در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 212

متن درس





منازل السائرین: مرتبه رعایة و صیانت نفس در سلوک معنوی

منازل السائرین: مرتبه رعایة و صیانت نفس در سلوک معنوی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۱۲)

مقدمه: تبیین مفهوم رعایة در سلوک عرفانی

در مسیر سلوک عرفانی، «رعایة» به‌عنوان یکی از ارکان بنیادین معاملات معنوی، نقشی محوری در صیانت نفس و هدایت سالک به سوی قرب الهی ایفا می‌کند. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری به تفصیل بیان شده، به معنای محافظت نفس از مخالفت با احکام الهی و حفظ آن از توجه به غیر حق است. رعایة، که با عنایت ازلی پروردگار در ذات انسان نهاده شده، همچون سپری است که سالک را از لغزش‌ها و آلودگی‌های معنوی مصون می‌دارد. در این نوشتار، با استناد به درس‌گفتار شماره ۲۱۲ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل‌های تفصیلی مرتبط، مفهوم رعایة در سه مرتبه اعمال، احوال و اوقات بررسی شده است.

بخش اول: مفهوم رعایة و صیانت نفس

آغاز با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم

بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
این نوشتار، با ذکر نام خداوند رحمان و رحیم آغاز می‌شود. این ذکر، نشانه‌ای از نیت خالص و توحیدی در سلوک عرفانی است که سالک را به سوی مقصد اعلی هدایت می‌کند. رعایة، به‌عنوان باب اول از اقسام معاملات، صیانت نفس از مخالفت با احکام الهی و توجه به غیر حق را در بر می‌گیرد و با عنایت ازلی پروردگار محقق می‌شود.

درنگ: ذکر بسم الله الرحمن الرحیم، نشانه‌ای از آغاز سلوک در چارچوب معارف توحیدی است که بر اهمیت نیت خالص در صیانت نفس تأکید دارد.

تعریف رعایة و ارتباط آن با صون و عنایة

رعایة، به معنای صیانت نفس از مخالفت با احکام الهی، با عنایت ازلی پروردگار در ذات انسان نهاده شده است. صون، که به معنای مصونیت و محافظت است، در موجودات مختلف درجات متفاوتی دارد. برای مثال، پیاز به سرعت فاسد می‌شود و مصونیت ندارد، در حالی که عسل در برابر فساد مقاوم است. این تفاوت در انسان‌ها نیز مشاهده می‌شود، جایی که برخی به دلیل عنایت الهی از مصونیت برخوردارند و از خطا و معصیت مصون می‌مانند.

این مصونیت، گویی سپری است که خداوند در نهاد برخی از انسان‌ها قرار داده تا در برابر لغزش‌ها و آلودگی‌های معنوی محافظت شوند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَمَنْ يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجْعَلْ لَهُۥ مَخْرَجًا (طلاق: ۲، : «و هر کس از خدا پروا کند، برای او راه نجاتی قرار می‌دهد»). این آیه بر وعده الهی به حفاظت از متقین تأکید دارد، گویی که رعایة، پلی است که سالک را از ظلمات نفس به نور معرفت رهنمون می‌سازد.

درنگ: رعایة، صیانت نفس از مخالفت با احکام الهی است که با عنایت ازلی پروردگار محقق می‌شود و سالک را از لغزش‌ها مصون می‌دارد.

تفاوت مصونیت در موجودات و انسان‌ها

مصونیت در موجودات، در طبیعتشان متفاوت است. پیاز، با وجود فوایدش، به سرعت فاسد می‌شود و مصونیت ندارد، در حالی که عسل، حتی در برابر آلودگی‌های خارجی، مقاوم است. در انسان‌ها نیز، برخی به واسطه عنایت الهی از مصونیت برخوردارند و از خطا و معصیت دور می‌مانند. این مصونیت، گویی گنجی است که خداوند در نهاد برگزیدگان خود قرار داده، چنان‌که در قرآن کریم آمده است: إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا ٱلْحُسْنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ (انبیاء: ۱۰۱، : «کسانی که از جانب ما به نیکویی ستایش شده‌اند، از آن [دوزخ] دور نگه داشته شده‌اند»).

