در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 213

متن درس





منازل السائرین: رعایة الأحوال در سلوک عرفانی

منازل السائرین: رعایة الأحوال در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۱۳)

دیباچه

کتاب شریف «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، از برجسته‌ترین آثار عرفان اسلامی است که مراحل سلوک معنوی را با بیانی ژرف و عمیق تبیین می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار جلسه ۲۱۳ ارائه‌شده توسط آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی منزل «رعایة الأحوال» می‌پردازد. مفهوم رعایة الأحوال، که به معنای مراقبت از حالات درونی سالک در مسیر سلوک عرفانی است، از منظری عمیق و با رویکردی علمی و دانشگاهی تحلیل شده است.

بخش اول: مفهوم رعایة الأحوال و مراتب آن

تبیین مفهوم رعایة الأحوال

رعایة الأحوال، به معنای مراقبت و صیانت از حالات درونی سالک در مسیر سلوک عرفانی، چونان نگهبانی است که از گنجینه قلب سالک پاسداری می‌کند. این مفهوم، سالک را به نظارت دقیق بر تحولات باطنی خود دعوت می‌کند تا از آفاتی نظیر عجب، ریا، و غرور در امان بماند. رعایة الأحوال، نه تنها به معنای حفظ حالات معنوی است، بلکه مستلزم ارتقای این حالات از مراتب ظاهری به مراتب باطنی و اصیل است. این مراقبت، چونان باغبانی است که نهال اعمال را می‌پرورد تا میوه احوال معنوی به بار آورد.

درنگ: رعایة الأحوال، مراقبت از حالات درونی سالک است که او را از آفات نفسانی حفظ کرده و به سوی مراتب باطنی سلوک هدایت می‌کند.

مراتب سه‌گانه رعایة الأحوال

رعایة الأحوال، بر اساس درس‌گفتار، دارای سه مرتبه است که هر یک به جنبه‌ای از سلوک عرفانی اشاره دارد:

  • مرتبه اول: رعایة الأعمال، که به نظارت بر اعمال ظاهری انسان مربوط است. این مرتبه، سالک را به دقت در انجام وظایف شرعی و اخلاقی دعوت می‌کند تا اعمال او با شریعت و اخلاص هم‌خوان باشد.
  • مرتبه دوم: رعایة الأحوال، که به آثار و نتایج اعمال درونی، یعنی حالات معنوی نظیر ایمان، علم، و معرفت، توجه دارد. این مرتبه، سالک را به بررسی تأثیرات اعمال بر قلب و روح خود فرا می‌خواند.
  • مرتبه سوم: رعایة الأصالة، که به مراقبت از کیفیت و اصالت حالات اشاره دارد. این مرتبه، سالک را از خودبینی و عجب بازمی‌دارد و او را به سوی تواضع و اخلاص هدایت می‌کند.

این تقسیم‌بندی، سلوک عرفانی را به مثابه سفری منظم و تدریجی به تصویر می‌کشد که از نظارت بر ظاهر اعمال آغاز شده، به مراقبت از باطن احوال می‌رسد و در نهایت به صیانت از اصالت حالات معنوی ختم می‌شود. این ساختار، چونان نردبانی است که سالک را پله‌پله به سوی قرب الهی می‌برد.

درنگ: رعایة الأحوال دارای سه مرتبه است: مراقبت از اعمال، احوال، و اصالت حالات، که سالک را از ظاهر به باطن و از باطن به اصالت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، به تبیین مفهوم رعایة الأحوال و مراتب سه‌گانه آن پرداخت. این مفهوم، که ریشه در مراقبت از حالات درونی دارد، سالک را به سفری معنوی دعوت می‌کند که از نظارت بر اعمال ظاهری آغاز شده و به صیانت از اصالت حالات معنوی می‌رسد. این ساختار سلسله‌مراتبی، عرفان اسلامی را به عنوان نظامی عمل‌محور و منظم معرفی می‌کند که در آن هر مرحله، زمینه‌ساز مرحله بعدی است.

بخش دوم: رابطه اعمال و احوال در سلوک عرفانی

پیوند اعمال و احوال

اعمال انسان، چونان بذری است که در خاک قلب کاشته می‌شود و احوال، میوه‌هایی هستند که از این بذر به بار می‌آیند. رعایة الأعمال، به عنوان مرتبه نخست، مقدمه‌ای برای رعایة الأحوال است. هر عمل صالح، حالتی معنوی نظیر ایمان، علم، یا معرفت در قلب سالک ایجاد می‌کند، در حالی که اعمال ناصالح ممکن است به حالات منفی نظیر غفلت یا گناه منجر شوند. این پیوند، عرفان اسلامی را به نظامی عمل‌محور تبدیل می‌کند که در آن کنش‌های ظاهری، زیربنای تحولات باطنی هستند.

برای مثال، عبادتی که با اخلاص انجام شود، چون نوری در قلب سالک می‌تابد و حالات معنوی او را تقویت می‌کند. در مقابل، عملی که با ریا یا غفلت همراه باشد، چون سایه‌ای است که قلب را تاریک می‌سازد. این رابطه، سالک را به دقت در اعمال خود دعوت می‌کند تا احوال او در مسیر قرب الهی قرار گیرد.

درنگ: اعمال، بذر احوال هستند و مراقبت از اعمال، زمینه‌ساز رشد احوال معنوی در قلب سالک است.

اجتهاد و خطر عجب

اجتهاد، که به معنای تلاش و کوشش در مسیر عبادت و ریاضت است، چونان سوخت موتور حرکت در مسیر سلوک است. این تلاش می‌تواند به حالات معنوی متعالی منجر شود، اما اگر سالک این اجتهاد را به خود نسبت دهد، ممکن است به عجب و خودبینی گرفتار شود. درس‌گفتار، به نقل از خواجه عبدالله انصری، توصیه می‌کند که سالک برای اجتناب از عجب، اعمال خود را به نفس یا انگیزه‌های شخصی نظیر بهای بهشت یا کمال خود نسبت دهد، نه به خدا. این رویکرد، سالک را از افتخار به دستاوردهای خود بازمی‌دارد و او را به سوی تواضع هدایت می‌کند.

برای نمونه، سالکی که عبادتی را انجام می‌دهد، اگر آن را به نیت قرب الهی نسبت دهد، ممکن است به خودبینی افتد و گمان کند که به حق واصل شده است. اما اگر این عمل را به انگیزه‌های نفسانی نظیر بهشت یا سعادت خود نسبت دهد، از عجب در امان می‌ماند. این پارادوکس عرفانی، ریشه در توحید عملی دارد و بر ضرورت اخلاص در نیت تأکید می‌کند.

درنگ: اجتهاد می‌تواند به عجب منجر شود، مگر آنکه سالک اعمال خود را به نفس نسبت دهد تا از خودبینی در امان بماند.

نقد دیدگاه خواجه عبدالله انصاری

درس‌گفتار، دیدگاه خواجه عبدالله انصاری و شارح او را که توصیه به نسبت دادن اعمال به نفس یا ریا می‌کنند، نقد می‌کند. این رویکرد، به نظر درس‌گفتار، نوعی خودفریبی است که سالک را به دروغ‌گویی و انکار اصالت اعمال خود وامی‌دارد. به جای این خودفریبی، پیشنهاد می‌شود که سالک با صداقت به نیت الهی خود اعتراف کند، اما آن را در مقایسه با کمالات ذاتی الهی ناچیز ببیند. این دیدگاه، سالک را به فروتنی دعوت می‌کند بدون آنکه او را به انکار حقیقت اعمالش وادارد.

برای مثال، سالکی که با نیت قرب الهی نماز می‌خواند، نباید این نیت را انکار کند و بگوید که برای بهشت یا نفس خود بوده است. بلکه باید با صداقت به نیت الهی خود اعتراف کند، اما این نیت را در برابر نیت ذاتی الهی ناچیز ببیند. این رویکرد، چونان آینه‌ای است که حقیقت اعمال سالک را نشان می‌دهد و او را از خودفریبی و غرور بازمی‌دارد.

درنگ: به جای خودفریبی و نسبت دادن اعمال به نفس، سالک باید با صداقت نیت خود را در برابر کمالات الهی ناچیز ببیند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی رابطه اعمال و احوال و نقش اجتهاد در سلوک عرفانی پرداخت. اعمال، زیربنای احوال معنوی هستند و مراقبت از آن‌ها، سالک را به حالات متعالی هدایت می‌کند. با این حال، اجتهاد ممکن است به عجب منجر شود، مگر آنکه سالک با فروتنی و صداقت، اعمال خود را در پرتو کمالات الهی ببیند. نقد دیدگاه خواجه عبدالله انصاری، بر اهمیت صداقت و اجتناب از خودفریبی تأکید دارد و راهی متعالی برای مراقبت از احوال ارائه می‌دهد.

بخش سوم: ویژگی‌های احوال و آفات آن

سه ویژگی احوال در مرتبه دوم

در مرتبه دوم رعایة الأحوال، که به مراقبت از حالات درونی اختصاص دارد، سه ویژگی برای احوال ذکر شده است:

  1. نیت غیرالهی: سالک باید بپذیرد که نیت او در اعمال، خدا نبوده، بلکه برای نفس، آخرت، یا بهشت بوده است. این پذیرش، او را از خودبینی و غرور بازمی‌دارد.
  2. عدم اصالت کمالات: کمالات کسب‌شده، نظیر علم، ایمان، یا معرفت، اصیل نیستند و به تعبیر درس‌گفتار، مثنی (مونتاژ یا غیرحقیقی) هستند. این دیدگاه، سالک را به تواضع دعوت می‌کند.
  3. کاذب بودن حال: حالات درونی سالک، ادعا هستند و نه حقیقت. این حالات، به دلیل عدم اصالت نیت و کمالات، کاذب تلقی می‌شوند.

این سه ویژگی، چونان آیینه‌ای هستند که نقصان سالک را به او نشان می‌دهند و او را از افتخار به دستاوردهای معنوی بازمی‌دارند. این رویکرد، سالک را به تمرین تواضع و خودآگاهی عرفانی دعوت می‌کند تا از غرور و خودبینی در امان بماند.

درنگ: احوال در مرتبه دوم، دارای سه ویژگی است: نیت غیرالهی، عدم اصالت کمالات، و کاذب بودن حال، که سالک را به تواضع هدایت می‌کند.

نقد خودفریبی و تشبع

درس‌گفتار، توصیه به نسبت دادن اعمال به ریا یا تشبع (مونتاژ بودن کمالات) را نقد می‌کند و آن را نوعی خودفریبی می‌داند. تشبع، به معنای افتخار به چیزی که حقیقتاً متعلق به انسان نیست، در حدیث نبوی مورد نکوهش قرار گرفته است:

الْمُتَشَبِّعُ بِمَا لَا يَمْلِكُ كَاللَّابِسِ ثَوْبَيْ زُورٍ

(ترجمه: کسی که به چیزی که مالک آن نیست تظاهر کند، مانند کسی است که دو لباس دروغین پوشیده است.)

این حدیث، سالک را از تظاهر به کمالات غیرواقعی برحذر می‌دارد و او را به تواضع و صداقت دعوت می‌کند. به جای تشبع، درس‌گفتار پیشنهاد می‌کند که سالک کمالات خود را ظهوری ببیند و نه مستقل. این دیدگاه، با توحید افعالی سازگار است و سالک را از خودبینی و استکبار دور نگه می‌دارد.

درنگ: تشبع، افتخار به کمالات غیرواقعی است و سالک باید به جای آن، کمالات خود را ظهوری ببیند.

ظهوری بودن کمالات و حالات

تمامی کمالات انسانی، نظیر علم، ایمان، و قدرت، ظهوری هستند و نه ذاتی. این کمالات، در مقایسه با کمالات ذاتی الهی، ناچیز تلقی می‌شوند. برای مثال، علم انسانی، چونان شعاعی است که از خورشید علم الهی ساطع شده و نمی‌تواند مستقل از خدا باشد. به همین ترتیب، حالات انسانی، نظیر عشق یا معرفت، ظهوری هستند و با حالات ذاتی الهی قابل مقایسه نیستند.

این دیدگاه، ریشه در توحید افعالی دارد و سالک را به فروتنی دعوت می‌کند. سالک با تأمل در ظهوری بودن کمالات و حالات خود، از غرور و خودبینی دور می‌ماند و همه چیز را به خدا بازمی‌گرداند. این رویکرد، چونان کلیدی است که قفل غرور را می‌گشاید و سالک را به سوی اخلاص هدایت می‌کند.

درنگ: کمالات و حالات انسانی، ظهوری هستند و در مقایسه با کمالات و حالات ذاتی الهی، ناچیزند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی ویژگی‌های احوال و آفات آن پرداخت. احوال، دارای سه ویژگی نیت غیرالهی، عدم اصالت کمالات، و کاذب بودن حال هستند که سالک را به تواضع دعوت می‌کنند. نقد تشبع و خودفریبی، بر اهمیت صداقت و ظهوری دیدن کمالات تأکید دارد. این دیدگاه، سالک را از غرور و استکبار دور نگه می‌دارد و او را به سوی فروتنی و اخلاص هدایت می‌کند.

بخش چهارم: عرفان محبین و عرفان محبوبین

تمایز عرفان محبین و محبوبین

درس‌گفتار، میان دو نوع عرفان تمایز قائل می‌شود: عرفان محبین و عرفان محبوبین. عرفان محبین، عرفانی است که در آن سالک خدا را برای خود می‌خواهد، نظیر رسیدن به بهشت یا کسب کمال. این عرفان، اگرچه ارزشمند است، اما به انگیزه‌های شخصی آلوده است. در مقابل، عرفان محبوبین، عرفانی است که در آن سالک خدا را برای خدا می‌خواهد و از خود می‌گذرد. این عرفان، چونان شعله‌ای است که سالک را در خود می‌سوزاند و او را به عشق بی‌غرض به خدا می‌رساند.

برای مثال، سالکی که برای بهشت یا سعادت خود عبادت می‌کند، در مرتبه عرفان محبین قرار دارد. اما سالکی که دلش برای خدا می‌سوزد و شب تا صبح به حال خدا گریه می‌کند، در مرتبه عرفان محبوبین است. این تمایز، یکی از عمیق‌ترین مفاهیم عرفان اسلامی است که سالک را به سوی اخلاص کامل هدایت می‌کند.

درنگ: عرفان محبین، خدا را برای خود می‌خواهد، در حالی که عرفان محبوبین، خدا را برای خدا می‌خواهد و سالک را به اخلاص کامل هدایت می‌کند.

نقش عشق در سلوک عرفانی

عشق به خدا، چونان موتور محرک سلوک عرفانی است که سالک را از خودبینی و غرور دور نگه می‌دارد. عاشقی که دلش برای خدا می‌سوزد، به فکر خود نیست و از این رو، به عجب گرفتار نمی‌شود. درس‌گفتار، با تمثیلی بدیع، عشق سالک را به حالتی توصیف می‌کند که در آن سالک خود را گم می‌کند و تنها به معشوق (خدا) می‌اندیشد.

برای نمونه، سالکی که شب تا صبح برای خدا گریه می‌کند و می‌گوید: «خدایا، دلم به حال تو می‌سوزد»، از خود گذشته و به عشق بی‌غرض رسیده است. این عشق، سالک را از آفات نفسانی نظیر عجب و ریا مصون می‌دارد و او را به اوج سلوک می‌رساند.

درنگ: عشق به خدا، سالک را از خودبینی و غرور دور نگه می‌دارد و او را به اخلاص و قرب الهی هدایت می‌کند.

مقایسه حال انسان و حال خدا

درس‌گفتار، بارها بر تفاوت میان حال انسان و حال خدا تأکید می‌کند. حال انسان، هرچند ارزشمند، ظهوری است و در برابر حال ذاتی خدا ناچیز است. برای مثال، عشق انسانی، چونان قطره‌ای است در برابر اقیانوس عشق الهی. این مقایسه، سالک را به فروتنی دعوت می‌کند و او را از غرور به حالات خود بازمی‌دارد.

سالک با تأمل در عظمت حال الهی، به محدودیت‌های خود آگاه می‌شود و از این رو، از خودبینی و استکبار دور می‌ماند. این دیدگاه، چونان پنجره‌ای است که منظر عظمت الهی را به سالک نشان می‌دهد و او را به سوی تواضع و اخلاص هدایت می‌کند.

درنگ: حال انسان، ظهوری است و در برابر حال ذاتی خدا ناچیز است، که سالک را به فروتنی و اخلاص دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تمایز عرفان محبین و محبوبین، نقش عشق در سلوک، و مقایسه حال انسان و خدا پرداخت. عرفان محبوبین، که بر عشق بی‌غرض به خدا تأکید دارد، اوج سلوک عرفانی است. عشق به خدا، سالک را از آفات نفسانی مصون می‌دارد و او را به اخلاص هدایت می‌کند. مقایسه حال انسان و خدا، سالک را به فروتنی دعوت می‌کند و او را از غرور و خودبینی بازمی‌دارد.

بخش پنجم: راه‌حل‌های اجتناب از عجب و غرور

نقد خودآزاری و خودفریبی

درس‌گفتار، خودآزاری و خودفریبی، نظیر انکار اصالت اعمال یا حالات، را نادرست می‌داند. به جای این رویکرد، سالک باید با صداقت به نیت الهی خود اعتراف کند، اما آن را در مقایسه با نیت ذاتی الهی ناچیز ببیند. این دیدگاه، سالک را از خودفریبی دور نگه می‌دارد و او را به سوی رشد معنوی هدایت می‌کند.

برای مثال، سالکی که با نیت قرب الهی عبادت می‌کند، نباید این نیت را انکار کند و بگوید که برای نفس یا بهشت بوده است. بلکه باید با صداقت به نیت خود اعتراف کند و آن را در پرتو عظمت الهی ناچیز ببیند. این رویکرد، چونان پلی است که سالک را از خودفریبی به سوی صداقت و اخلاص می‌برد.

درنگ: خودآزاری و خودفریبی، مانع رشد معنوی است و سالک باید با صداقت، نیت خود را در برابر کمالات الهی ناچیز ببیند.

صداقت در سلوک عرفانی

صداقت، یکی از اصول بنیادین سلوک عرفانی است. درس‌گفتار تأکید می‌کند که سالک باید با خود و خدا صادق باشد و به جای انکار نیت الهی خود، آن را بپذیرد، اما در مقایسه با نیت الهی، آن را ناچیز ببیند. این صداقت، زمینه‌ساز رشد معنوی و اجتناب از آفات نفسانی نظیر عجب و ریا است.

برای نمونه، سالکی که با نیت قرب الهی عمل می‌کند، باید این نیت را با صداقت بپذیرد، اما با تأمل در عظمت نیت الهی، به محدودیت‌های خود آگاه شود. این رویکرد، سالک را از خودفریبی و غرور دور نگه می‌دارد و او را به سوی اخلاص هدایت می‌کند.

درنگ: صداقت در سلوک، سالک را از خودفریبی و غرور دور نگه می‌دارد و او را به اخلاص هدایت می‌کند.

راه‌حل نهایی برای اجتناب از عجب

راه‌حل نهایی برای اجتناب از عجب، مقایسه کمالات انسانی با کمالات الهی است. سالک باید نیت، کمالات، و حالات خود را در برابر خدا ناچیز ببیند و با صداقت به محدودیت‌های خود اعتراف کند. این دیدگاه، هم با اصول توحید سازگار است و هم سالک را به سوی فروتنی و اخلاص هدایت می‌کند.

برای مثال، سالکی که به علم یا معرفت خود افتخار می‌کند، باید این علم را در برابر علم ذاتی الهی ناچیز ببیند. این مقایسه، چونان آینه‌ای است که حقیقت سالک را به او نشان می‌دهد و او را از غرور و خودبینی بازمی‌دارد.

درنگ: مقایسه کمالات انسانی با کمالات الهی، سالک را از عجب و غرور مصون می‌دارد و او را به فروتنی و اخلاص هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به بررسی راه‌حل‌های اجتناب از عجب و غرور پرداخت. نقد خودآزاری و خودفریبی، بر اهمیت صداقت در سلوک تأکید دارد. مقایسه کمالات انسانی با کمالات الهی، راه‌حل نهایی برای اجتناب از عجب است که سالک را به فروتنی و اخلاص هدایت می‌کند. این دیدگاه، عرفان اسلامی را به سوی توحید و صداقت متعالی سوق می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، به بررسی مفهوم رعایة الأحوال و مراتب آن پرداخت. رعایة الأحوال، که به مراقبت از حالات درونی سالک اختصاص دارد، دارای سه مرتبه است: مراقبت از اعمال، احوال، و اصالت حالات. اعمال، زیربنای احوال معنوی هستند و اجتهاد، اگرچه موتور حرکت در سلوک است، ممکن است به عجب منجر شود. نقد دیدگاه خواجه عبدالله انصاری، بر اهمیت صداقت و اجتناب از خودفریبی تأکید دارد. عرفان محبوبین، که بر عشق بی‌غرض به خدا متمرکز است، اوج سلوک عرفانی است. مقایسه کمالات و حالات انسانی با کمالات و حالات الهی، سالک را از غرور و خودبینی دور نگه می‌دارد و او را به فروتنی و اخلاص هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، مرتبه اول رعایت چیست؟

2. در درسگفتار، چه چیزی به عنوان مرتبه دوم رعایت معرفی شده است؟

3. بر اساس متن، چه چیزی باعث می‌شود سالک به عُجب مبتلا نشود؟

4. در درسگفتار، اصطلاح «تشبع» به چه معناست؟

5. طبق متن، سومین ویژگی رعایت احوال چیست؟

6. طبق درسگفتار، رعایت احوال به معنای توجه به آثار اعمال است.

7. متن بیان می‌کند که هدف سالک همیشه باید ذات خدا باشد، نه قرب به خدا.

8. بر اساس درسگفتار، اگر سالک اعمال خود را برای خدا بداند، حتماً به عُجب مبتلا می‌شود.

9. درسگفتار تأکید دارد که کمالات سالک، مانند علم و قدرت، ذاتی هستند.

10. متن پیشنهاد می‌کند که برای اجتناب از عُجب، باید اعمال را غیرواقعی و کاذب دانست.

11. تفاوت بین رعایت اعمال و رعایت احوال چیست؟

12. چرا طبق درسگفتار، سالک باید هدف خود را غیرخدایی بداند؟

13. منظور از «تشبع» در درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار حال سالک را «دعوا» یا کاذب می‌داند؟

15. چگونه درسگفتار پیشنهاد می‌دهد که سالک از غرور و عُجب دوری کند؟

پاسخنامه

1. رعایت اعمال

2. رعایت آثار اعمال

3. اعتراف به اینکه اعمال برای خدا نیست

4. مونتاژ و غیراصلی بودن

5. دعوای حال به معنای کاذب بودن آن

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. رعایت اعمال به خود اعمال انسان اشاره دارد، در حالی که رعایت احوال به آثار و حالات ناشی از اعمال مربوط است.

12. برای جلوگیری از عُجب و غرور، سالک باید بپذیرد که هدفش خدا نیست تا از خودبینی پرهیز کند.

13. تشبع به معنای غیرواقعی و مونتاژ بودن کمالات، مانند علم و قدرت، است که سالک به دست آورده است.

14. زیرا حال سالک، به دلیل غیرخدایی بودن نیت و غیراصلی بودن کمالات، ادعایی و غیرواقعی است.

15. سالک باید نیت، کمالات و حال خود را غیراصلی و ظهوری بداند، نه ذاتی و مستقل.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده