در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 258

متن درس





منازل السائرین: تبیین مقام التفویض

منازل السائرین: تبیین مقام التفویض

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 258)

مقدمه

در مسیر سلوک عرفانی، التفویض به‌سان قله‌ای رفیع است که سالک را به اوج انقطاع به سوی خدا و رهایی از قید اسباب ظاهری رهنمون می‌سازد. این کتاب، بر پایه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه 258 از مجموعه منازل السائرین، به تبیین مقام التفویض با رویکردی علمی و آکادمیک پرداخته است. التفویض، مقامی لطیف‌تر و فراگیرتر از توکل، به‌عنوان واگذاری کامل امور به خدا معرفی شده که با استناد به آیه شریفه قرآن کریم و شخصیت مؤمن آل فرعون، عمق و اهمیت آن روشن می‌گردد. این اثر، چارچوبی منسجم برای فهم التفویض و تمایز آن با مفاهیم توکل و استسلام ارائه می‌دهد.

بخش نخست: التفویض در پرتو قرآن کریم

استناد قرآنی به مقام التفویض

مقام التفویض، در قرآن کریم با آیه‌ای از سوره غافر تجلی یافته است که سخن مؤمن آل فرعون را نقل می‌کند:

﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴾ (سوره غافر: ۴۴، : «و کارم را به خدا واگذار می‌کنم، زیرا خدا به بندگان بیناست»).

این آیه، چونان نوری است که تاریکی‌های تردید را می‌زداید و سالک را به سوی واگذاری کامل امور به خدا هدایت می‌کند. مؤمن آل فرعون، با این سخن، اوج انقطاع و اعتماد به مشیت الهی را به نمایش می‌گذارد. او در محیطی پرمخاطره، که ایمانش را کتمان می‌کرد، با واگذاری امور به خدا، مقامی را نشان می‌دهد که فراتر از توکل، به انقطاع کامل از اسباب ظاهری می‌رسد.

درنگ: آیه ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ﴾، تنها مورد صریح در قرآن کریم درباره التفویض، بیانگر واگذاری کامل امور به خدا توسط مؤمن آل فرعون است که اوج انقطاع و اعتماد به مشیت الهی را نشان می‌دهد.

این آیه، به‌عنوان تنها نمونه صریح التفویض در قرآن کریم، اهمیت و نادر بودن این مقام را آشکار می‌سازد. مؤمن آل فرعون، با کتمان ایمان خود تا زمان مناسب، نشان‌دهنده صبر، حکمت و قوت روحی است که در مقام التفویض ضروری است.

شخصیت مؤمن آل فرعون و نقش او

مؤمن آل فرعون، شخصیتی است که در سوره غافر، آیات ۲۷ و ۲۸، به‌عنوان فردی باایمان و صاحب کتمان معرفی شده است:

﴿وَقَالَ مُوسَىٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ﴾ (سوره غافر: ۲۷، : «و موسی گفت: من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبری که به روز حساب ایمان ندارد، پناه می‌برم»).

﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ﴾ (سوره غافر: ۲۸، : «و مردی مؤمن از آل فرعون که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید پروردگارم خداست و دلایل روشنی از پروردگارتان برایتان آورده است؟»).

این شخصیت، چونان ستاره‌ای در آسمان ظلمانی دربار فرعون می‌درخشد. او با کتمان ایمان خود تا زمان مناسب، نه‌تنها حکمت و صبر را نشان می‌دهد، بلکه با دفاع شجاعانه از موسی علیه‌السلام، التفویض را در عمل به نمایش می‌گذارد. سخنان او، که با رجزهای سنگین و استدلال‌های محکم همراه است، نشان‌دهنده قوت و اصالت او در مقام التفویض است.

درنگ: مؤمن آل فرعون، با کتمان ایمان و دفاع شجاعانه از موسی علیه‌السلام، الگویی برای سالک در مقام التفویض است که با صبر، حکمت و واگذاری کامل به خدا عمل می‌کند.

کتمان ایمان، به‌سان سپری است که سالک را از خودنمایی و ریا حفظ می‌کند و او را به سوی اخلاص و انقطاع کامل هدایت می‌نماید. این ویژگی، مؤمن آل فرعون را به شخصیتی برجسته در مقام التفویض تبدیل کرده است.

جمع‌بندی بخش نخست

التفویض، به‌عنوان مقامی عرفانی، در آیه ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ﴾ و شخصیت مؤمن آل فرعون تجلی یافته است. این مقام، با واگذاری کامل امور به خدا و کتمان ایمان تا زمان مناسب، سالک را به سوی انقطاع از اسباب ظاهری و اعتماد بی‌قیدوشرط به مشیت الهی رهنمون می‌سازد. مؤمن آل فرعون، با صبر، حکمت و شجاعت، الگویی برای سالکان در این مسیر است.

بخش دوم: تمایز التفویض، توکل و استسلام

التفویض در برابر توکل

التفویض، مقامی لطیف‌تر و فراگیرتر از توکل است، زیرا توکل معمولاً پس از وقوع سبب (مانند مواجهه با مشکلی خاص) رخ می‌دهد، در حالی که التفویض پیش و پس از سبب، شامل واگذاری کامل امور به خدا است. به تعبیر درس‌گفتار، التفویض چونان واگذاری کلید خانه وجود به صاحب اصلی آن است، در حالی که توکل، سپردن بخشی از امور به وکیلی توانمند است.

درنگ: التفویض، مقامی لطیف‌تر و فراگیرتر از توکل است، زیرا پیش و پس از وقوع سبب، امور را به‌طور کامل به خدا واگذار می‌کند، در حالی که توکل معمولاً پس از وقوع سبب رخ می‌دهد.

برای تبیین این تمایز، مثال وکالت در درس‌گفتار ارائه شده است. در توکل، سالک خدا را به‌عنوان وکیل برمی‌گزیند، یا به دلیل ناتوانی خود در انجام کار، یا به دلیل بزرگی شأن خویش که با کار تناسب ندارد. اما در التفویض، سالک نه‌تنها امور را به خدا می‌سپارد، بلکه از هرگونه دخالت یا عزل وکیل نیز صرف‌نظر می‌کند. این واگذاری، چونان سپردن کشتی وجود به امواج مشیت الهی است، بدون آنکه سالک به فکر لنگر یا سکان باشد.

رابطه التفویض و استسلام

التفویض، به‌عنوان «عین استسلام» معرفی شده، یعنی اوج تسلیم در برابر اراده الهی. توکل، شعبه‌ای از التفویض است، اما التفویض شامل واگذاری بی‌قیدوشرط است که حتی از تمایز خیر و شر فراتر می‌رود. با این حال، درس‌گفتار نقدی منطقی بر این تعریف وارد می‌کند که هیچ دو مفهومی کاملاً «عین» هم نیستند. التفویض و استسلام، اگرچه نزدیک‌اند، اما تفاوت‌هایی ظریف دارند. استسلام، چونان غرق شدن در دریای اراده الهی است، در حالی که التفویض، سپردن کلیدهای وجود به دست خدا بدون انتظار نتیجه است.

درنگ: التفویض، به‌عنوان اوج تسلیم در برابر اراده الهی، نزدیک به استسلام است، اما از نظر منطقی، «عین» آن نیست. توکل، شعبه‌ای از التفویض است که در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارد.

این نقد، نشان‌دهنده اهمیت دقت در تعریف مفاهیم عرفانی است. التفویض، سالک را به حالتی می‌رساند که نه‌تنها نتیجه، بلکه فرآیند را نیز به خدا می‌سپارد و از هرگونه تعلق به خیر یا شر رها می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

التفویض، به‌عنوان مقامی برتر از توکل، با واگذاری کامل امور به خدا، پیش و پس از وقوع سبب، سالک را به انقطاع کامل رهنمون می‌سازد. این مقام، با استسلام نزدیک است، اما تفاوت‌های ظریفی دارد که نیازمند تبیین دقیق است. مثال وکالت و نقد تعریف «عین استسلام»، بر اهمیت فهم علمی و منطقی این مفاهیم تأکید دارد.

