در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 67

متن درس





کتاب منازل السائرین: باب توبه، منزل شصت و هفتم

منازل السائرین: درآمدی بر توبه حقیقی

تحلیل و تبیین باب توبه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه شصت و هفت -باب توبه- بخش پانزدهم)

منزل شصت و هفتم: نقد مراتب توبه و تبیین حقیقت آن

منزل شصت و هفتم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، به تبیین باب توبه و نقد دیدگاه‌های ناصواب در این حوزه اختصاص دارد. این منزل، با تمرکز بر اقسام توبه و نقد دو دسته از افرادی که به اشتباه به‌عنوان تائبان معرفی شده‌اند، به بررسی مفاسد و امراض توبه پرداخته و بر اهمیت توبه حقیقی تأکید می‌ورزد. توبه، چونان دری بسوی سلامت و بازگشت به سوی حق‌تعالی، در این منزل از زوایای گوناگون مورد کنکاش قرار گرفته و از آفت‌های آن، چون خودبینی و توجیه گناه، پرده برداشته شده است.

بخش یکم: نقد تقسیم‌بندی توبه در منازل السائرین

خواجه عبدالله انصاری در این منزل، توبه را به سه قسم تقسیم کرده و سه دسته از تائبان را معرفی می‌نماید: دسته نخست، کسانی‌اند که به کثرت طاعت خویش مغرور شده و خود را از حق‌تعالی طلبکار می‌پندارند؛ دسته دوم، افرادی‌اند که گناه را در برابر رحمت بی‌کران الهی ناچیز شمرده و با توجیه آن، خود را از مسئولیت رها می‌سازند؛ و دسته سوم، که در این درس به تفصیل بررسی نشده، به توبه حقیقی اشاره دارد. اما این تقسیم‌بندی، مورد نقد جدی قرار گرفته است، زیرا دو دسته نخست، نه مراتب توبه، بلکه مفاسد و امراض آن‌اند که با حقیقت توبه، که بازگشت به سوی سلامت و اصلاح رابطه با خداوند است، در تضاد قرار دارند.

درنگ: توبه، به‌مثابه شفا و درمان، راهی است به سوی سلامت معنوی و بازگشت به حق‌تعالی. استکثار طاعت و استقلال معصیت، نه مراتب توبه، بلکه بیماری‌هایی‌اند که سالک را از مسیر حقیقت دور می‌سازند.

استکثار طاعت: آفت خودبینی در توبه

دسته نخست، کسانی‌اند که به کثرت اعمال نیک خود فخر فروخته و خود را طلبکار درگاه الهی می‌پندارند. اینان، به جای تواضع و انکسار در برابر عظمت حق، به جبروت و خودبزرگ‌بینی فرو می‌غلتند. چنین رویکردی، توبه را از شأن والای آن، که بازگشت خالصانه به سوی خداوند است، به خدعه و نیرنگی خودمحور فرو می‌کاهد. این گروه، با استکثار طاعت، گمان می‌برند که اعمالشان آنان را از حق‌تعالی طلبکار ساخته و به این ترتیب، از حقیقت توبه، که فروتنی و تسلیم است، فاصله می‌گیرند.

استقلال معصیت: گمراهی در توجیه گناه

دسته دوم، کسانی‌اند که گناه را در برابر رحمت و عظمت الهی ناچیز انگاشته و با گفتارهایی چون «لاذنب لي» (من گناهی ندارم)، خود را از مسئولیت گناه رها می‌سازند. اینان، با سوءاستفاده از لطف بی‌کران الهی، گناه را توجیه کرده و به جای توبه، به جرأت و مبارزت در برابر حق‌تعالی روی می‌آورند. چنین دیدگاهی، نه تنها توبه نیست، بلکه به قطع رابطه با خداوند و غوطه‌وری در گمراهی منجر می‌شود. این گروه، با کوچک شمردن معصیت، خود را در ورطه هجران الهی فرو می‌برند و از مسیر سلوک حقیقی دور می‌افتند.

بخش دوم: توبه حقیقی در پرتو قرآن کریم

توبه حقیقی، چونان گوهری درخشان در مسیر سلوک، راهی است به سوی اصلاح نفس و بازگشت به سوی حق‌تعالی با اخلاص و ندامت. این حقیقت، در آیات ۶۸ تا ۷۱ سوره فرقان به زیبایی ترسیم شده است. این آیات، تائبان را کسانی معرفی می‌کنند که با ترک گناه، ایمان و عمل صالح، به سوی خداوند بازمی‌گردند و خداوند، به پاس اخلاصشان، سیئات آنان را به حسنات مبدل می‌سازد.

آیه ۶۸: وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا
ترجمه (): و کسانی که با خدا معبود دیگری را نمی‌خوانند و نفسی را که خدا حرام کرده جز به حق نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند، و هر کس چنین کند، سزای گناه خود را می‌بیند.

آیه ۶۹: يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا
ترجمه (): عذابش در روز قیامت دوچندان می‌شود و در آن خوار و ذلیل جاودانه می‌ماند.

آیه ۷۰: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۖ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
ترجمه (): مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند، پس خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبدیل می‌کند و خدا آمرزنده مهربان است.

آیه ۷۱: وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا
ترجمه (): و هر کس توبه کند و کار شایسته انجام دهد، به سوی خدا بازگشتی شایسته دارد.

این آیات، چونان چراغی فروزان، راه توبه حقیقی را روشن می‌سازند. تائبان این آیات، با اخلاص و بدون توقع، به سوی خداوند بازمی‌گردند و با ایمان و عمل صالح، رابطه خویش را با حق‌تعالی اصلاح می‌کنند. خداوند نیز، در پاسخ به این اخلاص، بدی‌هایشان را به نیکی‌ها مبدل می‌سازد و این، نشانه عظمت لطف و رحمت الهی است.

درنگ: توبه حقیقی، با اخلاص، ندامت، ایمان و عمل صالح همراه است. تائبان این مسیر، نه به دنبال فخر به طاعت‌اند و نه گناه را ناچیز می‌شمارند، بلکه تنها رضایت حق‌تعالی را می‌جویند.

نقد سوءتفسیر آیات قرآنی

سوءتفسیر آیات قرآن کریم برای توجیه خدعه یا گناه، گمراهی محض است. برخی، با استناد نادرست به آیات، گناه را ناچیز شمرده یا اعمال خویش را به نیرنگ آلوده می‌سازند. این در حالی است که قرآن کریم، چونان آیینه‌ای زلال، حقیقت توبه را در اخلاص و اصلاح نفس نشان می‌دهد. تائبان آیات فرقان، نه خدعه‌ای در کار دارند و نه توقعی از خداوند؛ بلکه با فروتنی و تسلیم، به سوی حق بازمی‌گردند.

بخش سوم: تبیین توبه اوساط و متوسطین در سلوک

توبه اوساط، که به متوسطین در سلوک نسبت داده شده، باید به اولیاء خدا اختصاص یابد که همه عالم را ظهور حکم الهی می‌بینند و با تسلیم و تواضع، به سوی خداوند بازمی‌گردند. اما به اشتباه، این توبه به کسانی نسبت داده شده که با استقلال معصیت، گناه را در برابر رحمت الهی ناچیز می‌انگارند. چنین افرادی، نه تنها تائب نیستند، بلکه با جرأت و مبارزت در برابر حق، به هجران و قطع رابطه با خداوند گرفتار می‌شوند.

متوسطین حقیقی: اولیاء خدا در سلوک

متوسطین در سلوک، چونان سالکانی‌اند که در میانه راه حقیقت، همه عالم را ظهور حکم الهی می‌بینند. اینان، با فرمول عرفانی «لا حول و لا قوة الا بالله»، به وابستگی کامل خویش به خداوند معترف‌اند و خیر و شر را از جانب حق می‌دانند. مراتب سلوک، به سه سطح تقسیم می‌شود: نخست، «بحول الله اقوم و اقعد»، که سالک به قدرت الهی تکیه می‌کند؛ دوم، «لا حول و لا قوة الا بالله»، که تسلیم کامل به خداوند است؛ و سوم، «لا اله الا الله»، که به توحید کامل می‌رسد. متوسطین، در سطح دوم قرار دارند و با درک این حقیقت، از خودبینی و توجیه گناه دور می‌مانند.

درنگ: متوسطین حقیقی، اولیاء خدا هستند که همه عالم را ظهور حکم الهی می‌بینند و با تسلیم و تواضع، به سوی حق بازمی‌گردند. استقلال معصیت، با سلوک اینان در تضاد است.

نقد استقلال معصیت و دیدگاه جبری

استقلال معصیت، که گناه را در برابر رحمت الهی ناچیز می‌شمارد، به دیدگاه جبری و زندقه منجر می‌شود. این دیدگاه، با ادعای اینکه گناه به حکم الهی انجام می‌شود، مسئولیت را از انسان سلب کرده و به توجیه گناه می‌انجامد. چنین رویکردی، نه تنها توبه نیست، بلکه دفاع از باطل و نفس‌پروری است که سالک را به هجران و قطع رابطه با خداوند می‌کشاند.

بخش چهارم: نقش مربی و وارد در سلوک

گمراهی در سلوک، اغلب نتیجه فقدان مربی و پير است که سالک را از افراط و تفریط بازدارد. مربی، چونان چراغی در مسیر سلوک، سالک را به سوی توبه حقیقی هدایت می‌کند و از توجیه گناه یا خودبینی بازمی‌دارد. همچنین، وارد بسط (گشایش قلبی) و قبض (تنگنای قلبی)، از ویژگی‌های اولیاء خدا و متوسطین در سلوک است. این عنایات الهی، به قلب پاک اولیاء نازل می‌شود و نسبت دادن آن به گنهکارانی که معصیت را توجیه می‌کنند، سوءاستفاده از اصطلاحات عرفانی است.

درنگ: نقش مربی در سلوک، جلوگیری از گمراهی و هدایت سالک به سوی توبه حقیقی است. وارد بسط و قبض، از آنِ اولیاء خداست، نه گنهکارانی که گناه را توجیه می‌کنند.

بخش پنجم: تمایز توبه حقیقی و توبه سیاسی

گنهکاران دو گونه‌اند: گروهی که با توبه سیاسی و قلابی، به دنبال رهایی از مجازات یا توجیه گناه‌اند، و گروهی که با ندامت و اخلاص، در خلوت دل خویش به سوی خداوند بازمی‌گردند. توبه حقیقی، از دل برمی‌خیزد و با هدف اصلاح رابطه با حق‌تعالی انجام می‌شود. این تائبان، نه به دنبال استکثار طاعت‌اند و نه گناه را ناچیز می‌شمارند؛ بلکه تنها در پی جبران فاصله‌ای‌اند که میان آنان و خداوند افتاده است. توبه سیاسی، اما، چونان نیرنگی است که با هدف فرار از مسئولیت شکل می‌گیرد و با حقیقت توبه در تضاد است.

بخش ششم: دولت اسماء الهی و تعادل در سلوک

اسماء الهی، چون لطيف، عادل و جبار، هر یک دولت و ظهور خاص خود دارند. لطف الهی، هرچند بی‌کران است، نباید بهانه‌ای برای توجیه گناه شود، زیرا عدل و جبروت الهی نیز حاکم‌اند. سالک باید به همه ابعاد خداوند توجه کند و از یک‌جانبه‌گرایی پرهیز نماید. توجیه گناه با استناد به لطف الهی، چونان راهی است به سوی گمراهی، که سالک را از مسیر توبه حقیقی دور می‌سازد.

درنگ: دولت اسماء الهی، تعادلی است میان لطف، عدل و جبروت. سالک باید از توجیه گناه با لطف الهی پرهیز کند و به همه ابعاد خداوند توجه نماید.

