در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 179

متن درس





بازنمایی مرتبه دوم زهد در منازل السائرین

بازنمایی مرتبه دوم زهد در منازل السائرین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۹)

مقدمه

زهد، چونان چراغی در مسیر سلوک عرفانی، راه سالکان را به سوی حق روشن می‌سازد. این مفهوم، که در «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری به تفصیل بررسی شده، نه تنها ترک امور دنیوی، بلکه گسستن تعلقات قلبی از آن است. در این اثر، با تمرکز بر مرتبه دوم زهد، به بازنمایی و تحلیل عمیق این مرتبه پرداخته شده است. مرتبه دوم، که ترک فضول و امور زائد بر نیاز را در بر می‌گیرد، سالک را به سوی آزادسازی وقت، قطع طمع و آراستگی به زیور انبیا و صدیقین رهنمون می‌سازد.

بخش نخست: تبیین مفهومی مرتبه دوم زهد

تعریف مرتبه دوم زهد

مرتبه دوم زهد، چنان‌که در متن «منازل السائرین» آمده، به «الزُّهْدُ فِي الْفُضُولِ وَمَا زَادَ عَلَى الْمَسْكَةِ وَالْبَلَاغِ مِنَ الْقُوتِ بِاغْتِنَامِ التَّفَرُّغِ إِلَى عِمَارَةِ الْوَقْتِ وَحَسْمِ الْجَاشِ وَالتَّحَلِّي بِحِلْيَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَالصِّدِّيقِينَ» تعریف شده است. این مرتبه، سالک را به ترک امور زائد بر نیازهای ضروری، یعنی «مسکه» (حداقل معاش) و «بلاغ» (آنچه برای رفع نیاز کافی است)، دعوت می‌کند. هدف این ترک، نه محرومیت، بلکه آزادسازی وقت برای آبادانی آن، قطع طمع و آراستگی به صفات انبیا و صدیقین است. زهد در این مرتبه، چونان باغبانی است که شاخه‌های زائد را هرس می‌کند تا درخت وجود به بار معرفت نشیند.

درنگ: مرتبه دوم زهد، ترک فضول و محدود شدن به مسکه و بلاغ است، نه به قصد محرومیت، بلکه برای آزادسازی وقت، قطع طمع و الگوگیری از انبیا و صدیقین.

مراتب سه‌گانه زهد

زهد در «منازل السائرین» به سه مرتبه تقسیم شده است. مرتبه نخست، ترک شبهات است که به منظور پرهیز از آلودگی به حرام و تقرب به حق انجام می‌شود. مرتبه دوم، که محور این نوشتار است، ترک فضول، حتی اگر طیب و طاهر باشند، را در بر می‌گیرد. مرتبه سوم، گرچه در متن حاضر ذکر نشده، اما مرتبه دوم به عنوان کانون بحث برجسته شده است. این مراتب، چونان پله‌های نردبانی هستند که سالک را به سوی قله معرفت الهی هدایت می‌کنند.

تمایز مرتبه اول و دوم زهد

مرتبه اول زهد، به ترک شبهات معطوف است که به دلیل پرهیز از آلودگی و برای قرب به حق صورت می‌گیرد. برای نمونه، روزه‌ای که برای سلامت جسمانی باشد، فاقد ارزش معنوی است، اما روزه‌ای که با نیت قرب الهی انجام شود، در چارچوب زهد قرار می‌گیرد. این تمایز، با استناد به حدیث «صُومُوا تَصِحُّوا» (روزه بگیرید تا سالم شوید)، روشن می‌شود. در مرتبه دوم، سالک از امور حلال و پاک که بیش از نیاز او هستند، چشم می‌پوشد تا به مقام انبیا و صدیقین نزدیک شود. این مرتبه، چونان عبور از رودخانه‌ای است که آب آن پاک، اما بیش از نیاز سالک است.

بخش دوم: نقد و بازاندیشی در مفهوم زهد

نقد تعریف زهد به عنوان ترک

تعریف زهد به عنوان ترک فضول، گرچه در ظاهر ساده می‌نماید، اما در باطن چالش‌هایی را به همراه دارد. ترک فضول، به معنای محدود کردن خود به حداقل معاش و کنار گذاشتن مازاد، ممکن است به ناتوانی و فقر منجر شود. زهد واقعی، نه محرومیت مادی، بلکه بی‌اعتنایی قلبی به دنیاست. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای است که حقیقت زهد را از انعکاس‌های نادرست آن جدا می‌سازد.

استناد به سخن امام حسن علیه‌السلام

برای تبیین این دیدگاه، به سخن امام حسن علیه‌السلام خطاب به اصبغ بن نباته استناد شده است: «کُنْ لِلدُّنْيَا کَأَنَّکَ تَعِيشُ أَبَدًا وَکُنْ لِلْآخِرَةِ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدًا» (برای دنیا چنان باش که گویی همیشه زنده‌ای و برای آخرت چنان باش که گویی فردا می‌میری). این سخن، زهد را به عدم وابستگی قلبی به دنیا، نه ترک مادی آن، تعریف می‌کند. سالک می‌تواند چون سلیمان علیه‌السلام ثروتمند باشد، اما دل به دارایی‌های خود نبندد.

درنگ: زهد واقعی، در عدم تعلق قلبی به دنیاست، نه ترک مادی آن. سالک می‌تواند ثروتمند باشد، اما باید اموال خود را به عنوان امانت الهی مدیریت کند.

نقد زهد به عنوان فقر و محرومیت

تعریف زهد به عنوان ترک فضول و محدود شدن به حداقل معاش، به فقر، بدبختی و قلندری می‌انجامد. این دیدگاه، با عرفان اصیل که در آن سالک می‌تواند ثروتمند باشد اما وابسته نباشد، در تعارض است. زهد، چونان پرنده‌ای است که بال‌هایش در آسمان معرفت باز است، نه قفسی که او را به زمین محرومیت میخکوب کند.

مثال کاسب در لمعه

با استناد به کتاب «لمعه»، کاسب ایده‌آل کسی است که سود خود را به حداقل نیاز زندگی محدود کند و مازاد را در راه خدا صرف کند. اما این تعریف، با پرسشی انتقادی مواجه می‌شود: اگر فرد سود خود را به حداقل محدود کند و در شرایط سخت اقتصادی به مشکل بربخورد، چگونه باید عمل کند؟ این نقد، زهد مبتنی بر ترک را به ناتوانی و فقر منجر می‌داند.

بخش سوم: اهداف و کارکردهای زهد

هدف از ترک فضول

هدف از ترک فضول در مرتبه دوم زهد، آزادسازی وقت برای «عمارة الوقت» (آباد کردن زمان)، «حسم الجاش» (قطع طمع) و «التحلی بحلیة الأنبیاء و الصدیقین» (آراستگی به زیور انبیا و صدیقین) است. این اهداف، زهد را به ابزاری برای تمرکز بر امور معنوی و الگوگیری از انبیا تبدیل می‌کنند. وقت، چونان سرمایه‌ای است که سالک آن را در راه معرفت الهی به کار می‌گیرد.

نقد مصرف وقت در زهد سنتی

ترک فضول برای آزادسازی وقت، اگر صرف امور بیهوده، مانند ذکر گفتن بدون اثر اجتماعی، شود، ارزشی ندارد. زهد باید به عمارت وقت در راستای اهداف الهی و خدمت به جامعه منجر شود. سالک زاهد، چونان باغبانی است که وقت خود را به کشت معرفت و خدمت به خلق اختصاص می‌دهد، نه انزوایی که او را از جامعه دور سازد.

مثال عملی تجربه زهد نادرست

تجربه‌ای شخصی از زهد نادرست، نشان‌دهنده خطرات محرومیت است. فردی که به حداقل معاش، مانند نان خشک و ترشی، اکتفا کرد، دچار سردرد و مشکلات جسمانی شد. با مصرف غذای مناسب، مانند گوشت چرخ‌کرده، نان و پیاز، سردرد او برطرف شد. این تجربه، ضرورت تعادل در زندگی و پرهیز از افراط در محرومیت را نشان می‌دهد.

بخش چهارم: بازتعریف زهد در پرتو سیره انبیا

زهد به عنوان امانتداری الهی

زاهد واقعی، اموال خود را به عنوان امانت الهی مدیریت می‌کند و برای خود مصرف نمی‌کند، بلکه در خدمت دیگران و اهداف الهی قرار می‌دهد. این دیدگاه، زهد را از محرومیت مادی به مدیریت مسئولانه اموال تغییر می‌دهد. زاهد، چونان امانتداری است که گنجینه الهی را به مقصد می‌رساند.

مثال سلیمان و ابراهیم علیهما‌السلام

سیره انبیایی چون ابراهیم و سلیمان علیهما‌السلام نشان می‌دهد که زهد، در عدم تعلق قلبی به دنیاست، نه محرومیت مادی. این انبیا، با وجود ثروت و قدرت، به دلیل بی‌اعتنایی قلبی به دنیا، زاهد واقعی بودند. زهد، چونان دری است که به سوی معرفت الهی گشوده می‌شود، نه دیواری که سالک را در تنگنای فقر محصور کند.

درنگ: سیره انبیا، مانند سلیمان و ابراهیم علیهما‌السلام، نشان می‌دهد که زهد در بی‌اعتنایی قلبی به دنیاست، نه محرومیت مادی.

نقد عافیت‌طلبی در زهد

زهد مبتنی بر عافیت‌طلبی و پرهیز از اضطراب، با سیره انبیا که درگیر جنگ، ستیز و مسئولیت‌های سنگین بودند، سازگار نیست. زهد واقعی، پذیرش مسئولیت‌های دنیوی بدون تعلق قلبی است. سالک زاهد، چونان سربازی است که در میدان مسئولیت، بی‌تعلق به دنیا، به سوی حق گام برمی‌دارد.

بخش پنجم: نقد مفهوم فضول و کفاف

تبیین عبارت «فضول»

فضول، به هر چیزی بیش از نیاز تعریف شده و شامل اموری است که از «مسکه» و «بلاغ» فراتر می‌رود. اما این تعریف، به دلیل محدود کردن سالک به حداقل نیاز، ناکافی است. اگر خدا تمام دنیا را به مؤمنی بدهد، زائد نیست، بلکه می‌تواند در راه دین خدا به کار گرفته شود.

نقد مفهوم کفاف

عبارت «وَالْبَلَاغُ وَالْبَلْغَةُ الْکَفَافُ أَيْ مَا يَبْلُغُ بِهِ الْحَاجَةُ فِي سَدِّ الرَّمَقِ» کفاف را به حداقل لازم برای زنده ماندن محدود می‌کند. این تعریف، نیازهای واقعی انسان را که ممکن است فراتر از سد رمق باشد، نادیده می‌گیرد. کفاف، چونان جامی است که باید نیازهای حقیقی سالک را در بر گیرد، نه قطره‌ای که او را به تشنگی واگذارد.

نقد اضطراب به عنوان نقص

اضطراب ناشی از مسئولیت‌های دنیوی، کمال انسانی است، زیرا انسان به دلیل عقل و آگاهی، نگران آینده و وظایف خود است. انبیا و اولیا، با وجود اضطراب‌های بسیار، به وظایف الهی خود عمل می‌کردند. اضطراب، چونان ناقوسی است که انسان را به هوشیاری و مسئولیت‌پذیری فرا می‌خواند.

بخش ششم: نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

مرتبه دوم زهد در «منازل السائرین»، با تمرکز بر ترک فضول و محدود شدن به مسکه و بلاغ، سالک را به آزادسازی وقت، قطع طمع و الگوگیری از انبیا و صدیقین دعوت می‌کند. با این حال، تعریف سنتی زهد به عنوان ترک مادی، به دلیل خطر انزوا، فقر و محرومیت، مورد نقد قرار گرفته است. استناد به سخن امام حسن علیه‌السلام و سیره انبیایی مانند سلیمان و ابراهیم علیهما‌السلام نشان می‌دهد که زهد، در عدم تعلق قلبی به دنیاست. زاهد، می‌تواند ثروتمند باشد، اما باید اموال خود را به عنوان امانت الهی مدیریت کند و در خدمت اهداف الهی و اجتماعی قرار دهد. این بازنمایی، با تأکید بر ضرورت تعادل، مسئولیت‌پذیری و خدمت، زهد را به عنوان راهیبی متعادل و پویا برای سلوک عرفانی بازتعریف می‌کند.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مرتبه دوم زهد به چه معناست؟

2. طبق متن، هدف از ترک فضول در مرتبه دوم زهد چیست؟

3. بر اساس متن، حسم الجاش در مرتبه دوم زهد به چه معناست؟

4. طبق متن، ویژگی انبیاء و صدیقین در زهد چیست؟

5. بر اساس متن، چرا تعریف زهد به ترک فضول مشکل‌ساز است؟

6. طبق متن، مرتبه دوم زهد به معنای ترک اموال پاک و حلال است که بیش از نیاز باشد.

7. بر اساس متن، زهد به معنای نداشتن هیچ اموالی نیست، بلکه عدم وابستگی قلبی به آن است.

8. متن بیان می‌کند که انبیاء مانند سلیمان هیچ اموالی نداشتند.

9. طبق متن، ترک فضول به معنای نگه داشتن اموال برای مصرف شخصی است.

10. متن تأکید دارد که زهد به معنای قلندری و رهبانیت است.

11. طبق متن، مرتبه دوم زهد چیست؟

12. چرا ترک فضول در زهد به تهی‌دستی منجر می‌شود؟

13. بر اساس متن، حسم الجاش در زهد به چه معناست؟

14. تفاوت زهد انبیاء با تعریف ترک فضول در متن چیست؟

15. چرا متن زهد را از رهبانیت و قلندری جدا می‌کند؟

پاسخنامه

1. ترک فضول و زیادی‌های پاک و حلال

2. اغتنام وقت برای حضور و مراقبه

3. قطع اضطراب قلب با سکون به خدا

4. عدم وابستگی قلبی به اموال با وجود داشتن آن

5. چون به تهی‌دستی و انزوا منجر می‌شود

6. درست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. نادرست

11. مرتبه دوم زهد ترک فضول و زیادی‌های پاک و حلال بیش از نیاز است.

12. زیرا ترک زیادی‌ها بدون معرفت به انزوا و ناتوانی می‌انجامد.

13. حسم الجاش یعنی قطع اضطراب قلب با سکون به خدا و جمع همت.

14. انبیاء با وجود اموال، وابستگی قلبی نداشتند، اما ترک فضول به تهی‌دستی منجر می‌شود.

15. چون زهد معرفت و عدم وابستگی است، نه انزوا و ترک کامل اموال.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده