در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 168

متن درس





منازل السائرین: تبیین مقام اخبات، مرتبه سکون و شوق

منازل السائرین: تبیین مقام اخبات، مرتبه سکون و شوق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 168)

مقدمه

مقام اخبات، از منازل رفیع سلوک عرفانی در «منازل السائرین» است که سالک را به ساحت سکون، آرامش و اطمینان در برابر حق‌تعالی رهنمون می‌سازد. این مقام، که پس از ایمان و خشوع پدیدار می‌گردد، تجلی کمال ایمان و رهایی از ناآرامی‌های نفسانی است. اخبات، نه‌تنها دل را از رسوبات شرک و تعلقات مادی پاک می‌سازد، بلکه با تکیه بر شوق الهی، سالک را به ساحتی از اطمینان و وقار هدایت می‌کند که قلب او چون دریایی زلال، از هر نجاست و کینه مصون می‌ماند.

بخش نخست: مفهوم اخبات و جایگاه آن در سلوک

تعریف اخبات و ویژگی‌های آن

اخبات، به معنای سکون و آرامش ناشی از جذب شدن به حق‌تعالی با نیروی شوق است. این مقام، پس از ایمان و خشوع، در سلوک سالک پدیدار می‌شود و نشانه کمال ایمان اوست. سالک مخبت، با تکیه بر حق، از ناآرامی‌های نفسانی چون شرک، ریا و ترس از غیر خدا رها می‌گردد و به ساحتی از اطمینان و صفا دست می‌یابد. اخبات، چون نسیمی الهی است که غبار تعلقات را از قلب سالک می‌زداید و او را به آرامگاهی معنوی رهنمون می‌سازد.

درنگ: اخبات، سکون و آرامش ناشی از شوق به حق است که سالک را از ناآرامی‌های نفسانی رها ساخته و به اطمینان الهی هدایت می‌کند.

تمایز اخبات با ایمان و خشوع

ایمان، آغاز سلوک است، اما ممکن است با شرک همراه باشد، مانند مومنی که ریا می‌کند یا از غیر خدا می‌ترسد. خشوع، با نرم کردن دل، رسوبات شرک را زایل می‌سازد، اما هنوز به آرامش کامل نرسیده است. اخبات، با ایجاد سکون و تکیه به حق، سالک را به کمال ایمان می‌رساند. این سیر، مانند فرآیندی تمثیلی است: کافر، چون چوبی خشک (خشب مسنده) است؛ مومن، چون آهنی با رسوبات شرک؛ خاشع، چون آهنی نرم‌شده در کوره حق؛ و مخبت، چون آهنی صاف و آرام که دیگر نمی‌شکند.

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ﴾ (هود: ۲۳)

: «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به پروردگارشان فروتنی نمودند، آنان اهل بهشت‌اند.»

این آیه، اخبات را نتیجه ایمان و عمل صالح می‌داند و مخبتین را به‌عنوان مالکان بهشت (اصحاب الجنة) معرفی می‌کند، نه صرفاً واردشوندگان به آن (یدخلون).

بخش دوم: فرآیند تزکیه در اخبات

تمثیل آهن و آتش

دل سالک، مانند آهنی است که در حالت عادی، سرد و سخت است و رسوبات شرک آن را آلوده کرده است. خشوع، چون آتشی الهی، این آهن را گداخته و نرم می‌کند، و با هر ضربه پتک تهذیب، رسوبات شرک از آن می‌ریزد. اخبات، مرحله‌ای است که این آهن نرم‌شده، به سکون و آرامش می‌رسد، مانند ترکه‌ای انعطاف‌پذیر که با هر خم و راست شدن، نمی‌شکند. این تمثیل، فرآیند تزکیه نفس را به‌گونه‌ای روشن تصویر می‌کند: شرک، چون آشوب و رسوب در آهن است؛ خشوع، آن را نرم می‌کند؛ و اخبات، آن را به صفا و آرامش می‌رساند.

درنگ: اخبات، مرحله سکون دل پس از نرمی خشوع است که قلب را از رسوبات شرک پاک کرده و به آرامش الهی می‌رساند.

نقش پتک فرفره‌ای در تزکیه

اخبات، مانند پتک فرفره‌ای است که بدون وقفه بر آهن داغ می‌کوبد و آن را نرم و صاف می‌کند، برخلاف پتک شل و کند که آهن را سرد و سخت می‌سازد. این تمثیل، بر ضرورت استمرار در سلوک تأکید دارد. اگر سالک در فرآیند تزکیه وقفه ایجاد کند، دلش سرد شده و رسوبات شرک دوباره آن را سخت می‌کنند. آیه هود (۲۳)، با عدم استفاده از «ثم» (وَأَخْبَتُوا به‌جای ثم أخبتوا)، بر پیوستگی ایمان، عمل صالح و اخبات تأکید می‌کند، گویی این مراحل، چون ضربات متوالی پتک، بدون فاصله دل را به کمال می‌رسانند.

بخش سوم: شرک در ایمان و رهایی از آن

شرک در ایمان مومن

مومن ممکن است مشرک باشد، نه به معنای شرک کفرآمیز، بلکه شرک خفی در ایمان، مانند ریا در عبادت، ترس از غیر خدا، یا ملاحظه غیر حق. این شرک، دل را از آرامش محروم می‌کند، زیرا مومن به‌جای تکیه به حق، به غیر او (پول، قدرت، مقام) وابسته است. سالک مخبت، با بصیرت به این نواقص، دل را از شرک پاک کرده و تنها به حق تکیه می‌کند.

درنگ: شرک در ایمان، مانند ریا و ترس از غیر خدا، دل را از آرامش محروم می‌کند؛ اخبات، با تکیه به حق، این شرک را زایل می‌سازد.

نقد آرامش کاذب

آرامش ناشی از مال، قدرت یا سلامت، کاذب است، زیرا با از دست دادن این‌ها، اضطراب و ناآرامی پدید می‌آید. اخبات، آرامش پایدار ناشی از یقین به خداست. روایتی در این زمینه می‌فرماید: «لا يدخل الإيمان في قلب امرئ حتى يكون بما عند الله أيقن بما في يده»؛ یعنی ایمان واقعی، زمانی در دل وارد می‌شود که یقین به آنچه نزد خداست، از اعتماد به دارایی‌های مادی بیشتر باشد. سالک مخبت، با اطمینان به حق، از اضطراب‌های مادی رها می‌شود.

بخش چهارم: تمثیل دریا و دل مخبت

دل مخبت، چون دریا

دل مخبت، مانند دریایی زلال است که هیچ نجاستی (کینه، عقده، شرک) آن را آلوده نمی‌کند. دل کوچک، مانند استکان یا حوضی کم‌عمق، با کوچک‌ترین نجاست ناپاک می‌شود و سالک را به اضطراب و بیماری‌های نفسانی (مانند سرطان یا ضعف اعصاب) می‌کشاند. تمثیل سگ دریایی، که در دریا پاک است، بر این معنا تأکید دارد: دل دريا، با صفا و ظرفیت بالا، از هر آلودگی مصون است.

درنگ: دل مخبت، چون دریایی زلال، از نجاست کینه و شرک مصون است و سالک را به صفا و آرامش هدایت می‌کند.

نقد دل کوچک و عقده‌ای

دلی که کینه و عقده (از همسایه، خویشاوندان) را سال‌ها نگه می‌دارد، مانند استکانی تنگ است که ظرفیت آرامش اخباتی را ندارد. این دل، به بیماری‌های جسمی و معنوی (مانند سرطان یا مرگ معنوی) منجر می‌شود. سالک مخبت، با دريا دل شدن، از این عقده‌ها رها شده و قلبش را به ساحت الهی متصل می‌کند.

بخش پنجم: روش عملی اخبات

صفا در شب و سلام صبحگاهی

سالک برای رسیدن به اخبات، باید شب‌هنگام با همه خلق بیگانه شود، یعنی کینه و اختلاف را فراموش کند و دل را از نجاست نفسانی پاک سازد. صبح‌هنگام، با گفتن «السلام عليك يا الله»، قلبش را به خدا متصل کند. این تمرین، دل را از اضطراب و ناآرامی رها ساخته و به آرامش اخباتی می‌رساند. این روش، مانند شستن ظرفی نجس است که تنها با آب زلال حق پاک می‌شود.

درنگ: صفا در شب با فراموشی کینه‌ها و سلام صبحگاهی به خدا، سالک را به آرامش اخباتی هدایت می‌کند.

نقد اضطراب‌های اجتماعی

اضطراب‌های ناشی از حرص، طمع و وابستگی به دنیا (مانند سرطان، سکته، ضعف اعصاب)، نتیجه دوری از اخبات است. سالک مخبت، با صفا و اطمینان به خدا، از این آسیب‌ها مصون است. این نقد، ریشه مشکلات اجتماعی را در فقدان آرامش اخباتی می‌بیند و بر ضرورت تزکیه نفس تأکید دارد.

بخش ششم: شواهد قرآنی و ویژگی‌های مخبتین

بشارت به مخبتین

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:

﴿وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ﴾ (حج: ۳۴)

: «و خدای شما خدایی یگانه است، پس به او تسلیم شوید و به مخبتان بشارت ده.»

این آیه، مخبتین را فراتر از تسلیم ظاهری (اسلمو) و دارای سلامت باطنی معرفی می‌کند که به دلیل شوق به حق، مستحق بشارت‌اند.

درنگ: مخبتین، با تسلیم قلبی و شوق به حق، به آرامش و بشارت الهی دست می‌یابند.

مالکیت بهشت

آیه دیگری از قرآن کریم می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ﴾ (هود: ۲۳)

: «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به پروردگارشان فروتنی نمودند، آنان اهل بهشت‌اند.»

مخبتین، نه‌تنها به بهشت وارد می‌شوند، بلکه مالک آن‌اند (اصحاب الجنة). این مالکیت، نشانه مقام والای آن‌هاست که با سکون و اطمینان به حق حاصل شده است.

بخش هفتم: نقد شجاعت کاذب و ارزش دنیا

شجاعت کاذب و مثال صدام

شجاعت کاذب، مانند بی‌باکی صدام، که از اعدام نمی‌ترسد اما به کشتار خود افتخار می‌کند، با اخبات متمایز است. شجاعت مخبت، ناشی از تکیه به حق است، نه تکبر یا غفلت. صدام، نمونه‌ای از «الذین» بدون ایمان و اخبات است که به شرک و ناآرامی گرفتار است.

درنگ: شجاعت مخبت، ناشی از اطمینان به حق است، نه بی‌باکی کاذب که ریشه در شرک و غفلت دارد.

ارزش دنیا در اخبات

دنیا، کیمیای الهی است که یک لحظه آن به صدها سال برزخ می‌ارزد، زیرا در دنیا می‌توان با صفا و اخبات، گناهان را پاک کرد. حد الهی در دنیا، لطف خداست که با شلاق یا درد، گناهان را پاک می‌کند، برخلاف عذاب طولانی برزخ. سالک مخبت، با استفاده از این فرصت، دل را از نجاست پاک می‌سازد.

درنگ: دنیا، فرصتی برای تزکیه با اخبات است که گناهان را با لطف الهی پاک می‌کند.

بخش هشتم: ویژگی‌های سالک مخبت

رهایی از گناه و ناسالمی

سالک مخبت، به دلیل سکون و اطمینان به حق، نمی‌تواند گناه کند یا ناسالم باشد. این مقام، سالک را به وحدت باطنی و ظهور حقیقت الهی می‌رساند، گویی قلب او چون آینه‌ای صاف، تنها انوار حق را بازتاب می‌دهد.

شوق به حق، نه ترس

اخبات، با شوق به حق متمایز است، نه ترس. خدا که از سر شوق، محبوب دل است، با خدایی که از ترس پرستیده می‌شود، متفاوت است. شوق، سالک را به حرکت و آرامش می‌رساند، در حالی که ترس، دل را مضطرب و ناآرام می‌کند.

درنگ: اخبات، با شوق به حق، سالک را از ترس و اضطراب رها کرده و به آرامش و محبت الهی می‌رساند.

جمع‌بندی

مقام اخبات در «منازل السائرین»، ساحتی رفیع از سلوک عرفانی است که سالک را به سکون، آرامش و اطمینان به حق هدایت می‌کند. این مقام، با شوق الهی و رهایی از شرک، پس از ایمان و خشوع حاصل می‌شود. دل مخبت، چون دریایی زلال، از نجاست نفسانی مصون است و با صفا و تکیه به حق، به مالکیت بهشت می‌رسد. آیات قرآن کریم، تمثیلات آهن و نقدهای اجتماعی، این مقام را به‌گونه‌ای عمیق و دل‌انگیز تبیین می‌کنند. سالک، با تمرین صفا در شب و سلام صبحگاهی، دل را به آرامش اخباتی می‌رساند و از اضطراب‌های دنیا رها می‌شود.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، اخبات به چه معناست؟

2. طبق متن، تفاوت اصلی بین خاشع و مخبت چیست؟

3. بر اساس متن، چرا اکثر مومنین مشرک هستند؟

4. طبق متن، آیه 'و اخبتوا الى ربهم' به چه اشاره دارد؟

5. بر اساس متن، چرا اخبات بالاتر از اسلموا محسوب می‌شود؟

6. طبق متن، مومن ممکن است مشرک باشد و از غیر خدا بترسد.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که اخبات همان خشوع است و تفاوتی ندارد.

8. بر اساس متن، اخبات به معنای سكون و آرامش به سوی خداست.

9. متن درسگفتار تأکید دارد که اکثر مردم به اخبات می‌رسند.

10. طبق متن، ایمان کامل وقتی حاصل می‌شود که انسان به چیزی جز خدا اطمینان نداشته باشد.

11. تفاوت اصلی بین خشوع و اخبات طبق متن چیست؟

12. چرا طبق متن، مومن ممکن است مشرک باشد؟

13. منظور از 'انجذب اليه بقوة الشوق' در متن چیست؟

14. چرا طبق متن، انسان باید شب همه را فراموش كند؟

15. طبق متن، چرا اخبات كمتر در قرآن ذكر شده است؟

پاسخنامه

1. سكون و آرامش ناشی از شوق به خدا

2. خاشع نرم است، اما مخبت به آرامش رسیده است

3. چون ایمانشان به کمال نرسیده و شرک دارند

4. به آرامش و تکیه به خدا با شوق

5. چون اسلموا به معنای تسلیم ظاهری است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. خشوع نرمی قلب است که از شرك خارج می‌شود، اما اخبات آرامش و سكون ناشی از شوق به خداست.

12. چون ایمانش به كمال نرسیده و ممكن است از غیر خدا بترسد یا ملاحظه غیر خدا را بكند.

13. به معنای جذب شدن سالك به خدا با نیروی شوق و محبت است، نه ترس.

14. تا دلش پاك و دریا شود و از حساب و عقده با دیگران آزاد گردد.

15. چون اخبات مقام والایی است كه به ندرت حاصل می‌شود و آرامش كامل می‌طلبد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده