: تأمل و یادآوری حقایق الهی
تفکر و تذکر، به ترتیب پنجمین و ششمین مقامات بدایات، به معنای اندیشیدن در امور معنوی و یادآوری مداوم حقایق الهی هستند. تفکر، آیندهنگر و حیاتبخش است، در حالی که غصه، به گذشته معطوف و فلاکتبار است. تذکر، به مثابه جلای فکر، ذهن سالک را از پراکندگی نجات داده و آن را به سوی حق متمرکز میکند.
اعتصام: پناه بردن به خدا
اعتصام، هفتمین مقام، به معنای پناه بردن به خدا و تکیه بر حول و قوه او در برابر وسوسههای شیطانی است. این مقام، سالک را از تشتت و پراکندگی نجات داده و او را به سوی استقامت در مسیر حق هدایت میکند. اعتصام، به مثابه سپری است که سالک را از خطرات مسیر حفظ میکند.
فرار: حرکت فعالانه به سوی خدا
فرار، هشتمین مقام، به معنای گریختن فعالانه به سوی خدا برای رهایی از حیلههای شیطان است. برخلاف «أعوذ» که حالتی دفاعی دارد، «تفر» نشاندهنده حرکت آگاهانه و سریع به سوی حق است. این مقام، به مثابه دویدن سالک در مسیر الهی است که نیازمند سرعت، هوشیاری و اراده قوی است.
ریاضت: تهذیب و لطافت دل
ریاضت، نهمین مقام، به معنای تهذیب نفس و نرم کردن دل برای پذیرش فیض الهی است. این مقام، به مثابه ورزش روحانی، دل را از سختیها و آلودگیها پاک کرده و آن را برای دریافت نور الهی آماده میسازد.
سماع: تأثیرپذیری از وعده و وعید
سماع، دهمین مقام، به معنای شنیدن وعدههای الهی (وعد) و تهدیدات عذاب (وعید) است. سالک در این مرحله، با لطافتی که از ریاضت به دست آورده، از وعدههای الهی لذت میبرد و از آیات عذاب متأثر میشود. این تأثیرپذیری، نشاندهنده بیداری و حساسیت روحی اوست که او را به سوی تعادل بین خوف و رجا هدایت میکند.
بخش سوم: موانع و ابواب در مسیر سلوک
ابواب: درهای بسته و موانع سلوک
سالک در مسیر بدایات، با موانع یا «ابواب» مواجه میشود که به مثابه درهای بستهای هستند که قابلیت گشوده شدن دارند. این موانع، احساس حزن (اندوه نسبت به گذشته) و خوف (ترس از آینده) را در او ایجاد میکنند. برخلاف دیوار که غیرقابل عبور است، ابواب امکان گشایش دارند و سالک با تلاش و زهد میتواند از آنها عبور کند.
زهد: دل کندن از تعلقات دنیوی
زهد، راهکار سالک برای رفع موانع است که به معنای دل کندن از تعلقات دنیوی و رهایی قلب از وابستگی به آن است. زهد، به مثابه کلیدی است که قفل ابواب را میگشاید و سالک را از قفس تعلقات آزاد میکند.
معاملات: کسب فضایل و اعمال صالح
پس از عبور از موانع، سالک وارد مرحله معاملات میشود که به معنای کسب فضایل و اعمال صالح است. این مرحله، به مثابه تجارت معنوی، نیازمند محاسبه دقیق و استقامت طولانی است. سالک در این مقام، با اعمال صالح، سرمایه معنوی خود را افزایش میدهد.
بخش چهارم: مراتب وجودی و توفیق الهی
مراتب نفس، عقل، قلب و روح
مراتب وجودی انسان به نفس، عقل، قلب و روح تقسیم میشود. روح دارای مراتبی چون سر، خفاء و اخفاء است که نشاندهنده عمق و لطافت در سلوک است. برخی، «سر» را وصف قلب و نشانه مقام وحدت میدانند، در حالی که مراتب خفاء و اخفاء، به لطافت بیشتر روح اشاره دارند.
