متن درس
منازل السائرین: تهذیب الخدمة، پالایش خدمت در سلوک عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 238)
مقدمه: تهذیب، عذابی برای پالایش خدمت
سلوک عرفانی، چون سفری است که سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکند، و تهذیب، چون کورهای سوزان، روح او را از ناخالصیهای نفسانی پالایش میدهد. تهذیب الخدمة، مرتبه نخست در این مسیر، خدمت به حق یا مربی را از آلودگیهای شک، عادت، و ضعف همت پاک میسازد. این درسگفتار، برگرفته از کلام آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تشبیه تهذیب به تعذیب، بر دشواری این فرآیند تأکید دارد و آن را مقدمهای برای تخلیص و تطهیر میداند.
بخش اول: مفهوم تهذیب و دشواریهای آن
تهذیب الخدمة: پالایش خدمت از ناخالصیها
تهذیب، از ریشه «ذهب» به معنای پاک کردن، فرآیندی است برای پالایش خدمت از میکروبهای نفسانی و رسیدن به تخلیص (خالص شدن) و تطهیر (پاکی کامل). این فرآیند، به تعذیب یا عذاب تشبیه شده است، مانند پختن مرغ در قابلمهای سوزان که نیازمند تحمل سختی برای رسیدن به پختگی است. تهذیب، خدمتی خالص را میطلبد که از جهالت، عادت، و ضعف همت آزاد باشد.
درنگ: تهذیب، تعذیبی است عذابآور که خدمت را از ناخالصیهای نفسانی پالایش کرده و به تخلیص و تطهیر میرساند. |
تشبیه تهذیب به تعذیب
تهذیب، چون کورهای است که سالک را در آتش سختیها میپزد تا از ناخالصیهای نفسانی رهایی یابد. این تعذیب، شامل مخالفت با علم نفسانی، عادات، و ضعف توان است. مثال پختن مرغ در قابلمه، نشاندهنده لزوم تحمل عذاب برای پختگی معنوی است. آیه شریفه قرآن کریم:
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ
: و بهراستی کسانی را که پیش از ایشان بودند آزمودیم (عنکبوت: ۳).
بر ضرورت آزمونهای دشوار برای پالایش ایمان تأکید دارد. این اصل، سختی تربیت در سلوک را نشان میدهد.
مرتبه اول تهذیب و سه شرط آن
مرتبه اول تهذیب، تهذیب الخدمة، شامل سه شرط اساسی است: پرهیز از جهالت و شک (لا تخالجها جهالة)، عدم تأثیر عادت نفسانی (لا تسوقها عادة)، و نایستادن همت به دلیل ضعف توان (لا تقف عندها همة). این شروط، موانع اصلی در پالایش خدمت را هدف قرار داده و سالک را برای سلوک خالص آماده میسازند.
بخش دوم: شروط تهذیب الخدمة
پرهیز از جهالت و شک
سالک باید از خلجان (شک و تردید) در خدمت پرهیز کند، زیرا شک، مانند طوفانی ویرانگر، او را زمینگیر کرده و از مسیر سلوک خارج میسازد. شک، اضطراب ایجاد میکند و خدمت را از مسیر صلاح و استقامت منحرف میکند. مثال کشتیگیر یا فوتبالیستی که با اولین شکست روحیه خود را از دست میدهد، نشاندهنده اثر مخرب شک است. آیه شریفه قرآن کریم:
إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ
: این تنها شیطان است که دوستانش را میترساند (آل عمران: ۱۷۵).
نشان میدهد که شک، از وسوسه شیطان نشأت میگیرد. سالک باید با یقین و اعتماد به مربی، از این مانع عبور کند.
درنگ: شک، مانند ترسی شیطانی، سالک را مضطرب کرده و از مسیر صلاح خارج میسازد. |
پرهیز از تأثیر عادت نفسانی
خدمت نباید تحت تأثیر عادات نفسانی، حتی خیر، باشد. سالک باید دستور مربی را بدون دخالت میل یا عادت خود اجرا کند. عادت، حتی اگر خیر باشد، برای سالک مانع است، زیرا علت فعل باید دستور الهی یا مربی باشد، نه میل نفسانی. مثال فردی که میخواهد کمک کند، اما شرط میگذارد که در حوزه مورد علاقهاش باشد، نشاندهنده تأثیر عادت است. آیه شریفه قرآن کریم:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
: بگو: بهراستی نماز من و قربانیام و زندگی و مرگم برای خداوند، پروردگار جهانیان است (انعام: ۱۶۲).
بر ضرورت عمل برای خدا، نه عادت، تأکید دارد.
نایستادن همت به دلیل ضعف توان
سالک نباید به دلیل ضعف توان یا خستگی، در خدمت کم بیاورد و بگوید «نمیتوانم». همت او باید چون کوهی استوار، در برابر سختیها پایدار بماند. مثال فردی که به دلیل سختی کار از ادامه مسیر بازمیماند، نشاندهنده این مانع است. آیه شریفه قرآن کریم:
فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ
: و چون کار استوار شد، اگر با خدا راست باشند، برایشان بهتر است (محمد: ۲۱).
بر لزوم استقامت در عمل تأکید دارد.
بخش سوم: چالشهای تهذیب و تأثیرات آن
تأثیر شک بر اضطراب و انحراف
شک، نهتنها سالک را متوقف میکند، بلکه او را مضطرب کرده و از مسیر صلاح و استقامت خارج میسازد. مثال ورزشکاری که با یک گل خورده روحیه خود را از دست میدهد، نشاندهنده این حقیقت است که شک، مقاومت را نابود میکند. آیه شریفه قرآن کریم:
وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
: و هر که به خدا شرک ورزد، بهراستی گمراهی دوری گمراه شده (نساء: ۱۱۶).
نشان میدهد که تردید، به انحراف و دوری از حق منجر میشود.
عادتهای نفسانی به عنوان مفاسد مذمومه
عادتهای نفسانی، حتی خیر، برای سالک مفسدهاند، زیرا مانع عمل بر اساس دستور مربی میشوند. برخلاف دیدگاه طلمسانی که عادت خیر را مجاز میداند، شارح تأکید دارد که سالک باید از هرگونه عادت آزاد شود. مثال فردی که دروغ نمیگوید، اما این کار را از عادت انجام میدهد، نشان میدهد که عادت، برای سلوک کافی نیست. این اصل، بر ضرورت رهایی از نفسانیات در سلوک تأکید دارد.
درنگ: عادت، حتی خیر، برای سالک مانع است، زیرا عمل باید بر اساس دستور، نه میل نفسانی، باشد. |
خطر توقف همت و قناعت به کم
توقف همت و رضایت به عمل انجامشده، مانند ایستادن در میانه راه، سالک را از خیر کثیر محروم میکند. مثال فردی که پس از انجام عمل، راضی شده و میگوید «الحمدلله، کافی است»، نشاندهنده این خطر است. آیه شریفه قرآن کریم:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا
: و هرگز گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردهاند (آل عمران: ۱۶۹).
بر ضرورت ادامه مسیر تا کمال تأکید دارد.
بخش چهارم: تهذیب در سلوک و تمایز آن از رفتار عامه
اهمیت یقین و پذیرش مربی
پذیرش مربی، نیازمند یقین است. سالک باید پس از پذیرش، در مسیر مربی شک نکند، زیرا شک پس از پذیرش، عمر او را تباه میکند. مثال فردی که به دلیل بیاحترامی یا تردید، از درس استاد خارج شد، نشاندهنده اهمیت یقین است. آیه شریفه قرآن کریم:
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ
: و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید (آل عمران: ۱۳۲).
بر لزوم اطاعت بیچونوچرا از مرشد الهی تأکید دارد.
تفاوت سلوک با رفتار عامه
رفتارهای خیر عامه، مانند پرهیز از دروغ، برای سلوک کافی نیست. سلوک، نیازمند عمل بر اساس دستور، نه عادت یا میل، است. مثال فردی که دروغ نمیگوید، اما از عادت، نشان میدهد که سلوک، فراتر از اخلاق عامه است. آیه شریفه قرآن کریم:
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ
: و جز این فرمان نیافتند که خدا را با اخلاص در دین بپرستند (بینه: ۵).
بر ضرورت اخلاص در عمل تأکید دارد.
حسن فعلی در برابر حسن فاعلی
عمل خیر عامه، مانند کمک به نیازمندان، ممکن است حسن فعلی داشته باشد، اما بدون نیت خالص، حسن فاعلی ندارد و برای سلوک ارزشمند نیست. مثال فردی که برای ریا کمک میکند، نشان میدهد که عمل او، اگرچه به سود دیگران است، برای سلوک کافی نیست. آیه شریفه قرآن کریم:
إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
: خداوند تنها از پرهیزگاران میپذیرد (مائده: ۲۷).
بر ضرورت نیت خالص تأکید دارد.
درنگ: عمل خیر عامه، بدون نیت خالص، برای سلوک ارزش ندارد و حسن فاعلی را نیازمند است. |
بخش پنجم: تهذیب، مقدمهای برای تخلیص و تطهیر
تهذیب به عنوان مقدمه تخلیص و تطهیر
تهذیب، با وجود عذابآور بودن، مقدمهای برای تخلیص و تطهیر است. برای مبتدیان، این فرآیند عذابآور است، اما برای محبوبان، به دلیل محبت به خدا، شیرین میشود. مثال «زخم خونین اگر به نشود به باشد» نشاندهنده حلاوت عذاب در مراتب بالای سلوک است. آیه شریفه قرآن کریم:
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا
: و کسانی که در راه ما کوشیدند، بهیقین راههای خود را به آنان مینمایانیم (عنکبوت: ۶۹).
بر هدایت پس از تحمل سختی تأکید دارد.
دشواریهای تهذیب و ضرورت تحمل
تهذیب، مانند شلاقی است که سالک را از جهالت، عادت، و ضعف همت پاک میکند. مثال روزه در ماه رمضان، که با لب تشنه و سختی همراه است، نشاندهنده عذابآور بودن تهذیب است. این سختی، مقدمهای برای پختگی معنوی است که سالک را به خلوص و پاکی میرساند.
نقد دیدگاه شارح و طلمسانی
شارح، برخلاف طلمسانی که عادت خیر را مجاز میداند، تأکید دارد که عادت، حتی خیر، برای سالک مانع است. طلمسانی، با استناد به حدیث «العادة خیر»، عادت خیر را برای عامه پسندیده میداند، اما شارح معتقد است که سالک باید از هرگونه عادت آزاد شود تا تحت نظام دستور حرکت کند. این اختلاف، نشاندهنده عمق نگاه شارح به سلوک است.
بخش ششم: تجربههای عملی در سلوک
داستان استاد دیوانه
داستان عالمی که به ظاهر دیوانه بود و با رفتارهای شطحآمیز، مانند روضهخوانی برای زنان و ایجاد خنده، درس عرفان میداد، نشاندهنده پیچیدگیهای سلوک است. این عالم، با وجود ظاهر غیرمتعارف، یقین و اخلاص داشت و با رفتار خود، سالکان را به سوی حقیقت هدایت میکرد. این داستان، بر اهمیت یقین و رهایی از قضاوتهای ظاهری تأکید دارد.
تجربههای شخصی در پذیرش مربی
تجربهای از مواجهه با استادی که به دلیل بیاحترامی یا تردید، مورد نقد قرار گرفت، نشاندهنده اهمیت پذیرش مربی با یقین است. سالک باید پس از انتخاب مربی، با ثبات و اعتماد در مسیر او گام بردارد و از شک پرهیز کند. این تجربه، بر ضرورت اطاعت و یقین در سلوک تأکید دارد.
درنگ: یقین و ثبات در پذیرش مربی، سالک را از شک و انحراف مصون میدارد. |
نتیجهگیری: تهذیب، دروازهای به سوی خلوص و کمال
این درسگفتار، با تبیین مرتبه اول تهذیب الخدمة، راهنمایی است برای سالکان در مسیر سلوک. تهذیب، با سه شرط پرهیز از شک، عادت نفسانی، و ضعف همت، خدمت را از ناخالصیها پالایش میکند. شک، سالک را مضطرب و از مسیر صلاح خارج میکند؛ عادت، حتی خیر، مانع عمل بر اساس دستور است؛ و ضعف همت، او را از کمال بازمیدارد. آیات قرآن کریم، مانند ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي…﴾ و ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾، بر ضرورت اخلاص و عمل برای خدا تأکید دارند. تهذیب، اگرچه عذابآور است، مقدمهای برای تخلیص و تطهیر است و سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکند. این اصول، چارچوبی علمی و معنوی برای پالایش خدمت در سلوک ارائه میدهند.
|