متن درس
باب الذکر: منزلتی در سلوک عرفانی
تحلیل و تبیین باب تذکر کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 95- باب تذکر- بخش اول)
مقدمه: جایگاه ذکر در سلوک عرفانی
در مسیر سلوک عرفانی، ذکر بهمثابه چراغی فروزان، قلب سالک را روشن میسازد و او را به سوی معرفت الهی رهنمون میگردد. این منزل، که در متون عرفانی بهعنوان یکی از مراحل کلیدی سیر و سلوک معرفی شده، نهتنها تجلی آگاهی و حضور قلبی در برابر حق است، بلکه پلی است میان عقل و قلب، که سالک را از محدودیتهای فکر عقلانی به سوی گستره بیکران معرفت الهی هدایت میکند. در این بخش، که برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است، به بررسی جایگاه ذکر در سلوک عرفانی، تمایز آن با فکر، و ارتباط آن با مراحل پیشین سلوک پرداخته میشود.
درنگ: ذکر، بهمثابه دریچهای به سوی ذات الهی، فراتر از فکر عقلانی عمل میکند و سالک را به معرفتی متعالی رهنمون میسازد که در آن قلب، نه ذهن، محور آگاهی است.
مراتب سلوک پیش از ذکر
یقظه: بیداری از غفلت
نخستین گام در سیر و سلوک عرفانی، یقظه یا بیداری از غفلت است. این مرحله، بهسان زنگ بیدارباشی است که سالک را از خواب غفلت برمیانگیزد و او را به آگاهی از کاستیهای وجودی خویش رهنمون میسازد. یقظه، لحظهای است که سالک درمییابد که در غفلت از حق زیسته و اکنون باید به سوی حقیقت بازگردد. این بیداری، زمینهساز مراحل بعدی سلوک است و بهمثابه خاک حاصلخیزی است که بذر توبه در آن کاشته میشود.
توبه: بازگشت از گناه
پس از یقظه، توبه بهعنوان گامی اساسی در مسیر سلوک پدیدار میگردد. توبه، بازگشت از گناه و اصلاح رفتار است که با پشیمانی قلبی و عزم بر تغییر همراه است. این مرحله، بهسان شستوشوی جامهای غبارگرفته، نفس را از آلودگیهای گناه پاک میسازد و زمینه را برای محاسبه نفس فراهم میآورد.
محاسبه: بررسی کاستیها
محاسبه، مرحلهای است که سالک با نگاهی دقیق و موشکافانه، اعمال و حالات درونی خویش را مورد ارزیابی قرار میدهد. این فرآیند، بهمثابه حسابرسی دقیق یک تاجر است که سود و زیان خویش را محاسبه میکند تا کاستیها را جبران و نقاط قوت را تقویت نماید. محاسبه، سالک را به شناسایی موانع درونی و رفع آنها هدایت میکند و او را برای ورود به مرحله انابه آماده میسازد.
انابه: بازگشت خالصانه به سوی حق
انابه، بازگشتی عمیق و خالصانه به سوی خداوند است که با ندامت قلبی و اشتیاقی سوزان همراه است. این مرحله، بهسان رودی زلال است که از چشمه فطرت پاک سرچشمه میگیرد و قلب سالک را برای دریافت نور تذکر آماده میسازد. انابه، فراتر از توبه ظاهری، حرکتی قلبی است که با خلوص فطرت و صفا همراه است.
درنگ: انابه، بهمثابه پلی میان توبه و تذکر، قلب سالک را از موانع نفسانی پاک میسازد و او را به سوی آگاهی و حضور در برابر حق هدایت میکند.
تذکر و ارتباط آن با انابه
در قرآن کریم، آیهای نورانی به این حقیقت اشاره دارد که تذکر، تنها در قلب کسانی رخ میدهد که به سوی خداوند بازگشتی خالصانه داشتهاند: وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ (غافر: ١٣)، به : «و جز كسانى كه [به سوى خدا] بازمىگردند، كسى پند نمىگيرد». این آیه، گواهی است بر این که تذکر، منزلتی است که در پی انابه پدید میآید. انابه، با رفع موانع نفسانی و صیقل دادن فطرت، قلب را برای دریافت نور تذکر آماده میسازد. تذکر، آگاهی و حضور قلبی در برابر حق است که سالک را از غفلت به سوی معرفت رهنمون میگردد.
تمایز فکر و ذکر: ظرف طلب و ظرف وجود
فکر: حرکت از نفس به سوی حق
فکر، بهمثابه نخستین حرکت سالک از نفس به سوی حق، در ظرف طلب جای دارد. این حرکت، شوق و اشتیاقی است که سالک را به سوی مطلوب الهی سوق میدهد. فکر، فعل ذهنی و عقلانی است که در حوزه خلق و آثار الهی عمل میکند. این مرحله، بهسان سفری است که سالک در آن با تأمل در آیات الهی، به سوی شناخت حق گام برمیدارد.
ذکر: استقرار در مطلوب
در مقابل، ذکر، ظرف وجود است که در آن سالک به آگاهی فعلی و حضور در برابر حق دست مییابد. ذکر، بهسان ساحلی است که پس از سفری طولانی در دریای طلب، سالک در آن آرام میگیرد. این منزل، نهتنها آگاهی به حق، بلکه حضور مداوم در برابر اوست که قلب را از محدودیتهای عقلانی رها میسازد.
درنگ: فکر، ظرف طلب و حرکت به سوی حق است، در حالی که ذکر، ظرف وجود و استقرار در حضور الهی است که قلب را به معرفت متعالی رهنمون میسازد.
نقد عنوان باب التذکر و پیشنهاد باب الذکر
یکی از نکات برجسته در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نقد عنوان «باب التذکر» و پیشنهاد جایگزینی آن با «باب الذکر» است. تذکر، به معنای یادآوری پس از غفلت، زیرمجموعهای از مفهوم گستردهتر ذکر است. ذکر، آگاهی مستمر و بیوقفه به حق است که نسيان (فراموشی) در آن راه ندارد. عنوان «باب الذکر»، به دلیل جامعیت، شایستهتر است، زیرا تذکر را نیز در بر میگیرد، در حالی که «باب التذکر» محدود به یادآوری بوده و ذکر عام را شامل نمیشود. این نقد، به اهمیت اصطلاحشناسی در متون عرفانی اشاره دارد و بر لزوم دقت در انتخاب عناوین تأکید میورزد.
تفاوت ماهوی فکر و ذکر: ذهن و قلب
فکر و ذکر، دو فاز متمایز در سلوک عرفانی را نمایندگی میکنند. فکر، فعل ذهنی و عقلانی است که در حوزه مغز و مخچه عمل میکند و به تحلیل و استدلال محدود است. این فعل، بهسان جویباری خشک است که در مسیر خلق و آثار الهی جریان دارد. در مقابل، ذکر، فعل قلبی است که با احساس، اشتیاق و حضور عاطفی همراه است و بهسان رودی سیال، قلب را به سوی ذات حق هدایت میکند. این تمایز، به دوگانه ذهن و قلب در عرفان اسلامی اشاره دارد، جایی که قلب، مرکز معرفت الهی و ذهن، ابزار شناخت خلق است.
درنگ: فکر، با ماهیت عقلانی و محدود خود، در حوزه خلق عمل میکند، در حالی که ذکر، با ماهیت قلبی و سیال، به ذات الهی متصل میشود.
ارتباط ذکر با مراحل پیشین
ذکر، بهمثابه میوهای است که از شاخسار مراحل پیشین (یقظه، توبه، محاسبه، انابه) میروید. یقظه، بیداری از غفلت است که سالک را به سوی توبه هدایت میکند. توبه، با پاکسازی نفس از گناه، زمینه را برای محاسبه فراهم میآورد. محاسبه، با بررسی دقیق اعمال، سالک را به انابه رهنمون میسازد و انابه، با خلوص فطرت، قلب را برای ذکر آماده میکند. ذکر، توجه و حضور مستمر در برابر حق است که از این مراحل تغذیه میکند و سالک را به آگاهی عمیق و معرفت الهی میرساند.
تفاوت ذکر و فکر در قرآن کریم
قرآن کریم، بهعنوان چراغ هدایت، تفاوت میان ذکر و فکر را به روشنی بیان میکند. آیه فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ (بقره: ١٥٢)، به : «پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم»، بر اهمیت ذکر بهعنوان عملی دوسویه میان خداوند و بنده تأکید دارد. در مقابل، فکر به ذات الهی نسبت داده نشده و به تأمل در خلق محدود است. این تفاوت، جایگاه برتر ذکر را نشان میدهد، زیرا ذکر، رابطهای متقابل با خداوند برقرار میکند، در حالی که فکر، در حوزه عقلانی و خلقی باقی میماند.
درنگ: ذکر، بهمثابه گفتوگویی قلبی با خداوند، سالک را به رابطهای متقابل با حق متصل میکند، در حالی که فکر، در حوزه تأمل در خلق محدود میماند.
تقدم و تأخر فکر و ذکر
پرسشی بنیادین در سلوک عرفانی این است که آیا ذکر پس از فکر پدید میآید یا پیش از آن، یا اینکه این دو کاملاً از هم متمایزند. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره بر این نکته تأکید دارند که فکر و ذکر، دو دستگاه متمایز دارند. فکر، در حوزه عقل و ذهن عمل میکند و به تأمل در خلق و آثار الهی محدود است. ذکر، اما، در حوزه قلب و معرفت الهی عمل میکند و سالک را به ذات حق متصل میسازد. این جدایی، نشاندهنده دو مسیر موازی در سلوک است که هر یک کارکرد خاص خود را دارند.
نقش قرآن کریم در تحلیل فکر و ذکر
قرآن کریم، بهمثابه آزمایشگاهی علمی و معنوی، راهنمای جامعی برای فهم مفاهیم عرفانی مانند فکر و ذکر است. ذکر، بهعنوان مصدر اصلی و تجرد یافته، مفهومی است که خداوند نیز در آن حضور دارد. آیه الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (آلعمران: ١٩١)، به : «كسانى كه خدا را [در همه احوال] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند»، نشان میدهد که ذکر، مقدم بر فکر است و قلب را برای تأمل عمیق در خلق آماده میسازد.
درنگ: قرآن کریم، بهمثابه چراغ هدایت، ذکر را بهعنوان منزلتی برتر و مقدم بر فکر معرفی میکند که قلب را برای تأمل در خلق و معرفت حق آماده میسازد.
برد کوتاه فکر و برد بلند ذکر
فکر، به دلیل ماهیت عقلانیاش، در حوزه خلق و آثار الهی عمل میکند و برد کوتاه و متوسطی دارد. این فعل، بهسان پرندهای است که در آسمان خلق پرواز میکند، اما در برابر ذات الهی ناتوان است. توصیه قرآنی «لاتفکروا فی ذات الله» نشاندهنده محدودیت فکر در برابر ذات الهی است. در مقابل، ذکر، به دلیل ارتباط با قلب، برد بلندی دارد و سالک را به ذات حق متصل میسازد. ذکر، بهسان عقابی است که در آسمان معرفت الهی اوج میگیرد و به مراتب عالی سلوک میرسد.
فراوانی آیات ذکر در مقایسه با فکر
قرآن کریم، با حدود ٢٨٠ آیه مرتبط با ذکر، بر اهمیت و اولویت این منزل عرفانی تأکید دارد. در مقابل، آیات مرتبط با فکر، که حدود ١٠ تا ١٧ مورد است، محدود به تأمل در خلق و آثار الهی است. این فراوانی، نشاندهنده جایگاه ویژه ذکر در معرفت و سلوک است که قلب را به خداوند متصل میکند و سالک را به مراتب عالی هدایت مینماید.
درنگ: فراوانی آیات ذکر در قرآن کریم، نشاندهنده اولویت و برد بلند این منزل عرفانی است که قلب را به معرفت الهی متصل میسازد.
نقش قلب و ذهن در معرفت
فکر، فعل ذهنی است که در حوزه خلق و آثار الهی عمل میکند و به دلیل ماهیت عقلانیاش، محدود است. ذکر، اما، فعل قلبی است که فراتر از محدودیتهای عقلانی، به ذات حق متصل میشود. قلب، بهمثابه آیینهای صیقلی، نور الهی را بازتاب میدهد، در حالی که ذهن، تنها سایههای خلق را میبیند. این تمایز، نقش قلب را بهعنوان مرکز معرفت الهی برجسته میسازد.
قرآن کریم: مرجع جامع معرفت
قرآن کریم، بهمثابه کتابی جامع و کاربردی، در تمامی جنبههای زندگی، از عرفان و فلسفه گرفته تا فقه و مسائل روزمره، راهنمایی ارائه میدهد. این کتاب، آزمایشگاهی علمی و معنوی است که پاسخگوی تمامی نیازهای معرفتی بشر است. در تحلیل فکر و ذکر، قرآن کریم مرجع اصلی است که با آیات نورانی خود، راه را برای سالک روشن میسازد.
ذکر: قوت اهل عرفان
ذکر، بهمثابه قوت اصلی اهل عرفان، سالک را از محدودیتهای نفسانی و عقلانی رها میسازد و به مراتب عالی معرفت میرساند. انواع ذکر، اعم از ظاهر، خفی، جلی، و ذکرالله الاعظم، نشاندهنده گستردگی و عمق این عمل در سلوک عرفانی است. ذکر، لطف پروردگار به بندگان است که قلب را به سوی اوج معرفت هدایت میکند.
درنگ: ذکر، بهمثابه قوت اهل عرفان، سالک را از محدودیتهای عقلانی رها کرده و به مراتب عالی معرفت الهی هدایت میکند.
جمعبندی
باب الذکر، منزلتی کلیدی در سلوک عرفانی است که سالک را از محدودیتهای فکر عقلانی به سوی گستره بیکران معرفت الهی هدایت میکند. تمایز میان فکر و ذکر، بهسان دو مسیر موازی در سلوک، نشاندهنده نقش ذهن و قلب در معرفت است. فکر، در حوزه خلق و آثار الهی عمل میکند، در حالی که ذکر، با ارتباط قلبی، سالک را به ذات حق متصل میسازد. آیات قرآن کریم، بهویژه فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ و الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا، بر اهمیت و اولویت ذکر تأکید دارند. پیشنهاد تغییر عنوان «باب التذکر» به «باب الذکر»، گامی در جهت دقیقتر شدن تحلیل عرفانی است. در نهایت، ذکر، بهمثابه قوت اهل عرفان، سالک را به سوی قرب الهی و معرفت متعالی رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی