متن درس
منازل السائرین: تبیین باب التسلیم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۷۱)
دیباچه
در سیر و سلوک عرفانی، منزل تسلیم، چونان قلهای رفیع در میان مقامات معاملات عرفانی میدرخشد و سالک را به آستانهای رهنمون میسازد که در آن، قلب از هر شک و تردید به سلامت خداوند پاک میگردد. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری بهعنوان عالیترین منزل معاملات معرفی شده، انسان را به بیعتی عاشقانه با پروردگار فرا میخواند؛ بیعتی که در آن، سالک با اطمینان به صواب و سلامت فعل الهی، خود را به مشیت خداوند میسپارد. در این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، باب تسلیم با نگاهی عمیق و آکادمیک تبیین میگردد. مراتب سهگانه تسلیم، مفهوم سلام بهعنوان جوهره این مقام، و نقد برداشتهای نادرست از تسلیم، بهویژه فرهنگ قلدرمآبانهای که آن را به زنجیر و ترس تقلیل داده، با زبانی فاخر و علمی بررسی میشود. این نوشتار، چونان چراغی روشن، راهنمای پژوهشگران و طالبان معرفت در حوزه الهیات، عرفان اسلامی، و فلسفه است تا تسلیم را نه چون انفعال، بلکه چون یقین به سلامت الهی و تصحیح فعل پروردگار بشناسند.
بخش نخست: جایگاه تسلیم در سیر و سلوک عرفانی
تسلیم: اوج معاملات عرفانی
تسلیم، در نظام عرفانی منازل السائرین، منزل نهایی معاملات عرفانی است که پس از مقامات توکل، تفویض، و ثقه قرار دارد. این مقام، سالک را از معاملات به مقامات اخلاقی رهنمون میسازد، جایی که قلب او از هرگونه اتهام به خداوند پاک شده و به بیعتی عاشقانه با پروردگار میرسد. تسلیم، چونان کلیدی است که درهای اطمینان و آرامش قلبی را میگشاید و سالک را به اخلاص و توحید عملی هدایت میکند. این جایگاه، با آیه شریفه إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ (سوره فتح، آیه ۱۰) همخوانی دارد که میفرماید: «بیگمان کسانی که با تو بیعت میکنند، جز این نیست که با خدا بیعت میکنند؛ دست خدا بالای دستهای آنان است» (). این بیعت، تجلی تسلیم است که سالک را به اطاعت کامل از مشیت الهی میرساند.
درنگ: تسلیم، اوج معاملات عرفانی است که سالک را از شک و اتهام به خداوند پاک کرده و به بیعتی عاشقانه با پروردگار هدایت میکند. |
تسلیم و تصحیح فعل الهی
تسلیم، به معنای اطمینان به این است که هر فعل خداوند عین صواب و سلامت است. سالک در این مقام، در برابر سختیها و مشکلات، خداوند را متهم نمیکند، بلکه عیوب را به اسباب و عوامل انسانی نسبت میدهد. این معرفت، ریشه در توحید دارد و سالک را از جهل و اتهام به پروردگار بازمیدارد. به تعبیر توحید مفضل، خداوند نقص و مصیبت را برای بندگانش نمیخواهد: «لا یرضى لعباده النقص و المصیبة». مشکلات، نتیجه نظام اسبابی و تدریجی عالم ناسوت است که از اعمال انسانها، مانند گناهان والدین، نطفه، یا لقمه حرام، نشئت میگیرد. این مفهوم با آیه شریفه مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ (سوره نساء، آیه ۷۹) همخوانی دارد: «هر خیر که به تو رسد از خداست، و هر شر که به تو رسد از خود توست» (). تسلیم، چونان آیینهای است که سلامت الهی را منعکس میکند و سالک را به یقین به حکمت پروردگار میرساند.
بخش دوم: مراتب سهگانه تسلیم
مرتبه نخست: تسلیم ما یزاحم العقول
مرتبه اول تسلیم، تسلیم در برابر اموری است که عقل صوری را به چالش میکشد و با قضاوتهای ظاهری آن سازگار نیست. این امور، چونان معماهایی غامض، عقل را در تنگنا قرار میدهند، مانند فلج شدن کودکی بیگناه یا وقوع بلایای طبیعی. سالک در این مرتبه، به جای اتهام به خداوند، به سلامت او یقین میکند و نقص را به اسباب انسانی نسبت میدهد. این تسلیم، نه انفعال است و نه زنجیر، بلکه تصحیح فعل الهی و اطمینان به صواب پروردگار است. عقل صوری، چونان کودکی نادان، گاه از فهم حکمت الهی عاجز است، اما تسلیم، سالک را به نور معرفت رهنمون میسازد.
درنگ: تسلیم ما یزاحم العقول، یقین به سلامت خداوند در برابر اموری است که عقل صوری را به چالش میکشد و سالک را از اتهام به پروردگار بازمیدارد. |
مرتبه دوم: اذعان لما یغالب القیاس
مرتبه دوم، اذعان به حکمت الهی در اموری است که قیاس عقل را مغلوب میکند، مانند تحولات سیاسی (سیر دول) یا تقسیمات الهی (قِسم). این امور، چونان امواجی خروشان، قیاس عقل را درهم میشکنند، مانند نابودی یک ملت یا فقر برخی افراد. سالک در این مرتبه، به نظام احسن الهی یقین میکند و باور دارد که هر رویداد، حتی اگر برخلاف قیاس عقل باشد، خیر است. این اذعان، چونان پلی است که سالک را از قیاس محدود عقل به افق بیکران حکمت الهی میرساند. آیه شریفه عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ (سوره بقره، آیه ۲۱۶) این حقیقت را تأیید میکند: «چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است» ().
مرتبه سوم: اجابة لما یفزع المرید من رکوب الاهوال
مرتبه سوم، استقبال فعال از سختیها و هولهایی است که مرید را میترساند، مانند بیماری، فقر، یا مصیبت. سالک در این مقام، با گفتن «هنیئاً لی رب العالمین» و «ما رأیت الا جمیلاً»، سختیها را خیر میبیند و با اطمینان به حکمت الهی، از آنها استقبال میکند. این اجابت، چونان رقصی عاشقانه در برابر مشیت الهی است که سالک را به اوج اخلاص میرساند. داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام و کلمه «سقیم» (که خیر او را در پی داشت) نمونهای از این مقام است. آیه شریفه وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (سوره بقره، آیه ۱۵۵) این حقیقت را بیان میکند: «و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم، و صابران را بشارت ده» ().
درنگ: اجابة لما یفزع المرید، استقبال فعال از سختیها با یقین به خیر بودن آنهاست که سالک را به اوج اخلاص و توحید عملی میرساند. |
بخش سوم: سلام، جوهره تسلیم
سلام بهعنوان اسم ذاتی خداوند
سلام، در نگاه عرفانی آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، از اسمای ذاتی خداوند است که حیات، علم، و قدرت او را به سلامت و کمال توصیف میکند. برخلاف برخی که سلام را اسم فعلی دانسته و در انتهای اسمای الهی قرار دادهاند، ایشان سلام را صفت ذاتی پروردگار میدانند که تسلیم را به یقین به سلامت الهی پیوند میدهد. این دیدگاه، چونان گوهری درخشان، تسلیم را از زنجیر و ترس رها میسازد و آن را به اطمینان به صواب الهی تبدیل میکند. آیه شریفه هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ (سوره حشر، آیه ۲۳) این حقیقت را تأیید میکند: «اوست خدایی که جز او معبودی نیست، پادشاه، پاکیزه، سلام» ().
تسلیم و سلام: تصحیح فعل الهی
تسلیم، در حقیقت، تجلی سلام است؛ سالک با تسلیم، خداوند را «السلام» میبیند و هر فعل او را عین صواب میداند. این مقام، قلب را از هرگونه شک و تردید پاک میکند و سالک را به آرامش و اطمینان میرساند. آیه شریفه الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (سوره رعد، آیه ۲۸) این حقیقت را بیان میکند: «آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد؛ آگاه باشید که دلها با یاد خدا آرام میگیرد» (). تسلیم، چونان نسیمی روحافزا، قلب سالک را به آرامش الهی میرساند.
درنگ: سلام، اسم ذاتی خداوند است که تسلیم را به یقین به سلامت الهی پیوند میدهد و سالک را از شک و تردید به آرامش میرساند. |
بخش چهارم: نقد فرهنگ قلدرمآبانه در تفسیر تسلیم
تسلیم، زنجیر نیست، سلام است
یکی از برجستهترین نکات در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نقد برداشت قلدرمآبانهای است که تسلیم را به معنای «زنجیر شدن» و ترس از خدا تقلیل داده است. این فرهنگ، که ریشه در نفوذ طاغوتان و سلاطین در جوامع اسلامی دارد، تسلیم را به انفعال و محدودیت تبدیل کرده و با روح اسلام، که «هو التسلیم و هو السلام» است، در تضاد است. تسلیم واقعی، به معنای گفتن «کار تو درست است» و تصحیح فعل الهی است، نه ترس و دستبند. این نقد، چونان شمشیری بر فرهنگ ظالمانه میرود و تسلیم را به جایگاه واقعیاش بازمیگرداند. آیه شریفه إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهَيْيَ لِلَّذِي فَطَرَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَرِّيفًا ٍۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (سوره انعام، آیه ۷۹) این حقیقت را تأیید میکند: «من روی خود را به سوی کسی که آسمانها و زمین را آفریده، یکتاپرستانه نهادهام و از مشرکان نیستم» ().
تسلیم و آزادی از قهقرا
تسلیم، برخلاف برداشتهای ظالمان، نه تنها محدودیت نیست، بلکه آزادی از قهقرا و انحطاط است. سالک با تسلیم، از قیاس محدود عقل و اومیدای نفسانی رها میشود و به حکمت الهی میرسد. این آزادی، چونان بالهایی است که سالک را به آسمان معرفت پرواز میدهد. این درسگفتار، با مثالهایی طنزآمیز، مانند «پوست هندوانه» که قویمانند را فرو میاندازد، نشان میدهد که خداوند با موانع غیرمنتظره، نظام را متعادل میکند تا از تسلط فرعونها و نمرودها جلوگیری کند. این دیدگاه، عقل را به تأمل در حکمت الهی دعوت میکند و از قضاوتهای عجولانه بازمیدارد.
درنگ: تسلیم، نه زنجیر و ترس، بلکه آزادی از قهقرا و یقین به سلامت حکمت الهی است که سالک را از قیاس محدود عقل رها میکند. |
بخش پنجم: نظام احسن و خیر بودن سختیها
نظم احسن: خیر در دل سختی
در نظام احسن الهی، هر رویدادی، حتی سختیها و بلایا، خیر است. زلزلهها، که شهر کهنه را نو میکند، و سیر دول، که نابودی را به خیرازی منجر میشود، نمونههایی از این حقیقت هستند. سالک با تسلیم، این خیر را میبیند و از سختیها استقبال میکند. این دیدگاه، با داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام و کلمه «سقیم» (که خیر او را در پی داشت) و آیه شریفه عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُووَا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّووَا شَيْئًا وََهُوَ شَرٌّ لَكُمْ (سوره بقره، آیه ۲۱۶) تقویت میشود. این آیه میفرماید: «چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است» (). تسلیم، چونان چراغی است که خیر نهفته در سختیها را آشکار میکند.
نقد قضاوت عقل صوری
عقل صوری، گاه خیر را شر و شر را خیر میپندارد. آیتالله نکونام با مثالهایی مانند «انگور خوب را شغال میخورد» یا «پوست هندوانه» که قوی را فرو میاندازد، نشان میدهند که قضاوت عقل محدود است و تسلیم، اعتماد به حکمت الهی است که فراتر از قیاس است. این دیدگاه، با آیه شریفه وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (سوره بقره، آیه ۲۱۶) همخوانی دارد: «و خدا میداند و شما نمیدانید» (). تسلیم، عقل را به تأمل در علم الهی دعوت میکند و از قضاوتهای عجولانه بازمیدارد.
درنگ: در نظام احسن الهی، سختیها خیر هستند و تسلیم، یقین به این حکمت است که عقل صوری را از قضاوتهای عجولانه بازمیدارد. |
بخش ششم: تفاوت تسلیم، اذعان، و اجابت
تبیین تفاوتهای سه فراز
تسلیم ما يزاحم العقول، پایه معرفتی است که سالک را به سلامت خداوند مطمئن میکند. اذعان لما يغالب القیاس، باور قلبی به حکمت الهی در برابر قیاس عقل است. اجابة لما يفزع المريد، استقبال عملی از سختیها با یقین به خیر بودن آنهاست. این سه فراز، چونان سه پله، سالک را از معرفت به عمل میرسانند و او را به مقام «ما رأیت الا جمیلاً» هدایت میکنند. آیه شریفه إِنِّي وَجّهَتْ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (سوره انعام، آیه ۷۹) این حقیقت را بیان میکند: «من روی خود را به سوی کسی که آسمانها و زمین را آفریده، یکتاپرستانه نهادهام و از مشرکان نیستم» ().
جمعبندی بخش
تفاوت تسلیم، اذعان، و اجابت، نشاندهنده سیر تکاملی سالک از معرفت به عمل است. این سه فراز، سالک را به اخلاص و توحید عملی میرسانند و او را از قیاس عقلبی به حکمت الهی هدایت میکنند. تسلیم، چونان بنیان است که قلب را به سلامت خداوند مطمئن میکند؛ اذعان، پلی است که باور را به حکمت الهی میرساند؛ و اجابت، عملی است که تسلیم را در استقبال از سختیها متجلی میسازد.
درنگ: تسلیم، اذعان، و اجابت، سه فراز تکاملی هستند که سالک را از معرفت به عمل و از قیاس عقل به حکمت الهی میرسانند. |
جمعبندی نهایی
باب التسلیم در منازل السائرین، چونان گوهری درخشان، سالک را به اوج معاملات عرفانی هدایت میکند. مراتب سهگانه تسلیم (تسلیم ما یزاحم العقول، اذعان لما یغالب القیاس، و اجابة لما یفزع المرید)، سالک را از یقین معرفتی به استقبال عملی از سختیها میرسانند. تسلیم، تصحیح فعل الهی و یقین به سلامت خداوند است که با اسم ذاتی «السلام» پیوند دارد. نقد فرهنگ قلدرمآبانه، نشان میدهد که تسلیم، نه زنجیر و ترس، بلکه آزادی و اطمینان به حکمت الهی است. نظام احسن الهی، حتی سختیها را خیر میبیند، و تسلیم، کنار گذاشتن قیاس عقل صبی و اعتماد به علم الهی است. این مقام، با آیات قرآن کریم، مانند عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ، و گفتار «ما رأیت الا جمیلاً»، تقویت میشود و سالک را به اخلاص، آرامش، و توحید عملی میرساند. اصلاح برداشتهای نادرست از تسلیم، نیازمند بازگشت به عرفان ناب و شریعت اسلامی است که انسان را مسئول، مختار، و مطمئن به سلامت خداوند میبیند.
با نظارت صادق خادمی |