متن درس
بازنویسی علمی باب الحرمة از منازل السائرین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۱)
مقدمه: درآمدی بر تبیین علمی باب الحرمة
کتاب «منازل السائرین» اثر خواجه عبدالله انصاری، یکی از آثار برجسته عرفان اسلامی است که با ساختاری نظاممند، مراحل سلوک معنوی را در قالب صد منزل و سیصد زیرمنزل ترسیم میکند. این اثر، با رویکردی عمیق و دقیق، راهنمای سالکان طریق حقیقت است و در میان متون عرفانی، جایگاهی ممتاز دارد. در این میان، «باب الحرمة»، بهعنوان یکی از منازل معاملات، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا بر رعایت حدود الهی و بزرگداشت حرمات خداوند تأکید دارد.
بخش اول: ساختار منازل السائرین و جایگاه باب الحرمة
ساختار کلی منازل السائرین
کتاب «منازل السائرین» با ساختاری نظاممند، مراحل سلوک عرفانی را در سه بخش اصلی تقسیمبندی کرده است: بدایات، ابواب و معاملات. بدایات، شامل ده منزل است که هر یک سه زیرمنزل دارد و به مبانی اولیه سلوک میپردازد. ابواب، متشکل از ده باب است که به مراحل میانی منتهی میشود. معاملات، بهعنوان ظرف جزا، عمل و اکتساب، مراتبی چون رعایت، مراقبت، حرمت، اخلاص، تهذیب، استقامت، توکل، تفویض و تسلیم را در بر میگیرد. این ساختار، همانند نردبانی است که سالک را از پایههای ابتدایی به قلههای کمال معنوی رهنمون میسازد.
درنگ: ساختار منازل السائرین، چارچوبی روششناختی برای تربیت معنوی ارائه میدهد که هر مرحله، پیشنیازی برای مراحل بعدی است، و معاملات، بهعنوان مرحله نهایی، اوج تعهد عملی سالک را نشان میدهد. |
تحلیل: این تقسیمبندی، نشاندهنده رویکردی نظاممند و تدریجی در سلوک عرفانی است که از شناخت مبانی (بدایات) به التزام عملی (معاملات) پیش میرود. این چارچوب، همانند نقشهای دقیق، مسیر سالک را روشن میسازد و از پراکندگی در سلوک جلوگیری میکند.
جایگاه باب الحرمة در معاملات
باب الحرمة، بهعنوان سومین منزل از معاملات، بر رعایت حریم الهی و بزرگداشت حرمتهای خداوند تأکید دارد. این باب، خود شامل سه زیرمنزل است که هر یک، جنبهای از التزام به حدود الهی را تبیین میکند. مفهوم حرمت، به معنای حفظ حدود الهی، شامل رعایت اوامر (واجبات) و اجتناب از منهیات (محرمات) است.
تحلیل: حرمت، در این مقام، به مثابه حریمی است که سالک را از لغزش در ورطه گناه بازمیدارد و او را به سوی تقوای عملی هدایت میکند. این مفهوم، محوریت التزام عملی به شریعت را در سلوک عرفانی برجسته میسازد، گویی سالک در باغی الهی گام برمیدارد که باید حدود آن را پاس دارد.
بخش دوم: استنادات قرآنی و تبیین مفهوم حرمت
استناد به آیه ۳۰ سوره حج
متن اصلی، به آیه ۳۰ سوره حج استناد میکند که فرموده است:
ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ ۗ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ ٱلْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ
: این است [دستور خدا] و هر کس حرمتهای خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است. و چهارپایان برای شما حلال شده، جز آنچه بر شما خوانده میشود.
تحلیل: این آیه، همانند مشعلی فروزان، بر اهمیت بزرگداشت حرمات الهی نور میافکند و بیان میدارد که این عمل، خیر و برکت را نزد خداوند به ارمغان میآورد. ذکر حلال بودن انعام و استثنای محرمات، اصل اباحه را در شریعت اسلامی آشکار میسازد.
اصل اباحه در شریعت اسلامی
قرآن کریم، برخلاف تصور برخی که دین را مجموعهای از محدودیتها میپندارند، اصل را بر حلال بودن امور قرار داده است، مگر مواردی که صراحتاً حرام اعلام شدهاند. این اصل، در عبارت «وَأُحِلَّتْ لَكُمُ ٱلْأَنْعَامُ» به زیبایی تجلی یافته است.
درنگ: اصل اباحه، دین را به مثابه دریایی وسیع معرفی میکند که جزایر اندکی از محرمات در آن پراکندهاند، و این رویکرد، از ایجاد ترس و محدودیت غیرضروری در پیروان جلوگیری میکند. |
تحلیل: این اصل، از منظر روانشناختی، به مثابه نسیمی است که روح انسان را از فشار محدودیتهای غیرضروری آزاد میسازد. از منظر جامعهشناختی، این رویکرد، انگیزههای مثبت را در افراد تقویت کرده و مانع از انزجار از دین میشود.
تفسیر صیغه مجهول در «أُحِلَّتْ»
استفاده از صیغه مجهول در «أُحِلَّتْ» (حلال شده است) بهجای صیغه معلوم (مثلاً «أَحْلَلْتُ») نشاندهنده استقلال احکام الهی از اراده شخصی خداوند است. این انتخاب زبانی، بیانگر آن است که حلال بودن امور، بخشی از نظم طبیعی خلقت است.
تحلیل: این صیغه، از منظر کلامی، همانند آینهای است که استقلال احکام الهی را بازمیتاباند. حلال بودن امور، نه به ارادهای شخصی، بلکه به نظمی ذاتی در خلقت وابسته است، گویی جهان، خود، به سوی خیر و اباحه میل دارد.
تمایز حرمات و شعائر
حرمات، به حقوق واجبالرعایه، اعم از اوامر و منهیات، اشاره دارد، در حالی که شعائر، به اعمال عبادی مثبت، مانند طواف، صفا و مروه، دلالت میکند. این تمایز، دو بعد مکمل در سلوک دینی را نشان میدهد: اجتناب از محرمات و التزام به اعمال مثبت.
تحلیل: این تمایز، همانند دو بال پرندهای است که سالک را به سوی آسمان معرفت پرواز میدهد. حرمات، او را از سقوط بازمیدارند، و شعائر، او را به سوی تعالی سوق میدهند.
استناد به آیه ۳۲ سوره حج
آیه دیگری که متن به آن استناد میکند، آیه ۳۲ سوره حج است:
ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى ٱلْقُلُوبِ
: این است [دستور خدا] و هر کس شعائر خدا را بزرگ بدارد، این [بزرگداشت] از تقوای دلهاست.
تحلیل: این آیه، بزرگداشت شعائر را به مثابه گلی میداند که از بوستان تقوای قلبی میروید. تقوا، در اینجا، نهتنها پرهیز از گناه، بلکه قوت و استحکام قلب در مسیر خیر است.
بخش سوم: تقوا و روانشناسی مثبت در سلوک عرفانی
تبیین مفهوم تقوا
تقوا، به معنای قوت و استحکام در برابر وسوسهها و حفظ حرمتهای الهی، در آیه ۳۲ سوره حج برجسته شده است. افرادی که شعائر الهی را بزرگ میدارند، از نظر روانی و اخلاقی، شخصیتی قویتر دارند.
درنگ: تقوا، به مثابه سپری است که قلب سالک را از تیرهای وسوسه محافظت میکند و او را به سوی قوت روانی و اخلاقی هدایت مینماید. |
تحلیل: تقوا، از منظر روانشناسی مثبتگرا، همانند نیرویی درونی است که اراده و شخصیت را در مسیر خیر تقویت میکند. این ویژگی، سالک را به سوی سلامت روانی و تعالی معنوی سوق میدهد.
نقد رویکرد منفینگر در تبلیغ دین
تأکید بیش از حد بر منهیات، بهجای ترویج مثبتات، به ایجاد فضای منفی در جامعه منجر شده است. این رویکرد، بهجای تقویت انگیزههای مثبت، ترس و انزجار را در افراد برانگیخته و گاه به لجبازی و انحراف، بهویژه در میان جوانان، دامن زده است.
تحلیل: این نقد، همانند زنگ هشداری است که ضرورت بازنگری در روشهای تبلیغی و تربیتی را گوشزد میکند. تأکید بر منهیات، گویی سایهای سنگین بر آفتاب دین میافکند و مانع از شکوفایی انگیزههای مثبت میشود.
روانشناسی مثبت در قرآن کریم
قرآن کریم، با تأکید بر مثبتات، از رویکرد منفینگر پرهیز کرده و به تقویت رفتارهای مثبت تشویق میکند. این ویژگی، قرآن را به متنی روانشناختی و مثبتنگر تبدیل کرده که بر امید، خیر و رشد تأکید دارد.
تحلیل: قرآن کریم، همانند چشمهای زلال است که با جاری ساختن کلام مثبت، جان انسان را سیراب میکند. این رویکرد، با روانشناسی مثبتگرا همخوانی دارد و به تقویت انگیزههای سازنده در افراد کمک میکند.
بخش چهارم: شمول رحمت الهی و نقد تفاسیر نادرست
شمول رحمت الهی در آیات
ضمیر «مَن» در آیات «وَمَن يُعَظِّمْ»، عام است و شامل همه افراد، حتی غیرمؤمنان، میشود. این عمومیت، نشاندهنده شمول رحمت الهی است که حتی کوچکترین اعمال خیر را نزد خداوند حفظ میکند.
درنگ: رحمت الهی، به مثابه آسمانی بیکران است که هیچ عمل خیری، هرچند ناچیز، از نظر آن پنهان نمیماند و نزد خداوند محفوظ میماند. |
تحلیل: این مفهوم، از منظر الهیاتی، گویی نوری است که بر عدالت و رحمت بیکران الهی پرتو میافکند. حتی افرادی که از دایره ایمان خارجاند، در صورت انجام عمل خیر، از پاداش الهی بهرهمند میشوند.
تبیین «عِندَ رَبِّهِ»
عبارت «عِندَ رَبِّهِ»، نشاندهنده حفظ خیر نزد خداوند است، حتی برای افرادی که از نظر اعتقادی یا عملی ناقص باشند. خداوند، همانند گنجینهداری حکیم، هر عمل خیر را نزد خود نگه میدارد.
تحلیل: این عبارت، به مثابه وعدهای الهی است که دلهای ناامید را به سوی امید رهنمون میسازد. خداوند، حتی کوچکترین خیر را، گویی در گنجینهای ابدی، برای صاحبش حفظ میکند.
نقد تفسیر نادرست قول زور
تفسیر نادرست «قول زور» بهعنوان موسیقی یا غنا، مورد نقد قرار گرفته است. قول زور، به معنای دروغ است، نه موسیقی، و این تفسیر نادرست، به تحریف احکام و ایجاد محدودیتهای غیرضروری منجر شده است.
تحلیل: این نقد، همانند آینهای است که اهمیت تفسیر دقیق متون دینی را بازمیتاباند. تفسیر نادرست، گویی پردهای بر حقیقت میکشد و مانع از درک صحیح احکام میشود.
بخش پنجم: نقش پیامبر اکرم (ص) و روشهای تبلیغی
روش تبلیغی مثبتنگر پیامبر (ص)
پیامبر اکرم (ص)، با تأکید بر مثبتات، مانند دعوت به گفتن «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا»، رویکردی مثبتنگر را ترویج دادند. این روش، به جلب قلوب و ایجاد انگیزه مثبت در پیروان منجر شد.
درنگ: دعوت پیامبر (ص) به «لا إله إلا الله»، به مثابه کلیدی است که قفل دلها را میگشاید و راه رستگاری را به سوی همگان باز میکند. |
تحلیل: این روش، همانند نسیمی است که با لطافت، دلها را به سوی حقیقت هدایت میکند. پیامبر (ص)، با تأکید بر مثبتات، گویی بذر امید و خیر را در دلهای پیروان کاشتند.
مقایسه پیامبر (ص) با دیگر انبیا
پیامبر اکرم (ص)، در مدت ۲۳ سال، با رویکردی مثبتنگر، تأثیر عمیقی بر تاریخ گذاشتند، در حالی که دیگر انبیا، با چالشهای بیشتری مواجه بودند. این کارآمدی، نتیجه روشهای مثبتنگر ایشان بود.
تحلیل: این مقایسه، گویی نوری است که بر برتری روشهای تبلیغی پیامبر (ص) پرتو میافکند. ایشان، با کلامی اثباتی و رفتاری کریمانه، تاریخ را به سوی خیر و رستگاری هدایت کردند.
بخش ششم: تبیین حقوقی حرمات و اولویت اطاعت
حرمات بهعنوان حقوق واجبالرعایه
شارح متن، حرمات را حقوق واجبالرعایه تعریف میکند که بزرگداشت آنها، وظیفهای الهی است. این حقوق، پایهای برای سلوک معنوی و التزام به شریعت محسوب میشوند.
تحلیل: حرمات، همانند ستونهایی هستند که بنای سلوک معنوی بر آنها استوار است. رعایت این حقوق، سالک را به سوی کمال و قرب الهی رهنمون میسازد.
اولویت اطاعت در حقوق الهی
نخستین حق واجب، اطاعت از خداوند است که پایه رعایت حرمات محسوب میشود. این اطاعت، نقطه آغاز سلوک و نشانهای از التزام به اوامر الهی است.
درنگ: اطاعت از خداوند، به مثابه کلیدی است که درهای حرمات الهی را به سوی سالک میگشاید و او را به سوی قرب ربانی هدایت میکند. |
تحلیل: اطاعت، گویی ریشهای است که درخت سلوک را استوار میدارد. این اصل، سالک را به سوی التزام عملی و قلبی به شریعت هدایت میکند.
جمعبندی: حرمات الهی، کلیدی برای سلوک معنوی
باب الحرمة، با تأکید بر بزرگداشت حرمات و شعائر الهی، چارچوبی جامع برای سلوک عرفانی ارائه میدهد. این باب، با استناد به آیات سوره حج، بر ضرورت رعایت حدود الهی و تقویت تقوای قلبی تأکید دارد. اصل اباحه، مثبتنگری دین، و شمول رحمت الهی، از نکات برجسته این متن هستند. نقد رویکرد منفینگر در تبلیغ دین و تأکید بر روانشناسی مثبت، عمق نگاه خواجه عبدالله انصاری را به مسائل دینی و اجتماعی نشان میدهد.
با نظارت صادق خانیا |