توفیق و خروج از غفلت
نفس اماره، که مایل به گناه و تحت سلطه شیطان است، با توفیق الهی از غفلت خارج شده و به یقظه میرسد. این توفیق، به مثابه نوری است که تاریکی غفلت را میشکافد و سالک را به سوی بیداری هدایت میکند.
بخش پنجم: نشانههای بیداری و تحول سالک
نشانههای بیداری
نشانههای بیداری شامل اعتصام، فرار، سماع و تأثیرپذیری از آیات الهی است. سالک بیدار، پیوسته در حال تحول و تأثیرپذیری است و نمیتواند لحظهای آرامش داشته باشد. این حالت پویا، به مثابه شعلهای است که قلب سالک را روشن نگه میدارد و او را به سوی اصلاح مداوم سوق میدهد.
تفکر و آیندهنگری
تفکر، به عنوان عملی فعال و آیندهنگر، سالک را از انفعال و افسردگی ناشی از غصه رها کرده و او را به سوی اعمال صالح هدایت میکند. برخلاف غصه که به گذشته معطوف است، تفکر، حیاتبخش و به سوی آینده متمایل است.
تذکر و جلا دادن به فکر
تذکر، نتیجه تفکر است و به معنای یادآوری مداوم حقایق الهی و جلا دادن به فکر است. این مقام، ذهن سالک را از پراکندگی نجات داده و آن را به سوی حق متمرکز میکند.
اعتصام و عبرتگیری
اعتصام و عبرتگیری، سالک را از استکبار و خودبزرگبینی دور کرده و او را به پذیرش حقیقت و آموختن از نشانههای الهی وامیدارد. این مقامات، به مثابه چراغی هستند که مسیر سلوک را برای سالک روشن میکنند.
بخش ششم: نقد ترس و حرکت فعالانه
فرار در برابر ترس
در سلوک، ترس وجود ندارد و سالک با «تفر» به سوی خدا حرکت میکند، نه با انفعال و قوز کردن. این فرار، به معنای حرکت فعالانه و سریع به سوی حق است، برخلاف «أعوذ» که حالتی دفاعی دارد. تمثیل مورچه، که از ترس غذا انبار میکند، نشاندهنده تفاوت میان ترس انفعالی و فرار فعالانه است.
ریاضت و لطافت دل
ریاضت، دل را برای پذیرش فیض الهی نرم و لطیف میکند. این مقام، به مثابه ورزش جسمانی، نیازمند استمرار و نظم است و قلب را از سختیها و آلودگیها پاک میسازد.
تأثیرپذیری از وعده و وعید
سالک در مقام سماع، از آیات عذاب متأثر شده و از کمبودهای خود ناراحت میشود، برخلاف غیرسالک که نسبت به این آیات بیتفاوت است. این تأثیرپذیری، نشاندهنده حساسیت روحی و بیداری اوست.
جمعبندی
درس سی و سوم منازل السائرین، به تبیین مراتب بدایات به عنوان پایههای اولیه سلوک عرفانی میپردازد. این مقامات، شامل یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع، فرآیند تدریجی بیداری، خودارزیابی و تقرب به حق را ترسیم میکنند. یقظه، جرقه بیداری است که سالک را از غفلت خارج میکند؛ توبه و انابه، او را به سوی آمرزش و تضرع هدایت میکنند؛ محاسبه، ابزار خوداصلاحی است؛ و تفکر و تذکر، ذهن او را به سوی حق متمرکز میسازند. اعتصام و فرار، سالک را از دام شیطان رها کرده و ریاضت و سماع، دل او را برای پذیرش فیض الهی آماده میکنند. زهد، موانع را برطرف کرده و معاملات، سرمایه معنوی سالک را افزایش میدهد. این مقامات، با توفیق الهی، سالک را از نفس اماره به سوی روح متعالی هدایت میکنند و او را در مسیر تحول مستمر نگه میدارند.
با نظارت صادق خادمی