متن درس
منازل السائرین: تأملی عرفانی در مقام خوف و مراتب آن
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۸)
مقدمه
مقام خوف در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، یکی از منازل بنیادین سلوک عرفانی است که پس از حزن، سالک را به تأمل در آینده و مراقبت از عاقبت خویش دعوت میکند. این مقام، مانند چراغی است که تاریکی غفلت را روشن ساخته و سالک را به سوی تهذیب نفس و قرب الهی رهنمون میشود. درسگفتار شماره ۱۴۸، ارائهشده توسط آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین دقیق مقام خوف با تأکید بر مراتب سهگانه آن، شواهد قرآنی، و جایگاه ویژه اولیای الهی، بهویژه امیرمؤمنان علیهالسلام، در این مقام میپردازد. خوف، در سه مرتبه عبید، تجار و عارف، از ترس ابتدایی از عذاب تا ادراک متعالی عظمت الهی، تبیین شده و با تمثیلات و پیوندهای معنایی، عمق و جامعیت آن آشکار میگردد.
بخش اول: مفهوم و جایگاه خوف در سلوک عرفانی
تعریف خوف و جایگاه آن در سلوک
خوف، حالتی معنوی است که سالک پس از حزن، که به گذشته معطوف است، به آن دست مییابد و توجه او را به آینده هدایت میکند: «الخوف بعد الحزن، متعلق به الآتی». این مقام، نشانهای از بیداری معنوی است که سالک را از غفلت به هوشیاری سوق داده و او را به مراقبت از اعمال و عاقبت وامیدارد. مانند دیدهبانی که در بلندای برج، خطر را پیشبینی میکند، خوف، سالک را به آمادگی برای مواجهه با آینده معنوی دعوت میکند.
درنگ:
خوف، منزل پس از حزن است که سالک را از غفلت بیدار کرده و به آینده مراقبت هدایت میکند.
این مقام، پلی است میان گذشته و آینده، که سالک را به تهذیب نفس و قرب الهی رهنمون میسازد.
تقسیمبندی سهگانه متعلقات خوف
خوف، به سه متعلق تقسیم میشود که هر یک مرتبهای از سلوک را نمایان میسازد:
– **خوف از گناه و عقوبت**: ترس از عذاب الهی به دلیل ارتکاب معصیت، که به «خوف العبید» یا خوف عباد شناخته میشود.
– **خوف از فقدان خیر**: ترس از دست دادن نعمتها، آرامش یا خیرات الهی، که به «خوف التجار» تعبیر میگردد.
– **خوف از مقام الهی**: ترس ناشی از عظمت، جلال و جبروت پروردگار، که به «خوف العارف» معروف است و از دو مرتبه پیشین متمایز میشود: «وهو على ثلاث درجات».
مانند نردبانی که هر پلهاش سالک را به قلهای والاتر میرساند، این مراتب، سلسلهمراتب رشد معنوی را نشان میدهند.
درنگ:
خوف، در سه مرتبه عبید، تجار و عارف، از ترس عذاب تا ادراک عظمت الهی امتداد مییابد.
این تقسیمبندی، از ابتداییترین سطح ترس تا متعالیترین مرتبه معرفت، مسیر سلوک را ترسیم میکند.
تفاوتهای کیفی میان مراتب خوف
خوف العبید، ترسی ابتدایی است که از عذاب گناه ناشی میشود. خوف التجار، به دغدغه حفظ خیرات و نعمتها معطوف است. اما خوف العارف، از درک جلال و جمال الهی سرچشمه گرفته و سالک را به لرزه میاندازد: «خوف مقام اللهی، خوف جلالی دارد». مانند مسافری که در برابر قلهای عظیم به شگفتی و هراس میافتد، خوف العارف، سالک را در برابر عظمت حق به سجده وامیدارد.
درنگ:
خوف العارف، از ادراک جلال و جمال الهی ناشی شده و با شوق قرب درآمیخته است.
این مرتبه، با لذت معنوی و شوق به حق همراه است و سالک را به ساحت قدسی نزدیکتر میکند.
جمعبندی بخش اول
مقام خوف، بهعنوان منزل پس از حزن، سالک را به مراقبت از آینده و تهذیب نفس هدایت میکند. مراتب سهگانه خوف، از ترس ابتدایی عذاب تا ادراک متعالی عظمت الهی، سلسلهمراتب سلوک را ترسیم کرده و سالک را از غفلت به معرفت رهنمون میسازند. این مقام، با ایجاد هوشیاری معنوی، پایهای برای مراحل بعدی سلوک فراهم میآورد.
بخش دوم: شواهد قرآنی و رابطه خوف با ایمان
شواهد قرآنی برای مراتب خوف
قرآن کریم، با آیات متعدد، جامعیت مفهوم خوف را تأیید میکند و مراتب آن را از ترس عذاب تا خوف مقام رب تبیین مینماید:
– فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا (البقرة: 182)
****: «پس هر کس از انحراف یا گناه وصیتکنندهای بترسد…»
این آیه، به خوف از گناه یا مخاطره اشاره دارد که به خوف التجار نزدیک است.
– وَإِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ (الروم: 16)
****: «و در این [امر] نشانههایی است برای کسی که از عذاب آخرت میترسد.»
این آیه، خوف العبید را نشان میدهد که به ترس از عذاب آخرت معطوف است.
– وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ (الرحمن: 46)
****: «و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ [بهشتی] است.»
این آیه، خوف العارف را تبیین میکند که با پاداش عظیم همراه است.
– وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى (النازعات: 40)
****: «و اما کسی که از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوی بازدارد…»
این آیه، خوف مقام رب را با تهذیب نفس پیوند میزند.
– إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (الأنعام: 15)
****: «من میترسم اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، به عذاب روزی بزرگ دچار شوم.»
این آیه، به خوف از معصیت و عذاب اشاره دارد و در مرتبه خوف العبید قرار میگیرد.
مانند نغمههای گوناگون یک ساز، این آیات، مراتب مختلف خوف را در هارمونی الهی به نمایش میگذارند.
درنگ:
قرآن کریم، با آیات متعدد، مراتب خوف را از ترس عذاب تا خوف مقام رب تأیید میکند.
این شواهد، جامعیت مفهوم خوف در قرآن کریم را نشان داده و بر اهمیت آن در سلوک تأکید دارند.
رابطه خوف و ایمان
خوف الهی، نشانه ایمان است: «الخوف من العقوبة وهو الخوف الذي يصح به الإيمان». کسی که از معصیت یا عذاب الهی نمیترسد، فاقد ایمان حقیقی است، زیرا ایمان، تصدیق قلبی به وجود خدا و وعدهها و وعیدهای اوست. خوف، کمال معنوی است که در اولیای الهی به مراتب اشفاق، خشیت و سپس محبت ارتقا مییابد. مانند درختی که ریشه در ایمان دارد، خوف میوه این تصدیق قلبی است.
درنگ:
خوف الهی، نشانه ایمان است و بدون تصدیق قلبی، خوف معنا ندارد.
این رابطه، ایمان را بهعنوان مبنای سلوک و خوف را بهعنوان نشانه کمال معنوی معرفی میکند.
تفاوت خوف عامه و خاصه
خوف عامه، ترس از عقوبت است که در میان مؤمنان عمومی رایج است: «وهو خوف العامة». اما خوف خاصه، ترس از احتجاب و محرومیت از دیدار الهی است که مختص اولیای الهی است: «وأما الخاصة فلا يخافون العقاب بل الاحتجاب». مانند تفاوت میان ترس از مجازات و دغدغه دوری از معشوق، خوف خاصه در ساحت معرفتی اولیا قرار دارد.
درنگ:
خوف خاصه، ترس از احتجاب است که مختص اولیای الهی بوده و از خوف عامه متمایز است.
این تمایز، عمق معرفت اولیای الهی را در برابر ترس عمومی مؤمنان نشان میدهد.
جمعبندی بخش دوم
شواهد قرآنی، جامعیت مفهوم خوف را از ترس عذاب تا ادراک مقام رب تأیید کرده و آن را بهعنوان مقامی کلیدی در سلوک معرفی میکنند. رابطه خوف با ایمان، این مقام را به نشانهای از تصدیق قلبی تبدیل میسازد. تمایز خوف عامه و خاصه، سلسلهمراتب معنوی را روشن کرده و خوف خاصه را بهعنوان نشانه قرب اولیا برجسته میکند.
بخش سوم: خوف اولیای الهی و نمونههای عملی
خوف مقام رب در اولیای الهی
خوف مقام رب، در اولیای الهی به اوج میرسد و از درک جمال و جلال الهی ناشی میشود: «خوف مقامي خوف جلال إلهي». این خوف، با شوق و محبت درآمیخته و سالک را به ساحت قدسی رهنمون میکند. مانند عاشقی که در برابر جمال معشوق به هراس و شیدایی میافتد، اولیای الهی در برابر عظمت حق به خوف و شوق گرفتار میشوند.
درنگ:
خوف مقام رب، در اولیای الهی از درک جمال و جلال الهی ناشی شده و با شوق همراه است.
این مرتبه، نشانه قرب و معرفت عمیق اولیای الهی است.
نقل درباره سهیل
به نقل از عمر، سهیل به دلیل خوف الهی و اجتناب از معصیت ستوده شده است: «نَعِمَ الْعَبْدُ سُهَيْلٌ، لَوْلَمْ يَخَفِ اللَّهَ لَمْ يَعْصِهِ» (سهیل بنده نیکویی است؛ اگر از خدا نمیترسید، باز هم معصیت نمیکرد). این نقل، نشاندهنده طبیعت پاک سهیل است که حتی بدون ترس از عذاب، از معصیت اجتناب میکرد. مانند گلی که بهطبع خود عطر میپراکند، سهیل از سر فطرت الهی از گناه دوری میجست.
درنگ:
سهیل، به دلیل طبیعت پاک و خوف الهی، حتی بدون ترس از عذاب، از معصیت اجتناب میکرد.
این نقل، مرتبهای از خوف را نشان میدهد که به خوف خاصه نزدیک است.
شجاعت معنوی امیرمؤمنان علیهالسلام
امیرمؤمنان علیهالسلام، با بیان والای خود، اوج خوف و معرفت را نشان میدهند: «لَا خَوْفًا مِنْ نَارِكَ وَلَا طَمَعًا لِجَنَّتِكَ، بَلْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ» (نه از ترس آتش تو و نه به طمع بهشت تو، بلکه تو را شایسته عبادت یافتم). این بیان، شجاعت معنوی ایشان را در ایستادگی در برابر حق و عبادت از سر وجد الهی نشان میدهد. مانند پهلوانی که در میدان حقیقت، بیهراس از پاداش یا مجازات، به عشق حق شمشیر میزند، این بیان اوج معرفت است.
درنگ:
امیرمؤمنان علیهالسلام، با عبادت از سر وجد الهی، اوج شجاعت معنوی را نشان میدهند.
این مرتبه، فراتر از خوف و رجاء معمولی، به مقام محبت و وجد الهی میرسد.
تمایز حب و وجد در عبادت
حب، محبتی است که از شوق سالک سرچشمه میگیرد، اما وجد، حالتی است که از تجلی حق بر سالک پدید میآید و او را مفعول اراده الهی میسازد: «حبا غير وجودا». مانند تفاوت میان عاشقی که خود به سوی معشوق میرود و عاشقی که معشوق او را به سوی خود میکشد، وجد مرتبهای متعالیتر از حب است.
درنگ:
وجد، از تجلی حق ناشی شده و سالک را مفعول اراده الهی میسازد، برخلاف حب که از شوق سالک است.
این تمایز، عمق معرفتی مقام وجد را در برابر حب نشان میدهد.
جمعبندی بخش سوم
خوف در اولیای الهی، بهویژه در مرتبه خوف مقام رب، با شوق و معرفت درآمیخته و به ساحت قدسی منتهی میشود. نقل درباره سهیل، طبیعت پاک او را نشان میدهد، اما بیان امیرمؤمنان علیهالسلام، اوج شجاعت و وجد الهی را آشکار میسازد. تمایز حب و وجد، مراتب عبادت را روشن کرده و وجد را بهعنوان مرتبهای متعالی معرفی میکند.
بخش چهارم: تأثیر وجوب و نقد نقلهای غیرمعصومین
تأثیر وجوب در رفتار معنوی
وجوب احکام، مانند نماز، مؤمنان را به انضباط معنوی وامیدارد. اگر وجوب برداشته شود، بسیاری از اعمال عبادی ترک میشوند، زیرا بسیاری از مؤمنان از سر وظیفه عبادت میکنند، نه شوق: «اگر خدا بگوید نماز واجب نیست، چقدر نماز نمیخوانند». اما اولیای الهی، از سر عشق و معرفت عبادت میکنند. مانند تفاوت میان کارگری که از سر اجبار کار میکند و هنرمندی که از عشق خلق میکند، این تمایز عمق سلوک اولیا را نشان میدهد.
درنگ:
وجوب، مؤمنان را به انضباط وامیدارد، اما اولیای الهی از سر شوق عبادت میکنند.
این نکته، تفاوت میان عبادت وظیفهمحور و شوقمحور را برجسته میکند.
نقد نقلهای غیرمعصومین
متن، بهطور ضمنی به نقل از غیرمعصومین، مانند سهیل و ابوذر، انتقاد کرده و بر برتری معصومین، بهویژه امیرمؤمنان علیهالسلام، تأکید میکند: «صهيب را ميآوري، صهيب خب بالاتر از صهيب هم ما داريم». معصومین، به دلیل عصمت و قرب الهی، الگوهای کامل سلوک هستند. مانند ستارگان درخشان در آسمان معرفت، معصومین هدایتگران اصلی مسیر سلوکاند.
درنگ:
معصومین، بهویژه امیرمؤمنان علیهالسلام، الگوهای کامل سلوکاند و نقلهای غیرمعصومین در برابر ایشان کمرنگاند.
این نقد، بر اهمیت مراجعه به معصومین بهعنوان منابع اصلی معرفت دینی تأکید دارد.
جمعبندی بخش چهارم
وجوب احکام، نقش مهمی در انضباط معنوی مؤمنان دارد، اما اولیای الهی از سر شوق و معرفت عبادت میکنند. نقد نقلهای غیرمعصومین، بر برتری معصومین بهعنوان الگوهای سلوک تأکید کرده و اهمیت مراجعه به ایشان را برجسته میسازد.
بخش پنجم: ویژگیهای خوف العبید و راه ارتقا به مراتب بالاتر
ویژگیهای خوف العبید
خوف العبید، ترس از عقوبت است که با ایمان همراه است: «الدرجة الأولى الخوف من العقوبة». این خوف، از تصدیق وعید الهی، یادآوری گناه (ذکر الجنایة)، و مراقبت از عاقبت (مراقبة العاقبة) نشأت میگیرد. مانند کشاورزی که از طوفان میترسد و محصول خود را محافظت میکند، خوف العبید سالک را به اجتناب از گناه وامیدارد.
درنگ:
خوف العبید، از تصدیق وعید، یادآوری گناه و مراقبت از عاقبت ناشی میشود.
این ویژگیها، خوف العبید را بهعنوان مرتبهای ابتدایی اما ضروری در سلوک معرفی میکنند.
ارتقا از خوف العبید به مراتب بالاتر
خوف العبید، با ارتقا به مراتب اشفاق و خشیت، به محبت الهی منتهی میشود: «خوف مقامي بعد خوف اشفاقي میشود، بعد خوف خشيتي». این سیر، سالک را از ترس ابتدایی به معرفت و عشق الهی هدایت میکند. مانند جویباری که به سوی دریا جاری میشود، خوف با تکامل به محبت میرسد.
درنگ:
خوف، با ارتقا به اشفاق و خشیت، به محبت الهی منتهی میشود.
این سیر، مسیر تحول معنوی سالک را از ترس به عشق ترسیم میکند.
جمعبندی بخش پنجم
خوف العبید، با ویژگیهای تصدیق وعید، یادآوری گناه و مراقبت از عاقبت، مرتبهای ابتدایی اما ضروری در سلوک است. ارتقا از این مرتبه به اشفاق، خشیت و محبت، سالک را به ساحتهای متعالیتر هدایت کرده و مسیر تحول معنوی را کامل میسازد.
جمعبندی
مقام خوف در «منازل السائرین»، بهعنوان منزل پس از حزن، سالک را به تأمل در آینده و تهذیب نفس دعوت میکند. مراتب سهگانه خوف، از ترس عذاب (خوف العبید) تا ادراک عظمت الهی (خوف العارف)، سلسلهمراتب سلوک را ترسیم کرده و سالک را از غفلت به معرفت رهنمون میسازند. شواهد قرآنی، جامعیت این مقام را تأیید کرده و رابطه خوف با ایمان، آن را به نشانهای از تصدیق قلبی تبدیل میکند. خوف خاصه اولیای الهی، بهویژه در بیان شجاعانه امیرمؤمنان علیهالسلام، اوج معرفت و وجد الهی را نشان میدهد. تمایز حب و وجد، عمق معرفتی این مقام را آشکار ساخته و برتری معصومین بهعنوان الگوهای سلوک را برجسته میکند. وجوب احکام، انضباط معنوی را تضمین میکند، اما اولیای الهی از سر شوق عبادت میکنند. سیر خوف از مرتبه عبید به اشفاق، خشیت و محبت، مسیر تحول معنوی سالک را کامل میسازد.
با نظارت صادق خادمی