متن درس
منازل السائرین: مرتبه اول ورع در ساحت زهد و سلوک معنوی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۸۶)
مقدمه: جایگاه ورع در سلسله مراتب زهد و سلوک
در منظومه عرفانی «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، مقام ورع بهعنوان منزلگاهی کلیدی در سیر و سلوک معنوی، نقشی برجسته ایفا میکند. این مقام، که بهمثابه پلی میان زهد عامه و سلوک مریدان عمل میکند، قلب سالک را از آلودگیهای تعلقات غیرالهی پاکیزه میسازد و او را به سوی خلوص در عبودیت هدایت میکند. درسگفتار جلسه ۱۸۶ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی ژرف و دقیق، مرتبه اول ورع را در سه گزاره اصلی اجتناب القبائح، توفیر الحسنات و صیانة الإیمان تبیین میکند. تشبیه ورع به باغبانی که علفهای هرز تعلقات را میزداید، یا صیانت ایمان به آببندی سدی که از نشت آلودگیها جلوگیری میکند، مفاهیم را به زیبایی روشن میسازد.
بخش نخست: مفهومشناسی ورع و جایگاه آن در زهد
تعریف ورع: آخرین مقام زهد عامه و اولین مقام زهد مرید
ورع در منظومه عرفانی منازل السائرین، بهعنوان «آخِرُ مَقَامِ الزُّهْدِ لِلْعَامَّةِ وَأَوَّلُ مَقَامِ الزُّهْدِ لِلْمُرِيدِ» تعریف میشود. این تعریف، ورع را در دو ظرف متمایز قرار میدهد: ظرف عامه، که به افراد عادی محدود به رعایت ظاهری احکام شرعی اشاره دارد، و ظرف سلوک، که مرتبهای معنوی برای مریدان در آغاز مسیر زهد است. این دوگانگی، ورع را بهمثابه پلی معرفی میکند که عامه را به ساحت سلوک متصل میسازد. در ظرف عامه، ورع به معنای پرهیز از محرمات و شبهات است، در حالی که در ظرف سلوک، بهعنوان پایهای برای تعالی معنوی، سالک را به سوی پاکی و خلوص هدایت میکند.
نکته کلیدی: ورع، آخرین مقام زهد برای عامه و اولین مقام زهد برای مرید است که قلب را از تعلقات غیرالهی پاک میسازد. |
تشبیه ورع به پلی که از ساحل عامه به سوی جزیره سلوک امتداد مییابد، این جایگاه را به روشنی تبیین میکند: عامه در ساحل احکام میایستند، اما مرید با عبور از این پل، به سوی کمالات معنوی گام برمیدارد.
تمایز ظرف عامه و ظرف سلوک
ظرف عامه به افرادی اشاره دارد که بدون ورود به ساحت سلوک، به رعایت ظاهری احکام شرعی بسنده میکنند. در این ظرف، ورع به پرهیز از محرمات و مکروهات محدود است و هدف آن، حفظ ظاهر دین است. در مقابل، ظرف سلوک، عرصهای است که سالک با نیت خلوص و قرب الهی، به ورع بهعنوان اولین گام زهد مینگرد. این تمایز، ورع را در سلسلهمراتب معنوی بهعنوان منزلگاهی معرفی میکند که سالک را از سطح ظاهری به عمق باطنی هدایت میکند.
نکته کلیدی: ظرف عامه به رعایت ظاهری احکام و ظرف سلوک به تعالی معنوی سالک اشاره دارد که ورع را به پلی بین این دو تبدیل میکند. |
تشبیه ظرف عامه به ساحل آرام دریا و ظرف سلوک به دریای عمیق معرفت، این تمایز را روشن میسازد: عامه در ساحل میمانند، اما سالک به سوی اعماق دریا شناور میشود.
نقد مفهوم قشر در مصباح
شارح متن، مفهوم «قشر قشر» در مصباح را نقد کرده و آن را در ظرف عامه به معنای غفلت میداند. در این دیدگاه، قشر به سطحینگری و بیتوجهی به عمق معنوی اشاره دارد. در ظرف سلوک، این مفهوم به «لب لب لب» تغییر مییابد، که به سه مرتبه متمایز ورع اشاره دارد. این نقد، بر تفاوت کیفی میان عامه و سلوک تأکید میکند و نشان میدهد که ورع در سلوک، از غفلت عامه به سوی معرفت و آگاهی حرکت میکند.
نکته کلیدی: مفهوم «قشر قشر» در ظرف عامه به غفلت اشاره دارد، در حالی که در سلوک به مراتب متمایز ورع (لب لب لب) تبدیل میشود. |
تشبیه قشر به پوستهای که میوه معرفت را از درون تهی میسازد، و لب به هستهای که سرچشمه حیات معنوی است، این نقد را به زیبایی تبیین میکند.
نتیجهگیری بخش نخست
ورع، بهعنوان آخرین مقام زهد برای عامه و اولین مقام زهد برای مرید، پلی است که سالک را از ظاهر احکام به سوی باطن معرفت هدایت میکند. تمایز ظرف عامه و سلوک، و نقد مفهوم قشر، بر اهمیت آگاهی و معرفت در سلوک تأکید دارد. تمثیلات پل، دریا و هسته، این مفاهیم را به روشنی روشن میسازند.
بخش دوم: مراتب سهگانه ورع در مرتبه اول
ساختار سهگانه مرتبه اول ورع
مرتبه اول ورع، به سه گزاره اصلی تقسیم میشود: اجتناب القبائح، توفیر الحسنات، و صیانة الإیمان. این سه عنصر، به ترتیب، مراحل پاکسازی، فزونی و تثبیت در سلوک معنوی را تشکیل میدهند. اجتناب، قلب سالک را از زشتیها پاک میکند؛ توفیر، او را به افزایش خیرات ترغیب مینماید؛ و صیانت، ایمان را از کاستی و آلودگی مصون میدارد.
نکته کلیدی: مرتبه اول ورع شامل اجتناب القبائح، توفیر الحسنات و صیانة الإیمان است که مراحل پاکسازی، فزونی و تثبیت را تشکیل میدهند. |
تشبیه این سه عنصر به باغبانی که ابتدا علفهای هرز را میزداید (اجتناب)، سپس بذرهای نیک میکارد (توفیر) و در نهایت باغ را از آفات حفظ میکند (صیانت)، این ساختار را به زیبایی تبیین میکند.
اجتناب القبائح: پرهیز از زشتیها
اجتناب القبائح به معنای دوری سالک از هرگونه زشتی و آلودگی در روح، جان و زندگی است: «تَجَنُّبُ القَبَائِحِ لِصَوْنِ النَّفْسِ». این امر، ورع را به ترک محرمات و شبهات (مکروهات) مرتبط میسازد و بهعنوان پایهای برای پاکی معنوی معرفی میشود. اجتناب، نفس را از همرنگی با باطل و مشابهت با فجار (بدکاران ظاهری) و مقاربت با فساق (گناهکاران باطنی) حفظ میکند.
نکته کلیدی: اجتناب القبائح، نفس را از زشتیها، محرمات و شبهات حفظ کرده و از همرنگی با فجار و مقاربت با فساق مصون میدارد. |
تشبیه اجتناب به سپری که قلب سالک را از تیرهای آلودگی محافظت میکند، این مفهوم را روشن میسازد: سالک با اجتناب، قلعه روح خود را از هجوم زشتیها مصون نگه میدارد.
تمایز مناسبة الفجار و مقاربة الفساق
متن بین «مناسبة الفجار» (همرنگی ظاهری با بدکاران) و «مقاربة الفساق» (نزدیکی باطنی به گناهکاران) تمایز قائل میشود. مناسبة به ظاهر و مقاربة به باطن اشاره دارد. برای مثال، فردی ممکن است در ظاهر گناهکار به نظر آید، اما باطنش پاک باشد، یا برعکس، ظاهری پاک داشته باشد اما باطنی گناهکار. این تمایز، بر اهمیت پاکی در ظاهر و باطن تأکید دارد.
نکته کلیدی: مناسبة الفجار به همرنگی ظاهری و مقاربة الفساق به نزدیکی باطنی اشاره دارد که سالک باید از هر دو پرهیز کند. |
تشبیه مناسبة به سایهای که بر ظاهر میافتد و مقاربة به ریشهای که در باطن رشد میکند، این تمایز را تبیین میکند: سالک باید از سایه و ریشه آلودگی دوری جوید.
توفیر الحسنات: فزونی خیرات
توفیر الحسنات به معنای افزایش خیرات و اعمال نیک است: «تَوْفِيرُ الحَسَنَاتِ مِنَ الوَاجِبَاتِ وَالْمَنْدُوبَاتِ أَيْ تَكْثِيرُهَا وَزِيَادَتُهَا». این امر، سالک را به فراتر رفتن از حداقل اعمال صالح و پیگیری فزونی در واجبات و مستحبات ترغیب میکند. توفیر، ریاضتی معنوی است که نفس را از سرکشی بازمیدارد و به تمکین وامیدارد.
نکته کلیدی: توفیر الحسنات، سالک را به افزایش واجبات و مستحبات ترغیب میکند و ریاضتی معنوی برای غلبه بر سرکشی نفس است. |
تشبیه توفیر به جویباری که با افزایش جریان خود، زمین قلب را سیراب میکند، این مفهوم را روشن میسازد: سالک با فزونی خیرات، باغ روح خود را بارور میسازد.
مشکل توفیر در انسان عادی
انسان عادی اغلب به خیرات پایبند است، اما به دلیل تنبلی، منافع مادی یا غفلت، از پیگیری توفیر بازمیماند. برای مثال، فردی که معتقد است «ثوابدانش پر شده»، از افزایش خیرات غفلت میورزد و به حداقل اکتفا میکند. این رفتار، نشانه فقدان معرفت و پختگی معنوی است.
نکته کلیدی: انسان عادی به دلیل تنبلی یا غفلت، از توفیر خیرات بازمیماند و به حداقل اعمال صالح اکتفا میکند. |
تشبیه انسان عادی به کشاورزی که به بذرهای اندک بسنده میکند، این مشکل را تبیین میکند: بدون توفیر، زمین قلب او هرگز به باروری کامل نمیرسد.
مثالهای عملی توفیر
متن با مثالهایی مانند افزایش تلاوت قرآن از ۲۰ آیه به ۴۰ آیه، صدقه از ۱۰ تومان به ۳۰ تومان، یا خواندن نماز با کیفیت و طمأنینه، نشان میدهد که توفیر نیازمند غلبه بر نفس و مقاومت در برابر تنبلی است. این اعمال، نفس را به تمکین وامیدارند و از سرکشی آن جلوگیری میکنند.
نکته کلیدی: توفیر خیرات، مانند افزایش تلاوت قرآن یا صدقه، نیازمند غلبه بر سرکشی نفس و پشتکار معنوی است. |
تشبیه توفیر به سواری که افسار اسب سرکش نفس را در دست میگیرد، این مفهوم را روشن میسازد: سالک با نهی نفس، آن را به سوی کمال هدایت میکند.
نقد توقف در خیرات
سالکی که در خیرات متوقف میشود و به حداقل اکتفا میکند، به دلیل سرکشی نفس یا عدم اعتقاد به ارزش خیرات، از سلوک بازمیماند. توفیر، نشانهای از پیشرفت معنوی است و بدون آن، سالک در مسیر کمال متوقف میشود.
نکته کلیدی: توقف در خیرات و اکتفا به حداقل، نشانه سرکشی نفس و مانع پیشرفت معنوی سالک است. |
تشبیه توقف در خیرات به مسافری که در میانه راه میایستد، این نقد را تبیین میکند: بدون توفیر، سالک هرگز به مقصد قرب الهی نمیرسد.
صیانة الإیمان: حفظ ایمان از کاستی
صیانة الإیمان به معنای حفظ ایمان از کاستی، آلودگی و انحراف است: «وَصِيَانَةُ الْإِيمَانِ عَمَّا يَنْقُصُهُ وَيُشِينُهُ». این امر، ایمان را بهعنوان سرمایه معنوی سالک معرفی میکند که باید از آسیبهای درونی مانند ریا، تکبر و خودخواهی مصون بماند. صیانت، خیرات و کمالات را از آلودگی حفظ کرده و سلامت معنوی را تضمین میکند.
نکته کلیدی: صیانة الإیمان، ایمان را از ریا، تکبر و خودخواهی مصون میدارد و سلامت معنوی سالک را تضمین میکند. |
تشبیه صیانت به آببندی سدی که از نشت آلودگیها جلوگیری میکند، این مفهوم را روشن میسازد: ایمان، چونان گنجی است که با صیانت، از تاراج آفات در امان میماند.
نقد تحرج در تعریف ورع
متن، تحرج (سختگیری بیش از حد) را بهعنوان بخشی از تعریف ورع رد میکند و تأکید دارد که ورع شرعی در مرتبه اول به ترک محرمات و شبهات محدود است: «أَيْ الوَرَعُ الشَّرْعِيُّ الْمَذْکُورُ فِي الدَّرَجَةِ الْأُولَى». این نقد، از سادهسازی ورع به اجتناب از قبایح حمایت میکند و بر اهمیت انطباق با شرع تأکید دارد.
نکته کلیدی: ورع شرعی در مرتبه اول به ترک محرمات و شبهات محدود است و تحرج در آن جای ندارد. |
تشبیه تحرج به باری سنگین که سالک را از حرکت بازمیدارد، این نقد را تبیین میکند: ورع شرعی، راه را هموار میسازد، نه آنکه مانع ایجاد کند.
نتیجهگیری بخش دوم
مرتبه اول ورع، با سه گزاره اجتناب، توفیر و صیانت، سیر تکاملی سالک را از پاکسازی نفس تا فزونی خیرات و حفظ ایمان نشان میدهد. اجتناب، قلب را از زشتیها پاک میکند؛ توفیر، آن را با خیرات بارور میسازد؛ و صیانت، ایمان را از آسیبها مصون میدارد. تمثیلات سپر، جویبار و سد، این مفاهیم را به زیبایی روشن میکنند.
بخش سوم: نقد انحرافات و موانع سلوک در ورع
خطر استکبار در خیرات و علم
خیرات و علم بدون صیانت، به استکبار، تکبر و خودخواهی منجر میشوند. برای مثال، عالمی که به دلیل دانش یا اعمال نیکش مغرور میشود، صیانت را از دست داده و از سلوک بازمیماند. متن با داستان عالمی که به مرگ دیگران برای مرجعیت خود امیدوار بود، این خطر را نشان میدهد.
نکته کلیدی: خیرات و علم بدون صیانت، به استکبار و تکبر منجر میشوند و سالک را از سلوک بازمیدارند. |
تشبیه استکبار به آتشی که گنج خیرات را میسوزاند، این خطر را تبیین میکند: بدون صیانت، خیرات به جای نور، به تاریکی میانجامد.
نقد واجبات خودساخته
متن به افرادی که واجبات خودساخته، مانند نذرهای سنگین، بر خود تحمیل میکنند، هشدار میدهد. این اعمال ممکن است به تکبر، خودخواهی یا خستگی منجر شوند و صیانت را مختل کنند. واجبات باید در چارچوب شرع باشند تا به کمال منجر شوند.
نکته کلیدی: واجبات خودساخته بدون انطباق با شرع، به تکبر یا خستگی منجر شده و صیانت را مختل میکنند. |
تشبیه واجبات خودساخته به باری که شانههای سالک را خم میکند، این نقد را روشن میسازد: تنها واجبات شرعی، راه را به سوی کمال هموار میکنند.
اهمیت فروتنی در صیانت
صیانت با فروتنی، محبت و مهربانی همراه است. متن به نمونه عالم فروتنی مانند مرحوم آقای الهی اشاره میکند که با سلام به کودکان، از تکبر دوری میکرد و معتقد بود حسنه سلام به او تعلق میگیرد. این رفتار، نشانه صیانت نفس و پختگی معنوی است.
نکته کلیدی: فروتنی در صیانت، سالک را از تکبر مصون داشته و به پختگی معنوی هدایت میکند. |
تشبیه فروتنی به نسیمی که گرد تکبر را از قلب میزداید، این مفهوم را روشن میسازد: سالک فروتن، چونان درختی است که در برابر طوفانها خم میشود اما نمیشکند.
نقد رفتار عالمان متکبر
متن رفتار عالمانی را که با وقار و ژست متکبرانه عمل میکنند، نقد میکند. این رفتار، نشانه فقدان صیانت و مانع ارتباط انسانی است. داستان عالمی که به دلیل عدم استقبال در یک شهر ناراحت شد، این فقدان صیانت را نشان میدهد.
نکته کلیدی: رفتار متکبرانه عالمان، نشانه فقدان صیانت و مانع ارتباط انسانی و سلوک معنوی است. |
تشبیه رفتار متکبرانه به دیواری که میان عالم و مردم فاصله میاندازد، این نقد را تبیین میکند: عالم فروتن، پل ارتباط با دیگران است، اما متکبر، دیواری از غرور میسازد.
نتیجهگیری بخش سوم
انحرافات در سلوک، مانند استکبار، واجبات خودساخته و رفتار متکبرانه، از فقدان صیانت ناشی میشوند. فروتنی، بهعنوان نشانه صیانت، سالک را از این موانع مصون میدارد. تمثیلات آتش، بار سنگین، نسیم و دیوار، این مفاهیم را به زیبایی روشن میکنند.
بخش چهارم: ساختار نظاممند منازل السائرین
ساختار سهگانه و نهگانه منازل
متن تأکید دارد که هر عنوان در منازل السائرین به سه مرتبه و هر مرتبه به سه درجه تقسیم میشود، که در مجموع ۹۰۰ منزل را تشکیل میدهد (۱۰ باب، ۱۰۰ فراز، ۳۰۰ عنوان، ۹۰۰ منزل). این ساختار نظاممند، نشاندهنده عمق و دقت عرفانی خواجه عبدالله انصاری در تبیین سلوک است.
نکته کلیدی: منازل السائرین با ساختار سهگانه و نهگانه، شامل ۹۰۰ منزل است که نظاممندی سلوک عرفانی را نشان میدهد. |
تشبیه این ساختار به عمارتی با ۹۰۰ ستون که هر یک پایهای از معرفت را برپا میدارد، این نظاممندی را روشن میسازد: هر منزل، ستونی است که بنای سلوک را استوار میکند.
نتیجهگیری بخش چهارم
ساختار نظاممند منازل السائرین، با تقسیمبندی سهگانه و نهگانه، عمق و دقت عرفانی این اثر را نشان میدهد. این ساختار، راهنمای سالکان در مسیر کمال است. تمثیل عمارت، این مفهوم را به زیبایی تبیین میکند.
جمعبندی نهایی
مقام ورع در مرتبه اول خود، بهعنوان آخرین مقام زهد برای عامه و اولین مقام زهد برای مرید، سالک را از تعلقات غیرالهی پاک کرده و به سوی خلوص در عبودیت هدایت میکند. این مقام، با سه گزاره اجتناب القبائح، توفیر الحسنات و صیانة الإیمان، مراحل پاکسازی، فزونی و تثبیت را در سلوک معنوی تشکیل میدهد. اجتناب، قلب را از زشتیها و آلودگیها مصون میدارد؛ توفیر، آن را با خیرات بارور میسازد؛ و صیانت، ایمان را از کاستی و ریا حفظ میکند. نقد مفاهیمی مانند تحرج، استکبار و واجبات خودساخته، بر اهمیت انطباق با شرع و فروتنی تأکید دارد. مثالهای عملی، مانند افزایش تلاوت قرآن یا رفتار فروتنانه عالمان، نشاندهنده اهمیت توفیر و صیانت در سلوک است. ساختار نظاممند منازل السائرین، راهنمای سالکان در این مسیر است. تمثیلات پل، دریا، باغ، سپر، جویبار، سد و عمارت، این مفاهیم را به زیبایی تبیین میکنند. ورع شرعی، با دعای «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» تکمیل میشود و سالک را به سوی کمال معنوی رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی |