متن درس
منازل السائرین: مفهوم ریاضت در سلوک عرفانی
تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۴ -باب ریاضت- بخش پنجم)
مقدمه
کتاب «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، یکی از برجستهترین آثار عرفان اسلامی است که مراحل سلوک معنوی را با دقت و عمق بینظیری ترسیم میکند. هر منزل در این اثر، گامی در مسیر تعالی روحی سالک است که با زبانی فاخر و عرفانی، ویژگیها و الزامات آن تبیین شده است. درسگفتار حاضر، که در جلسه یکصد و بیست و چهارم ارائه شده، به بررسی «باب ریاضت» اختصاص دارد. این منزل، بهعنوان یکی از مراحل بنیادین سلوک، به آمادهسازی نفس برای پذیرش حقیقت و کسب صدق و تصدیق میپردازد.
بخش اول: مفهوم ریاضت در سلوک عرفانی
ریاضت: تمرین نفس برای پذیرش حقیقت
ریاضت در سلوک عرفانی، بهمنزله تمرینی آگاهانه و مستمر برای آمادهسازی نفس بهمنظور پذیرش حقیقت و تقویت اراده معنوی تعریف میشود. این فرایند، همانگونه که در درسگفتار آمده، سالک را از ضعف و سستی به سوی اقتدار و استحکام روحی هدایت میکند. ریاضت، تمرینی است بدون هدف خارجی و مادی، بلکه هدف آن درونی است: نرم شدن نفس، تراکم انرژی معنوی، و آمادگی برای گامهای بعدی سلوک. به تعبیری، ریاضت مانند ورزشکاری است که با تمرینات مداوم، ماهیچههای روح خود را برای نبردهای معنوی آماده میسازد.
درنگ:
ریاضت، تمرینی است برای آمادهسازی نفس بهمنظور پذیرش حقیقت، تقویت اراده معنوی، و کسب اقتدار روحی، بدون هدف مادی و خارجی.
از منظر روانشناسی، ریاضت میتواند بهمثابه فرایندی انگیزشی تلقی گردد که سالک را از حالت رکود به سوی پویایی و رشد معنوی سوق میدهد. این فرایند، با تأکید بر تکرار و نظم، با نظریههای رشد معنوی در عرفان اسلامی همراستاست.
صدق و تصدیق: ارکان موفقیت در ریاضت
موفقیت در ریاضت، به کسب دو ویژگی بنیادین وابسته است: صدق و تصدیق. صدق، به معنای راستی و اخلاص در برابر حق است که سالک را به ظهور و بروز حقیقت در عالم وجودش هدایت میکند. تصدیق، باور قلبی به وعدههای الهی و تأیید حقایق دینی است که سالک را از شک و تردید رها میسازد. درسگفتار تأکید میکند که سالک در ریاضت باید این دو صفت را در خود پرورش دهد تا به یقین و اطمینان قلبی دست یابد.
درنگ:
صدق و تصدیق، دو رکن اساسی ریاضت هستند که سالک را از شک و تردید به سوی یقین و اطمینان قلبی هدایت میکنند.
از منظر فلسفه اسلامی، صدق و تصدیق بهعنوان دو بال پرواز معنوی، سالک را از دامهای نفس و وسوسههای شیطانی مصون میدارند. این دو ویژگی، با تقویت ایمان و اراده، زمینهساز پیشرفت در مراحل بعدی سلوک میشوند.
حسن ظن به خداوند: هدف نهایی ریاضت
درسگفتار با استناد به آیه شریفه «وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ» (الشورى: ۲۵، : «و اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد») بر اهمیت حسن ظن به خداوند تأکید میکند. این آیه، مبنای اعتقادی برای ریاضت است، زیرا سالک را به باور رحمت و مغفرت الهی ترغیب میکند. حسن ظن، بهمنزله نوری است که تاریکیهای تردید را میزداید و سالک را به ادامه مسیر سلوک امیدوار میسازد.
درنگ:
حسن ظن به خداوند، هدف نهایی ریاضت است که سالک را به باور رحمت و مغفرت الهی رهنمون میسازد و او را از تردید و یأس مصون میدارد.
از منظر الهیات اسلامی، حسن ظن به خداوند، نشانهای از ایمان راسخ و اعتماد به وعدههای الهی است. این باور، با تقویت انگیزه درونی، سالک را به تلاش مداوم در مسیر سلوک تشویق میکند.
بخش دوم: نقد انتخاب آیات قرآنی در باب ریاضت
انتخاب آیه مناسب توسط خواجه انصاری
خواجه عبدالله انصاری برای باب ریاضت، آیه «وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ» (المؤمنون: ۶۰، : «و کسانی که آنچه را میدهند، در حالی که دلهایشان ترسان است، میدهند») را برگزیده است. این انتخاب، به دلیل وجود حالت «وجل» (ترس توأم با خشوع) در دل سالک، با وضعیت روحی مبتدیان در باب ریاضت همخوانی دارد. این ترس، نشانهای از جدیت و خودآگاهی معنوی است که سالک را به مراقبت از نفس و تلاش بیشتر ترغیب میکند.
درنگ:
آیه «وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ» به دلیل انطباق با حالت ترس و خشوع مبتدیان، انتخابی دقیق و عمیق برای باب ریاضت است.
از منظر تفسیر عرفانی، این آیه به وضعیت روحی سالک مبتدی اشاره دارد که هنوز درگیر تردید و ترس از پذیرش اعمال خویش است. این ترس، برخلاف تصور، نشانهای از رشد معنوی است، زیرا سالک را به سوی هوشیاری و مراقبت سوق میدهد.
نقد نظر شارحان در انتخاب آیه جایگزین
شارحان، بهویژه تلمسانی، پیشنهاد دادهاند که آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (العنكبوت: ۶۹، : «و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههای خود را به آنان نشان میدهیم») برای باب ریاضت مناسبتر است. این پیشنهاد به دو دلیل مورد نقد قرار گرفته است: نخست، این آیه به مرحله جهاد اشاره دارد که بالاتر از ریاضت و متعلق به متوسطین است، نه مبتدیان. دوم، فقدان عنصر خوف در این آیه، آن را برای توصیف وضعیت روحی مبتدیان نامناسب میسازد.
درنگ:
آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا» به دلیل اشاره به جهاد و فقدان عنصر خوف، برای باب ریاضت مناسب نیست و انتخاب خواجه انصاری دقیقتر است.
این نقد، بر اهمیت فهم دقیق آیات قرآنی در تبیین مراحل عرفانی تأکید دارد. انتخاب آیه مناسب، نیازمند درک عمیق از وضعیت روحی سالک در هر مرحله است و خواجه انصاری با انتخاب آیه «والذین یؤتون ما آتوا» این دقت را به نمایش گذاشته است.
تمایز میان جهاد فی سبیل الله و جهاد فینا
درسگفتار به تمایز میان دو نوع جهاد اشاره دارد: «جهاد فی سبیل الله» و «جهاد فینا». آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (البقرة: ۲۱۸، : «و کسانی که در راه خدا جهاد کردند») برای مبتدیان مناسب است، زیرا به تلاش در مسیر الهی با مال و جان اشاره دارد. اما آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا» به متوسطین اختصاص دارد، زیرا به جهاد در مقام قرب الهی اشاره میکند که نیازمند معرفت عمیقتر است.
درنگ:
جهاد فی سبیل الله برای مبتدیان و جهاد فینا برای متوسطین است، که نشاندهنده سلسلهمراتب در مراحل سلوک عرفانی است.
از منظر عرفان اسلامی، این تمایز نشاندهنده سیر تدریجی سالک از تلاش ظاهری به سوی معرفت باطنی است. جهاد فی سبیل الله، مقدمهای برای جهاد فینا است که در آن، سالک به اتحاد با حقیقت الهی نزدیکتر میشود.
بخش سوم: تفاوت محبین و محبوبین در سلوک
ریاضت: مختص محبین
ریاضت، به طور خاص برای محبین، یعنی کسانی که در ابتدای مسیر سلوک و عاشق خدا هستند، طراحی شده است. محبوبین، که به قرب الهی رسیدهاند، از ریاضت بینیازند، زیرا اعمالشان از سر عشق و قرب است، نه تمرین و تلاش. درسگفتار با تمثیلی زیبا، ریاضت را به ورزش معنوی تشبیه میکند که ماهیچههای روحی محبین را برای گامهای بعدی سلوک تقویت میکند.
درنگ:
ریاضت برای محبین است که نیازمند تمرین و تلاشاند، اما محبوبین به دلیل قرب الهی، از ریاضت بینیازند و اعمالشان عاشقانه است.
از منظر فلسفی، این تمایز به تفاوت میان وجود بالقوه (محبین) و بالفعل (محبوبین) اشاره دارد. محبین در حال شدن و تکاملاند، در حالی که محبوبین به کمال وجودی رسیدهاند.
عرفان محبین و محبوبین: دو نظام متمایز
درسگفتار، عرفان محبین را به مراحل اولیه سلوک، مانند یقظه، توبه، محاسبه، و ریاضت، و عرفان محبوبین را به مراحل متعالیتر، مانند قرب و شهود، اختصاص میدهد. عرفان محبین، عرفان ضعفاست که نیازمند تلاش و تمرین است، اما عرفان محبوبین، مهندسی عرفانی متفاوتی دارد که در آن، سالک به اتحاد با حقیقت میرسد.
درنگ:
عرفان محبین به مراحل اولیه و تمرینات سخت مانند ریاضت اختصاص دارد، در حالی که عرفان محبوبین به قرب و شهود متعالی میرسد.
این تمایز، نظاممندی عرفان اسلامی را نشان میدهد که از مراحل ابتدایی به سوی کمال متعالی پیش میرود. از منظر روانشناسی، این تفاوت به مراحل رشد معنوی اشاره دارد که از تلاش آگاهانه به سوی شهود بیواسطه حرکت میکند.
بخش چهارم: نقدهای دینی و اجتماعی
نقد سختگیریهای غیرضروری در احکام دینی
درسگفتار با لحنی صریح، سختگیریهای غیرضروری در احکام دینی، مانند وسواس در وضو یا غسل، را محکوم میکند. این رفتارها، نشانه بیماری روحی و انحراف از روح دین هستند. دین اسلام بر یسر (آسانی) بنا شده و عسر (سختی) در آن جایی ندارد. به تعبیری، دین مانند نسیمی است که باید روح را نوازش دهد، نه طوفانی که آن را آشوبزده کند.
درنگ:
سختگیریهای غیرضروری در احکام دینی، مانند وسواس، نشانه بیماری روحی است و با روح یسر دین اسلام در تضاد است.
از منظر روانشناسی دین، وسواس در احکام میتواند به اضطراب و دوری از دین منجر شود. این نقد، بر اهمیت رویکرد بسطی در دعوت دینی تأکید دارد که مردم را به سوی خدا جذب میکند.
اهمیت بسط در دعوت دینی
اولیای الهی با رویکردی بسطی، یعنی گشاده و آسانگیر، به دعوت دینی میپردازند. این رویکرد، برخلاف قبض (تنگنا و سختگیری)، مردم را به سوی دین جذب میکند و از فرار آنها جلوگیری مینماید. درسگفتار با تمثیلی از زندگی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و حضرت عایشه، به سادگی و روان بودن احکام دینی اشاره میکند.
درنگ:
رویکرد بسطی اولیای الهی، با گشادگی و آسانی، مردم را به سوی دین جذب میکند و از فرار آنها جلوگیری مینماید.
از منظر جامعهشناسی دین، رویکرد بسطی به تقویت انسجام اجتماعی و افزایش مقبولیت دین در میان مردم کمک میکند. این دیدگاه، با تأکید بر یسر بودن دین، همراستاست.
یسر بودن دین اسلام
درسگفتار با استناد به اصل قرآنی «يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ» (القمر: ۱۷، : «و ما قرآن را برای یادآوری آسان کردیم») بر یسر بودن دین تأکید میکند. هرگونه سختی و عسر در دین، ناشی از سوءتفاهم یا بیماری روحی است، نه ذات دین. دین باید مانند جویباری روان، مسیر سعادت را برای همگان هموار سازد.
درنگ:
دین اسلام بر پایه یسر بنا شده و هرگونه عسر و سختی، ناشی از سوءتفاهم یا بیماری روحی است، نه ذات دین.
از منظر الهیات اسلامی، این اصل قرآنی نشاندهنده رحمت و سهولت در دسترسی به معارف دینی است که باید در عمل و سلوک نیز منعکس شود.
بخش پنجم: تحلیل آیات قرآنی و ظرف غیبت و خطاب
ظرف غیبت و خطاب در آیه شریفه
درسگفتار به تحلیل آیه «وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ» (الشورى: ۲۵، : «و اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و میداند آنچه را انجام میدهید») میپردازد. در این آیه، بخشهای اولیه با ضمیر غیبت (هو) بیان شدهاند که نشاندهنده عظمت و دوری ظاهری خداوند است. اما در بخش «وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»، خطاب مستقیم به کار رفته که آگاهی خداوند از اعمال بندگان را نشان میدهد.
درنگ:
استفاده از ضمیر غیبت در آیه شریفه، عظمت الهی را نشان میدهد، در حالی که خطاب مستقیم، آگاهی خداوند از اعمال بندگان را برجسته میسازد.
از منظر تفسیر عرفانی، این تفاوت زبانی به وضعیت روحی سالک اشاره دارد. در مرحله ریاضت، سالک هنوز خداوند را در مقام غیبت میبیند، اما با پیشرفت، به علم و حضور الهی آگاه میشود.
یقین: نتیجه نهایی ریاضت
هدف نهایی ریاضت، رسیدن به یقین و طمأنینه از طریق علم صحیح (شهود) و نقل صریح (متون معتبر دینی) است. درسگفتار تأکید میکند که سالک با کسب یقین، از ترس و تردید رها شده و به اطمینان قلبی دست مییابد. این یقین، مانند نوری است که مسیر سلوک را روشن میسازد و سالک را از تاریکیهای شک رهایی میبخشد.
درنگ:
یقین، نتیجه نهایی ریاضت است که از طریق علم صحیح و نقل صریح حاصل میشود و سالک را از ترس و تردید رها میکند.
از منظر فلسفه اسلامی، یقین بهعنوان بالاترین مرتبه معرفت، سالک را به اتحاد با حقیقت نزدیکتر میکند. این دیدگاه، با تأکید بر نقش شهود و متون دینی در سلوک همراستاست.
بخش ششم: نقد مخلوط کردن مراحل سلوک
نقد آمیختن ریاضت و جهاد
درسگفتار با نقدی صریح، آمیختن مراحل ریاضت و جهاد توسط شارحان را نادرست میداند. ریاضت، مرحلهای مقدماتی برای آمادهسازی نفس است، در حالی که جهاد، مرحلهای پیشرفتهتر است که به تلاش فعالانه در مسیر الهی اشاره دارد. این آمیختگی، نظم و مهندسی عرفان را مختل میکند.
درنگ:
ریاضت و جهاد، دو مرحله متمایز در سلوک هستند و آمیختن آنها، نظم و مهندسی عرفان را مختل میسازد.
از منظر عرفان اسلامی، این نقد بر اهمیت سلسلهمراتب در سلوک تأکید دارد. هر مرحله، جایگاه و کارکرد خاص خود را دارد و باید به ترتیب طی شود.
جهاد فی الله و فی حق الله
درسگفتار به تمایز میان «جهاد فی الله»، «جهاد فی حق الله»، و «جهاد فی طریق الله» اشاره میکند. جهاد فی طریق الله، به اجرای عدالت و قصاص در مسیر الهی اشاره دارد، در حالی که جهاد فی حق الله، به ایثار و گذشت در مقام قرب الهی مربوط است. جهاد فی الله، مرحلهای متعالیتر است که به اتحاد با ذات الهی میرسد.
درنگ:
جهاد فی طریق الله به عدالت، جهاد فی حق الله به ایثار، و جهاد فی الله به اتحاد با ذات الهی اشاره دارد که مراحل متفاوتی در سلوک هستند.
این تمایز، نشاندهنده عمق و پیچیدگی عرفان اسلامی است که هر مرحله را با دقت و ظرافت تبیین میکند. از منظر فلسفی، این مراحل به سیر از عدالت به سوی عشق و اتحاد اشاره دارند.
جمعبندی
درسگفتار حاضر، با تمرکز بر «باب ریاضت» در منازل السائرین، به تبیین نقش این مرحله در آمادهسازی نفس برای پذیرش حقیقت و کسب صدق و تصدیق پرداخته است. ریاضت، بهعنوان تمرینی معنوی، سالک را از ضعف و تردید به سوی اقتدار و یقین هدایت میکند. انتخاب آیه «وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ» توسط خواجه انصاری، به دلیل انطباق با وضعیت روحی مبتدیان، از دقت و عمق عرفانی برخوردار است. نقد شارحان، بهویژه تلمسانی، در پیشنهاد آیه جهاد، به دلیل عدم توجه به تفاوت مراحل ریاضت و جهاد، نادرست است. درسگفتار با تأکید بر یسر بودن دین و نقد سختگیریهای غیرضروری، رویکرد بسطی اولیای الهی را ترویج میکند که مردم را به سوی دین جذب مینماید. تمایز میان عرفان محبین و محبوبین، و همچنین تحلیل ظرف غیبت و خطاب در آیات قرآنی، نظاممندی و مهندسی دقیق عرفان اسلامی را نشان میدهد. این دیدگاه، با اصول الهیات اسلامی، روانشناسی دین، و فلسفه اخلاق همراستاست و مسیر سلوک را بهعنوان سفری منظم و هدفمند به سوی قرب الهی معرفی میکند.
با نظارت صادق خادمی