در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 46

متن درس

منازل السائرین: تحلیل و تبیین باب یقظه در سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین باب یقظه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه چهل و ششم -باب یقظه- بخش اول)

مقدمه: یقظه، سرآغاز سلوک معنوی

باب یقظه، به‌عنوان دروازه ورود به سلوک عرفانی در کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، جایگاهی بنیادین دارد. یقظه، بیداری از خواب غفلت و شهوت، نقطه عزیمت سالک به سوی معرفت و عمل صالح است که بدون آن، هیچ حرکت معنوی ممکن نمی‌گردد. این باب، که در قسم بدایات جای گرفته، سرآغاز سفری است که سالک را از ظلمت غفلت به نور آگاهی رهنمون می‌سازد. کتاب منازل السائرین با ساختاری نظام‌مند، شامل ده قسم، هر قسم با ده باب و هر باب با دست‌کم سه بخش، سلوک عرفانی را به‌گونه‌ای تدریجی و منطقی ترسیم می‌کند. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، باب یقظه با رویکردی علمی و تحلیلی بررسی شده و جایگاه آن در میان سایر منازل، همراه با نقد دیدگاه‌های مختلف درباره نقطه آغاز سلوک، تبیین می‌گردد. همچنین، آیه منتخب صدر این باب (سوره سبأ، آیه ۴۶) از منظر تناسب با مفهوم یقظه مورد نقد قرار گرفته و نکات کلیدی درس‌گفتار به‌صورت نظام‌مند ارائه شده است.

درنگ: یقظه، به‌عنوان بیداری از خواب غفلت، سرآغاز سلوک عرفانی است که بدون آن، هیچ مرحله‌ای از سلوک، از توبه تا توحید، امکان تحقق نمی‌یابد. این بیداری، موهبتی الهی است که سالک را از خودمحوری به سوی توحید عملی هدایت می‌کند.

بخش نخست: ساختار و جایگاه بدایات در منازل السائرین

ساختار کلی کتاب منازل السائرین

کتاب منازل السائرین با ساختاری دقیق و نظام‌مند، سلوک عرفانی را در قالب ده قسم، هر قسم شامل ده باب و هر باب دست‌کم دارای سه بخش، به تصویر می‌کشد. این تقسیم‌بندی، که در مجموع حداقل سیصد بخش را دربرمی‌گیرد، رویکردی تدریجی و منطقی به سلوک ارائه می‌دهد. قسم بدایات، به‌عنوان اولین مرحله، شامل ده باب است که عبارت‌اند از: یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع. این ساختار، همانند نردبانی است که سالک را پله‌پله از غفلت به سوی معرفت و عمل صالح هدایت می‌کند.

بدایات، مرحله‌ای است که سالک را از خواب غفلت بیدار کرده و او را برای ورود به مراحل بعدی سلوک آماده می‌سازد. یقظه، به‌عنوان اولین باب این قسم، بنیان تمامی مراحل بعدی را تشکیل می‌دهد، زیرا بدون بیداری، هیچ حرکت معنوی ممکن نیست. این ساختار نظام‌مند، همانند نقشه‌ای است که راهنمای سالک در مسیر پر پیچ و خم سلوک است، و یقظه، چونان مشعلی است که تاریکی غفلت را می‌شکافد.

جایگاه یقظه در بدایات

یقظه، به معنای بیداری از خواب غفلت و شهوت، نقطه عزیمت سلوک عرفانی است. این باب، سالک را از رکود و بی‌خبری به سوی آگاهی و حرکت معنوی سوق می‌دهد. همان‌گونه که مسافری خفته در تاریکی شب، با طلوع آفتاب از خواب برمی‌خیزد و راه خویش را می‌جوید، سالک نیز با یقظه، از ظلمت غفلت به نور معرفت گام می‌نهد. بدون این بیداری، مراحل بعدی سلوک، از توبه تا سماع، چون بنایی بی‌پی بر زمین سست استوار می‌گردد.

درس‌گفتار تأکید دارد که یقظه، پیش‌نیاز ضروری سلوک است، زیرا آدمی در خواب غفلت، توان هیچ عمل معنوی را ندارد. این بیداری، نه تنها سرآغاز سلوک، بلکه شرط تحقق تمامی منازل بعدی است. همان‌گونه که خواجه عبدالله انصاری یقظه را در صدر بدایات قرار داده، این انتخاب، منطقی و بنیادین است، زیرا بیداری، دروازه ورود به ساحت معرفت و عمل است.

درنگ: بدایات، به‌عنوان اولین قسم منازل السائرین، شامل ده باب از یقظه تا سماع است که یقظه، به‌عنوان سرآغاز، نقشی محوری در آماده‌سازی سالک برای سلوک دارد.

بخش دوم: تحلیل آیه صدر باب یقظه

متن و ترجمه آیه

آیه‌ای که خواجه عبدالله انصاری در صدر باب یقظه آورده، آیه ۴۶ سوره سبأ از قرآن کریم است:

﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴾

: «بگو: من شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم: اینکه دو به دو یا یک به یک برای خدا به پا خیزید، سپس بیندیشید که در همدم شما هیچ جنونی نیست. او جز هشداردهنده‌ای برای شما پیشاپیش عذابی سخت نیست.»

نقد تناسب آیه با یقظه

درس‌گفتار به نقد تناسب این آیه با مفهوم یقظه پرداخته و آن را نامناسب می‌داند. آیه به موعظه، قیام و تفکر اشاره دارد که همگی مراحلی پس از یقظه هستند. موعظه، خطابی است که به بیداران عرضه می‌شود، زیرا انسان خفته، توان دریافت اندرز را ندارد. قیام، حرکت آگاهانه به سوی حق است که پس از بیداری رخ می‌دهد، و تفکر، عملی ارادی است که به آگاهی پیشینی نیاز دارد. بنابراین، این آیه به مراتب پسین سلوک اشاره دارد و با مفهوم یقظه، که بیداری غیرارادی است، همخوانی ندارد.

این نقد، همانند نشانه‌ای است که راهنمایی نادرست به مسافر می‌دهد؛ آیه، به‌جای آنکه سالک را به بیداری دعوت کند، او را به قیام و تفکر فرا می‌خواند که مراحلی پس از یقظه‌اند. این عدم تناسب، ضرورت دقت در انتخاب مستندات قرآنی را برای تبیین مفاهیم عرفانی آشکار می‌سازد.

درنگ: آیه ۴۶ سوره سبأ، به دلیل اشاره به موعظه، قیام و تفکر، با مفهوم یقظه تناسب ندارد، زیرا این مراحل به بیداری پیشینی وابسته‌اند.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های مختلف درباره آغاز سلوک

تنوع دیدگاه‌ها در آغاز سلوک

درس‌گفتار به بررسی دیدگاه‌های مختلف عرفا و حکما درباره نقطه آغاز سلوک پرداخته و یقظه را به‌عنوان مبدأ منطقی سلوک تأیید می‌کند. برخی از این دیدگاه‌ها عبارت‌اند از:

  • ابن‌سینا: در اشارات و تنبیهات (نمط نهم)، سلوک را با زهد و اعراض از دنیا و لذات آن آغاز می‌کند. زهد، که به معنای روی‌گردانی از طیبات دنیوی است، نیازمند اراده‌ای است که تنها پس از بیداری ممکن می‌شود. بنابراین، یقظه مقدم بر زهد است.
  • خواجه نصیرالدین طوسی: در اوصاف‌الاشراف، توبه را به‌عنوان اولین منزل و زهد را در مرتبه دوم قرار داده است. توبه، به‌عنوان بازگشت به حق، عملی آگاهانه است که به بیداری نیاز دارد، و لذا بدون یقظه ناکامل است.
  • حاجی: در اخلاق منظومه، ایمان را نقطه آغاز سلوک می‌داند و پس از آن به توبه اشاره می‌کند. ایمان، به‌عنوان پذیرش قلبی حق، به آگاهی وابسته است و بدون یقظه، تحقق نمی‌یابد.
  • سید بحرالعلوم: سلوک را با اسلام آغاز می‌کند. اسلام، چه به معنای تسلیم ظاهری یا باطنی، نیازمند بیداری است و نمی‌تواند مبدأ سلوک باشد.
  • قشیری: در رساله قشیریه، توحید را به‌عنوان آغاز سلوک معرفی می‌کند، حال آنکه توحید، اوج سلوک است و قرار دادن آن در ابتدا با منطق سلوک ناسازگار است.
  • آیت الله خمینی: در آثار عرفانی خود، تفکر را نقطه آغاز سلوک می‌داند. تفکر، عملی ارادی و آگاهانه است که به بیداری وابسته است و نمی‌تواند پیش از یقظه قرار گیرد.

این تنوع در دیدگاه‌ها، همانند راه‌های متعددی است که هر یک به مقصدی می‌رسند، اما مسیر یقظه، به دلیل غیرارادی بودن و نقش بنیادین آن، کوتاه‌ترین و منطقی‌ترین راه به سوی سلوک است.

نقد دیدگاه‌های غیر یقظه‌محور

درس‌گفتار، دیدگاه‌هایی که یقظه را به‌عنوان آغاز سلوک قرار نداده‌اند، نقد کرده و بر ضرورت بیداری به‌عنوان پیش‌نیاز تمامی مراحل تأکید دارد. توبه، ایمان، اسلام، زهد، تفکر و توحید، همگی مراحلی هستند که به آگاهی و اراده نیاز دارند، و این آگاهی تنها از طریق یقظه ممکن می‌شود. به‌عنوان مثال، توبه، عملی است که انسان خفته از آن عاجز است، زیرا بازگشت به حق، نیازمند آگاهی از خطا و بیداری از غفلت است. ایمان، که پذیرش قلبی حق است، و زهد، که روی‌گردانی از دنیاست، نیز بدون بیداری پیشینی امکان‌پذیر نیستند.

این نقد، همانند روشن کردن مشعلی در تاریکی است که نشان می‌دهد بدون نور یقظه، هیچ‌یک از مراحل بعدی سلوک، راه به مقصد نمی‌برند. یقظه، چونان کلیدی است که قفل درهای سلوک را می‌گشاید.

درنگ: دیدگاه‌های غیر یقظه‌محور، به دلیل وابستگی مراحل پیشنهادی (توبه، ایمان، زهد، تفکر، توحید) به بیداری، نمی‌توانند مبدأ منطقی سلوک باشند. یقظه، به‌عنوان نقطه آغاز، پیش‌نیاز تمامی منازل است.

بخش چهارم: ماهیت و ویژگی‌های یقظه

تعریف و اهمیت یقظه

یقظه، به معنای بیداری از خواب غفلت و شهوت، سرآغاز سلوک عرفانی است. این بیداری، همانند طلوع خورشید در دل شب، سالک را از تاریکی بی‌خبری به نور آگاهی می‌رساند. درس‌گفتار تأکید دارد که بدون یقظه، هیچ سلوکی در کار نیست، زیرا انسان خفته، توان حرکت معنوی را ندارد. یقظه، نقطه عطفی است که سالک را از رکود به سوی حرکت و از غفلت به سوی معرفت هدایت می‌کند.

این بیداری، نه تنها شرط لازم برای آغاز سلوک، بلکه بنیان تمامی مراحل بعدی است. همان‌گونه که بنای رفیع معرفت، بر پی محکم یقظه استوار می‌گردد، بدون این پی، هیچ مرحله‌ای از سلوک تحقق نمی‌یابد.

غیرارادی بودن یقظه

یکی از ویژگی‌های برجسته یقظه، غیرارادی بودن آن است. درس‌گفتار، یقظه را موهبتی الهی می‌داند که بدون اختیار سالک و به‌صورت ناگهانی رخ می‌دهد. این غیرارادی بودن، همانند نسیمی است که بی‌خبر بر شاخسار دل می‌وزد و سالک را از خواب غفلت بیدار می‌کند. یقظه، برخلاف تفکر یا توبه که عملی ارادی‌اند، علتی پیشینی ندارد و از این‌رو، به‌عنوان مبدأ سلوک، منطقی و بی‌نیاز از پیش‌شرط است.

این ویژگی، سالک را از خودمحوری باز می‌دارد و او را به سوی توحید عملی رهنمون می‌سازد، زیرا بیداری، نه از توان خویش، بلکه از عنایت الهی ناشی می‌شود.

عوامل بیداری

درس‌گفتار، عوامل متعددی را برای بیداری ذکر می‌کند که همگی واسطه‌های الهی‌اند: توجه اولیاء، فقر، مصیبت، یا عنایات ربوبی. این عوامل، همانند بارانی هستند که خاک تشنه دل را سیراب کرده و نهال معرفت را می‌رویاند. گاه توجه یک ولی خدا، گاه شکستن پای سالک، و گاه فقر و نیاز، او را از خواب غفلت بیدار می‌کند. نکته شگرف این است که سالک، در لحظه بیداری، نمی‌داند چه کسی یا چه چیزی او را بیدار کرده است، و این ناشناختگی، یقظه را به موهبتی الهی بدل می‌سازد.

درنگ: یقظه، به‌عنوان موهبتی الهی و غیرارادی، سالک را از خواب غفلت بیدار کرده و او را به سوی توحید و معرفت هدایت می‌کند. عوامل بیداری، از توجه اولیاء تا مصیبت و فقر، واسطه‌های الهی‌اند که سالک را آماده سلوک می‌سازند.

بخش پنجم: توصیه‌ها و لوازم پس از یقظه

تأمل پس از بیداری

درس‌گفتار توصیه می‌کند که سالک پس از بیداری، از شتاب در عمل بپرهیزد و به تأمل بپردازد. همان‌گونه که مسافری پس از بیدار شدن از خواب، لحظه‌ای درنگ می‌کند تا مقصد خویش را بازشناسد، سالک نیز باید پس از یقظه، درنگ کرده و معارف دریافتی از بیداری را درک کند. شتاب پس از یقظه، نشانه غفلت است، زیرا سالک را از بهره‌مندی کامل از این موهبت الهی محروم می‌سازد.

این تأمل، همانند آیینه‌ای است که حقیقت بیداری را به سالک نشان می‌دهد و او را برای گام‌های بعدی سلوک آماده می‌سازد.

توسل و دعا

درس‌گفتار بر نقش دعا و توسل به اولیاء در بیداری تأکید دارد. سالک، همانند کودکی که دست به دامان مادر می‌شود، باید از اولیاء و انبیاء طلب بیداری کند. التماس دعا، که در فرهنگ دینی ما جایگاهی ویژه دارد، نشانه تواضع و اعتماد به تأثیر دعای دیگران است. زیارت اهل قبور، صدقه و خیرات نیز، چونان کلیدهایی هستند که درهای بیداری را به روی سالک می‌گشایند.

نفی خودمحوری در بیداری

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نفی خودمحوری در بیداری است. اعتماد به خود برای بیدار شدن، شرکی است که سالک را از توحید باز می‌دارد. همان‌گونه که چاقو نمی‌تواند دسته خویش را ببرد، سالک نیز به تنهایی قادر به بیدار کردن خود نیست. این وابستگی به عنایات الهی، سالک را به تواضع و طلب از حق دعوت می‌کند.

درنگ: پس از یقظه، سالک باید به تأمل بپردازد و از شتاب پرهیز کند. توسل به اولیاء و دعا، راه‌های دریافت عنایات الهی برای بیداری‌اند، و خودمحوری در بیداری، شرکی است که سالک را از توحید باز می‌دارد.

بخش ششم: یقظه و پیوند با توحید

یقظه، به‌عنوان سرآغاز سلوک، سالک را به سوی توحید عملی هدایت می‌کند. این بیداری، که موهبتی الهی است، سالک را از خودبینی و شرک در عمل برحذر می‌دارد. درس‌گفتار تأکید دارد که یقظه، شفایی الهی است که بیماری غفلت را درمان کرده و سالک را به سوی معرفت حق رهنمون می‌سازد. این پیوند با توحید، همانند جویباری است که از چشمه یقظه سرچشمه گرفته و به دریای معرفت می‌ریزد.

یقظه، با ایجاد آگاهی در دل سالک، او را از خواب غفلت و شهوت بیدار کرده و به سوی قیام برای خدا و تفکر در آیات الهی هدایت می‌کند. این حرکت، نه تنها آغاز سلوک، بلکه بنیانی است که تمامی مراحل بعدی بر آن استوار می‌گردد.

درنگ: یقظه، با پیوند دادن سالک به توحید عملی، او را از شرک خودمحوری نجات داده و به سوی معرفت و عمل صالح هدایت می‌کند.

جمع‌بندی

باب یقظه، به‌عنوان اولین منزل از قسم بدایات در منازل السائرین، نقطه عزیمت سلوک عرفانی است که سالک را از خواب غفلت به سوی نور آگاهی رهنمون می‌سازد. این بیداری، که موهبتی الهی و غیرارادی است، پیش‌نیاز تمامی مراحل سلوک، از توبه تا توحید، به شمار می‌رود. درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نقد دیدگاه‌های مختلف، از جمله ابن‌سینا، خواجه نصیر، حاجی، بحرالعلوم و قشیری و دیگران، بر اولویت یقظه به‌عنوان مبدأ منطقی سلوک تأکید می‌کند. آیه صدر باب (سوره سبأ، آیه ۴۶)، به دلیل اشاره به موعظه، قیام و تفکر، با مفهوم یقظه تناسب ندارد، زیرا این مراحل به بیداری پیشینی نیاز دارند.

یقظه، با ویژگی غیرارادی بودن و وابستگی به عنایات الهی، سالک را از خودمحوری به سوی توحید عملی سوق می‌دهد. عوامل بیداری، از توجه اولیاء تا مصیبت و فقر، واسطه‌هایی الهی‌اند که سالک را برای سلوک آماده می‌سازند. توصیه به تأمل پس از بیداری، سالک را از شتابزدگی باز داشته و او را به درک عمیق معارف هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، اولین باب از قسم بدایات چیست؟

2. در درسگفتار، تعداد کل منازل در کتاب چگونه تقسیم‌بندی شده است؟

3. کدام‌یک از عالمان در درسگفتار از زهد به‌عنوان اولین مرحله سلوک نام برده است؟

4. بر اساس درسگفتار، آیه ذکر شده در صدر باب یقظه از کدام سوره است؟

5. کدام‌یک از موارد زیر در درسگفتار به‌عنوان ویژگی یقظه ذکر شده است؟

6. بر اساس درسگفتار، یقظه به معنای بیداری است و بدون آن سلوک ممکن نیست.

7. درسگفتار بیان می‌کند که آیه ذکر شده در صدر باب یقظه کاملاً با مفهوم یقظه مرتبط است.

8. بر اساس متن، توبه به‌عنوان اولین مرحله سلوک در نظر گرفته شده است.

9. درسگفتار تأکید دارد که تفکر به‌عنوان اولین منزل سلوک توسط امام خمینی مطرح شده است.

10. بر اساس متن، بیداری به‌صورت اختیاری و با اراده انسان رخ می‌دهد.

11. چرا درسگفتار یقظه را به‌عنوان اولین باب بدایات قرار داده است؟

12. تفاوت اصلی بین یقظه و تفکر در درسگفتار چیست؟

13. چرا آیه ذکر شده در صدر باب یقظه در درسگفتار مناسب تلقی نشده است؟

14. چگونه یقظه در درسگفتار به‌عنوان مقدمه سلوک توصیف شده است؟

15. چرا درسگفتار تأکید دارد که انسان به تنهایی نمی‌تواند خود را بیدار کند؟

پاسخنامه

1. یقظه

2. ده قسم، هر قسم ده باب

3. ابن‌سینا

4. سوره سبأ

5. عارضی و غیراختیاری بودن

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا یقظه به معنای بیداری است و بدون بیدار شدن، سلوک ممکن نیست.

12. یقظه غیراختیاری و عارضی است، اما تفکر ارادی بوده و پس از بیداری رخ می‌دهد.

13. زیرا آیه به موعظه و قیام برای خدا اشاره دارد که پس از یقظه رخ می‌دهد.

14. یقظه به‌عنوان بیداری غیراختیاری توصیف شده که توسط خدا یا واسطه‌هایی مانند دعا ایجاد می‌شود.

15. زیرا بیداری عارضی است و نیاز به عنایت الهی یا دعای دیگران دارد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده