در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 106

متن درس





باب اعتصام: تبیین عرفانی و فلسفی تمسک به حبل الله و ذات حق

باب اعتصام: تبیین عرفانی و فلسفی تمسک به حبل الله و ذات حق

پ

تحلیل و تبیین باب اعتصام کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۶- باب اعتصام- بخش اول)

مقدمه: اعتصام، پناهگاه معنوی سالک

در مسیر سلوک عرفانی، باب اعتصام به‌سان قلعه‌ای استوار است که سالک را از طوفان‌های نفسانی و گمراهی‌های ظاهری و باطنی در امان می‌دارد. این مقام، که پس از تذکر و تفکر در منازل السائرین پدیدار می‌گردد، ظرفی است برای حفظ دستاوردهای معنوی، معرفتی و عملی که سالک در طی طریق خود به دست آورده است. اعتصام، به معنای چنگ زدن به ریسمان الهی و تمسک به ذات حق، نه تنها انسان را از نسيان و عصيان مصون می‌دارد، بلکه او را به سوی یقین و وحدت با حق هدایت می‌کند.

درنگ: اعتصام، به‌سان ریسمانی است که سالک را از پرتگاه‌های نفسانی و اجتماعی نجات می‌دهد و او را به ساحل امن یقین و وحدت با حق می‌رساند. این مقام، پلی است میان شریعت و حقیقت، که سالک را از التزام به احکام به سوی وصول به ذات الهی هدایت می‌کند.

بخش اول: اعتصام، ظرف حفاظت معنوی

ورود به باب اعتصام پس از تذکر

در سیر منازل السائرین، پس از آنکه سالک در باب تذکر به ذکر، توجه و اکتساب ثمرات تفکر دست می‌یابد، به مقام اعتصام وارد می‌شود. اعتصام، ظرفی است که دستاوردهای معنوی حاصل از تفکر و ذکر را در برابر نسيان (فراموشی) و عصيان (نافرمانی) محافظت می‌کند. این مقام، به‌سان باغبانی است که نهال معرفت را از گزند آفات حفظ می‌کند تا به بار نشیند. انسان در این مرحله، می‌کوشد تا آنچه از فکر و ذکر به دست آورده، با تمسک به قوانین الهی و پایبندی به ارزش‌های معنوی، استمرار بخشد. این فرآیند، نیازمند آگاهی و اراده‌ای مستمر است که سالک را از پراکندگی ذهنی به سوی تمرکز و ثبات معنوی رهنمون می‌شود.

حفاظت از ثمرات تفکر و ذکر

اعتصام، به معنای حفظ ثمرات فکری و معنوی، وظیفه‌ای است که سالک را از انحراف و گمراهی بازمی‌دارد. این حفاظت، نه تنها به معنای پایبندی به احکام ظاهری است، بلکه شامل حفظ پاکی باطنی و دوری از هرگونه تخطی از حریم حق می‌شود. به تعبیر عرفانی، اعتصام مانند سپری است که قلب سالک را از هجوم وسوسه‌ها و توهمات در امان می‌دارد. ترکیب فکر، ذکر و حفاظت، ساختاری منسجم را تشکیل می‌دهد که سالک را در مسیر حق‌جویی استوار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش اول

باب اعتصام، به‌سان پناهگاهی معنوی، سالک را از آفات نفسانی و گمراهی‌های ظاهری حفظ می‌کند. این مقام، با تأکید بر حفاظت از دستاوردهای معنوی حاصل از تفکر و ذکر، سالک را به سوی استمرار در مسیر حق هدایت می‌کند. این فرآیند، نیازمند آگاهی، اراده و پایبندی به قوانین الهی است که زمینه‌ساز وصول به مراتب بالاتر سلوک می‌شود.

بخش دوم: تبیین آیات اعتصام در قرآن کریم

دو آیه محوری در باب اعتصام

اعتصام در قرآن کریم، از طریق دو آیه کلیدی تبیین شده است که هر یک به سطحی از سلوک عرفانی اشاره دارند:

  • وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
  • (سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۳؛ : و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید).

  • وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ
  • (سوره حج، آیه ۷۸؛ : و به خدا چنگ زنید که او مولای شماست؛ چه نیکو مولایی و چه نیکو یاوری).

این دو آیه، دو نوع اعتصام را متمایز می‌کنند: اعتصام بحبل الله، که به تمسک به شریعت و قوانین الهی اشاره دارد، و اعتصام بالله، که به ارتباط مستقیم با ذات حق و وصول به یقین دلالت می‌کند. این تمایز، نشان‌دهنده مراتب مختلف سلوک است که از التزام به احکام ظاهری تا وحدت با حقیقت الهی امتداد می‌یابد.

تبیین آیه سوره آل‌عمران (آیه ۱۰۳)

آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران، در سیاق دعوت به تقوای الهی و مرگ در حالت تسلیم قرار دارد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا

(: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا آن‌گونه که شایسته اوست پروا کنید و جز به حالت تسلیم نمیرید * و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید).

این آیه، اعتصام را در بُعد جمعی و وحدت اجتماعی مطرح می‌کند. حبل الله، به‌سان ریسمانی است که جامعه اسلامی را از تفرقه و پراکندگی حفظ می‌کند. این تمسک، از طریق التزام به قرآن کریم، احکام الهی و ارزش‌های دینی محقق می‌شود. آیه، به وضوح بر وحدت و همبستگی تأکید دارد و جامعه را از تشتت و انحطاط برحذر می‌دارد.

تبیین آیه سوره حج (آیه ۷۸)

آیه ۷۸ سوره حج، اعتصام را در سطحی فردی و عمیق‌تر مطرح می‌کند:

وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ

(: و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است جهاد کنید. اوست که شما را برگزیده و در دین بر شما سختی قرار نداده است. آیین پدرتان ابراهیم. او شما را پیش از این و در این [کتاب] مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. پس نماز را برپا دارید و زکات دهید و به خدا چنگ زنید که او مولای شماست؛ چه نیکو مولایی و چه نیکو یاوری).

این آیه، پس از تأکید بر جهاد اکبر و التزام به شریعت، به تمسک مستقیم به ذات الهی دعوت می‌کند. اعتصام بالله، به‌سان چنگ زدن به ساحل امن الهی است که سالک را از امواج نفسانی و تردیدها در امان می‌دارد.

تفاوت معنایی دو آیه

تفاوت این دو آیه، به‌سان تفاوت میان رودخانه‌ای است که به دریا می‌ریزد و دریایی که خود منشأ رودخانه‌هاست. آیه سوره آل‌عمران، به وحدت جمعی و التزام به شریعت تأکید دارد، در حالی که آیه سوره حج، به ارتباط فردی و وصول به یقین اشاره می‌کند. بی‌توجهی به این تفاوت‌ها، به‌سان نصب آیات بر سردر خانه بدون تأمل در معانی آن‌هاست که نوعی بی‌حرمتی به قرآن کریم محسوب می‌شود.

درنگ: تفاوت میان اعتصام بحبل الله و اعتصام بالله، مانند تفاوت میان راه و مقصد است. اولی، سالک را به سوی وحدت جمعی و التزام به شریعت هدایت می‌کند، و دومی، او را به ساحل یقین و وحدت با ذات حق می‌رساند.

جمع‌بندی بخش دوم

آیات اعتصام در قرآن کریم، دو سطح از سلوک را تبیین می‌کنند: اعتصام بحبل الله، که به وحدت جمعی و التزام به شریعت دعوت می‌کند، و اعتصام بالله، که به ارتباط مستقیم با ذات حق و وصول به یقین اشاره دارد. این دو آیه، مانند دو بال، سالک را در مسیر سلوک یاری می‌دهند و او را از تفرقه و تردید به سوی وحدت و یقین هدایت می‌کنند.

بخش سوم: اعتصام، حفاظت از طریق حرمت

حرمت، بنیاد اعتصام

اعتصام، در هسته خود، به معنای حفاظت از دستاوردهای معنوی است که از طریق رعایت حرمت الهی محقق می‌شود. حرمت، به‌سان نگهبانی است که حریم حق را از تعدی نفسانی و شیطانی حفظ می‌کند. انسان با تمسک به حق و رعایت حدود الهی، خود را از انحراف، معصیت و طغیان مصون می‌دارد. این فرآیند، مانند بستن ریسمانی استوار به قلب سالک است که او را از سقوط در پرتگاه‌های نفسانی بازمی‌دارد.

تمسک به حبل الله و تجلی حق

تمسک به حبل الله، به معنای اتصال به قوانین و آیات الهی است که انسان را به حق متصل می‌کند. این تمسک، مانند چنگ زدن به ریسمانی است که سالک را از امواج طوفانی نفس و دنیا به ساحل امن الهی می‌رساند. سالک با متمثل ساختن خود به حبل الله، حق را در وجود خویش متجلی می‌سازد و حریم الهی را حفظ می‌کند.

تفاوت اعتصام بحبل الله و اعتصام بالله

اعتصام بحبل الله، به تمسک به ظهورات حق، فرامین الهی، قرآن کریم و احکام حلال و حرام اشاره دارد. این سطح، مانند راهی است که سالک را به سوی مقصد هدایت می‌کند. اما اعتصام بالله، به دفع کامل شک و تردید و وصول به ظرف یقین دلالت دارد. این مرحله، مانند رسیدن به قله‌ای است که سالک از آن، حقیقت الهی را بی‌هیچ حجابی مشاهده می‌کند.

ظرف یقین در اعتصام بالله

اعتصام بالله، سالک را به مرحله‌ای می‌رساند که در آن، شک و تردید از وجود او زدوده می‌شود. این ظرف یقین، مانند آسمانی صاف است که هیچ ابری از توهمات و وسوسه‌ها بر آن سایه نیفکنده است. سالک در این مرحله، با تمسک به ذات حق، به معرفتی باطنی دست می‌یابد که او را از هرگونه گمراهی مصون می‌دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

اعتصام، از طریق رعایت حرمت الهی و تمسک به حبل الله و ذات حق، سالک را از انحراف و گمراهی حفظ می‌کند. این مقام، با ایجاد پیوندی استوار میان شریعت و حقیقت، سالک را از التزام به احکام ظاهری به سوی وصول به یقین باطنی هدایت می‌کند. تفاوت میان اعتصام بحبل الله و اعتصام بالله، نشان‌دهنده مراتب مختلف سلوک است که هر یک، نقشی کلیدی در حفظ و ارتقای معنوی سالک ایفا می‌کنند.

بخش چهارم: مراتب ایمان و یقین در اعتصام

مراتب ایمان و حرکت به سوی یقین

آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا (سوره نساء، آیه ۱۳۶؛ : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، ایمان بیاورید) به مراتب مختلف ایمان اشاره دارد. ایمان اولیه، ممکن است با توهمات و تردیدها همراه باشد، اما ایمان در مراتب بالاتر، به یقین و دفع کامل شک منجر می‌شود. این آیه، مانند نردبانی است که سالک را از ایمان ظاهری به سوی ایمان باطنی و یقین هدایت می‌کند.

حکمت عملی و نظری در اعتصام

حکمت عملی، که شامل التزام به احکام حلال و حرام، نماز، قیام و قعود است، مقدم بر حکمت نظری است که به معرفت و یقین به حق منجر می‌شود. اعتصام بحبل الله، مصداق حکمت عملی است که قلب سالک را برای دریافت معارف الهی آماده می‌سازد. اعتصام بالله، مانند میوه‌ای است که از درخت حکمت عملی می‌روید و سالک را به معرفت باطنی می‌رساند.

ترتیب سلوک در اعتصام

برای افراد عادی، سلوک از تمسک به حبل الله آغاز می‌شود، مانند راهی که از شریعت به سوی حقیقت می‌رود. اما برای خواص، سلوک از اعتصام بالله شروع می‌شود، مانند قله‌ای که سالک از آن به سوی شریعت بازمی‌گردد. این تفاوت، مانند تفاوت میان سفری است که از مبدأ به مقصد می‌رود و سفری که از مقصد به مبدأ بازمی‌گردد.

ترتیب حقیقی و اعتباری

در ترتیب اعتباری، سلوک از اعتصام بحبل الله به اعتصام بالله پیش می‌رود، مانند حرکت از اعم به اخص. اما در ترتیب حقیقی، سلوک از اعتصام بالله به اعتصام بحبل الله جریان دارد، مانند بازگشت از اخص به اعم. این تفاوت، مانند تفاوت میان محبین است که از شریعت به حقیقت می‌رسند و محبوبین که از حقیقت به شریعت بازمی‌گردند.

درنگ: سلوک عرفانی، مانند سفری است که برای محبین از شریعت به حقیقت و برای محبوبین از حقیقت به شریعت جریان دارد. اعتصام، در هر دو مسیر، سالک را از تفرقه و تردید به سوی وحدت و یقین هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

مراتب ایمان و یقین، مانند نردبانی است که سالک را از التزام به شریعت به سوی وصول به حقیقت هدایت می‌کند. حکمت عملی و نظری، مانند دو بال، سالک را در این مسیر یاری می‌دهند. ترتیب سلوک، چه در مسیر محبین و چه در مسیر محبوبین، نشان‌دهنده پویایی و عمق مقام اعتصام است که سالک را به سوی کمال معنوی رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: نقد بی‌حرمتی به آیات قرآن کریم

اهمیت رعایت حرمت آیات

بی‌حرمتی به آیات قرآن کریم، مانند نصب تابلویی زینتی بر سردر خانه است که بدون تأمل در معانی آن، تنها به‌عنوان نماد به کار می‌رود. این عمل، مانند قرار دادن گوهری گرانبها در طاقچه‌ای غبارگرفته است که ارزش واقعی آن نادیده گرفته می‌شود. آیات قرآن کریم، باید محور تأمل، فهم و عمل قرار گیرند تا از تحریف معنوی و سطحی‌نگری مصون بمانند.

نقد تفسیر سطحی و تزئینی

ترکیب آیات بدون توجه به سیاق و معانی آن‌ها، مانند چیدن گل‌هایی بی‌ریشه در گلدانی است که زود پژمرده می‌شوند. آیه اعتصام بحبل الله، به وحدت جمعی و آیه اعتصام بالله، به ارتباط فردی با حق اشاره دارند. بی‌توجهی به این تفاوت‌ها، تفسیر را به سوی سطحی‌نگری و تحریف سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

حرمت آیات قرآن کریم، در گرو فهم عمیق و عمل به آن‌هاست. بی‌توجهی به سیاق و معانی آیات، مانند استفاده تزئینی از آن‌هاست که ارزش معنوی آن‌ها را کاهش می‌دهد. اعتصام، نیازمند فهمی دقیق و کاربردی از آیات است تا سالک را به سوی حقیقت هدایت کند.

بخش ششم: معنای حقیقی حبل الله

تفسیر حبل الله در قرآن کریم

حبل الله، به‌سان ریسمانی است که انسان را از پرتگاه‌های گمراهی نجات می‌دهد. این ریسمان، در قرآن کریم به معنای هر چیزی است که انسان را به حق متصل می‌کند، اعم از قرآن، عهد الهی و احکام شریعت. این تفسیر، مانند کلیدی است که درهای معرفت را به روی سالک می‌گشاید.

نقد تفسیر استعاری حبل

تفسیر حبل الله به‌صورت استعاری، مانند محدود کردن معنای دریا به امواج سطحی آن است. حبل، به معنای «ما یتمسک به» است که شامل هر چیزی می‌شود که انسان را به حق متصل می‌کند، اعم از طناب مادی، قرآن یا عهد. این معنا، حقیقی است و نه صرفاً استعاری، زیرا الفاظ قرآن کریم برای روح معانی وضع شده‌اند.

معنای حقیقی حبل و رد مجاز

حبل، مانند پلی است که انسان را به سوی حق می‌برد، چه این پل طناب مادی باشد، چه قرآن کریم و چه عهد الهی. این معنا، حقیقی است و نه مجاز، زیرا الفاظ قرآن کریم برای روح معانی وضع شده‌اند. محدود کردن معانی به مصادیق مادی، مانند زندانی کردن حقیقت در قفس ماده است که از فهم عمیق قرآن کریم جلوگیری می‌کند.

درنگ: حبل الله، مانند ریسمانی است که انسان را از پرتگاه گمراهی به ساحل امن حق می‌رساند. این معنا، حقیقی است و نه صرفاً استعاری، زیرا قرآن کریم برای روح معانی نازل شده است.

جمع‌بندی بخش ششم

حبل الله، به معنای هر چیزی است که انسان را به حق متصل می‌کند، از قرآن کریم و عهد الهی تا احکام شریعت. این معنا، حقیقی است و نه مجاز، زیرا الفاظ قرآن کریم برای روح معانی وضع شده‌اند. فهم این حقیقت، سالک را از محدودیت‌های تفسیر مادی رها می‌سازد و او را به سوی معرفت عمیق هدایت می‌کند.

بخش هفتم: ولایت الهی و ولایت عمومی

اعتصام بالله و دوری از شر

اعتصام بالله، مانند پناه بردن به قلعه‌ای استوار است که انسان را از شر و اسارت غیر خدا حفظ می‌کند. این تمسک، سالک را از هر آنچه غیر حق است دور می‌سازد و او را در پناه الهی قرار می‌دهد. این مرحله، مانند رسیدن به ساحلی است که هیچ طوفانی نمی‌تواند آن را متلاطم کند.

نقد افزودن «لاغیر» به آیه

افزودن عبارت «لاغیر» به آیه سوره حج، مانند افزودن رنگی غیرطبیعی به گلی است که خود به تنهایی زیباست. آیه فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ خدا را به‌عنوان بهترین مولا و نصیر معرفی می‌کند، اما نفی دیگر مولاها را شامل نمی‌شود. این افزودن، مانند تحریف معنای آیه است که از فهم دقیق آن جلوگیری می‌کند.

ولایت الهی و ولایت عمومی

در جامعه شیعی، ولایت عمومی، مانند شبکه‌ای از الفت و قرب است که افراد را به یکدیگر متصل می‌کند. این ولایت، فراتر از عدالت ظاهری است و به مسئولیت متقابل افراد نسبت به یکدیگر دلالت دارد. مانند درختی است که شاخه‌هایش به هم گره خورده‌اند و هر شاخه، دیگری را تقویت می‌کند.

ولایت عمومی و ولایت فقیه

ولایت فقیه، مانند قله‌ای است که تنها در بستر جامعه ولایی معنا می‌یابد. بدون ولایت عمومی، که در آن همه افراد نسبت به یکدیگر مسئولیت دارند، ولایت فقیه نمی‌تواند به‌طور کامل محقق شود. این مانند ساختن بنایی است که بدون پی‌ریزی محکم، استوار نخواهد ماند.

جمع‌بندی بخش هفتم

اعتصام بالله، سالک را به سوی دوری از شر و وصول به یقین هدایت می‌کند. ولایت عمومی، مانند شبکه‌ای است که جامعه را به سوی وحدت و همبستگی می‌برد. ولایت فقیه، تنها در بستر این ولایت عمومی معنا می‌یابد و بدون آن، مانند درختی است که ریشه در خاک ندارد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

باب اعتصام، مانند پلی است که سالک را از شریعت به حقیقت و از وحدت جمعی به یقین فردی هدایت می‌کند. آیات وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا و وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ دو سطح از این مقام را تبیین می‌کنند: اولی، به التزام به شریعت و وحدت جمعی دعوت می‌کند و دومی، به ارتباط مستقیم با ذات حق و وصول به یقین اشاره دارد. حرمت آیات قرآن کریم، در گرو فهم عمیق و عمل به آن‌هاست، و بی‌توجهی به سیاق و معانی آن‌ها، مانند استفاده تزئینی از گوهری گرانبهاست. حبل الله، به معنای هر چیزی است که انسان را به حق متصل می‌کند، و این معنا، حقیقی است و نه مجاز. ولایت عمومی، مانند شبکه‌ای است که جامعه شیعی را به سوی وحدت و همبستگی هدایت می‌کند و بستری برای تحقق ولایت فقیه فراهم می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مفهوم اصلی «اعتصام» چیست؟

2. آیه «و اعتصموا بحبل الله جميعا» در کدام سوره ذکر شده است؟

3. طبق متن، «حبل الله» به چه چیزی اشاره دارد؟

4. در متن، اعتصام بالله به چه معناست؟

5. کدام آیه در سوره حج به اعتصام بالله اشاره دارد؟

6. اعتصام بحبل الله به معنای تمسک به قوانین الهی و احکام دینی است.

7. اعتصام بالله و اعتصام بحبل الله هر دو در یک آیه ذکر شده‌اند.

8. متن درسگفتار بیان می‌کند که اعتصام بالله به معنای حفاظت از جامعه در برابر تفرقه است.

9. طبق متن، حبل الله به صورت استعاری به قرآن و عهد اشاره دارد.

10. متن درسگفتار استفاده از آیات الهی به صورت دکوری و بدون توجه به معنا را تأیید می‌کند.

11. تفاوت اصلی بین اعتصام بحبل الله و اعتصام بالله چیست؟

12. چرا متن درسگفتار تأکید دارد که آیات الهی نباید به صورت دکوری استفاده شوند؟

13. منظور از «حبل» در قرآن چیست و چرا به آن استعاره گفته شده است؟

14. چرا آیه «و اعتصموا بحبل الله جميعا» بر وحدت اجتماعی تأکید دارد؟

15. طبق متن، چرا اعتصام بالله به ظرف یقین نیاز دارد؟

پاسخنامه

1. حفاظت و نگهداری از فکر و ذکر

2. سوره آل عمران

3. قوانین الهی، قرآن و احکام دینی

4. دفع شک و تردید و رسیدن به یقین

5. آیه 78

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. اعتصام بحبل الله به تمسک به قوانین الهی و احکام دینی اشاره دارد، در حالی که اعتصام بالله به دفع شک و رسیدن به یقین مربوط است.

12. زیرا استفاده دکوری از آیات الهی بی‌حرمتی به قرآن است و مانع درک معنای واقعی آن‌ها می‌شود.

13. حبل به قرآن و عهد اشاره دارد، زیرا مانند طناب انسان را حفظ می‌کند و به همین دلیل به صورت استعاری به کار رفته است.

14. زیرا این آیه به مردم دستور می‌دهد که با تمسک به قوانین الهی از تفرقه دوری کنند و وحدت را حفظ کنند.

15. زیرا اعتصام بالله به معنای دفع شک و تردید است که تنها در ظرف یقین محقق می‌شود.

فوتر بهینه‌شده