متن درس
باب الإشفاق: تأمل در مراتب خوف و اعتنای عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 158)
دیباچه: درآمدی بر باب الإشفاق در سلوک عرفانی
در مسیر سلوک عرفانی، که چون راهی پر پیچ و خم به سوی قلههای معرفت الهی است، سالک پس از گذر از مقدمات و مبادی، به دروازههای قرب نفسی میرسد. این دروازهها، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری به زیبایی ترسیم شدهاند، مراتبی هستند که نفس انسانی را به سوی تقرب به حق هدایت میکنند. باب الإشفاق، سومین منزل از این ابواب، چون پلی ظریف میان خوف و خشیت، سالک را به تأملی عمیق در خوف خاص و آگاهانه دعوت میکند. این باب، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با دقت و عمق تحلیل شده، نه تنها به تبیین حالات درونی سالک میپردازد، بلکه با رجوع به آیات نورانی قرآن کریم، معنای این منزل را از منظری متعالیتر بازمیگشاید.
بخش نخست: جایگاه باب الإشفاق در ابواب قرب نفسی
ورود به ابواب و نقش آن در سلوک
سلوک عرفانی، چون سفری است که سالک در آن از ظلمات نفس به سوی انوار الهی گام برمیدارد. پس از گذر از مبادی و مقدمات، که چون پایههای استوار این سفرند، سالک به ابواب قرب نفسی میرسد. این ابواب، که به گفته آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره شامل ده منزلاند، مراحلیاند که نفس را از قید و بندهای مادی رها ساخته و به سوی تقرب وجودی به حق رهنمون میکنند. باب الإشفاق، به عنوان سومین منزل پس از الحزن و الخوف، نقشی کلیدی در این مسیر ایفا میکند. این باب، سالک را در آستانه ورود به مراتب عمیقتر قرار میدهد، جایی که هنوز به تمامی وارد نشده، اما در حیرتی معنوی به سر میبرد. این حیرت، چون آینهای است که گذشته و آینده را در برابر چشمان سالک میگشاید و او را به تأمل در احوال خویش وا میدارد.
حزن و خوف: پیشنیازهای إشفاق
پیش از ورود به باب الإشفاق، سالک از دو منزل حزن و خوف عبور کرده است. حزن، چون غمی است که از تأمل در گذشته و آنچه از دست رفته یا انجام شده (ما سبق) سرچشمه میگیرد. خوف، اما، چون سایهای است که از نگرانی برای آینده و آنچه ممکن است رخ دهد (ما سیأتی) بر دل سالک میافتد. این دو حالت، چون دو بال، سالک را به سوی خودآگاهی و تأمل در مسیر سلوک هدایت میکنند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید میکنند که حزن و خوف، زمینهساز ورود به إشفاقاند، زیرا سالک در مواجهه با این دو، به اضطرابی درونی میرسد که او را برای درک ظرافتهای إشفاق آماده میسازد.
بخش دوم: ماهیت و تعریف إشفاق
إشفاق به مثابه خوف تلطیفی
إشفاق، به تعبیر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، خوفی خاص و تلطیفشده است که از خوف عام متمایز میشود. برخلاف خوف عام، که حالتی کلی و گسترده دارد، إشفاق خوفی است ظریف، متمرکز و آگاهانه که با توجه به عظمت الهی یا عواقب اعمال شکل میگیرد. این خوف، نه از جنس وسوسه و اضطراب صرف (خوف لپسیده)، بلکه حالتی است که با آگاهی و اعتنای عقلانی همراه است. به بیان دیگر، إشفاق چون چراغی است که در تاریکی نفس میدرخشد و سالک را از غفلت به سوی بیداری معنوی هدایت میکند.
تعریف خواجه عبدالله انصاری و نقد آن
خواجه عبدالله انصاری، در کتاب شریف منازل السائرین، إشفاق را چنین تعریف میکند: «باب الإشفاق دوام الحذر مقروناً بالترحم». به این معنا که إشفاق، احتیاطی مداوم است که با دلسوزی و ترحم نسبت به نفس همراه است. این تعریف، بر محافظت از نفس در برابر خطرات معنوی تأکید دارد، گویی سالک چون نگهبانی است که از حریم وجود خویش پاسداری میکند. با این حال، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این تعریف را نقد کرده و پیشنهاد میدهند که إشفاق به جای ترحم، با «اعتناء» (توجه عقلانی و معنوی به عظمت الهی) تعریف شود. این نقد، چون کلیدی است که قفل معنای إشفاق را میگشاید و آن را از یک حالت نفسانی صرف به سوی یک حالت متعالیتر ارتقا میدهد.
تمایز إشفاق از خشیت
إشفاق، اگرچه خوفی خاص است، اما از خشیت، که باب بعدی در منازل السائرین است، متمایز میشود. خشیت، چون ترسی است که از درک عظمت و جلال الهی سرچشمه میگیرد و با تعظیم همراه است. در مقابل، إشفاق با اعتنای به عظمتی بزرگ، اما بدون تأکید بر تعظیم، تعریف میشود. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، إشفاق «دوام الحذر مقروناً بالاعتناء» است، نه بالتعظیم، که این تمایز، مراتب مختلف خوف را در سلوک عرفانی روشن میسازد. إشفاق، چون نسیمی است که سالک را به سوی دریای عمیق خشیت هدایت میکند.
بخش سوم: تحلیل قرآنی إشفاق
رجوع به آیات قرآن کریم
قرآن کریم، چون گوهری تابناک، منبع اصلی معرفت عرفانی است و آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره با رجوع به آیات نورانی آن، معنای إشفاق را تبیین میکنند. در قرآن کریم، واژه «مشفقون» در پنج آیه با حرف جر «مِن» به کار رفته که نشاندهنده اعتنای به موضوعی خاص (مانند قیامت، عذاب الهی یا اعمال) است. این آیات عبارتند از:
- ﴿وَهُمْ [مطلب حذف شد] : «و آنان از هیبت او هراساناند»)
- الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَهُمْ [مطلب حذف شد] : «آنان که از پروردگارشان در نهان میترسند و از قیامت هراساناند»)
- إِنَّ الَّذِينَ مِنْ [مطلب حذف شد] : «همانا کسانی که از هیبت پروردگارشان هراساناند»)
- وَالَّذِينَ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که ایمان آوردهاند از آن هراساناند»)
- وَتَرَى الظَّالِمِينَ [مطلب حذف شد] : «و ستمگران را میبینی که از آنچه به دست آوردهاند هراساناند»)
اما آیهای که در باب الإشفاق مورد تأکید قرار گرفته، متفاوت است: ﴿قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ [مطلب حذف شد] : «گفتند: ما پیش از این در میان کسانمان هراسان بودیم»). این آیه، که در سوره طور (آیه ۲۶) آمده، با حرف جر «فِی» به کار رفته و حالتی اخباری را در بهشت توصیف میکند، نه اعتناء یا ترحم.
نقد شارحان در عدم توجه به آیات
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با دقتی بینظیر، شارحان منازل السائرین، از جمله طلمسانی، را به دلیل عدم تمایز میان آیات قرآنی نقد میکنند. این شارحان، به تفاوت میان «مِن» و «فِی» در آیات مشفقون توجه کافی نکردهاند. در حالی که آیات با «مِن» بر اعتنای به موضوعی خاص دلالت دارند، آیه با «فِی» حالتی اخباری را در بهشت توصیف میکند. این نقد، چون مشعلی است که راه رجوع به قرآن کریم را روشن میسازد و بر ضرورت تحلیل دقیق آیات برای درک مفاهیم عرفانی تأکید میورزد.
بخش سوم: مراتب سهگانه إشفاق
إشفاق بر نفس
إشفاق بر نفس، به نگرانی سالک از گمراهی، معاند شدن یا انحراف نفس خویش اشاره دارد. این حالت، که با عبارت «نکند» توصیف میشود، چون زنگ خطری است که سالک را از غفلت بیدار میکند. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، این «نکند» نشاندهنده تردید و آگاهی سالک به خطرات معنوی است که او را از لجبازی یا گمراهی بازمیدارد. این نوع إشفاق، چون نگهبانی است که در دروازههای نفس ایستاده و از ورود آفات معنوی جلوگیری میکند.
إشفاق بر عمل
إشفاق بر عمل، به نگرانی سالک از ناقص بودن، عدم قبولی یا اشتباه در اعمالش معطوف است. این حالت، سالک را از خودبینی و اطمینان کاذب دور نگه میدارد و او را به بررسی دقیق اعمالش وا میدارد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید میکنند که سالک، جز اولیای الهی که به یقین میرسند، نباید به سرعت به اطمینان دست یابد، بلکه باید در احتیاط و تأمل مداوم بماند. این إشفاق، چون آینهای است که عیوب اعمال را به سالک نشان میدهد.
إشفاق بر خلایق
إشفاق بر خلایق، نگرانی سالک از گرفتاری مخلوقات در عقوبت الهی است. این حالت، نشاندهنده مسئولیت اجتماعی و معنوی سالک است که او را از خودمحوری به سوی خیرخواهی برای دیگران سوق میدهد. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، این نوع إشفاق، سالک را به شفقت و دلسوزی برای خلایق دعوت میکند، گویی او چون چوپانی است که نگران گمراهی گله خویش است.
بخش چهارم: تمثیلات و تبیینهای عرفانی
تمثیل مار و عقرب برای دوام الحذر
آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، برای تبیین مفهوم دوام الحذر، تمثیلی زیبا ارائه میدهند: اگر مار یا عقربی پشت شیشه باشد، سالک نه ترسی دارد و نه احتیاطی میکند، اما اگر این مانع برداشته شود، احتیاط مداوم (دوام الحذر) شکل میگیرد. این احتیاط، ناشی از اعتنای به خطر است که زمینهساز ترحم به نفس میشود. این تمثیل، چون نقشی است که حقیقت إشفاق را بر صفحه دل سالک حک میکند و او را به آگاهی از خطرات معنوی رهنمون میسازد.
تمثیل اسب چموش برای نفس
نفس، در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به اسب چموشی تشبیه شده که در برابر رام شدن مقاومت میکند. سالک، چون سوارکاری است که باید با مهارت و قاطعیت، این اسب را رام کند. اگر سوارکار ماهر نباشد، اسب او را به زمین میزند، اما اگر با اقتدار عمل کند، نفس رام شده و در مسیر حق مطیع میگردد. این تمثیل، چون آیینهای است که ضرورت تهذیب نفس و کنترل تمایلات نفسانی را به سالک نشان میدهد.
بخش پنجم: نقش چالش و عقوبت در سلوک
نفس به مثابه ظرف چالش
نفس، به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، چون ظرفی است که چالشها و سختیها در آن جای میگیرند. این چالشها، اگر به ترفیع و تقرب منجر شوند، برای نفس سازندهاند، اما اگر به وزر و وبال بینجامند، مخرب خواهند بود. نفس، چون زمینی است که با کشت سختیها، میتواند به گلستانی از کمال تبدیل شود یا به چالهای از گمراهی فرو افتد.
نقد محافظهکاری و ترس از چالش
محافظهکاری بیش از حد و ترس از چالش، چون قفسی است که نفس را محدود و بسته میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید میکنند که نفس سالک باید چون چتری باز شود تا ظرفیت پذیرش و رشد معنوی پیدا کند. این نقد، چون هشداری است که سالک را از بزدلی و انفعال به سوی شجاعت و استقبال از چالشهای معنوی دعوت میکند.
بخش ششم: نقش اولیای خدا و شب در سلوک
بلاگردانی اولیای خدا
اولیای خدا، در مراتب بالای سلوک، چون بلاگردانانیاند که سختیها را از دیگران به خود بازمیگردانند. این ایثار، چون گوهری است که درخشش آن، شفقت و محبت الهی را در دل خلایق میتاباند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این حالت را نشانه اوج کمال معنوی اولیا میدانند که با پذیرش بلا، دیگران را از آن محافظت میکنند.
اهمیت شب در سلوک عرفانی
شب، چون صحنهای است که در آن، سالک با نفس و شیطان به مبارزه برمیخیزد. آیه با نظارت صادق خادمی