متن درس
منازل السائرین: محاسبه نفس در سلوک عرفانی
تحلیل و تبیین باب محاسبه کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هفتاد و دوم -باب محاسبه- بخش اول)
منزل هفتاد و دوم: تبیین مقام محاسبه و نقش معرفت در سلوک
منزل هفتاد و دوم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، به تبیین مقام محاسبه در سلوک عرفانی اختصاص دارد. این منزل، با استناد به آیات قرآن کریم، بهویژه آیه ۱۸ سوره حشر، محاسبه را بهعنوان مقامی پس از توبه معرفی میکند که سالک را به خودشناسی، دفع جهل و شرک، و اصلاح رابطه با حقتعالی رهنمون میسازد. محاسبه، چونان آیینهای زلال، نفس و اعمال سالک را در برابر او قرار میدهد تا با معرفت و سوءظن به نفس، از غفلت و خودبینی رهایی یابد.
بخش یکم: مقدمهای بر محاسبه و استناد قرآنی
محاسبه، مقامی است که پس از توبه در سلوک عرفانی ظهور مییابد و سالک را به نظارت بر نفس و اعمالش دعوت میکند. این مقام، با استناد به آیه ۱۸ سوره حشر، که چونان چراغی فروزان راه سلوک را روشن میسازد، تبیین شده است:
آیه ۱۸ سوره حشر: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
ترجمه (): ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و هر کس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است. و از خدا بترسید که خدا به آنچه میکنید آگاه است.
این آیه، محور محاسبه را نظارت نفس بر اعمال و آمادگی برای آخرت قرار میدهد. تقوا در این آیه، نه تنها به ترک معصیت، بلکه به دفع جهل و شرک اشاره دارد که مقدمهای برای محاسبه حقیقی است. محاسبه، چونان نگهبانی هوشیار، سالک را به بررسی گذشته و آمادهسازی برای آینده دعوت میکند تا با شناخت نفس و اعمال، راه سلامت معنوی را بپیماید.
بخش دوم: رابطه توبه و محاسبه
محاسبه، مقامی است که پس از عزم و عقد توبه محقق میشود. توبه، چونان بستری محکم، قلب سالک را برای نظارت بر نفس آماده میسازد. خواجه عبدالله انصاری تأکید دارد که سالک تنها پس از عزیمتی راسخ و عقدی محکم در توبه، به محاسبه گام مینهد. عقدالقلب، بهمثابه عهدی استوار با خداوند، توبه را از شکنندگی حفظ میکند و زمینهساز محاسبه است.
استحکام توبه: پایه محاسبه
توبه، ظرف استحکام محاسبه است. این استحکام، از طریق عقدالقلب، یعنی عهد محکم قلب با خداوند، به دست میآید. سالک با عزمی راسخ و تصمیمی استوار، توبه را از گزند نفس اماره و وسوسههای آن حفظ میکند. این عزم، چونان سپری پولادین، توبه را از شکست بازمیدارد و سالک را به سوی محاسبه هدایت میکند.
دشواری حفظ توبه
حفظ توبه، به مراتب دشوارتر از انجام خود توبه است. اگر توبه چونان عمل جراحی است که نیازمند آمادگی کامل روحی، معنوی، و محیطی است، حفظ آن مانند نگهبانی از منطقهای جنگی است که دشمنان از هر سو در کمیناند. ترک گناه، به دلیل اختیار مستقیم انسان، آسانتر از توبه است، و توبه نیز آسانتر از حفظ آن، زیرا نیازمند شرایط متعدد و عزمی مستمر است. نفس اماره، چونان دشمنی چموش، پیوسته در صدد شکست توبه است و تنها با عزیمت و عقدالقلب میتوان آن را پایدار نگه داشت.
خطر شکست توبه
شکست توبه، یکی از بزرگترین خطرات در مسیر سلوک است. توبهای که به عزم و عقد محکم نرسد، چونان نطفهای شکننده است که به آسانی از بین میرود. نقل قول عرفانی «صدبار توبه اگر شکستی باز آی» به شکنندگی ذاتی توبه اشاره دارد، اما شاعر به اشتباه آن را به صدبار محدود کرده است، در حالی که توبه ممکن است بارها در معرض شکست قرار گیرد. این شکنندگی، ضرورت عزیمت و ارادهای قوی را برای حفظ توبه و ورود به محاسبه نشان میدهد.
تشبیه توبه به حفظ منطقه جنگی
توبه، مانند گرفتن منطقهای در جنگ است که به دست آوردن آن آسانتر از حفظ آن است. همانگونه که در جبهه، حفظ منطقهای فتحشده نیازمند استحکام و مراقبت است، توبه نیز نیازمند عزیمت و عقدالقلب است تا از پاتکهای نفس اماره در امان بماند. سالک باید با استحکامبخشی به توبه، سستیها و ضعفهای خود را برطرف کند تا این عهد الهی پایدار بماند.
بخش سوم: محاسبه و شناخت نفس
محاسبه، پس از پایداری توبه، به شناخت نفس و اعمال آن منجر میشود. این شناخت، چونان چراغی است که تاریکیهای نفس را روشن میسازد و سالک را به اصلاح رفتار و دفع معصیت هدایت میکند. اما تمرکز صرف بر عمل در محاسبه، مورد نقد قرار گرفته است، زیرا محاسبه حقیقی باید به معرفت نفس و دفع جهل و شرک منجر شود.
نقش معرفت در محاسبه
محاسبه، در درجه اول، باب معرفت است. معرفت نظری، به شناخت اصول و حقایق دینی اشاره دارد که مقدمهای برای اصلاح اعمال و رفتار است. بدون معرفت، عمل به معصیت یا خودبینی منجر میشود. محاسبه، چونان مقیاسی دقیق، سالک را به سنجش نیت و هدف اعمالش دعوت میکند تا از غفلت و خودفریبی رهایی یابد.
سوءظن به نفس
انسان باید نسبت به نفس خود سوءظن داشته باشد و از خوشبینی کاذب پرهیز کند. قرآن کریم در آیه ۵۳ سوره یوسف، نفس را بهعنوان اماره به سوء معرفی میکند:
آیه ۵۳ سوره یوسف: وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ
ترجمه (): و من نفس خود را تبرئه نمیکنم، زیرا نفس قطعاً به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه پروردگارم رحم کند. همانا پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
نفس اماره، چونان دشمنی زیرک، حتی در اعمال خیر ممکن است سالک را به ریاکاری یا اغفال سوق دهد. سوءظن به نفس، سالک را از خوشبینی کاذب و غفلت بازمیدارد، اما این سوءظن باید با واقعبینی همراه باشد تا به وسواس و بدبینی افراطی منجر نشود.
نفس بهعنوان دشمن اصلی
نفس، به دلیل نزدیکی و نفوذش، بزرگترین دشمن سالک است. این دشمن چموش، با وسوسههای خود، حتی در خیرات ممکن است سالک را به گمراهی بکشاند. قرآن کریم در آیه ۲۳ سوره جاثیه، خطر تبدیل هوای نفس به معبود را گوشزد میکند:
آیه ۲۳ سوره جاثیه: أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ
ترجمه (): آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود قرار داد و خداوند او را با علم [خود] گمراه کرد؟
هوای نفس، چونان بادی است که در نفس میوزد و سالک را به توجیه گناه و شرک سوق میدهد. محاسبه، با نظارت دقیق بر نیت و انگیزه اعمال، سالک را از این خطر حفظ میکند.
بخش چهارم: تقوا و دفع جهل و شرک
تقوا، فراتر از ترک معصیت، به دفع جهل و شرک اشاره دارد. آیه ۱۸ سوره حشر، با اطلاق «اتقوالله»، سالک را به پرهیز از جهل، شرک، و خطا دعوت میکند. محاسبه حقیقی، با تمرکز بر معرفت، ریشههای معصیت را هدف قرار میدهد و سالک را به خودشناسی و اصلاح نفس هدایت میکند.
جهل و شرک: ریشههای معصیت
جهل و شرک، ریشههای اصلی معصیتاند. معصوم، کسی است که از این دو رها شده باشد. محاسبه، با دفع جهل و شرک، مانع از وقوع معصیت میشود و سالک را به سوی توحید و معرفت رهنمون میسازد. بسیاری از گناهان، از سر غفلت، جهل، یا شرک است، و برخی دیگر از سر خباثت و عناد، که وحشتناکترند.
نقد تمرکز بر عمل در تقوا
تمرکز بر عمل در تعریف تقوا، مورد نقد است. تقوا، در درجه اول، به معرفت و دفع جهل و شرک مرتبط است، نه صرف ترک معصیت. این نقد، بر ضرورت بازنگری در رویکردهای عرفانی تأکید دارد که گاه عمل را بر معرفت مقدم میدارند.
بخش پنجم: معرفت، کلید سلوک
معرفت، چونان گوهری درخشان، کلید حل مشکلات در سلوک عرفانی و جوامع اسلامی است. عمل، شکوفه معرفت است و بدون آن، ناقص و بیثمر میماند. مشکلات جوامع اسلامی، نه از کمبود عمل، بلکه از فقدان معرفت ناشی میشود. اعمال عبادی، هرچند فراوان، بدون معرفت نتیجهای در پی ندارند.
نقد تمرکز بر عمل در عرفان
حتی بزرگان عرفان، گاه با تمرکز بر عمل، از معرفت غفلت کردهاند. شعر «ز عمل کار برآید، به سخندانی نیست» مورد نقد قرار گرفته، زیرا معرفت، نه عمل، کلید حل مشکلات است. دو رکعت نماز امیرالمؤمنین (ع) که برتر از عبادت ثقلین است، به دلیل معرفت عمیق ایشان ارزش یافته، نه صرف عمل.
نماز امیرالمؤمنین و معرفت
برتری دو رکعت نماز امیرالمؤمنین (ع) بر عبادت ثقلین، به دلیل معرفت عمیق ایشان است. این معرفت، چونان نوری است که عمل را ارزشمند میسازد. عمل بدون معرفت، مانند درختی بیریشه است که ثمری ندارد.
بخش ششم: خلوت و انس با حق
معرفت، نیازمند خلوت و انس با حق است. شلوغی و کثرت، چونان حجابی است که سالک را از خودشناسی و معرفت بازمیدارد. خلوت، بستری است که سالک را به تأمل در نفس و اصلاح رابطه با خداوند هدایت میکند. بدون خلوت، معرفت محقق نمیشود و محاسبه به نتیجه نمیرسد.
ضرورت خلوت در سلوک
خلوت، چونان دریچهای به سوی حقیقت، سالک را به انس با حق و خودشناسی دعوت میکند. شلوغیهای دنیا، از دوستان و رسانهها گرفته تا وسوسههای نفس، مانع از تحقق معرفتاند. سالک باید در شبانهروز، لحظاتی را به خلوت اختصاص دهد تا از کثرت و غفلت رهایی یابد.
بخش هفتم: ایفای به عقود و استحکام توبه
ایفای به عقود، به معنای پایبندی به عهدهای الهی، از جمله ایمان و توبه، است که محاسبه را تقویت میکند. قرآن کریم در آیه ۱ سوره مائده بر این اصل تأکید دارد:
آیه ۱ سوره مائده: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ
ترجمه (): ای کسانی که ایمان آوردهاید، به قراردادها وفا کنید.
عزیمت بر عقد توبه، به معنای وفای به عهد الهی و استحکام نیت است. این عزیمت، سالک را به پایداری در توبه و ورود به محاسبه هدایت میکند.
بخش هشتم: نقد شارح و تبیین محاسبه الهی
شارح کتاب، محاسبه را به نظارت نفس بر اعمال برای آخرت مرتبط میکند، اما به اشتباه، آن را به عمل محدود کرده است. محاسبه الهی، فرآیندی همگانی است که در آن، همه موجودات در برابر خداوند حساب پس میدهند. این محاسبه، نه تنها به آخرت، بلکه به زندگی دنیا نیز مرتبط است و سالک را به معرفت و اصلاح نفس دعوت میکند.
محاسبه در برابر حساب
محاسبه، به معنای مفاعله و تعامل دوطرفه با نفس است، نه صرف حسابرسی. نفس اماره، به دلیل طبیعت چموش خود، نیازمند نظارت دقیق است. این نظارت، سالک را به شناخت نیت و انگیزه اعمالش هدایت میکند تا از ریاکاری و اغفال در امان بماند.
مراتب فضیلت و محاسبه
فضیلت، مراتبی دارد که در آن، جهل و شرک جای خود را به معرفت و توحید میدهند. قرآن کریم در آیه ۳۲ سوره زخرف بر این مراتب تأکید دارد:
آیه ۳۲ سوره زخرف: فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ
ترجمه (): برخی را بر برخی برتری دادیم.
محاسبه، سالک را به شناخت این مراتب هدایت میکند و او را از جهل و شرک به سوی معرفت و فضیلت رهنمون میسازد.
جمعبندی
منزل هفتاد و دوم از منازل السائرین، با تمرکز بر باب محاسبه، راهی روشن به سوی خودشناسی و اصلاح نفس میگشاید. محاسبه، مقامی است که پس از توبه و با عزیمت و عقدالقلب محقق میشود. این مقام، سالک را به نظارت بر نفس و اعمالش دعوت میکند تا با معرفت و سوءظن به نفس، از جهل و شرک رهایی یابد. تقوا، فراتر از ترک معصیت، به دفع ریشههای گناه اشاره دارد و معرفت، چونان کلید سلوک، عمل را به شکوفهای ارزشمند بدل میسازد. خلوت و انس با حق، بستری برای تحقق معرفت است و ایفای به عقود، توبه را پایدار میکند. این منزل، با نقد تمرکز بر عمل و تأکید بر معرفت، سالک را به سوی سلامت معنوی و توحید هدایت میکند.