در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 79

متن درس





انابه: مرتبه جبران و اصلاح در سلوک عرفانی

انابه: مرتبه جبران و اصلاح در سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین باب محاسبه کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه هفتاد و نهم -باب انابه- بخش دوم)

مقدمه

در ساحت عرفان اسلامی، انابه به‌مثابه منزلگاهی والاتر از توبه، سالک را به سوی اصلاح و جبران گذشته هدایت می‌کند. درس هفتاد و نهم از کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، که در این نوشتار با نگاهی علمی و فاخر بازنویسی شده، به تبیین این مرتبه عرفانی می‌پردازد. انابه، فراتر از توبه که به ترک گناه و اعتذار محدود است، سالک را به اصلاح عملی و باطنی، جبران نقصان‌های گذشته، و بازسازی رابطه با خدا و خلق فرا می‌خواند. این درس‌گفتار، برگرفته از سخنان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، سه رکن اساسی انابه – خروج از تعینات، توجع به عثرات، و استدراک فائتات – را تحلیل کرده است.

بخش نخست: مفهوم و ارکان انابه در سلوک عرفانی

تعریف انابه و تمایز آن با توبه

درس هفتاد و نهم با این عبارت نورانی آغاز می‌شود:

وَإِنَّمَا يَسْتَقِيمُ الرُّجُوعُ إِلَيْهِ إِصْلَاحًا بِثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ: بِالْخُرُوجِ مِنَ التَّعَيُّنَاتِ، وَالْتَوَجُّعِ لِلْعَثَرَاتِ، وَاسْتِدْرَاكِ الْفَائِتَاتِ
.
انابه، به‌مثابه مرتبه‌ای والاتر از توبه، نه‌تنها سالک را از گناه بازمی‌دارد، بلکه او را به جبران عملی و اصلاح باطنی فرا می‌خواند. برخلاف توبه که بر اعتذار و اقدام به ترک معصیت متمرکز است، انابه به اصلاح رابطه با خدا و خلق و جبران خسارات ناشی از گناهان می‌پردازد. این مرتبه، به‌سان پلی است که سالک را از پشیمانی صرف به سوی بازسازی پیوندهای معنوی و اجتماعی رهنمون می‌سازد.

سه رکن اساسی انابه

انابه بر سه رکن استوار است: خروج از تعینات، توجع به عثرات، و استدراک فائتات. خروج از تعینات، به معنای پاک‌سازی نفس از آثار و تبعات گناه است، مانند اجرای حدود الهی، رد مظالم، یا کسب رضایت از خلق. توجع به عثرات، دردی نفسانی است که از پشیمانی عمیق نسبت به گناهان گذشته برمی‌خیزد و شیرینی معصیت را از وجود سالک می‌زداید. استدراک فائتات، به جبران واجبات فوت‌شده مانند نماز، روزه، و دیون شرعی و اجتماعی اشاره دارد. این سه رکن، به‌سان ستون‌های بنای انابه، سالک را در مسیر اصلاح و تقرب به حق یاری می‌دهند.

درنگ: انابه، مرتبه‌ای عمیق‌تر از توبه است که با خروج از تعینات، توجع به عثرات، و استدراک فائتات، سالک را به اصلاح عملی و باطنی و جبران گذشته هدایت می‌کند.

تثبیت سه موقعیت در انابه

انابه، برخلاف توبه که بر اعتذار متمرکز است، نیازمند تثبیت سه موقعیت است: اصلاح، توجع، و استدراک. این موقعیت‌ها، به‌سان سه گام استوار در مسیر سلوک، سالک را از حالت پشیمانی صوری به سوی جبران فعال و آگاهانه رهنمون می‌سازند. اصلاح، به معنای رفع آثار گناه در رابطه با خدا و خلق است؛ توجع، دردی نفسانی است که از آگاهی به زشتی گناه برمی‌خیزد؛ و استدراک، جبران واجبات و دیون فوت‌شده را شامل می‌شود. این سه موقعیت، انابه را از توبه متمایز کرده و آن را به مرتبه‌ای سنگین‌تر و عمیق‌تر ارتقا می‌دهند.

