در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 6

متن درس

 

کتاب منازل السائرین: تبیین اسمای لطيف و قريب در عرفان اسلامی

تحلیل و تبیین مقدمه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ششم-مقدمه-بخش ششم)

مقدمه: سفری در ژرفای اسمای الهی

در گستره عرفان اسلامی، اسمای الهی چون چراغ‌هایی فروزان، راهنمای سالکان به سوی حقیقت‌اند. درس ششم از سلسله درس‌گفتارهای «منازل السائرین»، با محوریت دو اسم مبارک «لطیف» و «قریب»، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر ذات و صفات الهی می‌گشاید. این

بخش نخست: تبیین اسم «لطیف» در پرتو قرآن کریم و عرفان

معنای «لطیف» و تمایز آن از «خفى» و «باطن»

اسم «لطیف»، در نگاه نخست، به ظرافت و دقتی اشاره دارد که در ذات و افعال الهی متجلی است. در قرآن کریم، این اسم در آیاتی چون ﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾ (الأنعام: 103) به معنای ظرافت ذاتی خداوند و ادراک او از همه چیز، حتی فراتر از ادراک بصری انسان، به کار رفته است. به تعبیر : «دیدگان او را درنمی‌یابند و اوست که دیدگان را درمی‌یابد، و او لطیف و خبیر است.» این آیه، لطافت الهی را در کنار خبرت و آگاهی بی‌کران او قرار می‌دهد.

در درس‌گفتار، تأکید شده که «لطیف» را نباید با «خفى» (پنهان) یا «باطن» یکی دانست. «خفى» وصفی است که به محدودیت ادراک انسانی اشاره دارد، نه به ذات الهی. خفاء، از ضعف بصر و ادراک مخلوق سرچشمه می‌گیرد، چنان‌که در تمثیلی آمده: «پول گم‌شده، در حقیقت گم نیست، بلکه از علم و ادراک انسان خارج است.» این تمثیل، به زیبایی نشان می‌دهد که خفاء، وصفی نسبی و وابسته به ناتوانی انسان است، نه وصف ذات الهی.

درنگ: اسم «لطیف» به ظرافت ذاتی خداوند اشاره دارد که هم ظاهر و هم باطن را دربرمی‌گیرد و از اسمای تقابلی چون «ظاهر» و «باطن» یا «خفى» و «جلی» متمایز است. این ظرافت، در ذات و افعال الهی جاری است و ادراک آن، فراتر از ابزارهای بصری انسان می‌طلبد.

برخلاف «خفى» که در مقابل «جلی» قرار می‌گیرد، «لطیف» از اسمای تقابلی نیست. این اسم، به نفوذ و حضور خداوند در همه مراتب وجود دلالت دارد، بدون آنکه به تقابل با صفتی دیگر محدود شود. به تعبیری، لطافت الهی، چون نسیمی است که در همه جا جاری است، بی‌آنکه به دیده آید یا به چارچوبی محصور گردد.

لطیف به مثابه اسم ذاتی و ظهورات فعلی آن

در عرفان اسلامی، اسمای الهی به دو دسته ذاتی و فعلی تقسیم می‌شوند. اسمای ذاتی، به ذات خداوند بدون واسطه اشاره دارند، در حالی که اسمای فعلی، به تعامل او با خلق مرتبط‌اند. در این درس‌گفتار، «لطیف» به عنوان اسمی ذاتی معرفی شده که ظهورات فعلی نیز دارد: «لطیفٌ فی ذاته و لطف لعباده». این تعبیر، به زیبایی نشان می‌دهد که لطافت الهی، هم در ذات بی‌کران خداوند جاری است و هم در لطف و رحمت او به بندگان ظهور می‌یابد.

برای فهم بهتر این تمایز، تمثیلی فقهی در متن اصلی ذکر شده است: «الطاهر لذاته والمطهر لغیره» در بحث آب. آب، به ذات خود پاک است و برای غیر خود پاک‌کننده. به همین سان، «لطیف» در ذات الهی، ظریف و دقیق است و در تعامل با بندگان، به صورت لطف و رحمت متجلی می‌شود. این تمثیل، به روشنی مرز میان ذات و اثر را نشان می‌دهد.

آیه ﴿اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ﴾ (الشوری: 19) به : «خداوند به بندگانش لطیف است»، بر ظهور فعلی این اسم تأکید دارد. لطف الهی، چون بارانی نرم بر زمین خشک جان‌ها می‌بارد و حیات و رحمت را به ارمغان می‌آورد.

نقد تفاسیر نادرست از «لطیف»

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، نقد تفاسیر نادرستی است که «لطیف» را به «خفى» یا «باطن» فرومی‌کاهند. این نقد، بر اهمیت فهم دقیق اسمای الهی تأکید دارد. در متن، عارفی مورد نقد قرار گرفته که اسمای ذاتی و فعلی را درهم می‌آمیزد و معنای «لطیف» را به درستی تبیین نمی‌کند. این نقیصه، از ضعف در تحلیل اسمای الهی در میان برخی علما سرچشمه می‌گیرد که به گفته متن، به این حوزه به اندازه کافی توجه نکرده‌اند.

این نقد، چون هشداری است که سالک را از انحراف در مسیر معرفت بازمی‌دارد. عرفان، بدون پایبندی به مبانی شرعی، قرآنی و عقلی، چون کشتی‌ای بی‌لنگر است که در امواج گمراهی سرگردان می‌شود.

بخش دوم: تبیین اسم «قریب» در پرتو قرآن کریم

معنای «قریب» و نقد تفسیر آن به «جلی» و «ظاهر»

اسم «قریب»، به نزدیکی ذاتی و فعلی خداوند به مخلوقات اشاره دارد. در قرآن کریم، آیه ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ (ق: 16) به : «و ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم»، این نزدیکی را به زیبایی به تصویر می‌کشد. «حبل الورید»، رگ حیاتی انسان، نماد حیات و وجود اوست، و خداوند از این رگ نیز به انسان نزدیک‌تر است.

درنگ: «قریب» به نزدیکی ذاتی خداوند به همه موجودات اشاره دارد که در ظهورات فعلی، چون اجابت دعای بندگان، متجلی می‌شود. این اسم، برخلاف «جلی» و «ظاهر»، از اسمای تقابلی نیست و به معنای اطّلاع یا ظهور صرف محدود نمی‌گردد.

متن درس‌گفتار، تفسیر «قریب» به «جلی» یا «ظاهر» را نقد می‌کند، زیرا این اسما تقابلی‌اند و «قریب» از این دسته نیست. «قریب» در مقابل «بعید» قرار می‌گیرد، اما خداوند مصداقاً «بعید» نیست. این نکته، به ظرافت نشان می‌دهد که قرب الهی، فراتر از مفاهیم ظاهری یا اطلاع صرف است.

قرب الهی در اجابت دعا

آیه ﴿فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾ (البقرة: 186) به : «من نزدیکم، دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می‌کنم»، قرب عملی خداوند را نشان می‌دهد. این آیه، چون نویدی است که قلب سالک را از یقین به اجابت پر می‌کند. خداوند، چون مادری مهربان، پیش از آنکه بنده دعایش را به زبان آورد، آن را شنیده و پاسخ می‌دهد.

تمثیل مادر و فرزند در متن، به زیبایی این قرب را به تصویر می‌کشد: «مادر، پیش از آنکه پدر از گریه فرزند بیدار شود، به بالین او می‌شتابد.» این تمثیل، نشان‌دهنده شدت و سرعت قرب الهی است که فراتر از ادراک انسانی است.

نقد تکه‌تکه کردن آیات قرآن کریم

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، نقد تکه‌تکه کردن آیات قرآن کریم است. این عمل، چون پاره کردن پارچه‌ای نفیس، به تحریف معنا و از دست رفتن سیاق و عمق پیام الهی منجر می‌شود. برای مثال، آیه ﴿فَإِنِّي قَرِيبٌ﴾ در سوره بقره، در پاسخ به پرسش بندگان از پیامبر آمده و نشان‌دهنده محبت بی‌کران الهی است. خواندن این آیه به صورت کامل و در سیاق خود، درک عمیق‌تری از قرب الهی فراهم می‌آورد.

بخش سوم: وحدت ذات و کثرت ظهورات در اسمای الهی

تمایز اسمای ذاتی و فعلی

در عرفان اسلامی، ذات الهی واحد است و اسما و صفات، ظهورات این ذات‌اند. «لطیف» و «قریب»، به عنوان اسمای ذاتی، به ذات بی‌کران خداوند اشاره دارند، اما در تعامل با خلق، ظهورات فعلی می‌یابند. این تمایز، چون خطی است که مرز میان ذات و اثر را روشن می‌سازد.

مثال هواپیما در متن اصلی، به زیبایی این مفهوم را نشان می‌دهد: «هواپیما، هرچند در آسمان پرواز می‌کند، برای صعود و فرود به چرخ و زمین نیاز دارد.» عرفان، بدون پایبندی به شریعت، قرآن کریم، عقل و منطق، چون هواپیمایی بی‌چرخ است که نمی‌تواند به درستی در مسیر معرفت حرکت کند.

تفاوت «قیوم» و «مقوم»

درس‌گفتار، به تفاوت میان «قیوم» (اسم ذاتی) و «مقوم» (اسم فعلی) اشاره دارد. «قیوم»، به قائم بودن خداوند به ذات خود و نگهدارنده همه موجودات دلالت دارد، چنان‌که در آیه ﴿اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ﴾ (البقرة: 255) آمده است. در مقابل، «مقوم» به ظهور فعلی این صفت در حفظ و تدبیر خلق اشاره دارد.

درنگ: تمایز میان «قیوم» و «مقوم»، نمونه‌ای از دقت در تحلیل اسمای الهی است. «قیوم» به قیام ذاتی خداوند و «مقوم» به ظهور فعلی آن در تدبیر عالم اشاره دارد.

بخش چهارم: عشق الهی و قرب بی‌کران به خلق

محبت الهی در مقایسه با محبت انسانی

درس‌گفتار، به عشق و محبت بی‌حد خداوند به بندگان اشاره دارد و آن را با محبت والدین به فرزندان مقایسه می‌کند. خداوند، چون خالقی که خلق را مظهر خود می‌داند، عشقی بی‌کران به آنها دارد. این عشق، چون جویباری زلال، در همه شئون وجودی انسان جاری است.

تمثیل والدین و فرزندان، به زیبایی این محبت را نشان می‌دهد: «پدر و مادر، بیش از آنکه فرزند آنها را دوست بدارد، به او عشق می‌ورزند، زیرا فرزند، مظهر وجود آنهاست.» خداوند نیز، به دلیل خالقیت، عشقی بی‌حد به خلق دارد که فراتر از ادراک انسانی است.

نقش ایمان در رفع اضطراب

متن، اضطراب انسان را به ضعف ایمان نسبت می‌دهد و مؤمن را به کوهی استوار تشبیه می‌کند. آیه ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ نشان می‌دهد که خداوند، فرشتگان و اسباب الهی، چون نگهبانانی مهربان، انسان را در آغوش قرب خود حفظ کرده‌اند.

این قرب، چون سپری است که انسان را از آفت‌ها و بلاها مصون می‌دارد. اضطراب، از غفلت انسان سرچشمه می‌گیرد، اما ایمان، چون نوری است که این تاریکی را می‌زداید.

جمع‌بندی

درس ششم «منازل السائرین»، با تبیین اسمای «لطیف» و «قریب»، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر ذات و صفات الهی گشوده است. «لطیف»، به ظرافت ذاتی خداوند اشاره دارد که در ذات و افعال او جاری است و فراتر از خفاء و بطن، همه مراتب وجود را دربرمی‌گیرد. «قریب»، به نزدیکی بی‌کران خداوند به مخلوقات دلالت دارد که در اجابت دعا و محبت بی‌حد او متجلی می‌شود. نقد تفاسیر نادرست، تأکید بر تمایز اسمای ذاتی و فعلی، و پایبندی به مبانی شرعی و قرآنی، از محورهای اصلی این درس‌گفتار است. تمثیلات فاخر، چون هواپیما و مادر و فرزند، مفاهیم عمیق عرفانی را به شکلی روشن و دلنشین منتقل کرده‌اند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، معنای اصلی «لطیف» چیست؟

2. کدام یک از موارد زیر در مورد «قریب» در متن درسگفتار صحیح است؟

3. طبق متن، کدام آیه قرآن به «لطیف» اشاره دارد؟

4. بر اساس متن، کدام ویژگی «لطیف» آن را از «خفى» متمایز می‌کند؟

5. کدام یک از موارد زیر در مورد «قیوم» و «مقوم» در متن صحیح است؟

6. لطیف در متن به معنای خفى یا پنهان است و مقابل جلى قرار می‌گیرد.

7. قریب در متن به معنای مطلع بر اشیاء است و نه صرفاً نزدیک بودن.

8. بر اساس متن، اسماء الهی هیچ‌گاه مترادف یا تکراری نیستند.

9. مثال هواپیما در متن برای نشان دادن بی‌نیازی عارف از شریعت و منطق است.

10. آیه «نحن اقرب الیه من حبل الورید» در متن به معنای نزدیکی اسباب الهی به انسان تفسیر شده است.

11. تفاوت اصلی بین «لطیف» و «خفى» در متن چیست؟

12. چرا در متن گفته شده که «لطیف» از اسماء تقابلی نیست؟

13. منظور از «ظهور الحق فى وجوده» در توضیح «قریب» چیست؟

14. چرا در متن گفته شده که عارف باید شریعت، منطق و قرآن را رعایت کند؟

15. منظور از «ادراک» در آیه «لا تدركه الابصار و هو یدرك الابصار» چیست؟

پاسخنامه

1. ظریف و دقیق در ذات

2. قریب از اسماء ذاتی است و به عباده نیز اشاره دارد

3. لا تدركه الابصار و هو یدرك الابصار

4. لطیف اعم از ظاهر و باطن است

5. قیوم از اسماء ذاتی و مقوم از اسماء فعلی است

6. نادرست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. لطیف به معنای ظرافت و دقت ذاتی است و اعم از ظاهر و باطن است، در حالی که خفى وصف پنهانی و مقابل جلى است.

12. زیرا لطیف برخلاف اسماء تقابلی مانند ظاهر و باطن، مقابل خاصی ندارد و به ذات و عباده هر دو اطلاق می‌شود.

13. منظور نزدیکی حق به خلق از طریق ظهور ذاتی او در وجود مخلوقات است.

14. زیرا عرفان قله معرفت است و باید با شریعت، منطق و قرآن مطابقت داشته باشد تا از انحراف جلوگیری شود.

15. ادراک به معنای درک بی‌واسطه و بالاتر از بصر است که خدا با آن ابصار را درمی‌یابد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده