متن درس
منازل السائرین: مراقبه در مقام رقاب الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۱۸)
دیباچه
کتاب شریف «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، چونان چراغی فروزان در مسیر سلوک عرفانی، مراحل تعالی معنوی را با بیانی ژرف و عمیق تبیین میکند. باب مراقبه، یکی از منازل کلیدی این اثر، سالک را به سوی آگاهی و تسلیم در برابر اراده الهی رهنمون میسازد. درسگفتار جلسه ۲۱۸ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین درجه دوم مراقبه، یعنی مقام رقاب الهی، میپردازد که در آن سالک و حق تعالی در رابطهای متقابل از نظارت و صیانت قرار میگیرند.
بخش اول: تبیین مقام رقاب در مراقبه
آغاز با تسمیه و تعریف درجه دوم مراقبه
درسگفتار با تسمیه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (به نام خداوند بخشنده مهربان، ) آغاز میشود، که نشانهای از تقدس و اهمیت موضوع است. درجه دوم مراقبه، به «نظر الحق إلیک» (توجه حق به سوی سالک) اشاره دارد، جایی که حق تعالی چونان رقیبی هوشیار، سالک را تحت نظارت و صیانت خویش قرار میدهد. این مقام، فراتر از مراقبه اولیه است که در آن سالک مراقب حق بود تا از مسیر الهی گمراه نشود. در اینجا، حق تعالی مراقب سالک است تا او از نور حقیقت دور نگردد.
این رابطه دوسویه، چونان رقصی معنوی است که سالک و حق در آن همنوا میشوند. سالک، با مراقبت از حضور حق در قلب خویش، از گمراهی میرهد، و حق تعالی، با نظر خاص خویش، سالک را از پرتگاههای نفسانی مصون میدارد. این مقام، نشانهای از ارتقای سالک به مرتبهای است که تحت عنایت ویژه الهی قرار میگیرد.
درنگ: درجه دوم مراقبه، مقام «نظر الحق إلیک» است که در آن حق تعالی سالک را تحت نظارت و صیانت خویش قرار میدهد.
تفاوت ظرف فعل و ظرف وصف
مراقبه سالک نسبت به حق، که در آن از گم شدن حق در قلب خود جلوگیری میکند، در ظرف فعل قرار دارد، زیرا به تلاش و کوشش انسانی وابسته است. اما مراقبه حق نسبت به سالک، که مانع از دور شدن او از مسیر حقیقت میشود، در ظرف وصف است، زیرا به صفات الهی نظیر رحمت و هدایت وابسته است. ظرف وصف، به دلیل ارتباط با ذات و صفات الهی، از ظرف فعل متعالیتر است.
این تمایز، چونان تفاوت میان تلاش باغبان برای پرورش نهال و باران رحمت الهی است که نهال را سیراب میکند. تلاش سالک، هرچند ارزشمند، در برابر عنایت الهی چونان سایهای در برابر خورشید است. این برتری ظرف وصف، سالک را به تواضع در برابر اراده الهی دعوت میکند.
درنگ: مراقبه حق نسبت به سالک در ظرف وصف، به دلیل ارتباط با صفات الهی، از مراقبه سالک در ظرف فعل متعالیتر است.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست، به تبیین مقام رقاب در درجه دوم مراقبه و تفاوت میان ظرف فعل و ظرف وصف پرداخت. این مقام، سالک را تحت نظر خاصه الهی قرار میدهد و رابطهای متقابل میان او و حق تعالی برقرار میسازد. برتری ظرف وصف بر ظرف فعل، نشاندهنده تقدم عنایت الهی بر تلاش انسانی است. این مفاهیم، پایهای برای فهم عمیقتر موانع و ویژگیهای این مقام فراهم میکنند.
بخش دوم: رفع موانع در مقام رقاب
رفع چهار مانع: عرض، اعتراض، اعراض، تعرض
سالک در مقام رقاب، باید از چهار مانع اساسی مبرا باشد: عرض (خودنمایی و اظهار وجود)، اعتراض (مخالفت کلامی)، اعراض (پشت کردن عملی)، و تعرض (درگیری و تجاوز). این موانع، در تمامی ابعاد وجود سالک، اعم از فعل، قول، حرکت، اندیشه، سیر، و حتی وجود ذاتی او، نباید ظهور یابند.
این چهار مانع، چونان حجابهایی هستند که نور حقیقت را از قلب سالک پنهان میکنند. عرض، چونان آینهای است که سالک خود را در آن میبیند و از شهود حق غافل میماند. اعتراض، چونان صدایی ناهنجار است که وحدت الهی را به کثرت میکشاند. اعراض، چونان گامی به سوی تاریکی است که سالک را از مسیر حق دور میکند. تعرض، چونان تیری است که به سوی اراده الهی پرتاب میشود و سالک را در برابر حق قرار میدهد. رفع این موانع، نشانه تسلیم کامل سالک در برابر اراده الهی است.
درنگ: سالک در مقام رقاب، باید از عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض مبرا باشد تا در برابر اراده الهی تسلیم شود.
تبیین تفاوتهای چهار مانع
درسگفتار، تفاوتهای دقیق میان این چهار مانع را چنین تبیین میکند:
- عرض: خودنمایی و اظهار وجود در برابر حق، که با حرمت و اشکال همراه است. این مانع، ریشه در خودبینی سالک دارد و او را از شهود وحدت الهی بازمیدارد.
- اعتراض: مخالفت کلامی و اظهار کثرت در برابر وحدت الهی. این مانع، از جهل و ضعف نفسانی سرچشمه میگیرد و سالک را به جدال با حکمت الهی میکشاند.
- اعراض: پشت کردن عملی به حق، که در رفتار و اعمال سالک ظهور مییابد. این مانع، نشانهای از عدم التزام عملی به اراده الهی است.
- تعرض: درگیری و تجاوز در برابر اراده الهی، که شدیدترین نوع مخالفت است. این مانع، سالک را در موضع تقابل با حق قرار میدهد.
این تمایزات، چونان نقشهای هستند که مراتب انحراف از مسیر حق را نشان میدهند. سالک باید با دقت و آگاهی، از هر یک از این موانع اجتناب کند تا در ظرف نظر خاصه حق قرار گیرد.
درنگ: عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض، مراتب مختلف انحراف از مسیر حق هستند که سالک باید از آنها اجتناب کند.
نقد عبارت خواجه و تکمیل آن
درسگفتار، عبارت خواجه عبدالله انصاری را در بیان رفع موانع (عرض، اعتراض، اعراض، تعرض) ناقص میداند و پیشنهاد میکند که باید به صورت کامل شامل هر چهار مانع باشد: «مراقبه نظر الحق إلیک برفض العرض و الاعتراض و الاعراض و التعرض». این نقد، نشاندهنده دقت شارح در تکمیل بیان خواجه است تا تمامی جنبههای رفع موانع در مقام رقاب روشن شود.
این تکمیل، چونان افزودن حلقههای گمشده به زنجیر سلوک است که انسجام و جامعیت آن را تضمین میکند. عبارت خواجه، هرچند عمیق، بدون ذکر صریح هر چهار مانع، ممکن است سالک را از درک کامل موانع محروم سازد. این اصلاح، سالک را به هوشیاری در برابر تمامی ابعاد مخالفت با حق دعوت میکند.
درنگ: عبارت خواجه در بیان رفع موانع ناقص است و باید به صورت کامل شامل رفع عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض باشد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به بررسی موانع چهارگانه در مقام رقاب و تفاوتهای آنها پرداخت. رفع عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض، نشانه تسلیم کامل سالک در برابر اراده الهی است. نقد عبارت خواجه و تکمیل آن، انسجام مفهومی این مقام را تقویت میکند. این بخش، سالک را به آگاهی از موانع نفسانی و رفع آنها با نور الهی دعوت میکند.
بخش سوم: ویژگیها و آثار مقام رقاب
صیانت و مصونیت الهی
سالک در مقام رقاب، تحت صیانت و مصونیت الهی قرار میگیرد. حق تعالی، او را حفظ میکند، خیرش میرساند، ظهورش میدهد، و سیر و حرکتش را هدایت میکند، بدون اینکه این سیر از خود سالک ناشی شود. این صیانت، چونان سپری الهی است که سالک را از آفات نفسانی و شیطانی در امان میدارد.
این حالت، نشانهای از کمال متوسط سالک است که در آن، تمامی افعال و ارادهاش تحت هدایت الهی قرار میگیرد. سالک در این مقام، چونان پرندهای است که در آسمان رحمت الهی پرواز میکند و هر حرکتش با نسیم عنایت حق هماهنگ است.
درنگ: سالک در مقام رقاب، تحت صیانت الهی قرار میگیرد و تمامی افعال و ارادهاش با هدایت حق هماهنگ میشود.
نشاط معنوی و رفع ضعف
سالک در این مقام، به دلیل بعث سرور (نشاط و حیات معنوی)، از ضعف، سستی، کاستی، و کژی مبرا میشود. اعتراض و تعرض، که از ضعف نفسانی سرچشمه میگیرند، در این مقام جایی ندارند. این نشاط، چونان چشمهای زلال است که قلب سالک را سیراب میکند و او را از حالت انفعالی به حالتی فعال و سرشار از انرژی معنوی میرساند.
این نشاط، نتیجه مواهب ثنیه (عنایات خاصه الهی) است که سالک را از تاریکی جهل و ضعف به نور معرفت و قدرت رهنمون میسازد. سالک در این حالت، چونان گلی است که در پرتو آفتاب الهی شکوفا میشود و عطر وجودش فضای سلوک را معطر میکند.
درنگ: نشاط معنوی در مقام رقاب، سالک را از ضعف و سستی مبرا میکند و او را به نور معرفت رهنمون میسازد.
روشنایی ناشی از نظر الهی
هنگامی که حق تعالی به سالک نظر میکند، قلب او روشن میشود و جز خدا و نظر پروردگار، چیزی نمیبیند. این روشنایی، مانع از هرگونه اعتراض یا تعرض میشود، زیرا اعتراض از کوری و جهل ناشی میشود. سالک در این مقام، چونان آیینهای صاف است که نور الهی در آن منعکس میشود و هیچ غباری از خودبینی بر آن نمینشیند.
این روشنایی، مقدمهای برای شهود حقیقت الهی است که سالک را از خودبینی و خودخواهی آزاد میکند. او در این حالت، نه تنها با حق مخالفت نمیکند، بلکه حتی ارادهای مستقل از اراده الهی ندارد.
درنگ: نظر الهی، قلب سالک را روشن میکند و او را از اعتراض و تعرض، که ریشه در جهل دارند، مبرا میسازد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به بررسی آثار و ویژگیهای مقام رقاب، از جمله صیانت الهی، نشاط معنوی، و روشنایی ناشی از نظر الهی پرداخت. این ویژگیها، سالک را از ضعف و جهل رها کرده و او را به سوی تسلیم و شهود حق هدایت میکنند. این بخش، مقام رقاب را بهعنوان منزلگاهی متعالی معرفی میکند که سالک در آن با نور الهی همنوا میشود.
بخش چهارم: فنا و تسلیم در مقام رقاب
فنا در فعل و اراده الهی
سالک در مقام رقاب، فعل و اراده خود را ترک میکند و در فعل و اراده الهی فانی میشود. او جز آنچه حق اراده کرده، انجام نمیدهد و اراده نمیکند. این فنا، چونان ذوب شدن قطرهای در اقیانوس بیکران الهی است که سالک را از دوئیت و استقلال رها میسازد.
این حالت، اوج تسلیم و وحدت با حق است. سالک در این مقام، نه تنها با قول، فعل، یا اراده خود با حق مخالفت نمیکند، بلکه حتی تصور مخالفت به ذهنش خطور نمیکند. او چونان شاخهای است که با نسیم اراده الهی حرکت میکند و هیچ مقاومتی در برابر آن ندارد.
درنگ: سالک در مقام رقاب، در فعل و اراده الهی فانی میشود و جز آنچه حق اراده کرده، انجام نمیدهد.
تسلیم در برابر حکم و علم الهی
سالک در برابر حکم و علم الهی تسلیم است و علم خود را در علم الهی فانی میکند. او هیچگاه به ذهنش خطور نمیکند که حق باید کاری متفاوت انجام دهد یا حکمتش ناقص است. این تسلیم، چونان سپردن خویش به امواج حکمت الهی است که سالک را به ساحل اطمینان میرساند.
سالک در این مقام، نه تنها از اعتراض به حکمت الهی پرهیز میکند، بلکه حتی تصور برتری علم خود بر علم الهی را محال میداند. این خلوص، نشانه معرفت کامل او به کمال و حکمت حق تعالی است.
درنگ: سالک در برابر حکم و علم الهی تسلیم است و علم خود را در علم الهی فانی میکند.
نقض رعونت تعرض
رعونت تعرض، به معنای توجه به خود و وجود خویش در مقابل حق است، که باید نقض شود. این توجه به خود، چونان حجابی است که مانع شهود حق میشود. سالک باید این رعونت را بشکند و از خود غایب شود تا برای فنا در حق آماده گردد.
این نقض، چونان شکستن آینهای است که سالک خود را در آن میبیند. با محو خودیت، سالک به شهود حقیقت الهی نائل میشود و از هرگونه تعرض و خودبینی رها میگردد.
درنگ: نقض رعونت تعرض، سالک را از توجه به خود رها کرده و او را برای شهود حق آماده میسازد.
محال بودن شهود حق با بقای عبد
شهود حق با بقای خودیت عبد محال است. سالک باید از خود غایب شود تا برای فنا در حق آماده گردد. این اصل عرفانی، چونان کلیدی است که درهای شهود الهی را میگشاید. سالک در این مقام، چونان شمعی است که در پرتو نور الهی میسوزد و محو میشود.
این غیبت از خود، مقدمهای برای مراقبه شهودیه است که سالک را به آمادگی برای فنا در حق رهنمون میسازد. تنها با نور تجلی الهی، سالک میتواند از خودیت رها شده و به شهود حقیقت نائل آید.
درنگ: شهود حق با بقای خودیت عبد محال است و سالک باید از خود غایب شود تا برای فنا آماده گردد.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به بررسی فنا و تسلیم در مقام رقاب پرداخت. سالک در این مقام، در فعل و اراده الهی فانی میشود، در برابر حکم و علم الهی تسلیم است، و با نقض رعونت تعرض و غیبت از خود، برای شهود حق آماده میگردد. این بخش، مقام رقاب را بهعنوان منزلگاهی معرفی میکند که سالک در آن از خودیت رها شده و با اراده الهی یکی میشود.
بخش پنجم: مراقبه شهودیه و نقش عنایت الهی
مراقبه شهودیه و آمادگی برای فنا
مراقبه شهودیه، به معنای آمادگی برای فنا در حق است که تنها با نور تجلی الهی ممکن میشود. این مراقبه، چونان پلی است که سالک را از خود به سوی حق میرساند. سالک در این مرحله، با نور الهی به شهود حقیقت میرسد و از هرگونه خودیت و دوئیت رها میشود.
این آمادگی، نتیجهی مواهب ثنیه (عنایات خاصه الهی) است که سالک را به نور معرفت و تسلیم هدایت میکند. سالک در این مقام، چونان مسافری است که با چراغ الهی در تاریکی خودیت راه مییابد و به روشن شهود میرسد.
درنگ: مراقبه شهودیه، آمادگی برای فنا در حق است که تنها با نور تجلی الهی ممکن میشود.
نقص عبد و کمال حق
سالک در مقام رقاب، نقص را در خود میبیند و کمال را به حق نسبت میدهد. او به خود معترض است، نه به حق. این تواضع، چونان آینهای است که نقصهای سالک را در برابر کمال الهی نمایان میسازد. سالک در این حالت، نه تنها از اعتراض به حق پرهیز میکند، بلکه حتی نقصهای خود را با عنایت الهی جبران میبیند.
این دیدگاه، سالک را از خودبینی و ادعای کمال رها میکند و او را به سوی خلوص و تسلیم هدایت میکند. سالک در این مقام، چونان خاکی است که در برابر آفتاب الهی سر به تواضع فرو میآورد.
درنگ: سالک نقص را در خود و کمال را در حق میبیند و به خود معترض است، نه به حق.
نقش عنایت و اراده الهی
تمامی اعمال و حالات سالک در مقام رقاب، به عنایت، علم، و اراده الهی وابسته است. سالک نه از روی انفعال، بلکه با فعالیت در مسیر الهی حرکت میکند. او با اذن و اراده حق عمل میکند و هیچگاه خود را مستقل از حق نمیبیند.
این فعالیت، چونان رقصی است که سالک در هماهنگی با اراده الهی انجام میدهد. او نه دست و پای خود را میبندد و نه از تلاش بازمیماند، بلکه تمامی کارهایش با عنایت و اراده پروردگار انجام میشود. این حالت، نشانهای از توازن میان تسلیم و فعالیت در سلوک است.
درنگ: تمامی اعمال سالک در مقام رقاب، به عنایت و اراده الهی وابسته است و او با فعالیت در مسیر حق حرکت میکند.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به بررسی مراقبه شهودیه، نقص عبد و کمال حق، و نقش عنایت الهی در مقام رقاب پرداخت. مراقبه شهودیه، سالک را برای فنا در حق آماده میکند، در حالی که تواضع او در برابر کمال الهی، او را از خودبینی رها میسازد. عنایت و اراده الهی، محور تمامی اعمال و حالات سالک است که او را با فعالیتی هماهنگ با حق به سوی کمال هدایت میکند.
بخش ششم: ویژگیهای ظرف منزل اول و ارتباط آن با مقام رقاب
ویژگیهای ظرف منزل اول
ظرف منزل اول مراقبه، به ویژگیهایی اشاره دارد که پایهای برای ورود به مقام رقاب درجه دوم هستند. این ویژگیها عبارتاند از:
- مراقبت دائم: سالک باید مراقب باشد که مقصودش دائماً حق باشد. این تمرکز مداوم، چونان نگهبانی است که قلب سالک را از پراکندگی حفظ میکند.
- شهود عظمت الهی: سالک به مرتبهای میرسد که عظمت حق را در ظهور عالم مشاهده میکند. این شهود، چونان دریچهای است که هستی را در پرتو نور الهی نمایان میسازد.
- بعث سرور: سالک به نشاط و حیات معنوی دست مییابد که او را از سستی و ضعف رها میکند. این نشاط، چونان جانی است که در کالبد سلوک سالک دمیده میشود.
این ویژگیها، سالک را به سوی مقام رقاب آماده میکنند، جایی که حق تعالی او را تحت نظر خاصه خویش قرار میدهد.
درنگ: ظرف منزل اول، شامل مراقبت دائم، شهود عظمت الهی، و بعث سرور است که سالک را برای مقام رقاب آماده میکند.
ارتباط ظرف منزل اول با مقام رقاب
ویژگیهای ظرف منزل اول، چونان بذرهایی هستند که در خاک قلب سالک کاشته میشوند و در مقام رقاب به بار مینشینند. مراقبت دائم، سالک را از پراکندگی حفظ میکند، شهود عظمت الهی، او را به وحدت با حق نزدیکتر میسازد، و بعث سرور، او را از ضعف و سستی رها میکند. این ویژگیها، سالک را به مرتبهای میرسانند که حق تعالی او را تحت نظارت خویش قرار میدهد و از هرگونه عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض مصون میدارد.
این ارتباط، چونان پلی است که سالک را از مراقبه اولیه به مقام رقاب الهی میرساند. بدون این پایهها، سالک نمیتواند به مقام متعالی نظر الحق إلیک دست یابد.
درنگ: ویژگیهای ظرف منزل اول، سالک را به سوی مقام رقاب هدایت میکنند و پایهای برای نظر خاصه الهی فراهم میسازند.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، به بررسی ویژگیهای ظرف منزل اول و ارتباط آن با مقام رقاب پرداخت. مراقبت دائم، شهود عظمت الهی، و بعث سرور، سالک را برای ورود به مقام رقاب آماده میکنند. این ویژگیها، پایهای برای دریافت نظر خاصه الهی و رفع موانع نفسانی هستند. این بخش، اهمیت پیوستگی میان مراحل مختلف مراقبه را در سلوک عرفانی نشان میدهد.
جمعبندی نهایی
مقام رقاب در درجه دوم مراقبه، منزلگاهی متعالی در سلوک عرفانی منازل السائرین است که سالک را تحت نظر خاصه الهی قرار میدهد. این مقام، فراتر از مراقبه اولیه (سیر به سوی حق) است و بر تسلیم کامل در برابر اراده الهی تأکید دارد. سالک در این مرحله، از چهار مانع عرض، اعتراض، اعراض، و تعرض مبرا میشود و با نور تجلی الهی به شهود حقیقت میرسد. صیانت الهی، نشاط معنوی، و روشنایی قلب، از آثار این مقام هستند که سالک را به سوی فنا در فعل و اراده الهی هدایت میکنند. مراقبه شهودیه، آمادگی برای فنا را فراهم میسازد، در حالی که تواضع سالک در برابر کمال الهی، او را از خودبینی رها میکند. ویژگیهای ظرف منزل اول، پایهای برای ورود به این مقام هستند و پیوستگی مراحل سلوک را نشان میدهند.
با نظارت صادق خادمی