اصلاح به‌جای اعتذار

در توبه، اعتذار و اقدام به ترک گناه محور است، اما در انابه، اصلاح عملی و جبران خسارات ناشی از گناهان ضروری است. این اصلاح، به‌سان باغبانی است که نه‌تنها از کاشت بذرهای ناسالم پرهیز می‌کند، بلکه زمین را از علف‌های هرز پاک کرده و نهال‌های نیک می‌کارد. اصلاح در انابه، شامل رفع آثار گناه در روابط با خدا (از طریق استغفار) و با خلق (از طریق رد مظالم و کسب رضایت) است. این فرآیند، سالک را به سوی بازسازی پیوندهای معنوی و اجتماعی هدایت می‌کند.

خنثی‌سازی شیرینی گناه

انابه، سالک را ملزم می‌کند که لذت‌های ناشی از گناه را، که چون شهدی فریبنده بر ذائقه نفس نشسته، از وجود خود پاک کند. این خنثی‌سازی، به‌سان زهرزدایی از جسم است که نیازمند آگاهی عمیق به زشتی گناه و جایگزینی لذت‌های نفسانی با لذت‌های معنوی و الهی است. سالک در این مرتبه، با توجع و پشیمانی عمیق، شیرینی گناه را از بن ذرات وجودش می‌زداید و قلب خود را برای انس با حق آماده می‌سازد.

وفای به عهد در انابه

انابه، علاوه بر اصلاح عملی، نیازمند وفاداری به عهد با خداوند و حفظ حالت انابه در قلب و جان سالک است. این وفاداری، به‌سان لنگرگاهی است که کشتی سلوک را در طوفان‌های نفس اماره استوار نگه می‌دارد. سالک با زنده نگه داشتن حال انابه، تعهد خود به مسیر تقرب را تثبیت کرده و از بازگشت به گناه مصون می‌ماند. این وفای به عهد، نشانه‌ای از پایداری و استمرار در سلوک عرفانی است.

بخش دوم: انابه به‌مثابه یک حالت عرفانی

کیفیت نفسانی انابه

انابه، کیفیتی نفسانی و عرفانی است که در اثر سلوک در جان سالک پدید می‌آید. این حالت، به‌سان بیماری جسمانی که با نشانه‌های ظاهری مانند زردی یا سرفه متجلی می‌شود، در سلوک عرفانی با نشانه‌های باطنی مانند پشیمانی، توجع، و اصلاح عملی قابل رؤیت است. اهل معرفت، این حالت را در سالک تشخیص می‌دهند، چنان‌که طلبه‌ای را از حرکات و رفتارش می‌شناسند، حتی اگر لباس طلبگی بر تن نداشته باشد. انابه، به‌مثابه آیینه‌ای است که حقیقت باطن سالک را برای مرشدین آگاه آشکار می‌سازد.

واقعیت عینی مقامات سلوک

مقامات سلوک، مانند توبه و انابه، نه خیالی و نه ذهنی، بلکه واقعی و عینی‌اند. این مقامات، به‌سان اثر انگشتی بر جان سالک، نشانه‌های خود را در رفتار و حالات او بر جای می‌گذارند. اهل سلوک، به‌ویژه مرشدین آگاه، با معرفت و تجربه، این مقامات را در سالک تشخیص می‌دهند، بدون نیاز به پرس‌وجو. این تشخیص، مبتنی بر نشانه‌های ظاهری و باطنی است که از تغییر رفتار، پشیمانی عمیق، و تلاش برای جبران حکایت دارند.

درنگ: انابه، کیفیتی نفسانی و عینی است که با نشانه‌های ظاهری و باطنی، مانند پشیمانی و اصلاح، در جان سالک متجلی شده و توسط اهل معرفت قابل تشخیص است.

تفاوت توبه و انابه در اقدام و جبران

در توبه، سالک به اقدام برای ترک گناه بسنده می‌کند، اما در انابه، جبران خسارات ناشی از گناه و اصلاح روابط با خدا و خلق ضروری است. توبه، به‌سان گامی اولیه در مسیر سلوک است که سالک را از گناه بازمی‌دارد، اما انابه، چون سفری دشوار و مداوم، او را به بازسازی پیوندهای معنوی و اجتماعی ملزم می‌کند. جبران در انابه، فرآیندی پیچیده‌تر از اقدام در توبه است و فشار و سنگینی بیشتری بر سالک وارد می‌آورد.

تشخیص مقامات سلوک توسط اهل معرفت

مرشدین آگاه، با معرفت و تجربه عرفانی، قادرند مقام سالک—خواه توبه یا انابه—را از طریق نشانه‌های ظاهری و باطنی تشخیص دهند. این تشخیص، به‌سان شناسایی هویت طلبه از رفتار و حرکات اوست، حتی اگر لباس طلبگی بر تن نداشته باشد. مرشد، با مشاهده حالات سالک، می‌داند که او در مقام اقدام (توبه) است یا در مقام جبران (انابه)، و این معرفت، از تجربه و بصیرت عمیق او در سلوک ناشی می‌شود.

بخش سوم: فرآیند جبران در انابه

جبران و اصلاح روابط

جبران در انابه، شامل اصلاح مشکلات میان سالک، خدا، و خلق است. این اصلاح، به‌سان بازسازی بنایی ویران است که نیازمند تلاشی جامع و مداوم برای رفع آثار گناه و بازسازی پیوندهای معنوی و اجتماعی است. سالک باید گناهان میان خود و خدا را با استغفار، و گناهان میان خود و خلق را با رد مظالم و کسب رضایت جبران کند. این فرآیند، تمامی جنبه‌های روابط سالک—اعم از فردی، اجتماعی، و معنوی—را در بر می‌گیرد.

دشواری جبران در انابه

جبران در انابه، به دلیل گستردگی و پیچیدگی روابط با خدا و خلق، کاری دشوار و سنگین است. این فرآیند، به‌سان تلاش برای خاموش کردن آتش‌سوزی گسترده با دست خالی است که سالک را ملزم به فعالیتی سخت و مستمر می‌کند. جبران کامل، فراتر از توان انسانی است، و سالک با آگاهی به ناتوانی خود، با تذلل و تواضع به درگاه حق روی می‌آورد و از خداوند طلب عفو و یاری می‌کند.

دشواری ترک گناه در مقایسه با جبران

ترک گناه، به‌عنوان مرحله اولیه توبه، نسبت به جبران در انابه آسان‌تر است. ترک گناه، به‌سان بستن راه آبی است که به سوی ویرانی می‌رود، اما جبران، مانند بازسازی ویرانه‌های ناشی از سیل است که نیازمند تلاشی عمیق‌تر و پیچیده‌تر است. جبران، سالک را با تبعات گناه و ضرورت اصلاح روابط مواجه می‌سازد، که این امر فشار و سنگینی بیشتری بر او وارد می‌آورد.

مثال آتش‌سوزی برای جبران

جبران در انابه، به‌سان تلاش برای خاموش کردن آتش‌سوزی گسترده با امکانات محدود است. سالک، در این فرآیند، با دست خالی به دل آتش گناه می‌رود تا آثار آن را پاک کند. این تلاش، اگرچه دشوار و گاه ناکافی است، نشانه‌ای از اهتمام سالک به اصلاح و جبران است. او با این کوشش، خود را در برابر حق تعالی مصلح نشان می‌دهد، حتی اگر توان جبران کامل را نداشته باشد.

