متن درس
منازل السائرین: باب الرعایة در سلوک عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۱۵)
دیباچه
کتاب شریف «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، از برجستهترین آثار عرفان اسلامی است که مراحل سلوک معنوی را با بیانی ژرف و عمیق تبیین میکند. باب الرعایة، بهعنوان یکی از منازل بنیادین این اثر، منزلگاهی است که سالک را به دقت و مدیریت در مسیر سلوک عرفانی دعوت میکند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتار جلسه ۲۱۵ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به بررسی جامع و تفصیلی باب الرعایة میپردازد. مفهوم رعایة، که دربرگیرنده توجه نظری و مدیریت عملی در ابعاد جوارحی، جوانحی و قلبی است، از منظری علمی تحلیل شده است.
بخش اول: مفهوم و مراتب باب الرعایة
تبیین مفهوم رعایة
رعایة، در لغت به معنای دقت، توجه و صیانت است که چونان نگهبانی هوشیار، از گنجینه اعمال، احوال و صفات سالک پاسداری میکند. این مفهوم، در سلوک عرفانی، ترکیبی از دو وجه نظری و عملی را در خود جای داده است: توجه و دقت (وجه نظری) و کنترل و مدیریت (وجه عملی). توجه، چونان چراغی است که مسیر سلوک را روشن میسازد و سالک را به آگاهی از تحولات باطنی و ظاهری خود رهنمون میکند. مدیریت، چونان سکانداری است که کشتی اعمال و احوال سالک را در دریای پرتلاطم نفس به سوی مقصد الهی هدایت میکند. این دو ویژگی، رعایة را به صفتی بنیادین در سلوک تبدیل میکند که بدون آن، سالک در پراکندگی و اهمال گرفتار میماند.
درنگ: رعایة، ترکیبی از توجه نظری و مدیریت عملی است که سالک را به آگاهی و نظم در مسیر سلوک هدایت میکند.
شروط لازم برای صاحب رعایة شدن
برای نیل به مقام رعایة، دو شرط اساسی لازم است: توجه و دقت، و مدیریت و کنترل. سالک بیتوجه، چونان مسافری است که در تاریکی راه میپیماید و از مقصد خویش غافل میماند. همچنین، سالکی که فاقد مدیریت و نظم است، چونان باغبانی است که نهالهای خود را به حال خود رها کرده و از باروری آنها محروم میگردد. این دو شرط، تنها در افرادی ظهور مییابد که همت و نظم درونی دارند. افرادی که فاقد دقت و همتاند، نمیتوانند به این مقام دست یابند، زیرا رعایة، منزلگاهی سلوکی است که نیازمند آگاهی و انضباط است.
درنگ: توجه و دقت، همراه با مدیریت و کنترل، شروط اساسی برای نیل به مقام رعایة هستند.
مراتب سهگانه رعایة
درسگفتار، باب الرعایة را به سه مرتبه تقسیم میکند: رعایة الاعمال، رعایة الاحوال، و رعایة الاوقات. با این حال، نقدی بر عنوان سوم وارد شده و پیشنهاد میشود که به جای «رعایة الاوقات»، از «رعایة القلوب» یا «رعایة الصفات» استفاده شود، زیرا وقت، ظرفی برای عمل و حال است و نمیتواند مرتبهای مستقل و متعالی را نشان دهد. این مراتب، چونان پلههای نردبانی هستند که سالک را از ظاهر به باطن و از باطن به ذات هدایت میکنند:
- رعایة الاعمال: این مرتبه، به نظارت بر اعمال ظاهری و جوارحی مربوط است. سالک در این مرحله، اعمال خود را با شریعت و اخلاص همسو میسازد تا از آفات نفسانی نظیر ریا و غفلت در امان بماند.
- رعایة الاحوال: این مرتبه، به مراقبت از حالات درونی نظیر ایمان، علم و معرفت اختصاص دارد. سالک در این مرحله، تأثیرات اعمال بر قلب و روح خود را بررسی میکند تا احوال او به سوی کمال هدایت شود.
- رعایة القلوب (یا الصفات): این مرتبه، به مراقبت از قلب و صفات متعالی سالک اشاره دارد. قلب، چونان مرکز فرماندهی سلوک، نفس و جوارح را تحت ولایت خود درمیآورد و سالک را به مقام رضا و تسلیم رهنمون میسازد.
این ساختار سلسلهمراتبی، سلوک عرفانی را چونان سفری منظم و تدریجی به تصویر میکشد که از اعمال ظاهری آغاز شده، به احوال باطنی میرسد و در نهایت به صیانت از قلب و صفات ذاتی ختم میشود.
درنگ: باب الرعایة دارای سه مرتبه است: رعایة الاعمال، رعایة الاحوال، و رعایة القلوب (یا الصفات)، که سالک را از ظاهر به باطن و از باطن به ذات هدایت میکند.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست، به تبیین مفهوم رعایة، شروط لازم برای نیل به آن، و مراتب سهگانه آن پرداخت. رعایة، صفتی جامع است که توجه نظری و مدیریت عملی را در خود جمع کرده و سالک را به نظم و آگاهی در مسیر سلوک دعوت میکند. مراتب رعایة، از اعمال ظاهری آغاز شده، به احوال باطنی میرسد و در نهایت به صیانت از قلب و صفات متعالی منتهی میشود. این ساختار، عرفان اسلامی را بهعنوان نظامی عملمحور و منظم معرفی میکند که هر مرحله، زمینهساز مرحله بعدی است.
بخش دوم: اقسام رعایة و ابعاد آن
تقسیمبندی رعایة به حسّی، نفسی و عقلی (قلبی)
رعایة، بر اساس درسگفتار، به سه نوع حسّی، نفسی و عقلی (قلبی) تقسیم میشود که هر یک به بُعدی از وجود سالک اشاره دارد:
- رعایة حسّی (جوارحی): این نوع رعایة، به توجه و دقت در حواس ظاهری نظیر دیدن، شنیدن و حرکت مربوط است. سالک صاحب رعایة حسّی، پیش از دیگران بوها را استشمام میکند، صداها را میشنود و مناظر را با دقتی عمیقتر مشاهده میکند. این توجه، چونان چشمی تیزبین است که جزئیات را از نظر دور نمیدارد.
- رعایة نفسی (جوانحی): این نوع، به مراقبت از جوانح (قلب، روح، سرّ) اختصاص دارد. سالک در این مرحله، به باطن خود توجه میکند و تحولات نفسانی نظیر ایمان و معرفت را با دقت رصد میکند. این مراقبت، چونان باغبانی است که نهالهای باطنی را میپرورد.
- رعایة عقلی (قلبی): این مرتبه، بالاترین نوع رعایة است که به قلب و ذات سالک مربوط میشود. در این مرحله، قلب بر جوارح و جوانح ولایت مییابد و نفس را تحت سیطره خود درمیآورد. این ولایت، چونان سلطانی است که قلمرو وجود سالک را به نظم و هماهنگی میرساند.
این تقسیمبندی، سلوک را از ظاهر به باطن و از باطن به مرتبه متعالی قلب هدایت میکند، جایی که سالک به مقام ولایت بر نفس دست مییابد.
درنگ: رعایة به حسّی (جوارحی)، نفسی (جوانحی) و عقلی (قلبی) تقسیم میشود که قلب را به مرکز ولایت بر نفس و جوارح تبدیل میکند.
رعایة نفسی و رعایة غیری
رعایة به دو نوع نفسی و غیری تقسیم میشود. رعایة نفسی، به مراقبت از خود سالک در ابعاد جوارحی، جوانحی و قلبی مربوط است. رعایة غیری، به توجه و احترام به دیگران، اشیاء و محیط اطراف اشاره دارد. سالکی که به اشیاء (مانند کفش، کتاب، یا خانه) بیتوجهی میکند، از مقام رعایة دور است. برای مثال، کسی که کفش خود را کثیف میکند، کتاب را مخدوش میسازد یا محیط را تخریب میکند، نشانهای از بیرعایتی دارد. این بیتوجهی، چونان سایهای است که نور سلوک را تیره میسازد.
درسگفتار، با تمثیلی بدیع، بیرعایتی را به بیحرمتی به اشیاء تشبیه میکند. برای نمونه، کسی که کفش خود را در جایگاه نامناسب قرار میدهد یا در آن نماز میت میخواند، به حرمت اشیاء بیتوجهی کرده و در روز قیامت مورد بازخواست قرار میگیرد. این دیدگاه، ریشه در توحید عملی دارد که احترام به مخلوقات را نشانهای از احترام به خالق میداند.
درنگ: رعایة نفسی به خود سالک و رعایة غیری به دیگران و اشیاء مربوط است؛ بیتوجهی به اشیاء، نشانه ضعف در سلوک است.
رعایة فعلی و رعایة ذاتی
رعایة به دو نوع فعلی و ذاتی تقسیم میشود. رعایة فعلی، شامل مراقبتهای جوارحی، جوانحی و قلبی است که سالک با تلاش و تمرین به آن دست مییابد. اما رعایة ذاتی، به ویژگیهای متعالی نظیر عصمت و طهارت اشاره دارد که مختص اولیاء الهی است. این ویژگیها، چونان گوهرهایی هستند که خداوند در جان اولیاء قرار داده و از آنها معصومان و صاحبان همت و تمکین پدید میآورد. در مقابل، اهمال و کوتاهی، مانع نیل به رعایة است و سالک را در پراکندگی و ضعف نگه میدارد.
درنگ: رعایة فعلی با تلاش سالک و رعایة ذاتی با لطف الهی ظهور مییابد؛ اهمال، مانع نیل به این مقام است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی اقسام رعایة در ابعاد حسّی، نفسی و عقلی، و همچنین نفسی و غیری پرداخت. رعایة حسّی، به جوارح، رعایة نفسی به جوانح، و رعایة عقلی به قلب مربوط است که قلب را به مرکز ولایت بر نفس تبدیل میکند. رعایة غیری، احترام به دیگران و اشیاء را در بر میگیرد و بیتوجهی به آن، نشانه ضعف سلوکی است. تمایز بین رعایة فعلی و ذاتی، نشاندهنده مراتب متفاوت سلوک است که اولی با تلاش و دومی با لطف الهی به دست میآید.
بخش سوم: رابطه رعایة با قرآن کریم و توحید
استناد به آیات قرآن کریم
درسگفتار، با استناد به آیات قرآن کریم، رعایة را صفتی ایمانی و مختص مومنان معرفی میکند. آیه فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا (سوره حدید، آیه ۲۷، : «آنان آن را چنانکه سزاوار رعایتش بود، رعایت نکردند») نشان میدهد که بسیاری از انسانها در رعایت حق الهی کوتاهی میکنند. در مقابل، آیه وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (سوره مومنون، آیه ۸ و معارج، آیه ۳۲، : «و آنان که به امانتها و پیمان خود وفادارند») رعایة را بهعنوان صفتی برجسته در مومنان معرفی میکند. این آیات، رعایة را به دو بعد نفسی (عهد) و غیری (امانات) تقسیم میکنند.
همچنین، آیه لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا (سوره اعراف، آیه ۱۷۹، : «آنان را دلهایی است که بدان نیندیشند و چشمانی است که بدان نبینند») بر تفاوت میان ظرفیت بالقوه و بالفعل انسانها تأکید دارد. همه انسانها قلب و عقل دارند، اما تنها صاحبان رعایة این ظرفیتها را به فعلیت میرسانند. این آیه، چونان آینهای است که ناکامی انسانهای بیرعایت را در برابر چشمانشان قرار میدهد.
درنگ: آیات قرآن کریم، رعایة را صفتی ایمانی معرفی میکنند که به عهد (نفسی) و امانات (غیری) مربوط است و تنها با به فعلیت رساندن ظرفیتهای قلب و عقل محقق میشود.
رعایة و توحید
رعایة، مبدأ سلوک و پایهای برای نیل به توحید است. بدون رعایة، توحید سالک ضعیف و ناقص باقی میماند. توحید، چونان قلهای است که تنها با نظم و آگاهی ناشی از رعایة قابل فتح است. سالکی که در اعمال و احوال خود پراکنده است، نمیتواند به وحدت نظر و عمل دست یابد. رعایة، با ایجاد نظم در جوارح، جوانح و قلب، سالک را به سوی توحید عملی و نظری هدایت میکند. این ارتباط، چونان پلی است که سالک را از پراکندگی به وحدت میرساند.
درنگ: رعایة، مبدأ سلوک و پایه توحید است که بدون آن، سالک در پراکندگی و ضعف باقی میماند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی رابطه رعایة با آیات قرآن کریم و نقش آن در نیل به توحید پرداخت. آیات قرآن کریم، رعایة را صفتی ایمانی معرفی میکنند که به عهد و امانات مربوط است. همچنین، تفاوت میان ظرفیت بالقوه و بالفعل انسانها نشان میدهد که تنها صاحبان رعایة میتوانند قلب و عقل خود را به فعلیت برسانند. رعایة، بهعنوان مبدأ سلوک، زمینهساز توحید است و سالک را از پراکندگی به وحدت رهنمون میسازد.
بخش چهارم: آفات و موانع رعایة
اهمال در برابر رعایة
در مقابل رعایة، اهمال و کوتاهی قرار دارد که چونان سدی در برابر پیشرفت سلوکی عمل میکند. اهمال، به معنای بیتوجهی و عدم تعهد به وظایف نظری و عملی است. سالکی که اهمال میورزد، چونان کشاورزی است که زمین خود را بدون کاشت و داشت رها کرده و از محصول محروم میماند. اهمال، در ابعاد مختلف زندگی، از بیتوجهی به اشیاء (مانند کفش، کتاب، یا خانه) تا کوتاهی در انجام وظایف معنوی، نمود مییابد. این بیتوجهی، سالک را از مقام رعایة دور نگه میدارد.
درنگ: اهمال، مانع اصلی نیل به رعایة است که سالک را در پراکندگی و ضعف نگه میدارد.
نقد عنوان رعایة الاوقات
درسگفتار، عنوان «رعایة الاوقات» را به دلیل ناسازگاری با مراتب پیشین (اعمال و احوال) نقد میکند. وقت، ظرفی برای عمل و حال است و نمیتواند مرتبهای مستقل و متعالی را نشان دهد. به جای آن، «رعایة القلوب» یا «رعایة الصفات» پیشنهاد میشود، زیرا قلب و صفات، مرتبهای والاتر از احوال را نمایندگی میکنند. این نقد، چونان کلیدی است که قفل انسجام مفهومی در ساختار منازل السائرین را میگشاید.
درنگ: به جای رعایة الاوقات، رعایة القلوب یا الصفات مناسبتر است، زیرا قلب و صفات، مرتبهای متعالیتر از احوال را نشان میدهند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به بررسی آفات و موانع رعایة، بهویژه اهمال و نقد عنوان رعایة الاوقات پرداخت. اهمال، مانع اصلی نیل به رعایة است که سالک را در پراکندگی نگه میدارد. نقد عنوان رعایة الاوقات و پیشنهاد رعایة القلوب، نشاندهنده تلاش برای ارائه ساختاری منسجم و متعالی در سلوک است. این بخش، سالک را به هوشیاری در برابر موانع سلوک و اصلاح مسیر خود دعوت میکند.
بخش پنجم: رعایة در زندگی عملی و معنوی
رعایة در تعامل با اشیاء و محیط
رعایة غیری، نهتنها به تعامل با دیگران، بلکه به احترام به اشیاء و محیط نیز مربوط است. درسگفتار، با تمثیلی بدیع، بیتوجهی به اشیاء را نشانهای از ضعف سلوکی میداند. برای مثال، کسی که کفش خود را کثیف میکند، کتاب را مخدوش میسازد یا خانه را تخریب میکند، از مقام رعایة دور است. این بیتوجهی، چونان غباری است که بر آینه قلب سالک مینشیند و مانع انعکاس نور الهی میشود. در مقابل، سالک صاحب رعایة، با اشیاء و محیط خود چونان با امانتهای الهی رفتار میکند.
درنگ: احترام به اشیاء و محیط، نشانهای از رعایة غیری است که قلب سالک را از غبار بیتوجهی پاک میکند.
رعایة و ایمان
درسگفتار تأکید میکند که رعایة، صفتی خاص مومنان است و تنها با نور ایمان به دست میآید. آیه وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (سوره مومنون، آیه ۸ و معارج، آیه ۳۲، : «و آنان که به امانتها و پیمان خود وفادارند») نشان میدهد که رعایة، صفتی ایمانی است که مومنان را از دیگران متمایز میکند. ایمان، چونان نوری است که مسیر رعایة را روشن میسازد و سالک را از اهمال و پراکندگی نجات میدهد.
درنگ: رعایة، صفتی ایمانی است که تنها با نور ایمان در قلب سالک ظهور مییابد.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به بررسی رعایة در زندگی عملی و معنوی پرداخت. احترام به اشیاء و محیط، نشانهای از رعایة غیری است که قلب سالک را از غبار بیتوجهی پاک میکند. همچنین، رعایة بهعنوان صفتی ایمانی، تنها با نور ایمان به دست میآید و مومنان را از دیگران متمایز میسازد. این بخش، سالک را به تأمل در رفتار خود با محیط و دیگران دعوت میکند تا رعایة را در تمامی ابعاد زندگی خود جاری سازد.
جمعبندی نهایی
باب الرعایة، بهعنوان یکی از منازل بنیادین در سلوک عرفانی منازل السائرین، مفهومی چندوجهی است که توجه نظری و مدیریت عملی را در ابعاد جوارحی، جوانحی و قلبی در بر میگیرد. این منزل، سالک را از ظاهر اعمال به باطن احوال و از باطن به قلب و صفات متعالی هدایت میکند. آیات قرآن کریم، رعایة را صفتی ایمانی معرفی میکنند که به عهد و امانات مربوط است و تنها با به فعلیت رساندن ظرفیتهای قلب و عقل محقق میشود. اهمال، مانع اصلی نیل به رعایة است و سالک را در پراکندگی نگه میدارد. نقد عنوان رعایة الاوقات و پیشنهاد رعایة القلوب، نشاندهنده تلاش برای ارائه ساختاری منسجم و متعالی در سلوک است. در نهایت، رعایة بهعنوان مبدأ سلوک، زمینهساز توحید و کمال متعالی است که سالک را از پراکندگی به وحدت رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی