متن درس
منازل السائرین: منزل ریاضت خاصه
تحلیل و تبیین باب ریاضت کتاب منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۷ -باب رباضت- بخش هشتم)
مقدمه: ریاضت خاصه، گامی به سوی وحدت و انقطاع
در مسیر سلوک عرفانی، منزل ریاضت خاصه جایگاهی والا دارد، زیرا سالک را از پراکندگی کثرات نفسانی به وحدت و انقطاع کامل به سوی حق رهنمون میسازد. این منزل، که در ادامه ریاضت عامه قرار دارد، قلب سالک را از هرگونه تعلق به غیر خدا پاک کرده و او را به حضور دائم در محضر الهی میرساند. در این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۱۲۷، مفهوم ریاضت خاصه با استناد به متن «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری و تحلیلهای تفصیلی آن بررسی میشود.
بخش اول: تبیین مفهوم ریاضت خاصه
ماهیت ریاضت خاصه
ریاضت خاصه، به تعبیر خواجه عبدالله انصاری، مرتبهای متعالی از تمرین نفسانی است که سالک را به سوی وحدت کامل و انقطاع از کثرات هدایت میکند. این مرتبه، شامل سه عنصر بنیادین است: «خصم التفرق» (نابودی پراکندگی و کثرت)، «قطع الالطفات إلى المقام الذي جاوزه» (رها کردن تعلقات به مقامات گذشته)، و «إبقاء العلم يجري مجرى» (تداوم معرفت در مسیر حق). برخلاف ریاضت عامه که بر تهذیب اخلاق، اخلاص در اعمال و توقیر حقوق متمرکز است، ریاضت خاصه قلب سالک را از هرگونه توجه به غیر خدا خالی کرده و او را به وحدت جامع میرساند. این فرآیند، بهسان باغبانی است که نهال نفس را از شاخ و برگهای زائد پاک کرده و آن را برای باروری در خاک حق آماده میسازد.
این مرتبه، سالک را به جایگاهی میرساند که جز خدا در قلبش جایی ندارد. همانگونه که آفتاب با طلوع خود، تاریکی را محو میکند، ریاضت خاصه نیز با تمرکز بر وجه الله، سایه کثرات را از دل سالک میزداید. این مفهوم، با آیه شریفه فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (سوره بقره، آیه ۱۱۵، : «هر کجا رو کنید، آنجا وجه خداست») همخوانی دارد، که بر وحدت وجه الله تأکید میورزد.
تمایز ریاضت عامه و خاصه
ریاضت عامه، به تهذیب اخلاق، اخلاص در اعمال و رعایت حقوق الهی و انسانی معطوف است. این مرتبه، بهسان بنای اولیهای است که پایههای سلوک را استوار میسازد. سالک در این مرحله، با تمرین و تکرار، نفس خود را از سنتهای جاهلانه و عادات ناپسند پاک کرده و به اخلاص و صدق در عمل میرسد. با این حال، برخی شارحان، این مرتبه را به دلیل دشواریاش خاص الخاص دانستهاند، گویی تنها پیامبران به آن دست یافتهاند. این دیدگاه، مورد نقد قرار گرفته، زیرا ریاضت عامه، پایهای برای همه سالکان است و نه مختص اولیا. آیه إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ (سوره کهف، آیه ۱۱۰، : «من تنها بشری مانند شما هستم») نشان میدهد که پیامبر (ص) الگویی قابل دسترس برای همه است.
در مقابل، ریاضت خاصه، سالک را به مرتبهای میرساند که هیچ تعلقی به کمالات، مقامات یا اعمال گذشته ندارد. این مرتبه، بهسان پرندهای است که از قفس تعلقات رها شده و در آسمان وحدت به پرواز درمیآید. سالک در این مرحله، نه تنها از کثرات روزمره، بلکه از خودستایی و توجه به کمالات خویش نیز آزاد میشود.
بخش دوم: خصم التفرق، نابودی کثرت
مفهوم خصم التفرق
خصم التفرق، به معنای نابودی پراکندگی و کثرت در قلب سالک است. در این مرتبه، سالک به جایگاهی میرسد که جز خدا در دلش جایی ندارد. این حالت، بهسان آینهای صیقلی است که تنها نور حق را بازمیتاباند و هیچ سایهای از غیر در آن نمیماند. هرگونه توجه به کثرات، اعم از خاطرات، علایق یا کمالات، مانع این وحدت است. سالک در این مرحله، با کاوش در درون خویش، جز خدا نمیبیند و هر آنچه غیر اوست، از قلبش محو میشود.
این مفهوم، با آیه شریفه وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا (سوره کهف، آیه ۲۸، : «و از کسی که قلبش را از یاد ما غافل کردیم اطاعت نکن») همخوانی دارد، که غفلت از ذکر خدا را مانع وحدت میداند. سالک با رفع کثرات، از پراکندگی ذهنی و نفسانی رها شده و به انبساط یکدست در محضر حق میرسد.
نقد کثرات روزمره
کثرات روزمره، مانند مطالعه غیرضروری، رسانهها و معاشرتهای بیفایده، قلب سالک را از تمرکز بر حق بازمیدارند. این کثرات، بهسان بارانی از خردهریزهای نفسانیاند که ذهن را پراکنده کرده و از حضور الهی دور میسازند. بهعنوان مثال، سالک ممکن است در طواف کعبه، به جای تمرکز بر حق، به یاد دیگران بیفتد و ادعا کند «یاد همه بودم». این کثرت ذهنی، مانع وحدت است، زیرا سالک در ریاضت خاصه باید تنها حق را ببیند، حتی در میان خلق. آیه وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ (سوره آلعمران، آیه ۹۷، : «حج خانه بر کسانی که استطاعت دارند واجب است») بر تمرکز عمل بر خدا تأکید دارد.
این نقد، ضرورت خالی کردن ذهن از پراکندگیها را نشان میدهد. همانگونه که باغبان، شاخههای زائد را برای رشد بهتر درخت هرس میکند، سالک نیز باید کثرات را از قلب خود بزداید تا به وحدت برسد.
بخش سوم: قطع الالطفات، رهایی از مقامات گذشته
مفهوم قطع الالطفات
قطع الالطفات، به معنای رها کردن وابستگی به مقامات، کمالات و اعمال گذشته است. سالک در این مرتبه، از توجه به پیشینه خود، اعم از علم، عبادت یا مقامات معنوی، دست میکشد و تنها به حق معطوف میشود. این فرآیند، بهسان مسافری است که بارهای سنگین گذشته را زمین گذاشته و سبکبال به سوی مقصد الهی گام برمیدارد. آیه وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ (سوره مدثر، آیه ۶، : «و منتی مگذار که بسیار کردهای») بر پرهیز از خودستایی و دلبستگی به کمالات تأکید دارد.
این رهایی، نیازمند آن است که سالک هیچ سرمایهای از گذشته، اعم از مقامات معنوی یا اعمال صالح، را در دل خود نگه ندارد. همانگونه که پرنده برای اوج گرفتن، بالهای خود را از بارهای سنگین آزاد میکند، سالک نیز باید قلب خود را از تعلقات گذشته خالی سازد.
نقد خودستایی و مقامپرستی
یکی از موانع اصلی ریاضت خاصه، خودستایی و دلبستگی به مقامات است. بسیاری از افراد، با کسب علم، مقام یا کمالات، خود را گم کرده و از مسیر حق دور میافتند. این حالت، بهسان کسی است که با اندک بار، خود را ثروتمند پنداشته و از مقصد اصلی بازمیماند. آیه وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا (سوره اسراء، آیه ۳۷، : «در زمین با تکبر راه مرو») بر پرهیز از تکبر و خودستایی تأکید دارد. سالک باید از این دام رها شده و تنها به تکلیف خود معطوف باشد، نه به کمالاتش.
بخش چهارم: إبقاء العلم يجري مجرى، تداوم معرفت در مسیر حق
مفهوم تداوم معرفت
إبقاء العلم يجري مجرى، به معنای تداوم معرفت و عمل در مسیر حق است، بهگونهای که علم و عمل سالک، نه برای کسب مقام یا خودنمایی، بلکه برای قرب به حق جریان یابد. این مرتبه، بهسان رودی است که بیوقفه به سوی دریا جاری است و هیچ مانعی آن را از مسیرش بازنمیدارد. آیه وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ (سوره هود، آیه ۸۸، : «توفیق من جز با خدا نیست») بر این حقیقت تأکید دارد که توفیق سالک، تنها از جانب خداست.
این تداوم، نیازمند آن است که سالک وظایف دینی خود را انجام دهد، اما به کمالات ناشی از آن دل نبندد. همانگونه که ستارهای در آسمان، تنها نور خود را میتاباند و به ستایش دیگران توجه ندارد، سالک نیز باید عملش را برای خدا خالص کند.
تمثیل ورزشکار: تمرین برای وحدت
ریاضت خاصه، به تمرین ورزشکاری تشبیه شده که با تلاش مستمر، خود را برای رقابتی بزرگ آماده میکند. همانگونه که ورزشکار با تمرین یکساله، توان خود را برای بلند کردن وزنهای سنگین دوچندان میکند، سالک نیز با ریاضت خاصه، قلب خود را برای حضور در محضر الهی آماده میسازد. آیه وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (سوره انفال، آیه ۶۰، : «هرچه در توان دارید از نیرو آماده کنید») بر ضرورت آمادگی و تلاش مستمر تأکید دارد.
بخش پنجم: سادگی اولیا و سبکی قلب
سادگی اولیای خدا
اولیای خدا، با وجود کمالات فراوان، خود را خالی از هر چیز جز خدا میبینند. این سادگی، بهسان کاسهای خالی است که هیچ وزنی جز حضور حق در آن نیست. پیامبر اکرم (ص)، با وجود مقامات والای معنوی، ساده زیست و در بازارها راه میرفت، چنانکه آیه لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (سوره احزاب، آیه ۲۱، : «برای شما در رسول خدا الگویی نیکوست») او را الگویی برای سادگی و رهایی از کثرات معرفی میکند.
این سادگی، سالک را از تکبر و خودستایی رها کرده و او را به آرامش و سبکی میرساند. همانگونه که پرندهای سبکبال در آسمان اوج میگیرد، قلب سالک نیز با رهایی از کثرات، در محضر حق سکنی میگزیند.
آرامش و سبکی در رهایی از تعلقات
داراییهای مادی و معنوی، مانند علم، مقام یا کمالات، مانع آرامش و خواب راحت سالک میشوند. در مقابل، رهایی از این تعلقات، قلب را سبک کرده و به آرامش میرساند. همانگونه که فقیر در کنار خیابان، با سادگی و بیتکلف، به خواب میرود، سالک نیز با خالی کردن قلب از کثرات، به آرامش الهی دست مییابد. آیه أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (سوره رعد، آیه ۲۸، : «آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد») بر این آرامش تأکید دارد.
بخش ششم: ضرورت آزمایش درونی
آزمایش قلب برای رفع کثرات
سالک باید قلب خود را آزمایش کند تا از نبود کثرات مطمئن شود. این آزمایش، بهسان ترازویی است که وزن قلب را میسنجد و اگر جز خدا چیزی در آن یافت نشود، نشانه سعادت است. آیه وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ (سوره محمد، آیه ۳۱، : «شما را میآزماییم تا مجاهدان را بشناسیم») بر ضرورت آزمایش برای شناخت سالکان حقیقی تأکید دارد.
این آزمایش، نیازمند خودکاوی مستمر است. سالک باید شبهنگام، قلب خود را بازرسی کند و اگر چیزی جز خدا در آن یافت، بداند که هنوز در دام کثرات گرفتار است. این فرآیند، بهسان باغبانی است که خاک را از سنگریزهها پاک میکند تا نهال حق در آن ریشه بدواند.
نقد شکیات و پراکندگی ذهنی
شکیات در عبادات، مانند شک در رکوع یا سوره، نتیجه کثرت ذهنی است. سالک در ریاضت خاصه، با رفع کثرات، از این پراکندگیها رها میشود. آیه إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (سوره عنکبوت، آیه ۴۵، : «نماز از فحشا و منکر بازمیدارد») نشان میدهد که نماز، با تمرکز بر حق، قلب را از پراکندگی نجات میدهد.
بخش هفتم: حکمت نماز سحر در ریاضت
نماز سحر، تمرینی برای انقطاع
نماز سحر، به دلیل دشواری بیداری در آن زمان، تمرینی مؤثر برای ریاضت خاصه است. این عمل، نفس را برای اطاعت الهی آماده کرده و از کثرات روزمره دور میسازد. آیه وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ (سوره اسراء، آیه ۷۹، : «و پاسی از شب را به تهجد بگذران که نافلهای برای توست») بر حکمت این عمل تأکید دارد. همانگونه که ورزشکار با تمرین در دشوارترین شرایط، توان خود را میافزاید، سالک نیز با بیداری در سحر، قلب خود را برای حضور الهی آماده میکند.
دشواری بیداری در سحر، بهسان وزنهای سنگین است که اراده سالک را تقویت میکند. این تمرین، قلب را از پراکندگیها پاک کرده و به وحدت با حق میرساند.
تمثیل حیوانات: سکوت درونی
حیوانات پر سر و صدا، مانند خروس و سگ، در برابر حیوانات بیصدا، مانند گربه، تشبیه به انسانهایی هستند که با خودستایی و کثرات، از وحدت دور میافتند. سالک در ریاضت خاصه، باید به سکوت درونی برسد و قلبش را از سر و صداهای نفسانی خالی کند. این سکوت، بهسان دریاچهای آرام است که تنها نور حق را بازمیتاباند.
بخش هشتم: هدف نهایی ریاضت خاصه
حضور دائم با حق
هدف نهایی ریاضت خاصه، خالی کردن قلب از غیر خدا و رسیدن به حضور دائم در محضر الهی است. این مرتبه، سالک را به مقام عارف کامل نزدیک میکند، جایی که قلبش تنها با حق همراه است. آیه إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَىٰ (سوره لیل، آیه ۲۰، : «جز برای طلب وجه پروردگارش») این هدف را به روشنی تبیین میکند. سالک در این مرحله، مانند ستارهای است که در آسمان حق میدرخشد و هیچ سایهای از غیر در آن نیست.
این حضور، نتیجه تمرین مستمر و انقطاع کامل است. همانگونه که رودخانه با پیوستن به دریا، هویت خود را در آن محو میکند، سالک نیز با انقطاع به حق، در وحدت الهی غرق میشود.
نقد وظایف و کمالات
سالک باید وظایف دینی خود را انجام دهد، اما به کمالات ناشی از آن دل نبندد. این رهایی، بهسان باغبانی است که میوههای درخت را برای صاحب باغ میچیند، نه برای خودنمایی. آیه قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ (سوره انعام، آیه ۱۶۲، : «بگو نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای خداست») بر اخلاص در عمل تأکید دارد.
جمعبندی
منزل ریاضت خاصه، بهعنوان یکی از مراحل متعالی سلوک عرفانی، قلب سالک را از کثرات نفسانی و تعلقات گذشته رها کرده و به وحدت جامع با حق هدایت میکند. این مرتبه، با خصم التفرق، قطع الالطفات و إبقاء العلم يجري مجرى، سالک را به حضور دائم در محضر الهی میرساند. نقد کثرات روزمره، خودستایی و شکیات، ضرورت تمرکز بر حق را نشان میدهد. تمثیلات ورزشکار، حیوانات و سادگی اولیا، این مفاهیم را ملموس و روشن میسازند. نماز سحر، بهعنوان تمرینی برای انقطاع، قلب را از پراکندگیها پاک میکند.