در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 217

متن درس





مراقبه: همراهی دائم با حق در سلوک عرفانی

مراقبه: همراهی دائم با حق در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۱۷)

دیباچه

سلوک عرفانی، سفری است از ظلمت خود به سوی نور بی‌کران الهی، که سالک در آن، با گذر از منازل و مقامات، وجود خویش را در پرتو انوار حق صیقل می‌دهد. «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، نقشه‌ای جامع و نظام‌مند برای این سفر معنوی ارائه می‌دهد. این کتاب، با الهام از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مقام مراقبه، به‌عنوان یکی از مراتب والای قسم معاملات، می‌پردازد

بخش نخست: درآمدی بر مقام مراقبه

آغاز با نام حق

درس‌گفتار با ذکر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ آغاز می‌شود، که چونان کلیدی معنوی، درهای حکمت را می‌گشاید. این عبارت، نشانه‌ای از تقدس موضوع و توکل سالک به ذات اقدس الهی در سیر و سلوک است. مراقبه، به‌عنوان مرتبه‌ای برتر از رعایت، در این درس‌گفتار مورد بررسی قرار گرفته و به‌عنوان دوام ملاحظة المقصود، یعنی توجه مداوم به حق‌تعالی، تعریف شده است.

استناد قرآنی و نقد آن

متن با استناد به دو آیه از قرآن کریم آغاز می‌شود: نخست، لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً (توبه: ۱۰؛ : «در [حقّ] هیچ مؤمنی مراعات خویشاوندی و پیمان را نمی‌کنند»)، و دوم، فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ (دخان: ۵۹؛ : «پس منتظر باش که آنان [نیز] منتظرند»). با این حال، متن اشاره می‌کند که این آیات به‌طور مستقیم با مفهوم عرفانی مراقبه مرتبط نیستند، بلکه شارح با تفسیری عرفانی، آن‌ها را به این مقام ربط داده است. این تفسیر، بر دوام ملاحظة المقصود تأکید دارد، که مقصود، ذات باری‌تعالی است.

درنگ: مراقبه، به‌عنوان دوام ملاحظة المقصود، توجه مداوم به حق‌تعالی است که سالک را در مسیر الهی نگه می‌دارد.

بخش دوم: تعریف و تمایز مراقبه

مراقبه در برابر رعایت

مراقبه، مرتبه‌ای برتر از رعایت معرفی شده است. رعایت، به انجام تکالیف شرعی و پایبندی به احکام ظاهری اشاره دارد، اما مراقبه، رقيب شدن با حق و توجه دائم به اوست. این مقام، حالتی قلبی و وجودی است که سالک را در آگاهی مستمر نسبت به حضور الهی قرار می‌دهد. مراقبه، مانند همراهی دائمی با معشوق، سالک را از غفلت بازمی‌دارد و او را در مسیر حق نگه می‌دارد.

تمثیل بار بلوری

مراقبه با تمثیلی زیبا به فردی تشبیه شده که بار بلوری یا آینه‌ای گران‌بها را بر سر حمل می‌کند و دائماً نگران افتادن یا شکستن آن است. این تمثیل، وضعیت روحی سالک را در مقام مراقبه نشان می‌دهد، که حق را در دل خود حمل کرده و با دلهره‌ای معنوی، مراقب است تا این امانت الهی آسیب نبیند. این دلهره، نه از ترس، بلکه از شدت محبت و توجه به حق ناشی می‌شود.

درنگ: مراقبه، مانند حمل بار بلوری گران‌بها، نیازمند هوشیاری و توجه مداوم به حفظ امانت الهی در دل سالک است.

بخش سوم: مفهوم تکلیف و مراقبه

تکلیف و ثواب آن

با استناد به سخن خواجه نصیرالدین طوسی در شرح تجرید، گفته شده که آگاهی به تکلیف و گفتن «من مکلفم» خود دارای ثواب است، جدای از ثواب اعمال عبادی مانند نماز و روزه. این آگاهی، سالک را در وضعیت مسئولیت‌پذیری دائمی قرار می‌دهد، که خود نوعی مراقبه است. برخلاف کسی که اعمال را به‌صورت پراکنده و بدون نیت انجام می‌دهد، سالک مکلف، بار مسئولیت الهی را بیست و چهار ساعته بر دوش می‌کشد.

مراقبه به‌عنوان حمل بار الهی

مراقبه، مانند حمل آینه‌ای گران‌بها یا پول هنگفتی است که سالک را وامی‌دارد مدام اطراف خود را بپاید. این هوشیاری، به مثابه دلهره‌ای معنوی است که سالک را از غفلت و خطا بازمی‌دارد. او با این دلهره، مراقب است که رابطه‌اش با حق آسیب نVestige nبیند و امانت الهی را حفظ کند.

درنگ: آگاهی به تکلیف، سالک را در مقام مراقبه قرار می‌دهد، جایی که با دلهره معنوی، امانت الهی را حفظ می‌کند.

بخش چهارم: مراتب سه‌گانه مراقبه

درجه اول: در نظر گرفتن حق به‌عنوان غایت

مراقبه دارای سه مرتبه است که مرتبه اول خود شامل سه درجه است. درجه نخست، در نظر گرفتن حق به‌عنوان غایت و مقصود نهایی است. همان‌گونه که راننده به دوردست و مقصد نگاه می‌کند، نه به جلوی ماشین، سالک نیز باید نگاه خود را به حق معطوف کند و از درگیر شدن با جزئیات زودگذر پرهیز نماید.

درجه دوم: تذلیل و عظمت حق

درجه دوم، تذلیل است، یعنی کوچک دیدن همه‌چیز در برابر عظمت حق. گفتن اللَّهُ أَكْبَرُ به معنای واقعی، بیانگر این است که هیچ بزرگی جز خدا وجود ندارد. این حالت، سالک را از خودبینی و غرور دور کرده و به فروتنی و تسلیم کامل در برابر حق هدایت می‌کند.

درجه سوم: سرور و رغبت

درجه سوم، سرور و رغبت است که سالک را به نشاط و حرکت در مسیر حق وا می‌دارد. سالک در این مقام، صاحب صفا، حیات و قوت می‌شود و از خمودگی و سستی رها می‌گردد. این نشاط، مانند آتشی است که در دل سالک شعله‌ور شده و او را از سردی و رخوت دور نگه می‌دارد.

درنگ: مرتبه اول مراقبه، با در نظر گرفتن حق به‌عنوان غایت، تذلیل در برابر عظمت او و سرور ناشی از قرب، سالک را به حرکت پویا در سلوک وا می‌دارد.

بخش پنجم: بعثت و انگیزش در مراقبه

بعثت و خیزش

سالک در مقام مراقبه، صاحب بعث (انگیزش و خیزش) می‌شود، مانند پیامبری که مبعوث به رسالت است. این بعثت، با سرور و نشاط همراه است که سالک را از رخوت و بی‌انگیزگی حفظ می‌کند. متن، این حالت را با تمثیلی از بازی کودکان در کوچه‌ها، که با یک نفس عمیق و فریاد «علی میگه ذووو» به سوی هدف می‌دوند، توصیف می‌کند.

وصول به قرب الهی

سالکی که حق را غایت خود قرار داده، جز او چیزی نمی‌بیند و دلش شاد می‌شود، به قرب، رشد و تکامل می‌رسد. این قرب، نتیجه توجه مداوم به حق است که سالک را به وصال الهی نزدیک می‌سازد.

درنگ: بعثت در مراقبه، سالک را با نشاط و انگیزه الهی به سوی قرب و وصال حق هدایت می‌کند.

بخش ششم: نقد عرفان کاذب

انتقاد از دوپینگ در عرفان

متن، با لحنی انتقادی، عرفانی که با مواد مخدر و دوپینگ همراه است را به شدت نکوهش می‌کند. این نوع عرفان، انحرافی از مسیر حقیقی سلوک دانسته شده و با تمثیلی از ورزشکاری که به جای تمرین، از داروهای نیروزا استفاده می‌کند، مقایسه شده است. عرفان حقیقی، از طریق مراقبه و توجه به حق به دست می‌آید، نه از راه‌های کاذب.

تمایز عرفان حقیقی

عرفان حقیقی، با آتش درونی و حرارت الهی همراه است که سالک را به رقص و حرکت در مسیر حق وا می‌دارد. این حرارت، برخلاف خمودگی ناشی از دوپینگ، نشاط و حیات معنوی را به ارمغان می‌آورد. سالک در این مقام، با موهبت الهی شارژ شده و از هرگونه وابستگی به ابزارهای کاذب بی‌نیاز می‌گردد.

درنگ: عرفان حقیقی، با حرارت الهی و موهبت حق، سالک را از دوپینگ‌های کاذب بی‌نیاز می‌سازد.

بخش هفتم: رقيب شدن با حق

مراقبه به‌عنوان رقيب شدن

مراقبه، به معنای رقيب شدن با حق است، یعنی حرکت در مسیری که حق حرکت می‌کند و همراهی کامل با اراده الهی. سالک در این مقام، خود را تابع کامل حق می‌داند و هر حرکتش در راستای الْحُبُّ لِلَّهِ وَالْبُغْضُ لِلَّهِ شکل می‌گیرد. این همراهی، مانند حرکت در جاده‌ای لغزنده با بار بلوری است که نیازمند هوشیاری مداوم است.

گرمی و حرارت در مراقبه

مراقبه با گرمی و حرارت همراه است، مانند آتشی که در دل سالک شعله‌ور می‌شود. این حرارت، نشانه عشق و شوق به حق است که سالک را از سردی و رخوت دور نگه می‌دارد. برخلاف افراد سردمزاج که شادی در دلشان جان نمی‌گیرد، سالک مراقب، با این آتش درونی، زنده و پویا می‌ماند.

درنگ: مراقبه، با شعله‌ور ساختن آتش عشق الهی در دل سالک، او را از رخوت و سردی رها می‌سازد.

بخش هشتم: مراتب سه‌گانه مرتبه اول مراقبه

تعظیم مزهل

مرتبه اول مراقبه شامل سه درجه است: نخست، تعظیم مزهل، یعنی بزرگ دیدن خدا به‌گونه‌ای که غیر او در نور عظمتش کوچک و فانی دیده شود. سالک در این مقام، همه مخلوقات را ظهور فعل الهی می‌بیند و هیچ استقلالی برای غیر قائل نیست.

مدانات حامله

درجه دوم، مدانات حامله است، یعنی قرب محسوسی که سالک با آن، گرمی و حرارت الهی را در وجود خود احساس می‌کند. این قرب، مانند دست گذاشتن بر آتش، سالک را گرم و زنده می‌سازد و او را به حرکت در مسیر سلوک وا می‌دارد.

سرور باعث

درجه سوم، سرور باعث است، یعنی نشاطی که سالک را به حرکت سریع و با شدت (سیر حثیث) به‌سوی مقصود هدایت می‌کند. این سرور، که کنه آن قابل درک نیست و تنها با ذوق تجربه می‌شود، سالک را از هرگونه سستی و وهن دور نگه می‌دارد.

درنگ: تعظیم مزهل، مدانات حامله و سرور باعث، سالک را در مرتبه اول مراقبه به سوی قرب و حرکت پویا هدایت می‌کنند.

بخش نهم: موهبت الهی در مراقبه

مراقبه به‌عنوان عطای الهی

مراقبه، موهبتی الهی است که از طریق اکتساب به دست نمی‌آید، بلکه عطای خداوند است. این موهبت، سالک را شارژ کرده و با حرارت الهی، او را در مسیر سلوک به حرکت وا می‌دارد. این عطا، مانند آتشی است که در جان سالک می‌افتد و او را رقص‌کنان و دامن‌کشان به سوی حق می‌کشاند.

جمع‌بندی مرتبه اول

مرتبه اول مراقبه، با تعظیم، قرب و سرور، سالک را از خمودگی دور کرده و به او حیات و نشاط می‌بخشد. این مرتبه، پایه و اساس سلوک عرفانی است که سالک را در مسیر توجه مداوم به حق قرار می‌دهد و او را از انحرافات و دوپینگ‌های کاذب مصون می‌دارد.

درنگ: مراقبه، به‌عنوان موهبتی الهی، سالک را با حیات و نشاط معنوی به سوی حق هدایت می‌کند.

بخش دهم: جمع‌بندی و خاتمه

باب المراقبة در منازل السائرین، به‌عنوان یکی از مقامات کلیدی سلوک عرفانی، بر اهمیت توجه دائم و آگاهانه به حق‌تعالی تأکید دارد. مراقبه، حالتی قلبی و وجودی است که سالک را در مسیر قرب الهی قرار می‌دهد. این مقام، با سه درجه تعظیم مزهل، مدانات حامله و سرور باعث، سالک را از خمودگی و سستی دور کرده و به او نشاط و انگیزه‌ای الهی می‌بخشد. تمثیل‌های ارائه‌شده، مانند حمل بار بلوری و نگاه راننده به دوردست، وضعیت روحی و معنوی سالک را در این مقام به‌خوبی نشان می‌دهند. انتقاد از عرفان کاذب و تأکید بر موهبت الهی بودن مراقبه، این مقام را به‌عنوان تجربه‌ای اصیل و ناب عرفانی معرفی می‌کند که تنها از طریق فیض الهی قابل دسترسی است. آیات قرآن کریم، هرچند به‌طور مستقیم با مراقبه مرتبط نیستند، با تفسیر عرفانی شارح، به این مقام پیوند خورده و بر دوام ملاحظة المقصود تأکید دارند.

در پایان، دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ, به‌عنوان ختمی معنوی، بر پیوند این سلوک با معنویت شیعی تأکید می‌ورزد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، مراقبه به چه معناست؟

2. طبق متن، اولین مرتبه مراقبه چیست؟

3. بر اساس درسگفتار، مفهوم 'تذلیل' در مراقبه به چه اشاره دارد؟

4. در درسگفتار، 'بعث' به چه معنایی به کار رفته است؟

5. طبق متن، مراقبه از چه نوع اعمالی است؟

6. مراقبه به معنای انجام عبادات ظاهری مانند نماز و روزه بدون توجه به نیت است.

7. در مراقبه، سالک دائماً حق را در نظر دارد و غیر او را جز به عنوان مظهر حق نمی‌بیند.

8. استفاده از موادی مانند حشیش در عرفان، نشانه رسیدن به مقام مراقبه است.

9. مراقبه شامل سه مرتبه است که اولین آن در نظر گرفتن حق به عنوان غایت است.

10. طبق درسگفتار، مراقبه با رخوت و سستی سازگار است.

11. تفاوت اصلی بین مراقبه و رعایت چیست؟

12. چرا سالک در مراقبه دچار خمودی و سستی نمی‌شود؟

13. مفهوم 'تعظیم مزهل' در مراقبه به چه معناست؟

14. چرا در درسگفتار، استفاده از مواد مخدر در عرفان به دوپینگ تشبیه شده است؟

15. غایت در مراقبه چیست و چرا اهمیت دارد؟

پاسخنامه

1. دوام ملاحظه مقصود و توجه دائم به حق

2. در نظر گرفتن حق به عنوان غایت

3. کوچک دیدن غیر خدا در برابر او

4. انگیزش، خیزش و جهش در مسیر حق

5. اعمال قلبی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. مراقبه مرتبه‌ای برتر از رعایت است که شامل دوام ملاحظه مقصود و توجه دائم به حق است.

12. زیرا مراقبه با بعث، سرور و انگیزش همراه است که سالک را به حرکت و نشاط وا می‌دارد.

13. تعظیم مزهل یعنی خدا را چنان بزرگ دیدن که غیر او جز مظهر حق دیده نشود.

14. زیرا این کار راهی انحرافی است که به جای کسب حقیقی مقامات عرفانی، به ضعف و بیماری منجر می‌شود.

15. غایت در مراقبه حق است و اهمیت دارد زیرا سالک را به سوی مقصود اصلی هدایت می‌کند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده