در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 203

متن درس





رجاء: مشعل امید در منزلگاه‌های سلوک عرفانی

رجاء: مشعل امید در منزلگاه‌های سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۳)

دیباچه

در منظومه عرفان اسلامی، رجاء به‌سان مشعلی فروزان، قلب سالک را از تاریکی یأس و ناامیدی رهایی می‌بخشد و او را به سوی نور امید الهی هدایت می‌کند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شماره ۲۰۳ از سلسله درس‌گفتارهای منازل السائرین، تألیف خواجه عبدالله انصاری، که توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تبیین شده، به کاوش در مفهوم رجاء به‌عنوان یکی از منازل کلیدی سلوک عرفانی می‌پردازد. رجاء، منزلتی است که سالک مبتدی را در مراحل آغازین سلوک، یعنی مبادی و ابواب، با نیرویی معنوی به سوی عمل صالح، اجتهاد، و تقرب به حق رهنمون می‌سازد. این مقام، با ایجاد تعادل میان خوف و امید، قلب سالک را از زهر عذاب الهی مصون می‌دارد و او را به سوی معرفت و کمال هدایت می‌کند.

بخش نخست: جایگاه رجاء در سلوک عرفانی

رجاء: منزل امید در مبادی و ابواب

رجاء، در سلسله منازل السائرین، منزلتی است که در مراحل آغازین سلوک، یعنی مبادی و ابواب، قرار دارد. این مقام، به‌ویژه برای سالک مبتدی که هنوز در پشت درهای سلوک ایستاده، نقشی کلیدی ایفا می‌کند. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، مانند نسیمی خنک است که پس از طوفان‌های اولیه سلوک، بر قلب سالک می‌وزد و او را به سوی آرامش امید الهی هدایت می‌کند. این منزل، نقطه عطفی است که سالک را از سستی و کسالت به سوی حرکت و اجتهاد سوق می‌دهد.

رجاء، به‌سان مشعلی است که در تاریکی‌های آغازین راه، سالک را به سوی مقصد الهی روشن می‌سازد. این مقام، با تقویت انگیزه درونی، سالک را از ایستایی به حرکت وا می‌دارد و او را به انجام معاملات، یعنی اعمال خیر و عبادات، ترغیب می‌کند.

درنگ: رجاء، منزلتی در مبادی و ابواب سلوک است که سالک مبتدی را با تقویت انگیزه به سوی حرکت و اجتهاد هدایت می‌کند.

استناد به قرآن کریم

درس‌گفتار با استناد به آیه ۳۳ سوره احزاب، جایگاه رجاء را تبیین می‌کند:

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا

: «بی‌تردید برای شما در [سیره] پیامبر خدا الگویی نیکوست برای کسی که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را بسیار یاد می‌کند.»

این آیه، رجاء را به‌عنوان صفتی برجسته در مؤمنانی معرفی می‌کند که با اقتدا به رسول‌الله (ص)، به کمال ایمانی دست می‌یابند. رجاء، همراه با ذکر کثیر و ایمان به روز قیامت، سالک را به سوی الگویی متعالی هدایت می‌کند که در سیره نبوی متجلی است. این پیوند، رجاء را به منزلتی الهیاتی و عرفانی تبدیل می‌کند که قلب سالک را به نور ایمان روشن می‌سازد.

این آیه، مانند آیینه‌ای است که سیره رسول‌الله (ص) را در برابر سالک قرار می‌دهد و او را به سوی امید، ذکر، and ایمان رهنمون می‌سازد.

مرید و سالک: تفاوت با عامه

درس‌گفتار، با دقتی عرفانی، به تمایز میان مرید، سالک، و افراد عادی می‌پردازد. مرید، کسی است که اراده کرده راه سلوک را طی کند و مراد خود، یعنی هدف الهی یا راه خدا، را انتخاب کرده است. سالک نیز کسی است که با اراده‌ای استوار، حرکت در مسیر الهی را آغاز کرده است. در مقابل، افراد عادی، هرچند ممکن است اعمال دینی مانند نماز و روزه انجام دهند، فاقد این اراده خاص برای سلوک‌اند.

مرید، مانند مسافری است که مقصد خود را آگاهانه برگزیده و با عزمی راسخ، گام در راه نهاده است. سالک، مانند کاروانی است که با انگیزه‌ای الهی، در مسیر حق حرکت می‌کند. اما افراد عادی، مانند رهگذرانی‌اند که بی‌هدف در کوچه‌های زندگی پرسه می‌زنند.

درنگ: مرید و سالک، با اراده‌ای آگاهانه برای سلوک، از افراد عادی که فاقد این تعهدند، متمایز می‌شوند.

جمع‌بندی بخش نخست

رجاء، به‌عنوان منزلتی کلیدی در مبادی و ابواب سلوک، سالک مبتدی را با نیرویی معنوی به سوی حرکت، اجتهاد، و تقرب به حق هدایت می‌کند. این مقام، با پیوند به سیره نبوی و کلام الهی، قلب سالک را به نور امید روشن می‌سازد. تمایز مرید و سالک از افراد عادی، بر اهمیت اراده و تعهد در سلوک تأکید دارد. رجاء، مانند کلیدی است که درهای اولیه سلوک را می‌گشاید و سالک را به سوی معاملات الهی رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: فواید و خواص رجاء

تقویت داعیه و باعثه

درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، فواید متعددی برای مرید دارد، از جمله تقویت داعیه (انگیزه) و باعثه (عامل محرک). این مقام، سالک را به انجام معاملات، یعنی اعمال خیر مانند نماز، روزه، و کارهای نیک، ترغیب می‌کند. رجاء، مانند اهرمی است که قلب سالک را به سوی عمل صالح بلند می‌کند و او را از سستی و کسالت رهایی می‌بخشد.

این تقویت، مانند آبی است که به نهال نوپای سلوک حیات می‌بخشد و آن را به سوی رشد و بالندگی هدایت می‌کند. سالک با امید به احسان الهی، انگیزه‌ای درونی برای ادامه مسیر می‌یابد.

درنگ: رجاء، با تقویت داعیه و باعثه، سالک را به انجام معاملات و اعمال خیر ترغیب می‌کند.

کاهش تلخی عذاب و سختی‌ها

یکی از خواص برجسته رجاء، کاهش تلخی عذاب و سختی‌های مسیر سلوک است. این امیدواری، مانند شهدی است که تلخی داروهای دشوار سلوک را گوارا می‌سازد. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، سالک را به طلب‌کاری و حرکت به سوی خدا تشویق می‌کند و او را از ترس عذاب مصون می‌دارد.

رجاء، مانند سپری است که قلب سالک را از تیغ عذاب الهی حفظ می‌کند و او را به سوی آرامش و اطمینان هدایت می‌نماید. این مقام، سختی‌های ظاهری را به تجربه‌ای معنوی و لذت‌بخش تبدیل می‌کند.

درنگ: رجاء، با کاهش تلخی عذاب و سختی‌ها، سالک را به سوی حرکت و طلب‌کاری هدایت می‌کند.

حسن ظن به خدا و پیوند با اسم المحسن

رجاء، حسن ظن به خدا را تقویت می‌کند و قلب سالک را از تلخی و ناامیدی دور می‌سازد. این مقام، سالک را به سوی اسم المحسن، یعنی خداوند احسان‌کننده، پیوند می‌دهد و او را به دیدگاهی مثبت نسبت به رحمت و کرم الهی سوق می‌دهد. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که این پیوند، سالک را از یأس و ناامیدی مصون می‌دارد و او را به سوی حرکت و اجتهاد هدایت می‌کند.

حسن ظن، مانند نوری است که تاریکی‌های قلب سالک را می‌زداید و او را به سوی روشنایی رحمت الهی رهنمون می‌سازد. پیوند با اسم المحسن، مانند پلی است که سالک را به اقیانوس احسان الهی می‌رساند.

درنگ: رجاء، با تقویت حسن ظن و پیوند قلب به اسم المحسن، سالک را از ناامیدی مصون می‌دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

فواید رجاء، از تقویت داعیه و باعثه تا کاهش تلخی سختی‌ها و پیوند قلب به اسم المحسن، این مقام را به اهرمی کلیدی در سلوک مبتدیان تبدیل می‌کند. رجاء، مانند باغبانی است که نهال سلوک را با آب امید سیراب می‌کند و آن را به سوی رشد و شکوفایی هدایت می‌نماید. این خواص، سالک را از سستی به حرکت، از تلخی به شیرینی، و از ناامیدی به اطمینان رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: درجات سه‌گانه رجاء

درجه نخست: ترغیب به اجتهاد

درس‌گفتار، رجاء را به سه درجه تقسیم می‌کند. در درجه نخست، رجاء سالک را به اجتهاد و کوشش ترغیب می‌کند. این امیدواری، مانند بادی است که بادبان کشتی سلوک را به حرکت درمی‌آورد و سالک را به سوی تلاش و عمل صالح سوق می‌دهد. سالک راجی، به‌واسطه امید به پاداش الهی، به کوشش و اجتهاد روی می‌آورد و از سستی و کسالت رهایی می‌یابد.

این درجه، مانند پله‌ای است که سالک را از زمین سستی به سوی آسمان تلاش و حرکت بلند می‌کند. اجتهاد، نشانه تعهد سالک به مسیر الهی است.

درنگ: درجه نخست رجاء، سالک را به اجتهاد و کوشش ترغیب می‌کند و او را از سستی رهایی می‌بخشد.

درجه دوم: شیرین کردن لذت خدمت

در درجه دوم، رجاء لذت خدمت و عبادت را برای سالک شیرین می‌کند. این مقام، مانند شهدی است که زحمت‌های سلوک را گوارا می‌سازد. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که سالک، با امید به پاداش الهی، از انجام اعمال خیر لذت می‌برد و سختی‌های ظاهری را به تجربه‌ای معنوی تبدیل می‌کند.

این درجه، مانند باغی است که میوه‌های شیرین خدمت در آن می‌روید و قلب سالک را از لذت‌های معنوی سیراب می‌کند. خدمت، در پرتو رجاء، به فعالیتی دل‌انگیز و متعالی بدل می‌شود.

درنگ: درجه دوم رجاء، لذت خدمت و عبادت را برای سالک شیرین می‌کند و زحمت‌ها را گوارا می‌سازد.

درجه سوم: هموار کردن سختی‌ها

در درجه سوم، رجاء سختی‌های مسیر سلوک را برای سالک هموار می‌کند. این مقام، مانند پلی است که سالک را از فراز موانع دشوار عبور می‌دهد. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که امید به پاداش الهی، تلخی‌ها را کاهش می‌دهد و سالک را به سوی نرمی و سماحت در ترک محرمات هدایت می‌کند.

این درجه، مانند نسیمی است که سنگلاخ‌های مسیر را برای سالک هموار می‌سازد و او را به سوی مقصد الهی رهنمون می‌کند. سماحت، نتیجه امید به مغفرت و احسان الهی است.

درنگ: درجه سوم رجاء، سختی‌های مسیر را هموار کرده و سالک را به نرمی در ترک محرمات هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

درجات سه‌گانه رجاء، از ترغیب به اجتهاد تا شیرین کردن لذت خدمت و هموار کردن سختی‌ها، این مقام را به فرایندی پویا و چندوجهی در سلوک تبدیل می‌کنند. رجاء، مانند نردبانی است که سالک را پله‌پله به سوی کمال معنوی هدایت می‌کند. این درجات، با ایجاد انگیزه، لذت، و تاب‌آوری، سالک را در مسیر الهی استوار می‌سازند.

بخش چهارم: تعادل خوف و رجاء

خوف و رجاء: دو بال قلب مؤمن

درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که خوف و رجاء، دو بال قلب مؤمن‌اند و تنها در تعادل این دو، معرفت الهی حاصل می‌شود. رجاء به‌تنهایی، ممکن است به غرور و غفلت منجر شود، در حالی که خوف به‌تنهایی، سالک را به یأس و ناامیدی می‌کشاند. این تعادل، مانند ترازویی است که دو کفه آن باید هم‌وزن باشند تا قلب به سوی معرفت پرواز کند.

خوف و رجاء، مانند دو بال پرنده‌ای‌اند که سالک را به سوی آسمان معرفت بلند می‌کنند. بدون تعادل این دو، قلب از پرواز بازمی‌ماند و به سوی زمین یأس یا غرور سقوط می‌کند.

درنگ: خوف و رجاء، دو بال قلب مؤمن‌اند که در تعادل، به معرفت الهی منجر می‌شوند.

نقص رجاء به‌تنهایی

رجاء به‌تنهایی، ناقص است و اگر با خوف همراه نشود، ممکن است به اغترار، غرور، و گمراهی منجر شود. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، مانند گلی است که بدون سایه خوف، از تابش آفتاب غرور می‌سوزد. سالک باید این دو مقام را در تعادل نگه دارد تا به معرفت و کمال دست یابد.

رجاء بدون خوف، مانند کشتی‌ای است که بدون لنگر، در امواج غرور غرق می‌شود. خوف، لنگری است که این کشتی را در مسیر حق نگه می‌دارد.

درنگ: رجاء به‌تنهایی ناقص است و بدون خوف، به غرور و گمراهی منجر می‌شود.

معرفت: جوهره قلب

درس‌گفتار، قلب را به معرفت تعریف می‌کند و معرفت را نتیجه تعادل خوف و رجاء می‌داند. قلب مؤمن، مانند ترازویی است که دو کفه خوف و رجاء در آن هم‌وزن‌اند. اگر یکی از این دو غالب شود، معرفت از قلب رخت برمی‌بندد و سالک از مسیر حق منحرف می‌شود.

معرفت، مانند گوهری است که در صدف قلب، میان خوف و رجاء پرورش می‌یابد. بدون این تعادل، صدف قلب خالی می‌ماند و گوهر معرفت پدید نمی‌آید.

درنگ: معرفت، جوهره قلب است و از تعادل خوف و رجاء پدید می‌آید.

جمع‌بندی بخش چهارم

تعادل خوف و رجاء، به‌عنوان دو بال قلب مؤمن، شرط لازم برای رسیدن به معرفت الهی است. رجاء به‌تنهایی، به غرور و گمراهی منجر می‌شود، در حالی که تعادل این دو، قلب را به سوی کمال و معرفت هدایت می‌کند. این تعادل، مانند ترازویی است که سالک را در مسیر حق نگه می‌دارد و او را از انحراف مصون می‌سازد.

بخش پنجم: رجاء و حرکت به سوی وصول

رجاء: صفت حیات

درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، صفتی ذاتی در حیات موجودات است و خداوند آن را در طبیعت همه موجودات زنده قرار داده است. این مقام، مانند خونی است که در رگ‌های حیات جریان دارد و موجودات را به سوی حرکت و کمال سوق می‌دهد. از نطفه تا انسان، همه موجودات با رجاء به سوی مقصد خود حرکت می‌کنند.

رجاء، مانند نوری است که در دل موجودات زنده تابیده و آن‌ها را به سوی حیات و حرکت هدایت می‌کند. این صفت، نشانه‌ای از حکمت الهی در آفرینش است.

درنگ: رجاء، صفتی ذاتی در حیات موجودات است که آن‌ها را به سوی حرکت و کمال هدایت می‌کند.

یأس: تیر خلاص

یأس، به‌عنوان دشمن رجاء، تیر خلاص به حیات معنوی انسان است. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که یأس، مانند سمی است که قلب سالک را از حیات معنوی محروم می‌کند. انسان ناامید، مانند مرده‌ای است که پیش از مرگ، روح خود را از دست داده است.

یأس، مانند طوفانی است که مشعل رجاء را خاموش می‌کند و سالک را در تاریکی انفعال و شکست رها می‌سازد. رجاء، سپری است که سالک را از این طوفان مصون می‌دارد.

درنگ: یأس، تیر خلاص به حیات معنوی است و رجاء، سپری در برابر آن است.

رجاء و وصول به هدف الهی

رجاء، سالک را به سوی وصول، یعنی رسیدن به هدف الهی، هدایت می‌کند. این مقام، هرچند با موانع و تلخی‌هایی همراه است، سالک را به استقامت و تحمل سختی‌ها دعوت می‌کند. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، مانند ستاره‌ای است که در آسمان سلوک می‌درخشد و سالک را به سوی مقصد نهایی هدایت می‌کند.

وصول، مانند قله‌ای است که سالک با مشعل رجاء به سوی آن گام برمی‌دارد. این امید، او را از بن‌بست‌ها و تلخی‌ها عبور می‌دهد و به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: رجاء، سالک را به سوی وصول به هدف الهی هدایت می‌کند و او را در برابر موانع استوار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

رجاء، به‌عنوان صفت حیات، سالک را به سوی حرکت و وصول به هدف الهی هدایت می‌کند. این مقام، با دفع یأس و ایجاد استقامت در برابر موانع، قلب سالک را به سوی کمال معنوی سوق می‌دهد. رجاء، مانند نوری است که در تاریکی‌های سلوک می‌درخشد و سالک را به سوی مقصد نهایی رهنمون می‌سازد.

بخش ششم: محدودیت‌ها و چالش‌های رجاء

تخیلات غیرواقعی

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که برخی امیدها ممکن است تخیلاتی غیرواقعی باشند و به نتیجه نرسند. این امیدهای خیالی، مانند سرابی‌اند که سالک را در بیابان سلوک فریب می‌دهند و او را از مسیر حق دور می‌کنند. سالک باید رجاء را با معرفت و خوف همراه سازد تا از این دام رهایی یابد.

تخیلات غیرواقعی، مانند سایه‌هایی‌اند که در نور رجاء پدید می‌آیند و سالک را به سوی گمراهی سوق می‌دهند. معرفت، نوری است که این سایه‌ها را می‌زداید.

درنگ: برخی امیدها تخیلاتی غیرواقعی‌اند و رجاء باید با معرفت و خوف همراه شود.

خطر لذت‌های عاجل

بدون رجاء، طبع انسان به سوی لذت‌های عاجل، یعنی لذت‌های فوری و مادی، گرایش می‌یابد و به سستی و خواب می‌افتد. درس‌گفتار تأکید می‌ورزد که رجاء، مانند کلیدی است که سالک را از دام لذت‌های زودگذر رهایی می‌بخشد و او را به سوی لذت‌های معنوی هدایت می‌کند.

لذت‌های عاجل، مانند زنجیرهایی‌اند که پای سالک را به زمین می‌بندند. رجاء، مانند بال‌هایی است که او را به سوی آسمان معنویت بلند می‌کند.

درنگ: رجاء، سالک را از گرایش به لذت‌های عاجل نجات داده و به سوی لذت‌های معنوی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

رجاء، هرچند منزلتی متعالی است، با چالش‌هایی مانند تخیلات غیرواقعی و گرایش به لذت‌های عاجل همراه است. سالک باید این مقام را با معرفت و خوف همراه سازد تا از انحراف مصون بماند. رجاء، مانند مشعلی است که اگر با حکمت هدایت نشود، ممکن است سالک را به سوی سراب گمراهی بکشاند.

جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار شماره ۲۰۳ منازل السائرین، با تبیین مفهوم رجاء، گوهری درخشان در ساحت عرفان اسلامی ارائه می‌دهد. رجاء، به‌سان ظرفی زرین، قلب سالک را برای امید به رحمت الهی آماده می‌کند و او را از زهر عذاب و یأس مصون می‌دارد. این منزل، با ایجاد تعادل میان خوف و امید، سالک را از سستی به حرکت، از تلخی به شیرینی، و از ناامیدی به اطمینان هدایت می‌کند. فواید رجاء، از تقویت داعیه و باعثه تا کاهش سختی‌ها و پیوند قلب به اسم المحسن، این مقام را به اهرمی کلیدی در سلوک مبتدیان تبدیل می‌کند.

درجات سه‌گانه رجاء، از ترغیب به اجتهاد تا شیرین کردن لذت خدمت و هموار کردن سختی‌ها، سیر تکاملی این مقام را نشان می‌دهند. تعادل خوف و رجاء، به‌عنوان دو بال قلب مؤمن، شرط لازم برای رسیدن به معرفت الهی است. رجاء، به‌عنوان صفت حیات، سالک را به سوی وصول به هدف الهی هدایت می‌کند، هرچند با چالش‌هایی مانند تخیلات غیرواقعی و لذت‌های عاجل همراه است. این درس‌گفتار، با تمثیلات بدیع و پیوندهای قرآنی، راهنمایی ارزشمند برای سالکان و پژوهشگران عرفان اسلامی ارائه می‌دهد که به دنبال فهمی متعادل، شرعی، و عمیق از سلوک و امید به حق‌اند.

متن با دعای «اللَّهُمْ صَلْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» پایان می‌یابد، دعایی که مانند مهر تأییدی بر این مسیر نورانی است و سالک را به سوی برکت و قرب الهی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، یکی از فواید اصلی رجا برای مرید چیست؟

2. طبق متن، رجا در کدام مرحله از سلوک بیشترین تأثیر را دارد؟

3. بر اساس درسگفتار، رجا به تنهایی چه مشکلی ایجاد می‌کند؟

4. کدام ویژگی رجا در مرتبه اول آن در درسگفتار ذکر شده است؟

5. طبق متن، چه چیزی قلب را به معرفت می‌رساند؟

6. رجا به تنهایی برای رسیدن به معرفت کافی است.

7. رجا در مرید انگیزه انجام کارهای خیر را تقویت می‌کند.

8. مرید در درسگفتار به کسی گفته می‌شود که فقط نماز جماعت می‌خواند.

9. رجا باعث می‌شود سختی‌ها و تلخی‌های مسیر برای سالک هموار و شیرین شود.

10. خوف و رجا به عنوان دو بال قلب، بدون تعادل به معرفت منجر می‌شوند.

11. تفاوت اصلی بین مرید و فرد عادی در درسگفتار چیست؟

12. چرا رجا در مرحله ابتدایی سلوک اهمیت دارد؟

13. منظور از «تعادل خوف و رجا» در درسگفتار چیست؟

14. چگونه رجا به ترک مناهی کمک می‌کند؟

15. چرا دل شکسته در درسگفتار به کار نمی‌رود؟

پاسخنامه

1. تقویت انگیزه و تحریک به سوی خدا

2. مرحله ابتدایی

3. ایجاد غرور و گمراهی

4. تحریک سالک به اجتهاد و کوشش

5. تعادل بین خوف و رجا

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. مرید کسی است که اراده کرده راه سلوک به سوی خدا را دنبال کند، اما فرد عادی بدون اراده خاص فقط عبادات عادی انجام می‌دهد.

12. رجا در مرحله ابتدایی انگیزه و تحرک ایجاد می‌کند و سختی‌های مسیر را برای مرید هموار و شیرین می‌سازد.

13. تعادل خوف و رجا یعنی هر دو در قلب مومن به یک اندازه باشند تا به معرفت منجر شوند.

14. رجا با ایجاد امید به ثواب و قرب الهی، ترک گناه و معصیت را برای سالک آسان و شیرین می‌کند.

15. دل شکسته به دلیل یأس و ناامیدی نمی‌تواند حرکت کند، در حالی که رجا انسان را به سوی تلاش و اجتهاد سوق می‌دهد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده