متن درس
جایگاه ریاضت در سلوک مبتدیان
تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۱ -باب ریاضت- بخش دوم)
مقدمه: جایگاه ریاضت در سلوک عرفانی
باب ریاضت، به عنوان یکی از مبادی کلیدی در سلوک عرفانی مبتدیان، در کتاب ارزشمند منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، جایگاهی ویژه دارد. این بخش، که به تمرین نفس برای دستیابی به صدق، تصدیق و حسن ظن به پروردگار اختصاص یافته، نقشی بنیادین در آمادهسازی سالک برای مراحل متعالیتر سلوک ایفا میکند. ریاضت، همچون تمرینی معنوی که ماهیچههای روح را استوار میسازد، سالک را از تردید و خوف رهایی بخشیده و به سوی یقین و اطمینان رهنمون میشود.
بخش نخست: ضرورت و جایگاه ریاضت در سلوک مبتدیان
ریاضت: تمرین نفس برای پذیرش صدق
ریاضت، به مثابه ورزش معنوی، تمرینی است هدفمند که نفس سالک را برای پذیرش صدق و تصدیق آماده میسازد. این فرآیند، که در کلام خواجه عبدالله انصاری با استناد به آیات قرآن کریم تبیین شده، بر ایجاد حسن ظن به پروردگار و باور به پذیرش توبه و عفو الهی تأکید دارد. آیه شریفه ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ﴾ (الشورى: ۲۵، : «او کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد») به زیبایی این حقیقت را بیان میکند که ریاضت، قلب را از شک و تردید پاک کرده و به سوی یقین هدایت مینماید. این تمرین، همچون آمادهسازی زمینی حاصلخیز برای کاشت بذر معرفت، نفس را برای مراحل بعدی سلوک مهیا میسازد.
تفاوت ریاضت و فرار: تمرینی هدفمند در برابر گریز از خطر
ریاضت، برخلاف فرار که حرکتی ناشی از ترس و ضعف است، تمرینی هدفمند برای تقویت ماهیچههای معنوی نفس به شمار میرود. همانگونه که ورزشکار با تکرار حرکات، بدن خود را برای تحمل بارهای سنگین آماده میکند، سالک نیز با ریاضت، اراده و قلب خود را برای پذیرش حقایق الهی استوار میسازد. فرار، مانند پریدن از آتش برای گریز از سوختن، هدفی خارجی دارد، اما ریاضت، چونان تمرینی در خلوت روح، به سفت شدن ماهیچههای معنوی و آمادگی برای سلوک میانجامد. این تمایز، با آیه شریفه ﴿فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ﴾ (الذاريات: ۵۰، : «پس به سوی خدا بگریزید») در قیاس با مفهوم تمرین معنوی، به روشنی تبیین میشود.
بخش دوم: نقد و تحلیل انتخاب آیه مناسب برای باب ریاضت
دقت خواجه در انتخاب آیه متناسب با حال مبتدیان
خواجه عبدالله انصاری، با بصیرتی عمیق، آیه شریفه ﴿وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ﴾ (المؤمنون: ۶۰، : «و کسانی که آنچه میدهند، میدهند و دلهایشان ترسان است») را برای باب ریاضت برگزیده است. این انتخاب، به دلیل انطباق با حال مبتدیان که در خوف و وجل از ناکامی در تمرین معنوی به سر میبرند، بسیار دقیق و مناسب است. خوف، که در این آیه به زیبایی ترسیم شده، نشاندهنده روانشناسی سالک مبتدی است که هنوز در ابتدای مسیر سلوک، با تردید و نگرانی همراه است. این آیه، چونان آینهای است که حال درونی سالک را بازمیتاباند و او را به ادامه تلاش در مسیر ریاضت ترغیب میکند.
نقد دیدگاه شارح تلمسانی
شارح تلمسانی، با پیشنهاد آیه ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾ (العنكبوت: ۶۹، : «کسانی که در راه ما جهاد کنند، به راههایمان هدایتشان میکنیم») برای باب ریاضت، به خطا رفته است. این آیه، که فاقد خوف و متمرکز بر جهاد است، به مراحل پیشرفتهتر سلوک (متوسطان) تعلق دارد و با حال مبتدیان سازگار نیست. نقد این دیدگاه بر دو محور استوار است: نخست، آیه پیشنهادی خواجه، به دلیل تأکید بر وجل، با روانشناسی مبتدیان همخوانی دارد؛ دوم، برای مبتدیان، آیه مناسب جهاد، ﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ (البقرة: ۲۱۸، : «کسانی که در راه خدا جهاد میکنند») است، نه آیهای که به مقامات متعالیتر اشاره دارد. این نقد، چونان چراغی است که مسیر صحیح انتخاب آیات را برای سالک روشن میسازد.
بخش سوم: صدق و تصدیق، میوههای ریاضت
نقش صدق و تصدیق در ریاضت
ریاضت، با آمادهسازی نفس، به ایجاد صدق (راستی در اعتقاد و عمل) و تصدیق (تأیید حقایق الهی) میانجامد. این دو صفت، چونان دو بال برای پرواز در آسمان معرفت، قلب سالک را از شک و اتهام به پروردگار پاک میکنند. این مفهوم، با آیه شریفه ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ﴾ (محمد: ۲، : «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد نازل شده ایمان آوردند») پیوندی عمیق دارد. صدق و تصدیق، مانند آبی زلال، قلب را شستوشو داده و به سوی یقین هدایت میکنند.
ریاضت، مبدأ کمالی و پیشنیاز سماع
ریاضت، به عنوان دشوارترین و آخرین مبدأ کمالی در سلوک مبتدیان، نقشی بیبدیل در آمادهسازی نفس برای مراحل بعدی ایفا میکند. پس از ریاضت، سماع چونان ترنمی آرامبخش، خستگی و نقاهت سالک را التیام میبخشد. این ساختار، که با مبادی سلوک (یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، قرار) همخوانی دارد، مانند تمرینی منظم در میدان ورزش معنوی است که پس از آن، نوایی ملایم روح را نوازش میدهد.
بخش چهارم: ریاضت محبین در برابر محبوبین
تمایز میان محبین و محبوبین در عرفان
ریاضت، ویژگی عرفان محبین (مبتدیان و ضعفا) است که با تلاش و زحمت همراه است، اما در عرفان محبوبین (اقویا)، که به قرب و عشق الهی دست یافتهاند، جای خود را به عباداتی از سر عشق و قرب میدهد. این تمایز، با آیه شریفه ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ﴾ (البقرة: ۱۶۵، : «کسانی که ایمان آوردند، شدیدتر در محبت خدا هستند») همخوانی دارد، که محبت شدید محبوبین را به تصویر میکشد. محبین، مانند ورزشکارانی هستند که با تمرینات دشوار، خود را برای مسابقه آماده میکنند، اما محبوبین، چونان قهرمانانیاند که در میدان عشق، بینیاز از تمرین، به پیروزی دست مییابند.
حسن ظن و تصدیق: هدف نهایی ریاضت
هدف غایی ریاضت، ایجاد حسن ظن به پروردگار و تصدیق آیه شریفه ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ﴾ است. حسن ظن، مانند نوری است که تاریکی تردید را از قلب سالک میزداید و او را به باور رحمت و عفو الهی رهنمون میسازد. این مفهوم، با حدیث قدسی ﴿إِنَّ رَحْمَتِي سَبَقَتْ غَضَبِي﴾ همخوانی دارد که بر رحمت بیکران الهی تأکید میورزد.
بخش پنجم: مهندسی قرآن در تبیین ریاضت
ساختار آیه شوری و علم مطلق الهی
آیه شریفه ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴾ (الشورى: ۲۵) با ساختاری بینظیر، توبه و عفو الهی را در قالب غیبت (هو الذی) و علم الهی را با خطاب مستقیم (ما تفعلون) بیان میکند. این مهندسی دقیق قرآن کریم، بر آگاهی مطلق پروردگار از اعمال بندگان تأکید دارد و سالک را به تصدیق این حقیقت دعوت مینماید. این ساختار، با آیه ﴿وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ (البقرة: ۲۸۲، : «و خدا به هر چیزی داناست») همخوانی دارد و علم الهی را چونان نوری فراگیر به تصویر میکشد.
بسط و قبض در دعوت الهی
اولیای الهی، با روحیهای بسطی و گشاده، مردم را به سوی حق دعوت میکنند، در حالی که رویکرد قبضی و سختگیرانه، مانع جذب بندگان و موجب گریز آنها میشود. این دیدگاه، با آیه شریفه ﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾ (البقرة: ۱۸۵، : «خدا برایتان آسانی میخواهد و سختی را برایتان نمیخواهد») همسو است. بسط، مانند نسیمی ملایم، قلبها را به سوی دین جلب میکند، اما قبض، چونان طوفانی سخت، بندگان را پراکنده میسازد.
بخش ششم: نقد وسواس و تأکید بر یسر در دین
وسواس در احکام: نشانه بیماری، نه دینداری
وسواس در احکام شرعی، مانند وضو و غسل، نه نشانه دینداری، بلکه نشانهای از بیماری روانی است. دین اسلام، که مبتنی بر یسر و آسانی است، هرگز به عسر و سختی دعوت نمیکند. این دیدگاه، با روایت «إِنَّ الدِّينَ يُسْرٌ» (بخاری) و آیه شریفه ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ﴾ (المائدة: ۶، : «خدا نمیخواهد برای شما دشواری قرار دهد») همخوانی دارد. وسواس، مانند زنجیری است که روح را در بند میکشد، اما یسر دین، چونان کلیدی، این بندها را میگشاید.
نقد جهاد در مبادی سلوک
مبادی سلوک، مانند یقظه، توبه و محاسبه، فاقد جهاد هستند، زیرا جهاد به مراحل بعدی و پس از آمادهسازی نفس تعلق دارد. ریاضت، به مثابه تمرینی اولیه، سالک را برای ورود به مسیر سلوک آماده میکند، اما جهاد، چونان حرکت در جادهای است که پس از آمادهسازی آغاز میشود. این تمایز، با ساختار منظم منازل السائرین همخوانی دارد که مبادی را مقدمهای برای حرکت در مسیر سلوک میداند.
بخش هفتم: تفاوت مراحل سلوک و قوانین آن
تمایز میان فی سبیل الله، فی طريق الله و فی الله
در سلوک عرفانی، مراحل مختلف قوانین متفاوتی دارند. «فی سبیل الله»، که در آیه ﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ (البقرة: ۲۱۸) به آن اشاره شده، راه مشخصی است که مبتدیان در آن گام مینهند. «فی طريق الله» به عدالت، «حق الله» به ایثار و گذشت، و «فی الله» به مقام وحدت و قرب اشاره دارد. این تمایز، مانند پلههای نردبانی است که سالک را به سوی قلههای معرفت رهنمون میسازد. آیه ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ﴾ (النساء: ۱۳، : «هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند، او را به باغهایی وارد میکند») این مسیر را به زیبایی ترسیم میکند.
نظاممندی عرفان: ضرورتی برای جلوگیری از خطا
عرفان، علمی نظاممند است که نیازمند قواعد و اصول مشخص است تا از خطاها، مانند خلط مراحل سلوک، جلوگیری شود. این نظاممندی، مانند نقشهای دقیق، مسیر سالک را روشن ساخته و از گمراهی او جلوگیری میکند. خواجه عبدالله انصاری، با انتخاب دقیق آیات و تبیین مراحل سلوک، این نظاممندی را به زیبایی به نمایش گذاشته است.
جمعبندی و نتیجهگیری
باب ریاضت در منازل السائرین، به عنوان آخرین مبدأ کمالی در سلوک مبتدیان، نقشی بنیادین در آمادهسازی نفس برای دستیابی به صدق، تصدیق و حسن ظن به پروردگار ایفا میکند. انتخاب آیه ﴿وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ﴾ توسط خواجه عبدالله انصاری، به دلیل انطباق با خوف و حال مبتدیان، شاهدی بر دقت عرفانی اوست. نقد دیدگاه شارح تلمسانی، که آیهای متعلق به متوسطان را پیشنهاد کرده، بر اهمیت نظاممندی در عرفان تأکید دارد. ریاضت، که تمرینی هدفمند برای تقویت نفس است، در عرفان محبین جایگاهی ویژه دارد، اما در عرفان محبوبین، جای خود را به عشق و قرب الهی میدهد. تأکید بر یسر در دین و نقد وسواس، راه را برای دعوتی بسطی و جذبکننده به سوی حق هموار میسازد.