در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 123

متن درس





کتاب تحلیلی منازل السائرین: باب ریاضت

مراتب ریاضت

تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۳ -باب ریاضت- بخش چهارم)

دیباچه: درآمدی بر ریاضت عرفانی

باب ریاضت، به عنوان چهارمین منزل از کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، یکی از ارکان بنیادین سلوک عرفانی است که با تبیین مراتب سه‌گانه ریاضت (عام، خاص و اخص)، راهی به سوی تهذیب نفس و تقرب به حق می‌گشاید. این باب، با تمرکز بر ریاضت عام، به تهذیب اخلاق، تصفیه اعمال و توقیر حقوق پرداخته و بر ضرورت عقلانیت، اخلاص و عدالت در سلوک تأکید می‌ورزد.

بخش نخست: مراتب ریاضت و جایگاه ریاضت عام

مفهوم مراتب سه‌گانه ریاضت

ریاضت، در نظام عرفانی خواجه عبدالله انصاری، به مثابه پلی است که سالک را از ظلمت نفس به نور حق رهنمون می‌سازد. این منزل، به سه مرتبه عام، خاص و اخص تقسیم می‌شود که هرکدام، مرتبه‌ای از سلوک را نمایندگی می‌کند. ریاضت عام، به عنوان پایه و اساس، شامل سه رکن بنیادین است:

  • تهذیب اخلاق با علم: تنظیم رفتارها بر اساس عقلانیت و شرع، به دور از جهل و عوام‌زدگی.
  • تصفیه اعمال با اخلاص: خلوص در عمل، به گونه‌ای که هر عمل برای هدف اصلی خود انجام شود، نه آلوده به اغراض غیرالهی.
  • توقیر حقوق: بزرگ‌داشت حقوق خدا، خلق و نفس، با رعایت عدالت و اهتمام.

درنگ: ریاضت عام، بنیادی‌ترین مرتبه سلوک است که نه تنها برای سالکان، بلکه برای هر مؤمنی که در پی زیستن در نظام سبحانی است، الزامی است. این مرتبه، با تأکید بر عقلانیت، اخلاص و عدالت، زمینه‌ساز تعالی اخلاقی و معنوی است.

این تقسیم‌بندی، با ساختار کلی منازل السائرین همخوانی دارد که هر باب را به سه مرتبه تقسیم می‌کند. در این چارچوب، کتاب به مثابه درختی تناور است که هر شاخه آن (باب) به سه شاخه فرعی تقسیم می‌شود و در مجموع، سیصد منزل را در بر می‌گیرد. با این حال، از منظری عمیق‌تر، تمامی این منازل به سه اصل بنیادین بازمی‌گردد: نفي الغير، رفع الطمع من الغير، و رفع الطمع من الحق. این سه اصل، همچون سه ستون، بنای عرفان عملی را استوار می‌سازند.

تبیین تهذیب اخلاق با علم

تهذیب اخلاق با علم، به معنای تنظیم رفتارها بر اساس عقلانیت و شرع است، به گونه‌ای که خلقیات انسان از جهل و ناآگاهی مبرا باشد. اخلاق عالمانه، چونان نوری است که تاریکی‌های رفتار جاهلانه را می‌زداید و راه را برای سلوک آگاهانه هموار می‌سازد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا﴾ (البقرة: ۲۶۹)

: «هر کس حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است.»

حکمت، به مثابه گوهری گران‌بها، مبنای خیر و سعادت است و اخلاق عالمانه را از رفتارهای عوامانه متمایز می‌سازد. این تأکید بر عقلانیت، سالک را از افتادن در دام جهل و خرافه بازمی‌دارد.

نقد اخلاق عوامانه

اخلاق عوامانه، که فاقد پشتوانه علمی و شرعی است، چونان گیاهی خودرو است که بدون ریشه در خاک حقیقت، رشد می‌کند و زود فرو می‌ریزد. این نوع اخلاق، حتی در میان خواص نیز گاه دیده می‌شود و ارزش‌های دینی را مخدوش می‌سازد. نقد این رویکرد، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، بر ضرورت تعقل در رفتار دینی تأکید دارد:

﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾ (يوسف: ۲)

: «ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم تا تعقل کنید.»

این آیه، عقل را چونان چراغی روشنگر در مسیر دین معرفی می‌کند که بدون آن، سلوک به انحراف می‌افتد.

بخش دوم: نقد داستان‌های عوامانه و تأکید بر عدالت الهی

نقد داستان منسوب به مرحوم مجلسی

یکی از داستان‌های رایج در فرهنگ عوام، نجات مرحوم مجلسی را به مراقبت از یک حیوان (سگ یا گربه) نسبت می‌دهد و ارزش آن را فراتر از آثار علمی او، مانند بحارالانوار، می‌داند. این داستان، نه تنها فاقد سند معتبر است، بلکه با عدالت الهی و عقلانیت شرعی مغایرت دارد. آثار علمی مجلسی، که چونان گنجینه‌ای عظیم در خدمت دین و مذهب شیعه قرار گرفته، ارزشی والا دارد که با اعمال ساده و روزمره قابل مقایسه نیست. این نقد با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ﴾ (الأعراف: ۸)

: «وزن در آن روز حق است.»

درنگ: عدالت الهی، اعمال را در ترازوی حق می‌سنجد و ارزش هر عمل را بر اساس تأثیر و خدمت آن به دین و خلق تعیین می‌کند. آثار علمی چون بحارالانوار، به دلیل خدمت به دین، وزنی بس عظیم در نظام سبحانی دارند.

این داستان‌ها، که گاه به خواب و روایت‌های بی‌اساس مستند می‌شوند، ارزش علم و تحقیق را کم‌رنگ می‌کنند و به جای ترویج عقلانیت، به عوام‌زدگی دامن می‌زنند.

تصفیه اعمال با اخلاص

اخلاص، چونان جویی زلال است که اعمال را از آلودگی‌های غیرالهی پاک می‌سازد. هر عمل باید برای همان هدف اصلی انجام شود: نماز برای عبادت، مطالعه برای دانش، و غذا خوردن برای حفظ سلامت. انجام چند کار همزمان، اخلاص را مخدوش می‌کند و ارزش عمل را کاهش می‌دهد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ﴾ (الزمر: ۱۱)

: «بگو من مأمورم که خدا را با اخلاص در دین پرستش کنم.»

اخلاص، چونان کلیدی است که درهای تقرب به حق را می‌گشاید و عمل را از ریا و نفاق مبرا می‌سازد.

تمایز ریا و نفاق

ریا و نفاق، دو آفت بزرگ اخلاص‌اند. ریا، خودنمایی برای کسب کمال ظاهری است، در حالی که نفاق، دورویی ناشی از ترس و تظاهر است. سالک باید اعمال خود را از این دو آفت پاک سازد تا به اخلاص دست یابد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم پیوند دارد:

﴿وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ يُرَاؤُونَ﴾ (البقرة: ۲۶۴)

: «مانند کسانی نباشید که ریا می‌کنند.»

ریا و نفاق، چونان سایه‌هایی تاریک، نور اخلاص را می‌پوشانند و سالک را از مسیر حق بازمی‌دارند.

بخش سوم: توقیر حقوق و عدالت در سلوک

توقیر حقوق در برابر توفیر

توقیر حقوق، به معنای بزرگ‌داشت حقوق خدا، خلق و نفس با اهتمام و عدالت است، نه توفیر که به زیاده‌روی و خروج از عدالت می‌انجامد. توقیر، چونان میزان دقیقی است که هر حق را به اندازه خود ادا می‌کند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ﴾ (الرحمن: ۹)

: «وزن را با عدالت برپا دارید.»

تمایز میان توقیر و توفیر، بر ضرورت دقت در نسخه‌های متنی و انطباق آنها با عقل و شرع تأکید دارد. نسخه‌های حاوی «یوفر» به دلیل مغایرت با عدالت، نادرست‌اند و باید به «یوقر» اصلاح شوند.

درنگ: توقیر حقوق، مستلزم اهتمام به حق بدون زیاده‌روی است. این مفهوم، عدالت را چونان ترازویی دقیق در سلوک عرفانی قرار می‌دهد که هر عمل را با میزان حق می‌سنجد.

توقیر و انصاف

توقیر حقوق، با تواضع در برابر عظمت خدا و انصاف در برابر خلق همراه است. انصاف، چونان آینه‌ای است که حقوق دیگران را به اندازه حقوق خود بازمی‌تاباند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

﴿وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ﴾ (الأعراف: ۸۵)

: «حق مردم را کم ندهید.»

انصاف، سالک را به رعایت حقوق دیگران در برابر حقوق خود فرا می‌خواند و او را از خودخواهی و زیاده‌خواهی بازمی‌دارد.

مقام «ليس لأحد عنده مطالبه»

هدف نهایی ریاضت عام، رسیدن به مقامی است که سالک در ملاقات با خدا، هیچ طلبکاری نداشته باشد، یعنی حقوق همه را ادا کرده باشد. این مقام، چونان قله‌ای رفیع است که تنها اولیای کامل به آن دست می‌یابند. رفتار پیامبر اکرم (ص) در داستان شلاق، نمونه‌ای از این مقام والاست که با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ﴾ (الكهف: ۱۱۰)

: «من تنها بشری مانند شما هستم.»

این آیه، تواضع و ادای حقوق را به عنوان صفت پیامبرانه معرفی می‌کند که سالک باید آن را سرمشق خود قرار دهد.

درنگ: مقام «ليس لأحد عنده مطالبه»، آرمان نهایی ریاضت عام است که سالک را به ادای کامل حقوق و تواضع در برابر خدا و خلق فرا می‌خواند.

بخش چهارم: عقلانیت و آزادی در دین

عقلانیت شرعی

بسیاری از احکام شرعی، عقلانی و ارشادی‌اند، یعنی عقل آنها را تأیید می‌کند. شرع، عقل را نفی نمی‌کند، بلکه آن را هدایت می‌کند. این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

﴿لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾ (الحشر: ۲۱)

: «تا شاید تفکر کنند.»

عقل، چونان مشعلی است که مسیر شرع را روشن می‌سازد و سالک را از سخت‌گیری‌های غیرمنطقی بازمی‌دارد.

نقد اصالت الحذر و تأکید بر اصالت الإباحه

برخلاف اصالت الحذر، که احتیاط بیش از حد را در همه امور تجویز می‌کند، اصالت الإباحه مبنای شرع است. این اصل، آزادی عقلانی را در چارچوب شرع تضمین می‌کند و محرمات را به موارد مشخص محدود می‌سازد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم پیوند دارد:

﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (الجاثية: ۱۳)

: «آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای شما مسخر کرد.»

این آیه، آزادی انسان را در بهره‌مندی از نعمات الهی، جز در موارد ممنوع، تأیید می‌کند.

آزادی و عقلانیت در دین

دین، چونان دریایی است که آزادی، عقلانیت و ارشاد را در خود جای داده است. محرمات مشخص‌اند و مابقی آزاد، که این امر مانع سخت‌گیری غیرمنطقی می‌شود. این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد:

﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾ (البقرة: ۱۸۵)

: «خدا برایتان آسانی می‌خواهد و سختی را برایتان نمی‌خواهد.»

این آیه، روح دین را در آسانی و عقلانیت نشان می‌دهد که با سخت‌گیری‌های غیرضروری سازگار نیست.

بخش پنجم: معرفت و تواضع در سلوک

معرفت مقدم بر اخلاق

معرفت به حق، چونان ریشه‌ای است که درخت اخلاق عالمانه از آن تغذیه می‌کند. بدون شناخت وجه الله، اخلاص و تهذیب ممکن نیست. این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است:

﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ (محمد: ۱۹)

: «بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست.»

معرفت، مقدم بر عمل است و حکمت نظری را بر حکمت عملی اولویت می‌بخشد.

توقیر و تواضع

توقیر حقوق الهی، با تواضع در برابر عظمت خدا همراه است. ذل، صفت بندگی است که عزت را تنها برای خدا می‌داند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم پیوند دارد:

﴿لِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا﴾ (النساء: ۱۳۹)

: «عزت یکسره از آن خداست.»

تواضع، چونان بال‌هایی است که سالک را به سوی عزت الهی پرواز می‌دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

باب ریاضت در منازل السائرین، با تبیین ریاضت عام، بنیادی‌ترین مرتبه سلوک را برای مؤمنان ترسیم می‌کند. این مرتبه، با تأکید بر تهذیب اخلاق با علم، تصفیه اعمال با اخلاص و توقیر حقوق، راهی به سوی عدالت و عقلانیت در دین می‌گشاید. نقد داستان‌های عوامانه، مانند داستان منسوب به مرحوم مجلسی، بر ضرورت نگاه علمی و عقلانی به دین تأکید دارد. توقیر حقوق، با رعایت عدالت و انصاف، سالک را به مقامی رفیع رهنمون می‌سازد که در آن، هیچ طلبکاری در قیامت وجود ندارد. این اثر، با پیوند مفاهیم عرفانی با آیات قرآن کریم، چارچوبی علمی و معنوی برای پژوهش‌های الهیاتی و عرفانی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، رياضت عام به چند بخش تقسيم شده است؟

2. بر اساس متن، تهذيب الاخلاق بالعلم به چه معناست؟

3. طبق درسگفتار، توقير الحقوق به چه اشاره دارد؟

4. در متن، ريا با نفاق چه تفاوتی دارد؟

5. طبق درسگفتار، چند منزل در کل کتاب وجود دارد؟

6. رياضت عام شامل تهذيب اخلاق، تصفيه اعمال و توقير حقوق است.

7. اخلاق عالمانه به معنای اخلاق مبتنی بر جهل و عوام است.

8. توقير الحقوق به معنای زياد دادن حقوق خدا و خلق است.

9. اعمال با اخلاص به معنای انجام يک کار به صورت متمرکز و خالص است.

10. رياضت عام بدون نياز به معرفت به حق قابل انجام است.

11. تفاوت اصلی بين ريا و نفاق در درسگفتار چيست؟

12. چرا اخلاق عالمانه در رياضت عام مهم است؟

13. توقير الحقوق در درسگفتار به چه معناست؟

14. چرا اعمال با اخلاص در رياضت عام ضروری است؟

15. چرا معرفت به حق در رياضت عام مقدم بر اخلاق عالمانه است؟

پاسخنامه

1. سه بخش

2. اخلاق مبتنی بر علم شرع و عقل

3. اهميت دادن به حقوق خدا، خود و خلق

4. ريا خودنمايی است و نفاق از ترس

5. 300 منزل

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. ريا به خودنمايی و طلب کمال برای خود اشاره دارد، در حالی که نفاق از ترس و تشريک ناشی می‌شود.

12. اخلاق عالمانه از جهل و رفتار عاميانه دور است و مبتنی بر علم شرع و عقل است.

13. توقير الحقوق به معنای اهميت دادن به حقوق خدا، خود و خلق و انجام آن‌ها با دقت است.

14. اعمال با اخلاص از ريا و نفاق پاک شده و کار را خالصانه برای خدا انجام می‌دهد.

15. معرفت به حق، شناخت وجه الله را فراهم می‌کند که اساس اخلاص و تهذيب اخلاق است.

فوتر بهینه‌شده