بخش سوم: نقد تعاریف عرفانی و لزوم دقت علمی

نقد تعریف‌های نادقیق

درس‌گفتار، با تأکید بر اهمیت فهم دقیق لغات و اصطلاحات، تعاریف نادقیق در متون عرفانی را نقد می‌کند. عباراتی مانند «التفویض الطف اشارة و اوسع معنى من التوکل» یا «هو عین الاستسلام» بدون تبیین دقیق، به سوءتفاهم منجر می‌شوند. این نقد، چونان جراحی است که زخم‌های ابهام را از پیکر متون عرفانی می‌زداید.

درنگ: تعاریف نادقیق مانند «الطف» یا «عین استسلام» بدون تبیین علمی، به سوءتفاهم در فهم مفاهیم عرفانی منجر می‌شوند و نیازمند بازنگری دقیق هستند.

این نقد، بر ضرورت بازسازی علمی متون عرفانی تأکید دارد. فهم دقیق لغات، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید، در حالی که ناآشنایی با لغت، به‌سان قفلی است که سالک را در تاریکی ابهام نگه می‌دارد.

نقد تعریف التفویض به‌عنوان ترک تعرض

تعریف «التفویض ترک التعرض لمن له الامر بتخلیته و شأنه» نیز نقد شده، زیرا التفویض را به ترک (عدم دخالت) تقلیل می‌دهد. التفویض، امری وجودی و فعال است، مانند واگذاری یک امانت به صاحب اصلی آن، نه صرفاً ترک دخالت. این تعریف، چونان سایه‌ای است که تنها بخشی از حقیقت التفویض را نشان می‌دهد.

درنگ: التفویض، امری وجودی و فعال است که شامل واگذاری کامل امور به خداست، نه صرفاً ترک تعرض. تعریف ترک تعرض، لازمه التفویض است، نه معنای کامل آن.

این نقد، بر تفاوت میان معنای اصلی و لوازم یک مفهوم تأکید دارد. التفویض، چونان سپردن گوهر وجود به خزانه الهی است، در حالی که ترک تعرض، تنها یکی از نتایج این واگذاری است.

نقد فرهنگ علمی و آموزشی

درس‌گفتار، به مشکلات نظام آموزشی و علمی اشاره کرده و ناآشنایی با لغت و اصطلاحات را مانع فهم دقیق می‌داند. این نقد، چونان هشداری است که از خواب غفلت بیدار می‌کند و بر ضرورت آموزش دقیق لغت‌شناسی و روش‌های علمی تأکید دارد.

درنگ: ناآشنایی با لغت و اصطلاحات، مانع فهم دقیق متون عرفانی است. آموزش دقیق لغت‌شناسی، گامی اساسی برای ارتقای سطح علمی و فهم عمیق‌تر است.

این نقد، به چالش‌های فرهنگی و علمی در جوامع عقب‌مانده یا عقب‌نگه‌داشته‌شده اشاره دارد. بدون فهم دقیق لغات، متون عرفانی به‌سان کتاب‌هایی مهر و موم شده باقی می‌مانند که تنها با کلید علم و دقت گشوده می‌شوند.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد تعاریف نادقیق و تأکید بر اهمیت لغت‌شناسی، از مهم‌ترین درس‌های این بخش است. التفویض، به‌عنوان امری وجودی و فعال، نیازمند تعریف دقیق و علمی است تا از ابهام و سوءتفاهم مصون بماند. آموزش دقیق لغات و روش‌های علمی، راهی برای فهم عمیق‌تر مفاهیم عرفانی و ارتقای سطح دانش است.

بخش چهارم: اهمیت کتمان در مقام التفویض

کتمان ایمان و قوت روحی

کتمان ایمان، به‌ویژه در شخصیت مؤمن آل فرعون، نشانه قوت روحی و انضباط درونی است. او با پنهان نگه‌داشتن ایمان خود تا زمان مناسب، از خودنمایی و ریا پرهیز کرد و در لحظه مقتضی، با شجاعت از موسی علیه‌السلام دفاع نمود.

درنگ: کتمان ایمان، نشانه قوت روحی و انضباط درونی است که سالک را از ریا و خودنمایی حفظ می‌کند و در مقام التفویض ضروری است.

کتمان، چونان گنجی است که در صندوقچه قلب سالک نهان می‌ماند و تنها در زمان مناسب، برای خیر خلق آشکار می‌شود. این ویژگی، مؤمن آل فرعون را به الگویی برای سالکان در مقام التفویض تبدیل کرده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

کتمان ایمان، به‌عنوان فضیلتی عرفانی، سالک را از دام ریا و خودبینی حفظ می‌کند و قوت روحی او را در مقام التفویض نشان می‌دهد. مؤمن آل فرعون، با این ویژگی، الگویی برجسته برای سالکانی است که در پی انقطاع کامل به سوی خدا هستند.

نتیجه‌گیری کلی

این کتاب، با تبیین مقام التفویض در منازل السائرین، به بازخوانی این مفهوم در چارچوبی علمی و عرفانی پرداخته است. التفویض، به‌عنوان مقامی لطیف‌تر و فراگیرتر از توکل، با واگذاری کامل امور به خدا، سالک را به انقطاع و آزادی از قید اسباب ظاهری می‌رساند. آیه ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ﴾ و شخصیت مؤمن آل فرعون، این مقام را به‌زیبایی تجلی داده‌اند. نقد تعاریف نادقیق و تأکید بر اهمیت لغت‌شناسی، بر ضرورت بازسازی علمی متون عرفانی تأکید دارد. کتمان ایمان، به‌عنوان فضیلتی عرفانی، سالک را از ریا مصون می‌دارد و او را به سوی اخلاص هدایت می‌کند. این اثر، با استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات ادبی، منبعی جامع برای پژوهشگران و سالکانی فراهم آورده که در پی فهم عمیق التفویض و اصلاح برداشت‌های نادرست‌اند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، تفویض چیست؟

2. طبق متن، تفاوت اصلی تفویض با توکل چیست؟

3. کدام آیه در متن به عنوان شاهد تفویض ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، مومن آل فرعون چه ویژگی‌ای داشت که او را به تفویض رساند؟

5. طبق متن، چرا گفته می‌شود تفویض عین استسلام است؟

6. متن ادعا می‌کند که تفویض تنها بعد از وقوع سبب رخ می‌دهد.

7. بر اساس متن، مومن آل فرعون با گفتن «افوض امری الی الله» تفویض را نشان داد.

8. شارح در متن معتقد است که تفویض به معنای ترک تعرض به امر است.

9. متن تأکید دارد که تفویض و استسلام دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند.

10. بر اساس متن، توکل شعبه‌ای از تفویض است.

11. چرا طبق متن، تفویض الطف و اوسع از توکل است؟

12. منظور از «ترک التعرض لمن له الامر» در تعریف تفویض چیست؟

13. چگونه کتمان ایمان مومن آل فرعون به تفویض او کمک کرد؟

14. چرا طبق متن، تعریف «تفویض عین استسلام» دقیق نیست؟

15. تفاوت توکل و تفویض در رابطه با سبب چیست؟

پاسخنامه

1. واگذاری کامل امر به خدا قبل و بعد از وقوع سبب

2. تفویض الطف و اوسع از توکل است

3. آیه ۴۴ سوره غافر

4. کتمان ایمان

5. چون تفویض واگذاری کامل بدون دخالت است

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا تفویض قبل و بعد از وقوع سبب رخ می‌دهد و واگذاری کامل است.

12. عدم دخالت در امری که به خدا واگذار شده است.

13. کتمان ایمان نشان‌دهنده قدرت و استقامت او در واگذاری امر به خدا بود.

14. زیرا تفویض و استسلام متفاوت هستند، هرچند تفویض به استسلام نزدیک است.

15. توکل بعد از وقوع سبب است، اما تفویض قبل و بعد از سبب رخ می‌دهد.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده