متن درس
منازل السائرین: تبیین مراحل اولیه سلوک عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۵)
مقدمه: درآمدی بر سلوک عرفانی و تجلیات الهی
سلوک عرفانی، سفری است معنوی که سالک را از قیود طبیعت مادی به سوی افقهای متعالی معرفت و قرب الهی رهنمون میسازد. این مسیر، که در تعالیم عرفان اسلامی بهویژه در اثر ارزشمند «منازل السائرین» به زیبایی تبیین شده، با مراحلی ظریف و دقیق همراه است که هر یک نیازمند آمادگی قلبی و معنوی خاصی است. در این نوشتار، با تمرکز بر درسگفتار جلسه ۱۹۵، به تبیین مفاهیم بنیادین سلوک، از جمله «تبتل»، «بوارق»، «طوالع» و «واردهها» پرداخته میشود. این مفاهیم، به مثابه جرقههای نورانی در آسمان قلب سالک، او را به سوی خروج از طبیعت و دریافت حقایق متعالی هدایت میکنند.
بخش اول: انس به نور تجلی و استشمام نور کشف
مفهوم تجلی و بوارق در سلوک عرفانی
در آغاز مسیر سلوک، سالک با نور تجلی الهی آشنا میشود، نوری که به مثابه جرقهای زودگذر، قلب او را روشن میسازد. این نور، که در تعبیر عرفانی «بوارق» نامیده میشود، نشانهای از ظهور الهی است که در قالب حالات معنوی ظریف و کوتاهمدت به سالک عطا میگردد. در این باره، در متن اصلی چنین آمده است:
وَإِذَا آنَسَ بِنُورِ التَّجَلِّي وَلَمَّعَ مَعَهُ شَامَ نُورِ الْكَشْفِ وَيُسَمَّى مَبَادِئَ التَّجَلِّيَاتِ بِالْبَوَارِقِ عَلَى طَرِيقَةِ الاسْتِعَارَةِ لِكَوْنِهَا قَلِيلَةَ اللَّبَثِ سَرِيعَةَ الانْطِفَاءِ
این عبارت، که به زیبایی مراحل اولیه سلوک را توصیف میکند، بر گذرا بودن این تجلیات تأکید دارد. «بوارق»، به سان جرقههای نورانی، در لحظهای پدیدار شده و بهسرعت محو میشوند، اما همین جرقهها، قلب سالک را برای دریافت نورهای پایدارتر آماده میسازند. این تجلیات، که در ظرف «تبتل» یا توجه خالص به پروردگار رخ میدهند، نیازمند قلبی صاف و عاری از کدورتهای نفسانی است.
درنگ: ماهیت بوارق
بوارق، به مثابه جرقههای نورانی در مسیر سلوک، نشانههای اولیه تجلی الهی هستند که به دلیل ماهیت زودگذر خود، نیازمند مراقبت و آمادگی قلبی سالک برای تثبیت و ارتقا به مراحل بالاترند.
ظرف تبتل: توجه خالص به پروردگار
تبتل، به معنای توجه بیقید و شرط به ذات اقدس الهی، نقطه عزیمت سالک در مسیر سلوک است. در این مرحله، سالک از کثرات و تعلقات مادی فاصله گرفته و قلب خود را به سوی خداوند معطوف میدارد. این توجه خالص، که در متن اصلی به «ظرف تبتل» تعبیر شده، دو مرحله اساسی را در بر میگیرد: «مبادی» یا آغازهای سلوک، که با بوارق همراه است، و «مراد» یا هدف نهایی، که همان وصول به کمال الهی است.
تبتل، به سان بالی است که سالک را از قفس طبیعت مادی رها ساخته و به سوی آسمان معرفت پرواز میدهد. این فرآیند، نیازمند خلوت و انس با پروردگار است، چنانکه در متن اصلی آمده: «در ظرف تبتل كه توجه به پروردگار است ما يك ظرف مبادى داريم و يك ظرف مراد». این ظرف مبادی، جایی است که سالک با جرقههای نورانی بوارق مواجه میشود و برای دریافت نورهای متعالیتر آماده میگردد.
درنگ: تبتل و آمادگی قلبی
تبتل، توجه خالص به خداوند است که قلب سالک را از تعلقات مادی رها ساخته و زمینهساز دریافت بوارق و حرکت به سوی مراد الهی میگردد.
بخش دوم: خروج از طبیعت و دریافت معرفت متعالی
هدف سلوک: رهایی از قیود طبیعت
هدف غایی سلوک عرفانی، خروج از محدودیتهای طبیعت مادی و دستیابی به معرفتی است که فراتر از ادراک ظاهری قرار دارد. این خروج، به معنای گذر از سطح ظاهری وجود به سوی باطن و حقیقت است. در متن اصلی چنین آمده: «تمام آن كسانى كه به دنبال سلوك، معرفت و كمال راه مىافتند نهايت كمالشان اين است كه از طبيعت خارج بشوند از ظاهر بگذرند با ماوراء خودشان را ببينند تازهاى دريافت كنند». این فرآیند، به سان سفری است از ظلمات طبیعت به سوی نور معرفت، که سالک را به ادراک حقایق متعالی رهنمون میسازد.
سالک در این مسیر، با انجام اعمال عبادی نظیر نماز، روزه و تلاوت قرآن کریم، به دنبال دریافت چیزی فراتر از طبیعت مادی است. این اعمال، به مثابه ابزارهایی برای تعالی روحی، قلب او را برای دریافت تجلیات الهی آماده میسازند. چنانکه در قرآن کریم آمده است:
إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ
: «همانا نماز از فحشا و منکر باز میدارد و ذکر خدا بزرگتر است» (سوره عنکبوت، آیه ۴۵). این آیه، بر نقش نماز بهعنوان ابزاری برای تزکیه نفس و قرب به خداوند تأکید دارد.
درنگ: خروج از طبیعت
خروج از طبیعت، هدف اصلی سلوک عرفانی است که سالک را از قیود مادی رها ساخته و به سوی ادراک حقایق متعالی هدایت میکند.
نقش اعمال عبادی در سلوک
اعمال عبادی، بهویژه نماز، بهعنوان معراج مومن شناخته میشوند که سالک را به سوی قرب الهی سوق میدهند. در متن اصلی آمده: «نماز مىخواند اما به دنبال آثار نماز است به دنبال معراج نماز است روزه مىگيرد قرآن مىخواند تمام اين كارهايى كه مىكند مىخواهد به يك نوعى به يك جورى يك چيزى غير از طبيعت كه در اختيارش هست در اختيارش قرار بگيرد». این اعمال، نهتنها وظایف شرعی هستند، بلکه به مثابه کلیدی برای گشودن درهای معرفت و تجلیات الهی عمل میکنند.
نماز، به سان پلی است که سالک را از زمین طبیعت به آسمان معرفت متصل میسازد. روزه، با تهذیب نفس، و تلاوت قرآن کریم، با نورانیت کلام الهی، قلب سالک را برای دریافت بوارق آماده میکنند. این اعمال، زمینهساز حالاتی معنوی نظیر خوابهای صادق، تمثلات و تعینات هستند که نشانههای اولیه سلوک به شمار میروند.
درنگ: معراج نماز
نماز، بهعنوان معراج مومن، سالک را از محدودیتهای طبیعت مادی فراتر برده و به سوی قرب الهی هدایت میکند.
بخش سوم: انواع تجلیات اولیه در سلوک
بوارق، طوالع و واردهها
در مراحل اولیه سلوک، سالک با سه نوع تجلی مواجه میشود: «بوارق»، «طوالع» و «واردهها». بوارق، جرقههای نورانی کوتاهمدتی هستند که در قالب خوابهای صادق، حالات معنوی ظریف یا تمثلات ظاهر میشوند. در متن اصلی آمده: «اول چيزهايى كه در اختيارش قرار مىگيرد خوابهاى صالح است خوابهاى خوبى را پيدا مىكند يا تمثلاتى يا تعيناتى بر او ظاهر مىشود يا چيزى را مىيند اين اوليات را مىگوييم بوارق». این جرقهها، به دلیل ماهیت گذرای خود، نیازمند مراقبت و توجه سالک هستند.
در مقابل، طوالع، تجلیاتی هستند که به دلیل وجود رسوبات نفسانی، حالتی سنگین یا وحشتآور دارند. واردهها، که ممکن است درونی یا بیرونی باشند، تجلیاتی هستند که به قلب سالک وارد شده و او را به سوی مراحل بالاتر هدایت میکنند. تفاوت این سه نوع تجلی در وضعیت درونی سالک نهفته است: بوارق، نشانه قلب صاف و آماده است، در حالی که طوالع، نتیجه وجود موانع نفسانی است.
درنگ: انواع تجلیات
بوارق، طوالع و واردهها، سه نوع تجلی اولیه در سلوک هستند که هر یک نشاندهنده وضعیت قلبی سالک و میزان آمادگی او برای دریافت نور الهی است.
تفاوت بوارق و طوالع
تفاوت بنیادین بین بوارق و طوالع، در وضعیت درونی سالک ریشه دارد. در متن اصلی آمده: «تفاوت هم در اين است آن كه طوالح مىبيند هنوز يك مشكلاتى، رسوباتى در آن هست كه آن بوارق را به صورت طوالح ظاهر مىشود». بوارق، زمانی پدیدار میشوند که قلب سالک از کدورتها و تعلقات پاک شده باشد، اما طوالع، نتیجه وجود موانع نفسانی است که تجلیات الهی را به شکلی سنگین یا وحشتآور نشان میدهند.
این تفاوت، به سان آبی زلال است که اگر با جوهر آلودگی آمیخته شود، رنگ آن تغییر میکند. قلب سالک، اگر از رسوبات نفسانی پاک نباشد، نور بوارق را به شکل طوالع دریافت میکند. از اینرو، پاکسازی قلب از کینه، حسد و تعلقات، شرط لازم برای دریافت بوارق خالص است.
درنگ: پاکسازی قلب
پاکسازی قلب از رسوبات نفسانی، شرط لازم برای دریافت بوارق خالص و پرهیز از طوالع است که تجلیات الهی را به شکلی سنگین یا وحشتآور نشان میدهند.
بخش چهارم: سبکسازی قلب و قرب الهی
لزوم سبکسازی قلب
یکی از مهمترین شرایط پیشرفت در سلوک، سبکسازی قلب از تعلقات و کدورتهای نفسانی است. در متن اصلی آمده: «انسان دلش را سبك كند نسبت به مخلوقات اصلا به يادش نيايد كه كسى او را آزار كرده». این سبکسازی، به معنای رهایی از کینه، حسد و هرگونه دلمشغولی نسبت به مخلوقات است که قلب را برای دریافت نور الهی آماده میسازد.
قلب سالک، به سان بادبادکی است که اگر به سنگ تعلقات بسته شود، از پرواز بازمیماند. تنها با رهایی از این سنگها، قلب میتواند به سوی آسمان قرب الهی بال گشاید. این فرآیند، که در عرفان به «تخلیه» معروف است، نیازمند بخشش و گذشت از آزارهای دیگران و تمرکز بر ذات الهی است.
درنگ: سبکسازی قلب
سبکسازی قلب از تعلقات و کدورتها، شرط اساسی برای دریافت بوارق و پیشرفت در مسیر سلوک عرفانی است.
تبتل و قرب الهی
تبتل و قرب به الله، دو مفهوم بنیادین در سلوک عرفانی هستند که سالک را از کثرات مادی دور کرده و به سوی ذات الهی هدایت میکنند. در متن اصلی آمده: «تبتل الى الله و قرب الى الله يك همچين حالتى است». این حالت، به سان نسیمی است که قلب سالک را از غبار تعلقات پاک کرده و او را به سوی نور معرفت رهنمون میسازد.
تبتل، به معنای قطع تعلق از غیر خدا و توجه کامل به اوست. این توجه، قلب را برای دریافت تجلیات الهی آماده میکند و زمینهساز قرب الهی میشود. سالکی که به این مرحله میرسد، دیگر از آزارهای دیگران آزرده نمیشود و قلبش از کینه و حسد پاک میگردد.
درنگ: تبتل و قرب
تبتل و قرب الهی، سالک را از کثرات مادی رها ساخته و به سوی نور معرفت و تجلیات الهی هدایت میکنند.
بخش پنجم: آثار اعمال عبادی و ثواب
تفاوت ثواب و اجر
ثواب، پاداش ویژه مومنان است که در مقابل اعمال عبادی خالصانه به آنها عطا میشود، در حالی که اجر، ممکن است حتی به غیرمومنان نیز داده شود. در متن اصلی آمده: «ثواب مال مومنين است… ولى وقتى بوارق پيدا مىكند يعنى همين ور به او مىدهند». بوارق، بهعنوان تجلیات اولیه، در این دنیا به سالک عطا میشوند و نشانه پیشرفت او در سلوک هستند.
ثواب، به سان گوهری است که در بهشت به مومنان عطا میشود، اما بوارق، جرقههایی هستند که در همین دنیا قلب سالک را روشن میکنند. این تجلیات، نشانهای از قرب الهی در دنیا هستند که سالک را به سوی مراحل بالاتر هدایت میکنند.
درنگ: ثواب و بوارق
ثواب، پاداش اخروی مومنان است، اما بوارق، تجلیات دنیوی هستند که قلب سالک را روشن کرده و او را به سوی قرب الهی هدایت میکنند.
نقش خلوت و تنظیم زندگی
برای دریافت بوارق و پیشرفت در سلوک، سالک باید زندگی خود را تنظیم کند. این تنظیم، شامل رعایت اعتدال در خوردن، آشامیدن، خلوت و کثرت است. در متن اصلی آمده: «براى اين كه اينها پيدا بشود بايد تناسبات در خورد و خوراك و در كثرت و خلوت، وحدت يك تنظيمى داشته باشد». خلوت، بهویژه، به سان بستری است که قلب سالک را برای انس با خداوند آماده میسازد.
سالکی که دائما در شلوغی و کثرت غوطهور است، نمیتواند به تجلیات الهی دست یابد. خلوت، به معنای اختصاص زمانی برای تأمل و عبادت خالصانه، به سان فرودگاهی است که سالک از آن به سوی آسمان معرفت پرواز میکند.
درنگ: خلوت و تنظیم زندگی
خلوت و تنظیم زندگی، زمینهساز انس با خداوند و دریافت تجلیات الهی است که سالک را از شلوغیهای مادی به سوی معرفت رهنمون میسازد.
جمعبندی: سفری به سوی نور معرفت
درسگفتار جلسه ۱۹۵ از «منازل السائرین»، تبیینی عمیق و جامع از مراحل اولیه سلوک عرفانی ارائه میدهد. مفاهیمی چون تبتل، بوارق، طوالع و واردهها، به سان چراغهایی در مسیر سالک میدرخشند و او را به سوی خروج از طبیعت مادی و دریافت معرفت متعالی هدایت میکنند. اعمال عبادی نظیر نماز، روزه و تلاوت قرآن کریم، ابزارهایی برای تهذیب نفس و آمادگی قلبی هستند که قلب سالک را برای دریافت نور الهی آماده میسازند. سبکسازی قلب از تعلقات و کدورتها، شرط اساسی برای پیشرفت در این مسیر است، چنانکه قلب سبکبار، به سان بادبادکی است که به سوی آسمان قرب الهی بال میگشاید.
با نظارت صادق خادمی