در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 104

متن درس






تأمل در قرآن کریم و شرایط سلوک عرفانی

تأمل در قرآن کریم و شرایط سلوک عرفانی

تحلیل و تبیین باب تذکر کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 104- باب تذکر- بخش دهم)

مقدمه: درآمدی بر تأمل عرفانی در قرآن کریم

در ساحت عرفان اسلامی، تأمل در قرآن کریم به‌سان دریچه‌ای است که قلب سالک را به سوی انوار الهی می‌گشاید. این تأمل، نه‌تنها به فهم ظاهری آیات، بلکه به کشف اسرار و بواطن کلام الهی معطوف است. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با محوریت کتاب شریف «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، به بررسی عمیق این موضوع پرداخته و با نگاهی نقادانه، محدودیت‌های برخی دیدگاه‌های متداول در فهم قرآن کریم و شرایط سلوک عرفانی را مورد کاوش قرار داده است. محور اصلی این بخش، تأمل در قرآن کریم و شرایط پنج‌گانه‌ای است که برای بهره‌مندی از ثمرات ذکر معرفی شده‌اند: کاهش اختلاط با خلق، تمنّی، تعلق به غیر، خوردن و خوابیدن. در این مسیر، نقدهای عالمانه به انحرافات موجود در فرهنگ عرفانی و دینی، از جمله انزوا و فرهنگ دروایش، به همراه تمایز بین عالم و آخوند، به غنای این بررسی افزوده است.

بخش اول: تأمل در قرآن کریم، دریچه‌ای به سوی معرفت الهی

مفهوم تأمل در قرآن کریم

تأمل در قرآن کریم، به‌مثابه سفری روحانی است که سالک را از ظواهر کلام الهی به سوی بواطن و اسرار آن رهنمون می‌سازد. در درس‌گفتار مورد بحث، تأکید شده است که این تأمل شامل توجه به مواعظ، زواجر، احکام، قصص و امثال قرآن کریم است. این فرآیند، قلب را به نور الهی منور ساخته و زمینه‌ساز نزدیکی به خداوند متعال می‌شود. به تعبیر آیت‌الله نکونام قدس‌سره، تأمل در قرآن کریم، سالک را به امتثال اوامر و اجتناب از محارم رهنمون می‌سازد و در نهایت، ثمرات فکری و معرفتی را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: تأمل در قرآن کریم، فراتر از فهم ظاهری آیات، به کشف اسرار و حقایق باطنی آن معطوف است که قلب سالک را به نور الهی منور می‌سازد.

نقد محدودیت تأمل به اوامر و نواهی

یکی از محورهای برجسته درس‌گفتار، نقد این دیدگاه است که تأمل در قرآن کریم صرفاً به اوامر، نواهی، قصص، مواعظ و زواجر محدود شود. این امور، هرچند ارزشمندند، اما عظمت واقعی قرآن کریم در اسرار و بواطن آن نهفته است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با استدلالی عقلی و نقلی تأکید می‌کنند که خوبی‌ها و بدی‌ها، داستان‌ها و عبرت‌ها در فرهنگ‌ها و ادیان دیگر نیز یافت می‌شوند. آنچه قرآن کریم را متمایز می‌سازد، حقایق و اسرار الهی آن است که عقل بشری به‌تنهایی قادر به درک آن نیست. این اسرار، شامل علل خلقت، اسرار آفرینش و حقایق وجودی است که فراتر از فهم عقل عادی قرار دارند.

به‌سان باغی پر از گل‌های رنگارنگ، قرآن کریم نه‌تنها با ظواهر خود دل را می‌نوازد، بلکه با عطر اسرار پنهانش، روح را به سوی معرفت الهی پرواز می‌دهد. این دیدگاه، دعوتی است به بازنگری در رویکردهای سطحی به قرآن کریم و تأکید بر کشف لایه‌های عمیق‌تر آن. مفهوم «بطون القرآن»، که به قول برخی عارفان دارای «سبعین بطن» (هفتاد لایه باطنی) است، در اینجا مورد تأکید قرار می‌گیرد.

درنگ: عظمت قرآن کریم در اسرار و بواطن آن است، نه صرفاً در اوامر و نواهی ظاهری که عقل بشری نیز می‌تواند آن‌ها را درک کند.

جمع‌بندی بخش اول

تأمل در قرآن کریم، به‌عنوان یکی از ارکان سلوک عرفانی، نیازمند نگاهی عمیق و فراتر از ظواهر است. این تأمل، قلب را به سوی معرفت و حکمت رهنمون می‌سازد و از سالک می‌طلبد که نه‌تنها به اوامر و نواهی کلام الهی عمل کند، بلکه به اسرار و حقایق پنهان آن نیز دست یابد. نقد محدودیت تأمل به جنبه‌های ظاهری، دعوتی است به سوی کشف لایه‌های باطنی قرآن کریم که عارفان را به سوی کمال معنوی هدایت می‌کند.

بخش دوم: شرایط بهره‌مندی از ثمرات ذکر

پنج شرط اساسی سلوک عرفانی

برای بهره‌مندی از ثمرات ذکر و تأمل در قرآن کریم، پنج شرط اساسی معرفی شده‌اند: کاهش اختلاط با خلق، تمنّی، تعلق به غیر، خوردن و خوابیدن. این شرایط، به‌سان پلی است که سالک را از تعلقات مادی به سوی انوار الهی رهنمون می‌سازد. کاهش این پنج مورد، به معنای تهذیب نفس و آماده‌سازی قلب برای دریافت معرفت الهی است.

کاهش اختلاط با خلق

اختلاط با خلق، به معنای آمیختن بی‌ضابطه با مردم، ممکن است سالک را از توجه به حق بازدارد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره این توصیه را به شدت نقد کرده و آن را نوعی خودخواهی و انحراف از سیره انبیاء و اولیاء می‌دانند. به جای دوری از مردم، سالک باید در میان آن‌ها حضور یابد، اما از بدی‌ها و انحرافات آن‌ها پرهیز کند. این مفهوم در عبارت «کُنْ فی النَّاسِ وَ لا تَکُنْ مَعَهُمْ» (در میان مردم باش، اما مانند آن‌ها مباش) تجلی یافته است.

به‌سان ماهی که در دریای مردم شنا می‌کند، عارف باید در جامعه حضور داشته باشد، اما از آلودگی‌های آن مصون بماند. این نقد، بر این نکته تأکید دارد که انزوا و دوری کامل از جامعه، با روح تعالیم اسلامی مغایرت دارد. انبیاء و اولیاء، همواره در میان مردم بوده و با رفتار خود، آن‌ها را به سوی حق هدایت کرده‌اند.

درنگ: عارف باید در میان مردم حضور یابد، اما از بدی‌ها و انحرافات آن‌ها پرهیز کند، نه اینکه به انزوا پناه برد.

کاهش تمنّی

تمنّی، به خواسته‌های نفسانی ناسالم اشاره دارد که از مسیر حق خارج‌اند. آیت‌الله نکونام قدس‌سره با استناد به آیه شریفه وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (سوره نساء، آیه 32، : «و آنچه را که خدا برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده آرزو مکنید.»)، تمنّی ناسالم را نهی می‌کنند. این نوع تمنّی، به حسرت خوردن به نعمت‌های دیگران منجر شده و قلب را از رضا و تسلیم به قضای الهی دور می‌کند.

تمنّی، به‌سان سایه‌ای تاریک است که بر قلب سالک می‌افتد و او را از نور توکل و تسلیم محروم می‌سازد. در مقابل، رجاء و طمع مشروع، که به ترتیب به خواسته‌های میانه و نزدیک اشاره دارند، می‌توانند در مسیر سلوک سازنده باشند.

درنگ: تمنّی ناسالم، به دلیل ایجاد حسرت و نارضایتی، مانع از رضا و تسلیم به قضای الهی است.

تفاوت تمنّی و امل

برای روشن شدن مفهوم تمنّی، درس‌گفتار به تمایز آن با امل، رجاء و طمع پرداخته است. امل، به آرزوهای دور و بعید اشاره دارد که غالباً باطل و غیرواقعی‌اند، چنان‌که در آیه شریفه ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (سوره حجر، آیه 3، : «بگذارشان بخورند و برخوردار شوند و آرزو[های دور و دراز] سرگرمشان کند، پس به‌زودی خواهند دانست.») آمده است. طمع، به خواسته‌های نزدیک و در دسترس، و رجاء، به خواسته‌های میانه که ممکن است تحقق یابند یا نیابند، اشاره دارد. اما تمنّی، خواسته‌های نفسانی ناسالم است که با توکل و تسلیم در تضاد است.

به‌سان درختی که شاخه‌هایش به سوی آسمان است، رجاء و طمع می‌توانند سالک را به سوی حق هدایت کنند، اما تمنّی، چون خاری است که قلب را از مسیر سلامت دور می‌سازد.

کاهش تعلق به غیر

تعلق به غیر، به معنای وابستگی به غیر خدا، یکی دیگر از موانع سلوک عرفانی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره تأکید می‌کنند که تعلق به غیر، اگر به شر ک منجر شود، به‌کلی حرام است و حتی کاهش آن نیز کافی نیست. بااین‌حال، تعلق مجاز، مانند دوست داشتن فرزند یا خانه، می‌تواند وجود داشته باشد، اما باید در حد اعتدال باشد.

تعلق، به‌سان بندی است که قلب را به زمین می‌کشد، اما اگر این بند به سوی حق باشد، به جای اسارت، به آزادی معنوی منجر می‌شود. تعلق حرام، که به شر ک و لعن می‌انجامد، باید به‌کلی ترک شود، درحالی‌که تعلق مجاز، تنها باید کاهش یابد.

درنگ: تعلق به غیر، اگر به شر ک منجر شود، حرام است و باید به‌کلی ترک شود، اما تعلق مجاز باید در حد اعتدال باشد.

کاهش خوردن و خوابیدن

کاهش خوردن و خوابیدن، به معنای اعتدال در نیازهای جسمانی است که به تقویت قوای روحانی کمک می‌کند. پرخوری، مزاج را تحریک کرده و عقل را تضعیف می‌کند، درحالی‌که پرخوابی، حافظه و تمرکز را مختل می‌سازد. آیت‌الله نکونام قدس‌سره توصیه می‌کنند که خواب باید به‌صورت متعادل و در چند نوبت باشد تا تأثیر منفی آن کاهش یابد.

خوردن و خوابیدن، به‌سان سوخت جسم‌اند که اگر به اعتدال مصرف شوند، روح را در مسیر سلوک یاری می‌کنند، اما اگر به افراط گرایند، قلب را از نور معرفت محروم می‌سازند.

جمع‌بندی بخش دوم

شرایط پنج‌گانه کاهش (اختلاط با خلق، تمنّی، تعلق به غیر، خوردن و خوابیدن)، به‌سان ابزارهایی هستند که قلب سالک را برای دریافت انوار الهی آماده می‌سازند. بااین‌حال، نقدهای عالمانه به توصیه‌هایی نظیر انزوا و کاهش بی‌ضابطه اختلاط با خلق، بر اهمیت حضور فعال در جامعه و پرهیز از خودخواهی تأکید دارد. تمایز بین تمنّی، امل، رجاء و طمع، و همچنین تفکیک تعلق مجاز و حرام، به روشن شدن مسیر سلوک عرفانی کمک می‌کند.

بخش سوم: نقد انحرافات در فرهنگ عرفانی و دینی

نقد انزوا و فرهنگ دروایش

یکی از مهم‌ترین محورهای درس‌گفتار، نقد توصیه به انزوا به‌عنوان راهی برای سلوک عرفانی است. آیت‌الله نکونام قدس‌سره، انزوا را به‌عنوان انحرافی از عرفان اصیل رد کرده و آن را به دروایش و قلندران نسبت می‌دهند. انزوا، به معنای کناره‌گیری کامل از جامعه، با تعالیم اسلامی که بر حضور فعال در جامعه و اصلاح آن تأکید دارد، مغایرت دارد. در شرایط فساد جامعه، مهاجرت به‌عنوان جایگزین توصیه شده است.

انزوا، به‌سان غاری تاریک است که سالک را از نور جامعه و رسالت هدایت محروم می‌سازد. عارف، به‌سان خورشیدی است که باید با حضور در میان مردم، تاریکی‌های جهل و انحراف را بزداید.

درنگ: انزوا در اسلام جایگاهی ندارد؛ عارف باید در جامعه حضور یابد و با رفتار خود، دیگران را به سوی حق هدایت کند.

جدایی عرفان از فرهنگ دروایش

درس‌گفتار، فرهنگ دروایش را از عرفان اصیل جدا می‌داند و ویژگی‌هایی نظیر انزوا، گدایی و خودنمایی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. عرفان، به‌عنوان عروس علوم، باید از این انحرافات پاک باشد. عارف، باید بی‌نیاز، متواضع و متخلق به اخلاق الهی باشد، نه اینکه با ظواهری نظیر ریش بلند و کشکول، خود را از دیگران متمایز سازد.

عرفان، به‌سان عروسی است که با زیور معرفت و تقوا آراسته شده، اما دروایش، گاه با جامه‌های پشمین و کشکول گدایی، از این زیبایی دور افتاده‌اند.

تمایز عالم و آخوند

درس‌گفتار، با تمایز بین عالم و آخوند، تأکید می‌کند که علماء، ورثه انبیاء هستند، درحالی‌که آخوندها، به دلیل فقدان علم، تقوا و عدالت، نمی‌توانند این جایگاه را داشته باشند. عالم، کسی است که با علم، عدالت، تقوا و اجتهاد، به وراثت انبیاء نائل شده و به خدمت مردم متعهد است.

عالم، به‌سان مشعلی است که راه هدایت را روشن می‌کند، اما آخوند، گاه چون سایه‌ای است که در پی منافع نفسانی خود، نور حقیقت را می‌پوشاند.

درنگ: علماء، ورثه انبیاء هستند که با علم، تقوا و عدالت، به هدایت جامعه می‌پردازند، اما آخوندها فاقد این ویژگی‌ها بوده و به دنبال منافع مادی‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد انحرافات در فرهنگ عرفانی و دینی، از جمله انزوا، فرهنگ دروایش و آخوندیسم، دعوتی است به بازگشت به عرفان و علم اصیل. عارف و عالم، باید در جامعه حضور فعال داشته باشند، از خودخواهی و انحرافات پرهیز کنند و با رفتار خود، دیگران را به سوی حق هدایت کنند. این نقدها، بر اهمیت تهذیب نفس و تعهد به خدمت به جامعه تأکید دارند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در چارچوب «منازل السائرین»، به بررسی تأمل در قرآن کریم و شرایط سلوک عرفانی پرداخته است. تأمل در قرآن کریم، به‌عنوان دریچه‌ای به سوی معرفت الهی، نیازمند نگاهی عمیق به اسرار و بواطن آن است. شرایط پنج‌گانه کاهش (اختلاط با خلق، تمنّی، تعلق به غیر، خوردن و خوابیدن)، به‌سان ابزارهایی هستند که قلب را برای دریافت انوار الهی آماده می‌سازند. بااین‌حال، نقدهای عالمانه به انحرافاتی نظیر انزوا، فرهنگ دروایش و آخوندیسم، بر اهمیت حضور فعال در جامعه و تعهد به علم و عرفان اصیل تأکید دارند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، یکی از موارد مورد تأکید برای تذکر چیست؟

2. طبق متن، تمنّی به چه معناست؟

3. کدام یک از موارد زیر جزو پنج چیزی است که باید کم شوند؟

4. بر اساس متن، تفاوت اصلی بین امل و تمنّی چیست؟

5. طبق متن، چرا انزوا مورد انتقاد قرار گرفته است؟

6. تأمل در قرآن تنها به اوامر و نواهی آن محدود می‌شود.

7. اختلاط با خلق ممکن است انسان را از یاد خدا و مرگ غافل کند.

8. تمنّی با رضایت به قضای الهی سازگار است.

9. عرفان حقیقی با انزوا و دوری از مردم هم‌خوانی دارد.

10. تعلق به غیر خدا، اگر به شرك منجر شود، حرام است.

11. چرا تأمل در قرآن برای تذکر مهم است؟

12. تفاوت اصلی بین امل و رجاء چیست؟

13. چرا اختلاط با خلق باید کم باشد؟

14. چرا انزوا در دین اسلام مورد تأیید نیست؟

15. تعلق مجاز و تعلق حرام چه تفاوتی دارند؟

پاسخنامه

1. تأمل در قرآن و مواعظه و زواجر آن

2. خواسته‌های نفسانی ناسالم و غیر حق

3. اختلاط با خلق

4. امل آرزوهای بعید و تمنّی خواسته‌های نفسانی ناسالم است

5. چون در دین اسلام تکلیف به انزوا وجود ندارد

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. تأمل در قرآن، از جمله مواعظه، زواجر، قصص و احکام آن، قلب را روشن کرده و انسان را به یاد مرگ و معارف الهی می‌اندازد.

12. امل به آرزوهای بعید و دور اشاره دارد، در حالی که رجاء به خواسته‌های متوسط که ممکن است تحقق یابد یا نیابد، مربوط است.

13. اختلاط زیاد با خلق ممکن است انسان را از یاد خدا و مرگ غافل کند و او را مشغول امور دنیوی نماید.

14. انزوا در دین اسلام جایز نیست زیرا به جای دوری از مردم، باید در جامعه بود و با بدی‌ها مبارزه کرد یا در نهایت مهاجرت نمود.

15. تعلق مجاز محبت به چیزهای حلال مانند خانواده است، اما تعلق حرام به شرك و لعن منجر می‌شود و ممنوع است.

فوتر بهینه‌شده