این مصونیت، در مرتبه عالی به عصمت انبیا و اولیا منجر می‌شود و در مرتبه نازل‌تر، مؤمنین را از لغزش بازمی‌دارد. این تفاوت، نشان‌دهنده طیف گسترده‌ای از حفاظت معنوی است که از اولیای الهی تا مؤمنین عادی را در بر می‌گیرد.

درنگ: مصونیت انسان‌ها، که ریشه در عنایت الهی دارد، گویی گنجی است که خداوند در نهاد برگزیدگان قرار داده و آن‌ها را از خطا و معصیت محافظت می‌کند.

نقش رعایة در محافظت از نفس

رعایة، به معنای محافظت از نفس در برابر خطا و معصیت، از طریق رعایت احکام و مواظبت بر اعمال، احوال و اوقات تحقق می‌یابد. این رعایت، در مرتبه عالی به عصمت و در مرتبه نازل‌تر به صیانت اولیای خدا منجر می‌شود. سالک راعی، گویی راننده‌ای است که با دقت و هوشیاری در جاده سلوک حرکت می‌کند تا از چاله‌های گناه و لغزش در امان بماند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُ (بقره: ۲۸۲، : «و از خدا پروا کنید و خدا به شما می‌آموزد»).

این آیه، تقوا را زمینه‌ساز هدایت الهی می‌داند، گویی که رعایة، کلیدی است که درهای معرفت و قرب الهی را به روی سالک می‌گشاید.

درنگ: رعایة، مکانیزمی آگاهانه برای محافظت از نفس در برابر خطا و معصیت است که سالک را به سوی عصمت یا صیانت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

رعایة، به‌عنوان باب اول معاملات در سلوک عرفانی، صیانت نفس از مخالفت با احکام الهی و توجه به غیر حق را در بر می‌گیرد. این صیانت، که با عنایت ازلی پروردگار در ذات انسان نهاده شده، در موجودات مختلف درجات متفاوتی دارد و در انسان‌ها، از عصمت اولیا تا صیانت مؤمنین را شامل می‌شود. این بخش، با تبیین مفهوم رعایة و ارتباط آن با صون و عنایة، زمینه را برای بررسی مراتب آن در بخش بعدی فراهم می‌آورد، گویی که نقشه‌ای است که مسیر سلوک سالک را ترسیم می‌کند.

بخش دوم: مراتب رعایة و ویژگی‌های آن

تقسیم‌بندی مراتب رعایة

رعایة در سلوک عرفانی به سه مرتبه تقسیم می‌شود: اعمال، احوال و اوقات. اعمال، به‌عنوان پایه، پیکره عمل را شامل می‌شود؛ احوال، وصف کیفی اعمال است؛ و اوقات، ظرف زمانی و معنوی تحقق این دو. بالاترین مرتبه، رعایت اوقات است که به حق و حقیقت متصل است، گویی که سالک در این مرتبه، در ظرف زمان و مکان با اراده الهی همسو می‌شود. این تقسیم‌بندی با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَٱلْعَصْرِ ۝ إِنَّ ٱلْإِنسَٰنَ لَفِى خُسْرٍ (عصر: ۱-۲، : «سوگند به عصر، که انسان در زیان است»).

این آیه، بر اهمیت وقت در سلوک معنوی تأکید دارد و رعایة اوقات را به‌عنوان اوج این مقام معرفی می‌کند.

درنگ: رعایة در سه مرتبه اعمال، احوال و اوقات تجلی می‌یابد که اوقات، به‌عنوان ظرف تحقق حق، بالاترین مرتبه است.

ویژگی‌های فعل راعی

فعل راعی، عملی است که از شرک، نفسانیت، غیریت، خباثت، کدورت و قذارت مبراست. این عمل، با توفیق الهی و بدون ریا و هواپرستی انجام می‌شود. سالک راعی، گویی نقاشی است که با قلم اخلاص، تابلوی عمل خود را از هرگونه آلودگی پاک می‌سازد. این ویژگی‌ها با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُكِى وَمَحْيَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَالَمِينَ (انعام: ۱۶۲، : «بگو: همانا نماز من و قربانی من و زیستن من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است»).

این آیه، بر خلوص عمل برای خدا تأکید دارد و فعل راعی را به‌عنوان عملی خالصانه معرفی می‌کند.

درنگ: فعل راعی، عملی خالصانه و عاری از شرک و نفسانیت است که با توفیق الهی و برای تقرب به حق انجام می‌شود.

انواع رعایة: سیاسی، ترسی و عنایی

رعایة به سه نوع تقسیم می‌شود: سیاسی، که از سر مصلحت است؛ ترسی، که از ترس آسیب انجام می‌شود؛ و عنایی، که از عنایت الهی سرچشمه می‌گیرد. تنها رعایة عنایی ارزشمند و پایدار است، گویی که نوری است که از خورشید عنایت الهی بر دل سالک می‌تابد. این نوع رعایت با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعْبُدُواْ ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ (بینة: ۵، : «و به آنان فرمان داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند و دین را برای او خالص کنند»).

این آیه، بر اهمیت اخلاص در عبادت تأکید دارد و رعایة عنایی را به‌عنوان جوهره سلوک معرفی می‌کند.

درنگ: رعایة عنایی، که از عنایت الهی سرچشمه می‌گیرد، تنها نوع رعایت ارزشمند است که سالک را به اخلاص و توحید رهنمون می‌سازد.

مصونیت نفس در عمل و معرفت

رعایة، به معنای صیانت نفس از مخالفت در عمل و توجه به غیر در معرفت است. این صیانت، از طریق عنایت ازلی الهی محقق می‌شود، گویی که خداوند در خلقت سالک، دستگاهی نهاده که او را از لغزش بازمی‌دارد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ (آل‌عمران: ۱۰۲، : «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا آن‌گونه که شایسته اوست پروا کنید»).

این آیه، تقوای حقیقی را لازمه ایمان می‌داند و رعایة را به‌عنوان سپری در برابر شرک و معصیت معرفی می‌کند.

درنگ: رعایة، صیانت نفس از مخالفت در عمل و توجه به غیر در معرفت است که با عنایت ازلی الهی محقق می‌شود.

عنایت ازلی و کتابت الهی

عنایت ازلی، علم ذاتی خداوند است که قوه رعایت را در ذات و هویت انسان قرار داده است. این رعایت، به کتابت الهی تعبیر می‌شود، گویی که خداوند در لوح خلقت، صیانت نفس را برای انسان رقم زده است. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَٱللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ (آل‌عمران: ۲۹، : «و خدا می‌داند آنچه در آسمان‌ها و زمین است»).

این آیه، بر علم فراگیر الهی دلالت دارد که عنایت ازلی را شامل می‌شود و رعایة را به‌عنوان بخشی از تقدیر الهی معرفی می‌کند.

درنگ: عنایت ازلی، قوه رعایت را در ذات انسان قرار داده و به کتابت الهی، صیانت نفس را رقم زده است.

جمع‌بندی بخش دوم

مراتب رعایة، شامل اعمال، احوال و اوقات، سلسله‌مراتبی از سلوک معنوی را ترسیم می‌کند که اوقات به‌عنوان ظرف تحقق حق، بالاترین مرتبه است. فعل راعی، عملی خالصانه و عاری از شرک و نفسانیت است که با توفیق الهی انجام می‌شود. رعایة عنایی، که از عنایت الهی سرچشمه می‌گیرد، سالک را به اخلاص و توحید هدایت می‌کند. این بخش، با تبیین مراتب و ویژگی‌های رعایة، زمینه را برای بررسی عمیق‌تر رعایت در اعمال در بخش بعدی فراهم می‌آورد.

بخش سوم: رعایت در اعمال و ویژگی‌های آن

رعایت در اعمال و کیفیت آن

رعایت در اعمال، به معنای انجام کار با کیفیت، سلامت و صحت است. سالک راعی، گویی راننده‌ای است که با سرعت بالا در جاده سلوک حرکت می‌کند، اما با دقت و هوشیاری از هرگونه لغزش و انحراف در امان می‌ماند. این رعایت، عملی را می‌طلبد که با توفیر (افزونی کیفی) و تحقیر (کوچک‌شمردن عمل در برابر عظمت الهی) همراه باشد. این ویژگی‌ها با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ (زلزال: ۷، : «پس هر کس به قدر ذره‌ای نیکی کند، آن را خواهد دید»).

این آیه، بر اهمیت کیفیت عمل تأکید دارد و رعایت را به‌عنوان معیاری برای ارزشمندی عمل معرفی می‌کند.

درنگ: رعایت در اعمال، انجام کار با کیفیت و صحت است که با توفیر و تحقیر، ارزش معنوی عمل را افزون می‌کند.

توفیر و تحقیر در اعمال

توفیر اعمال، به معنای افزایش کیفیت و کمیت عمل با حفظ سلامت و صحت آن است. تحقیر اعمال، مانع از عجب و خودنمایی می‌شود، گویی که سالک، عمل خود را در برابر عظمت الهی ناچیز می‌شمارد. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَمْشِ فِى ٱلْأَرْضِ مَرَحًا (اسراء: ۳۷، : «و در زمین با تکبر راه مرو»).

این آیه، انسان را از تکبر و خودنمایی بازمی‌دارد و تحقیر اعمال را به‌عنوان نشانه‌ای از فروتنی در برابر خداوند معرفی می‌کند.

درنگ: توفیر و تحقیر اعمال، تعادل بین تلاش مخلصانه و فروتنی را برقرار می‌کند و سالک را از عجب و خودنمایی دور می‌سازد.

اجرای عمل با علم و اخلاص

عمل راعی باید با علم شرعی و اخلاص انجام شود و نه برای تزئین نفس یا جلب توجه دیگران. این عمل، خالی از عجب و ریا است و با نیت خالص برای تقرب به حق انجام می‌شود. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: قُلْ إِنِّىٓ أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ ٱللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ ٱلدِّينَ (زمر: ۱۱، : «بگو: به من فرمان داده شده که خدا را بپرستم و دین را برای او خالص کنم»).

این آیه، اخلاص را جوهره عمل صالح می‌داند و عمل تزئینی را بی‌ارزش معرفی می‌کند.

درنگ: عمل راعی، با علم شرعی و اخلاص انجام می‌شود و از تزئین نفس و جلب توجه دیگران به دور است.

دوری از استحلاء نظر خلق

سالک نباید عمل خود را برای جلب توجه دیگران انجام دهد، زیرا این کار به ریا و خودنمایی منجر شده و ارزش عمل را از بین می‌برد. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (فاتحه: ۵، : «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم»).

این آیه، عبادت خالص را تنها برای خدا می‌داند و استحلاء نظر خلق را نوعی شرک خفی معرفی می‌کند.

درنگ: استحلاء نظر خلق، نوعی شرک خفی است که ارزش عمل را از بین می‌برد و سالک را از اخلاص دور می‌سازد.

رعایت در احوال و اوقات

رعایت در احوال، به معنای توجه به کیفیت وصف عمل است و در اوقات، به معنای همسویی با اراده الهی در ظرف زمانی و معنوی تحقق عمل. این مراتب، گویی پله‌هایی هستند که سالک را از ظاهر عمل به باطن آن و سپس به ظرف حق هدایت می‌کنند. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتْ عَلَى ٱلْمُؤْمِنِينَ كِتَٰبًا مَّوْقُوتًا (نساء: ۱۰۳، : «همانا نماز بر مؤمنان فرضی است که در وقت‌های معین مقرر شده»).

این آیه، بر اهمیت وقت در عبادت تأکید دارد و رعایت اوقات را به‌عنوان اوج سلوک معرفی می‌کند.

درنگ: رعایت در احوال و اوقات، سالک را از ظاهر عمل به باطن آن و سپس به ظرف حق هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

رعایت در اعمال، با کیفیت، صحت و اخلاص انجام می‌شود و با توفیر و تحقیر، ارزش معنوی آن افزون می‌گردد. رعایت در احوال و اوقات، سالک را به عمق سلوک و همسویی با اراده الهی هدایت می‌کند. دوری از استحلاء نظر خلق و اجرای عمل با علم و اخلاص، عمل را به سوی قبولی درگاه الهی سوق می‌دهد. این بخش، با تبیین ویژگی‌های رعایت در اعمال، زمینه را برای بررسی اعمال مقبول در بخش بعدی فراهم می‌آورد.

بخش چهارم: اعمال مقبول و ضرورت اخلاص در سلوک

اعمال مقبول درگاه الهی

اعمال مقبول درگاه الهی، آن‌هایی هستند که با نهایت تلاش، کیفیت و اخلاص انجام شوند. اعمال شل و شتاب‌زده، که بدون دقت و تعهد انجام می‌گیرند، مورد پذیرش قرار نمی‌گیرند. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلْمُتَّقِينَ (مائده: ۲۷، : «خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد»).

این آیه، پذیرش عمل را به تقوا مشروط می‌کند و اعمال مقبول را آن‌هایی می‌داند که با خلوص و تعهد انجام شوند.

درنگ: اعمال مقبول، آن‌هایی هستند که با نهایت تلاش و اخلاص انجام شوند و از شل‌انگاری و شتاب‌زدگی به دور باشند.

ضرورت خون‌دادن در عمل

سالک باید برای عمل خود «خون دل» بخورد و با نهایت توان و تعهد آن را انجام دهد. اعمال سرسری و بی‌کیفیت، گویی کاغذپاره‌هایی هستند که در باد پراکنده می‌شوند و ارزشی در درگاه الهی ندارند. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: لَن تَنَالُواْ ٱلْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ (آل‌عمران: ۹۲، : «هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید»).

این آیه، بر اهمیت فداکاری و تلاش در عمل تأکید دارد و خون‌دادن را نشانه‌ای از تعهد عمیق می‌داند.

درنگ: خون‌دادن در عمل، نشانه‌ای از تعهد و اخلاص است که عمل را در درگاه الهی مقبول می‌سازد.

رعایت به مثابه قیام به عمل

قیام به عمل، به معنای برپا داشتن آن با نهایت دقت و اخلاص است. سالک، گویی بار سنگینی را بر دوش می‌کشد و با تمام توان، عمل را به سوی کمال می‌برد. این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكْرِىٓ (طه: ۱۴، : «و نماز را برای یاد من برپا دار»).

این آیه، قیام به نماز را برای یاد خدا می‌داند و رعایت را به‌عنوان شرط قبولی عمل معرفی می‌کند.

درنگ: قیام به عمل، برپا داشتن آن با دقت و اخلاص است که عمل را به سوی قبولی درگاه الهی سوق می‌دهد.

خطر تزئین نفس و عجب

سالک نباید به اعمال خود افتخار کند یا آن‌ها را برای تزئین نفس و جلب توجه دیگران انجام دهد. این کار، گویی پرده‌ای است که حقیقت عمل را می‌پوشاند و آن را به ریا و خسران می‌کشاند. این هشدار با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بَطَرًا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ (انفال: ۴۷، : «و مانند کسانی نباشید که از خانه‌هایشان با تکبر و خودنمایی برای مردم بیرون آمدند»).

این آیه، خودنمایی را نکوهش می‌کند و سالک را به دوری از تزئین نفس دعوت می‌کند.

درنگ: تزئین نفس و عجب، عمل را به ریا و خسران می‌کشاند و سالک را از اخلاص دور می‌سازد.

رعایت و ارتباط آن با توحید

رعایت عنایی، انسان را به توحید و دوری از شرک هدایت می‌کند. این رعایت، نتیجه عنایت الهی و صون نفس از خطاست، گویی که سالک در دریای توحید غوطه‌ور شده و از کثرت و غیریت رهایی می‌یابد. این اصل با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: فَمَن يَكْفُرْ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤْمِن بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسْتَمْسَكَ بِٱلْعُرْوَةِ ٱلْوُثْقَىٰ (بقره: ۲۵۶، : «هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، به دستاویز استواری چنگ زده است»).

این آیه، بر اهمیت دوری از شرک و ایمان خالص تأکید دارد و رعایت عنایی را به‌عنوان مسیر توحید معرفی می‌کند.

درنگ: رعایت عنایی، سالک را به توحید و دوری از شرک هدایت می‌کند و صون نفس از خطا را تضمین می‌نماید.

جمع‌بندی بخش چهارم

اعمال مقبول درگاه الهی، آن‌هایی هستند که با نهایت تلاش، کیفیت و اخلاص انجام می‌شوند و از شل‌انگاری و شتاب‌زدگی به دورند. خون‌دادن در عمل، نشانه‌ای از تعهد عمیق است که عمل را به سوی قبولی سوق می‌دهد. قیام به عمل، با دقت و اخلاص، و دوری از تزئین نفس و عجب، سالک را به سوی توحید هدایت می‌کند. این بخش، با تبیین ویژگی‌های اعمال مقبول، زمینه را برای جمع‌بندی نهایی فراهم می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

رعایة، به‌عنوان یکی از ارکان بنیادین سلوک معنوی، صیانت نفس از مخالفت با احکام الهی و توجه به غیر حق را در بر می‌گیرد. این مقام، که از عنایت ازلی پروردگار سرچشمه می‌گیرد، در سه مرتبه اعمال، احوال و اوقات تجلی می‌یابد. فعل راعی، عملی خالصانه و عاری از شرک و نفسانیت است که با توفیر و تحقیر، ارزش معنوی خود را حفظ می‌کند. رعایت عنایی، سالک را به توحید و دوری از شرک هدایت می‌کند و اعمال مقبول را آن‌هایی می‌داند که با نهایت تلاش و اخلاص انجام شوند.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، جناب خواجه عرفان را به چند قسم تقسیم کرده است؟

2. در تقسیم‌بندی منازل السائرين، هر قسم چند باب دارد؟

3. بر اساس متن، تعداد کل مراتب در منازل السائرين چندتاست؟

4. طبق درسگفتار، اصول در تقسیم‌بندی جناب خواجه در کدام قسم قرار دارد؟

5. در درسگفتار، تفاوت اصلی بین منزل و مقام چیست؟

6. جناب خواجه در منازل السائرين از مقامات سخنی به میان نمی‌آورد.

7. هر باب در منازل السائرين دارای ده مرتبه است.

8. طمع به غیر داشتن در سلوک عرفانی مانع پیشرفت سالک است.

9. در تقسیم‌بندی محی‌الدین، اصول در قسم پنجم قرار دارد.

10. منازل السائرين به معنای سیصد منزل در مسیر سلوک است.

11. تفاوت اصلی بین منزل و مقام در درسگفتار چیست؟

12. چرا طمع به غیر در سلوک عرفانی مانع محسوب می‌شود؟

13. منظور از تقسیم‌بندی عرفان به ده قسم توسط جناب خواجه چیست؟

14. چگونه تعداد سیصد مرتبه در منازل السائرين به دست آمده است؟

15. چرا درسگفتار تأکید دارد که سالک باید از طمع به خدا بگذرد؟

پاسخنامه

1. ده قسم

2. ده باب

3. سیصد مرتبه

4. پنجم

5. منزل در حال سیر است و مقام ثابت

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. منزل به حالتی در حال سیر و حرکت اشاره دارد، در حالی که مقام به حالت ثابت و پایدار اشاره می‌کند.

12. طمع به غیر دل را از توجه خالص به خدا بازمی‌دارد و مانع قرب الهی می‌شود.

13. جناب خواجه عرفان را به ده قسم مانند بدایات، ابواب، معاملات و اصول تقسیم کرده است.

14. ده قسم هر کدام ده باب و هر باب سه مرتبه دارد که در مجموع سیصد مرتبه می‌شود.

15. زیرا طمع به خدا به معنای عبادت برای منافع شخصی است که مانع اخلاص می‌شود.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده