در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 261

متن درس





منازل السائرین: تأملاتی در مرتبه اول تفویض و رابطه ظهوری-وجودی سالک با خدا

منازل السائرین: تأملاتی در مرتبه اول تفویض و رابطه ظهوری-وجودی سالک با خدا

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۶۱)

مقدمه: سفری به سوی واگذاری و شهود

در مسیر سلوک عرفانی، تفویض یکی از منازل والای سالک است که او را به معرفتی عمیق از مالکیت الهی و جایگاه ظهوری خویش رهنمون می‌سازد. درس‌گفتار حاضر، شرحی است بر مرتبه اول تفویض، که سالک را به علم به عدم مالکیت استطاعت، عدم ایمنی از مکر خدا، عدم یأس از معونت او، و عدم اعتماد به نیت خویش دعوت می‌کند. این مرتبه، نه به انفعال و جبر، بلکه به معرفتی فعال از رابطه ظهوری-وجودی سالک با خدا می‌انجامد. متن با نقد دیدگاه‌های جبری که سالک را به کاه یا عروسک بی‌اراده تقلیل می‌دهند، بر نقش فعال و مسئولانه سالک تأکید می‌ورزد.

بخش اول: تبیین مرتبه اول تفویض

ماهیت مرتبه اول تفویض

مرتبه اول تفویض، معرفتی است که سالک پیش از عمل به آن دست می‌یابد: او مالک استطاعت نیست، از مکر خدا ایمن نمی‌شود، از معونت الهی مأیوس نمی‌گردد، و به نیت خویش اعتماد نمی‌کند. این مرتبه، سالک را به واگذاری کامل قدرت، نیت، و نتیجه به خدا دعوت می‌کند، در حالی که جایگاه ظهوری او را حفظ می‌نماید.

﴿وَعَلَى اللَّهِ فَلْتَوَكَّلُوا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾ (سوره مائده، آیه ۲۳، : «و بر خدا توکل کنید اگر مؤمنید») این آیه شریفه از قرآن کریم، مبنای معرفتی تفویض را با ایمان پیوند می‌دهد و بر واگذاری امور به خدا تأکید دارد.

درنگ: مرتبه اول تفویض، معرفت به عدم مالکیت استطاعت، عدم ایمنی از مکر، عدم یأس از معونت، و عدم اعتماد به نیت است که سالک را به واگذاری ظهور به خدا هدایت می‌کند.

عدم مالکیت استطاعت

سالک در این مرتبه درمی‌یابد که مالک استطاعت (قدرت عمل) نیست، بلکه هر قدرت، علم، و آگاهی از خداست. تفویض، واگذاری این استطاعت به خدا به‌عنوان مالک حقیقی است. این معرفت، به معنای عدمیت یا نفی وجود سالک نیست، بلکه او را ظهور قدرت الهی می‌داند که به خدا واگذار می‌شود.

﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾ (سوره نحل، آیه ۵۳، : «و هر نعمتی که دارید از خداست») این آیه شریفه از قرآن کریم، بر منشأ الهی همه نعمت‌ها و قدرت‌ها تأکید دارد، که مبنای تفویض است.

بخش دوم: رابطه سالک با خدا در تفویض

عدم ایمنی از مکر خدا

سالک از مکر خدا ایمن نیست، زیرا همه امور—شکست، پیروزی، فراز و فرود—در قدرت خداست. مکر خدا، تدبیر الهی است که فراتر از درک سالک عمل می‌کند و او را از خودبینی و تکبر آزاد می‌سازد. این معرفت، سالک را به تواضع و اعتماد به اراده الهی هدایت می‌کند، گویی پرنده‌ای که در باد الهی به پرواز درمی‌آید، بی‌آنکه از مقصد آگاه باشد.

﴿وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾ (سوره انفال، آیه ۳۰، : «و آنها مکر می‌کنند و خدا مکر می‌کند و خدا بهترین مکرکنندگان است») این آیه شریفه از قرآن کریم، تدبیر الهی را فراتر از مکر انسانی می‌داند.

درنگ: عدم ایمنی از مکر خدا، سالک را از خودبینی آزاد می‌کند و او را به تواضع در برابر تدبیر الهی رهنمون می‌سازد.

عدم یأس از معونت خدا

سالک از معونت (کمک، هدایت، و قدرت) خدا مأیوس نمی‌شود، زیرا خدا رحیم، مقتدر، جواد، و فیاض است. شکست ظاهری، مانع پیروزی الهی نیست، و سالک در هر فراز و نشیبی به رحمت خدا امیدوار است. این امید، همانند چراغی است که در تاریکی بیابان سلوک، راه را روشن می‌کند.

﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ﴾ (سوره زمر، آیه ۵۳، : «بگو ای بندگانم که بر خود اسراف کرده‌اید، از رحمت خدا نومید نشوید») این آیه شریفه از قرآن کریم، امید به رحمت الهی را تقویت می‌کند.

﴿إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾ (سوره یوسف، آیه ۸۷، : «جز کافران از رحمت خدا نومید نمی‌شوند») این آیه نیز بر ضرورت امید به معونت الهی تأکید دارد.

عدم اعتماد به نیت

سالک به نیت خویش اعتماد نمی‌کند، زیرا خدا بین انسان و قلبش حائل است. نیت و عمل، در اختیار خداست، و سالک با واگذاری نیت به اراده الهی، از خودمحوری رها می‌شود. این واگذاری، مانند سپردن سکان کشتی به ناخدایی دانا است که مسیر را بهتر می‌شناسد.

﴿وَيَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ﴾ (سوره انفال، آیه ۲۴، : «و میان انسان و قلبش حائل می‌شود») این آیه شریفه از قرآن کریم، مالکیت الهی بر قلب و نیت را نشان می‌دهد.

درنگ: عدم اعتماد به نیت، سالک را از خودمحوری آزاد می‌کند و او را به واگذاری نیت به اراده الهی هدایت می‌نماید.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های جبری

نقد تشبیه سالک به عروسک یا کاه

دیدگاه‌های جبری، سالک را به عروسک خیمه‌شب‌بازی یا کاه بی‌اراده تشبیه می‌کنند که توسط خدا حرکت می‌کند. این تشبیه، با عرفان حقیقی و قرآن کریم ناسازگار است، زیرا سالک ظهور الهی و مسئول اعمال خویش است. او نه موجود عدمی است و نه بی‌اختیار، بلکه ظهوری فعال از قدرت و اراده الهی است.

﴿لِيَرَوْا أَعْمَالَهُمْ﴾ (سوره زلزال، آیه ۶، : «تا اعمالشان را ببینند») این آیه شریفه از قرآن کریم، مسئولیت فردی سالک در برابر اعمالش را تأیید می‌کند.

درنگ: سالک ظهور الهی است، نه عروسک یا کاه بی‌اراده. تفویض، واگذاری ظهور به خدا است، نه نفی اختیار و مسئولیت.

نقد تشبیه قلب به ریشه در فلات

برخی شارحان، قلب سالک را به ریشه‌ای در فلات تشبیه کرده‌اند که باد (اراده خدا) آن را حرکت می‌دهد. این تشبیه، به جبر نزدیک است، اما قلب سالک ظهور فعال اراده الهی است که با هدایت خدا حرکت می‌کند و مسئولیت اعمالش را حفظ می‌نماید. این تشبیه، مانند پرنده‌ای است که در باد الهی بال می‌زند، اما مسیر پروازش را با اختیار خویش تنظیم می‌کند.

بخش چهارم: رابطه ظهوری-وجودی سالک با خدا

ظهور و وجود در تفویض

خدا وجود و مالک حقیقی است، و سالک ظهور الهی و ظرف فعل اوست. تفویض، واگذاری ظهور (قدرت، نیت، نتیجه) به خداست، نه نفی وجود یا اختیار سالک. این رابطه، مانند دانه‌ای در خرمن الهی است که هر دانه ظهوری از کل خرمن دارد، اما مسئول ظهور خویش است.

﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ﴾ (سوره قصص، آیه ۸۸، : «هر چیزی جز وجه او نابودشدنی است») این آیه شریفه از قرآن کریم، بر مالکیت و وجود حقیقی خدا و ظهور مخلوقات تأکید دارد.

درنگ: سالک ظهور الهی است که قدرت، نیت، و عملش ظهور صفات خداست. تفویض، واگذاری این ظهور به خداست، نه نفی مسئولیت.

لطافت الهی در هدایت قلب

قلب سالک بین دو انگشت رحمان است، که با لطافت و احتیاط نگه داشته می‌شود. این تشبیه، ظهور قلب را در اختیار خدا نشان می‌دهد، نه جبر. حدیث «القلوب بین اصبعین من اصابع الرحمن» لطافت الهی در هدایت قلب را نشان می‌دهد، گویی پرنده‌ای نازک‌دل که در دست مهربان خدا آرام گرفته است.

درنگ: لطافت الهی در هدایت قلب، با رحمانیت خدا همسوست و اختیار ظهوری سالک را حفظ می‌کند.

بخش پنجم: تفویض و مسئولیت در قیامت

تفویض و عدالت الهی

تفویض، واگذاری ظهور به خداست، اما سالک مسئول اعمال خویش است. در قیامت، خدا اعمال را علنی نشان می‌دهد و هر فرد را بر اساس سهم ظهورش محاسبه می‌کند. این عدالت، مانند ترازویی است که هر دانه را به وزن ظهورش می‌سنجد.

﴿لِيَرَوْا أَعْمَالَهُمْ﴾ (سوره زلزال، آیه ۶، : «تا اعمالشان را ببینند») این آیه شریفه از قرآن کریم، بر عدالت الهی و مسئولیت فردی تأکید دارد.

نقد دیدگاه وهم و خیال

دیدگاه‌های جبری که سالک را وهم، خیال، یا کاه می‌دانند، با قرآن کریم و عرفان حقیقی ناسازگارند. سالک ظهور الهی و دارای حقیقت ظهوری است، نه موجودی بی‌اراده یا خیالی. این نقد، مانند پاک کردن غبار از آینه‌ای است که حقیقت سالک را منعکس می‌کند.

بخش ششم: عرفان حقیقی و معرفت تفویض

تفویض و معرفت الهی

تفویض، معرفت به مالکیت خدا و ظهور سالک است که او را از خودبینی (اعتماد به نیت و استطاعت) آزاد و به واگذاری کامل به خدا هدایت می‌کند. این معرفت، مانند کلیدی است که درهای توحید را می‌گشاید و سالک را به فنای در اراده الهی رهنمون می‌سازد.

﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾ (سوره عنکبوت، آیه ۶۹، : «و کسانی که در راه ما جهاد کنند، به راه‌های خود هدایتشان می‌کنیم») این آیه شریفه از قرآن کریم، جهاد با نفس و هدایت به مسیر توحید را تأیید می‌کند.

درنگ: تفویض، معرفت به مالکیت خدا و ظهور سالک است که او را از خودبینی آزاد و به توحید رهنمون می‌سازد.

مشائی بودن عالم و نقش سالک

عالم، مشائی است، مانند خرمنی که هر دانه (سالک) ظهور آن است. خدا مالک خرمن و سالک ظهور دانه است، که مسئولیت ظهورش را بر عهده دارد. این تشبیه، مانند باغی است که هر درخت، شاخه‌ای از وجود الهی است، اما میوه‌هایش به انتخاب خویش بار می‌دهد.

جمع‌بندی

این اثر، با تأمل در مرتبه اول تفویض، سالک را به معرفتی عمیق از عدم مالکیت استطاعت، عدم ایمنی از مکر خدا، عدم یأس از معونت او، و عدم اعتماد به نیت دعوت می‌کند. تفویض، واگذاری ظهور به خدا است، نه نفی اختیار یا مسئولیت. نقد دیدگاه‌های جبری که سالک را به کاه، عروسک، یا وهم تقلیل می‌دهند، عرفان را به تبیینی متعادل از رابطه ظهوری-وجودی ارتقا می‌دهد. حدیث «القلوب بین اصبعین من اصابع الرحمن» لطافت الهی در هدایت قلب را نشان می‌دهد، و آیات قرآن کریم چارچوبی عقلانی برای تفویض فراهم می‌آورند. سالک، ظهور فعال الهی است که با واگذاری آگاهانه به خدا، به توحید و کمال می‌رسد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، مرتبه اول تفویض به چه معناست؟

2. بر اساس متن، سالک در مرتبه اول تفویض از چه چیزی ایمن نیست؟

3. در درسگفتار، قلب انسان در تفویض به چه چیزی تشبیه شده است؟

4. طبق متن، چه چیزی تمام قوت و توان را در بر دارد؟

5. بر اساس درسگفتار، چرا سالک نباید به نیت خود اعتماد کند؟

6. طبق درسگفتار، تفویض به معنای نفی کامل نقش سالک در عمل است.

7. متن بیان می‌کند که قلب انسان بین دو انگشت رحمان قرار دارد.

8. بر اساس درسگفتار، سالک در تفویض از کمک و هدایت خدا مأیوس می‌شود.

9. درسگفتار تأکید دارد که تمام توان و حرکت از خداست.

10. طبق متن، تفویض به معنای جبر و نفی اختیار سالک است.

11. تفاوت اصلی بین تفویض و توکل در درسگفتار چیست؟

12. چرا سالک در تفویض نباید از مکر خدا ایمن باشد؟

13. منظور از «قلب بین اصبعین الرحمان» در درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار سالک را از اعتماد به نیت خود باز می‌دارد؟

15. چگونه تفویض سالک را از تصور جبر نجات می‌دهد؟

پاسخنامه

1. واگذاری توان، قدرت و نتیجه به خدا

2. مکر خدا

3. پر کاه در فلات

4. قدرت خدا

5. چون خدا بین انسان و قلبش حائل است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. تفویض واگذاری کامل توان، قدرت و نتیجه به خداست، در حالی که توکل مقید به شرایط شیرین یا تلخ نیست.

12. زیرا همه امور در قدرت خداست و ممکن است خدا هر نتیجه‌ای را رقم بزند.

13. یعنی قلب انسان در اختیار خداست و مانند پر کاه در بیابان، تحت تأثیر اراده الهی متحول می‌شود.

14. زیرا خدا بین انسان و قلبش حائل است و نیت تحت کنترل کامل الهی قرار دارد.

15. تفویض سالک را ظهور الهی می‌داند که با واگذاری امور به خدا عمل می‌کند، نه عروسک بی‌اختیار.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده