متن درس
تحلیل و بازنویسی منازل السائرین: تأملی در باب رجاء
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 202)
مقدمه: درآمدی بر باب رجاء در عرفان اسلامی
کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، یکی از برجستهترین آثار عرفان اسلامی است که به تبیین مراحل سلوک معنوی میپردازد. در این میان، باب رجاء، بهعنوان یکی از منازل کلیدی سلوک، جایگاهی ویژه دارد. رجاء یا امید به رحمت الهی، در کنار خوف یا ترس از خداوند، دو بال پرواز سالک بهسوی حقتعالیاند. هدف، ارائه تبیینی جامع، منظم و آکادمیک از مفهوم رجاء، با تأکید بر توازن آن با خوف، نقد انحرافات عرفانی و تبیین جایگاه آن در چارچوب شریعت است.
بخش اول: مفهومشناسی رجاء و جایگاه آن در سلوک عرفانی
تعریف رجاء و نقص ذاتی آن
رجاء در عرفان اسلامی، به معنای امید به رحمت و مغفرت الهی است، اما این امید، اگر بهتنهایی و بدون همراهی با خوف در دل سالک جای گیرد، به نقصی عمیق موسوم به رعونت منجر میشود. رعونت، در اصطلاح عرفا، به معنای توقف در حظوظ نفسانی و گرایش به خواستههای نفس است. این حالت، سالک را از مسیر قیام بالله، که هدف غایی عرفان است، دور میسازد. رجاءِ تنها، بهمثابه بالی است که بدون بال دیگر (خوف)، نهتنها پرواز را ممکن نمیسازد، بلکه سالک را به پرتگاه خودمحوری و تحمیل خواستههای نفسانی بر خداوند میکشاند.
درنگ: رجاء بهتنهایی، به دلیل گرایش به حظوظ نفسانی، نقصی عرفانی است که سالک را از حقیقت الهی دور میکند. کمال، در توازن میان خوف و رجاست. |
فایده شرعی رجاء
با وجود نقص ذاتی رجاءِ تنها، این صفت در متون شرعی، بهویژه قرآن کریم و سنت نبوی، مورد ستایش قرار گرفته است. فایده اصلی رجاء، کاهش تلخی عذاب الهی در دل مؤمن است. این امید، همچون نسیمی خنک، حرارت خوف را تعدیل میکند و مانع از فروغلتیدن سالک به ورطه یأس میشود. قرآن کریم در این باره میفرماید:
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ
(آلعمران: ۱۵۳، : «تا بر آنچه از دست شما رفت تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد شادمانی نکنید»).
این آیه، بر ضرورت تعادل میان خوف و رجاء تأکید دارد. رجاء، سالک را از یأس میرهاند، اما نباید به اغترار یا غرور کاذب منجر شود.
بخش دوم: نقد انحرافات در فهم رجاء
انحراف به سوی سادیسم عرفانی
یکی از انحرافات برجسته در فهم رجاء، گرایش برخی عارفان به ترجیح عذاب و هجران بر وصال و عافیت است. این گرایش، که در شرح تلمسانی بر منازل السائرین مشاهده میشود، بهگونهای است که عذاب الهی بهمثابه هدفی عرفانی تلقی شده و لذت بردن از آن، نشانهای از کمال پنداشته میشود. این دیدگاه، که به سادیسم عرفانی تعبیر میگردد، با اصول عرفان اسلامی مغایرت دارد. عرفان صحیح، بر تسلیم به اراده الهی استوار است، نه بر طلب عذاب بهعنوان هدف.
درنگ: گرایش به لذت بردن از عذاب و هجران، انحرافی است که عرفان را از چارچوب شریعت خارج میکند و نشانهای از بیماری روانی است. |
نقد شعرهای عرفانی منحرف
یکی از نمونههای این انحراف، شعری است که در آن عارف اظهار میدارد: «أحبّک لا أحبّ لثوابی، ولکنی أحبّک للعقابی» (دوستت دارم نه برای ثواب، بلکه برای عذابت). این شعر، که به لذت بردن از عذاب بهجای وصال الهی اشاره دارد، از منظر عرفان اسلامی مردود است. عرفان صحیح، بر حب لله و بغض لله استوار است و هرگونه تمایل به عذاب بهعنوان هدف، نشانه انحراف از مسیر سلوک محسوب میشود. این اشعار، بهمثابه آینهای شکستهاند که تصویری تحریفشده از حقیقت عرفانی ارائه میدهند.
تفاوت شرح تلمسانی و کاشانی
شرح تلمسانی بر منازل السائرین»، به دلیل گرایش به اینگونه انحرافات، مورد نقد قرار گرفته است. در مقابل، شرح کاشانی، با رویکردی متعادلتر، این انحرافات را اصلاح کرده و تفسیری همسو با شریعت ارائه میدهد. کاشانی، بهعنوان عارفی عالم، با بهرهگیری از شرح تلمسانی، بخشهایی از آن را که با اصول عرفان اسلامی ناسازگار بود، کنار گذاشته و دیدگاهی صاف و خالص ارائه کرده است.
بخش سوم: توازن خوف و رجاء: کمال سلوک عرفانی
اصل توازن در عرفان اسلامی
کمال عرفانی، در تعادل میان خوف و رجاء نهفته است. خوف بهتنهایی، به یأس و ناامیدی میانجامد، و رجاءِ تنها، به اغترار و غرور کاذب منجر میشود. سالک، باید به مقامی برسد که این دو حالت در دل او به تساوی باشند، همچون دو کفهی ترازویی که در تعادل، حقیقت را نمایان میسازند. این توازن، نشانهای از معرفت کامل و حرکت بهسوی مقام رضا و تسلیم است.
درنگ: کمال سلوک عرفانی، در توازن میان خوف و رجاست. این تعادل، سالک را از یأس و اغترار حفظ کرده و به سوی رضا هدایت میکند. |
خروج از نفس: آغاز سلوک
آغاز راه عرفان، خروج از نفس و رهایی از شهوات آن است. هدف عارفان، قیام بالله است، نه قیام به نفس. این خروج، بهمثابه رهایی پرندهای از قفس نفس است که او را به سوی آسمان حقیقت پرواز میدهد. سالک، با این رهایی، به صافی و خلوص در ارتباط با حق میرسد و از هرگونه تحمیل میل نفسانی بر خداوند دور میماند.
اصل رضا به خواست الهی
جوهره عرفان اسلامی، در اصل «پسندم آنچه را جانان پسندد» نهفته است. این تسلیم کامل به اراده الهی، چه خیر باشد و چه شر، چه عافیت باشد و چه بلا، نشانه کمال عرفانی است. سالک، همچون برگ در باد، باید خود را به جریان مشیت الهی بسپارد و از هرگونه طلب یکجانبه عافیت یا عذاب پرهیز کند.
بخش چهارم: نقد اغترار و ضرورت پایبندی به شریعت
خطر اغترار ناشی از رجاء
رجاءِ بیشازحد، به اغترار یا احساس امنیت کاذب منجر میشود. این حالت، پیش از اطمینان از رحمت الهی و ورود به بهشت، خطرناک است. قرآن کریم در این باره هشدار میدهد:
أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ
(اعراف: ۹۹، : «آیا از مکر خدا ایمن شدند؟ پس جز گروه زیانکاران از مکر خدا ایمن نمیشوند»).
این آیه، سالک را به حفظ خوف در کنار رجاء دعوت میکند تا از غفلت و انحراف در امان ماند.
پایبندی به شریعت: رکن عرفان اسلامی
عرفان اسلامی، تنها در چارچوب شریعت معنا مییابد. هرگونه انحراف، ازجمله گرایش به عذابجویی یا لذت بردن از هجران، با اصول دینی مغایرت دارد. شریعت، بهمثابه نوری است که مسیر سلوک را روشن میکند و عرفان، بدون آن، به تاریکی انحرافات روانی و معنوی میانجامد.
بخش پنجم: نقش اولیای الهی و جامعیت بسمالله
نقش اولیای الهی در هدایت
اولیای الهی، بهویژه ائمه اطهار علیهمالسلام، در هدایت سالکان نقش واسطه فیض دارند. این هدایت، اما در چارچوب عدالت و شریعت است و نباید به توجیه گناه یا بیتوجهی به عواقب اعمال منجر شود. ائمه، همچون ستارگانیاند که در آسمان شریعت میدرخشند و مسیر حق را به سالک نشان میدهند.
بسمالله الرحمن الرحیم: ملاك اسلام
عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم»، ملاك جامعی است که در آن، رحمانیت (اقتدار و عدالت) و رحیمیت (مهربانی) در تعادل قرار دارند. این عبارت، بهمثابه آیینهای است که حقیقت دین را در توازن خوف و رجاء، عدالت و رحمت نشان میدهد. این اصل، سالک را به پذیرش کامل اراده الهی و دوری از افراط و تفریط دعوت میکند.
درنگ: بسمالله الرحمن الرحیم، مظهر جامعیت دین است که در آن، خوف و رجاء، عدالت و رحمت، در تعادلاند. |
نتیجهگیری: رجاء در مسیر حقایق عرفانی
باب رجاء در منازل السائرین، صفتی دوگانه است که هم کمال (کاهش تلخی عذاب) و هم نقص (رعونت و تحمیل میل نفسانی) را در خود دارد. توازن میان رجاء و خوف، کلید کمال سلوک است. نقد انحرافاتی مانند سادیسم عرفانی و گرایش به عذابجویی، بر اهمیت پایبندی به شریعت تأکید دارد. عرفان اسلامی، بر تسلیم به اراده الهی و خروج از نفس استوار است.
با نظارت صادق خادمی |