ناتوانی در جبران کامل و تذلل

جبران کامل، به دلیل گستردگی گناهان و تبعات آن‌ها، فراتر از توان انسانی است. سالک، با آگاهی به این ناتوانی، با تذلل به درگاه حق روی می‌آورد و از خداوند طلب عفو می‌کند. این تذلل، به‌سان سجده‌ای است که سالک را از بار سنگین ناتوانی رها کرده و او را به رحمت بی‌کران الهی متصل می‌سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا
(سوره بقره: ۲۸۶، : «خداوند هيچ كس را جز به اندازه وسعش تكليف نمى‌كند»).

درنگ: جبران در انابه، فرآیندی دشوار و سنگین است که سالک را به اصلاح روابط با خدا و خلق ملزم می‌کند، اما به دلیل ناتوانی در جبران کامل، با تذلل به درگاه حق رهنمون می‌شود.

بخش چهارم: ارکان عملی انابه

خروج از تعینات گناه

خروج از تعینات، به معنای پاک‌سازی نفس از آثار و تبعات گناه است. این فرآیند، شامل اجرای حدود الهی (مانند حد، قصاص، یا دیت)، رد مظالم، و کسب رضایت از خلق است. سالک باید گناهانی چون غیبت، تهمت، یا سرقت را با طلب رضایت یا جبران خسارت پاک کند. این خروج، به‌سان پاک‌سازی رودی است که گل‌آلود شده و تنها با تلاش مستمر می‌توان آن را زلال ساخت. اگر جبران عملی ممکن نباشد، سالک با استغفار و تذلل به درگاه حق روی می‌آورد.

توجع به عثرات

توجع، دردی نفسانی است که از پشیمانی عمیق نسبت به گناهان گذشته برمی‌خیزد. این درد، به‌سان سوزی است که از شکستن کاسه‌ای عتیقه در قلب سالک ایجاد می‌شود. سالک در این مرتبه، با یادآوری گناهان، احساس درد و پشیمانی عمیقی می‌کند که شیرینی معصیت را از وجود او می‌زداید. این توجع، برخلاف لذت‌جویی گناهکار که از بی‌غیرتی و بی‌احساسی ناشی می‌شود، نشانه آگاهی و حساسیت معنوی سالک است.

استدراک فائتات

استدراک فائتات، به جبران واجبات فوت‌شده مانند نماز، روزه، زکات، و دیون شرعی و اجتماعی اشاره دارد. این فرآیند، به‌سان بازپرداخت بدهی‌هایی است که سالک به خدا و خلق دارد. سالک باید واجبات قضا شده را ادا کند و دیون خلق را، مانند غیبت یا تهمت، با رد مظالم و طلب رضایت جبران نماید. این استدراک، بخش جدایی‌ناپذیر انابه است که سالک را در مسیر اصلاح عملی و معنوی قرار می‌دهد.

استغفار در انابه

استغفار، ابزار اصلی در انابه برای پاک‌سازی گناهان میان سالک و خدا و کسب رضایت خلق است. استغفار در برابر خدا، به‌سان کلیدی است که قفل گناهان را می‌گشاید، اما استغفار برای خلق، به دلیل دشواری یافتن و راضی کردن آن‌ها، کاری پیچیده‌تر است. سالک باید با استغفار عندالحق، برای گناهان میان خود و خلق نیز طلب آمرزش کند، که این امر انابه را به مرتبه‌ای سنگین‌تر از توبه ارتقا می‌دهد.

استعفاء و استحلال

در مواردی که جبران عملی ممکن نیست، سالک به استعفاء (طلب عفو) و استحلال (طلب حلالیت) روی می‌آورد. این دو، به‌سان پناهگاه‌هایی هستند که سالک را از بار سنگین ناتوانی در جبران کامل رها می‌کنند. استعفاء و استحلال، تنها پس از تلاش کامل برای جبران انجام می‌شوند و نشان‌دهنده تواضع و تذلل سالک در برابر خدا و خلق هستند. این فرآیند، انابه را از توبه صوری متمایز کرده و به آن عمقی معنوی می‌بخشد.

درنگ: خروج از تعینات، توجع به عثرات، و استدراک فائتات، ارکان عملی انابه‌اند که با استغفار، استعفاء، و استحلال، سالک را به سوی اصلاح و جبران هدایت می‌کنند.

بخش پنجم: توجع و اشفاق در انابه

درد نفسانی در توجع

توجع، دردی نفسانی است که از یادآوری گناهان گذشته در قلب سالک ایجاد می‌شود. این درد، به‌سان سوزی است که از فقدان شیء ارزشمندی چون فرزند یا کاسه‌ای عتیقه برمی‌خیزد. سالک در این حالت، با یادآوری گناهان، چنان دردی را تجربه می‌کند که گویی تیغی وجودش را پاره‌پاره می‌کند. این توجع، برخلاف بی‌احساسی گناهکار که از بی‌غیرتی ناشی می‌شود، نشانه آگاهی و حساسیت معنوی است که سالک را به سوی اصلاح و جبران سوق می‌دهد.

گناهکار و بی‌غیرتی

گناهکار، به دلیل بی‌غیرتی و بی‌احساسی، از تجربه توجع محروم است. این بی‌حسی، به‌سان موضعی است که بی‌حس شده و هیچ دردی را احساس نمی‌کند. گناهکار، به دلیل غفلت و فقدان معرفت، قادر به درک زشتی گناه و تجربه درد نفسانی نیست. اما سالک در مرتبه انابه، با آگاهی به زشتی گناه، دردی عمیق را در جان خود احساس می‌کند که او را به سوی اصلاح و جبران هدایت می‌کند.

مثال کاسه چینی و توجع

توجع، به‌سان دردی است که از شکستن کاسه‌ای چینی عتیقه در قلب سالک ایجاد می‌شود. این حسرت و پشیمانی عمیق، سالک را از لذت گناه دور کرده و او را به سوی اصلاح باطنی سوق می‌دهد. این مثال، شدت و عمق درد نفسانی در انابه را نشان می‌دهد، که برخلاف دردهای جسمانی، نتیجه آگاهی به زشتی گناه و تأثیر آن بر رابطه با خداست.

اشفاق به دیگران در انابه

در مرتبه انابه، سالک نه‌تنها از گناهان خود پشیمان است، بلکه از گناهان دیگران نیز احساس درد و ترحم می‌کند. این اشفاق، به‌سان درکی است که یتیمی از درد یتیمی دیگری دارد، زیرا خود آن را تجربه کرده است. سالک، با تجربه شخصی درد گناه، رنج دیگران را درک کرده و برای آمرزش آن‌ها دعا می‌کند. این اشفاق، نشانه وسعت قلب سالک و پیشرفت او در مسیر سلوک است.

مثال یتیمی و اشفاق

سالک، با تجربه یتیمی خود، درد یتیمی دیگران را درک می‌کند، چنان‌که کسی که فقدان پدر را تجربه کرده، رنج یتیم دیگری را عمیقاً احساس می‌کند. این درک، نتیجه هم‌دلی عمیق سالک است که از تجربه شخصی او در سلوک ناشی می‌شود و او را به دعا و شفقت نسبت به دیگران سوق می‌دهد.

دعای مؤمنین در انابه

دعای «اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات»، نتیجه اشفاق و ترحم سالک به گناهان دیگران است. این دعا، به‌سان جویباری است که از قلب سالک جاری شده و برای آمرزش و رهایی دیگران از گناه روان می‌شود. این دعا، نشانه وسعت قلب سالک است که فراتر از خود، به فکر نجات و سعادت دیگران است.

درنگ: توجع، دردی نفسانی است که سالک را از لذت گناه پاک کرده و با اشفاق به دیگران، او را به دعا برای آمرزش همگان هدایت می‌کند.

بخش ششم: کمال انابه در محبت و احسان

اشفاق اولیاء خدا

اولیاء خدا، به دلیل تجربه سختی‌های سلوک، نسبت به گناهان و رنج‌های دیگران اشفاق و ترحم دارند. این اشفاق، به‌سان نوری است که از تجربه مکافات راه در قلب آن‌ها تابیده و آن‌ها را به شفقت و محبت نسبت به خلق هدایت می‌کند. اولیاء، با معرفت و تجربه عمیق خود، درد دیگران را درک کرده و برای رهایی آن‌ها از گناه دعا می‌کنند.

مثال امیرمؤمنان و اشفاق

اشفاق امیرمؤمنان علیه‌السلام به ابن ملجم، نشانه کمال انابه است. ایشان، حتی نسبت به دشمن خود، ترحم و محبت نشان دادند و او را از منظر بنده‌ای بدبخت و گرفتار نگریستند. این اشفاق، به‌سان اقیانوسی است که هیچ کینه‌ای را در خود جای نمی‌دهد و قلب را از هرگونه کدورت پاک می‌سازد. این مثال، اوج کمال در انابه را نشان می‌دهد که سالک را به محبت بی‌قیدوشرط هدایت می‌کند.

عدم تأذی از زلات دیگران

در مرتبه انابه، سالک از زلات دیگران تأذی نمی‌بیند و عذر آن‌ها را می‌پذیرد. این عدم تأذی، به‌سان قلبی است که از هرگونه کینه و کدورت پاک شده و با محبت و شفقت به دیگران می‌نگرد. سالک، به جای آزردگی از خطاهای دیگران، آن‌ها را می‌بخشد و قلب خود را از هرگونه آلودگی نفسانی تطهیر می‌کند.

احسان به گناهکار در انابه

انابه، سالک را به مرتبه‌ای می‌رساند که نه‌تنها عذر گناهکار را می‌پذیرد، بلکه به او احسان می‌کند. این احسان، به‌سان جویباری است که از قلب سالک جاری شده و حتی گناهکار را سیراب می‌کند. سالک، با رعایت مقتضای حکمت، به گناهکار محبت کرده و قلب خود را از کدورت پاک می‌سازد، که این امر نشانه کمال انابه است.

تطهیر قلب از کدورت

اولیاء خدا، قلب خود را از کدورت ناشی از زلات دیگران پاک می‌کنند. این تطهیر، به‌سان اقیانوسی است که هیچ نجاستی را در خود نگه نمی‌دارد. سالک در انابه، با محاسبه مداوم و پاک‌سازی قلب از کینه و کدورت، خود را به سوی طهارت باطنی هدایت می‌کند. این طهارت، نشانه‌ای از کمال سلوک و تقرب به حق است.

درنگ: انابه، سالک را به محبت و احسان به دیگران، حتی گناهکاران، هدایت می‌کند و قلب او را از هرگونه کدورت و کینه تطهیر می‌نماید.

بخش هفتم: ضرورت تلاش و استمرار در انابه

لزوم تلاش پیش از استعفاء و استحلال

استعفاء و استحلال، تنها پس از تلاش کامل برای جبران و رفع تبعات گناه انجام می‌شوند. این تلاش، به‌سان کوششی است که باغبان برای احیای باغی ویران انجام می‌دهد، پیش از آنکه از صاحب باغ طلب عفو کند. سالک باید ابتدا تبعات گناه را با استغفار و رد مظالم پاک کند، سپس با استعفاء و استحلال، از خدا و خلق طلب آمرزش نماید. این فرآیند، انابه را از توبه صوری متمایز می‌کند.

اشک و آه در انابه

انابه با اشک و آه همراه است، اما فراتر از این ظواهر، به اصلاح باطنی و عملی می‌پردازد. اشک و آه، به‌سان بارانی است که زمین قلب سالک را سیراب می‌کند، اما انابه حقیقی در تغییر رفتار و تطهیر باطن متجلی می‌شود. این اشک و آه، نتیجه درد نفسانی و پشیمانی عمیق است که سالک را به سوی جبران و اصلاح هدایت می‌کند.

استدراک واجبات و دیون

استدراک فائتات، شامل قضای واجبات شرعی مانند نماز، روزه، و زکات، و رد دیون به خلق است. این فرآیند، به‌سان بازپرداخت بدهی‌هایی است که سالک به خدا و خلق دارد. سالک باید با ادای واجبات قضا شده و رفع بدهی‌های شرعی و اجتماعی، آثار گناه را از وجود خود پاک کند. این استدراک، بخش جدایی‌ناپذیر انابه است که سالک را در مسیر اصلاح عملی قرار می‌دهد.

درنگ: انابه، با تلاش مستمر برای جبران، استغفار، و استدراک واجبات، و با اشک و آه همراه است، اما فراتر از ظواهر، به اصلاح باطنی و عملی می‌پردازد.

جمع‌بندی

درس هفتاد و نهم از منازل السائرین، با تمرکز بر باب انابه، به تبیین مرتبه‌ای عمیق‌تر از توبه می‌پردازد که سالک را به جبران و اصلاح گذشته فرا می‌خواند. انابه، با سه رکن خروج از تعینات، توجع به عثرات، و استدراک فائتات، سالک را به سوی اصلاح عملی و باطنی هدایت می‌کند. خروج از تعینات، پاک‌سازی نفس از آثار گناه از طریق استغفار، اجرای حدود، و رد مظالم است. توجع، دردی نفسانی است که از پشیمانی عمیق ناشی می‌شود و شیرینی گناه را از وجود سالک می‌زداید. استدراک، جبران واجبات فوت‌شده و دیون خلق را شامل می‌شود. انابه، سالک را به مرتبه‌ای می‌رساند که نه‌تنها از گناهان خود پشیمان است، بلکه نسبت به گناهان دیگران نیز اشفاق و ترحم دارد، عذر آن‌ها را می‌پذیرد، و حتی به آن‌ها احسان می‌کند. این مرتبه، با تذلل، استغفار، و استحلال، قلب سالک را از کدورت پاک کرده و او را به سوی طهارت باطنی و تقرب به حق رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، انابه با چه امری از توبه متمایز می‌شود؟

2. کدام یک از موارد زیر یکی از سه امر لازم برای اصلاح در انابه است؟

3. طبق متن، توجع به چه معناست؟

4. کدام یک از موارد زیر در متن به عنوان بخشی از استدراک فائتات ذکر شده است؟

5. طبق متن، سالک در مقام انابه چه حالتی پیدا می‌کند؟

6. متن بیان می‌کند که انابه صرفاً اقدام برای ترک گناه است.

7. طبق متن، خروج از تعینات شامل رفع تبعات گناه با استغفار یا رد مظالم است.

8. متن تأکید دارد که انسان می‌تواند به تنهایی همه گناهان را جبران کند.

9. طبق متن، توجع به معنای احساس درد و پشیمانی از گناهان است.

10. متن اشاره دارد که انابه شامل بخشیدن دیگران بدون احساس کدورت است.

11. تفاوت اصلی بین توبه و انابه در متن چیست؟

12. چرا متن جبران در انابه را دشوار می‌داند؟

13. منظور از خروج از تعینات در انابه چیست؟

14. چرا متن استحلال را در انابه مهم می‌داند؟

15. طبق متن، توجع چگونه در سالک ایجاد می‌شود؟

پاسخنامه

1. جبران

2. خروج از تعینات

3. احساس درد و پشیمانی از گناه

4. قضای واجبات مانند نماز و روزه

5. حالت جبران

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. توبه اقدام برای ترک گناه است، اما انابه جبران گناه با اصلاح، توجع و استدراک است.

12. زیرا جبران نیازمند اصلاح روابط با خدا و خلق است که کاری سخت و سنگین است.

13. خروج از تعینات یعنی رفع تبعات گناه با استغفار، رد مظالم یا التزام به حدود الهی.

14. استحلال برای طلب حلالیت از خلق و خدا در مواردی است که جبران مستقیم ممکن نیست.

15. توجع با احساس درد و پشیمانی از گناهان در سالک ایجاد می‌شود، مانند دردی که از شکستن شیء ارزشمند حس می‌شود.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده