متن درس
مراتب بدایات و جایگاه ریاضت
تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۵-باب ریاضت- بخش ششم)
دیباچه: ریاضت، دروازهای به سوی صدق و معرفت
باب ریاضت در کتاب شریف منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، یکی از مراحل بنیادین سلوک عرفانی است که نفس سالک را برای پذیرش حقیقت و صدق آماده میسازد. این باب، در سلسله مراتب بدایات، جایگاهی کلیدی دارد و زمینهساز ورود به مراتب والاتر نظیر سماع و حزن است. ریاضت، بهسان نرمشهای پیشین در ورزش، جسم و جان را برای تحمل فشارهای معنوی سلوک مهیا میکند.
بخش نخست: مراتب سلوک و جایگاه بدایات
تقسیمبندی منازل السائرین
کتاب منازل السائرین به ده مرتبه یا قسم تقسیم شده است که اولین آن، بدایات یا مقدمات سلوک است. بدایات، بهسان نرمشهای اولیه در ورزش، نفس را برای ورود به مراحل دشوار سلوک آماده میسازد. این مراتب شامل یقظه (بیداری از غفلت)، توبه (بازگشت به سوی خدا)، محاسبه (ارزیابی اعمال)، انابه (کرنش به سوی حق)، تفکر (حرکت فکری به سوی حقیقت)، ذکر (حفظ اندیشههای متعالی)، اعتصام (تمسک به حق)، فرار (گریز از غیر خدا)، ریاضت (تمرین و آمادهسازی نفس)، و ترنم سماع (نشاط معنوی) است.
درنگ: بدایات، چونان نرمشهای پیش از ورزش سنگین، نفس را برای تحمل فشارهای معنوی سلوک آماده میکند و فهرست مراتب بدایات، زمینهساز معرفت و یقین است.
این مراحل، بهصورت سلسلهمراتبی، سالک را به سوی معرفت و صدق هدایت میکنند. بدایات، مانند آمادهسازی بدن در ورزش، نفس را برای پذیرش حقیقت و تحمل بارهای معنوی مراتب بعدی آماده میسازد.
مفهوم بدایات در سلوک عرفانی
بدایات، به معنای مقدمات سلوک، شامل تمرینهایی است که نفس را از خواب غفلت بیدار کرده و برای پذیرش حقیقت آماده میسازد. این مراحل، مانند نرمشهای اولیه در ورزش، جسم و جان را برای فعالیتهای سنگین معنوی آماده میکنند. بدون این مقدمات، سالک توان تحمل فشارهای مراتب بعدی مانند حزن و خوف را نخواهد داشت.
بدایات، نفس را از موانع نفسانی و خلقی آزاد کرده و به سوی معرفت هدایت میکند. این مراحل، چونان پلی است که سالک را از تاریکی غفلت به سوی روشنایی حقیقت میرساند.
بخش دوم: مراتب بدایات و جایگاه ریاضت
مراتب بدایات
مراتب بدایات شامل یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، ذکر، اعتصام، فرار، ریاضت، و ترنم سماع است. هر یک از این مراحل، نقشی خاص در آمادهسازی سالک دارد:
- یقظه: بیداری از خواب غفلت، نقطه آغاز سلوک.
- توبه: بازگشت به سوی خدا با ندامت و پشیمانی.
- محاسبه: ارزیابی اعمال برای شناخت کاستیها.
- انابه: کرنش و بازگشت قلبی به سوی حق.
- تفکر: حرکت فکری از مبادی به مرادی.
- ذکر: حفظ دستاوردهای فکری و تثبیت معرفت.
- اعتصام: تمسک به حق و توکل بر او.
- فرار: گریز از غیر خدا و شرك.
- ریاضت: تمرین و آمادهسازی نفس برای پذیرش صدق.
- ترنم سماع: بازگرداندن نشاط معنوی به سالک.
ریاضت و سماع، مراحل نهایی بدایات هستند که نفس را برای مراتب بعدی آماده میکنند.
درنگ: ریاضت، چونان بدنسازی در ورزش، نفس را برای تحمل فشارهای معنوی مراتب بعدی آماده میکند، و سماع، نشاط معنوی را به سالک بازمیگرداند.
نقش تفکر و ذکر در آمادهسازی برای ریاضت
تفکر، حرکت فکری از مبادی (آغاز) به مرادی (هدف) است، و ذکر، حفظ و تثبیت این دستاوردها. این دو مرحله، پیشنیاز اعتصام و فرار هستند که سالک را به ریاضت هدایت میکنند. تفکر، چونان سفری ذهنی به سوی حقیقت است، و ذکر، مانند نگهبانی است که از گم شدن این دستاوردها جلوگیری میکند.
اعتصام و فرار، پیشنیازهای ریاضت
اعتصام، تمسک به حق و توکل بر اوست، و فرار، گریز از غیر خدا و دعویهای نفسانی. این مراحل، سالک را از وابستگیهای خلقی آزاد کرده و به سوی ریاضت هدایت میکنند. اعتصام، چونان پناه بردن به قلعهای استوار است، و فرار، مانند گریختن از دامهای نفسانی.
بخش سوم: مفهوم و کارکرد ریاضت
ریاضت، تمرین نفس برای پذیرش صدق
ریاضت، به معنای ورزش و تمرین نفس برای آمادهسازی آن در برابر فشارهای معنوی است. این مرحله، نفس را نرم و رام میکند تا در برابر مراتب بعدی مانند حزن و خوف مقاوم شود. ریاضت، چونان بدنسازی است که جسم و جان را برای تحمل بارهای سنگین معنوی آماده میسازد.
ریاضت، سالک را به باور به صدق و حقیقت عالم هدایت میکند. این باور، که عالم جدی است و همهچیز بر اساس حقیقت و صدق جریان دارد، به معنای معرفت و یقین است. سالک در این مرحله، به این درک میرسد که «همهچیز راست است»، و این باور، او را از شک و تردید رها میسازد.
درنگ: ریاضت، سالک را به اعتیاد الصدق، یعنی اشتیاق درونی به پذیرش حقیقت، هدایت میکند.
ارتباط ریاضت با سماع
پس از فشارهای ریاضت، سالک به دلیل خستگی نیاز به سماع دارد که انرژی معنوی را به او بازمیگرداند. سماع، مانند کمپوت یا آناناسی است که نشاط ازدسترفته را جبران میکند. این مرحله، توازنی میان فشار و نشاط در سلوک برقرار میسازد.
استناد به قرآن کریم
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ
ترجمه: «و کسانی که آنچه را که باید بیاورند، میآورند، در حالی که دلهاشان ترسان است» (مؤمنون: ۶۰، ).
این آیه، به حالتی اشاره دارد که سالک با وجود انجام طاعات، از عدم قبولی اعمال خود هراس دارد. این خوف، نشانه معرفت و صدق است، زیرا سالک نگران مطابقت عمل با نفسالامر است.
بخش چهارم: نقد دیدگاه شارح در باب ریاضت
نقد ارجاع به آیه مجاهده
شارح (کاشانی)، با استناد به آیه ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّكُمْ سُبُلَنَا﴾ (عنکبوت: ۶۹، : «و کسانی که در راه ما جهاد کنند، به راههایمان هدایتشان میکنیم»)، ریاضت را با مجاهده خلط کرده است. این آیه، مناسب مراتب متوسطین و کاملین است، نه مبتدیان در باب ریاضت. انتخاب خواجه عبدالله انصاری از آیه مؤمنون (۶۰) دقیقتر است، زیرا خوف (وجل) با تمرین مقدماتی سازگارتر است تا جدیت مجاهده.
درنگ: آیه مؤمنون (۶۰) به دلیل تأکید بر خوف، با ماهیت ریاضت در بدایات همخوانی بیشتری دارد تا آیه عنکبوت (۶۹) که به مجاهده اشاره دارد.
نقد مفهوم صدق بهعنوان میراث
شارح، صدق را میراث جهاد نفس میداند، اما این تعریف نادرست است، زیرا ریاضت و جهاد، تلاشهای ارادیاند، نه ارث (بادآورده). صدق، نتیجه تمرین نفس برای پذیرش حقیقت است، نه چیزی که بهصورت غیرارادی به سالک برسد. ریاضت، چونان زورآزمایی اراده است که نفس را برای پذیرش صدق آماده میسازد.
درنگ: صدق، نتیجه تلاش و تمرین ارادی در ریاضت است، نه میراثی که بدون زحمت به دست آید.
نقد ترتیب پیشنهادی شارح
شارح، ترتیب جهاد را بهصورت «فی طریقة، فی حقة، فی الله» ارائه کرده که مشوش و نادرست است. ترتیب منطقی، از فی طریقة (مبتدی) به فی حقة و سپس فی الله (کامل) است. این نظم، با سلسله مراتب سلوک همخوانی دارد و نشاندهنده پیشرفت سالک از مراحل ابتدایی به مراتب عالی است.
این نقد، بر ضرورت رعایت نظم منطقی در تبیین مفاهیم عرفانی تأکید دارد. ترتیب مشوش، مانند نقشهای گمراهکننده است که سالک را از مسیر حقیقت منحرف میسازد.
بخش پنجم: ابعاد جسمانی و معنوی ریاضت
اهمیت ریاضت جسمانی
ریاضت جسمانی، بدن را برای تحمل فشارهای معنوی آماده میکند. بدن بدون ریاضت، مانند آب راکد، فاسد میشود. ریاضت، بدن را نرم و آماده نگه میدارد و عمر را طولانی میکند. این امر، نهتنها برای جسم، بلکه برای فکر و روح نیز ضروری است.
بدن بدون تحرک، چونان آبی است که در حوض مانده و میگندد. ریاضت، مانند جریان آبی است که حوض را تازه نگه میدارد.
درنگ: ریاضت جسمانی، جسم و جان را برای سلوک معنوی آماده میسازد و از فساد و سستی جلوگیری میکند.
ریاضت و رسیدن به صدق
ریاضت، سالک را به پذیرش حقیقت عالم، حق، خلق، عمل، جزا، و مکافات هدایت میکند. این مرحله، سالک را از شک و تردید به یقین میرساند تا عالم را بهعنوان واقعیتی جدی بپذیرد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
ترجمه: «ای مؤمنان، از خدا بترسید و با صادقان باشید» (توبه: ۱۱۹، ).
این آیه، سالک را به همراهی با صادقان و پذیرش حقیقت دعوت میکند، که هدف نهایی ریاضت است.
اعتیاد الصدق، هدف نهایی ریاضت
شارح، ریاضت را به اعتیاد الصدق تفسیر میکند، یعنی آماده شدن برای پذیرش حقیقت با اشتیاق درونی. این اعتیاد، مانند رغبت به مواد مخدر، با میل و عشق دنبال میشود، اما به سوی حقیقت و معرفت هدایت میکند.
سالک در این مرحله، مانند ورزشکاری است که بدنش به تمرین عادت کرده و بدون آن، احساس نقصان میکند. نفس او نیز به صدق عادت میکند و هرگونه انحراف از حقیقت، او را ناآرام میسازد.
بخش ششم: نقش ذکر در ریاضت
ذکر، ابزاری برای تثبیت صدق
ذکر در ریاضت، تکرار عباراتی مانند «همهچیز راست است» است که صدق را در نفس تثبیت میکند. این ذکر، میتواند به زبان فارسی یا عربی باشد و باید با حال سالک متناسب باشد.
ذکر، مانند کلیدی است که قفلهای غفلت و تکبر را میگشاید و سالک را به سوی حقیقت هدایت میکند.
درنگ: ذکر، با تثبیت صدق در نفس، سالک را از غفلت و انحراف حفظ میکند.
اهمیت انتخاب ذکر مناسب
انتخاب ذکر، باید با هدایت مرشد و متناسب با مقام سالک باشد. ذکر نامناسب، مانند دارویی بدون تجویز پزشک، ممکن است زیانآور باشد. برای مثال، ذکری مانند «خاک تو سرت» برای شکستن تکبر یک سالک مناسب بود و او را به معرفت و یقظه رساند.
بخش هفتم: خوف و قبولی اعمال
خوف از عدم قبولی اعمال
خوف سالک از عدم قبولی اعمال، ناشی از شک در مطابقت عمل با نفسالامر است. این خوف، نشانه معرفت است، زیرا سالک نگران است که عملش با خواست الهی مطابقت نداشته باشد.
إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ
ترجمه: «از بندگان خدا تنها عالمان میترسند» (فاطر: ۲۸، ).
این آیه، خوف را صفت عالمان و آگاهان میداند که با معرفت و صدق همراه است.
تفاوت خوف و شك
خوف، نگرانی از نتیجه تمرین است، اما شك (جحد) به انکار حقیقت مربوط است. مجاهده فی سبیل الله فاقد شك است، زیرا ایمان و یقین مبنای آن است.
وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ
ترجمه: «آن را انکار کردند در حالی که دلهایشان به آن یقین داشت» (نمل: ۱۴، ).
این آیه، جحد را انکار آگاهانه میداند که با خوف در ریاضت متفاوت است.
درنگ: خوف در ریاضت، نشانه معرفت و نگرانی از عدم قبولی عمل است، اما شك، به انکار حقیقت مربوط است و در مجاهده جایی ندارد.
بخش هشتم: وحدت قوانین جسمانی و معنوی
وحدت قوانین عوالم
قوانین حاکم بر تمرین جسمانی (ورزش) و معنوی (ریاضت) یکسان است: تلاش مستمر برای تقویت و رفع ضعف. ریاضت معنوی، مانند ورزش، نیازمند تکرار و تمرین است.
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
ترجمه: «خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا خودشان تغییر کنند» (رعد: ۱۱، ).
این آیه، بر ضرورت تلاش ارادی برای تحول درونی تأکید دارد، که با اصل ریاضت همخوان است.
تمرین مضاعف در ریاضت
در ریاضت، تمرین باید بیش از نیاز واقعی باشد تا نفس در شرایط واقعی (مجاهده) موفق شود. این اصل، در ورزش و عرفان مشترک است. سالک، مانند ورزشکاری است که برای بلند کردن صد کیلوگرم، دویست کیلوگرم تمرین میکند تا در میدان واقعی موفق شود.
درنگ: تمرین مضاعف در ریاضت، نفس را برای مواجهه با چالشهای معنوی آماده میسازد.
بخش نهم: مثالهای تمرینی در ریاضت
مثال ریگ در دهان
گذاشتن ریگ در دهان، تمرینی برای کنترل نفس و پرهیز از سخن بیهوده است. این عمل، ریاضت است، نه مجاهده، زیرا هدف آن تقویت درونی است.
وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
ترجمه: «به بندگانم بگو آنچه بهتر است بگویند» (اسراء: ۵۳، ).
این آیه، بر کنترل کلام تأکید دارد که با تمرین ریاضتی مانند گذاشتن ریگ در دهان همخوان است.
حکمت خلقت فک
طراحی فک پایین برای حرکت آسانتر، نشانه حکمت الهی است که ریاضت کلام را تسهیل میکند. این حکمت، انسان را به کنترل کلام تشویق میکند.
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ
ترجمه: «آیا برای او دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم؟» (بلد: ۸-۹، ).
این آیه، بر حکمت خلقت اعضای بدن از جمله زبان تأکید دارد که ابزار ریاضت کلامی است.
درنگ: حکمت خلقت فک، تسهیل ریاضت کلامی و کنترل نفس را نشان میدهد.
بخش دهم: تكلف، طوع و بلا رویه در ریاضت
تكلف در ریاضت
ریاضت در مراحل اولیه با تكلف (تلاش همراه با زحمت) انجام میشود، اما با تمرین مستمر به طوع (سهولت) و بلا رویه (طبیعت خودکار) میرسد. تكلف، مانند زحمتی است که ورزشکار در هفتههای اول تمرین متحمل میشود، اما با تکرار، بدن به سهولت و خودکاری میرسد.
يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ
ترجمه: «خدا برایتان آسانی میخواهد و سختی را نمیخواهد» (بقره: ۱۸۵، ).
این آیه، بر آسانی پس از سختی در تمرین مستمر تأکید دارد.
بلا رویه در سلوک
بلا رویه، حالتی است که عمل (مثل عبادت یا ذکر) به طبیعت ثانویه سالک تبدیل میشود. ذکر خفی، نشانه سلوک کامل است که بدون نیاز به تمرکز خودآگاه انجام میشود. اولیاء خدا، مانند ورزشکارانی هستند که حرکاتشان به طبیعت ثانویه تبدیل شده و بدون تأمل، عمل صالح انجام میدهند.
این حالت، مانند راه رفتن است که برای بزرگسالان بدون فکر انجام میشود، اما برای کودک با تلاش و اراده همراه است.
درنگ: بلا رویه، نشانه کمال در ریاضت است که عمل صالح را به طبیعت ثانویه سالک تبدیل میکند.
بخش یازدهم: نقد ضعف در تمرین
عدم استمرار در ریاضت
عدم استمرار در ریاضت، مانع رسیدن به طوع و بلا رویه است. تمرین مستمر، شرط موفقیت در سلوک است. سالک، مانند ورزشکاری است که با وقفه در تمرین، از آمادگی بازمیماند.
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّكُمْ سُبُلَنَا
ترجمه: «و کسانی که در راه ما جهاد کنند، به راههایمان هدایتشان میکنیم» (عنکبوت: ۶۹، ).
این آیه، استمرار در تلاش را شرط هدایت میداند.
درنگ: استمرار در ریاضت، شرط رسیدن به طوع و بلا رویه و موفقیت در سلوک است.
ضرورت نقد علمی
نقد علمی متون عرفانی، برای تکمیل و تصحیح آنهاست و با احترام به علما منافاتی ندارد. این نقد، خدمتی به میراث علمی است. مانند جراحی است که برای بهبود بیمار انجام میشود، نقد علمی نیز برای اصلاح و تکمیل متون عرفانی ضروری است.
بخش دوازدهم: ارتقا از ریاضت عام به خاص
ریاضت عام و خاص
با تمرین مستمر در ریاضت عام، قلب سالک به حضور الهی میرسد و آماده ریاضت خاص (مراتب بالاتر سلوک) میشود. ریاضت عام، مانند تمرینات اولیه ورزش است که بدن را برای مراحل پیشرفتهتر آماده میکند.
وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً
ترجمه: «پروردگارت را در دلت با تضرع و ترس یاد کن» (اعراف: ۲۰۵، ).
این آیه، بر حضور قلبی در ریاضت تأکید دارد که نشانه ارتقا به مراتب خاص است.
درنگ: ریاضت عام، قلب را به حضور الهی میرساند و زمینهساز ریاضت خاص در مراتب بالاتر سلوک است.
جمعبندی
باب ریاضت در منازل السائرین، مرحلهای بنیادین در بدایات سلوک است که نفس را برای پذیرش صدق و حقیقت آماده میسازد. این باب، پس از مراتب یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، ذکر، اعتصام، و فرار قرار دارد و سالک را برای تحمل فشارهای معنوی مراتب بعدی مانند حزن و خوف مهیا میکند. ریاضت، با تمرین و ممارست، نفس را به سوی اعتیاد الصدق هدایت میکند و سالک را به باور به حقیقت عالم میرساند. آیه شریفه قرآن کریم:
وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ
نشانه خوف سالک از عدم قبولی اعمال است که از شک در مطابقت عمل با نفسالامر ناشی میشود. اولیاء خدا، به دلیل یقین، از این خوف آزادند. نقد دیدگاه شارح (کاشانی) بر ضرورت دقت در تبیین مفاهیم عرفانی تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی