متن درس
منازل السائرین: بنیاد محاسبه نفس در سلوک عرفانی
تحلیل و تبیین باب محاسبه کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هفتاد و سوم -باب محاسبه- بخش دوم)
مقدمه
درس هفتاد و سوم از کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، با محوریت باب محاسبه، به بررسی عزم و ارکان آن در راستای تحقق محاسبه نفس میپردازد. این درس، با تأکید بر نقش بنیادین توبه بهعنوان پیشنیاز محاسبه و جایگاه عزم در استمرار آن، سه رکن اساسی عزم را معرفی میکند: نور حکمت، سوءظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه. این
بخش اول: عزم، بنیاد محاسبه نفس
ارکان عزم در سلوک
عزم، بهمثابه ستون استوار سلوک، ارادهای است که سالک را در مسیر محاسبه نفس و استمرار توبه یاری میدهد. خواجه عبدالله انصاری در این درس، عزم را دارای سه رکن اساسی میداند که در متن اصلی چنین آمده است:
وَالْعَزِيمَةُ لَهَا ثَلَاثَةُ أَرْكَانٍ؛ أَحَدُهَا أَنْ تُقَايِسَ بَيْنَ نِعْمَتِهِ وَجِنَايَتِكَ وَهَذَا يَشُقُّ عَلَىٰ مَنْ لَيْسَ لَهُ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ، نُورُ الْحِكْمَةِ وَسُوءُ الظَّنِّ بِالنَّفْسِ وَتَمْيِيزُ النِّعْمَةِ مِنَ الْفِتْنَةِ
این ارکان عبارتاند از: مقایسه میان نعمتهای الهی و جنایات نفس، نور حکمت، سوءظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه. هر یک از این ارکان، همچون نگینی در تاج عزم، سالک را به سوی محاسبهای دقیق و آگاهانه هدایت میکند.
درنگ: عزم، بهمثابه ارادهای استوار، بنیان محاسبه نفس است و بدون آن، توبه و محاسبه به سرانجام نمیرسد. مقایسه نعمت و جنایت، نور حکمت، و تمییز نعمت از فتنه، ارکان عزم را تشکیل میدهند که سالک را از خودبینی و غفلت بازمیدارند.
عزم، ارادهای است که از قوت فکری و عملی سرچشمه میگیرد و سالک را در مسیر اصلاح نفس و پایداری در توبه یاری میدهد. مقایسه نعمتهای الهی با جنایات نفس، سالک را به درک عظمت الهی و نقصان خویش رهنمون میسازد. نور حکمت، معرفتی است که قلب سالک را به نور آگاهی روشن میکند، و سوءظن به نفس، هوشیاری نسبت به کاستیهای نفس را در او تقویت میکند. تمییز نعمت از فتنه نیز، همچون سپری در برابر امتحانات الهی، سالک را از غفلت و گمراهی حفظ میکند.
نقش توبه در محاسبه
محاسبه نفس، که ارزیابی دقیق اعمال و حالات کنونی سالک است، بدون توبه بهمثابه ساختمانی بدون بنیاد است. توبه، گذشته را از نقصانها پاک کرده و زمینه را برای محاسبهای دقیق فراهم میسازد. در متن اصلی آمده است: «محاسبه بىوجود توبه متحقق نمىشود يعنى اگر انسان نتواند استمرار در توبه داشته باشد، و نتواند گذشتهاش را مهار نمايد نمىتواند محاسبه داشته باشد.»
توبه، بهسان نقطه صفر در شمارش اعداد، مبنایی است که محاسبه بر آن استوار میشود. بدون این مبنا، ارزیابی اعمال به پراکندگی و بینظمی منجر میشود. اگر توبه متزلزل باشد، محاسبه نیز از اعتبار ساقط خواهد شد، زیرا ثبات توبه، شرط لازم برای محاسبهای معتبر است.
نقطه مبنا در محاسبه
محاسبه نفس نیازمند یک ظرف مقطعی است که بهعنوان نقطه آغاز عمل کند. این نقطه، که از طریق توبه فراهم میشود، امکان ارزیابی منظم و دقیق اعمال را به سالک میبخشد. همانگونه که در شمارش اعداد، بدون صفر نمیتوان به نظم دست یافت، در محاسبه نفس نیز بدون توبه، نظم و دقت ممکن نیست. این نقطه مبنا، سالک را از پراکندگی در ارزیابی اعمال بازمیدارد و او را به سوی محاسبهای نظاممند هدایت میکند.
بخش دوم: توبه، پیشنیاز محاسبه
تفاوت حدوث و استمرار توبه
توبه، در حدوث خود ممکن است از عواملی چون ترس، احساس یا عاطفه نشأت گیرد. برای مثال، فردی که گناهی مرتکب شده، ممکن است از ترس عذاب الهی یا احساس گناه به توبه روی آورد. اما استمرار توبه، که ارزشی والا دارد، به عزم وابسته است. در متن اصلی آمده است: «توبه استمرارش با حدوثش متفاوت است، در حدوث توبه ممكن است ترس، خوف، احساس، عاطفه نقش داشته باشد… ولى علت بقائىاش عزم لازم دارد.»
عزم، بهمثابه ستونی استوار، توبه را از تزلزل حفظ میکند. عوامل عاطفی یا ترسمحور، گرچه گناه را محدود میکنند، اما برای پایداری توبه کافی نیستند. عزم، با قوت فکری و ارادی، توبه را به عملی مداوم و اثرگذار تبدیل میکند.
درنگ: حدوث توبه ممکن است از ترس یا احساس سرچشمه گیرد، اما استمرار آن به عزم وابسته است. عزم، با استحکام فکری و ارادی، توبه را از تزلزل حفظ کرده و زمینهساز محاسبهای معتبر میشود.
عوامل گوناگون حدوث توبه
عوامل توبه متنوعاند و ممکن است شامل ترس از خدا، احساس گناه، یا حتی ترس از خطر باشد. این عوامل، گرچه گناه را محدود میکنند، اما ارزش یکسانی ندارند. توبهای که از معرفت و آگاهی به عظمت الهی سرچشمه گیرد، به مراتب ارزشمندتر است. در متن اصلی آمده است: «عوامل توبه و علل و اسباب ظهور آن متفاوت است، كه گرچه باعث توبه مىشود و گناه را محدود مىكند امّا گاهى عواملش ارزشى است و گاهى هم خيلى ارزشى نيست.»
توبه ناشی از معرفت، همچون گوهری درخشان، سالک را به سوی اصلاح نفس و تقرب به حق هدایت میکند، در حالی که توبههای عاطفی یا ترسمحور، اگرچه مفیدند، اما عمق لازم برای پایداری در سلوک را ندارند.
نقش عزم در استمرار توبه
استمرار توبه، که ارزشی والا دارد، به عزم وابسته است. عزم، ترکیبی از قوت فکری، ارادی و عملی است که سالک را در مسیر اصلاح نفس و محاسبه مداوم یاری میدهد. بدون عزم، توبه به عملی مقطعی و ناپایدار تبدیل میشود. در متن اصلی تأکید شده است: «علت بقائىاش عزم لازم دارد، اگر بخواهد استمرار توبه داشته باشد، بايد عزم داشته باشد يعنى استحكام داشته باشد.»
عزم، همچون سدی محکم در برابر امواج تزلزل، توبه را پایدار نگه میدارد و سالک را به سوی محاسبهای دقیق و اثرگذار هدایت میکند.
بخش سوم: ارکان عزم و چالشهای آن
نور حکمت، روشنگر مسیر
نور حکمت، که همان معرفت دینی است، قلب سالک را به نور آگاهی روشن میکند. این نور، سالک را از خودبینی و طلبکاری از خدا بازمیدارد و او را به درک نعمتهای الهی و نقصان نفس هدایت میکند. در متن اصلی آمده است: «نور حكمت، آگاهى و توجّه داشته باشد نسبت به آن حالت عملى خودش كه اكنون وقتى كه بديهاى خودش را با الطاف الهى مقايسه كند بهگونهاى دريابد كه كم دارد و از خدا طلبى ندارد.»
نور حکمت، بهسان چراغی در تاریکی، سالک را از گمراهی ناشی از اعمال خیر و خودخواهی حفظ میکند. این معرفت، شامل فهم اصول، فروع، اخلاق و احکام دینی است که سالک را به سوی محاسبهای دقیق و آگاهانه رهنمون میسازد.
درنگ: نور حکمت، معرفتی است که سالک را از خودبینی و طلبکاری از خدا بازمیدارد و او را به سوی تواضع و آگاهی هدایت میکند. این نور، پایه محاسبه دقیق و استمرار توبه است.
خطر طلبکاری از خدا
طلبکاری از خدا، نشانه فقدان نور حکمت و گمراهی است. سالکی که خود را به دلیل اعمال خیر طلبکار از خدا میبیند، از مسیر سلوک منحرف شده و به خودبینی گرفتار میآید. در متن اصلی آمده است: «اگر كسى از خدا خودش را طلبكار ببيند اين شخص نور حكمت در دلش دميده نشده است.»
این طلبکاری، همچون سمی مهلک، قلب سالک را از تواضع و معرفت تهی میکند و او را به سوی گمراهی سوق میدهد. حتی اعمال خیر، اگر با نیت خالص برای خدا انجام نشوند، به ریا و خودخواهی منجر میشوند.
سوءظن به نفس: هوشیاری یا بدبینی؟
سوءظن به نفس، اگر به معنای هوشیاری نسبت به نقصانهای نفس باشد، سالک را در مسیر محاسبه یاری میدهد. اما اگر به بدبینی و یأس منجر شود، به سلوک آسیب میرساند. در متن اصلی آمده است: «سوءظن به نفسى كه ان النفس لامارة بالسوء… اگر اشكال نداشت من نمىآوردم.»
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي
(: همانا نفس به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه پروردگارم رحم کند.)
این آیه از قرآن کریم، نفس را بهصورت کلی دارای اقتضای شر معرفی میکند، اما با استثنای رحمت الهی، نشان میدهد که نفس مؤمن تحت رحمت خدا از این اقتضا خارج است. سوءظن مطلق به نفس، به یأس و تزلزل منجر میشود و سالک را از مسیر ایمان و تقوا دور میکند.
درنگ: سوءظن به نفس، اگر به معنای هوشیاری و عدم اعتماد کورکورانه باشد، مفید است، اما بدبینی مطلق به یأس و تزلزل منجر میشود. سالک باید با واقعبینی، اعمال خود را محاسبه کند.
نقد حسن ظن به نفس
حسن ظن به نفس، که به معنای اعتماد بیجا به اعمال خود است، نیز نادرست است. سالکی که تصور کند همه اعمالش برای خداست، از محاسبه دقیق و تواضع دور میشود. در متن اصلی آمده است: «حسن ظن به نفس، به معنای تصور بیجا از خیر بودن اعمال است، سالک را از محاسبه دقیق و تواضع دور میکند.»
واقعبینی، بهمثابه ترازویی دقیق، سالک را از افراط و تفریط در قضاوت درباره نفس حفظ میکند. نه حسن ظن بیجا و نه سوءظن مطلق، بلکه ارزیابی منصفانه اعمال، مسیر سلوک را هموار میسازد.
تمییز نعمت از فتنه
تشخیص نعمت از فتنه، یکی از ارکان عزم است که سالک را از گمراهی ناشی از الطاف ظاهری حفظ میکند. برخی نعمتها، مانند مال و علم، اگر به غفلت منجر شوند، به فتنه تبدیل میشوند. در متن اصلی آمده است: «همين كه خدا به شما لطفى، خيرى و حسنى داد باور نكن كه خدا به شما سعادت داده، گاهى خوبيهاى انسان باعث حرمان آدمى است.»
فتنههای الهی، امتحاناتی هستند که سالک را در معرض غفلت قرار میدهند. معرفت و محاسبه، همچون سپری در برابر این فتنهها، سالک را به سوی تقرب به حق هدایت میکنند.
درنگ: تمییز نعمت از فتنه، نیازمند معرفتی است که سالک را از غفلت ناشی از الطاف ظاهری حفظ میکند. نعمتهایی که به دوری از خدا منجر شوند، فتنهاند و باید از آنها پرهیز کرد.
بخش چهارم: چالشهای محاسبه و راهحلهای آن
خطر بدبینی به خود و دیگران
بدبینی، چه به خود و چه به دیگران، به انحراف روانی و معنوی منجر میشود. سوءظن مطلق به نفس، به یأس، تزلزل و حتی اختلالات روانی میانجامد. در متن اصلی آمده است: «سوءظن خوب نيست، حتى نسبت به نفس هم خوب نيست كه انسان سوءظن داشته باشد، ولى حسن ظن هم خوب نيست.»
بدبینی به دیگران نیز، به اختلال در روابط اجتماعی و معنوی منجر میشود. سالک باید از قضاوت شتابزده پرهیز کند و با واقعبینی، اعمال خود و دیگران را ارزیابی نماید.
روایت شیخ در مکاسب و تکذیب
در روایتی که شیخ در مکاسب آورده، تکذیب شهادت دیگران به معنای عدم ترتیب اثر است، نه دروغانگاری. در متن اصلی آمده است: «تكذيب در روايت، به معناى ناديده گرفتن شهادت ديگران بدون قضاوت درباره صدق يا كذب آنهاست.»
این تفسیر، بر حفظ حرمت مؤمن تأکید دارد و نشان میدهد که سالک باید از قضاوت شتابزده درباره دیگران پرهیز کند. این امر، سالک را از بدبینی و انحراف در روابط اجتماعی حفظ میکند.
نقش معرفت در محاسبه
معرفت دینی، پایه محاسبه نفس است. بدون معرفت، سالک نمیتواند مشکلات خود را بشناسد و اعمالش را بهدقت ارزیابی کند. در متن اصلی آمده است: «براى محاسبه، معرفت دينى لازم است، چراكه جاهل نمىتواند اخلاق داشته باشد، ناآگاه نمىتواند سالك باشد.»
معرفت، شامل فهم اصول، فروع، اخلاق و احکام دینی است که سالک را به سوی محاسبهای دقیق و مؤثر هدایت میکند. نور حکمت، که همان فهم عمیق دینی است، سالک را از جهل و گمراهی حفظ میکند.
بخش پنجم: آیات قرآنی و تبیین اقتضای نفس
آیه «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»
آیه شریفه قرآن کریم، نفس را بهصورت کلی دارای اقتضای شر معرفی میکند، اما رحمت الهی، مؤمن را از این اقتضا نجات میدهد:
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي
(: همانا نفس به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه پروردگارم رحم کند.)
این آیه، بر لزوم معرفت و مراقبه در سلوک تأکید دارد. نفس مؤمن، تحت رحمت الهی، از اقتضای شر خارج شده و به سوی کمال هدایت میشود.
آیه «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»
آیه دیگری از قرآن کریم بر اقتضای خسران انسان تأکید دارد، مگر در صورت ایمان و عمل صالح:
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
(: همانا انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند.)
ایمان و عمل صالح، سالک را از خسران نفس رها کرده و به سوی کمال هدایت میکند. این آیه، لزوم محاسبه دقیق و معرفت دینی را در مسیر سلوک برجسته میسازد.
درنگ: آیات قرآن کریم، با تأکید بر اقتضای شر و خسران نفس، لزوم معرفت، ایمان و عمل صالح را در رهایی از این اقتضا نشان میدهند. محاسبه و توبه، سالک را به سوی کمال هدایت میکنند.
جمعبندی
درس هفتاد و سوم از منازل السائرین، با تمرکز بر باب محاسبه، به تبیین نقش عزم و ارکان آن در سلوک عرفانی میپردازد. توبه، بهمثابه نقطه صفر محاسبه، گذشته را از نقصانها پاک کرده و زمینهساز ارزیابی دقیق اعمال کنونی است. عزم، با ارکان نور حکمت، سوءظن به نفس، و تمییز نعمت از فتنه، سالک را در مسیر استمرار توبه و محاسبه یاری میدهد. نور حکمت، قلب سالک را به معرفت دینی روشن میکند و او را از خودبینی و طلبکاری از خدا بازمیدارد. سوءظن به نفس، اگر به معنای هوشیاری باشد، مفید است، اما بدبینی مطلق به یأس و تزلزل منجر میشود. تمییز نعمت از فتنه، سالک را از غفلت ناشی از الطاف ظاهری حفظ میکند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر اقتضای شر و خسران نفس، لزوم معرفت، ایمان و عمل صالح را در رهایی از این اقتضا نشان میدهند.
با نظارت صادق خادمی