بخش هفتم: درس اخلاق و عرفان عملی

درس اخلاق و عرفان عملی، باید به فهم عمیق و اصلاح رفتار منجر شود، نه صرف گریه و احساسات. عرفان عملی، چونان سفری است به سوی خودشناسی و اصلاح نفس، که سالک را به درک احکام الهی و تسلیم در برابر حق‌تعالی رهنمون می‌شود. گریه و احساسات، هرچند ارزشمند، نباید جایگزین فهم عمیق و عمل صالح گردد.

جمع‌بندی

منزل شصت و هفتم از منازل السائرین، با نقد تقسیم‌بندی ناصواب توبه و تبیین حقیقت آن، راهی روشن به سوی سلوک حقیقی می‌گشاید. توبه حقیقی، با اخلاص، ندامت، ایمان و عمل صالح، سالک را به سوی اصلاح رابطه با حق‌تعالی هدایت می‌کند. استکثار طاعت و استقلال معصیت، به‌مثابه آفت‌هایی‌اند که سالک را از این مسیر دور می‌سازند. متوسطین حقیقی، اولیاء خدا هستند که با تسلیم و تواضع، همه عالم را ظهور حکم الهی می‌بینند. نقش مربی، آیات قرآن کریم، و تعادل میان اسماء الهی، همگی بر اهمیت اخلاص و اصلاح نفس در توبه تأکید دارند. این منزل، چونان آیینه‌ای است که حقیقت توبه را در برابر مفاسد آن نمایان می‌سازد و سالک را به سوی سلامت معنوی رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، توبه اوساط به چه معناست؟

2. کدام ویژگی در متن به عنوان نتیجه استقلال معصیت ذکر شده است؟

3. طبق متن، دسته اول تائبین به چه چیزی تمایل دارند؟

4. آیه مورد اشاره در متن از کدام سوره است؟

5. طبق متن، متوسطین در سلوک به چه چیزی نظر می‌افکنند؟

6. متن بیان می‌کند که استکثار طاعت و استقلال معصیت از مراتب توبه هستند.

7. طبق متن، توبه اوساط به معنای پشیمانی واقعی از گناه است.

8. متن تأکید دارد که آیه سوره فرقان درباره توبه‌کنندگان حقیقی است که بدون حیله عمل می‌کنند.

9. طبق متن، استقلال معصیت به معنای کوچک شمردن گناه در مقابل رحمت خداست.

10. متن اشاره دارد که توبه‌کنندگان حقیقی به دنبال استکثار طاعت یا استقلال معصیت نیستند.

11. چرا متن استکثار طاعت و استقلال معصیت را توبه نمی‌داند؟

12. منظور از عبارت 'جرئت و مبارزت' در توبه اوساط چیست؟

13. چرا متن استفاده از آیه سوره فرقان را در مورد استکثار طاعت و استقلال معصیت نادرست می‌داند؟

14. طبق متن، ویژگی متوسطین واقعی در سلوک چیست؟

15. چرا متن توبه اوساط را به گمراهی و جبر مرتبط می‌داند؟

پاسخنامه

1. استقلال معصیت

2. جرئت و مبارزت با خدا

3. استکثار طاعت

4. سوره فرقان

5. حکم خدا

6. نادرست

7. نادرست

8. درست

9. درست

10. درست

11. زیرا این‌ها مفاسد و امراض توبه‌اند، نه مراتب آن، و توبه باید بازگشت به سلامت باشد.

12. به معنای کوچک شمردن گناه و ایستادن در مقابل خدا با توجیه رحمت الهی است.

13. زیرا آیه درباره توبه‌کنندگان حقیقی است که بدون حیله توبه، ایمان و عمل صالح دارند.

14. متوسطین واقعی همه عالم را ظهور حکم خدا می‌بینند و حول و قوه را از خدا می‌دانند.

15. زیرا کوچک شمردن گناه و توجیه آن با رحمت خدا به قطع رابطه با خدا و جبرگرایی منجر می‌شود.

فوتر بهینه‌شده