در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 122

متن درس





منازل السائرین: منزل ریاضت

منازل السائرین: منزل ریاضت

تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۲ -باب ریاضت- بخش سوم)

مقدمه: ریاضت، تمرینی برای آماده‌سازی نفس

در سیر و سلوک عرفانی، منزل ریاضت جایگاهی بنیادین دارد، زیرا نفس انسانی را برای پذیرش حقیقت و صدق آماده می‌سازد. این منزل، به‌سان باشگاهی برای تمرین اراده و تقویت قوای نفسانی، سالک را از سستی و ناتوانی رها کرده و او را به سوی چابکی معنوی رهنمون می‌شود.

بخش اول: تعریف و ماهیت ریاضت

ریاضت: تمرینی هدفمند برای تقویت نفس

ریاضت، به تعبیر خواجه عبدالله انصاری، تمرینی هدفمند برای آماده‌سازی نفس در پذیرش صدق است. این فرآیند، همانند ورزشکاری که در باشگاهی به تقویت ماهیچه‌های خود می‌پردازد، اراده و طبع انسانی را از سستی و ضعف رها کرده و برای چالاکی در مسیر سلوک آماده می‌سازد. ریاضت، برخلاف کارهای روزمره که هدفی خارجی دارند، تمرینی درونی است که هدفش در خود آن نهفته است. به‌سان باغبانی که نهال اراده را با تکرار و مراقبت پرورانده و از آفات ضعف و سستی پاک می‌کند، ریاضت نفس را برای پذیرش حقیقت و اخلاص آماده می‌سازد.

درنگ: ریاضت، تمرینی درونی و هدفمند است که با تکرار و تعوید، نفس را از سستی رها کرده و برای پذیرش صدق و حرکت در مسیر حق آماده می‌سازد.

این تمرین، با تکرار هدفمند (تعوید) همراه است که نفس را به سوی کمال هدایت می‌کند. همان‌گونه که ورزشکار با بلند کردن وزنه‌های سنگین، ماهیچه‌های خود را تقویت می‌کند، سالک نیز با تمرینات نفسانی، اراده خود را برای مواجهه با چالش‌های معنوی آماده می‌سازد. این فرآیند، زمینه‌ساز مراتب بالاتر سلوک، مانند جهاد و قرب الهی، است.

تمایز ریاضت با کارهای هدفمند خارجی

ریاضت، برخلاف فعالیت‌های روزمره‌ای مانند حمل بار برای رساندن آن به مقصد، هدفی درونی دارد. به‌عنوان مثال، حمل بار برای رساندن آن به خانه، هدفی خارجی و ملموس را دنبال می‌کند، اما ریاضت، مانند تمرین در باشگاه، به تقویت نفس و رفع سستی‌های آن معطوف است. این تمایز، ماهیت تمرینی و درونی ریاضت را برجسته می‌سازد. همان‌گونه که ورزشکار با تکرار حرکات، بدن خود را برای عملکرد بهتر آماده می‌کند، سالک نیز با ریاضت، نفس خود را برای پذیرش حقیقت و اخلاص صیقل می‌دهد.

این تمایز، از منظر عرفانی، ریاضت را به‌عنوان مقدمه‌ای برای مراتب بالاتر سلوک، مانند جهاد فی سبیل الله، قرار می‌دهد. ریاضت، با تمرکز بر تقویت اراده و رفع موانع نفسانی، سالک را برای مواجهه با چالش‌های معنوی آماده می‌سازد و او را از وابستگی به نتایج خارجی رها می‌کند.

بخش دوم: استنادات قرآنی و تحلیل آیات

آیه‌ای بنیادین در تبیین ریاضت

خواجه عبدالله انصاری، برای تبیین منزل ریاضت، به آیه شریفه‌ای از قرآن کریم استناد کرده است:


وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ


(سوره مؤمنون، آیه ۶۰، : «و کسانی که آنچه را می‌دهند، می‌دهند و حال آنکه دل‌هایشان ترسان است.»)

این آیه، به تلاش مستمر سالک در انجام اعمال صالح و خوف او از عدم قبولی آن اشاره دارد. خوف (وجل) در این آیه، نه ترسی منفی، بلکه انگیزه‌ای برای دقت و جدیت در تمرین نفسانی است. این حالت، سالک را به سوی اخلاص و صدق هدایت کرده و او را از غفلت و سستی دور می‌سازد. انتخاب این آیه توسط خواجه، نشان‌دهنده درک عمیق او از ارتباط ریاضت با تحول درونی و پذیرش الهی است.

درنگ: آیه وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ بهترین تبیین برای ریاضت است، زیرا تلاش سالک و خوف او از عدم قبولی عمل را به‌گونه‌ای روشن نشان می‌دهد.

نقد دیدگاه شارح: تمایز ریاضت و جهاد

شارح، برخلاف خواجه، آیه وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (سوره عنکبوت، آیه ۶۹، : «و کسانی که در راه ما کوشیدند، به‌یقین آنها را به راه‌های خویش هدایت می‌کنیم.») را برای باب ریاضت مناسب‌تر دانسته است. این دیدگاه، مورد نقد قرار گرفته، زیرا ریاضت با جهاد متفاوت است. جهاد، عملی جدّی با هدفی خارجی، مانند دفاع از دین یا مبارزه با دشمن، است، درحالی‌که ریاضت، تمرینی درونی برای تقویت نفس است.

این نقد، بر ضرورت دقت در تمایز مفاهیم عرفانی تأکید دارد. جهاد فی سبیل الله، در مراتب بالاتر سلوک (متوسطین و کاملین) قرار دارد، درحالی‌که ریاضت، در مراحل ابتدایی (مبتدیان) واقع شده و به آماده‌سازی نفس برای این مراتب کمک می‌کند. خلط این دو مفهوم، به خطا در فهم ریاضت منجر می‌شود.

بخش سوم: نقدهای مفهومی و ادبی

نقد تعریف صدق به‌عنوان میراث جهاد نفس

شارح، صدق را «میراث جهاد نفس» دانسته، اما این تعریف نادرست است، زیرا ریاضت، تمرینی فعال و همراه با زحمت است و نه ارثی بادآورده. صدق، نتیجه تلاش و تمرین در ریاضت است، نه نتیجه جهاد. همان‌گونه که باغبان با زحمت و مراقبت، نهال را به باروری می‌رساند، سالک نیز با ریاضت، نفس خود را به سوی صدق و اخلاص هدایت می‌کند.

درنگ: صدق، نتیجه تمرین مستمر و هدفمند ریاضت است، نه میراثی که بدون زحمت به دست آید.

استفاده از واژه «میراث» توسط شارح، این فرآیند فعال را به چیزی منفعل و بادآورده تقلیل می‌دهد. ریاضت، با عرق‌ریختن و زور زدن، نفس را از ریا و نفاق پاک کرده و به سوی اخلاص هدایت می‌کند.

نقد خلط جحد و جهاد

شارح، با خلط واژه‌های «جَحَد» (با جیم، به معنای انکار و شک) و «جَهَد» (با هاء، به معنای تلاش و کوشش)، مفهوم ریاضت را مشوش کرده است. جهاد، تلاشی با یقین است، درحالی‌که جحد، با شک و انکار همراه است. آیه يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ (سوره توبه، آیه ۲۰، : «کسانی که در راه خدا با اموال و جان‌هایشان جهاد می‌کنند.») نشان می‌دهد که جهاد، عملی جدّی و خالی از شک است، درحالی‌که ریاضت، تمرینی با خوف و تلاش است.

این نقد، بر اهمیت دقت در کاربرد واژگان عرفانی تأکید دارد. خلط مفاهیم، می‌تواند سالک را از مسیر صحیح منحرف سازد. ریاضت، با تمرکز بر تمرین و تکرار، نفس را برای پذیرش صدق آماده می‌کند، درحالی‌که جهاد، به مبارزه با دشمنان خارجی یا نفسانی معطوف است.

بخش چهارم: وحدت قوانین مادی و معنوی

ریاضت در عوالم مادی و معنوی

قوانین حاکم بر عوالم مادی و معنوی یکسان است. ریاضت در بدن‌سازی (جهان مادی) مشابه ریاضت در عرفان (جهان معنوی) است، با این تفاوت که ابزارها و وسایل آن متفاوت‌اند. در بدن‌سازی، سالک با وزنه زدن ماهیچه‌ها را تقویت می‌کند، و در عرفان، با پرهیز از گناهانی مانند دروغ، غیبت و تهمت، نفس را تقویت می‌نماید. هر دو فرآیند، نیازمند تلاش، تکرار و زحمت هستند و به تقویت و چابکی منجر می‌شوند.

درنگ: وحدت قوانین مادی و معنوی، ریاضت را به‌عنوان تمرینی همسان در هر دو حوزه نشان می‌دهد که با تکرار و تلاش، به تقویت جسم یا نفس منجر می‌شود.

این دیدگاه، ریشه در حکمت الهی دارد که قوانین خلقت را در همه عوالم یکسان قرار داده است. همان‌گونه که ورزشکار با تمرین مستمر، بدن خود را برای عملکرد بهتر آماده می‌کند، سالک نیز با ریاضت، نفس خود را برای قرب الهی صیقل می‌دهد.

تفاوت خوف و شک در ریاضت و جهاد

در ریاضت، سالک از عدم قبولی عمل خود می‌ترسد (خوف یا وجل)، اما در جهاد، به دلیل جدیت و یقین، شک و تردیدی وجود ندارد. خوف در ریاضت، نگرانی از نتیجه تمرین است، درحالی‌که جهاد، با یقین به پیروزی یا شهادت، از شک مبراست. این تمایز، نشان‌دهنده تفاوت مراتب سلوک است: ریاضت در مراحل ابتدایی با خوف همراه است، اما جهاد در مراتب بالاتر با اطمینان و یقین توأم است.

بخش پنجم: ریاضت و تحول نفسانی

از تکلف به طوع و بلارویه

ریاضت، فرآیندی است که از تکلف (تلاش با زحمت) به طوع (عمل خودجوش) و در نهایت به بلارویه (عمل طبیعی و بدون نیاز به ملاحظه) منجر می‌شود. همان‌گونه که ورزشکار در هفته اول تمرین با درد و سختی مواجه است، سالک نیز در آغاز ریاضت با تکلف عمل می‌کند. با ادامه تمرین، این فرآیند به طوع و سپس به بلارویه تبدیل می‌شود، جایی که عمل به طبیعت ثانویه او بدل می‌گردد.

درنگ: ریاضت، با تحول از تکلف به طوع و بلارویه، نفس را به طبیعت ثانویه‌ای هدایت می‌کند که اعمالش به‌صورت خودجوش و خالصانه با حق هم‌راستاست.

این تحول، مشابه راه رفتن کودکی است که ابتدا با اراده و تلاش قدم برمی‌دارد، اما با تمرین، راه رفتن به عملی طبیعی و بدون نیاز به ملاحظه تبدیل می‌شود. در عرفان، این حالت به «ذکر خفی» تشبیه شده که اعمال اولیاء خدا به‌صورت خودجوش و خالصانه انجام می‌شود.

ریاضت و پایداری در سلوک

ریاضت، با ایجاد عادت‌های مثبت، نفس را به نظم و پایداری هدایت می‌کند. بدون تمرین مستمر، اعمال سالک، مانند خواندن نماز شب یا مطالعه، ناپایدار و دست‌وپاشکسته باقی می‌ماند. ریاضت، به‌سان بنایی است که با آجرهای تمرین و تکرار، پایه‌های سلوک را استوار می‌سازد.

پایداری در سلوک، نیازمند تمرین منظ.Unknown user: م است که نفس را از پراکندگی و سستی نجات می‌دهد. همان‌گونه که ورزشکار بدون تمرین مداوم، بدنش دچار ضعف می‌شود، سالک نیز بدون ریاضت، در اعمال خود ناپایدار خواهد بود.

بخش ششم: مراتب جهاد و جایگاه آن

تقسیم‌بندی مراتب جهاد

جهاد به سه مرتبه تقسیم می‌شود: جهاد فی طریق الله (پایین‌ترین مرتبه، برای مبتدیان)، جهاد فی حق الله (مرتبه میانی، برای متوسطین)، و جهاد فی الله (مرتبه عالی، برای کاملین). شارح، با ارائه ترتیب نادرست (فی الله، فی حقه، فی طريقه)، این مراتب را مشوش کرده است. ترتیب صحیح، با منطق سلوک عرفانی هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده پیشرفت تدریجی سالک است.

درنگ: جهاد فی طریق الله برای مبتدیان، جهاد فی حق الله برای متوسطین، و جهاد فی الله برای کاملین است، و این ترتیب، منطق پیشرفت در سلوک را نشان می‌دهد.

این تقسیم‌بندی، جایگاه ریاضت را به‌عنوان مقدمه‌ای برای جهاد روشن می‌سازد. ریاضت، با آماده‌سازی نفس، سالک را برای مراتب بالاتر جهاد مهیا می‌کند.

بخش هفتم: مثال‌های ملموس برای ریاضت

تمثیلات کاربردی در تبیین ریاضت

ریاضت، با مثال‌هایی مانند ورزش در باشگاه یا گذاشتن ریگ در دهان برای کنترل کلام، به واقعیتی ملموس تبدیل شده است. این تمثیلات، ماهیت تمرینی ریاضت را نشان می‌دهند. همان‌گونه که ورزشکار با تمرین مستمر، بدن خود را برای عملکرد بهتر آماده می‌کند، سالک نیز با ریاضت، نفس خود را برای پذیرش صدق صیقل می‌دهد.

مثال گذاشتن ریگ در دهان، که به کنترل کلام و پرهیز از گناهانی مانند غیبت و تهمت اشاره دارد، نشان‌دهنده تلاش سالک برای نهادینه کردن عادت‌های مثبت است. این فرآیند، مشابه حکمت خلقت است که قوانین مادی و معنوی را یکسان قرار داده و با تکرار، نفس را به سوی اخلاص هدایت می‌کند.

بخش هشتم: قلب حاضر مع الله

ریاضت خاصه و حضور قلب

اوج ریاضت، حالتی است که قلب سالک در محضر الهی حاضر می‌شود. این حضور، نتیجه تمرین مستمر و اخلاص در عمل است که نفس را از ریاضت عامه (تمرین ابتدایی) به ریاضت خاصه (تمرین متعالی) ارتقا می‌دهد. همان‌گونه که ورزشکار در حضور تماشاگران بهتر عمل می‌کند، سالک نیز در محضر الهی، با اخلاص و صدق عمل می‌کند.

درنگ: حضور قلب مع الله، نتیجه ریاضت مستمر است که نفس را به اخلاص و صدق هدایت کرده و از ریا و نفاق پاک می‌سازد.

این حالت، به «ذکر خفی» تشبیه شده که اعمال اولیاء خدا به‌صورت خودجوش و خالصانه انجام می‌شود. ریاضت خاصه، نفس را به طبیعت ثانویه‌ای تبدیل می‌کند که همواره با حق هم‌راستاست.

بخش نهم: نقد و احترام به علما

نقد سازنده در سنت عرفانی

نقد دیدگاه‌های شارح، از منظر علمی و برای اصلاح خطاها مطرح شده و به معنای بی‌احترامی نیست. این نقد، به‌سان جراحی است که برای درمان و بهبود انجام می‌شود. احترام به خواجه عبدالله انصاری و دیگر علما، با تعهد به حقیقت و تکمیل آثارشان هم‌خوانی دارد.

در سنت علمی و عرفانی، نقد سازنده، بخشی از فرآیند رشد دانش است. این رویکرد، با حفظ احترام به بزرگان، به تکمیل میراث آن‌ها کمک می‌کند. همان‌گونه که باغبان شاخه‌های زائد را برای رشد بهتر درخت هرس می‌کند، نقد نیز به پویایی و رشد علم عرفان یاری می‌رساند.

جمع‌بندی

منزل ریاضت، به‌عنوان یکی از مراحل بنیادین سلوک عرفانی، تمرینی هدفمند برای آماده‌سازی نفس در پذیرش صدق است. این فرآیند، با تکرار و تعوید، اراده را تقویت کرده و نفس را از سستی و ناتوانی رها می‌سازد. استناد به آیه وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ، نشان‌دهنده درک عمیق خواجه از ماهیت ریاضت است که با خوف و تلاش همراه است. نقد دیدگاه‌های شارح، بر ضرورت دقت در تمایز مفاهیم عرفانی، مانند ریاضت و جهاد، تأکید دارد. ریاضت، با تحول از تکلف به طوع و بلارویه، نفس را به سوی اخلاص و صدق هدایت می‌کند و زمینه‌ساز مراتب بالاتر سلوک می‌شود.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، معنای اصلی رياضت چیست؟

2. طبق متن، تفاوت اصلی رياضت با جهاد چیست؟

3. بر اساس درسگفتار، آیه‌ای که خواجه برای باب ریاضت آورده چیست؟

4. در متن، چرا شارح معتقد است که آیه «جاهدوا فينا» برای باب ریاضت مناسب است؟

5. طبق درسگفتار، «تعويد» در ریاضت به چه معناست؟

6. بر اساس متن، ریاضت همان جهاد فی الله است.

7. مطابق درسگفتار، ریاضت برای آماده‌سازی اراده و رفع سستی است.

8. طبق متن، جهاد فی سبيل الله برای مبتدیان نیست.

9. بر اساس درسگفتار، «وجله» در آیه «والذين يؤتون ما اتوا و قلوبهم وجله» به معنای ترس در تمرین است.

10. مطابق متن، ریاضت به معنای ارث یا چیزی بادآورده است.

11. بر اساس درسگفتار، چرا ریاضت با جهاد متفاوت است؟

12. چرا در متن گفته شده که شارح در فهم ریاضت دچار اشتباه شده است؟

13. منظور از «تعويد» در ریاضت چیست؟

14. چرا آیه «والذين يؤتون ما اتوا و قلوبهم وجله» برای باب ریاضت مناسب است؟

15. بر اساس متن، چرا ورزش به عنوان مثال برای ریاضت استفاده شده است؟

پاسخنامه

1. تمرین نفس برای چابکی و رفع سستی

2. ریاضت تمرین است، جهاد جدی است

3. والذين يؤتون ما اتوا و قلوبهم وجله

4. چون این آیه به گفته تلمسانی مناسب‌تر است

5. تکرار یک عمل برای رسیدن به کمال

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. ریاضت تمرین برای تقویت نفس و رفع سستی است، در حالی که جهاد عملی جدی با هدف خارجی مانند دفاع از دین است.

12. شارح ریاضت را با جهاد و ميراث اشتباه گرفته و آیه نامناسبی را پیشنهاد کرده است.

13. تعويد به معنای تکرار یک عمل برای رسیدن به کمال و آمادگی نفس است.

14. زیرا این آیه تلاش همراه با ترس از نتیجه را نشان می‌دهد که با ماهیت تمرین در ریاضت همخوانی دارد.

15. ورزش نمونه‌ای از تمرین هدفمند برای تقویت جسم است که مشابه ریاضت برای تقویت نفس عمل می‌کند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده